یافتههای تحقیق نشان میدهد که در سیاستهای فرهنگی ایران تعریف وسیعی از فرهنگ مورد نظر است و بیشتر حجم سیاستهای فرهنگی ایران را ارزشگذاری و هدفگذاری تشکیل داده است نه سیاست به معنای واقعی کلمه. سیاستهای فرهنگی ایران کاملا دولتی است و حدود و ثغور دخالتهای دولت در آن مبهم است. سیاستهای فرهنگی از جهت هنجاری بودن و شریعتگرایانه بودن سویافته است و به علاوه اینکه نیندیشیدههای فراوانی دارد. همچنین در متن سیاستهای فرهنگی تناقضاتی در سرمشقهای مورد استفاده دیده میشود.
کلیدواژهها: فرهنگ، سیاست فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی، برنامهریزی فرهنگی، جریانشناسی فرهنگی، جریانهای فرهنگی، قانون اساسی، برنامه پنجم توسعه، سند سیاستهای فرهنگی
فهرست مطالب
مقدمه.. 6
1- کلیات.. 8
1-1- طرح مسئله.. 9
1-2- ضرورت تحقیق.. 9
1-3- تحدید موضوع و اهداف تحقیق.. 10
1-4- پرسشهای تحقیق.. 12
1-5- روشهای تحقیق.. 13
1-5-1- روش اسنادی.. 13
1-5-2- روش تحلیل محتوی.. 13
1-5-3- جامعهی آماری سیاستهای فرهنگی.. 13
2- فرهنگ و سیاستگذاری فرهنگی.. 14
2-1- مقدمه.. 15
2-2- مفاهیم سیاستِ فرهنگ، سیاست فرهنگی، و سیاستگذاری فرهنگی.. 16
2-3- تمایز برنامهریزی فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی.. 17
2-4- سابقه سیاستگذاری فرهنگی در جهان.. 18
2-5- سابقه سیاستگذاری فرهنگی در ایران.. 19
2-6- تاثیر تعریف فرهنگ بر سیاستگذاری.. 20
2-7- سه تعریف از فرهنگ.. 22
2-7-1- تعریف هنجاری.. 24
2-7-2- تعریف توصیفی.. 25
2-7-3- تعریف اسنادی.. 26
2-8- ویژگیهای فرهنگ.. 27
2-8-1- فرهنگ در مقابل طبیعت.. 28
2-8-2- فرهنگ، امری جمعی و مشترک.. 29
2-8-3- فرهنگ، امری نمادین.. 30
2-9- فرهنگ و جامعه.. 31
2-9-1- فرهنگ به مثابه یک ساختار.. 32
2-9-2- امر فرهنگی و امر اجتماعی.. 32
2-9-3- فرهنگ در مقابل سیاست و اقتصاد.. 33
2-9-4- اهمیت فرهنگ.. 33
2-9-5- دوگانگیهای فرهنگ.. 34
2-10- امکان سیاستگذاری برای فرهنگ.. 35
2-10-1- فرهنگ و سیاستگذاری.. 35
2-10-2- جامعه و سیاستگذاری فرهنگی.. 36
2-10-3- دولت و سیاستگذاری فرهنگی.. 37
3- چهارچوب مفهومی سیاست فرهنگی.. 39
3-1- مقدمه.. 40
3-2- ویژگیهای اجتماعی فرهنگ.. 40
3-2-1- فرهنگ عامل وحدت.. 40
3-2-2- اجتماعی شدن و بازتولید فرهنگی.. 41
3-2-3- فرهنگ عامل تمایز.. 42
3-2-4- هژمونی.. 42
3-2-5- ضد هژمونی.. 43
3-2-6- کالایی شدن فرهنگ.. 44
3-2-7- تغییر فرهنگی.. 45
3-2-8- فرهنگپذیری.. 45
3-3- فرهنگ و هویت.. 46
3-3-1- فرهنگ، ابزار رفع نیاز.. 46
3-3-2- فرهنگ، عامل ایجاد هویت.. 46
3-3-3- پویایی هویت.. 47
3-3-4- فرهنگ و شخصیت.. 48
3-4- نیاز به سیاستگذاری برای فرهنگ.. 48
3-4-1- میراث فرهنگی، هنرهای زیبا و صنایع دستی.. 48
3-4-2- حقوق فرهنگی.. 49
3-4-3- ایجاد هویت ملی.. 50
3-4-4- جهانی شدن و مقاومت فرهنگی.. 51
3-4-5- فهم توسعه در معنای وسیع آن.. 52
3-4-6- تنوع فرهنگی و دموکراسی فرهنگی.. 53
3-4-7- مقابله با تبعات تمدن جدید و دموکراتیزه فرهنگی.. 55
3-5- سرمشقهای سیاست فرهنگی.. 56
