شهر کرمانشاه بررسی و مورد مقایسه گردد. البته در این میان تفاوت های جنسی به عنوان متغیر تعدیلگر نیز لحاظ شده است . امید آنکه این پژوهش به عنوان یک گام کوچک در عرصه ای بزرگ ومهم ، مورد قبول اساتید محترم وصاحب نظران واقع گردد .
چکیده
هدف از اجرای این تحقیق بررسی مقایسه کارایی دو روش درمانی درمان شناختی رفتاری و آرام سازی عضلانی در کاهش اضطراب امتحان بود . نمونه تعداد 90 نفر از دانش آموزان دختر و پسر بودند که از میان افراد دارای اضطراب بالا به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 6 گروه 15 نفری قرار داده شدند. برای سنجش اضطراب ، آزمون اضطراب امتحان قاسم زاده(1375) استفاده گردید.
نتایج نشان داد: تفاوت تأثیر درمان شناختی رفتاری و آرامش عضلانی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان معنادار نمی باشد . اما میزان اضطراب آزمودنی های شرکت کننده در هر
سایت های دیگر :
است که کودکان مبتلا به اضطراب در بزرگسالی نسبت به کودکانی که اضطراب را نشان ندادهاند، وضعیت روانشناختی نامناسبتری دارند و بیماریهای روانی بیشتری را گزارش میکنند (پترسون و کارتر[12]،2007؛ نقل از کندال،2013).
بخشی از مطالعاتی که در رابطه با تأثیرات بلندمدت اضطراب کودکان انجام شده است، نشان دادهاند که تجربه اضطراب در دوره کودکی، مشکلاتی را برای افراد ایجاد میکند که علاوه بر ناراحتیهای شخصی، ممکن است بر چگونگی پیشرفت تحصیلی و اجتماعی آنها در دوره نوجوانی و بزرگسالی نیز، تأثیرات منفی داشته باشد (فینوکان و مرکر،2006). از سوی دیگر، تحقیقات طولی مختلف حاکی از این است که تجربه نشانگان اضطراب در دوران کودکی، پیشایند گرایش به مصرف مواد مخدر و دیگر اختلالات روانی است و درصورتیکه فرایند درمان اضطراب به درستی انجام نگیرد، افت شدید سازگاری اجتماعی پیشبینی میشود (زولونسکی و همکاران،2006).بر اساس گزارش لاست[13] (2006؛ نقل از کندال،2013) سهچهارم کودکانی که از مدرسه گریزانند مبتلا به اختلال اضطراب میباشند و در صورت عدم اقدام بهموقع برای درمان ممکن است این کودکان بهطور ثانوی دچار اختلالات روانی شدید شوند. اختلالات اضطرابی به نظر میرسد چنانچه درمان نشود دارای سیری مزمن خواهد بود (لوینسون، هولمدنوما، اسمال، سیلی و جوینر[14]، 2008؛ نقل از کندال،2013)؛ بنابراین با توجه به تأثیرات منفی اضطراب بر جنبههای مختلف زندگی روانشناختی کودکان، پرداختن به آن و شناسایی مداخلات تأثیرگذار بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار است.از نشانگان آسیبشناسی روانی که در میان کودکان مبتلا به اضطراب بهوفور مشاهده میشود و در اکثر موارد با اختلالات اضطرابی همبودی دارد، افسردگی است. افسردگی، اختلالی است که خصوصیت اول و عمده آن تغییر خلق است و شامل یک احساس غمگینی است که از یک ناامیدی خفیف تا احساسات یأس شدید ممکن است نوسان داشته باشد. این تغییر خلق نسبتاً ثابت و برای روزها، هفتهها ماهها و یا سالها ادامه دارد و برای این تغییر خلق تغییرات مشخصی در رفتار، نگرش، تفکر، کارایی، اعمال بدنی وجود دارد. افسردگی از تواناییهای زیستی، جسمانی، فعالیت و اراده شخص میکاهد و با پیش آوردن اختلالهای ذهنی اعتمادبهنفس او را متزلزل میکند. در کودک بهنجار افسردگی شدید تنها در پی یک عام اندوهبار مانند از دست دادن یکی از عزیزان یا شکست در یکی از جنبههای زندگی و یا ناامیدی بروز میکند. زمانی میتوان افسردگی را بیماری دانست که از نظر شدت و مدت با عامل اندوهبار پیشآمده در زندگی کودک تناسبی نداشته باشد (سادوک و سادوک،1391).
