جنسن[1] (1996) استفاده از ابزارهای نظارتی را برای کاهش تنشها بین منابع تحت کنترل مدیران شرکتها و به دنبال آن افزایش ارزش شرکتها را پیشنهاد میکند. تحقیق حاضر به دانش موجود در خصوص رابطه بین حاکمیت شرکتی، نحوه مدیریت وجوه نقدی و ارزش شرکت کمک میکند و باهدف بررسی کاهش اثرات منفی جریان نقدی آزاد بر پیشبینی پذیری سود با تکیه بر ساختار مدیریتی و مالکیتی کارآمد صورت گرفته است. فرض بر این است شرکتهایی که جریان نقدی آزاد در آنها بالاست، اعضای هیأت مدیره از استقلال عمل برخوردارند و تعداد آنها کمتر است و سهامداران عمده از مدیران و مؤسسات مختلف تشکیلشده است قابلیت پیشبینی سود در آنها بسیار بالاست. در تبعیت از تحقیقات چاگی و گل که براثرات نظارتی بدهی بر میزان جریان نقدی تأکید دارند بنا داریم رابطه بین حاکمیت شرکتی، جریان نقدی آزاد و کیفیت سود هم در شرکتهای بزرگ و هم در شرکتهای کوچک بررسی کنیم.
1-2- بیان مسأله
سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورتهای مالی است که توجه استفادهکنندگان صورتهای مالی را به خود جلب میکند. سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، تحلیل گران، دولت و دیگر استفادهکنندگان صورتهای مالی، از سود بهعنوان مبنایی جهت اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری، اعطای وام، ارزیابی عملکرد، محاسبه مالیات و استفاده میکنند. در پی رسواییهای مالی اخیر، اطمینان و اعتماد سرمایهگذاران به سیستم گزارشگری مالی کم شده و کیفیت سود بهعنوآنیک عامل مهم در تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد ارقام گزارششده پدیدار شده است. درنتیجه، تعیین کیفیت سود و نتایج حاصل از آن، موردعلاقهی سرمایهگذاران، مدیران، قانونگذاران و تدوینکنندگان استانداردها است. نظریه کیفیت سود برای اولین بار توسط تحلیلگران مالی و کارگزاران بورس مطرح شد، زیرا آنان احساس میکردند سود گزارششده قدرت سود را آنچنانکه در ذهن مجسم میرود نشان نمیدهد. آنان دریافتند که پیشبینی سودهای آینده بر مبنای نتایج گزارششده، کار مشکلی است. سؤال اساسی این است که چرا تحلیلگران مالی در ارزیابی خود از سود خالص گزارششده یا سود هر سهم استفاده نمیکنند. پاسخ این است که در تعیین ارزش شرکت نهتنها به کمیت سود، بلکه باید به کیفیت آن نیز توجه شود. (مهدوی و همکاران،1392) منظور از کیفیت سود، زمینه بالقوهی رشد سود و میزان احتمال تحقق سودهای آتی است. ارزش یک سهم تنها به سود هر سهم سال جاری شرکت بستگی ندارد بلکه به انتظار از آینده شرکت و قدرت سودآوری سالهای آینده و ضریب اطمینان نسبت به آن بستگی دارد. برای اندازهگیری کیفیت سود معیارهای متفاوتی ارائهشده است. پایداری سود، قابلیت پیشبینی و نوسان پذیری و همچنین معیارهایی که ارتباط بین سود و ارقام تعهدی و جریانات نقدی را بررسی مینماید (اسماعیلزاده مفری و همکاران،1389). در این میان قابلیت پیشبینی سود یکی از معیارهایی است که کمتر مورد توجه قرارگرفته است. قابلیت پیشبینی سود به مفهوم قابلیت و میزان پیشبینی سود و جریانات نقدی آتی بر اساس اطلاعات سود جاری است. اطلاعات سود زمانی از کیفیت بالایی برخوردار است که سرمایهگذاران با تکیه بر آن اطلاعات بتوانند عملکرد جاری شرکت را مورد تجزیهوتحلیل قرار داده و برآورد بهتری از چشم اندازه آتی شرکت داشته باشند.
یکی از عوامل اثرگذار بر کیفیت سود هزینههای نمایندگی ناشی از جریان نقدی آزاد است. جریان نقدی آزاد نشاندهنده وجوه نقدی است که شرکت پس از کسر مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه داراییها در اختیار دارد و قابلتوزیع بین سرمایهگذاران است. (جنسن، 1986).
واژه آزاد به این معنا نیست که شرکت حتماً این وجوه رابین سرمایهگذاران توزیع خواهد کرد، بلکه نحوه استفاده از آن به نظر هیأت مدیره و سیاستهای شرکت بستگی دارد. جنسن1 نخستین شخصی بود که با توجه به تضاد منافع بین مالکان و مدیران این معیار را تحت عنوان تئوری نمایندگی مبتنی بر جریان نقدی آزاد[2] مورد بررسی قرار داد. بر اساس این تئوری زمانی که جریان نقدی آزاد افزایش مییابد، امکان دارد مدیران برای دستیابی به منافع شخصی و افزایش قدرت کنترل بر منابع شرکت، اقدام به اتخاذ تصمیمات غیر بهینه نمایند و وجوه نقد مازاد را در پروژههایی با خالص ارزش فعلی منفی سرمایهگذاری نمایند که این امر هزینههای نمایندگی را افزایش میدهد. بدترین حالت زمانی رخ میدهد که مدیران بهمنظور پنهان نگهداشتن اثرات مخرب این اقدامات، سود را دستکاری کرده و متورم نشان میدهند. دستکاری سود توانایی سود جاری در پیشبینی جریانات نقدی آتی را تحت تأثیر قرار میدهد و یک برداشت مثبت نادرست به استفادهکننده القا میکند.
برای کاهش اثر جریان نقدی آزاد از مکانیسمهای مختلفی استفاده میرود. در این رابطه جنسن[3] (1986) استفاده از ابزارهای نظارتی را برای کاهش تنشها بین منابع تحت کنترل مدیران شرکتها و به دنبال آن افزایش ارزش شرکتها پیشنهاد میکند. محققان دانشگاهی این مسئله را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند: بررسی اثرات حاکمیت شرکتی بر جریان نقدی مازاد، نقش سود سهام، بازخرید سهام و بدهی در کاهش مشکلات نمایندگی ناشی از جریان نقدی آزاد. حاکمیت شرکتی مؤثر مشکل نمایندگی ناشی از جریان نقدی آزاد را رفع مینماید و از این طریق تأثیر منفی جریان نقدی مازاد بر ارزش شرکت را تعدیل میکند. مکانیسم حاکمیت شرکتی مناسب با نظارت مؤثر بر عملکرد مدیران، احتمال سرمایهگذاری مدیران در پروژههای سرمایهگذاری نامناسب را کاهش میدهد؛ که این امر انگیزه دستکاری سود را کاهش میدهد و مانع از کاهش کیفیت سود میرود. همچنین این مکانیسم با الزام مدیران به پرداخت سود سهام به سهامداران وجوه در اختیار مدیران را کاهش میدهد و انگیزه مدیران در سرمایهگذاری در پروژههای نامطلوب را تعدیل میکند. (الدهماری و اسماعیل 20131).مکانیسمهای حاکمیت شرکتی با توجه با اندازه شرکتها متغیر است؛ بنابراین انتظار میرود که اثرگذاری حاکمیت شرکتی بر رابطه بین جریان نقدی آزاد و قابلیت پیشبینی سود در میان
سایت های دیگر :