وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مدیریت هزینه درتعریف جدید و ابزارهای آن

 
تاریخ: 23-02-00
نویسنده: مدیر سایت

مدیریت هزینه درتعریف جدید و ابزارهای آن

در تعریف جدید، مدیریت هزینه عبارتست از مجموعه اقداماتی که مدیریت برای تامین رضایتمندی مشتریان، همراه با کنترل و کاهش مستمر هزینه های سازمان انجام می­دهد. بدین ترتیب نکته حایز اهمیت این است که کاهش هزینه نباید به قیمت کاهش رضایتمندی مشتریان و کارکنان سازمان باشد. در این چارچوب جدید:

1- سازمانها بر کاهش مستمر هزینه های خود سرمایه گذاری می کنند تا برتری بر رقبا در حیطه قیمت کالا یا خدمات حاصل شود.

2- سازمان ها مدیریت هزینه را به موضوعی فراگیر در تمامی بخشهای خود تبدیل می­ کنند تا از تعهد و پایبندی همگانی به آن مطمئن شوند.

3- سازمانها هزینه ها را به عنوان پدیده ای جامع و فراگیر مدیریت می­ کنند.

پیشرفت سریع و شگرف فناوری همراه با افزایش روزافزون رقابت در بازارهای پولی و مالی جهانی، مدیران را ناگزیر از ارائه خدمات مطلوب به مشتریان و در عین حال با کمترین قیمت کرده است. بسیاری از واحدهای اقتصادی به تدریج از دیدگاه های حسابداری سنتی فاصله می­گیرند و به ایجاد سیستم مدیریت هزینه تمایل نشان می­ دهند. سیستم فوق نوعی سیستم برنامه ریزی و کنترل است که هدف های زیر را دنبال می­ کند:

عکس مرتبط با اقتصاد

1- اندازه گیری بهای تمام شده منابعی که در راه انجام فعالیتهای اصلی واحدهای اقتصادی مورد استفاده قرار می­گیرد.

2- تشخیص و حذف اقلامی از هزینه که ارزش افزوده ایجاد نمی­کنند.

3- تعیین کارایی و اثربخشی فعالیتهای اصلی انجام شده در واحدهای اقتصادی

4- تشخیص و ارزیابی فعالیتهای جدیدی که می ­تواند عملکرد آینده سازمان را بهبود بخشد.

مدیریت هزینه فلسفه ای عام است که به فعالیتها یا بخشهای خاصی از یک سازمان محدود نمی­ شود و صرفا اقلام خاص یا غیرعادی را در بر نمی­گیرد.به بیانی دیگر، در چارچوب سیستم مدیریت هزینه فقط اقلام هزینه ای که به طور غیرمعمول زیاد هستند، هدف کاهش هزینه قرار نمی­گیرند بلکه از این دیدگاه، هر هزینه ای قابل کاهش است و امکانات کاهش آن بررسی می­ شود. شعار مدیریت هزینه این است"هیچ فعالیتی نیست که نتوان آن را با هزینه­ای پایین تر از هزینه کنونی انجام داد".شاید ابتدا چنین به نظر برسد که این شعار از واقع گرایی به دور است، ولی با مرور تاریخچه ابداعات و نوآوری هایی که انجام کارها را با هزینه و وقت بسیار کمتر از گذشته امکان پذیر ساخته اند، در می­یابیم که به راستی همواره راه کم هزینه تری برای انجام دادن هر کاری وجود دارد.

برای نیل به این هدف می­توان بااستفاده از ابزار های روز دنیا به منظور کاهش هزینه ها، با بررسی نیازها و خواسته های مشتریان و فرآیندهابه طور دقیق به نتیجه مطلوب رسید. از جمله این ابزارها و فنون می توان به هزینه یابی بر مبنای فعالیت، هزینه یابی بر مبنای هدف و هزینه یابی کایزن و مهندسی ارزش وروشهای شش سیگماو… اشاره نمود.(مهدی پور،1389)

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-5-4- سیستم مدیریت هزینه

سیستم مدیریت هزینه  شامل مجموعه ­ای از روش هایی است که جهت برنامه ریزی و کنترل فعالیت­های هزینه زای یک سازمان برای رسیدن به اهداف آن سازمان تدوین شده است. این سیستم نوعی سیستم برنامه ریز ی و کنترل است که به بررسی بهینه سازی عملیات می ­پردازد.(شباهنگ ،1391 )

اطلاعات حاصله از سیستم مدیریت هزینه به مدیر در ارزیابی و اندازه گیری عملکرد کمک می­ کند.. مقیاس های مالی و غیر مالی موجود در سیستم مدیریت هزینه در سطوح مختلف یک سازمان و برای مقاصد مختلف قابل استفاده است و بالاخره اطلاعات تهیه شده به وسیله سیستم مدیریت هزینه به مدیران اجازه می­دهد تا نسبت به مسایلی همچون: وضعیت رقابتی سازمان، ارزیابی جنبه های مثبت و منفی عوامل مالی وغیر مالی سرمایه گذاری­ها و طرح های عملیاتی و به کارگیری توان کارکنان در تحقق اهداف مدیریت ، به تجزیه و تحلیلی استراتژیک بپردازند ( Barfield and et.al. , 1998) .

برینکه(1988)، مدیریت هزینه را “مجموعه ای از تکنیک ها و شیوه ها برای کنترل و توسعه فعالیت ها و فرآیندها، تولیدات و خدمات آن” می­داند. از جمله  مهم ترین ابزارهای مدیریت هزینه عبارتند از:مدیریت بر مبنای فعالیت ، هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، بودجه بندی بر مبنای فعالیت ، هزینه یابی هدف ، هزینه یابی کایزن ، هزینه یابی کیفی. ماورا و نایابوکا(2005)در پژوهشی، استراتژی مدیریت هزینه را برای ایجاد مزیت رقابتی مورد مطالعه قرار دادند.آنها معتقدند مدیریت هزینه به صورت دقیق مجموعه ای از راهکارها و روشها برای مدیریت کارآمد و اتخاذ تصمیمات اثربخش، در معنای گسترده به صورت یک حلقه و نگرش و مجموعه ای از ساز و کارها جهت ایجاد ارزش بیشتر و هزینه کمتر است.(رهنمای رود پشتی،1387)

کاپلن و نورتون( 1996) مدیریت هزینه را از چهار بعد به مدیریت عملکرد نسبت دادند (مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی، آموز ش و رشد ). یک مشخصه مهم مدل آنها معرفی اندازه عملکرد بود که توسط ذی نفعان متعدد تعریف می شود(چون، کارکنان، تأمین کنندگان، شرکا، مشتریان، سهامداران، دولت و بطور کلی جامعه ).بعلاوه کاپلن و نورتون (2004)از طریق مرتبط نمودن چهار بعد، معماری علت و معلولی را شکل دادند.جائیکه نقشه استراتژی به سمتی کشیده شده است که سازمان را مجبور کند تا منطق نحوه خلق ارزش و نفرات منتظر خلق ارزش را روشن سازد.(پاک مرام و همکاران،1389)

« اصول مدیریت هزینه موثرپایان نامه درباره استراتژی مدیریت هزینه – رابطه بین قابلیت های بازاریابی با عملکرد سازمان های خدماتی »