بخشی از هر فصل به تناسب موضوع یک نمونه از آراء صادره از محاکم جهت تبیین هرچه بهتر بحث جمع آوری شده و در پایان نتیجه ی بحث و این که آیا اساساً مسئولیتی برای دولت به ویژه وزارت راه قابل تصور است یا خیر؟ نگاشته شده است. سوانح جاده ای در سالیان اخیر از مهم ترین علل فوت تعداد زیادی از هموطنان عزیز ما بوده است. خود این سوانح معلول عوامل زیادی همچون عدم مهارت راننده، خواب آلودگی یا خستگی او، نقص فنی اتومبیل و استاندارد نبودن جاده ها و همچنین عدم نصب علایم هشدار دهنده است. جاده های برون شهری شامل آزاد راه ها، بزرگ راه ها و جاده های اصلی و فرعی به عنوان ابزار اصلی حمل و نقل زمینی در مهندسی راه سازی (مهندسی راه و ساختمان) باید مطابق استانداردهای خاصی طراحی و ساخته شوند تا امنیت حمل و نقل سفرهای زمینی را تأمین نمایند. در کشور ما با توجه به وسعت گسترده ی آن سالانه هزاران کیلومتر راه و جاده احداث می شود که اکثراً مطابق استانداردهای جهانی نیستند و همین جاده ها نقشی گاه پررنگ و گاه کم رنگ در سوانح و تصادفات جاده ای دارند. در این پایان نامه برآنیم تا مسئولیت مدنی وزارت راه و شهرسازی را به عنوان متولی اصلی امر ساخت و نگهداری جاده ها مورد بررسی قرار داده تا بدین نکته ی اساسی برسیم که آیا مسئولیتی از لحاظ قانونی برای نهاد مذکور در صورت وقوع سانحه متصور است یا خیر؟ و آیا زیان دیدگان می توانند باطرح دعاوی حقوقی یا شکایات کیفری علیه وزارت راه به حقوق از دست رفته ی خود نایل شوند؟ دامنه ی مسئولیت مدنی وزارت راه در جبران زیان های وارده تا چه اندازه است؟
واژگان کلیدی: شهرداری،مسوولیت،مدنی،شهر،جاده،حکومت.
مقدمه
از حکومتهای شاهنشاهی پیش از اسلام گرفته تا حکومتهای اسلامی خلفا و سپس خلفا و سپس سلسله هایی که خوش نام ترین آنها صفویان بوده اند، مردم را رعایا می نامیدند. و باز هم به همین دلیل که آنها را فاقد ادراک و شعور تصور می کردند، هیچگونه حقی برای آنها قائل نشده و تنها موقع دریافت مالیات و یا بروز جنگ و خدمت سربازی اجباری به حساب می آوردند و در غیر این موارد، این مردم زجر کشیده نه تنها از هیچ حقوقی برخوردار نبودند بلکه دیده هم نمی شدند.
حکومتهای خودکامه تنها منافع و حقوق خویش را می نگریستند و لازمه رسیدن به این منافع نفی هر گونه حق برای ملت بود. منافع حکام، تکالیفی را به دوش ملت تحمیل می کرد و بدین ترتیب ظلمی دوچندان بر گرده مردم این مرز و بوم وارد می آورد. افرادی بدون هیچ گونه حقوق و با وظایفی کمرشکن.
گاه حکومت جور چنان بود که پا را از تعرض به اموال رعایا فراتر نهاده و به جان و ناموس آنان دست درازی می کرد، اگر کشاورزی، توانایی پرداخت مالیات سرانه را نداشت معادل آن مالیات را از اسارت و یا فروش فرزندان وی تامین میکردند. تاریخ این مرز و بوم پوشیده از برگه هایی چنین سیاه است.
نظری به تاریخ اسلام نشان می دهد که بسیاری از خلفای اسلامی یا کسانی که در دولتهای اسلامی به امارتی رسیده اند خود را برتر از قانون می دانستند، تنها در غرب نیست که در قرن چهاردهم پادشاه فرانسه می گوید: «دولت یعنی من».
آری در عمل، شاه یا خلیفه هیچ مسئولیتی ندارد ولی نظراً شاه و خلیفه مسئول است.[1]
حال بعد از گذر زمان، و تجربه مفید احترام متقابل رعایا و حکام، و خصلت انسان در زندگی قانونی شهری و پذیرش این امر در
دنیای حاضر که فردگرایی و منفعت طلبی تا حدودی مهار شده و اخلاق جمعی رواج پیدا نموده باید دید چگونه می توان بین دو مصلحت حفظ شان و جایگاه نهاد عمومی و برداشتن موانع توسعه خدمات شهرداری به عنوان نهادی که مبنای تشکیل آن همانا ترتیب امور شهری جهت تامین رفاه و حل مشکلات شهروندان در زندگی شهری که محل عبور و مرور و سهولت در انجام آن یکی از خدمات مذکور می باشد و نیز اینکه حقوق خصوصی همه افراد محترم بوده و هیچ زیانی نباید بدون جبران بماند را جمع کرد؛ بدون آنکه یکی از ایندو را نادیده بگیریم یا تا حد زیادی کفه ترازو را به نفع دیگری سنگین نماییم.
شهرداری از جمله تاسیسات محلی غیر متمرکز است و در تعریف این نهاد یکی از نویسندگان مسائل شهری می نویسد: «شهرداری سازمانی است که در محدوده شهر برای رفع آن دسته از نیازهای عمرانی و رفاهی مردم شهر که جنبه محلی دارد و نیز برای ایجاد و اداره پاره ای تاسیسات شهری که باز مربوط به نیازهای مردم همان محل است تشکیل می گردد».[2]
با توجه به تعریف فوق باید گفت: برآورده کردن احتیاجات یک شهر توسط مردم آن، بهتر از دولت که از دور نظاره گر می باشد قابل حل می باشد (اعم از اینکه این نیاز، عمرانی و رفاهی باشد که در مناطق مختلف فرق می کند) اگر چه درصد بیشتر این نیازها دارای قدر مشترکند.
در ایران مطابق ماده 1 قانون شهرداری مصوب 1334 در هر نقطه که پنج هزار نفر جمعیت داشته باشد شهرداری تشکیل می شود و نیز وفق تبصره یک ماده فوق الذکر و مقررات دیگر[3] در چند نقطه نزدیک به هم نیز می توان یک شهرداری تاسیس کرد. و باز امکان دارد در فصولی از سال، در مناطقی شهرداری تشکیل داد. و شهرداری در ایران بیشتر یک سازمان محلی است تا حکومت محلی.
اما در خصوص تشکیلات اداری شهرداری در وضعیت فعل یو با توجه به مقررات کنونی ایران باید گفت، مطابق مواد 45 و 55 قانون شهرداریها وظایف شورای شهر و شهرداری که فی الواقع دو قسمت اصلی تشکیل دهنده سازمان شهرداری می باشند، مشخص شده است با این توضیح که شورای شهر در حقیقت به مثابه قوه مقننه تشکیلات شهرداری به عنوان یک حکومت یا به عبارت بهتر سازمان محلی عمل کرده و اداره شهرداری، قوه اجرایی آن می باشد.