افسردگی یکی از شایعترین مشکلات حیطه سلامت روان در جهان و علائم افسرده ساز رایجترین شکایات کودکان و نوجوانان است. میزان شیوع افسردگی در طی عمر برای نوجوانان در سراسر دنیا 14 درصد تخمین زده شده است، اما میزان شیوع افسردگی کودکی و نوجوانی در ایران بهطور دقیق مشخص نیست و علت آن عدم انجام یک تحقیق کامل و مبتنی بر نمونهگیری صحیح در کل کشور است. این میزان در تحقیقات مختلف و بر مبنای پرسشنامههای مختلف محقق ساخته، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه افسردگی کودکان کواکس (CDI) بین 10 تا 30 درصد برآورد شده است (بانکی، امیری و اسعدی،1388). با توجه به شیوع گسترده افسردگی در کودکان و نوجوانان، گاهی اوقات از آن بهعنوان بیماری سرماخوردگی در میان اختلالات روانپزشکی کودکان یاد میشود (استافر،2000). به دلیل اینکه تقریباً دوسوم کودکان افسرده به بزرگسالان مبتلا به افسردگی اساسی تبدیل میشوند و 10 تا 15 درصد آنها از این طریق به زندگی خود خاتمه میدهند، پرداختن به اختلال افسردگی در کودکان و شناسایی روشهای درمانی اثربخش بر کاهش آن از اهمیت بسزایی برخوردار است (سگال، ویلیامز و تیزدل، 2002).
از دیگر عواملی که تأثیر قابلملاحظهای بر شکلگیری اختلالات اضطرابی در کودکان دارد، ویژگیهای روانشناختی والدین آنها علیالخصوص خودکارآمدی است. بسیاری از رفتارهای انسان با سازوکارهای نفوذ بر خود، برانگیخته و کنترل میشوند. در میان مکانیسمهای نفوذ برخود، هیچکدام مهمتر و فراگیرتر از باور به خود کارآمدی شخصی نیست. اگر فردی باور داشته باشد که نمیتواند نتایج مورد انتظار را به دست آورد و یا به این باور برسد که نمیتواند مانع رفتارهای غیرقابلقبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد. اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که بهعنوان برانگیزندههای رفتار انسان عمل میکنند، اما همه آنها تابع باور فرد هستند. خودکارآمدی، توان سازندهای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، بهگونهای اثربخش ساماندهی میشود (بندورا،2006). خودکارآمدی به داشتن مهارت یا مهارتها مربوط نمیشود، بلکه به داشتن باور به توانایی انجام کار در موقعیتهای مختلف، اشاره دارد. خودکارآمدی عبارت است از باور فرد، در این خصوص که توانایی انجام تکالیف را دارد یا خیر. خودکارآمدی بر روشن شدن لیاقت و قابلیت فرد، برای کنار آمدن مؤثر با بسیاری از موقعیتهای تنشزا مبتنی است (شوارزر و لوزیسیزک، 2005) و دربرگیرنده احساس خوشایند فرد در انجام تکالیف است که بهطور فراگیری با انگیزش و انجام موفقیتآمیز تکالیف در تمامی انسانها مرتبط است (سالیوان و مالیک،2000).
