از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد سازمان های حوزه حمل و نقل شهرداری رشت بر مبنای BSC و اولویتبندی برمبنای ANP صورت پذیرفته است.
1-2 بیان مسئله تحقیق
امروزه با توجه به گسترش حضور سازمانهای خدماتی در عرصه رقابتهای بینالمللی و جهانی، آنچه مدیران این سازمانها را در مواجهه با چالشهای اقتصادی، فنی و دانشی فرا رو، توانمند میسازد، همانا استفاده بهینه از امکانات، منابع و ظرفیتهای بالقوه موجود در بخشهای مختلف سازمان است. بدیهی است، دستیابی به این مهم بدون شناخت وافی و کافی مدیران از میزان مطلوبیت و مرغوبیت امکانات، فعالیتها و نتایج عملکردشان در محیطهای پیچیده و پویای کنونی امکانپذیر نمیباشد. (دویگون و پازیوراس[2]:189:2010) در این راستا بسیاری از مدیران باهدف کسب مزیتهای رقابتی به ارزیابی عملکرد همهجانبه سازمانهای خود، روی آوردهاند.به منظور اثربخشی و کارایی سیستم ارزیابی عملکرد مهمترین گام انتخاب شاخصها، تکنیکها و شیوههای جامع برای دستیابی به این مهم میباشد. برخی از تحقیقات انجامشده در راستای این مهم بوده است که اندازهگیری عملکرد سازمانی، مسئله پیچیدهای به شمار می رود، از آنجا که یک پدیده چندوجهی است که عناصر تشکیلدهنده آن ممکن است اولویتهای تصمیمگیری مدیریتی را از یکدیگر متمایز سازد و حتی ممکن است در آنها تناقضی ناسازگار ایجاد نماید. (ورونس[3] و همکاران:2011)آنچه در این رابطه مسئله اصلی به شمار می رود انتخاب صحیح تکنیکها، ابزارها و مدلهایی جامع، منطقی و علمی است که مدیران را قادر سازد تا از طریق ارزیابی وضعیت فعلی عملکرد سازمانهایشان، نقاط قوت و ضعف داخلی و درعینحال فرصتها و تهدیدات محیطی را بیش از پیش بشناسند و نتایج حاصله را اساس اتخاذ استراتژیهای راهبردی خود قرار دهند.محققان به منظور تحلیل محیط غالباً از تکنیکهای تحلیل شاخص بهره میگیرند، این در حالی است که نتایج حاصل از آنها بعضاً با یکدیگر چنان که باید و شاید، سازگار و قابلمقایسه نمیباشند. و در این راستا کاستیهایی به چشم میخورد. (گرفتون، لیلیز و وایدنر[4]:2010). بدیهی است، روشهای بررسی و رتبهبندی، هر یک مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارند، از این رو محققان برآنند تا روشهایی را پیش روی مدیران قرار دهند که تا حد ممکن محدودیتهای کمتری دارند و گسترههای فراگیرتری از عملکرد سازمانها را در برمیگیرند (دویگون و همکاران:2010). متاسفانه در شهرداری رشت و سازمان های وابسته از جمله سازمان های حوزه حمل و نقل، شاخص های مالی ملاک ارزیابی عملکرد بوده و سایر شاخص های مهم اما به ظاهر غیرضروری از چشم مدیران دور مانده است. با توجه به مزایای کارت امتیازی متوازن که یک ابزار اندازهگیری عملکرد فراگیر و یکپارچه است بر آن شدیم که در سازمان های حوزه حمل و نقل شهرداری رشت با توجه به ابعاد کارت امتیازی متوازن (شاخص های مالی، مشتری، فرایند کسب و کار داخلی، رشد و یادگیری)به ارزیابی این سازمان بپردازیم. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد سازمان های حوزه حمل و نقل شهرداری رشت بر مبنای BSC و اولویتبندی برمبنای ANP صورت پذیرفته است.
آنچه که در این بین ضروری بنظر میرسد نهادینه کردن ارزیابی عملکرد سازمانی بطورجامع وچندبعدی در شهرداری رشت وسازمانهای تابعه آن می باشد.فلذا انتخاب و پیاده سازی ارزیابی عملکرد سازمانهای حوزه حمل ونقل وترافیک شهرداری برمبنایBSC وپیوند آن به بهبودمستمر در سازمان و طراحی وپیاده سازی استراتژی های جدید جهت دستیابی به اهداف سازمانی و چشم اندازها الزامی و از نیازهای ضروری امروز شهرداری رشت می باشد و می تواند مبنایی برای هدف گذاری درست در اراِیه خدمات این سازمانها و رشد و تعالی آن در آینده بوسیله طراحی استراتژی های کارآمد باشدو مدیران سازمانی و شهردار را در این راستا یاری نماید.
