فصل اول: کلیات طرح تحقیق
1-1. مقدمه و بیان مسئله. 3
1-2. ضرورت تحقیق. 5
1-3. اهداف تحقیق. 7
1-3-1. هدف اصلی.. 7
1-3-2. اهداف جزئی.. 7
1-4. فرضیههای تحقیق.. 7
1-5. تعاریف عملیاتی واژهها 8
1-7. محدودیتهای تحقیق. 8
فصل دوم: مروری بر مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1. مقدمه. 10
2-2. مبانی نظری.. 10
2-2-1. تمرین مقاومتی.. 10
2-2-1-1. ویژگیهای اصلی تمرین مقاومتی.. 10
2-2-2. تمرین مقاومتی بالستیک… 15
2-2-2-1. تمرین مقاومتی بالستیک و قدرت… 16
2-2-2-2. تمرین مقاومتی بالستیک و توان. 17
2-2-2-3. تمرین مقاومتی بالستیک و سرعت… 19
2-2-2-4. مکانیسمهای تمرین مقاومتی بالستیک… 19
2-3. مروری بر پیشینه تحقیق. 21
2-4. جمعبندی پیشینه تحقیق. 25
فصل سوم: روششناسی تحقیق
3–1. مقدمه. 27
3–2. جامعه و نمونه آماری.. 27
3-3. روش انجام تحقیق و نحوه گردآوری اطلاعات.. 27
3-3-1. پروتکل تمرینی.. 28
3-4. متغیرهای تحقیق. 31
3-5. روش اندازهگیری متغیرها 31
3-6. روش تعیین یک تکرار بیشینه. 34
3-7. اندازهگیری شاخصهای آنتروپومتریکی آزمودنیها 34
3-8. ابزار و وسایل اندازهگیری.. 34
3-9. روشهای آماری.. 35
فصل چهارم: نتایج تحقیق
4-1. مقدمه. 37
4-2 یافتههای تحقیق. 37
4-2-1 ویژگیهای جسمانی و فیزیولوژیکی آزمودنیها در حالت پایه. 37
4-3. بررسی اثر متغیرهای مستقل. 39
4-3-1. توان حداکثر. 39
4-3-3. توان میانگین.. 40
4-3-4. شاخص خستگی.. 40
4-3-5. قدرت پا 40
4-3-6. سرعت 5 متر. 40
4-3-7. سرعت 30 متر. 41
4-3-8. چابکی.. 41
4-3-9. مهارت… 41
4-3-10. توان انفجاری پایینتنه. 41
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1. مقدمه. 44
5-2. خلاصه تحقیق. 44
5-3. بحث.. 45
5-3-1. توان. 45
5-3-1-1. پرش عمودی.. 46
5-3-1-2. توان بیهوازی.. 48
5-3-2. قدرت پا 51
5-3-3. سرعت… 53
5-3-4. چابکی.. 55
5-3-5. توان انفجاری بالاتنه. 56
5-3-6. وزن. 57
5-4. نتیجهگیری.. 57
5-5. پیشنهادات… 57
منابع. 58
پیوست.. 66
فهرست جداول
جدول 3-1 برنامه تمرین مقاومتی بالستیک.. 28
جدول 3-2 برنامه تمرین مقاومتی. 30
جدول 4-1 توصیف آماری ویژگیهای جسمانی و فیزیولوژیکی آزمودنیها 37
جدول 4-2 نتایج آزمونهای آماری بر متغیرهای تحقیق در مراحل پیشآزمون و پسآزمون. 38
فهرست اشکال
شکل 2-1 پرش اسکات.. 16
شکل 2-2 پرش عمودی همراه با دمبل. 16
شکل 3-1 سازگاری به تمرین توانی. 18
شکل 3-1 حرکت پلانتارفلکشن همراه با وزنه. 29
شکل 3-2 حرکت پرش اسکات.. 29
شکل 3-3 پرش جفت پا به بالا با حمل وزنه یک کیلوگرمی در هر دست.. 29
شکل 3-4 پرش جفت پا رو به جلو با حمل وزنه یک کیلوگرمی در هر دست.. 30
شکل 3-5 آزمون پرش عمودی سارجنت.. 32
شکل 3-6 پروتکل آزمون اسلالوم 33
فرم چکیدهی پایاننامهی دورهی تحصیلات تکمیلی
مدیریت تحصیلات تکمیلی
نام خانوادگی دانشجو: عمیدیان
نام: مصطفی
ش دانشجویی: 9113506041
استاد راهنما: دکتر امیرحسین حقیقی
استاد مشاور: دکتر علیرضا حسینی کاخک
دانشکده: تربیتبدنی و علوم ورزشی
رشته: تربیتبدنی و علوم ورزشی
گرایش: فیزیولوژی ورزش
مقطع: کارشناسی ارشد
تاریخ دفاع:
تعداد صفحات:
عنوان پایاننامه: مقایسه اثر تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر برخی شاخصهای آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال
کلیدواژهها: تمرین مقاومتی بالستیک، تمرین مقاومتی، شاخصهای آمادگی جسمانی، بازیکنان فوتبال
چکیده
هدف: مقایسه اثر تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر برخی شاخصهای آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال بود.
مواد و روشها: 30 بازیکن فوتبال شهرستان سبزوار (با ویژگیهای جسمانی سن: 61/1 ± 76/19 سال، وزن: 96/7 ± 12/65 کیلوگرم، قد: 66/6 ± 68/173 سانتیمتر، درصد چربی بدن: 8/3 ± 7/15) به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. پس از بررسی نتایج اولیه، آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی (13 نفر) و گروه تمرین مقاومتی بالستیک (12 نفر) تقسیم شدند. آزمونهای فیزیولوژیکی شامل آزمون توان بیهوازی RAST برای بررسی توان حداکثر، توان حداقل، توان میانگین و شاخص خستگی، آزمون پرش عمودی سارجنت برای ارزیابی توان انفجاری پایینتنه، آزمون دوی سرعت 5 و 30 متر برای ارزیابی عملکرد سرعت، آزمون قدرت یک تکرار بیشینه اسکات برای ارزیابی قدرت پا، آزمون اسلالوم برای ارزیابی چابکی، آزمون اسلالوم با توپ برای ارزیابی مهارت و آزمون پرتاب توپ طبی برای ارزیابی توان انفجاری بالاتنه بود. آزمودنیها برنامه تمرینی مقاومتی بالستیک و مقاومتی را به مدت 6 هفته (هر هفته سه جلسه) انجام دادند. برای تشخیص همسانی و طبیعی بودن دادهها از آزمون شاپیروویلک، تعیین اختلاف بین گروهی از روش تی مستقل و برای تعیین اختلاف درونگروهی از روش تی وابسته استفاده شد. کلیه عملیات آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند و سطح معنیداری در این تحقیق 05/0 P≤ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد تمرینات مقاومتی بالستیک نسبت به تمرینات مقاومتی موجب افزایش معناداری در شاخصهای حداکثر توان (03/0 = P) حداقل توان (04/0 = P)، میانگین توان (02/0 = P)، شاخص خستگی (03/0 = P)، توان انفجاری پایینتنه (005/0 = P)، چابکی (05/0 = P) و توان انفجاری بالاتنه (0001/0 = P) شده است. اما در شاخصهای قدرت پا (44/0 = P)، سرعت 5 (34/0 = P)و 30 متر (37/0 = P) و مهارت (28/0 = P) بازیکنان فوتبال تفاوت معنادار بین دو گروه تمرین مشاهده نشده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، بازیکنان فوتبال بهتر است برای بهبود شاخصهای حداکثر توان، حداقل توان، میانگین توان، شاخص خستگی، توان انفجاری پایینتنه، چابکی و توان انفجاری بالاتنه، از تمرینات مقاومتی بالستیک استفاده کنند. همچنین، برای بهبود شاخصهای قدرت پا، سرعت (5 و 30 متر) و مهارت، میتوانند از هر دو نوع تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک سود ببرند.
امضای استاد راهنما
فصل اول
کلیات طرح تحقیق
1-1. مقدمه و بیان مسئله
در ورزشهای سرعتی– توانی مانند فوتبال، هندبال و بسکتبال که اغلب دارای مسابقات لیگ هستند، ورزشکار مجبور است که در فصل مسابقات خود را برای حضور در چندین مسابقه آماده کند (علیجانی، ۱۳۸۴). برنامه تمرینی مؤثر، نیازمند ترکیبی از شدت و مدت، تعداد جلسهها و نوع تمرین برای اعمال اضافهبار بر دستگاههای مختلف بدن و ایجاد سازگاری است. سازگاریهای تمرینی با برنامههای تمرینی به کار گرفته شده ارتباط دارد (قهرمانلو، 1385؛ علیزاده و همکاران، 1389). تمرین موازی، تمرین چند دستگاه تولید انرژی و اجرای همزمان انواع مختلف تمرینهاست. این تمرین، برای سازگاری در آن ورزشهایی حائز اهمیت است که به بیش از یک دستگاه تولید انرژی متکی هستند. در طراحی و اجرای این نوع برنامه تمرینی، بین مربیان اختلاف نظر وجود دارد؛ ضمن اینکه برخی از کارشناسان اینگونه تمرینها را تأیید نکردهاند و اعتقاد دارند که دربارهی روشهای تمرینی آن باید بررسیهای دقیقتری را انجام داد (رحیمی و همکاران، 1388؛ علیزاده و همکاران، 1389).
