تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
1
فصل اول : کلیات پژوهش
1-1)مقدمه
3
2-1)بیان مسئله
7
3-1)ضرورت و اهمیت پژوهش
12
4-1)سوالات پژوهش
13
5-1)اهداف پژوهش
13
6-1)فرضیههای پژوهش
14
7-1)متغیرهای پژوهش
14
8-1)تعاریف پژوهش
15
1-8-1)تعاریف مفهومی متغیرها
15
2-8-1)تعاریف عملیاتی متغیرها
17
فصل دوم : مروری بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش
1-2)مقدمه
19
2-2)نیازها و اهداف
19
3-2)اهداف پیشرفت
20
4-2)انگیزش پیشرفت
21
5-2)جهتگیری هدف
22
6-2)جهتگیری هدف عملکردی و تبحری
23
7-2)عوامل مؤثر بر جهتگیری هدف
26
8-2)جهتگیری هدف و متغیرهای عاطفی
27
عنوان صفحه
9-2)رابطه جهتگیری هدف و پیشرفت تحصیلی
28
10-2)خودتنظیمی
30
11-2)یادگیری
30
12-2)یادگیری خودتنظیمی
31
13-2)الگوهای یادگیری خودتنظیمی
33
1-13-2)الگوی پنتریچ
33
2-13-2)الگوی چرخهای یادگیری خودتنظیمی – تحول زیمرمن
34
3-13-2)نظریه پنتریچ و دیگروت
35
4-13-2)الگوی انگیزش – انتظار اکلس و پنتریچ
36
14-2)پیشرفت تحصیلی
38
1-14-2)سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
44
15-2)پیشینه پژوهش
44
1-15-2)پژوهشهای خارجی
46
2-15-2)پژوهشهای داخلی
53
16-2)جمعبندی
66
فصل سوم : روش پژوهش
1-3)روش و طرح پژوهش
70
2-3)جامعه آماری
70
3-3)روش نمونهگیری و حجم نمونه
70
4-3)ابزار پژوهش
71
1-4-3)پرسشنامه جهتگیری هدف AGQ
72
1-1-4-3)شیوه نمرهگذاری
72
2-1-4-3)ویژگیهای روانسنجی 73
عنوان صفحه
2-4-3)پرسشنامه راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری MSLQ
73
1-2-4-3)نامگذاری عاملها
74
2-2-4-3)شیوه نمرهگذاری
75
3-2-4-3)ویژگیهای روانسنجی
75
5-3)روش جمعآوری اطلاعات
77
6-3)روش اجرای اصل پژوهش
78
/>7-3)روش تجزیه و تحلیل دادهها
78
فصل چهارم: تحلیل آماری دادهها
1-4)توصیف دادهها
80
2-4)تحلیل دادهها
82
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
1-5)بحث و نتیجهگیری
91
2-5)محدودیتها و مشکلات پژوهش
96
3-5)پیشنهادهای پژوهش
96
1-3-5)پیشنهادهای کاربردی
97
منابع فارسی
98
منابع لاتین
105
پیوستها
109
چکیده انگلیسی
112
چکیده
این پژوهش با هدف ” مقایسه جهتگیری هدف، پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی (باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم) در دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط ” انجام شد. بدین منظور به روش تصادفی مرحلهای از کلیه واحدهای دانشگاهی مناطق 8 و 12 دانشگاه آزاد اسلامی، واحدهایی که دارای مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بودند مشخص و از میان آنها سه دانشگاه به تصادف انتخاب شدند، سپس به روش طبقهای نامتناسب (جنسیت بهعنوان طبقه) و با استفاده از فرمول مبتنی بر فاصله اطمینان ، 200 دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی (100 نفر با مدرک کارشناسی مرتبط و 100 نفر با مدرک کارشناسی غیرمرتبط) بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای هدفهای پیشرفت الیوت و مک گریگور (AGQ) و راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری (MSLQ)، و معدل ترمهای پیش دانشجویان، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، آمار توصیفی و آمار استنباطی (MANOVA و t مستقل ) بهکار گرفته شد. نتایج بدست آمده ازتحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین میانگین مؤلفههای باورهای انگیزشی دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد همچنین بین پیشرفت تحصیلی دو گروه تفاوت معنادار یافت شد، بهاین صورت که میانگین باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی در گروه دانشجویان غیرمرتبط بالاتر است.و هیچ تفاوت معناداری بین مؤلفههای راهبردهای یادگیری خودتنظیم و جهتگیری هدف در دو گروه یافت نشد. نتیجهگیری: جهتگیری هدف دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی بیشتر تسلطی است و از راهبردهای یادگیری خودتنظیم استفاده میکنند. آنچه موجب افزایش پیشرفت تحصیلی در دانشجویان غیرمرتبط شده است، باورهای انگیزشی، واکنشهای عاطفی، علاقه درونی و عقاید ارزش کار است که میتوان آن را به جذابیت رشته تحصیلی و جدید بودن مطالب آموزشی برای این گروه از دانشجویان، نسبت داد.