بهطور خاص خودکارآمدی والدین تأثیر گستردهای بر کیفیت ارتباط والد با فرزندش دارد (کلارک،2007). خودکارآمدی والدینی به میزان صلاحیت و شایستگیای گفته میشود که والدین در مدیریت مشکلات فرزندشان احساس میکنند (ماش[15] و جانستون[16]،2005). والدین بهمنظور احساس خودکارآمدی نیازمند دانش و اطلاعات در زمینه تکنیکهای مؤثر مراقبت از کودک هستند. آنها بایستی به تواناییهای خود اعتماد کرده و مطمئن باشند که عملکردشان تأثیر مثبتی بر رفتارهای کودک میگذارد (کولمن[17] و کاراکر[18]،2003؛ تتی[19] و گلفند[20]،2007). خودکارآمدی والدینی یک ساختار شناختی مهم در ارتباط با عملکرد والدین است. خودکارآمدی والدینی به ارزیابی والدین نسبت به توانایی خود در ایفای موفقیتآمیز نقش والدگری اطلاق میشود؛ بنابراین افرادی که به تواناییها و مهارتهای خود در نقش والدگری اعتماد داشته باشند، خودکارآمدی بالاتری را احساس میکنند (جونز[21] و
سایت های دیگر :
مقدمه
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و افشا گری های مرتبط با آن از سالها پیش در دستور کار قرار گرفته است. حرکت در مسیر مسئولیتهای اجتماعی عاملی ضروریست که به تداوم شرکت و سازمان در بلندمدت منجر می شود. منظور از مسولیت پذیری اجتماعی این است که شرکت باید همواره خود را جزیی از اجتماع بداند و نسبت به جامعه احساس مسئولیت داشته باشد و در جهت بهبود رفاه عمومی به گونه ای مستقل از منافع مستقیم شرکت تلاش کند. ابزار ﺁگاه سازی جامعه از مسولیتهای اجتماعی شرکت و سازمان افشاگری و گزارشگری اجتماعی است.
افشاگری و گزارشگری اجتماعی، فرایند انتقال اطلاعات مرتبط با تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی عملکرد اقتصادی شرکت به جامعه است. گسترش مسئولیت پذیری سازمان بر این موضوع دلالت دارد که مسئولیتهای سازمان از ﺁنچه در گذشته بوده ،یعنی” فراهم کردن پول برای سهامداران ” فراتر رفته است.حرکت در مسیر مسئولیتهای اجتماعی و زیست محیطی عاملی ضروری و حیاتی است که به تداوم فعالیت سازمان در بلند مدت منجر می گردد . مطالعات و تحقیقات گسترده در اواخر سال 2002 توسط موسسه پرایس واتر هاواس در سطح بین الملل بیانگر این بود که قریب 70 درصد مدیران ارشد بر این اعتقادند که نشان دادن مسئولیتهای اجتماعی شرکت در سود ﺁوری فعالیتهای شرکت تاثیر به سزایی دارد.هزینه سرمایه حداقل نرخ بازده ای است که کسب آن برای حفظ ارزش بازار شرکت الزامی است. هزینه سرمایه به عنوان عامل اساسی در تصمیم گیری های مرتبط با سرمایه گذاری، بودجه بندی سر مایه ای، مدیریت سرمایه در گردش، استقرار ساختار بهینه مالی، کمک به اندازه گیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت از طریق کمک به تنزیل جریانهای نقدی مورد توجه قرار می گیرد. (خوش طینت،1383)براساس این دیدگاه، مدیران شرکت باید نسبت به سهامداران و سرمایهگذاران خود احساس مسئولیت کنند. با انجام فعالیتهایی که ناشی از نگرانیهای اجتماعی شرکت است، شرکت تا حدودی به خودگردانی میرسد و با چنین کنترلهایی که به خود تحمیل میکند، باعث میشود که دخالتهای دولت کاهش یابد. این مسئله به نوبه خود، باعث کاهش تعارضات، میان سازمانها و نهادهای دولتی میشود. در دیدگاه عمومی، این دیدگاه با مرحله سوم سیر تاریخی منطبق است که براساس آن، سازمان ملزم است در جهت حل مسائل و مشکلات جامعه فعالیت کند. در نتیجه، سودآوری تنها یکی از اهداف بنگاه اقتصادی محسوب میشود. طرفداران این فلسفه معتقدند که چون جامعه اجازه فعالیت و استفاده از منابع کمیاب را به شرکت اعطا کرده و محیط مناسب برای کسب سود را برای آن بهوجود آورده، شرکت باید خود را مدیون به جامعه دانسته و همواره خود را خدمتگزار آن بداند.(پارسائیان،1384)
1-1 بیان مساله
حسابداری اجتماعی بخشی از دانش حسابداری است که هدف آن اندازه گیری و گزارشگری اثرات اجتماعی (هزینه ها و منافع اجتماعی) ناشی از فعالیتهای واحد تجاری است. از آنجایی که هر واحد تجاری عضوی از جامعه ای است که در آن فعالیت می کند و به طور مستمر در تعامل با سایر اعضای جامعه است و با استناد به قراردادهای نا نوشته اجتماعی بین اعضای جامعه که برای حفظ منافع تمامی اعضا وضع شده اند ، ضرورت دارد، واحد تجاری از تعهدات و مسئولیتهای خود آگاه باشد و آنها را محدود به حفاظت منافع سهامداران نداند، بلکه تعهدات و مسئولیتهای دیگری در قبال سایر گروههای اجتماع از قبیل اعتبار دهندگان ، کارکنان، مشتریان و فروشندگان و گروههای موجود در جامعه و همچنین محیط زیست پیرامون خود احساس کند.