ورزش فوتبال به نیازهای فیزیولوژیکی گوناگونی وابسته است. در فوتبال، تعادل بین این اجزای آمادگی به سطح عملکرد یا اجرای بازیکن فوتبال، پستی که در آن بازی می کند و روش بازی تیم بستگی دارد (کولات[1] و همکاران، 1993؛ فرامرزی و همکاران، 1389). بازیکنان در سطح بالای فوتبال نیازهای متفاوت و متعددی دارند، از جمله نیاز به ظرفیت هوازی در تحمل فعالیت ورزشی به مدت 90 دقیقه و گاه 120 دقیقه، توانایی افزایش شتاب سریع در مسافتی کوتاه و کاهش شتاب یا تغییر جهت ناگهانی. علاوه بر این، باید به طور مکرر توان بیهوازی بالایی را در پریدن، تکلزدن و شوتزدن تولید کنند. بازیکنان فوتبال از این نظر که به ترکیبی از ویژگیهای فیزیولوژیکی متفاوتی نیاز دارند با سایر ورزشها متفاوتند ( اکبلوم[2]، 2003؛ فرامرزی و همکاران، 1389).
قدرت و توان عوامل مهم آمادگی جسمانی در موفقیت بازیکنان فوتبال هستند، زیرا فوتبال، ورزشی است که شامل سرعت، توان انفجاری و چابکی میشود (امیریخراسانی و همکاران، 2011؛ زارعزاده مهریزی و همکاران، 1392). بنابراین، توسعه قدرت و توان از مهمترین اجزای برنامههای تمرینی برای آمادگی در این نوع ورزشها است. زمانی که عملکرد را در بازیکنان فوتبال برآورد میکنیم، توان اندام تحتانی ابزاری حیاتی است (پریرا[3] و همکاران، 2009؛ زارع زاده مهریزی و همکاران، 1392).
هر بازیکن در طی یک مسابقه فوتبال تقریبا چیزی در حدود 10 کیلومتر میدود، به طور متوسط در هر90 ثانیه یک دویدن حداکثری را تجربه میکند (11 درصد از فعالیت کلی) و با هر انجام وظیفه که 2 تا 4 ثانیه به طول میانجامد، 15 متر را میدود (استالن[4] و همکاران، 2005). ضمنا بیان شده گرچه سرعت جزء مهمی از آمادگی یک بازیکن به حساب میآید، لیکن توان و شتاب در اولین گامها بسیار مهمتر به نظر میرسد، چون در فوتبال سرعت در مسافتهای کوتاه و با شدت بالاست که اهمیت پیدا میکند (جوانوویچ[5] و همکاران، 2011). قدرت، توان و مشتقات آن مانند شتاب، سرعت و پرش سهم مهمی در عملکرد بازیکنان فوتبال دارد (هاف[6] و همکاران، 2004). در طول یک بازی و در هر90 ثانیه، یک بار دویدن با حداکثر سرعت 2 تا 4 ثانیهای اتفاق میافتد. در مجموع دویدن با حداکثر سرعت، چیزی در حدود 3 درصد از زمان کلی و 11-1 درصد مسافت یک مسابقه را تشکیل میدهد (بنگسبو[7]، 1991). حدود 96 درصد سرعت هم در مسافتهای زیر30 متر و 49 درصد این مقدار هم در مسافتهای زیر10متر انجام میشود (استالن و همکاران، 2005). بنابراین عملکرد در مسافتهای بالای 10 متر و کمتر از آن و سرعت در گامهای اولیه به عنوان شاخصهای کلیدی و بالقوه یک بازیکن فوتبال به حساب میآیند (چیلی[8] و همکاران، 2010). هر مسابقه، همچنین نیازمند حرکات انفجاری (نظیر 15 تکل،10 ضربه سر، حرکت با توپ و تغییر مسیر) است (بنگسبو، 2006؛ استالن و همکاران، 2005). البته توانایی پریدن و عملکرد بیهوازی نیز برای یک بازیکن فوتبال حیاتی است (استالن و همکاران، 2005).
تمرین مقاومتی بالستیک[9] به عنوان یک روش ویژه سرعت بهینه نسبت به تمرین مقاومتی انفجاری استاندارد در بعضی ورزشها بیان شده است (فلیک[10] و کرامر[11]، 2004؛ گرابر[12] و همکاران، 2007؛ مانجین[13] و همکاران، 2008). از جهت دیگر تمرین مقاومتی بالستیک، با پرتاب هندبال قابل مقایسه است چون یک پرتابه در پایان دامنه حرکتی رها میشود (ساندن[14]، 2009). تمرین بالستیک، روشی است که بین تمرین پلایومتریک و وزن ورزشکار ارتباط برقرار میکند اما تا حدی شامل وزنههای سبک و با سرعتهای بالا میباشد. تمرین بالستیک یکی از روشهای استفاده شده برای غلبه بر کمبود سرعت در تمرین سنتی از طریق دامنه حرکتی کامل میباشد (امام[15]، 2010).
از آن جایی که برای داشتن بهترین عملکرد در فوتبال بایستی به شیوههای تمرینی و متغیرهای مربوط به آن شیوهها توجه خاصی شود، بنابراین بررسی تأثیر تمرینهای مختلف بر توسعه و بهبود توان انفجاری و بیهوازی و سرانجام شناسایی و معرفی روش برتر و بهتر، میتواند مناسبترین ابزار را در اختیار مربیان و بازیکنان قرار دهد تا بتوان به اهداف فوق دست یافت. لذا این سؤال در ذهن محقق وجود دارد که آیا بین اثر یک دوره تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر برخی شاخصهای آمادگی جسمانی در بازیکنان فوتبال تفاوت وجود دارد؟
1-2. ضرورت تحقیق
در ورزش فوتبال، قدرت عضله و انعطافپذیری مفصل، دو عامل ایمنی به شمار میروند. چنانچه بین سطوح قدرت اعضای بدن بیتوازنی به وجود آید، احتمال آسیبپذیری افزایش خواهد یافت. اطلاعات موجود نشان میدهد که مقایسه قدرت پاهای چپ و راست، در پیشبینی احتمال آسیب سودمند است. توماس[16] به نقل از دانینگ در تجزیه و تحلیل شماری از آزمونهای قدرت و توان عضلانی بازیکنان حرفهای انگلیس دریافت که در سرتاسر فصل مسابقات فوتبال، در ورزشکاران قویتر، میزان آسیبدیدگی کمتر بوده است (دانینگ[17] و همکاران، 1995). در طی بازی فوتبال، بازیکنان حدود 50 چرخش و انقباضات مؤثر را برای حفظ تعادل و کنترل توپ در مقابل فشار مدافع انجام میدهند (ویسلاف[18] و همکاران، 2004؛ استالن و همکاران، 2005). بنابراین قدرت و توان، اهمیت زیادی در بازیکنان فوتبال دارد. توان، یک چرخش سریع است که به قدرت بیشینه وابسته است. یک ارتباط معنادار بین یک تکرار بیشینه و شتاب و سرعت حرکت مشاهده شده است. رکوردهای دو آزمون پرش و 30 متر دوی نشان داد که بین عملکرد توان و قدرت بیشینه ارتباط وجود دارد (ویسلاف و همکاران، 2004).
بهبودهایی در عملکرد بعد از تمرینات مقاومتی بالستیک در تمام ادبیات تحقیق مشاهده شده است و معمولا شامل افزایش در حداکثر برونده توانی (کورمی[19] و همکاران، 2010؛ هریس[20] و همکاران، 2009؛ مک براید[21] و همکاران، 2002؛ وینچستر[22] و همکاران، 2008)، میزان افزایش نیرو (وینچستر و همکاران، 2008)، سرعت حرکت (وینچستر و همکاران، 2008؛ مک براید و همکاران، 2002؛ کورمی و همکاران، 2010)، پرش ارتفاع (مک براید و همکاران 2002؛ کورمی و همکاران، 2010) و عملکرد در دوی سرعت میباشد (هریس و همکاران، 2009؛ مک براید و همکاران، 2002). تمرینات مقاومتی با وزنههای سنگین (برای مثال 80 درصد یک تکرار بیشینه) معمولا برای افزایش عملکرد ورزشکار به وسیله بهبود قابلیت عضله برای اعمال حداکثر نیرو در هر سرعتی از حرکت استفاده شده است (کانکو[23] و همکاران، 1983). افزایش قدرت حداکثر از طریق بعضی تمرینات، نشان داده است که اثر معناداری بر عملکرد ورزشکاران دارد (ویلسون و همکاران، 1997). بعد از دورههایی از تمرینات قدرتی سنگین در افراد ورزشکار هم بهبودهایی در برونده توان (ویلسون و همکاران، 1993)، سرعت حرکت (کانکو و همکاران، 1983) و پرش ارتفاع (ویلسون و همکاران، 1997)، مشاهده شده است. مطالعات گذشته، تأثیر تمرینات مقاومتی بالستیک و تمرینات مقاومتی سنگین را در بهبود عملکرد ورزشکاران مقایسه کردهاند (ویلسون و همکاران، 1993؛ کورمی و همکاران، 2010). ویلسون و همکاران (1993) در پژوهشی گزارش کردند که تمرینات مقاومتی بالستیک ]پرش اسکات[24](SJ) در 30 درصد حداکثر نیروی ایزومتریک[ بهبودهایی را در پرش عمودی با کمک دستها[25] (CMJ) و ارتفاع پرش ایستا، گشتاور ایزوکنتیک، اوج توان[26] در طی یک آزمون دوچرخه 6 ثانیهای نشان میدهد. تمرینات وزنه سنگین منجر به بهبود در CMJ و SJ و همچنین اوج توان در طی یک آزمون دوچرخه 6 ثانیهای شد. درصد تغییرات در پرش ارتفاع هم در CMJ و هم SJ به طور معناداری برای گروه تمرینات مقاومتی بالستیک بیشتر بود (ویلسون و همکاران، 1993). به طور مشابهی، هریس و همکاران (2000) بهبودهایی را در ارتفاع CMJ و تست پله مارگاریا کالامن بعد از تمرینی با تمرکز بر نیروی بالا (برای مثال تمرینات مقاومتی) مشاهده کردند، درحالی که تمرین با تأکید بر توان بالا، بهبودهایی را در ارتفاع CMJ، پرش طول ایستاده و تست توانی پله مارگاریا کالامن در مردهایی که قبلا تمرین قدرتی داشتهاند، نشان داد. با این حال تفاوت معنیداری در اندازه و بزرگی بهبود عملکرد بین دو گروه مشاهده نشد(هریس و همکاران، 2000). نتایج هردو روش تمرینی، عملکرد ورزشی پویا را بعد از مداخله کوتاه مدت (9 تا 10 هفته) در مردان نسبتا تمرین کرده نشان داد و اینکه تمرینات مقاومتی بالستیک ممکن است بهبود بیشتری در عملکرد ورزشکاران در طی این دوره کوتاه نشان دهد. اگرچه این مطالعات بینش مهمی را نسبت به انتقال اثر تمرین ارائه میدهند، اما هنوز هیچ مطالعهای از تمرینات متنوع در برنامه تمرین مقاومتی بالستیک استفاده نکرده است و مطالعات پیشین بر اجرای یک حرکت (به طور مثال پرش اسکات) تمرکز داشتهاند. تا جایی که ما مطالعه کردیم هیچ تحقیقی به مقایسه تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک در بازیکنان فوتبال نپرداخته است. با توجه به مطالب فوق، هدف از پژوهش حاضر این است تا به مقایسه تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر برخی شاخصهای آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال بپردازد.