سایت های دیگر :
. مقدمه
امروزه سازمانها دریافتهاند که باید از میزان کارایی واحدهای خود آگاهی داشته باشند تا بتوانند بر اساس آن وضعیت منابع و مصارف خود را متناسب نمایند. پیشرفت و بهبود عملکرد واحدهای سازمان نیز در گرو همین ارزیابی عملکرد میباشد. اگر این فرایند به خوبی طراحی و اجرا گردد و نتایج آن بهطور صحیح مورد استفاده قرار گیرد، ابزاری کارآمد در جهت تحقق اهداف سازمان بوده و به استفاده موثر و کارا از منابع کمک خواهد کرد.
فرایند ارزیابی عملکرد نوعی بازخورد میباشد که با هدف تعیین کارایی واحدهای سازمان اجرا شده و لذا ابزاری برای شناخت نقاط قوت و ضعف مدیریت منابع سازمان میباشد. بهبود مستمر عملکرد سازمانها نیروی عظیم همافزایی را ایجاد میکند که این نیروها، پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمان میگردد.
بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی
سایت های دیگر :
مدیران سازمانها و ادارات جهت برنامهریزی و کنترل سازمان خود، نیاز به اندازهگیری و ارزیابی عملکرد واحدهای زیرمجموع سازمان خود دارند تا بتوانند واحدها را مقایسه کرده و از نقاط ضعف و قوت واحدها آگاه شوند و پیشنهادات لازم را جهت افزایش عملکرد واحدها ارائه دهند. از آنجا که روشهای موجود ارزیابی و سنجش عملکرد واحدها اغلب تجربی و فاقد پشتوانه علمی محکمی بوده و بهعلاوه، به دلیل استاندارد بودن این روشها، نتایج آنها در سازمانهای مختلف با یکدیگر قابل مقایسه نیستند در این مطالعه برای ارزیابی عملکرد گروههای آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر، از روش علمی تحلیل پوششی دادهها[2] که از روشهای متداول ارزیابی عملکرد در زمینههای مختلف برای واحدهای تولیدی و خدماتی میباشد، استفاده شده است.تحلیل پوششی دادهها روشی برای مقایسه و ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیم گیرندهای است که هر یک دارای چندین ورودی و خروجی مشابه هستند، مانند مدارس، دانشگاهها، بانکها و غیره (کلین[3]، 2001).
آموزش عالی در ایران در طی دو دهه گذشته با چالشها و مسائل متعددی مواجه بوده است. گسترش کمی دانشگاهها، کثرت موسسات آموزشی متنوع، افزایش تعداد دانشجویان و گاه وجود خیل عظیم دانش آموخته بیکار از جمله چالشهایی هستند که نظام آموزش عالی ایران را با مشکلات عدیدهای مواجه نموده است. گسترش کمی نظام آموزش عالی بدون توجه به ظرفیتهای موجود و توان بافت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، کاهش کیفیت نظام آموزش عالی را به دنبال خواهد داشت. وظایف و رسالت دانشگاهها گسترش و انتقال دانش است که تنها از طریق آموزش و پژوهش امکان پذیر خواهد بود. برای حصول اطمینان از تحقق این وظایف و رسالت می باید سیستمی جهت ارزیابی کارایی و بهرهوری واحدهای آموزشی طراحی گردد.کارایی[4] به معنی تلف نکردن منابع است که از نسبت ستانده کل به نهاده کل به دست می آید از طرفی بدون شک رسالت و هدف اساسی هر سازمانی بهره برداری موثر و کارا از منابع در اختیار می باشد و همچنین استفاده از فنون و تکنیکهای پیشرفته و شناخت فرصتها و محدودیتها وابسته به آگاهی از وضعیت فعلی سازمان است. دانشگاهها به عنوان بدنه اصلی آموزش عالی و منبع مهم تامین نیروی انسانی ماهر و متفکر نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای در رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور دارند و بعضاً به عنوان محور اصلی توسعه نیز معرفی می شوند. از این رو حفظ و سلامت کارایی دانشگاهها به عنوان یک هدف مهم به شمار میآید چرا که عدم کارایی دانشگاهها میتواند توسعه علمی و سیستمهای آموزشی و پژوهشی را محدود سازد. از این رو به همان نسبت که واحدهای کارا و سالم میتوانند به رشد علمی و اقتصادی جامعه کمک نمایند عملکرد بد دانشگاهها نیز میتواند بحرانهای عظیم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به همراه داشته باشد.
