وبلاگ

توضیح وبلاگ من

ارتشاءومفاهیم مشابه//پایان نامه بزه ارتشاء و حقوق

 
تاریخ: 03-08-98
نویسنده: مدیر سایت

 کلاهبرداری یا غصب عناوین دولتی خواهد بود.[1]

همچنین در فرض مذکور چنانچه کسی وجه یا مالی را داده است به عنوان راشی قابل تعقیب نخواهد بود زیرا رشوه ای پرداخت نشده است. [2]

جرم ارتشاء با برخی از جرائم و مفاهیم مشابه بدلیل تقارن مشابهتی که بین آنها موجود است، رابطه نزدیکی دارد. که در ذیل به تفکیک برخی از این جرم با برخی از جرائم می پردازیم.

1) تفکیک ارتشاء از هدیه
هدیه عطایایی است که شخص برای ایجاد دوستی و یا ازدیاد دوستی بذل می نماید.

از امام صادق (ع) در این زمینه روایتی نقل شده است که هدیه را به 3 قسم تقسیم فرموده اند:

الف) هدیه مکافأه

این قسم عبارت است از هدیه­ای که انسان­ها برای ایجاد مهر و محبت یا برای ابراز علاقه­مندی و یا تلافی و جبران محبت دیگری، به او می­دهند. این نوع هدیه در همه جوامع رواج دارد و عقل نیز آن را یک سنّت حسنه می داند.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

با توجه به تأثیرات اعجاب­ انگیز هدیه در روابط انسانی، در بسیاری از موارد، همچون دارویی التیام‏بخش، ناراحتی­ها و نابسمان­های خانوادگی را درمان نموده و به مقدار قابل ملاحظه­ای مشکلات انسانی را که حاصل  ارتباطات سوء و اعمال ناشایست خانوادگی و یا عصبانیت های مفرط است حل می‏کند و جلوی متلاشی شدن خانواده را می­گیرد و به حّدی مشکل گشاست که گاهی هیچ دلیل و منطقی در حّل مشکلات لاینحل به پای آن نمی­رسد و باحّل این معضلات اجتماعی، زمینه را برای ایجاد یک زندگی آرام و سالم، همراه با روابط عاطفی عمیق در بین اعضای خانواده­ها فراهم می نماید. و باید گفت آنچه در روایات از معصومین مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته این نوع هدیه است.

 

ب) هدیه مصانعه

مصانعه مصدر باب مقاعله از ریشه “صنع” به معنی مشارکت در ساختن است، ولی در اصطلاح به معنای سازش و تبانی طرفین برای حصول امری که منع قانونی دارد است. با این بیان می توان گفت: این نوع هدیه، به قصد رسیدن به امر باطل و به صورت رشوه انجام می پذیرد که بعلّت مشتمل بودن بر قصد حرام و ترتب اثر حرام مورد نهی شدید شارع مقدّس قرار گرفته است.

« پایان نامه ارشد رشته مدیریت : بررسی رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد شرکت های تولیدیپایان نامه نظارت قضائی دیوان عدالت اداری در خصوص آرای هیئت های تخلفات اداری کارکنان دولت و علل نقض آن »