خود میگیرند که تحت عنوان ” تئوری تصمیمات عمدی ” نام گرفته است. طبق این تئوری هنگامیکه فروش کاهش مییابد، برخی از مدیران، این کاهش را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را در آینده نزدیک دارند. بنابراین در تصمیمی سنجیده، منابع مربوط به فعالیتهای عملیاتی را در دورههای کاهش فروش حفظ میکنند؛ زیرا اگر منابع در پاسخ به کاهش فروش، حذفشده و در دورههای افزایش فروش، مجدد تحصیل شوند. هزینههای شرکت در بلندمدت افزایش مییابد و تئوری دیگر به این نکته اشاره میکند که هزینههای چسبنده ممکن است در نتیجه عدم توانایی کاهش هزینهها بهاندازه کاهش در فروش، باشد که تحت عنوان ” تئوری تعدیل تأخیری هزینه ” نام گرفته است. مدلهای سنتی رفتار هزینهها (بهعنوانمثال روش حد بالا و پایین و رگرسیون)، ارتباط میان هزینهها و سطوح مختلف فعالیت را بدون توجه به چگونگی تأثیرگذاری اختیاری مدیران در تعدیل داراییهای عملیاتی در دورههای افزایش و کاهش سطح فعالیت شرح میدهند و چسبندگی هزینهها را نادیده میگیرند (نمازی و دوانی پور، 1389). فرضیههای مختلفی در ارتباط با علت رخداد چنین رفتار چسبندهای در هزینهها وجود دارد یکی از نظریههای غالب، اقدام مدیریت در حفظ ظرفیت بیاستفاده در دورههای کاهش درآمد بهمنظور پرهیز از هزینههای تعدیل ظرفیت تولیدی و کاهش سطح داراییهای عملیاتی است. برخی چنین پدیدهای را از منظر تئوری نمایندگی و انگیزههای شخصی مدیران در حفظ سطح ظرفیت تولیدی در دورههای همچنین به بررسی اهمیت توجه به کاهش درآمد نیز تحلیل کردهاند. پژوهشگرانی نظیر اندرسون، بنکر و جاناکریمان در سال 2003[4] و بنکر و چن در سال 2006[5]، رفتار چسبنده هزینهها در ارزیابی عملکرد آتی شرکت و تجزیهوتحلیلهای بنیادی پرداختهاند.این تحقیق به دنبال آزمون تجربیتأثیر و رابطه علت و معلولی برخی از عوامل مالی از جمله داراییها، بدهیها، جریان نقدی آزاد و تولید ناخالص داخلی بر شدت چسبندگی هزینهها میباشد. پس ما در این پژوهش از متغیرهای مالی که در اینجا عبارتاند از: داراییها، بدهیها، جریان نقدی آزاد و تولید ناخالص داخلی که بهعنوان متغیرهای مستقل اصلی و چسبندگی هزینه بهعنوان متغیر وابسته استفاده میکنیم.
1-2 بیان موضوع و مسئله تحقیق
شناخت رفتار هزینه در واکنش به تغییرات سطح تولید و فروش برای مدیریت شرکتها از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهشهای تجربی اخیر درباره رفتار هزینه نشان داده، میزان کاهش هزینهها به هنگام کاهش فروش، کمتر از میزان افزایش هزینهها به هنگام همان میزان افزایش فروش است. به این رفتار هزینهها چسبندگی هزینهها گفته میشود. مطابق یکی از فرضیههای ارائهشده، چسبندگی هزینهها نتیجه تصمیمات سنجیده مدیران است. هنگامیکه فروش کاهش مییابد، برخی از مدیران، این کاهش را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را در آینده نزدیک دارند. بنابراین در تصمیمی سنجیده، منابع مربوط به فعالیتهای عملیاتی را در دورههای کاهش فروش حفظ میکنند؛ زیرا اگر منابع در پاسخ به کاهش فروش، حذفشده و در دورههای افزایش فروش، مجدد تحصیل شوند، هزینههای شرکت در بلندمدت افزایش مییابد. نتایج پژوهش ویس (2010) نیز نشان داده است که رفتار چسبنده هزینهها، دقت تحلیلگران در پیشبینی درآمد را درمجموع کاهش داده که البته با توجه به در نظر گرفتن این مورد که افق پیشبینی و اثرات خاص صنعت این تحلیل را تحت کنترل قرار داده است. با توجه به طبقهبندی هزینهها به هزینههای چسبنده و غیر چسبنده، یافتههای تحقیق ویس (2010) نشان میدهد که دقت تحلیلگران در پیشبینی درآمد برای شرکتهای با رفتار هزینه چسبنده بهطور متوسط 25% کمتر از کسانی است که برای شرکتهای با رفتار هزینه غیر چسبنده تحلیل میکنند. بدیهی است رفتار هزینه نفوذ قابلملاحظهای در دقت پیشبینی تحلیلگران دارد. (ویس،2010)[6].
بهطورکلی میتوان گفت یک شرکت با هزینههای چسبنده، زمانی که سطح فعالیت کاهش پیدا میکند، کاهش بیشتری در درآمد دارد، درصورتیکه یک شرکت با چسبندگی کمتر، کاهش درآمد کمتری را در زمان کاهش فعالیت نشان میدهد. تحقیق حاضر میتواند کاربردهایی برای مدیران و حسابرسان داشته باشد. یکی از اهم وظایف مدیران کنترل عملیات و امور مالی سازمان است. مدیران باید اطلاعات خوبی برای تصمیمگیری داشته باشند تا با استفاده از تواناییهای رهبری خود نیروهای شرکت را به اجرای این تصمیمات تشویق کنند. آنها میتوانند با توجه به حساسیت تغییرات هزینه به متغیرهای مالی و اقتصادی سهم هزینههای چسبنده را از کل هزینهها ارزیابی کرده و در اتخاذ تصمیمات مناسب و مقتضی مؤثر باشند. حسابرسان از طریق مقایسه روابط میان اطلاعات مالی و غیرمالی منطقی بودن مبالغ صورتهای مالی را ارزیابی میکنند. آگاهی از نتایج این پژوهش پیشبینی دقیقتر سودآوری شرکتها و پیروان و تصمیمگیری دقیق مدیران و همچنین تدوین بهتر برنامههای آتی شرکت و بودجهریزی را به دنبال دارد و بحث در مورد این مطلب باعث گسترش بحث رفتار هزینهها در حسابداری مدیریت استراتژیک در ایران نیز میشود. با توجه به اهمیت کاهش چسبندگی هزینهها در شرکتها، در این تحقیق به دنبال پاسخ به این مهم هستیم که آیا چسبندگی هزینهها در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رخ میدهد؟ چه عواملی بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذارند؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق با توجه به آنچه گفته شد درواقع تناسب بین هزینهها و سطح فعالیت بهگونهای که در مدل سنتی هزینهیابی عنوان میشود همیشه برقرار نیست و برآورد رفتار هزینه بدون در نظر گرفتن رفتار چسبندگی هزینهها گمراهکننده خواهد بود. آگاهی از رفتار هزینه برای حسابداران، محققین و تمام کسانی که با حوزه مدیریت در ارتباطاند و تغییرات در هزینهها را برحسب تغییرات در درآمد ارزیابی میکنند، دارای اهمیت است. استنباط مدیریتی از این تحلیل این است که چسبندگی هزینه قابلتشخیص و کنترل است. مدیران باید دلیل خود را برای چسبندگی هزینه ا
سایت های دیگر :