1-3. اهداف تحقیق
1-3-1. هدف اصلی
مقایسه اثر تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر برخی شاخصهای آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال
1-3-2. اهداف اختصاصی
1-3-2-1. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر توان بیهوازی بازیکنان فوتبال
1-3-2-2. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر قدرت پای بازیکنان فوتبال
1-3-2-3. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر سرعت دویدن بازیکنان فوتبال
1-3-2-4. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر چابکی بازیکنان فوتبال
1-3-2-5. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر مهارت (چابکی با توپ) بازیکنان فوتبال
1-3-2-6. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر توان عضلانی پایینتنه بازیکنان فوتبال
1-3-2-7. مقایسه اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر توان عضلانی بالاتنه بازیکنان فوتبال
1-4. فرضیههای تحقیق
1-4-1. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر توان بیهوازی بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
1-4-2. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر قدرت پای بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
1-4-3. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر سرعت دویدن بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
1-4-4. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر چابکی بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
1-4-5. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر مهارت (چابکی با توپ) بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
1-4-6. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر توان عضلانی پایینتنه بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
1-4-7. بین اثر شش هفته تمرینات مقاومتی و مقاومتی بالستیک بر توان عضلانی بالاتنه بازیکنان فوتبال تفاوت معناداری وجود دارد.
[1] .Kollath
[2] .Ekblom
[3] .Pereira
[4] .Stolen
[5] .Jovanovic
[6] .Hoff
[7] .Bangsbo
[8] .Chelly
[9]. Ballistic resistance training
[10] .Fleack
[11] .Kraemer
[12] .Gruber
[13] .Mangine
[14] .Sundan
[15] .Emam
سند سفید امضاء/:پایان نامه آثار حقوقی امضا
سند سفید امضاء
اصطلاح « سفید امضاء » ناظر به موردی است که، برخلاف متعارف، امضای سند پیش از تنظیم محتوا بر آن نهاده شود. به بیان دیگر، برگی سفید امضا شود تا استفاده کننده، بر مبنای توافق صریح یا ضمنی دو طرف یا به دلخواه خود، سند را تنظیم کند. امضای سند سفید اقدامی است بسیار خطرناک، زیرا احتمال دارد از آن سوء استفاده شود و مطلبی در سند بیاید که با مبنای دو طرف در چنین اقدامی مخالف باشد. در چنین حالتی، نه تنها اثبات سفید امضاء دشوار و مخالف ظاهر است، درباره ی اثر این اثبات در اعتبار سند اختلاف وجود دارد و نویسندگان و دادرسان به اتفاق نرسیده اند: بعضی چنین پنداشته اند که سفید امضاء در زمره ی اسناد عادی معتبر نیست. پس، همین که ثابت شود سندی بر روی برگ سفید امضاء شده تنظیم شده است، از اعتبار می افتد و در برابر امضاء کننده قابل استناد نیست و او می تواند صدور سند را از طرف خود انکار نماید و اثبات انتساب و اصالت سند را بر عهده ی خواهان بگذارد. بنابراین، اگر چک یا سفته ای امضا شود در اختیار دیگری قرار گیرد. مبلغی که در آن نوشته می شود هیچ اعتباری در برابر صادر کننده ندارد و قابل انکار است ؛ در حالی که، اگر چک یا سفته ای پس از تنظیم امضاء شود، محتویات آن منسوب به امضاء کننده است تا خلاف آن در دادگاه
اثبات شود.
جمع دیگر، بدین تعبیر روی آورده اند که تسلیم سند سفید امضاء به دیگری به منزله ی دادن نمایندگی برای تنظیم سند است و عرف نیز این نمایندگی ضمنی را درک می کند و می پذیرد. پس، سفید امضاء نیز در زمره ی اسناد عادی است و آنچه به اعتبار سند صدمه می زند، سوء استفاده از این نیابت ضمنی است؛ چنان که در ماده ی 673 ق. م. ا. نیز سوءاستفاده از سفید مهر یا سفید امضاء را جرم می داند. در نتیجه، برای بی اعتبار ساختن سند سفید امضاء، خوانده باید دو موضوع را اثبات کند:
سند سفید امضاء گرفته شده است؛
از این امضا سوء استفاده شده است: یعنی امین و نایب امضاء کننده برخلاف اختیار خود و مصلحت موکل دست به اقدامی فضولی زده و سند را مخالف تبانی مبنای آن تنظیم کرده است.[1]
بدین ترتیب، قطع نظر از عقیده ی افراطی و بی منطقی که سند سفید امضاء را سند نمی داند، در این دو گروه آنچه مشترک است، قرار گرفتن بار اثبات سفید امضاء شده است، مگر این که ثابت شود سفید امضاء شده است. اختلاف واقعی در اثبات سوءاستفاده از سفید امضاء است، که گرو نخست انکار و تردید امضاءکننده را کافی می داند و اثبات انتساب و اصالت را بر عهده ی خواهان می نهد. و گروه دوم مندرجات سند را نیز معتبر می داند تا خلاف ان به وسیله ی امضاءکننده اثبات شود.
باید به گروه دوم پیوست و نیابت ضمنی مبنای تسلیم سند سفید امضاء را پذیرفت. متصرف سند همانند نایب و امینی است که ادعا می شود خیانت کرده و از حدود نیابت و غبطه ی موکل فراتر رفته است: ادعایی که برخلاف اصل است و باید ثابت شود ( لیس علی الامین الّا الیمین )
در رأی شعبه ی چهارم دادگاه بخش تهران[2] نیز که واخواه ادعا کرده است سفته ی موضوع حکم غیابی سفید امضاء است و واخوانده مرتکب جعل در آن شده است، اثبات هر دو ادعای سفید امضاء برخلاف واقع بودن سفته را به عهده ی واخواه نهاده است. در این رأی می خوانیم:
پایان نامه درباره چابکی سازمان/فناوری اطلاعات و چابکی
ارتباط فناوری اطلاعات وارتباطات و چابکی
موسسات دولتی چابک، نرخ فزاینده ای ( تقریباً بیست درصد) در اجرای اقدامات تحولی نسبت به همتایان خود به دست می آورند. دولت هایی که در زمینه سرعت، انعطاف پذیری بیشتر و پاسخ گویی فراوان سرمایه گذاری می کنند به احتمال قوی به اهدافشان خواهند رسید زیرا عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناورانه با سرعت هر چه تمام، به دولت ها و تصمیمات آنها تاثیر گذارده، شهروندان و بازرگانان به خدمات سریع تر و تخصصی تری نیاز داشته، و در نتیجه خط مشی ها می بایست سریعتر از گذشته تهیه و تدوین و اجرا شوند و مسلما با انجام این امور موسسه موفق به انجام رسالت و کسب اهداف سازمانی خود خواهد داشت.
معادله پیچیده و تحولات سریع صنعت و تجارت در عصر حاضر از یک سو و شرایط حاکم بر بنگاههای اقتصادی کشور، رویکرد توسعه صادرات و حضور در میدانهای بین المللی از سوی دیگر ایجاب مینماید تدابیر لازم جهت رقابت در عرصه جهانی اندیشیده شود . بر این اساس حرکت به سوی چابک سازی بنگاه ها ، به عنوان رهیافت جدید در مسیر تحول، ضروری و حیاتی تلقی می گردد. فناوری اطلاعات به عنوان یکی از
کارامدترین فناوری های مطرح شده از مهمترین اهرم های ایجاد قابلیت های تولید چابک به حساب می آید و با توجه به توسعه آن در امر تولید در ممالک غربی بدون بکارگیری آن چابک سازی سازمان میسر نخواهد بود.