در طول سالهای گذشته مدلهای مختلفی برای اندازهگیری کارایی دانشگاهها و مراکز آموزشی ابداع شده است که میتوان به دو دسته کلی مدلهای سخت با تکیه بر دادههای کمی و عینی (تحقیق در عملیات[5]، اغلب مدلهای تصمیمگیری چند معیاره[6]، مدل تحلیل پوششی دادهها[7]، تکسونومی عددی) و همچنین مدلهای نرم با تأکید بر دادههای ذهنی و کیفی (تجزیه وتحلیل سلسلهمراتبی[8]، روش دلفی وگروههایاسم) تفکیک کرد (آذر، 1385). روش تحلیل پوششی دادهها یک روش کارآمد در ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیمگیری میباشد که
سایت های دیگر :
چندین ورودی و چندین خروجی استفاده می شود، تحلیل پوششی داده ها (DEA) است(Kao, 2009). این روش نیازمند تخمین تابع تولید نبوده و با ترکیب تمامی واحدهای تحت بررسی، یک واحد مجازی با بالاترین کارایی را ساخته و واحدهای ناکارا را با آن می سنجد (مهرگان،1391،ص31). اولین بار فارل[3] در سال 1957 توانست با ارائه روش مرزی، کارایی را برای یک واحد تولیدی اندازه گیری کند. واحدی را که فارل برای اندازه گیری مدنظر قرارداده بود شامل یک ورودی و یک خروجی بود(Farrell, 1957). بعدها در سال 1978 دیدگاه فارل توسط چارنز، کوپر و رودز[4] توسعه داده شده و مدل CCR را ارائه نمودند که توانایی اندازه گیری کارایی با چند ورودی و چند خروجی را داشت و ازجمله مدل های بازده ثابت نسبت به مقیاس بود (Charnes et al , 1981).
در سال 1984، بنکر، چارنز و کوپر[5] با تغییر در مدل CCR مدل جدیدی را عرضه نمودند که به مدل BCC شهرت یافته و ازجمله مدل های بازده متغیر نسبت به مقیاس بود (مهرگان،1391، ص79).
هدف از محاسبه کارایی این است که نقاط ضعف شناسایی شوند تا تلاش هایی در جهت رفع نقایص برای بهبود عملکرد صورت گیرد. اما نگرانی عمده در مورد واحدهای تصمیم گیری ناکارا این است که چه عواملی باعث ناکارایی شده اند؟ اگرچه واضح است که کاهش ورودی ها و افزایش خروجی ها، عملکرد آنها را بهبود خواهد بخشید ولی برای پاسخ به این سوال، برای سیستم های تولیدی که شامل فرآیندهای داخلی هستند باید علاوه برکارایی کل سیستم، کارایی زیرفرآیندها هم محاسبه شوند تا به طور دقیق تر منابع ناکارایی شناسایی شوند(Hwang, 2008 & Kao).
اهمیت و ضرورت تحقیق
در جهان امروز، بیمه از مهم ترین بخش های اقتصادی در جامعه است که علاوه بر تسهیل روابط بین الملل در پیشگیری از تحقق ریسک و نیز تأمین آرامش خاطر برای فعالیت های مختلف نقش شگرفی را ایفا می نماید (دعایی و نیکخواه ، 1388). نمایندگی های مختلف یک شرکت بیمه به رغم استفاده از منابع مادی و انسانی مشابه، عملکردهای متفاوتی دارند. بررسی اجمالی شاخص های سطح نفوذ بیمه، تراکم بیمه ای و درصد حق بیمه کشور از کل حق بیمه جهانی حاکی از آن است که تاکنون این صنعت نتوانسته جایگاه واقعی خود را در اقتصاد کشور کسب نماید. بنابراین توجه به کارایی و بهره وری در این صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است (فلاح، 1386).یکی از مهم ترین بخش های شرکت های بیمه شبکه فروش می باشد، بدلیل آنکه علاوه بر کسب درآمد حاصل از عملیات بیمه گری از طریق فروش انواع بیمه نامه ها، این واحدها در ارتباط نزدیک و مستقیم با مشتریان هستند. در بین ارکان شبکه فروش، نمایندگی های بیمه به لحاظ گستردگی جغرافیایی در تمام نقاط کشور و همچنین تعداد زیاد آنها، از اهمیت دوچندانی برخوردار هستند. در واقع می توان گفت که بخش اعظم شبکه فروش هر شرکت بیمه ای را نمایندگی های آن شرکت تشکیل می دهند. بنابراین نمایندگی های بیمه یکی از مهم ترین بخش های شرکت بیمه در ارتباط مستقیم با مشتریان و بیمه گذاران هستند. به همین علت عملکرد آنان می تواند بر بینش و نگرش و درک بیمه گزاران از شرکت بیمه بسیار مؤثر باشد.
