اختلالات هویت تجزیهای
طبق DSM – IV- TR ( 2000) اختلال هویت تجزیهای، که قبلاً اختلال شخصیت چندگانه نامیده میشد با وجود دو یا چند هویت یا حالت شخصیتی مجزا مشخص شده است که متناوباً کنترل رفتار شخص را به عهده میگیرند و همراه با ناتوانی برای یادآوری اطلاعات شخصی مهم است که وسعت آن فراتر از آن است که با فراموشکاری عادی توجیه شود. هویتها یا حالات شخصیتی که گاهی عوض شده[۱]، حالات خود[۲]، هویت دیگر بخشها (parts) و نامهای دیگر نامیده میشوند. از این نظر از یک دیگر تفکیک میشوند. که هر یک از الگوی ثابت درکی، برقراری ارتباط، و تفکر در مورد محیط و خود برخوردار هستند.
همهگیری شناسی
دادههای همهگیری شناختی سیستمیک معدودی برای اختلال هویت تجزیهای وجود دارد. مطالعات بالینی نسبت شیوع را در موارد تشخیص داده شده در زن ها نسبت به مردها ۵ به ۱ تا ۹ به ۱ گزارش کردهاند. (Kaplan & Sadock’s, 2007: 301)
درمان
پورافکاری ( ۱۳۹۱) برای درمان اختلالات هویت تجزیهای موارد زیر را بیان میکند:
- رواندرمانی: رواندرمانی موفق برای بیمار مبتلا به اختلال هویت تجزیهای مستلزم این است که پزشک با طیفی از مداخلات رواندرمانبخش احساس راحتی کرده و مایل به کار فعالانه برای ایجاد ساختار برای درمان باشد. این روشها مشتملند بر رواندرمانی تحلیلگرا، شناختدرمانی، رفتاردرمانی، درمان با هیپنوتیزم، و آشنائی با مداوای روانی و داروئی بیمار دچار تروما.
- شناختدرمانی
- مداخلههای دارویی
- هیپنوتیزم
- درمان با الکتروشوک
درمانهای فرعی
-گروهدرمانی: در گروه درمانی شامل بیماران روانپزشکی عمومی، ظاهر شدن شخصیتهای دیگر ممکن است با ایجاد مسحور شدن مفرط یا ترساندن سایر بیماران برای فرایند گروه گسلنده باشد. گروههای درمانی مرکب از بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیهای طبق گزارشها موفقتر است.
- خانوادهدرمانی: خانواده درمانی و زوج درمانی غالباً برای ایجاد ثبات بلند مدت و پرداختن به فرآیندهای روانشناختی خانوادگی و همسری که در بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیهای و اعضاء خانواده آنها شایع است حائز اهمیت است. آموزش اعضاء خانواده و افراد درگیر دیگر در مورد اختلال هویت تجزیهای و درمان آن ممکن است به اعضاء خانواده کمک کند و بطور موثرتری با اختلال هویت تجزیهای و علائم PTSD در افراد مورد علاقه خود مدارا کنند. (Kaplan & Sadock’s, 2007: 268).
- درمانهای بیانگر و کاردرمانی
درمانهای بیانگر و کاردرمانی، مثل هنردرمانی و درمان با حرکات، مخصوصاً در درمان بیماران مبتلا به اختلال هویت تجزیهای کمک کننده هستند. هنردرمانی ممکن است در محدودسازی و ایجاد ساختار اختلال هویت تجزیهای و علائم PTSD، و نیز مجال دادن به این بیماران برای بیان راحتتر افکار، احساسات و تصاویر ذهنی و تعارضهائی که در بیان آن دچار مشکل هستند کمک کننده باشد. درمان با حرکات ممکن است در طبیعی ساختن حس بدن و تصویر تن برای بیماران تروما دیده شدید موثر باشد. کاردرمانی ممکن است با فعالیت های متمرکز و ساخت یافته که امکان تکمیل آن ها وجود دارد وزمینه سازی برای مدیریت علائم کمک نماید (رضاعی، ۱۳۹۱: ۲۶۹).
[۱] - alters
[۲] - delf – states