سازمانهای چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصت های بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت ثابت بخاطر نواوری ها و شایستگی های خود می باشند. سازمانهای چابک درباره ارضای نیازهای مشتریان نیز به گونه ای دیگر می اندیشند این سازمانها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند، بلکه راه حل های برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را به فروش می رسانند . این سازمانها معتقدند که محصولاتشان کال نیست و به منظور غنی سازی ارزش های دریافتی مشتریان از محصول و ایجاد ارزش افزوده برای آنان سعی در غنی سازی محصول خود دارند . این امر سبب غیر دسترس شدن موقعیت سازمان های چابک برای رقبا می شود.
فناوری اطلاعات نقش زیادی در پشتیبانی و حمایت عملکردهای جاری سازمانهای معاصر دارد. امروزه چرخه زمانی این عملکردها کوتاه تر شده است. ریسک از دست دادن فرصت که تاثیر منفی روی کسب و کار می گذارد، افزایش یافته است و با افزای نرخ تغییر در این شرایط ، نقش IT عمیق تر شده است. با این وجود IT به تنهایی هزینه های ثابت را افزایش می دهد ، اما بدون آن نیز سازمانها به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی نداشته و بدون داشتن اطلاعات مورد نیاز شرکت ها نمی توانند به خوبی عمل کرده و از فرصت های رقابتی استفاده کنند. فناوری اطلاعات در شکل های متفاوتش (اینترنت، اینترانت، تجارت الکترونیک، کسب و کار الکترونیک و غیره) تسهیل کننده موثری است که می تواند مفهوم چابکی را پشتیبانی کند. از جمله مزایای که می توان
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
مدیریت و کنترل شبکههای بزرگ مانند شبکه های اجتماعی همیشه دردسرهای مخصوص به خود را دارد. یکی از آسانترین روشهای پیشگیری از بروز مشکلات و پیچیدگیهای مدیریت شبکههای بزرگ استفاده از محصولات یک تولید کننده در تمامی قسمتهای شبکه مورد نظر است. اتکا به یک تولید کننده، علاوه بر تحمیل هزینههای بیشتر (به خاطر محدودیتهای مربوط به لایسنس و حق نام…) میتواند خلاقیت را از سازمانها و شرکتها دور کند. علاوه بر این، شبکههای سازمانی بزرگ و پرهزینه، این روزها تنها ابزار ممکن برای ارائه ی خدمات بهتر و ارائه نرمافزارهای کاربردی تر در سطح شبکهها هستند.
آزمایشگاه های اجتماعی که یک بستر آزمایش شبکه های اجتماعی می باشد. با استفاده از این آزمایشگاه ها ، محققان قادرند آزمایشاتی با پروتکل های جدید و برنامه های کاربردی برای شبکه های اجتماعی در یک محیط واقعی انجام دهند. با این وجود در این بسترهای آزمایشی انجام بعضی آزمایشات مانند آزمایش روی لایه دوم شبکه مقدور نیست.
برای رسیدگی به این مشکل ما تصمیم گرفتیم سیستمی را توسعه دهیم تا به محققان آزمایشگاه های اجتماعی اجازه انجام آزمایش بر روی این لایه را نیز بدهد. علاوه بر این تصمیم گرفتیم تا با استفاده از تکنیک شبکه های نرم افزار محور به این هدف برسیم. شبکه ی نرم افزار محور دارای معماری ای است که به پژوهشگران این امکان را می دهد تا بتوانند بر روی لایه ی دوم شبکه آزمایش کنند. ما این معماری را با استفاده از پروتکلOpenFlow که به پژوهشگران اجازه مدیریت توپولوژی های تجربی لایه دو ی خود را می دهد پیاده سازی می کنیم. برای رسیدن به این هدف با شبکه های نرم افزار محور و معماری آن آشنا می شویم سپس در طی مراحل تحقیق به ارائه ی ساختاری مناسب برای راه اندازی محیطی آزمایشگاهی برای مطالعه و آزمایش بر روی لایه ی دوم شبکه در شبکه های اجتماعی می پردازیم و در انتها به ارزیابی مدل پیشنهادی می پردازیم.
کلمات کلیدی : شبکه های اجتماعی CN ، شبکه های نرم افزار محور SDN ، شبکه های بی سیم مش WMN ، پروتکل OpenFlow
فهرست مطالب
فصل اول : مقدمه 1
1.1 مقدمه. 2
1.2 طرح مسئله. 3
1.3 ضرورت تحقیق. 3
1.4 سوالات تحقیق. 4
1.5 محدوده ی پژوهش.. 5
1.6 فرضیات تحقیق. 5
1.7 نوآوری های تحقیق. 5
1.8 ساختار پایان نامه. 6
فصل دوم : ادبیات و پیشینه ی تحقیق… 7
2.1 مقدمه. 8
2.2 زیرساخت یک شبکه. 8
2.2.1 شبکه ها ی کامپیوتری را می توان بر اساس سه ویژگی متفاوت تقسیم نمود : 9
2.2.2 تجهیزات شبکه. 12
2.3 شبکه های اجتماعی. 13
2.3.1 خصوصیات و عملکرد شبکه های اجتماعی. 16
2.4 رسانه های اجتماعی. 16
2.4.1 ویژگی های رسانه های اجتماعی. 17
2.4.2 انواع رسانههای اجتماعی. 17
2.5 تفاوت Social Network و Community Network. 18
2.5.1 Social networks 18
2.5.2 Community Network. 19
2.6 شبکه های ارتباط بی سیم 20
2.6.1 شبکه های مش بی سیم 21
2.6.2 نقش شبکه های بیسیم مش در شبکه های اجتماعی. 24
2.7 آزمایشگاه اجتماعی. 25
2.8 محدودیت فناوری شبکه های کنونی. 27
2.8.1 پیچیدگی های منتهی به کاهش درآمد 29
2.8.2 سیاست های متناقض… 29
2.8.3 فقدان مقیاس پذیری.. 29
2.8.4 وابستگی به فروشنده 30
2.9 شبکه های نرم افزار محور. 30
2.9.1 تاریخچه ی شبکه های نرم افزار محور. 30
2.9.2 شبکه های نرم افزار محور. 33
2.9.3 معماری SDN : 37
2.10 پروتکل OpenFlow.. 41
2.10.1 FlowTable. 44
2.10.2 Open Flow Switch. 45
2.10.3 کنترل کننده 47
2.10.4 حالت های برنامه های کنترلی OpenFlow.. 49
2.10.5 کاربرد های Open Flow.. 49
2.10.6 Openflow.. 51
2.10.7 معماری منطقی سوئیچ. 51
2.10.8 مولفههای جدول جریان داده 52
2.10.9 مولفه فیلدهای تطبیق داه شده ورودی یك جدول شامل فیلدهای ضروری زیر است: 53
2.10.10………………………………………………………………………….. فیلدهای زیر ممكن است پشتیبانی شوند: 53
2.10.11………………………………………………………… مشخصات Openflow كارهای زیر را انجام می دهد: 55
2.10.12……………………………………………………………………………………… دستورالعملها 4 نوع هستند: 55
2.10.13……………………………………………………………………………………….. خط لوله جدول جریان داده 56
2.10.14…………………………………………………………………………………….. ساختار پروتكل Openflow.. 57
2.11 مقایسه ی معماری شبکه های نرم افزار محور با معماری فعلی شبکه های کامپیوتری.. 59
2.12 موانع. 60
2.13 چالش ها 61
2.13.1 شبکه های مش بی سیم 61
2.13.2 شبکه های اجتماعی و بستر های آزمایشی شبکه های اجتماعی. 62
2.14 کار مرتبط. 63
2.14.1 SDN در شبکه های مش بی سیم 63
2.14.2 SDN در محیط های ناهمگن و روستایی. 65
2.14.3 SDN در شبکه های تلفن همراه 65
2.15 نتیجه گیری.. 66
فصل سوم : روش تحقیق 67
3.1 مرور کلی و توصیف ساختار. 68
3.1.2 تصمیم گیری.. 69
3.2 پیاده سازی معماری.. 77
3.2.1 poxy ، یک پروکسی برای کنترل کننده ی pox of. 78
3.2.2 openVswitch. 80
3.2.3 OpenDayLight 80
3.2.4 نرم افزار خارجی. 82
3.2.5 آزمایشات L2 در جامعه آزمایشگاه 84
3.3 نتیجه گیری.. 88
فصل چهارم : ارزیابی 89
4.1 مقدمه. 90
4.2 ارزیابی. 90
4.2.1 ارزیابی عملکرد 90
4.2.2 تجزیه و تحلیل عملکرد 91
4.2.3 سربار ارتباطات.. 91
4.3 بحث.. 94
4.3.1 مقابله با چالش ها 94
4.3.2 مشخصات توزیع شده در این معماری.. 96
4.4 نتیجه گیری.. 96
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات… 97
5.1 نتیجه گیری.. 98
5.1.1 محدودیت های تحقیق. 99
5.2 کارهای آتی. 100
5.2.1 تعمیم معماری ارائه شده برای شبکه های اجتماعی CN و WMN ها 101
منابع و مآخذ.. 103
فهرست جدول ها
جدول 2.1 مدل مرجع OSI به همراه پروتکل های قابل اجرا در هر لایه. 10
جدول 2.2 مدل مرجع OSI و تجهیزات SDN پیاده سازی شده بر روی این مدل. 39
جدول 2.3 پیغام های ورودیهای جریان داده در جداول جریان داده 58
جدول 2.4 مقایسه ی معماری شبکه های نرم افزار محور با معماری فعلی شبکه های کامپیوتری. 60
فهرست شکل ها
شکل 2.1 ساختار اجتماعی Social Network. 19
شکل 2.2 ساختار اجتماعی Community Network. 20
شکل 2.3 ترسیمی از معماری شبکه مش…. 22
شکل 2.4 نوعی از معماری WMN 25