شهرداری از جمله اشخاص حقوق عمومی می باشد و به تعبیر دیگر سازمانی اداری و محلی است که به حکم قانون برخوردار از شخصیت حقوقی می باشد. و به تصریح ماده 587 قانون تجارت از کلیه حقوق و تعهدات اشخاص طبیعی به جز آنچه به اقتضای انسان بودن به وی تعلق دارد برخوردار است.
با مداقه و دقت نظر در قوانین و مقررات جاری ملاحظه می گردد که طیف وسیع و گسترده ای از وظایف و اختیارات به عهده شهرداری گذارده شده بحدی که این نهاد را بصورت یکی از کاربردی ترین نهادهای عمومی درآورده است. گستردگی وظایف و اختیارات مذکور به اندازه ای است که می توان گفت شهرداری قبل از تولد شهروندان تا بعد از فوت آنها دارای تکالیف و اختیاراتی نسبت به شهروندان و اداره شهر می باشد. وظایف و اختیارات مزبور در ماده 55 قانون شهرداری و سایر مقررات جاری احصاء گردیده بطوری که می توان وظایف شهرداری را به دو صورت تقسیم کرد:
وظایف و اختیارات کلی شهرداری از قبیل اجرای قوانین و مقررات موضوعه به مفهوم کلی، اجرای مصوبات شورای شهر، اجرای مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری.
وظایف و اختیارات خاص شهرداری موضوع ماده 55 قانون شهرداری از قبیل عمران و نوسازی شهر، جلوگیری از سد معبر، رفع خطر از شهروندان، به شرح بند 14 ماده 55 قانون شهرداری، حفظ محیط زیست شهری و …
با توجه به وظایف مذکور، ممکن است از طرف نهاد مذکور خساراتی به دیگران وارد آید، که در حوزه مسئولیت مدنی و بیشتر از باب تقصیر مورد توجه قرار گرفته است، اگر چه از نظریات دیگر
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
استفاده از داروها و روش های افزایش دهنده عملکرد در میان ورزشکاران به منظور بهبود عملکرد جسمانی قدمتی به اندازه تاریخ ورزش دارد و تاکنون یکی از ویژگی های ورزش رقابتی بوده است. هدف تحقیق حاضر آزمون مدل مفهومی ارتباط بین انگیزه ورزشی با نگرش به دوپینگ و رفتار دوپینگ در ورزشکاران حرفه ای ورزش های تیمی می باشد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دسترس تعداد 200 نفر از ورزشکاران تیمی حرفه ای شامل 114 مرد و 86 زن از رشته های والیبال، بسکتبال، فوتبال، فوتسال و هندبال پرسشنامه ها پرسشنامه های انگیزه ورزشی مالت و همکاران (2007)، مقیاس نگرش افزایش دهنده های عملکرد (پتروزی، 2002) و پرسشنامه رفتار دوپینگ (پتروزی،2007) را به صورت داوطلبانه تکمیل نمودند. آزمون مدل سازی معادلات ساختاری برای بررسی مدل مفهومی استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل صورت گرفت. مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد نگرش به دوپینگ با رفتار دوپینگ و بی انگیزگی با نگرش به دوپینگ ارتباط معناداری دارند.
فصل اول: مقدمه و معرفی
1-1- مقدمه
احتمالاً واژه دوپینگ از واژه هلندی دوپ[1] که نام یک نوشیدنی الکلی ساخته شده از پوست انگور است که توسط جنگجویان زولو به منظور افزایش دلاوریشان در جنگ مورد استفاده قرار می گرفته مشتق شده است(وادا،2012[2]). و یا به روایتی دیگر واژه دوپینگ از زبان آفریقای جنوبی مشتق شده است و اشاره به یک نوشیدنی الکلی باستانی دارد که به عنوان محرک در مراسم رقص استفاده می گردید(جعفری ،1385 به نقل از محمد عاکفیان ،1389).
امروزه واژه ی دوپینگ بطور انحصاری اشاره به استفاده روشها و مواد افزایش دهنده عملکرد در رقابت ورزشی چه به منظور افزایش و چه حفظ عملکرد و همچنین گریز از روند نمونه گیری دارد (پتروزی[3]،2002). علیرغم اصطلاحات مرتبط جدید، بهره گیری از کمک دهنده های شیمیایی در وضعیت های ورزشی فاجعه جدیدی نیست. عارضه استفاده از مواد ممنوعه در میان ورزشکاران که به قصد ارتقای مصنوعی سطح اجرا است ریشه در دیرباز دارد و در حال حاضر بسیار مشهود می باشد زیرا که از سمت ورزش های حرفه ای تغذیه و حمایت می شود و به صورت تجاری روی آن متمرکز شده اند. استفاده بعضی از اشکال مواد شیمیایی برای افزایش هوشیاری، استقامت و عملکرد بدنی همواره مورد توجه بوده است(وروکن[4]،1996، هولیهان[5]،1999). ورزشکاران رقابت کننده در المپیک یونان باستان از محرک ها برای افزایش عملکردشان استفاده می کردند(آسکن[6]،1998، شنیدر و باتچر[7]،1991). ورزشکاران یونان باستان به استفاده از رژیم های غذایی خاص و معجون های محرک برای نیرومند ساختن خودشان مشهورند. گلادیاتورهای رومانیایی و سواره
نظام های قرون وسطی به کمک گیری از مواد افزایش دهنده عملکرد جهت قادر بودن به ادامه وضعیت های جنگی علیرغم خستگی و جراحت روی می آوردند(وادینگتون[8]،2000). در ورزش مدرن، دوچرخه سواران، و شناگرهای مسافت های طولانی همواره نخستین مظنون های دوپینگ بوده اند. دوندگان ماراتون قبل از قرن بیستم مظنون های استفاده ی استریکنین[9] بوده اند. بوکسورها نیز پیوسته از محرک ها و دیگر داروها مثل کوکائین[10]، هروئین[11] و الکل[12] برای افزایش هوشیاری و/یا تسکین درد استفاده می کردند(دونوهویی[13] و جانسون[14]،1986). موارد بیشمار هستند. همچنین مواد افزایش دهنده عملکرد بطور آزادانه و نا محدود برای قرن ها در ورزش استفاده شدند. این چنین اعمالی از سال 1960 زمانی که سری های مرگ یا حوادث قریب به مرگ نهایتاً دستگاه های مدیریت ورزش را از خطر اینکه استفاده ی مواد در ورزش مشکلی جدی است با خبر کرد، غیر قابل قبول بوده است(وادینگتون ،2000). نگرانی اصلی تعداد ورزشکاران استفاده کننده از دارو یا مقدار داروهای استفاده شده نیست بلکه خطرات ترکیب داروهای مختلف است. استفاده از افزایشدهنده های عملکرد یكی ازمهم ترین مشکلات ورزش های رقابتی در دهه های متمادی بوده است. ارزیابی نگرش ورزشکاران در مقابل مواد افزایش دهنده عملکرد ممنوع شده(اکثراً استروئید های آنابولیک) و دوپینگ تاریخ طولانی در ورزش دارد. در حدود 40 سال قبل، از ورزشکاران درباره اعتقادشان در مورد نتایج مثبت استفاده از مواد نیروزا پرسیده شد. محققان به یک بصیرت خوب و عقلانی در رفتار افرادی که دوپینگ می کردند رسیده اند(وادا، 2006 ،2009). فشار زیادی برای برنده شدن در سازمانهای ورزشی و ورزشکاران درگیر در رقابتهای ورزشی سطح بالا که در بالاترین سطح خود هستند وجود دارد. جوامع می خواهند قهرمانان و نام آوران مشهور خود را ببینند و به جهانیان بشناسانند. ملت ها می خواهند به ورزشکاران خود که در بالاترین سطح رقابتی قرار دارند افتخار کنند. جوامع محلی آرزو می کنند که در کانون توجه قرار گیرند، محبوبیت داشته باشند و تصویر مثبتی از قهرمانان خود ارائه دهند. شرکت کنندگان تشنه رکورد شکنان رقابت های ورزشی هستند. همه این موارد بدین معنی است که افراد و سازمانها دائماً در حال توسعه و دست یابی به هر نوع تکنولوژی و وسیله ای هستند که باعث پیشی گرفتن آنها در رقابت شود و استفاده از داروهای افزایش دهنده عملکرد به عنوان یکی از راه های اجرای برتر همواره مد نظر بوده است( پتروزی 2002).