همچنین حسابداری اجتماعی را می توان در ارتباط با اطلاعات منتشره توسط یک سازمان که به طرفهای ذینفع امکان می دهد تا عملکرد سازمان را در مواجهه با مسائل اجتماعی (مثبت و منفی) ارزیابی کند ، تعریف کرد.
حسابداری اجتماعی فرایند گرداوری ، اندازه گیری و گزارش معاملات و تاثیرات متقابل این معاملات بین واحد تجاری و جامعه پیرامونی اوست.حسابداری اجتماعی از طریق اندازه گیری و گزارشگری تاثیرات متقابل واحد تجاری و جامعه پیرامونی اش ، ارزیابی از توان ایفای تعهدات اجتماعی را امکان پذیر می سازد.
موضوع مسئولیت اجتماعی نیز جدای از این قضیه نیست، زیرا درخصوص ارائه تعریفی واحد از مسئولیت اجتماعی بین دانشمندان علم مدیریت، اتفاق نظر وجود ندارد.«گریفین» و «بارنی» مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: «مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد». «درک فرنچ» و «هینر ساورد» در کتاب «فرهنگ مدیریت» درخصوص مسئولیت اجتماعی می نویسند: «مسئولیت اجتماعی، وظیفه ای است برعهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کنند، نگذارند. میزان این وظیفه عموماً مشتمل است بر وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن دراستخدام، نپرداختن به فعالیتهای غیراخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات. همچنین وظیفه ای مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه است ».(خوش طینت،1383)در این پژوهش سعی داریم به این نتیجه برسیم که بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و هزینه سرمایه طبق نقش تمایلات ذی نفعان و شفافیت مالی چه رابطه ای وجود دارد؟
1-2 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طورکلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. در این تعریف، عناصر چندی وجود دارد: اولاً، مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که موسسات باید درقبال آن پاسخگو باشند. ثانیاً، موسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولیدکردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند. و سرانجام، سازمانها باید با اختصاص منابع
سایت های دیگر :
به بررسی رابطه باورهای غیر منطقی و پرخاشگری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پرداختند نتایج نشان داد بین پرخاشگری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی معنی داری بدست آمد. اریک، داهلن-ریان، مارتین و میندی[14] (2004) به بررسی رابطه استعداد خستگی در پرخاشگری و خشم با واسطه رفتارهای تکانشی و هیجان خواهی پرداختند نتایج نشان داد استعداد خستگی با پرخاشگری رابطه معنی داری دارد و همچنین استعداد خستگی، ویژگی های خشم و کنترل خشم و تکانشگری و هیجان خواهی را پیش بینی می کند. در این راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه استعداد خستگی، نارسایی شناختی و خشم در بین دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین در مقطع تحصیلی متوسطه در نیمسال تحصیلی 94-93 در شهر اردبیل است.1-2- بیان مساله
زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اشخاص است که بر سایر ابعاد زندگی تاثیر فراوان دارد. در این بین یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی آن کشور، مساله ی افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان آن کشور است. این پدیده، علاوه بر زیان های هنگفت اقتصادی، سلامت روانی فراگیرندگان را مخدوش می نماید. منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی درسی فراگیرنده از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است. عوامل مختلفی بر عملکرد تحصیلی افراد تاثیر می گذارند که متخصصان تعلیم و تربیت آنها را به چهار دسته شامل عوامل فردی، عوامل آموزشگاهی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی تقسیم کرده اند (زهراکار،1386).دانش آموزان به دلیل قرار گرفتن در موقعیت های تحصیلی و اجتماعی خاص، برخی مشکلات از جمله احساس خستگی را تجربه می کنند. احساس خستگی عبارت است از یک حس فراگیر فقدان انرژی که ارتباطی با میزان و تلاش و کوشش ندارد. این حالت معمولا از نظر شدّت بر روی یک پیوستار قرار دارد که از گذرا و خفیف تا شدید و با دوام تغییر می کند و چنانچه شدید باشد از آن به عنوان اختلال خستگی یاد می شود (لابلی، استوارت، برتوچ،گیستولی، داروین و همکاران[15]، 2002). اختلال خستگی با حالت خستگی ناتوان کننده همراه با خواب بی کیفیت، سردرد، علائم اسکلتی-عضلانی و عصب روانپزشکی به مدّت بیش از یک ماه همراه است (فوکودا، استراوس وهیکی[16]، 1994). مطالعات نشان می دهد 6/5 درصد دانش آموزان احساس خستگی خفیف دارند و شیوع احساس خستگی 2/10 درصد و در پسرها 2/1 درصد است (محمودیان، فرج زادگان، نورمحمدی و میرالهی، 1383) از طرفی خستگی تبعاتی مثل اختلال افسردگی و تنیدگی هیجانی(مثل خشم) (ری، جفریس و ویر[17]، 1997) و نقص در حل مسائل شناختی(مثل نارسایی شناختی) (پورقاز، محمدی، و دوستی ، 1391) دارد.
عوامل شناختی از تاثیر گذارترین عوامل در زندگی روزانه افراد می باشد و وجود هر گونه اختلال در عوامل شناختی موجب بروز مشکلات عدیده ای برای فرد مورد نظر می شود، بخصوص وقتی که بحث آموزش و پرورش و تحصیل به میان می آید عوامل شناختی از اهمیت دو چندانی برخوردار می شود. وجود نارسایی های شناختی در فرد می تواند عملکرد تحصیلی این افراد را تحت تاثیر خود قرار دهد. مارتین، نارسایی شناختی را اشتباهات شناختی یا خطاهایی می داند که فرد باید بصورت هنجاری ظرفیت انجام آن را داشته باشد (والاس، وودانویچ و رستینو[18]، 2003) این نارسایی های شناختی شامل مشکلاتی در حافظه، توجّه و عمل هستند (عریضی، اصغری و اخباری، 2008). نارسایی در کنش با ابعاد مختلف حافظه کاری و عدم توانایی در بالا بردن ظرفیت آن، مشکلات عمده ای را در یادگیری ریاضی دانش آموزان ایجاد می کند (گترکل، لامونت و الووا[19]، 2006؛ امین زاده و حسن آبادی، 1389) همچنین نتایج مطالعات نشان می دهد بین نارسایی شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه منفی معنی داری وجود دارد (قاسم زاده، 1391).
سایت های دیگر :
یکی از آخرین دستاوردهای انسانی برای خلق زیبایی است، رشد فزاینده ای داشته است (گیلمن، 1994؛ به نقل از میرساردو و همکاران، 1389).
