خسارت معنوی وارد شده بر اشخاص حکم میکنند. همچنین برای جبران خسارات مادی در متون قانونی شیوههای متداول و شایع و در عین حال نسبتا سادهای پیشبینی شده است که در اجرای اصل اعاده وضعیت زیان دیده به حالت قبل از ورود خسارت شامل سه روش متعارف زیر است: دادن عین مال خسارت دیده یا مثل یا قیمت آن که به ترتیب مورد عمل واقع میشود، ولی هنوز برای جبران خسارات معنوی شیوه مشخص و روشنی پیشبینی نشده است. بنابراین همانطور که ضررهای مادی به اتفاق همه حقوقدانان، قابل جبران است و باید جبران گردد، ضرر معنوی نیز قابل جبران است و شخصی که باعث ایجاد ضرر به متضرر شده است؛ باید آن ضرر را جبران کند و از نظر اسلام حقوق معنوی انسانها بیش از حقوق مادی مورد توجه میباشد. از طرفی هم جبران ضرر معنوی از طرق مالی، ممکن نیست و باید از طریق معنوی جبران گردد و بر این مطلب ادله فراوانی دلالت میکند که این تحقیق، متصدی آن بوده است.کلید واژگان: خسارت معنوی، خسارت مادی، قاعدهی لاضرر، جبران خسارت.
مقدمهالف) بیان مسئله
وقوع جرم در یک جامعه، موجب برهم زدن نظم عمومی آن جامعه و به عبارت دیگر، باعث ورود صدمه بر پیکر اجتماع میگردد؛ بر این اساس، به لحاظ تضرری که جامعه از وقوع جرم احساس میکند، خود را محق در طرح شکایت بر علیه فرد مجرم میداند. اگر چه قانونگذار، برخی جرایم را به آسیب کمتری که به پیکر اجتماع وارد میآورند، فاقد جنبه عمومی و قابل گذشت میداند، اما حقیقت امر آن است که همه جرائم واجد جنبه عمومیاند، اما برخی جرائم علاوه بر داشتن جنبه عمومی و نقض نظم عمومی اجتماع، منافع خصوصی اشخاص را نیز مورد هدف قرار داده و خساراتی را به جان و مال و حیثیت و اعتبار و آبروی آنها وارد میآورند. بر اثر چنین تضرری، جامعه خود را مکلف و موظف به حمایت از متضررین از جرائم نیز میداند و بدین جهت است که به طور معمول در قوانین آیین دادرسی کیفری به عنوان اسناد تضمین کننده حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی افراد جامعه، به متضررین از جرم، مجوز طرح دعوای مطالبه خسارات ناشی از جرم در دادگاه کیفری اعطا میگردد. از آنجا که ممکن است جریان رسیدگی به جرم در محاکم جزایی و صدور حکم به مجازات مجرم و جبران خسارت وارد بر بزه دیده، به طول انجامیده و موجب شود که زیان دیده به هر دلیلی از جمله، اخفاء، انتقال، تضییع یا نابودی اموال متهم نتواند ضررهای وارد بر خود را، از محل اموال متهم جبران نماید و موجبات تشدید تضرر وی فراهم آید، قانونگذار کیفری، تدبیر ارزندهای را پیشبینی نموده که به موجب آن، متضرریت از اعمال جنایی، میتوانند از مراجع کیفری، تقاضای صدور قرار تأمین خواسته نمایند؛ به بیان دیگر، ضررهای وارد بر خود را در امنیت قرار دهند. اگرچه تأسیس تأمین خواسته به لحاظ ماهیت حقوقی که دارد، در قانون آیین دادرسی مدنی به طور جامع و کامل، در مواد 108 الی 129 آن قانون، مورد تشریح قرار گرفته است، اما علیرغم اهمیت بحث مذکور در امور کیفری، قانونگذار تنها دو ماده 74 و 75 ق.آ.د. 1378 را به آن اختصاص داده و در عمل منجر به بروز اختلاف نظرها و اتخاذ رویههای متضادی در این زمینه شده است، به گونهای که برخی مععتقد به قابل اعمال بودن مقررات ق.آ.د.م. در تأمین خواسته کیفری بوده و بعضی خلاف آن را عقیده دارند.
سایت های دیگر :