1-2 بیان مساله
در ورزش دوپینگ به داروهای افزایش دهنده عملکرد و به طور مشخص آنهایی که توسط سازمانهای کنترل رقابتها ممنوع شده اند گفته می شود. دوپینگ و عادت های مرتبط با آن اغلب در ورزش هایی که قدرت نقش مهمی در توفیق آن دارد ازقبیل(وزنه برداری و پاورلیفتینگ و…) و نیز ورزش هایی که ظرفیت هوازی عامل عمده برتری است مثل(دوچرخه سواری، اسکیت، فوتبال و …) مشاهده می شود(لیپی[15]، فرانچینی[16]، گویدی[17]، 2007، ماروویک 2006). دوپینگ در ورزش های رقابتی شایع است. بسیاری از کشورها تلاش می کنند تا فاکتورهایی که بر عملکرد ورزشکاران در رقابت موثر هستند را شناسایی کنند. آنها امیدوار هستند که با ارزیابی های اثربخش بتوانند یافته هایی را در جهت کمک به ورزشکاران برای پیشرفت در دست یابی به اهدافشان طراحی کنند. مطالعات نشان داده است که وضعیت فیزیکی و ذهنی بیشترین تاثیر را بر عملکرد ورزشکاران دارند( جی لای،1997). محققان به نظر می رسد با اینکه دوپینگ در ورزش نا خوشآمد است موافق باشند. لازم به ذکر است دلیل پشت موضوع ممنوعیت دوپینگ ابتدا افزایش نگرانی درباره ی سلامتی ورزشکار بود(تود و تود[18]، 2001). دوپینگ بعد از آن مورد تنها به عنوان کاری غیر اخلاقی پدیدار شد(پتروزی، 2007). هردوی ادبیات برجسته و وضعیت سازمانی ورزشی جهانی اداری پیشنهاد می کند که نگرش های ورزشکاران مسئول رفتار منحرف دوپینگ هستند(آلارانتا و همکاران[19]، 2006، کرون و هیترینگتون[20]، 1989، هوبرمن[21]، 2001).
بیش از حد رقابتی بودن یا پیروزی طلب بودن به عنوان توضیح غیر فنی برای دوپینگ استفاده می شود. اگرچه سطوح متفاوت جنسیت، فرهنگ و رقابت در میان ورزشکاران از دهه 80(گیل و دوالتوسکی[22]، 1988، گیل، کلی، مارتین و کاروسو[23]، 1991) به دقت بررسی شده است، ارتباط بین این فاکتورها و رفتار دوپینگ به طور تجربی آزمون نشده است، به استثنای یک پروژه در مطالعه بوسیله لوسیدی، گرانو، لئون، لومباردو و پسی[24](2004). مدل تئوری کلاسیک رفتار برنامه ریزی شده[25](آجزن و مادن[26]، 1986) یک چهارچوب کاری به صورت تئوری برای مطالعه در میان افراد بالغ ایتالیایی فراهم کرد، که نگرش به عنوان قوی ترین پیشگو برای تصمیم رفتاری شناخته شد. مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده در طول سطوح مختلف جنسیت و درگیری ورزش جای گرفت(پتروزی،2007). مفروضات اصلی نگرش در مقابل دوپینگ یکی از مهمترین پیش بینی کننده های رفتارهای احتمالی دوپینگ می باشد، ورزشکارانی که نرمی و ملایمت بیشتر در مقابل دوپینگ نشان دادند، احتمال بیشتری در استفاده از داروهای ممنوعه داشتند(پتروزی، آیدمن[27] و نپوز[28]، 2008، پتروزی و آیدمن 2009). مطالعات نشان داد که ورزشکاران تمایل به اتخاذ اهداف اجتنابی در مواجهه با فشارهای هنجاری به انجام این کار دارند(کونروی[29]، کای[30] و کوتسورث[31]، 2006)، در حالی که تحقیقات دیگر نشان داد که هر هدف موفقیت با جنبه های مختلف محیط انگیزشی والدین و تیم، با اهداف مهارت که مشخصات مثبت تر نسبت به اهداف عملکرد نشان دادند، پیش بینی شده بود(موریس[32] و کاووسانو[33]، 2008و2009). مطالعات فوق نشان می دهد که هر دوی اهداف موفقیت و انگیزه می توانند طیف وسیعی از رفتارهای مرتبط ورزشی را تحت تاثیر قرار دهد، و اثر عمیقی بر ورزشکاران شناخت مرتبط ورزشی و منش ورزشکاری دارند. فعل و انفعال بین این سه بعد رفتار نیز ممکن است برای درک بهتر استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد در ورزش مورد استفاده قرار گیرد، در عین حال تحقیقات در این مورد کمیاب بوده است(بارکوکیس[34] و همکاران،2011). در مطالعه حاضر محقق به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا انگیزه ورزشی بر رفتار دوپینگ تاثیر دارد؟ همچنین آیا نگرش به دوپینگ بر رفتار دوپینگ تاثیر دارد.
1-3 اهمیت پژوهش
مسئله دوپینگ در بازی های المپیک متوقف نشده است. انجام دوپینگ در نخبه های ورزشی شایع بوده و همچنین استفاده ی مواد شیمیایی برای بهبود عملکرد(بعضی مواقع داشتن ظاهری خوب، مخصوصاً در مورد استروئیدهای آنابولیک[35]) در خارج از نخبگان و در ورزشهای دانشگاهی و دبیرستان ها گسترش یافته است(یسالیس و باهرک[36]، 1995). روند صعودی بسیار نگران کننده ای در رشد میزان مصرف داروهای نیروزا در جامعه ورزشی جهانی وجود دارد. این امر بقدری مسئولین ورزشی جهانی را نگران کرده است که کمیته بین المللی المپیک 2008 پکن تقریبا از تمامی افرادی که برای بازیهای المپیک انتخاب شده بودند حین برگزاری و خارج از مسابقه حداقل یکبار تست دوپینگ گرفت که این خود نشان دهنده اهمیت خطر بسیار جدی ناشی از پدیده مذموم دوپینگ در ورزش می باشد. مجموع آزمایشات انجام شده در این بازی ها 5000 مورد و نتایج مثبت 17 مورد بوده اند(اسکولویک 2009).