3-5-1- دو سرمشق موجود در سیاستگذاری فرهنگی در ایران.. 58
3-6- مراحل سیاستگذاری فرهنگی.. 60
3-7- اجزای سیاست فرهنگی.. 61
4- جریانهای فرهنگی ایران.. 64
4-1- مقدمه.. 65
4-2- سنخشناسی جریانهای فرهنگی.. 65
4-3- شرح جریانهای فرهنگی.. 69
4-3-1- اسلامگرایی.. 69
4-3-2- نوگرایی دینی (روشنفکری دینی).. 77
4-3-3- نوگرایی سکولار.. 83
4-3-4- میانهروی سیاسی و اصلاحطلبی.. 87
4-3-5- اسلام سنتی.. 92
4-3-6- تکنوکراسی.. 94
4-3-7- مقایسه بین جریانهای فرهنگی.. 94
5- تحلیل محتوای سیاستهای فرهنگی.. 97
5-1- مقدمه.. 98
5-2- روش تحلیل محتوا.. 98
5-2-1- ترکیب روش کمی و کیفی.. 99
5-3- طرح تحقیق.. 99
5-3-1- اهداف جزئی و متغیرهای تحقیق.. 100
5-3-2- واحد تحلیل.. 103
5-4- اجرای کدگذاری.. 103
5-4-1- قانون اساسی.. 104
5-4-2- سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.. 105
5-4-3- برنامه پنجم توسعه.. 106
5-5- جمعبندی کدگذاریها.. 107
5-6- تفسیر بیشتر یافتهها.. 110
5-7- اعتبار.. 113
5-8- پایایی.. 113
6- بحث و نتیجهگیری.. 116
6-1- مقدمه.. 117
6-2- مروری بر سه متن سیاست فرهنگی ایران.. 117
6-3- مروری انتقادی بر سیاستهای فرهنگی ایران.. 119
6-3-1- مناقشه جریانهای فرهنگی بر سر سیاستهای فرهنگی.. 121
6-3-2- جمعبندی نهایی.. 122
6-4- تحقیق موجود، مشکلات و آیندهنگری.. 124
منابع.. 126
پیوستها.. 129
پیوست 1: قانون اساسی (اصول مربوط به فرهنگ).. 129
پیوست 2: سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.. 131
پیوست 3: قانون برنامه پنجم توسعه (فصل فرهنگ ایرانی- اسلامی).. 141
پیوست 4: کدگذاری سند سیاست فرهنگی.. 145
مقدمه
فرهنگ فصل مشخصهی انسانهاست، انسان بودن مساوی است با فرهنگ داشتن و فرهنگ شامل همه فعالیتها و دستاوردها و معارف مادی و معنوی انسانی میباشد که البته خود میتواند به عاملی برای تمایز میان انسانها تبدیل شود. فرهنگ اکتسابی و ساختهشدنی است، عامل هویت و انسجام انسانی است، پویا و متغیر است. فرهنگ از یک سو نظام معانی و نمادین، ارزشها و باورها را شامل میشود و از سوی دیگر رفتارها و ابزارهای زندگی اجتماعی انسانها را در بر میگیرد.
رویکردی به فرهنگ که آن را در حفظ منافع ملی، توسعه و پیشرفت، هویتبخشی و حفظ انسجام نظام سیاسی و پر کردن خلاءهای انسانی مهم میداند و به طور کلی فرهنگ را موثر در تعین بخشیدن سایر جنبههای زندگی انسانی تلقی میکند راه را برای طرح و اجرای سیاستگذاری و برنامهریزی برای فرهنگ باز میکند.
در کشور ما هم همهی مباحث از اقتصاد گرفته یا سیاست، جلوه و رنگ و رویی از فرهنگ دارد. بحثهای پیرامون فرهنگ در کشور ما همواره در مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی مورد توجه صاحبنظران بوده است و ریشهی اصلی بسیاری از مسائل، در عدم وجود فرهنگ متناسب معرفی شده است. در بحثهای مربوط به توسعه، غالبا اینگونه عنوان میشود که توسعه واقعی بدون توجه به ابعاد فرهنگ و هویت فرهنگی ملتها تحقق نخواهد یافت. تاکید بر هویت فرهنگی، اقدامی است در جهت رسیدن به استقلال واقعی.