جراحی زیبایی که جهت بهبود بخشیدن به ظاهر به کار گرفته می شود، تخصصی است که به ترمیم، نگهداری یا بهبود ظاهر فیزیکی فرد از طریق تکنیک های جراحی پزشکی می پردازد و در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است (سوامی، 2009). براساس آمار منتشر شده در سال 2003، پنج جراحی معمول و رایج زیبایی شامل: لیپوساکشن، افزایش و کاهش حجم سینه، جراحی پلک و جراحی سینه بوده است. و تزریق بوتاکس، برداشتن مو با لیزر، میکُرودرم ابریژن، پیلینگ شیمیایی و تزریق کُلاژن هم به عنوان شایع ترین مُداخلات زیبایی غیر جراحی مطرح شده است (انجمن جراحان پلاستیک آمریکا، 2004).در قرن بیستم مخصوصاً در چند دهه اخیر برداشت های تازه ای از زیبایی شده است و زیبایی به عنوان مجموعه ای از مؤلفه های چون تناسب اندام، آرایش، پوشش و جذابیت و بی نقص بودن تعریف می شود. امروزه جراحی زیبایی به یکی از دغدغه های انسان تبدیل شده است. طبق گزارش انجمن جراحان پلاستیک آمریکا[2] در سال 2010 بیش از 13 میلیون جراحی پلاستیک در این کشور انجام گرفته است. در یک بررسی ملی در کشور نروژ[3] مشخص شده است که 03/0 از مردان و 07/0 از زنان 65-18 ساله یک نوع جراحی پلاستیک انجام داده اند. در کشور ما از حدود دهه 70 تقاضا برای جراحی زیبایی 080/0 رشد داشته و این آمار در حال حاضر رو به افزایش است .جراحی های زیبایی منحصر به طبقه مُرفه جامعه نیست و از هر طبقه اجتماعی افرادی وجود دارند که بخشی از صورت یا اندام خود را به تیغ جراحان زیبایی سپرده اند. این روند به گونه ای ادامه یافته که مردم ایران در کنار کشورهای ترکیه و برزیل در رده های نخست میزان جراحی های جهان قرار دارند.
ظاهر که برای خود شخص و دیگران دیدنی و نمایش دادنی است، می تواند به منزلۀ نشانه ای برای کنش به کار رود. در نتیجه بدن نه تنها موجودیتی ساده، بلکه وسیله ای برای کنار آمدن با اوضاع و احوال بیرونی است و حالات چهره و حرکات بدن، محتوای اساسی نشانه هایی است که ارتباطات روزمرۀ افراد مشروط به آنهاست و برای آن که بتوانند نظارتی مداوم و موفق بر چهره و بدن خود اعمال کنند، جنبه ای را نمایان می کنند که برای همگان پذیرفتنی باشد (آزادارمکی، 1381). نکه بتوانند نظارتی مداوم و موفق بر چهره خود اعمال کنند، آ
ظاهر فیزیکی قسمت مهمی از تصویر بدنی است زیرا اولین منبع اطلاعاتی است که دیگران برای تعاملات اجتماعی با افراد از آن استفاده می کنند. بدن قابل مشاهده ترین قسمت خود و خودآگاهی فرد است. تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. ابعاد اصلی این نگرش شامل مؤلفه های ارزیابی، سرمایه گذاری فرد در برخورد با طرحواره های ظاهر و عواطف است که اهمیت ظاهر درونی سازی شده را نمایان می سازد (یاکبسن، 1967؛ قلعه بندی، 1390).
دانشمندان علوم اجتماعی در یافته اند که مردم، زیبایی ظاهری با ویژگی های شخصیتی پسندیده همچون، هوش، شایستگی، دلپذیر بودن و پذیرش اجتماعی ربط می دهند. و جراحی زیبایی بیشتر برای از میان بردن ناخشنودی از ظاهر خود و گاهی افزایش عزت نفس انجام می دهند (قلعه بندی و همکاران، 1381). زیرا عزت نفس پائین و احساس نداشتن جذابیت فیزیکی و جنسی در افراد، احتمال گرایش افراد را به انجام جراحی فیزیکی افزایش می دهد (بشارت، 1386).عزت نفس پائین و تصویر بدنی منفی معمولاً استرس هایی را برای فرد به دنبال می آورد که فرد برای مقابله با آنها راهبردهای خاصی را به کار می گیرد (محمدپناه و همکاران، 1391).
سایت های دیگر :