تلاش های اخیر برای مقابله، ریشه کن کردن و تعلیم و آموزش منتفی خواهد شد اگر انگیزش و نگرش های افراد در دوپینگ به طور کامل شرح داده نشوند. با توجه به نقش دوپینگ و گرایش جوانان و بزرگسالان به سمت این پدیده جهت برتری و پیشی گرفتن در ورزش جهت دستیابی به اهداف و نقش روانشناختی چه از بعد درونی و چه از بعد بیرونی و نتایج سوء استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد و محرومیت ها و شکست هایی که در پی این پدیده ورزشی که به سرعت و با متد های جدیدی گام برداشته، وجود دارد شناخت ورزشکاران از بعد روانشناختی و دانستن انگیزه های روانی و رفتارهای شایع در زمینه دوپینگ دربین ورزشکاران می تواند در پیشگیری از این پدیده مهم ورزشی موثر باشد. برای اینکه این برنامه های پیشگیری موثر باشند، آنها باید بر یک مدل مفهومی که رفتار انسان را پیش بینی می کند استوار باشند(دونوان [37]و همکاران، 2002 ، استرلاند [38]و همکاران، 2003). شکاف های بسیاری هنوز هم در ادبیات وجود دارد، اطلاعات کمی درباره نگرش گروه های خاص ورزشکاران در موضوع استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد درحال حاضر در دسترس است(دیاسین[39] و همکاران، 2003).
4-1- ضرورت پژوهش
اگرچه استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد توسط آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ و بسیاری از انجمن های ورزش حرفه ای در سراسر جهان ممنوع شده است، ورزشکاران همچنان این عمل را ادامه می دهند. تاکنون تلاش های انجام شده برای جلوگیری از استفاده از مواد افزایش دهنده عملکرد بر روی تشخیص و مجازات متمرکز بوده است، در حالی که تحقیقات بر روی عوامل روانی اجتماعی در ارتباط با رفتار دوپینگ تنها به تازگی شروع و توسعه یافته است(بارکوکسیس و همکاران،2011). مطالعات اولیه نقش نگرش ها را در استفاده از استروئیدهای آنابولیک در میان ورزشکاران را مورد بررسی قرار دادند(آنشل و راسل، 1997). علیرغم اینکه مطالعات مذکور به نقش باورها و نگرش ها نسبت به استفاده از دوپینگ پرداخته اند، متغیر های دیگری چون انگیزش و اهداف موفقیت(الیوت[1]، 1997) و جهت گیری منش ورزشکاری(کاووسانو و رابرت،2001؛ والرند و همکاران،1997) به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است. انگیزش ها در ورزش به عنوان عواملی که ممکن است بر رفتار دوپینگ موثر باشند شناسایی شده اند(دوناهو[2] و همکاران ، 2006).
باتوجه به این موضوع که در داخل کشور مطالعاتی که نقش عوامل روانی اجتماعی را در رابطه با موضوع دوپینگ بررسی کرده باشند بسیار کم می باشد و همچنین اندک بودن مطالعاتی که در خارج از کشور ارتباط و تاثیر انگیزه ورزشی بر روی رفتار دوپینگ را مورد بررسی قرار داده باشد این ضرورت احساس گردید که در این مطالعه به بررسی ارتباط بین انگیزه ورزشی با نگرش به دوپینگ و رفتار دوپینگ پرداخته شود.
[1] Elliot. A
[2] Donahue . et al
[1] Dope
[2] World Anti Doping Agency ( WADA)
[3] Petroczi
[4] Verroken. M
[5] Houlihan, B.
[6] Asken. M.J
[7] Schneider. A.J & Butcher, R.B.
[8] Waddington. I.
[9] Strychnine
[10] Cocaine
[11] Heroin
[12] Alcohol
[13] Donohoe, T
[14] Johnson, N
1 Lippi, G.
[16] Franchini, M
[17] Guidi, G.
[18] Todd J, Todd T
[19] Alaranta
[20] Crown & Heatherington
[21] Hoberman
[22] Gill & Dzewaltowski
[23] Gill DL, Kelley BC, Martin JJ, Caruso CM
یافتههای تحقیق نشان میدهد که در سیاستهای فرهنگی ایران تعریف وسیعی از فرهنگ مورد نظر است و بیشتر حجم سیاستهای فرهنگی ایران را ارزشگذاری و هدفگذاری تشکیل داده است نه سیاست به معنای واقعی کلمه. سیاستهای فرهنگی ایران کاملا دولتی است و حدود و ثغور دخالتهای دولت در آن مبهم است. سیاستهای فرهنگی از جهت هنجاری بودن و شریعتگرایانه بودن سویافته است و به علاوه اینکه نیندیشیدههای فراوانی دارد. همچنین در متن سیاستهای فرهنگی تناقضاتی در سرمشقهای مورد استفاده دیده میشود.