کلیدواژهها : جهتگیری هدف، خودتنظیمی، باورهای انگیزشی، پیشرفت تحصیلی، کارشناسی ارشد
1-1-مقدمه
واقعیتی مهم و انکارناپذیر، آن است که تمامی پیشرفتهای مهم و عظیم انسان در دنیای امروز، زاییده یادگیری است. انسان بیشتر تواناییهای خود را از طریق یادگیری و آموزش به دست میآورد. از طریق یادگیری، فرایندهای ذهنی را کاربردی میکند و به عمل در میآورد. یکی از عوامل مهم مؤثر بر یادگیری، خصوصا در دانشآموزان و دانشجویان، انگیزه تحصیلی است. با انگیزهبودن و اشتیاق به دستیابی به موفقیت، از جمله اهداف همیشگی روانشناسان، مربیان و متولیان آموزش و پرورش و آموزش عالی بوده است. پیشرفت تحصیلی[1]، علاوه بر این که خود به تنهایی یک هدف به شمار میآید، بلکه درگیر شدن فعال در محیط آموزشی و انگیزه داشتن نسبت به یادگیری، به بسیاری از ویژگیهای روانشناختی منجر میشود. مانند: عزتنفس[2]، سازگاری[3]، مسئولیتپذیری[4] و صلاحیت[5] (جسر و جسر[6]، 1997؛ استینبرگ[7]، 1996؛ به نقل از گرولنیک [8] و همکاران، 2007)
از مهمترین اهداف نظامهای تعلیم و تربیتی که همواره مورد توجه پژوهشگران نیز بوده است، پرورش فراگیرانی باانگیزه، هدفمند، پیشرفتگرا و کارآمد میباشد. دانش روانشناسی به ویژه در حیطهی انگیزش و یادگیری، با تکیه بر یافتههای تحقیقاتی خود، بیشترین نقش را در پیشبرد این مسیر ایفا کرده و همواره دستاوردهای بزرگی برای شناسایی و فهم رفتار انسان و همچنین ارتقاء تواناییهای او داشته است. علاقه و رغبت به رشته تحصیلی و در امتداد آن، شغل و حرفه و تخصص، ریشه در عوامل مختلفی دارد. به طور کلی باید گفت که علائق تحصیلی، متاثر از عوامل فردی، اقتصادی، اجتماعی و تناسب محتوی با توانمندیها و استعدادهای اشخاص دارد و از آنجا که تحصیل هر کس، برای احراز حرفهای در آینده است و داشتن حرفه مناسب میتواند منبعی برای تامین نیازهای فرد و جامعه، احترام به خویشتن و سازگاری سالم باشد، لذا بدیهی است که تصدی در حرفهای که مورد علاقه افراد نیست، باعث به وجود آمدن تنش، نگرانی، بیماریهای جسمی و روحی، و عدم تطابق اجتماعی ودر نهایت به هدر رفتن سرمایههای مادی و معنوی خواهد شد که حتی گاهی، تمام روابط فرد را به طور مستقیم و غیر مستقیم، تحت تاثیرقرار خواهد داد (رئیسسعدی، 1386).
عواملی که منجر به پیشرفت و بهویژه پیشرفت تحصیلی میشوند، متعدد هستند. عواملی همچون ویژگیهای شخصیتی، ویژگیهای انگیزشی و ویژگیهای موقعیتی و غیره. اما به طور گسترده فرض