شکل 2.5 معماری آزمایشگاه اجتماعی 26
شکل 2.6 نگاه انتزاعی به مفهوم آزمایشگاه اجتماعی 27
شکل 2.7 معماری عمودی تجهیزات فعلی شبکه. 34
شکل 2.8 معماری افقی تجهیزات شبکه ی SDN.. 35
شکل 2.9 شمایی از SDN.. 36
شکل 2.10……………………………………………………………………………. ساختار منطقی SDN 38
شکل 2.11……………………………………………………………………………………. SDN Domain 40
شکل 2.12…………………………………………………………….. اجزای سازنده ی Open Flow 42
شکل 2.13……………………………….. نمونه ای از شبکه Openflow enabled switch 43
شکل 2.14……………………………………………………………….. فیلد های یک Flow Table 44
شکل 2.15………………………………………………………………………. هدر یک سوئیچ Type0 47
شکل 2.16………………………………………………………………………….. معماری منطقی سوئیچ 51
شکل 2.17………………………………………………………………………… خط لوله ی جریان داده 56
شکل 3.1 ساختار کلی معماری.. 68
شکل 3.2 استقرار OpenVswitch.. 70
شکل 3.3 استقرار کنترلر. 71
شکل 3.4 دو روش ممکن برای دستیابی به اتصالات L2.. 72
شکل 3.5 نحوه ی صحیح برقراری اتصالات رابط های شبکه ی محلی و مدیریتی… 74
شکل 3.6 بقراری اتصال با کنترل کننده. 75
شکل 3.7 استقرار پروکسی کنترلر. 76
شکل 3.8 ساختار نهایی بستر آزمایشگاهی… 77
شکل 3.9 پیاده سازی بخش های اصلی ساختار. 82
شکل 3.10 استقرار و پیاده سازی نرم افزار های کنترلر و مدیریت گره ی Confine.. 83
شکل 3.11 برقراری ارتباط با گره های جامعه توسط پروتکل و اتصالات Batman–adv. 84
شکل 3.12……………………………………………………………………… دیدگاه کاربر از توپولوژی.. 86
شکل 3.13……………………………… دیاگرام سلسله مراتبی نحوه ی گردش کار معماری.. 87
شکل 3.14………………………………………… دیاگرام همکاری نحوه ی گردش کار معماری.. 88
شکل 4.1 واسط کاربری OpenDayLight. 91
شکل 4.2 دو نقطه اصلی در ایجاد سربار های ارتباطی… 93
شکل 4.3 معماری سرور بستر آزمایشی… 93
شکل 4.4 معماری گره ی بستر آزمایشی… 94
1.1 مقدمه
در دنیای امروز كه ارتباطات موجب اشتراك فكر و تبادل علم می شود، شبكه های اجتماعی را می توان از بسترهای مؤثر در تولید علم، اشتراك عقاید و رشد فردی و اجتماعی دانست. هدف كلی هر شبكة اجتماعی، ایجاد سرمایة اجتماعی و تسهیل ارتباط بین متخصصان و حرفه مندان است. تبدیل سرمایة فردی به سرمایه اجتماعی، از مسائل مهم و مورد توجه تمامی حوزههای علمی است. از این طریق، دانش فردی به دانش جمعی تبدیل و در واقع از دانایی جمعی برای حل مسائل و مشكلات دنیای علم بهرهبرداری میشود. شبکه های اجتماعی زمینه ای از شبکه است که در سالهای گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در یک تلاش برای تنظیم یک اساس اینترنت غیر آمرانه و غیر انحصاری، مهندسان شبکه شروع به ساخت شبکه های اجتماعی نمودند. مدیریت و کنترل شبکههای بزرگ مانند شبکه های اجتماعی همیشه دردسرهای مخصوص به خود را دارد.
در پی گسترش روزافزون شبكههای رایانهای، ارتباط سازمانها و مشتریان مختلف با اینترنت و افزایش استفاده از تجهیزات رایانشی همراه مانند تلفن همراه و تبلت، محققان و متخصصان به فكر طراحی و ایجاد راهكارهای نوین برای بهینهسازی این ارتباطات افتادند؛ مدیریت تجهیزات سیار، الگوی جدید آدرسدهی و نامگذاری در اینترنت، مدیریت دسترسی كاربران، امنسازی ابرهای رایانشی و كاربردهای مختلف مجازیسازی را میتوان از جمله مهمترین ایدههایی دانست كه امروزه در حال تكامل هستند.
همانطور كه مشخص است هر ایدهای باید پیش از پیادهسازی عمومی، در آزمایشهای مرتبط موفقیت لازم را كسب كند. برای بررسی ایدههای فوق نیز، باید علاوه بر محیط آزمایشگاهی مناسب، ترافیك واقعی كاربر شبیهسازی شود تا نتیجه آزمایش این راهكارها به واقعیت نزدیك باشد و مقیاسی واقعگرایانه نسبت به استفاده عمومی به دست آید.
اما معمولا آمادهسازی این چنین آزمایشگاهی نیازمند صرف هزینههای گزاف است كه اتلاف وقت زیادی را نیز به دنبال خواهد داشت. چه بسیار ایدههای درستی كه به دلیل برخورد با چنین
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق…………………….. 1
1-1- مقدمه…………………………………… 2
2-1- بیان مسئله………………………………. 4
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق………………………. 7
4-1- اهداف تحقیق……………………………… 9
فصل دوم: مبانی نظری و ادبیات تحقیق ………… 10
1-2-چارچوب نظری تحقیق…………………………. 11
1-1-2- نظریه توانمندسازی ……………………. 11
2-1-2- نظریه فمنیستی………………………….. 12
3-1-2-نظریه جامعه پذیری جنسیتی …………………. 16
4-1-2- نظریه حمایت اجتماعی…………………….. 17
5-1-2- نظریات مرتبط با تحصیلات و اشتغال ………….. 18
2-2- پیشینهی تجربی تحقیق………………………. 19
3-2- فرضیه های تحقیق………………………….. 23
4-2- متغیرهای تحقیق…………………………… 23
5-2-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق……….. 24
6-2- مدل تحلیلی تحقیق…………………………. 33
فصل سوم: روش شناسی……………………….. 35
1-3- روش تحقیق ……………………………… 36
2-3- جامعه آماری……………………………… 36
3-3- نمونه و روش نمونه گیری …………………… 36
4-3- اعتبار و پایایی………………………….. 37
5-3-روش های تجزیه و تحلیل آماری………………… 40
فصل چهارم: یافته های تحقیق………………… 42
1-4- توصیف متغیرها……………………………. 43
1-1-4- توصیف متغیرهای زمینه ای………………….. 43 2-1-4-آمار توصیفی متغیر سن……………………… 43
3-1-4- آمار توصیفی متغیر تحصیلات ………………… 44
4-1-4- آمار توصیفی متغیر درآمد …………………. 45
5-1-4- آمار توصیفی متغیر شغل ………………….. 45
6-1-4- آمار توصیفی متغیر وضعیت تاهل……………… 46
7-1-4- آمار توصیفی متغیر نوع مسکن ………………. 47
8-1-4- توصیف متغیرهای اصلی تحقیق ………………. 48
9-1-4-آمار توصیفی متغیر جامعه پذیری جنسیتی ………. 48
10-1-4- آمار توصیفی متغیر میزان مشارکت فعال زنان …. 50
11-1-4- آمار توصیفی سطح سلامت زنان ………………. 51
12-1-4- آمار توصیفی میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی 54
13-1-4- آمار توصیفی متغیر وابسته میزان توانمندی زنان 57
2-4- آزمون فرضیه های تحقیق ……………………. 60
1-2-4-رابطهی بین جامعه پذیری جنسیتی و میزان توانمندی زنان و ابعاد آن 60
2-2-4- رابطهی بین میزان مشارکت فعال زنان و میزان توانمندی زنان و ابعاد میزان توانمندی……………………………….. 61
3-2-4- رابطه ی بین ابعاد سطح سلامت زنان و متغیر میزان توانمندی زنان و ابعاد میزان توانمندی……………………………….. 62
4-2-4- رابطه بین ابعاد میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی و ابعاد میزان توانمندی…………………………………….. 65
5-2-4- رابطه بین سن آزمودنی ها و میزان توانمندی آنان و ابعاد میزان توانمندی زنان………………………………………… 67
6-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین سطح تحصیلات ومیزان توانمندی کل 68
1-6-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین سطح تحصیلات و میزان توانمندی اقتصادی 69
2-6-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین سطح تحصیلات و میزان توانمندی روانی 70
7-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین میزان درآمد و میزان توانمندی کل 71
1-7-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین میزان درآمد و میزان توانمندی اقتصادی 72
2-7-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه میزان درآمد و میزان توانمندی روانی 73
8-2-4- آزمون t بین شغل و میزان توانمندی کل و ابعاد میزان توانمندی 74
9-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین وضعیت تاهل و میزان توانمندی کل 75
1-9-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین وضعیت تاهل و میزان توانمندی اقتصادی 76
2-9-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین وضعیت تاهل و میزان توانمندی روانی 77
10-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین نوع مسکن و میزان توانمندی کل 78