کلیدواژهها: فرهنگ، سیاست فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی، برنامهریزی فرهنگی، جریانشناسی فرهنگی، جریانهای فرهنگی، قانون اساسی، برنامه پنجم توسعه، سند سیاستهای فرهنگی
فهرست مطالب
مقدمه.. 6
1- کلیات.. 8
1-1- طرح مسئله.. 9
1-2- ضرورت تحقیق.. 9
1-3- تحدید موضوع و اهداف تحقیق.. 10
1-4- پرسشهای تحقیق.. 12
1-5- روشهای تحقیق.. 13
1-5-1- روش اسنادی.. 13
1-5-2- روش تحلیل محتوی.. 13
1-5-3- جامعهی آماری سیاستهای فرهنگی.. 13
2- فرهنگ و سیاستگذاری فرهنگی.. 14
2-1- مقدمه.. 15
2-2- مفاهیم سیاستِ فرهنگ، سیاست فرهنگی، و سیاستگذاری فرهنگی.. 16
2-3- تمایز برنامهریزی فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی.. 17
2-4- سابقه سیاستگذاری فرهنگی در جهان.. 18
2-5- سابقه سیاستگذاری فرهنگی در ایران.. 19
2-6- تاثیر تعریف فرهنگ بر سیاستگذاری.. 20
2-7- سه تعریف از فرهنگ.. 22
2-7-1- تعریف هنجاری.. 24
2-7-2- تعریف توصیفی.. 25
2-7-3- تعریف اسنادی.. 26
2-8- ویژگیهای فرهنگ.. 27
2-8-1- فرهنگ در مقابل طبیعت.. 28
2-8-2- فرهنگ، امری جمعی و مشترک.. 29
2-8-3- فرهنگ، امری نمادین.. 30
2-9- فرهنگ و جامعه.. 31
2-9-1- فرهنگ به مثابه یک ساختار.. 32
2-9-2- امر فرهنگی و امر اجتماعی.. 32
2-9-3- فرهنگ در مقابل سیاست و اقتصاد.. 33
2-9-4- اهمیت فرهنگ.. 33
2-9-5- دوگانگیهای فرهنگ.. 34
2-10- امکان سیاستگذاری برای فرهنگ.. 35
2-10-1- فرهنگ و سیاستگذاری.. 35
2-10-2- جامعه و سیاستگذاری فرهنگی.. 36
2-10-3- دولت و سیاستگذاری فرهنگی.. 37
3- چهارچوب مفهومی سیاست فرهنگی.. 39
3-1- مقدمه.. 40
3-2- ویژگیهای اجتماعی فرهنگ.. 40
3-2-1- فرهنگ عامل وحدت.. 40
3-2-2- اجتماعی شدن و بازتولید فرهنگی.. 41
3-2-3- فرهنگ عامل تمایز.. 42
3-2-4- هژمونی.. 42
3-2-5- ضد هژمونی.. 43
3-2-6- کالایی شدن فرهنگ.. 44
3-2-7- تغییر فرهنگی.. 45
3-2-8- فرهنگپذیری.. 45
3-3- فرهنگ و هویت.. 46
3-3-1- فرهنگ، ابزار رفع نیاز.. 46
3-3-2- فرهنگ، عامل ایجاد هویت.. 46
3-3-3- پویایی هویت.. 47
3-3-4- فرهنگ و شخصیت.. 48
3-4- نیاز به سیاستگذاری برای فرهنگ.. 48
3-4-1- میراث فرهنگی، هنرهای زیبا و صنایع دستی.. 48
3-4-2- حقوق فرهنگی.. 49
3-4-3- ایجاد هویت ملی.. 50
3-4-4- جهانی شدن و مقاومت فرهنگی.. 51
3-4-5- فهم توسعه در معنای وسیع آن.. 52
3-4-6- تنوع فرهنگی و دموکراسی فرهنگی.. 53
3-4-7- مقابله با تبعات تمدن جدید و دموکراتیزه فرهنگی.. 55
3-5- سرمشقهای سیاست فرهنگی.. 56
3-5-1- دو سرمشق موجود در سیاستگذاری فرهنگی در ایران.. 58
3-6- مراحل سیاستگذاری فرهنگی.. 60
3-7- اجزای سیاست فرهنگی.. 61
4- جریانهای فرهنگی ایران.. 64
4-1- مقدمه.. 65
4-2- سنخشناسی جریانهای فرهنگی.. 65
4-3- شرح جریانهای فرهنگی.. 69
4-3-1- اسلامگرایی.. 69
4-3-2- نوگرایی دینی (روشنفکری دینی).. 77
4-3-3- نوگرایی سکولار.. 83
4-3-4- میانهروی سیاسی و اصلاحطلبی.. 87
4-3-5- اسلام سنتی.. 92
4-3-6- تکنوکراسی.. 94
4-3-7- مقایسه بین جریانهای فرهنگی.. 94
5- تحلیل محتوای سیاستهای فرهنگی.. 97
5-1- مقدمه.. 98
5-2- روش تحلیل محتوا.. 98
5-2-1- ترکیب روش کمی و کیفی.. 99
5-3- طرح تحقیق.. 99
5-3-1- اهداف جزئی و متغیرهای تحقیق.. 100
5-3-2- واحد تحلیل.. 103
5-4- اجرای کدگذاری.. 103
5-4-1- قانون اساسی.. 104
5-4-2- سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.. 105
5-4-3- برنامه پنجم توسعه.. 106
5-5- جمعبندی کدگذاریها.. 107
5-6- تفسیر بیشتر یافتهها.. 110
5-7- اعتبار.. 113
5-8- پایایی.. 113
6- بحث و نتیجهگیری.. 116
6-1- مقدمه.. 117
6-2- مروری بر سه متن سیاست فرهنگی ایران.. 117
6-3- مروری انتقادی بر سیاستهای فرهنگی ایران.. 119
6-3-1- مناقشه جریانهای فرهنگی بر سر سیاستهای فرهنگی.. 121
6-3-2- جمعبندی نهایی.. 122
6-4- تحقیق موجود، مشکلات و آیندهنگری.. 124
منابع.. 126
پیوستها.. 129
پیوست 1: قانون اساسی (اصول مربوط به فرهنگ).. 129
پیوست 2: سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.. 131
پیوست 3: قانون برنامه پنجم توسعه (فصل فرهنگ ایرانی- اسلامی).. 141
پیوست 4: کدگذاری سند سیاست فرهنگی.. 145
مقدمه
فرهنگ فصل مشخصهی انسانهاست، انسان بودن مساوی است با فرهنگ داشتن و فرهنگ شامل همه فعالیتها و دستاوردها و معارف مادی و معنوی انسانی میباشد که البته خود میتواند به عاملی برای تمایز میان انسانها تبدیل شود. فرهنگ اکتسابی و ساختهشدنی است، عامل هویت و انسجام انسانی است، پویا و متغیر است. فرهنگ از یک سو نظام معانی و نمادین، ارزشها و باورها را شامل میشود و از سوی دیگر رفتارها و ابزارهای زندگی اجتماعی انسانها را در بر میگیرد.
رویکردی به فرهنگ که آن را در حفظ منافع ملی، توسعه و پیشرفت، هویتبخشی و حفظ انسجام نظام سیاسی و پر کردن خلاءهای انسانی مهم میداند و به طور کلی فرهنگ را موثر در تعین بخشیدن سایر جنبههای زندگی انسانی تلقی میکند راه را برای طرح و اجرای سیاستگذاری و برنامهریزی برای فرهنگ باز میکند.
در کشور ما هم همهی مباحث از اقتصاد گرفته یا سیاست، جلوه و رنگ و رویی از فرهنگ دارد. بحثهای پیرامون فرهنگ در کشور ما همواره در مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی مورد توجه صاحبنظران بوده است و ریشهی اصلی بسیاری از مسائل، در عدم وجود فرهنگ متناسب معرفی شده است. در بحثهای مربوط به توسعه، غالبا اینگونه عنوان میشود که توسعه واقعی بدون توجه به ابعاد فرهنگ و هویت فرهنگی ملتها تحقق نخواهد یافت. تاکید بر هویت فرهنگی، اقدامی است در جهت رسیدن به استقلال واقعی.
سیاستگذاری فرهنگی میتواند به صورت عام از جانب همهی نهادها، گروهها و افراد درگیر در نظم اجتماعی باشد و یا به صورت خاص و متمرکز از جانب دولت انجام گیرد. هر چند هدف دولت از سیاستگذاری فرهنگی، میتواند حفظ آزادیهای مشروع فردی و کمک به کثرتگرایی فرهنگی باشد نه لزوما تمرکزگرایی و تثبیت قدرت مرکزی دولت.