سیاستگذاری فرهنگی میتواند به صورت عام از جانب همهی نهادها، گروهها و افراد درگیر در نظم اجتماعی باشد و یا به صورت خاص و متمرکز از جانب دولت انجام گیرد. هر چند هدف دولت از سیاستگذاری فرهنگی، میتواند حفظ آزادیهای مشروع فردی و کمک به کثرتگرایی فرهنگی باشد نه لزوما تمرکزگرایی و تثبیت قدرت مرکزی دولت.
سیاستهای فرهنگی را میتوان از ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار داد. پی بردن به روابط قدرت و بازنماییها و مشروعسازیهایی که در پس اعمال سیاستهای فرهنگی قابل شناسایی است، میتواند مطالعهای جذاب و مفید باشد. همچنین تعیین محقق شدن یا نشدن اهداف و تشخیص پیامدهای غیرنیتمند اعمال سیاستهای فرهنگی نیز اهمیت جامعهشناختی زیادی خواهد داشت. نگاه تطبیقی و تاریخی به سیاستهای فرهنگی، روش دیگری است که به تعمیق شناخت ما از سیاستهای فرهنگی کمک خواهد کرد.
در این رساله سعی شده است که بررسی سیاستهای فرهنگی از حیث موضوع و روش به حد کافی تحدید شود تا برای تدوین یک پایاننامه کارشناسی ارشد مناسب باشد. به این ترتیب موضوع سیاستهای فرهنگی محدود شده به سیاستهای فرهنگی که در حال حاضر در حال اعمال است و به صورت مصوب و مکتوب در قالب اهداف و سیاستها در آمده است. همچنین از نظر روششناسی، روش تحلیل محتوا برای این منظور انتخاب شده است.
بدیهی است که محدودیت موضوع و روش، خود بر نتایج و یافتههای تحقیق تاثیر میگذارد. این تاثیر میتوان روی دقت، عینیت، جذابیت، و کاربرد یافتهها خود را نشان دهد. انتخاب هر روشی برای مطالعه، دستاوردها و تاوانهای خاص خود را دارد، چیزی میدهد و چیزی میگیرد.
این پایاننامه در شش فصل تنظیم شده است. فصل اول به کلیات تحقیق میپردازد و در آن طرح مسئله، اهمیت تحقیق، اهداف و سوالات و روش تحقیق تصریح میشود.
در فصل دوم ضمن تعریف سیاستگذاری فرهنگی و پرداختن به سابقهی آن در ایران و جهان به تاثیر تعریف فرهنگ در سیاستگذاری و در ادامه به تعاریف فرهنگ و تعابیر متفاوتی که از آن میشود، و ویژگیهای فرهنگ و دوگانگیهایی که در کاربرد و تعریف این مفهوم وجود پرداخته میشود.
در فصل سوم مروری بر ادبیات موضوع سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگ به تفکیک مباحث خواهیم داشت. این تفکیک موضوعی در مرور ادبیات کمک خواهد کرد که به تدوین چارچوب ارزیابی سیاستهای فرهنگ بپردازیم.
در فصل چهارم مروری کلی بر جریانهای فرهنگی حال حاضر جامعهی ایرانی میشود و سعی میشود چهرههای برجسته هر جریان و مطبوعات ویژه هر کدام بررسی شود. همچنین مقولههای مورد مناقشه هر جریان اعم از نوع تعریف فرهنگ و دین و جامعه و نحوه سیاستگذاری فرهنگی و نحوه دخالت دولت در فرهنگ مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
در فصل پنجم، بر مبنای یافتههای فصول قبل، مقولهها و شاخصهای لازم برای تحلیل محتوای سیاستهای فرهنگی بدست میآید و در نهایت سیاستهای فرهنگی کنونی ایران (آنچنان که در جامعه آماری سیاستهای فرهنگی عنوان شده است) ارزیابی و تحلیل میشود و یافتههای تحقیق ذکر میشود.
در فصل ششم، به بحثی انتقادی پیرامون سیاستهای فرهنگی ایران پرداخته میشود و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی داده میشود.
جا دارد در اینجا از استادم، جناب دکتر آزادارمکی تشکر کنم که انجام این تحقیق بدون راهنمایی ایشان ممکن نبود و همینطور از جناب دکتر اباذری ممنونم که نهایت همکاری را با بنده انجام دادند. از خانوادهام که محیط مناسبی فراهم کردند و از دوستانم، به خصوص محسن غلامی و سینا چگینی و حسین تاجیک سپاسگزارم که در مدت نگارش و ارائه این پایاننامه توانستم از کمکهایشان استفاده کنم.
فصل اول
1- کلیات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدف از این فصل، طرح کلیات تحقیق و چارچوبی است که در آن مسئله تعریف شده و به آن پرداخته میشود. در این فصل به مسائلی همچون طرح مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، پرسشهای تحقیق، روش تحقیق و جامعه آماری اشاره میشود.