1-10-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین نوع مسکن و میزان توانمندی اقتصادی 79
2-10-2-4- تحلیل واریانس یکطرفه بین نوع مسکن و میزان توانمندی روانی 80
3-4- تحلیل رگرسیون چند متغیره …………………. 81
فصل پنجم: جمع بندی نتایج تحقیق ……………. 86
1-1-5- جمع بندی نتایج توصیفی تحقیق …………….. 87
2-1-5- جمع بندی نتایج استنباطی تحقیق ……………. 88
3-1-5- بحث پیرامون یافته های نظری و تجربی تحقیق…… 88
2-5- پیشنهادات تحقیق …………………………. 95
3-5- محدودیت های تحقیق………………………… 97
فهرست جداول
جدول 1-3- تخصیص نمونه به تفکیک منطقه …………… 37
جدول 2-3- ضرایب پایایی مرتبط با سازه های مورد بررسی 39
جدول3-3- نحوه تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها 41
جدول1-4- آمار توصیفی مربوط به وضعیت سنی پاسخگویان… 43
جدول2-4- توزیع نمونه آماری بر حسب وضعیت تحصیلی…… 44
جدول 3-4- توزیع نمونه آماری بر حسب درآمد………… 45
جدول 4- 4- توزیع نمونه آماری بر حسب شاغل یا غیرشاغل بودن 45
جدول 5-4- توزیع نمونه آماری بر حسب وضعیت تاهل……. 46
جدول 6-4- توزیع نمونه آماری بر حسب نوع مسکن……… 47
جدول 7-4- آمار توصیفی متغیر جامعه پذیری جنسیتی….. 48
جدول 8-4- آمار توصیفی متغیر جامعه پذیری جنسیتی…… 49
جدول9-4- آمار توصیفی متغیر مشارکت فعال زنان……… 50
جدول 10-4- آمار توصیفی متغیر مشارکت فعال زنان…….. 51
جدول 11-4- آمار توصیفی متغیر سطح سلامت زنان………. 51
جدول 12-4- آمار توصیفی متغیر سطح سلامت زنان……….. 53
جدول 13-4- آمار توصیفی میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی 54
جدول 14-4- آمار توصیفی میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی 56
جدول 15-4- آمار توصیفی متغیر وابسته میزان توانمندی زنان 57
جدول 16-4- آمار توصیفی متغیر وابسته میزان توانمندی… 59
جدول 17-4- ضریب همبستگی بین جامعه پذیری جنسیتی و میزان توانمندی کل و ابعاد آن………………………………………….. 60
جدول 18-4- ضریب همبستگی بین میزان مشارکت فعال زنان ومیزان توانمندی کل و ابعاد آن…………………………………….. 61
جدول 19 -4- ضریب همبستگی بین ابعاد سطح سلامت زنان و میزان توانمندی کل و ابعاد آن…………………………………….. 63
20-4- ضریب همبستگی بین ابعاد میزان برخورداری از حمایت اجتماعی و میزان توانمندی کل و ابعاد
آن…………………………………………. 65
21-4- ضریب همبستگی بین سن و میزان توانمندی کل و ابعاد آن 67
جدول 22-4-تحلیل واریانس بین سطح تحصیلات و میزان توانمندی کل 68
جدول 23-4- تحلیل واریانس بین سطح تحصیلات و میزان توانمندی اقتصادی 69
جدول 24-4- تحلیل واریانس بین سطح تحصیلات و میزان توانمندی روانی 70
جدول 25-4- تحلیل واریانس بین درآمد و میزان توانمندی کل 71
جدول26-4- تحلیل واریانس بین درآمد و میزان توانمندی اقتصادی 72
جدول27 -4- تحلیل واریانس بین درآمد و میزان توانمندی روانی 73
جدول 28-4- آزمون t بین متغیر شغل و میزان توانمندی کل و ابعاد آن 74
جدول 29-4- تحلیل واریانس بین وضعیت تاهل و میزان توانمندی کل 75
جدول 30-4- تحلیل واریانس بین وضعیت تاهل و میزان توانمندی اقتصادی 76
جدول31-4- تحلیل واریانس بین وضعیت تاهل و میزان توانمندی روانی 77
جدول32 -4- تحلیل واریانس بین نوع مسکن و میزان توانمندی کل 78
جدول 33-4- تحلیل واریانس بین نوع مسکن و میزان توانمندی اقتصادی 79
جدول34 -4- تحلیل واریانس بین نوع مسکن و میزان توانمندی روانی 80
جدول 35-4- Model Summary………………………… 81
جدول 36-4-Anova……………………………….. 82
جدول 37-4- coefficient……………………………. 84
1-1-مقدمه
توانمندسازی برای دست یافتن به توسعه متوازن و پایدار جزو روشهای کارآمد معرفی شده است. یکی از گروههای هدف مهم در توانمندسازی، زنان هستند. برای این که هر کشور در جهت توسعه پایدار گام بردارد بایستی به زنان که نیمی از سرمایه جامعه را تشکیل می دهند توجه کرد. توانمندسازی زنان تلاشی است برای ارتقاء سطح فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آنان.
به دلایلی در سال های اخیر شاهد روند رو به رشد زنان سرپرست خانوارهایی هستیم که به تنهایی مسئولیت زندگی خود را به دوش می کشند. اغلب این خانواده ها با مشکلات فراوانی روبرو هستند فزونی این گروه از زنان به عنوان مشکل اجتماعی مطرح می شود. زنان سرپرست خانوار به دلیل فقر اقتصادی و فقر فرهنگی مجبور به سکونت در جاهایی هستند که با میزان درآمد آنان باشد سکونت در حاشیه شهرها انواع بزهکاری و آسیب های اجتماعی را در پی دارد. توانمندسازی این گروه از زنان باعث می شود که زندگی خود را بهبود بخشیده به لحاظ اقتصادی و اجتماعی ارتقاء یافته و به تبع آن مشکلات ناشی از فقر اقتصادی و فقر فرهنگی و اجتماعی شان نیز کاهش یابد.
از جمله سازمان هایی که از این گروه از زنان در جامعه ما حمایت می کند سازمان کمیته امداد امام خمینی (ره) است. سازمان کمیته امداد امام خمینی (ره) با ارائه انواع کمک های اقتصادی و غیراقتصادی از زنان سرپرست خانوار حمایت می کند. در این تحقیق سعی شده عوامل موثر بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار چه عوامل موثر از طرف کمیته امداد امام خمینی(ره) و چه برخی عوامل موثر دیگر بر میزان توانمندی آنان تحت بررسی درمی آید.
2-1- بیان مسئله
امروزه اغلب کشورها برای دستیابی به توسعه پایدار ” توانمندسازی”[1] را کارآمدترین روش ها دانسته اند، که در برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران نیز به خصوص در مورد اقشار آسیب پذیر، به عنوان یک راهکار مهم بدان اشاره شده است زنان سرپرست خانوار هم بخشی از اقشارآسیب پذیر در نظر گرفته شده اند. (کیمیایی،63:1390). توسعه وگسترش برنامه های تأمین رفاه اجتماعی از جمله عوامل مؤثر در ارتقای توانایی های بالقوه یک جامعه در تحقق اهداف توسعه آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور به حساب می آید. از این رو، در این برنامه یعنی برنامه ی چهارم توسعه «توانمندسازی» هدف نهایی برنامه های رفاه و مددکاری اجتماعی است (کیمیایی،64:1390).
هدف توانمندسازی کمک به افراد ضعیف است تا تلاش نمایند بر ضعف هایشان غلبه، جنبه های مثبت زندگیشان را بهبود بخشیده، مهارتها و توانایی هایشان را برای کنترل عاقلانه بر زندگی افزایش داده و آن را در عمل پیاده نمایند (مک رایتر[2]، 1994). که دارای 5 بعد رفاه، دسترسی، افزایش آگاهی، مشارکت و کنترل می باشد(لانگه[3] به نقل از زوئی[4] و همکاران،1997: 28). کلر[5](1991) توانمندسازی زنان را فرایندی تعریف می کند که به وسیله ی آن زنان برای سازمان دهی خودشان توانمند می شوند و اعتماد به نفس خودشان را افزایش می دهند و از حقوق خود برای انتخاب مستقل و کنترل بر منابع، که منجر به از بین رفتن جایگاه فرودستی ایشان می گردد، دفاع می کنند.
طرفداران نظریه ی زنانه شدن فقر معتقدند که؛ خانوارهای زن سرپرست نه تنها در همه کشورهای جهان گسترش یافته اند، بلکه به طور فزاینده بر تعداد خانوارهای زن سرپرست که در جمعیت کم درآمد قرار می گیرند افزوده می شود)همان، 64).این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیبزایی همچون ضعف دسترسی به فرصتهای شغلی، بیسوادی یا کمسوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجه هستند که در صورت فقدان حمایتهای همه جانبه هزینههای آسیبزایی را به جامعه تحمیل خواهند نمود (بختیاری، 1385). با زنانه شدن فقر و نگرانی از پیوستن زنان سرپرست خانوار به گروه” فقیرترین فقرا” آن دسته از متخصصان توسعه که نسبت به مسائل جنسیتی آگاهی بیشتری دارند با مطالعات گسترده تر و نقد برخی تجربیات گذشته، درصدد ارائه رویکردهای متفاوت و راهکارهای عملی برآمده اند(مالهوترا[6] و همکاران به نقل از شادی طلب و همکاران،1383: 50).