سیاستهای فرهنگی را میتوان از ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار داد. پی بردن به روابط قدرت و بازنماییها و مشروعسازیهایی که در پس اعمال سیاستهای فرهنگی قابل شناسایی است، میتواند مطالعهای جذاب و مفید باشد. همچنین تعیین محقق شدن یا نشدن اهداف و تشخیص پیامدهای غیرنیتمند اعمال سیاستهای فرهنگی نیز اهمیت جامعهشناختی زیادی خواهد داشت. نگاه تطبیقی و تاریخی به سیاستهای فرهنگی، روش دیگری است که به تعمیق شناخت ما از سیاستهای فرهنگی کمک خواهد کرد.
در این رساله سعی شده است که بررسی سیاستهای فرهنگی از حیث موضوع و روش به حد کافی تحدید شود تا برای تدوین یک پایاننامه کارشناسی ارشد مناسب باشد. به این ترتیب موضوع سیاستهای فرهنگی محدود شده به سیاستهای فرهنگی که در حال حاضر در حال اعمال است و به صورت مصوب و مکتوب در قالب اهداف و سیاستها در آمده است. همچنین از نظر روششناسی، روش تحلیل محتوا برای این منظور انتخاب شده است.
بدیهی است که محدودیت موضوع و روش، خود بر نتایج و یافتههای تحقیق تاثیر میگذارد. این تاثیر میتوان روی دقت، عینیت، جذابیت، و کاربرد یافتهها خود را نشان دهد. انتخاب هر روشی برای مطالعه، دستاوردها و تاوانهای خاص خود را دارد، چیزی میدهد و چیزی میگیرد.
این پایاننامه در شش فصل تنظیم شده است. فصل اول به کلیات تحقیق میپردازد و در آن طرح مسئله، اهمیت تحقیق، اهداف و سوالات و روش تحقیق تصریح میشود.
در فصل دوم ضمن تعریف سیاستگذاری فرهنگی و پرداختن به سابقهی آن در ایران و جهان به تاثیر تعریف فرهنگ در سیاستگذاری و در ادامه به تعاریف فرهنگ و تعابیر متفاوتی که از آن میشود، و ویژگیهای فرهنگ و دوگانگیهایی که در کاربرد و تعریف این مفهوم وجود پرداخته میشود.
در فصل سوم مروری بر ادبیات موضوع سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگ به تفکیک مباحث خواهیم داشت. این تفکیک موضوعی در مرور ادبیات کمک خواهد کرد که به تدوین چارچوب ارزیابی سیاستهای فرهنگ بپردازیم.
در فصل چهارم مروری کلی بر جریانهای فرهنگی حال حاضر جامعهی ایرانی میشود و سعی میشود چهرههای برجسته هر جریان و مطبوعات ویژه هر کدام بررسی شود. همچنین مقولههای مورد مناقشه هر جریان اعم از نوع تعریف فرهنگ و دین و جامعه و نحوه سیاستگذاری فرهنگی و نحوه دخالت دولت در فرهنگ مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
در فصل پنجم، بر مبنای یافتههای فصول قبل، مقولهها و شاخصهای لازم برای تحلیل محتوای سیاستهای فرهنگی بدست میآید و در نهایت سیاستهای فرهنگی کنونی ایران (آنچنان که در جامعه آماری سیاستهای فرهنگی عنوان شده است) ارزیابی و تحلیل میشود و یافتههای تحقیق ذکر میشود.
در فصل ششم، به بحثی انتقادی پیرامون سیاستهای فرهنگی ایران پرداخته میشود و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی داده میشود.
جا دارد در اینجا از استادم، جناب دکتر آزادارمکی تشکر کنم که انجام این تحقیق بدون راهنمایی ایشان ممکن نبود و همینطور از جناب دکتر اباذری ممنونم که نهایت همکاری را با بنده انجام دادند. از خانوادهام که محیط مناسبی فراهم کردند و از دوستانم، به خصوص محسن غلامی و سینا چگینی و حسین تاجیک سپاسگزارم که در مدت نگارش و ارائه این پایاننامه توانستم از کمکهایشان استفاده کنم.
فصل اول
1- کلیات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدف از این فصل، طرح کلیات تحقیق و چارچوبی است که در آن مسئله تعریف شده و به آن پرداخته میشود. در این فصل به مسائلی همچون طرح مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، پرسشهای تحقیق، روش تحقیق و جامعه آماری اشاره میشود.
1-1- طرح مسئله
برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی در ایران چندان سابقه طولانی ندارد و به سال 1347 شمسی برمیگردد. در این سال اولین متن سیاست فرهنگی ایران توسط شورای عالی فرهنگ و هنر تدوین و تهیه شد. اولین برنامهریزی فرهنگی ایران پس از انقلاب، تحت عنوان «سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» در سال 1371 شمسی تهیه و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. همچنین در قانون اساسی و برنامههای توسعه پنجساله بخشی تحت عنوان فرهنگ وجود دارد. نهادهای مختلف فرهنگی نیز در دولت هستند که در عرصه سیاستگذاری فرهنگی فعال هستند.
سیاستگذاری فرهنگی، در معنای خاص خود (که در این رساله مورد نظر ماست) تلاشی از جانب دولت برای تغییرات لازم در محتوای فرهنگ به قصد رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. سیاستگذاری فرهنگی، ابعاد مختلف فرهنگ از جمله نمادها، اندیشهها، ارزشها و هنجارها را هدف میگیرد و زمینهساز برنامهریزی و مدیریت فرهنگ در سطوح مختلف جامعه میشود.
اما از آنجایی که فرهنگ اساسا امری فراگیر است، سیاستهای فرهنگی تنها محدود به دولت نمیشود. سیاستهای فرهنگی در معنای عام خود، در دل بازار، روابط اجتماعی و جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی و مردمی جاریست. بنابراین قلمرو سیاستهای فرهنگی بسیار وسیع است. امور مختلفی از قبیل ترویج برخی از فرهنگها و نفی برخی دیگر، نمایش برخی نمادها و پنهان نگهداشتن برخی دیگر، مشروعیت بخشیدن به هنجارهای مشخص، مبنا قرار دادن ارزشهای خاص، راه دادن به بعضی عناصر خاص فرهنگی و سد کردن بعضی دیگر و ایجاد حس هویت و شکل دادن به رفتارهای اجتماعی و غیره همه در چارچوب سیاستهای فرهنگی قرار میگیرد.
به منظور تعیین دقیق قلمرو اعمال سیاستهای فرهنگی و همچنین مشخص کردن کارکردها و اهداف و نهادهای مسئول در اجرای سیاستهای فرهنگی، سیاستهای فرهنگی از جانب دولت شکلی مکتوب و مصوب و رسمی به خود میگیرد تا قابل ارجاع و پیگیری باشد. موضوع این تحقیق، همین سیاستهای فرهنگی رسمی دولت است که به شکل مکتوب و مصوب قابل ملاحظه و بررسی است.