فشارهای رقابتی بسیاری از شرکت های بیمه گر را وادار به تغییر استراتژی های شرکتی کرده است تا به این ترتیب آنها بتوانند هزینه های عملیاتی خود را کاهش دهند و در عین حال کیفیت خدمات خود را حفظ کرده و آنرا بهبود بخشند. همزمان با رشد و تکمیل سریع بازار مدیران می بایست ابزارهای جدیدی برای کمک به شناسایی شرکت های دارای بهترین موقعیت برای پاسخگویی و پیشرفت در محیط در حال تغییر بیابند. بنابراین ارزیابی عملکرد در صنعت بیمه به عنوان یک هدف بسیار مهم مد نظر بوده و همواره توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده است (Yang, 2006).
مفهوم کارایی در اقتصاد، تخصیص مطلوب منابع است. اما از نظر اهداف کاربردی، تعاریف گوناگونی بیان شده است. به طور کلی کارایی معرف نسبت ستاده ها به نهاده ها در مقایسه با یک استاندارد مشخص است (مهرگان، 1391،ص37).
کارایی از جمله معیارهای اساسی جهت سنجش عملکرد سازمانی است که بیانگر نسبت خروجی یک مجموعه به ورودی های آن را نشان می دهد، اما با افزایش تعداد خروجی ها و ورودی ها، اندازه گیری کارایی با شیوه های سنتی بسیار دشوار است، لذا یکی از روش های بسیار کارآمد جهت ارزیابی عملکرد واحدهای مشابه که به دلیل خصوصیات مطلوب، خروجی های گسترده و تحلیل ناکارایی بنگاه ها در بیش از سه دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، روش تحلیل پوششی داده ها می باشد.این روش تعمیم داده شده به گونه ای می باشد که فرآیند های با چند ورودی و خروجی را در بر گرفته و تنها ورودی ها و خروجی های واحد های تصمیم گیرنده واحد های مورد ارزیابی مورد نیاز می باشد. این روش به روش تحلیل پوششی داده ها مشهور شد و از همان سال به عنوان روشی برای اندازه گیری کارایی در جهان مطرح شد (توکلی، غلامرضا و همکاران،1390).
کارایی یک واحد تصمیم گیری حاصل نسبت ستانده به نهاده آن واحد می باشد. اگر یک واحد تصمیم گیری بتواند با نهاده های ثابت، ستانده های بیشتر یا با نهاده های کمتر، ستانده های ثابت یا بیشتری را تولید کند آن واحد تصمیم گیری از کارایی بالاتری برخوردار خواهد بود. اگر واحد های تصمیم گیری دارای نهاده و ستانده های مختلف باشند برای محاسبه کارایی می توان از تحلیل پوششی داده استفاده کرد (نشاط ،غلامرضا، 1391).روش DEA استفاده از منابع و تولید نتایج دخیل در عملکرد DMU ها را به دقت موشکافی کرده و عواملی را نشان می دهد که در رتبه بندی بازده DMU ها نقش دارند و یا از دقت آن می
سایت های دیگر :
1-2) بیان مسئله
کارایی بانک ها ونحوۀ محاسبه آن از جمله موضوعات مهمی است که علاوه بر مدیران بانک ها وصاحبان سهام این مؤسسات مالی، مورد علاقه بخش نظارتی ومشتریان استفاده کننده از خدمات بانکی می باشد. باتوجه به چالش های موجود هم چون ورود بانک های خصوصی وافزایش فعالیت های موسسات مالی واعتباری، ارزیابی عملکرد صنعت بانکداری وبررسی روند کارایی این صنعت حائز اهمیت می باشد.کارایی نظام بانکی در ایران درسطح مطلوب نمی باشد. نارضایتی عمومی مشتریان بانکی از عملکرد بانک ها دلیلی براین ادعاست.
باگسترش بانکداری الکترونیک ممکن است این تصور به وجود آید که نیاز بانک ها به شعب خود کاهش یافته و آن ها می توانند اقدام به کاهش شعب نمایند.
تا چندی پیش تعدادی از بانک های بزرگ آمریکایی واروپایی نیز(قبل از شروع بحران اقتصادی در جهان ودر شرایط عادی) تفکر این گونه داشت و به مرور اقدام به کاهش شعب خود نمودند ، لیکن بعد از مدتی متوجه زیان های ناشی از این کار شده وضمن توقف بستن شعب خود اقدام به بازگشایی وحتی افتتاح شعب جدید نمودند آن ها متوجه مضرات حذف نام بانک خود از سطح دید عموم شده وبه اشتباه خود در عدم استفاده مناسب از ارتباط چهره به چهره کارمندان با مشتریان بانک پی بردند به این نتیجه رسیدند که به هیچ عنوان نمی توان چیزی را
سایت های دیگر :