آن چه که در خصوص فقر و تبعیض جنسیتی مهم تلقی می شود و سبب دغدغه فراوان برنامه ریزان و صاحب نظران شده، پیامدهای نامطلوب آن در مورد رشد مهارت ها و قابلیت های زنان است. به زعم بسیاری از آن ها، فقر زنان به معنی محروم ماندن آنان از توانمندی های شناختی و پرورش قابلیت های اساسی و در پی آن ناتوانی آن ها در رویارویی با مشکلاتی هم چون گرسنگی و بیماری است. غالبا استدلال می شود که زنان به دلایل تاریخی، از قبیل حاکمیت و تداوم نگرش های سنتی، باورهای تبعیضی در زمینه واگذاری نقش به آن ها و هم چنین اجرای سیاست های سوگیرانه (مردمحور)، به مالکیت منابع محدودتر، سطح پایین آموزش و مهارت های فنی و حرفه ای دسترسی دارند و در نتیجه بیشتر از مردان در معرض فقر قرار دارند و به این ترتیب از امکانات و قابلیت های لازم برای مبارزه با فقر محروم اند (شکوری، 1387: 30).
در کشور ما نیز به منظور مبارزه با فقر و کاهش محرومیت، سازمان ها و نهادهای رفاهی متعددی در قالب راهبردهای حمایتی ایجاد شده اند. یکی از نهادهای عمده کمیته امداد امام خمینی (ره) است که با هدف شناخت محرومیت های مادی و معنوی افراد جامعه و خانواده های محروم و حمایت از آنان به منظور فقرزدایی از طریق اجرای خدمات مالی، بهداشتی، آموزشی و خودکفایی به نیازمندان از جمله زنان تشکیل شده است. یکی از فعالیت های مهم کمیته امداد در این باره، اجرای طرح خودکفایی زنان سرپرست خانوار است که مشتمل بر اقداماتی چون پرداخت وام خودکفایی، تهیه و واگذاری مواد اولیه و وسیله کار، ارائه آموزش های فنی و حرفه ای، کاریابی برای مددجویان و ایجاد زمینه های لازم برای جذب مددجویان آموزش دیده در بازار کار و تامین فضای خودکفایی است(همان، 131-2).
در سطح جهانی، برنامه ی توسعه ی سازمان ملل «ارتقاء برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در سطح گسترده را (به عنوان) یکی از اهداف کلیدی اعلامیه ی هزاره ی سوم» اعلام کرده اند و به تبع آن درکشور ما نیز، توانمندسازی زنان و مشارکت آنها در فرایندهای مختلف زندگی در عین حال خود، به عنوان یکی از نشانگرهای مهم موفقیت مبارزه با فقر تلقی شده است (شکوری و همکاران،1386 : 4-3).
از این منظر توانمندسازی سبب ایجاد قابلیت در افراد و گروه های محروم برای مشارکت فعال و آگاهانه درتامین رفاه فردی و اجتماعی می شود. اگرچه برنامه ی توانمندسازی افراد و جوامع در قلمرو حمایت های اجتماعی است اما با توجه به این که هدف نهایی آن منجر به فقر زدایی می شود، نیازمند طراحی و اجرای برنامه های توانمندسازی است (وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، 1384).
نتایج تحقیق انجام شده توسط بلداجی و همکاران تحت عنوان کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور و زنان شاغل خدماتی حاکی از آن است که زنان سرپرست خانوار با مشکلات بسیاری روبرو بوده و آسیبهای جسمی، روحی و روانی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری را تجربه میکنند. تحقیق حاضر نیز به دنبال بررسی جامعه شناختی عوامل و علل اجتماعی مؤثر بر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقای توانمندی زنان سرپرست خانوار است و استفاده در زمینه برنامه ریزی ها در این زمینه باشد. بر این اساس می توان سؤالات اصلی تحقیق را چنین مطرح کرد:
میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) چقدر است؟
2- چه رابطه ای بین متغیرهای زمینه ای (سن، تحصیلات، درآمد، شغل، وضعیت تاهل و نوع مسکن) و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز وجود دارد؟
3- چه رابطه ای بین مشارکت و حضور فعال در جامعه و میزان توانمندی زنان سپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی شهر تبریز وجود دارد؟
4- چه رابطه ای بین سطح سلامت زنان و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی شهر تبریز وجود دارد؟
5- چه رابطه ای بین میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی شهر تبریز وجود دارد؟
6- چه رابطه ای بین شیوه جامعه پذیری جنسیتی و میزان توانمند ی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی شهر تبریز وجود دارد؟
می توان چنین جمع بندی نمود از آنجایی که آمار زنان سرپرست خانوار به دلایلی چون، افزایش امید به زندگی، طلاق، فوت همسر، در جامعه ما در حال افزایش است اغلب این خانواده ها دارای مشکلات فراوان هستند، به گونه ای که فزونی این گروه از زنان به صورت یک مساله اجتماعی مطرح می شود. داده های آماری حاکی از روند رو به افزایش تعداد و نسبت زنان سرپرست خانوار در سه دهه ی اخیر است، به طوریکه در سالهای 1355، 65 و 75 خانوارهای زن سرپرست به ترتیب، 1/3، 7/4 و 7/7 درصد از کل خانوارهای ایرانی را تشکیل داده اند. این نسبت در سال 1385 به 4/9 رسید که در مقایسه با سال 1375 یک درصد رشد داشته است (فروزان،10:1387 به نقل از بلداجی و همکاران). این زنان با مشکلات فراوانی برای ادامه و اداره زندگی خویش روبرو هستند و آسیب های ناشی از آن موجب مشکلات بسیاری برای جامعه چون فقر و بزهکاری برای این گروه از زنان دامن گیر است و از آنجا که توانمندسازی به عنوان راهکاری برای حل مشکلات زنان سرپرست خانوار مطرح است مسئله اصلی این است که چه عواملی می تواند موجب توانمندسازی این گروه از زنان شود.
3-1- اهمیت موضوع و ضرورت تحقیق
پژوهش انجام گرفته توسط خسروی پور و همکاران تحت عنوان مشارکت زنان و توسعه پایدار روستایی در سال 1390 و پژوهشی دیگر تحت عنوان نقش مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در فرآیند توسعه انسانی انجام گرفته در سال 1383 نشان داده است که دستیابی به توسعه پایدار بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه ها اعم از خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی امکان پذیر نیست. بررسی هایی که در زمینه مشارکت زنان در امور جامعه انجام گرفته نشان داده است که عوامل اجتماعی، فرهنگی و انتظارات متفاوت جامعه از مرد و زن موانع مهمی بر سر راه مشارکت زنان است. از این رو، در دهه 1980، به جای اصطلاح زن در توسعه اصطلاح «جنسیت و توسعه[7]» به کار گرفته شد و در پی آن، در بسیاری از کشورهای جهان سوم، راهبردهایی برای بالا بردن مشارکت عملی زنان در توسعه و برطرف شدن موانع اتخاذ شد (کتابی و همکاران،6:1382).
محرومیت زنان جامعه از دسترسی به فرصتهای برابر، ناامنی اقتصادی زنان و فقر می تواند توسعه یافتگی را تحت تاثیر قرار دهد و آسیب های مختلف اجتماعی ممکن است زندگی زنان و (زنان سرپرست خانوار) را تهدید کند (قلی پور و همکاران،33:1388).
یکی از راهبردهای توانمندسازی زنان تأکید بر این نکته است که مشارکت زنان صرفا به منظور بهره مندی آنان از مزایا و نتایج برنامه های توسعه نیست، بلکه آنان باید در اجرای برنامه ها و طرح های توسعه مشارکت فعالانه داشته باشند(کتابی و همکاران،1382: 6).
با این وجود، وفاق عمومی که بر سر مساله ی آسیب پذیر دانستن زنان سرپرست خانوار وجود دارد موجب شده که بسیاری از دستگاه های محلی، ملی و جهانیخود را دست اندرکار گره گشایی از مسائل این زنان و خانواده های آن ها بدانند و در جهت توانمندسازی آنها و حمایت از ایشان تا رسیدن به سطح توسعه ی اقتصادی و اجتماعی مطلوب فعالیت کنند (محیط فر و همکاران،1386: 132).
امروزه در مباحث توسعه در سطح بین المللی بر حضور شهروندان در فرآیند تدوین سیاست ها و اجرای آنها تاکید می شود. مسلما شهروندانی می توانند مشارکت داشته باشند که ظرفیت، قابلیت و توانمندی لازم را داشته باشند. با توجه به نقش محوری زنان در تحقق توسعه ی پایدار و با علم به آن که اغلب زنان سرپرست خانوار زیر خط فقر قرار دارند در این تحقیق این گروه از شهروندان مورد توجه قرار گرفته اند.
بر اساس مطالعات پژوهشگران، زنان بیشتر از مردان در معرض خطر فقر قرار دارند زیرا از قابلیتها و امکاناتی که برای توانمندی و کاهش فقر لازم است، محرومند (شادی طلب و همکارانش،38:1384).
زنان سرپرست خانوار به دلیل شرایط ویزه ای که دارند، یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه به حساب می آیند، شرایطی که سبب می شود این گروه از زنان آسیب پذیر به نظر آیند عبارتنداز:نبود فرصتهای شغلی و مشاغل مناسب، دستمزدهای پایین نسبت به مردان در فرصت های شغلی برابر، بالا بودن میزان بزهکاری در میان نوجوانان (مطیع، 1378: 20 به نقل از جوان و همکارانش).
