1-1- مقدمه
در این فصل سعی بر آن است تا با ارائه چارچوب کلی پژوهش، بینشی فراگیر ارائه شود تا درک فصول بعدی ممکن گردد، لذا در ابتدا به بیان مسئله و مشکلی که پژوهشگر را به پژوهش پیرامون آن واداشت خواهیم پرداخت و با ارائه یک مدل مفهومی این بخش را به پایان میرسانیم. سپس اهمیت و ضرورت انجام پژوهش را مورد ارزیابی قرار میدهیم؛ و پسازآن به بیان اهداف پژوهش که قصد داریم با انجام این پژوهش به آن دستیابیم میپردازیم سپس به تدوین فرضیههای پژوهش با توجه به مدل مفهومی پژوهش میپردازیم. بعدازآن به بیان تعریف مفهومی عملیاتی متغیرهای پژوهش پرداخته و در انتها قلمرو پژوهش را که شامل قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی پژوهش است را شرح خواهیم داد.
1-2- بیان مسئله
نگاهی نافذ به جهان پیرامون این حقیقت را آشکار میکند که جهان امروز بسیار متفاوت از گذشته است. در این راستا از ویژگیهای مسلم جهان امروز میتوان به جهانیشدن اقتصاد، تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اکثر بازارها، رقابت بر مبنای زمان، انبوه اطلاعات و کار آیی ارتباطات و دانش و افزایش زادوولد اشاره کرد. این بیانگر یکپارچگی بازارهای جهانی و پیچیدگی روزافزون بازارها و پویایی محیط فراروی شرکتها و سازمانهاست. در چنین فضایی این سؤال اساسی قابلطرح است که: راز بقا و موفقیت سازمانها در دنیای رقابتی امروز چیست؟ با نگاهی به ادبیات مربوطه و بررسی نظریات متخصصان مدیریت استراتژیک پاسخ سؤال را در ایجاد، حفظ و تداوم مزیت رقابتی پایدار درمییابیم به این معنا که صاحبنظران معتقدند سازمانها برای مصون ماندن از امواج سهمگین محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی، چارهای جز کسب و تداوم مزیت رقابتی پایدار ندارند. (حاجی پور و مؤمنی 1388)از سوی دیگر منشأ و سرچشمه مزیت رقابتی، امروزه از درون شرکتها به زنجیره تأمین آنها منتقلشده است؛ و اگر شرکتها میخواهند در مصاف با رقبای خود به برتری برسند، باید با اعضای زنجیره تأمین خود برای کاهش هزینههای اضافی و به حداقل رساندن «هزینه کل زنجیره تأمین» همکاری کنند (شاهرودی و صانعی، ۱۳۹۰).
بر این اساس فعالیتهایی مانند تهیه مواد، برنامهریزی برای تولید محصول، انبارداری، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلاً در سطح شرکت انجام میشد، به سطح زنجیره تأمین انتقالیافته است. مسئله اساسی در یک زنجیره تأمین، مدیریت، کنترل و هماهنگی فعالیتهاست. مدیریت زنجیره تأمین این کار را به طریقی انجام میدهد که مشتریان بتوانند محصولات را باکیفیت و خدمات قابلاطمینان، در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت کنند. سرعت بالای تغییرات و عدم قطعیت در بازارها سبب شده است تا شناخت سازمانها از زنجیرههای تأمینی که در آنها عضویت دارند و نقشی که در آنها بازی میکنند از اهمیت فوقالعادهای برخوردار شود (دلوی اصفهانی و همکاران 1393). به نظر میرسد یکی از استراتژیهای نوین در کسب مزیت رقابتی مقوله مدیریت زنجیره تأمین میباشد (Tummala et, 2004).
در دهه پیش، نقش سیستمهای بین سازمانی (IOS)[1] در زنجیره تأمین در میان محققان بهمنزله راهی برای سودآوری عملکردی، مالی و رابطهای پیشنهادشده است. بااینحال، چنین پیشنهادشده است که فناوری اطلاعات خاص بهتنهایی نمیتواند منبع مزیت رقابتی پایدار برای شرکت باشد. ادبیات سیستم اطلاعاتی فعلی مبین آن است که شرکتها به توسعه توانمندیهای بین سازمانی نیاز دارند که شرکت را با شرکای زنجیره تأمین خودشان ادغام میکنند تا برای شرکت ارزش بیافریند. این قابلیتها شامل رابطهای دوسویه بین خریدار و فروشنده سطح بالای دانش بین سازمانی و توانمندی رابطهای (مثل اعتماد و اختیار) یک شرکت مرکزی در شبکهبندی با شرکای زنجیره تأمینش میباشد. از این منظر قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره تأمین بهمنزله منبعی که قابلیتهای اطلاعاتی شرکت چطور به نحوی با شرکای زنجیره تأمین تعامل برقرار میکند که درنتیجه تأثیر برای مزیت رقابتی شرکت پیشنهادشدهاند. بااینحال، هنوز چیزهای زیادی در خصوص این امر ناشناخته مانده است که قابلیتهای اطلاعاتی شرکت چطور به نحوی با شرکای زنجیره تأمین تعامل برقرار میکند که درنتیجه تأثیربخشی کلی شرکت و زنجیره تأمینش ارتقا پیدا کند (Hee Youn et al, 2014).
تکمیل قابلیت در حالی وجود دارد که اگر یک منبع در حضور منبعی دیگر پیامدهای برتری خلق کند، ارزش آن بالاتر برود. در حیطه سیستمهای اطلاعات باید گفت که سیستمهای اطلاعاتی بهمنزله منابع مکملی قلمداد میشوند که ارزش سایر منابع و قابلیتهای سازمانی را ارتقاء میبخشند. با پذیرش این امر، چنین استدلال میکنیم که ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی (IOISC)[2] میبایست باصلاحیت رابطهای بین سازمانی (IORC)[3] تکمیل گردد. ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی پیشنیاز تسهیل تسهیم اطلاعات بین شرکای زنجیره تأمین است. زمانی که این ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی تحقق یابد، به صورتی مثبت به ارتقای صلاحیت رابطهای بین سازمانی انجامد. از طریق تلفیق ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی و صلاحیت رابطهای بین سازمانی، شرکتها به توسعه قابلیتهای اطلاعاتی میپردازند. قابلیتهایی که برای شرکت مزیت رقابتی به ارمغان خواهند آورد (Hee Youn etal, 2014).دو مورد از صلاحیتهای رابطهای بین سازمانی مهم که این پژوهش بر روی آنها برای تمرکز میکند، کیفیت اطلاعات و اعتماد متقابل میباشد.کیفیت اطلاعات زمانی حاصل میشود که یک شرکت مرکزی و شرکای زنجیره تأمین آن، اطلاعات استراتژیک و عملی را در روابطی مطمئن به اشتراک بگذارند (Hee Youn et al, 2014)؛ و اعتماد متقابل یک سرمایه رهبری مهم است که بهواسطه آن شرکتهای شریک با میل و رغبت در عملیات کسب و تسهیم اطلاعات دخیل میگردند (Hee Youn et al, 2014). درواقع اعتماد متقابل بهعنوان یک کیفیت رابطه موردنیاز است که توسط آن کیفیت اطلاعات (یعنی نتیجه تعامل) حاصل میگردد (Hee Youn et al, 2014).
سایت های دیگر :