ارزیابی این دسته از سیاستهای فرهنگی فرصت مناسبی است که به ارزشها و مبانی موجود در سیاستهای فرهنگی کشور دست پیدا کنیم و اهدافی که به آنها اشاره شده است را بازشناسیم. همچنین این بررسی میتواند ما را با شناختی که در عرصه سیاستگذاری فرهنگی از جامعه و انسانها وجود دارد آشنا کند. بررسی سیاستهای مکتوب میتواند مقدمهای باشد تا بر اساس آن به ابعاد دیگر سیاستهای فرهنگی که کمتر پیدا هستند و یا کمتر به صورت رسمی به آنها اشاره میشود بپردازیم.
1-2- ضرورت تحقیق
فرهنگ موضوع بسیاری از گزارشات و مقالات و کتابها و همایشهاست. بسیاری از سیاستگذاریها و مصوبات و قوانین کشور مربوط به فرهنگ است. کارکردهای فرهنگ از جمله انسجامبخشی، قالبریزی شخصیت، سازگاری با محیط و هویتبخشی باعث شده است که بسیاری کشورها برنامههایی برای مدیریت فرهنگ داشته باشند، هر چند تعریف، دامنه و گسترهی فعالیتهای فرهنگی با هم متفاوت هستند. در چند سال اخیر بحث مهندسی فرهنگ در ایران مطرح است که بر ضرورت بازنگری و بازسازماندهی برنامهها و فعالیتها در عرصه فرهنگ تاکید میکند. بنابراین سیاستگذاری فرهنگی در ایران به صورت یک ضرورت شناخته شده است.
در همین راستا نیاز به تحقیقات متنوعی است که از ابعاد مختلف به بررسی سیاستهای فرهنگی بپردازد. لازم است که به اهداف و سیاستهای رسمی که از طرف مسئولین و نهادهای سیاستگذار فرهنگی ابلاغ میشود پرداخته شود و بررسی شود که عواملی که این سیاستها را شکل داده چه بوده است. همچنین سیاستهای غیررسمی و غیرمستقیم که از خلال عملکرد مدیران و سازمانهای فرهنگی قابل شناسایی است و لزوما در هیچ سند رسمی مکتوب نمیشود باید مورد مطالعه قرار گیرد. همینطور باید تاثیر سیاستهای فرهنگی بر روی جامعه و نتایج پیشبینی نشده آن و به علاوه تحقق اهداف کمی و کیفی سیاستها بررسی شود. امر دیگری که به شفاف کردن سیاستهای فرهنگی کمک میکند نگاه تطبیقی و تاریخی به مقوله سیاستگذاری فرهنگی است که تاثیر رقابتهای سیاسی و مناسبات قدرت، منافع حاکمان و طبقات بالای جامعه، دغدغههای غیرفرهنگی، شرایط جهانی و مناسبات بینالمللی را بر سیاستهای فرهنگی آشکار میکند.
تحقیق پیش رو، بر آن است که با مفهومبندی و شاخصگذاری دقیق به ارزیابی سیاستهای رسمی فرهنگی کشور بپردازد. توصیفی که از سیاستهای فرهنگی با این روش بدست میآید دقیق و قابل ملاحظه خواهد بود و همچنین از دل آن سنخشناییها و چهارچوبی در میآید که میتواند برای تحقیقات آتی در این زمینه مفید واقع شود. ضرورت این تحقیق مخصوصا از آنجا بر میخیزد که تا کنون تحقیقی که با مقولهبندی و شاخصگذاری دقیق به بررسی سیاستهای فرهنگی کشور پرداخته باشد وجود نداشته است. معمولا نوشتههایی که در این زمینه موجود است بدون روششناسی دقیق و صرفا حاصل تجربه یا نگاه انتقادی نویسندگان و با توجه به شرایط روز بوده است. از سوی دیگر متون مختلفی وجود دارد که صرفا به بحث نظری پیرامون سیاست فرهنگی پرداخته است و جای خالی یک کار تجربی در این میان کاملا به چشم میخورد.
1-3- تحدید موضوع و اهداف تحقیق
موضوع این تحقیق محدود به سیاستهای فرهنگی دولتی است که به صورت مکتوب و مصوب در دسترس است و در حال حاضر در حال اجراست. در مورد قید «کنونی» که در عنوان تحقیق آمده است، ذکر این نکته ضروری است که آوردن این قید ناظر به سیاستها و متون سیاستگذاری است که در حال حاضر منشاء برنامهریزی و قانونگذاری و مدیریت در عرصه فرهنگ است و منسوخ نشده است. در واقع از یک سو، هدف آن بوده که به سیاستها پرداخته شود (و وارد جزئیات برنامههای و قوانین در حوزهی فرهنگ نشویم) و از سوی دیگر خود را محدود به دورهی اخیر سیاستهای فرهنگی کنیم. سال 1389 و برنامهی توسعهای که توسط دولت وقت و مجلس وقت تصویب شده است، به علاوهی قانون اساسی و سند سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که اصلیتری رویکردهای نظام جمهوری اسلامی ایران را در عرصهی فرهنگ نشان دادهاند.
ناگفته پیداست که ارزیابی سیاستهای فرهنگی دولت، جدای از مکتوبات و مصوبات، نیاز به پیگیری و دقتنظر در برنامهها، مدیریتها، سخنرانیها، و اعمال و برخوردهای خاص نهادها و سازمانهای مختلف دولت دارد. اما بنای این تحقیق آن است که به حد کافی موضوع خود را محدود و مشخص کند که در قالب یک پایاننامه قابل بررسی باشد.
قبل از اینکه بگوییم اهداف این تحقیق چیست، لازم است بگوییم که این تحقیق چه اهدافی را در نظر ندارد. در این تحقیق به فعالیتهای عملی نهادهای فرهنگی و تدابیر مدیران فرهنگی پرداخته نمیشود، همچنین نگاهی تاریخی و تطبیقی به سیاستهای فرهنگی ایران در طول دهههای گذشته از اهداف این تحقیق نیست. به همین ترتیب ارزیابی سیاستهای فرهنگی در این تحقیق از خلال مواردی مثل دستیابی اهداف، تامین منابع و تامین رضایت گروههای ذینفع صورت نمیگیرد. همچنین این تحقیق بر آن نیست که مسائل و مشکلات فرهنگی کشور را شناسایی کند و بر مبنای آن سیاستهای جدیدی را ارائه کند یا به ارائه رهنمودهایی برای تدوین سیاستهای فرهنگی نمیپردازد، هر چند این امر خود به تبع حاصل میآید.