برای اینکه یک جامعه در روند توسعه گام بردارد و پیشرفت کند نیاز به مشارکت همه ی اعضای جامعه می باشد. بنابراین، برای اینکه بخواهیم به فکر پیشرفت و توسعه جامعه باشیم بایستی به قشر زنان نیز توجه کرده و موانع و یا عواملی که باعث پیشرفت آنان می شود را مطمح نظر داشت. زنان سرپرست خانوار بالقوه دارای ویژگی هایی هستند که می توانند جهت دستیابی به توسعه انسانی پایدارموثر باشند. برخی از این ویژگیها به تایید مطالعات ملی و بین المللی عبارتند از: زنان سرپرست خانوار درآمدشان را صرف بهبود وضعیت خانواده خود میکنند بنابراین، افزایش درآمد آنان به صورت مستقیم به بهبود وضعیت خانواده می انجامد. در حالیکه در مورد مردان وضعیت چنین نیست و به ضرورت، افزایش درآمد مرد به بهبود وضعیت خانواده منجر نمیشود. یک پژوهش انجام شده در گواتمالا (با نتایج مشابه در شیلی، جامائیکا، کنیا و مالاوی) نشان داد که میزان افزایش درآمد زن که منجر به بهبود وضعیت تغذیه کودک می شود،معادل 15/1 برابر میزانی است که درآمد مرد باید افزایش یابد تا نتایج مشابه به دست آید(قلی پور و همکارش،1388: 35).
در این پژوهش سعی بر آن است که عوامل مرتبط با توانمند شدن زنان سرپرست خانوار تا حدی شناسایی شوند و زنانی که تحت عنوان زنان سرپرست خانوار در کمیته امداد امام خمینی تبریز عضو هستند عوامل یا موانع توانمندیشان شناسایی و برای توانمندشدن هر چه بیشترشان از سوی مسئولین از طریق کمک گرفتن از این پژوهش اقداماتی انجام گیرد.
4-1-اهداف تحقیق
اهدافی که در این پژوهش دنبال می شود شامل هدف کلی و اهداف اختصاصی است :
هدف کلی یا اصلی در این پژوهش عبارت است از : بررسی عوامل اقتصادی- اجتماعی مرتبط با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز.
اهداف اختصاصی در این تحقیق عبارتند از :
– شناخت رابطه بین متغیرهای زمینه ای (سن، تحصیلات، درآمد، شغل، وضعیت تاهل ونوع مسکن) و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز.
– شناخت رابطه بین مشارکت و حضور فعال درجامعه و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز.
– شناخت رابطه بین سطح سلامت زنان و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز.
– شناخت رابطه بین میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز.
– شناخت رابطه بین شیوه جامعه پذیری جنسیتی و میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار عضو کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز.
1-2- چارچوب نظری
1-1-2- نظریه توانمند سازی
یکی از نظریه های مهم در رابطه با مسایل زنان نظریه ی توانمندسازی لانگه (1998) است که از نظر طرفداران این نظریه، برآورده ساختن نیازهای اساسی از حقوق اولیه ی تمام افراد است و هر فردی باید امکان این را داشته باشد که از تمام توانایی ها و خلاقیت های خود استفاده کند. بنابراین زنان باید بیاموزند که با خودباوری و اعتماد به نفس در پذیرش و توزیع مسئولیت ها چه در خانواده و چه در جامعه شرکت کنند. در چارچوب این نظریه ترویج تفکرات نوین برای تولید بیشتر و آموزش برای ایجاد کار در بخش های رسمی و غیررسمی و تمرین حضور در سازمان های اجتماعی، هدف های کوتاه مدت در نظریه ی تواناسازی تلقی می شود، این نظریه که ترکیبی از نظریه ی رفاه، برابری و فقرزدایی است تلاش می کند با تواناسازی زنان از طریق ترویج فکرهای نو، آموزش های مهارتی برای فعالیت در بخش های اقتصادی، ارتقای آگاهی همه ی اعضای جامعه از نقش های زنان(مخصوصا زنان سرپرست خانوار) و بهبود سطح رفاه آن ها پایه های استواری برای اقدامات بعدی در تامین نیاز های راهبردی و حذف نابرابری- ها در همه ی عرصه ها فراهم شود برای این منظور پنج مرحله توانمندسازی مشخص شده است :- رفاه[8]: در این مرحله به امکانات رفاهی و اولیه و کمبود هایی که در این زمینه وجود دارد توجه می شود مانند تامین آموزش – دسترسی[9]: منظور دسترسی به منابع و تسهیلاتی برای بهبود وضعیت زندگی است مانند دسترسی به اعتبارات –افزایش آگاهی[10]: مرحله ای است که زنان به مشکلات ازجمله نابرابریهای جنسیتی و به دلایل بروزآن حساس شوند – مشارکت: مرحله ای است که زمینه ی حضور فعال برای زنان فراهم شده و آمادگی برای مشارکت داوطلبانه به وجود آید- کنترل: مرحله ای که زنان قدرت تصمیم گیری پیدا می کنند و علاوه بر این که در مورد مشکل فکر می کنند، بهترین راه حل را پیشنهاد می کنند و بر اجرای راه حل تسلط می یابند(اشتری،1382: 7-126). سطح نهایی از توانمندسازی، برقراری تعادل قدرت میان زنان و مردان و نه تسلط زنان است. در اینجا منظور این است که زنان قادر به تصمیم گیری در مورد زندگی خود و زندگی فرزندان خود و بازی نقش فعال در فرآیند توسعه باشند(لانگه، 1997: 26 به نقل از زوئی).
براساس مطالب فوق می توان استنباط نمود که مجموعه ای از عوامل هستند که می توانند بر توانمندسازی تاثیر داشته باشند که عبارتند از سطح رفاه (تامین حداقل رفاه)، دسترسی به منابع و امکانات، آگاهی سازی یا افزایش آگاهی و توجه به مسائل و مشکلات، مشارکت وحضور فعال، کنترل و قدرت تصمیم گیری در امور مختلف.
2-1-2- نظریه فمنیستی
بر اساس نظریه فمینیستی دو مانع عمده توسعه ای و غیر توسعه ای بر توانمندسازی زنان مؤثر می باشد که در ذیل به آنها اشاره می شود :
1- موانع توسعه ای که شامل
الف – موانع فرهنگی
ب – موانع اجتماعی
موانع فرهنگی
با وجود اینکه عامل اقتصادی در اشتغال زنان، دارای بیشترین اهمیت می باشد، ولی مطالعات و بررسیهای صورت گرفته نشان داده است که ارزشها و باورهای فرهنگی رایج در یک جامعه، تأثیر مستقیمی بر میزان اشتغال زنان داشته است. در مورد ایران، فرهنگ پذیرفته شده در جامعه این باور را به وجود آورده است که در صورت عدم موافقت شوهر با کار زن حتی در صورت تمایل او به ادامه کار، زن باید از کار خود چشمپوشی نماید. از مهمترین موانع فرهنگی بر سر راه اشتغال زنان در ایران میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
باورهای غلط اجتماعی مبنی بر عدم مشارکت زنان در فعالیتها
عدم آگاهی زنان نسبت به حقوق شهروندی خود
عدم آگاهی زنان از زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی موجود برای فعالیت
4- بالا بودن نرخ بیسوادی زنان نسبت به مردان
5- پایین بودن درصد متخصصین و دارندگان مدارج علمی در بانوان نسبت به مردان (ساعی ارسی و همکاران،1388: 24).
موانع اجتماعی
در بررسی موانع مشارکت زنان، جنبه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آنان را نمی توان کاملاً از هم تفکیک کرد و موانع اجتماعی اشتغال زنان از موانع فرهنگی، اقتصادی آنان جدا نیست، ولی با این حال مهمترین راه دستیابی به توسعه فرهنگی را آموزش و پرورش زنان می دانند که در این زمینه دو نهاد مدرسه و خانواده را مهمترین عامل در آموزش، تربیت و جامعه پذیری زنان ارزیابی می کنند. ناکافی بودن آموزش در مورد زنان نسبت به مردان، فرصت رشد و ارتقاء شخصیت وجودی زنان را دچار مشکل می نماید و شرایط سختی برای اشتغال آنان ایجاد می کندکه باعث می شود زنان در زمینه های شغلی، یا شرایط مساوی با مردان را نداشته و اگر هم در شرایط مساوی با آنان باشند، کارفرمایان و مدیران با ابهاماتی که برای آنان نسبت به زنان وجود دارد و تصورات و پیشداوریهای منفی نسبت به کار زنان، مردان را بر آنان ترجیح خواهند داد (همان: 75).
2-موانع غیر توسعه ای
از جمله این موارد که مربوط به ویژگی های زنان می باشد می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف) وجود استعداد سرشار زنان ایرانی
ب) تمایل و علاقه مندی بانوان ایرانی جهت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی
ج) وجود نظر مساعد مسئولان مبنی بر گسترش میزان مشارکت زنان
د) امکان دستیابی به مسئولیت های مهم مملکتی توسط بانوان
به طور کلی، مشارکت و برنامه ریزی برای رفع تدریجی موانع و محدودیت ها با شناخت دقیق مسائل زنان در ابعاد منطقه ای و ملی می توان در رشد و توسعه مشارکت تاثیر بسزایی داشته باشد