بیشتر مسائل و تصمیمات مالی بلندمدت شرکتها بر مواردی مانند سرمایهگذاری[1] ساختار سرمایه[2]، تقسیم سود[3] یا ارزشیابی شرکتها[4] متمرکزشدهاند و سرمایهگذاریهای کوتاهمدت شرکتها در داراییهای جاری و یا منابع تأمین مالی شده آنها با سررسیدهای کمتر از یک سال که سهم عمدهای از اقلام صورتوضعیت مالی را به خود نسبت میدهند، کمتر موردتوجه قرارگرفتهاند. درصورتیکه این اقلام از عوامل اصلی صورتوضعیت مالی هستند. (تروئل و سولانو،2006)[5]
سرمایه در گردش عبارت است از دارایی جاری شرکت و سرمایه در گردش خالص، عبارت است از دارایی جاری منهای بدهی جاری. آن بهعنوان معیاری برای اندازهگیری توان نقدینگی شرکت به کار میرود. هرقدر مقدار آن در شرکت بالا باشد، توان نقدینگی بالا است.با توجه به اینکه مدیریت داراییها و بدهیهای موجود در شرکتهای کوچک و متوسط از اهمیت ویژهای برخوردار است که بیشتر داراییهای این شرکتها به شکل داراییهای جاری است؛ و همچنین نظر به مشکلات آنها درزمینهٔ تأمین مالی، پژوهشگر درصدد برآمد این موضوع را بررسی نماید. هدف پژوهشگر در انجام این پژوهش تعیین رابطه بین ساختار سرمایه و سرمایه در گردش در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است.
1-2 بیان موضوع و مسئله تحقیق
هدف اساسی مدیریت شرکتها حداکثر نمودن ارزش بازار سهام؛ یعنی ثروت سهامداران در شرکتهای سهامی است. لذا در این راستا، وظایف مدیریت مالی شرکتها به سه دسته تصمیمات سرمایهگذاری، تأمین مالی و تقسیم سود قابلتفکیک است. تصمیمات تأمین مالی که در نهایت بافت یا ساختار مالی شرکت را تعیین میکند، از اهمیت چشمگیری برخوردار است، زیرا چنین تصمیماتی منجر به دستیابی شرکت به ساختار بهینه سرمایه میگردد. (نیکبخت،1390)
به منظور حداکثر کردن ارزش شرکت، مدیریت نیاز دارد تا در داراییها به منظور ایجاد جریان نقدی سرمایهگذاری کند. به منظور تأمین وجوه نقد موردنیاز راههای ممکن و متفاوتی در مقابل مدیر قرار دارد. اگر مدیریت قادر باشد تا ترکیب مالی بهینهای از بدهی و سرمایه ) ساختار سرمایه بهینه ( را انتخاب کند، میتواند هزینه سرمایه را حداقل و قیمت سهام را حداکثر کند. نتیجه نهایی، حداکثر کردن ثروت سهامداران و متعاقباً ارزش شرکت است. (حجازی،1392)
ساختار سرمایه شرکتها در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت محسوسی دارند، لذا مدیران ناگزیرند به هنگام تصمیمگیری در مورد ترکیب بهینه ساختار سرمایه، از عوامل مختلفی نظیر عوامل اقتصادی و ویژگیهای شرکتی استفاده کنند و باید تصمیمگیریهای مربوط به تأمین مالی و آثاری که این عوامل بر ساختار سرمایه میگذارند، موردتوجه قرار دهند. علاوه بر این، مدیران مالی برای ایجاد ساختار مالی مناسب باید ویژگیهای درونی شرکت و عوامل اقتصادی را مدنظر قرار دهند و با توجه به این متغیرها در پی مدیریت بهینه سرمایه در گردش باشند. (حجازی،1392)
احتمال ورشکستگی برای شرکتهایی که در معرض مدیریت نادرست منابع تأمین مالی قرار دارند، حتی با وجود سودآوری مثبت وجود دارد. در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکتها در شرایط نامناسبی قرار دارد و اکثر شرکتهای ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح میدهند تا وجه نقد را به داراییهای دیگر تبدیل کنند و این موضوع باعث میشود که شرکتها در سررسید بدهیها درمانده شوند و در نهایت موجب گردد به ارزش اقتصادی سازمان لطمه وارد شود. (کیانی،1387)
مدیریت سرمایه در گردش متأثر از کلیه تصمیمات شرکت نظیر تصمیمات سرمایهگذاری، تقسیم سود، نرخ بازده سرمایه، تصمیمات مربوط به تأمین مالی، نرخ هزینه سرمایه است. بهعنوان معیاری داخلی، سنجش عملکرد موفقیت شرکت در افزودن ارزش سرمایهگذاری سهامداران را به بهترین نحو میسر مینماید. (کیانی،1387)
عدم توانایی مدیران مالی در برنامهریزی و کنترل داراییها و بدهیها، موجب شکست شرکتهای بسیاری شده است. شکست تعداد زیادی از کسبوکارها میتواند نشاندهنده مدیریت ناکارآمد سرمایه در گردش باشد. بیشتر محققان در جستجوی فهمیدن عواملی که سرمایه در گردش را تحت تأثیر قرار میدهند بودهاند. هوریجان 1965، لو 1984، لیو 1995 و سو 2001 یافته اند که اهرم و اندازه شرکت، رشد شرکت، نوع و اندازه مخارج و نسبتهای اهرمی دارای اثرات مختلف بر سرمایه در گردش میباشند. (آپوحامی،2010)
مدیریت سرمایه در گردش کارا، شامل برنامهریزی و کنترل داراییها و بدهیهای جاری بهگونهای است که ریسک ناتوانی در برآورده کردن تعهدات ازیکطرف و اجتناب از سرمایهگذاری بیشازحد در داراییها را از طرف دیگر برطرف نماید. (یعقوب نژاد و همکاران،1389)
بیشتر مطالعات قبلی در مورد مدیریت سرمایه در گردش، بر سودآوری شرکت و برخی نسبتهای سودآوری و عملکرد تمرکز داشتهاند. بااینحال مطالعات تجربی بیانگر وجود عوامل مؤثر دیگری مانند نسبتهای اهرمی و نوع صنعت، ساختار سرمایه و مدیریت سرمایه در گردش بر مدیریت سرمایه در گردش است. با توجه به اهمیت موضوع و اینکه به این موضوع در کشور ما کمتر پرداختهشده است، لذا این تحقیق بر پایه تحقیقات صورت گرفته در سایر کشورها در پی تعیین رابطه بین ساختار تأمین مالی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میباشد.با توجه به موارد مذکور ما در این تحقیق به دنبال پاسخ این سؤال هستیم که:
بین ساختار سرمایه و سرمایه در گردش در شرکتهای قلمرو تحقیق چه رابطهای وجود دارد؟
سایت های دیگر :