به طور کلی دو هدف برای این تحقیق در نظر گرفته شده است:
به دست آوردن چارچوبی برای ارزیابی سیاستهای فرهنگی
به دست دادن توصیفی از سیاستهای فرهنگی ایران در حال حاضر
این تحقیق بر آن است که اولا با طرح مباحث نظری پیرامون مجادلاتی که بر سر تعریف فرهنگ به ویژه در ادبیات جامعهشناسی وجود دارد و تاثیر هر یک بر سیاستگذاری فرهنگی، و ثانیا بررسی ادبیات موضوع سیاستگذاری فرهنگی و ثالثا شناختن مناقشات واقعی موجود در شرایط کنونی جامعهی ایرانی که خود را در قالب جریانهای فرهنگی مختلف نشان میدهد و از خلال همه اینها به دست آوردن چهارچوب ارزیابی سیاستهای فرهنگی، به ارزیابی سیاستهای رسمی فرهنگی ایران بپردازد. شمای کلی این پایاننامه را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
1-4- پرسشهای تحقیق
پیش از اینکه به پرسشهای تحقیق بپردازیم، در مورد واژهی «ارزیابی» در عنوان این تحقیق، باید بگوییم که اصلیتری خصلت این تحقیق، اکتشافی بودن آن است؛ بنابراین ارزیابی سیاستهای فرهنگی بر مبنای یک نگاه پیشینی و با معیارهای از پیش تعیین شده نیست (مثلا اینکه چقدر سیاستهای فرهنگی ایران به دموکراسی فرهنگی توجه داشته است). بلکه خصلت اکتشافی تحقیق، از دل مطالعه گستردگی ادبیات این موضوع و نهایتا نظم و نسق بخشیدن به اصلیترین موضوعات مطرح پیرامون موضوع سیاستهای فرهنگی بر آمده است. این چنین تحقیقی میتواند خود مبنایی باشد برای ارزیابیهای آتی از سیاستهای فرهنگی به اساسا مبنا یا معیار ویژهای مثل دموکراسی فرهنگی.
سوالات این تحقیق در چهار بخش عبارتند از:
بخش اول – تعریف سیاستگذاری فرهنگی چیست و چه تعاریف مختلفی در این مورد وجود دارد؟ تاریخچه سیاستگذاری فرهنگی در ایران و جهان چیست؟ چه تعاریفی از فرهنگ موجود است؟ تاثیر هر کدام بر سیاستگذاری فرهنگی چیست؟ تعاریف متعدد و متفاوت از فرهنگ هر کدام به تاکید بر چه وجهی از فرهنگ تمایل دارند؟ ویژگی مشترک فرهنگ در این تعاریف چیست؟ مناقشات و دوگانگیهایی که پیرامون تعریف فرهنگ در ادبیات جامعهشناسی به وجود آمده است کدامند؟
است . خلق دانش و توسعه آن به عنوان عوامل کلیدی در دستیابی سازمان ها به مزیت رقابتی شناخته شده است . در واقع سطح دانش چگونه در شرکت مورد استفاده قرار می گیرد . و با چه سرعتی دانش در جهت ایجاد مزیت رقابتی افزایش می یایدداونپورت ،پورسانک ( 2000) . سازمان های مدرن در عصر دانش بر اساس دانش و به خاطر سپردن و عمل کردن آن و بهترین راهها در دسترس بودن دانش مورد بررسی قرار می گیرند . وسیع ترین رویکرد نسبت به مفهوم مدیریت دانش این است که از سه جز واحد تشکیل شده است :افراد فرایندها و تکنولوژی است مهم ترین استفاده مدیریت دانش کاربرد آن در تصمیم گیری ما می باشد . مفهوم مدیریت دانش ضرورت افزایش اطلاعات درزمان کوتاه را نشان می دهد که هر کس می تواند بهترین تصمیمات رادر مورد شرایط بازار ، محصولات ، خدمات و برنامه ریزی برای فعالیت های که برای موفقیت شرکت ها در رقابت یا هر عملیات دیگری که مهم است ارائه دهد ( ملکی پور ، 1391) .مطالعه در دهه های گذشته نشان داده که اهمیت مدیریت دانش در میان افراد دانشگاهی و مدیران به طور قابل توجهی افزایش یافته است . امروزه دانش به عنوان مبنای بنیادی برای رقابت و یک منبع مزیت سود تلقی شود . با این همه اقدامات اجرا شده حول محور پردازش دانش به تنهایی تضمین کننده مزیت راهبردی
نیست و مدیریت دانش باید از ابعاد مختلف مدیریت شود . سازمان از جنبه اجرایی باید تسلط کاملی بر مدیریت دانش داشته باشند . این امرزمانی اهمیت می یابد که آن ها به دنبال حفظ بقای خود در یک محیط رقابتی و همچنین توسعه باشند از این رو بسیاری از سازمان ها در صدد مدیریت فعالانه دانش و سرمایه فکری خود برآمدند . ( نیکلاس و سیردان ،[1]2011).
برای فرایند انتقال دانش درون سازمانی ، محققان پنج عنصر کلیدی بر اساس مطالعات شناسایی نمودند . منبع ، کانال، پیام ، هستن و گیرنده ، فراگیری دانش نه تنها مقداری ازدانش جریان یافته به زیر مجموعه ها را دربر می گیرد بلکه بهره برداری زیر مجموعه ها را نیز شامل می شود.چانگ جانگ و مای چوانگ ،[2]( 2011 ).
آلن و آلوارز[3] ( 1998 ) بکارگیری تکنولوژی مدیریت دانش از بی استفاده ماندن سرمایه عظیم دانش ، خبرگی ، مهارت ، ایده ها ، عقاید و بینش های نهفته پیشگیری می کند . برای این منظور رویکرد تازه ای از مدیریت توصیه شده است که آن را « مدیریت دانش » می نامند که به توزیع آزادانه دانش در سازمان ها پرداخته و سازمان سنتی و سلسله مراتبی را به نوعی در هم می شکند . مدیران دانش در همه سازمان ها ، اثر بخش هستند و باعث تحرک و نوآوری و شکوفایی استعدادها و خلاقیت می شدند به طور کلی هدف از تشکیل دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ، انجام تحقیق و پژوهش و تولید دانش ، انتقال و ارائه آموزشهای مورد نیاز جهت تربیت انسانی متخصص و ارائه خدمات علمی ، تخصصی و مشاوره ای به جوامع است . مدیریت دانش به مثابه یک روح در جسم این مجموعه فیزیکی عمل می کند . این مجموعه را می توان منحصر به فرد نامید .
[1] .nicolas & cerdan
[2].Chang jang
در ادامه مطلب می توانید صفحات ابتدایی این پایان نامه را بخوانید
و در صورت نیاز به متن کامل آن می توانید از لینک پرداخت و دانلود آنی برای خرید این پایان نامه اقدام نمائید.
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران جنوب
دانشکده تحصیلات تکمیلی
سمیناربرای دریافت درجه کارشناسی ارشد
مهندسی مکانیک – طراحی کاربردی
عنوان :
بررسی ساختار های ساندویچی لانه زنبوری
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده :
پانل های ساندویچی دسته ای از مواد مرکب هستند که به خاطر سبکی وزن ،
سختی خمشی بالا و خواص مقاوم در برابر خستگی بیش از 40 سال در صنعت
هوا و فضا کاربری داشته و از چندی پیش به عنوان سازه های مقاوم در ساختمان ها به کار گرفته شده اند . با این حال از آنجا که این سازه ها از پوسته های نازک تشکیل شده اند
در مقابل در ساختمان ها بکار گرفته اند . با این حال از آنجا که این سازه ها از پوسته های نازک تشکیل شده اند در مقابل تنش های فشاری به صورت موضعی یا کلی دچار کمانش گشته و یا از هسته جدا می