1-1- طرح مسئله
برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی در ایران چندان سابقه طولانی ندارد و به سال 1347 شمسی برمیگردد. در این سال اولین متن سیاست فرهنگی ایران توسط شورای عالی فرهنگ و هنر تدوین و تهیه شد. اولین برنامهریزی فرهنگی ایران پس از انقلاب، تحت عنوان «سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» در سال 1371 شمسی تهیه و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. همچنین در قانون اساسی و برنامههای توسعه پنجساله بخشی تحت عنوان فرهنگ وجود دارد. نهادهای مختلف فرهنگی نیز در دولت هستند که در عرصه سیاستگذاری فرهنگی فعال هستند.
سیاستگذاری فرهنگی، در معنای خاص خود (که در این رساله مورد نظر ماست) تلاشی از جانب دولت برای تغییرات لازم در محتوای فرهنگ به قصد رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. سیاستگذاری فرهنگی، ابعاد مختلف فرهنگ از جمله نمادها، اندیشهها، ارزشها و هنجارها را هدف میگیرد و زمینهساز برنامهریزی و مدیریت فرهنگ در سطوح مختلف جامعه میشود.
اما از آنجایی که فرهنگ اساسا امری فراگیر است، سیاستهای فرهنگی تنها محدود به دولت نمیشود. سیاستهای فرهنگی در معنای عام خود، در دل بازار، روابط اجتماعی و جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی و مردمی جاریست. بنابراین قلمرو سیاستهای فرهنگی بسیار وسیع است. امور مختلفی از قبیل ترویج برخی از فرهنگها و نفی برخی دیگر، نمایش برخی نمادها و پنهان نگهداشتن برخی دیگر، مشروعیت بخشیدن به هنجارهای مشخص، مبنا قرار دادن ارزشهای خاص، راه دادن به بعضی عناصر خاص فرهنگی و سد کردن بعضی دیگر و ایجاد حس هویت و شکل دادن به رفتارهای اجتماعی و غیره همه در چارچوب سیاستهای فرهنگی قرار میگیرد.
به منظور تعیین دقیق قلمرو اعمال سیاستهای فرهنگی و همچنین مشخص کردن کارکردها و اهداف و نهادهای مسئول در اجرای سیاستهای فرهنگی، سیاستهای فرهنگی از جانب دولت شکلی مکتوب و مصوب و رسمی به خود میگیرد تا قابل ارجاع و پیگیری باشد. موضوع این تحقیق، همین سیاستهای فرهنگی رسمی دولت است که به شکل مکتوب و مصوب قابل ملاحظه و بررسی است.
ارزیابی این دسته از سیاستهای فرهنگی فرصت مناسبی است که به ارزشها و مبانی موجود در سیاستهای فرهنگی کشور دست پیدا کنیم و اهدافی که به آنها اشاره شده است را بازشناسیم. همچنین این بررسی میتواند ما را با شناختی که در عرصه سیاستگذاری فرهنگی از جامعه و انسانها وجود دارد آشنا کند. بررسی سیاستهای مکتوب میتواند مقدمهای باشد تا بر اساس آن به ابعاد دیگر سیاستهای فرهنگی که کمتر پیدا هستند و یا کمتر به صورت رسمی به آنها اشاره میشود بپردازیم.
1-2- ضرورت تحقیق
فرهنگ موضوع بسیاری از گزارشات و مقالات و کتابها و همایشهاست. بسیاری از سیاستگذاریها و مصوبات و قوانین کشور مربوط به فرهنگ است. کارکردهای فرهنگ از جمله انسجامبخشی، قالبریزی شخصیت، سازگاری با محیط و هویتبخشی باعث شده است که بسیاری کشورها برنامههایی برای مدیریت فرهنگ داشته باشند، هر چند تعریف، دامنه و گسترهی فعالیتهای فرهنگی با هم متفاوت هستند. در چند سال اخیر بحث مهندسی فرهنگ در ایران مطرح است که بر ضرورت بازنگری و بازسازماندهی برنامهها و فعالیتها در عرصه فرهنگ تاکید میکند. بنابراین سیاستگذاری فرهنگی در ایران به صورت یک ضرورت شناخته شده است.
در همین راستا نیاز به تحقیقات متنوعی است که از ابعاد مختلف به بررسی سیاستهای فرهنگی بپردازد. لازم است که به اهداف و سیاستهای رسمی که از طرف مسئولین و نهادهای سیاستگذار فرهنگی ابلاغ میشود پرداخته شود و بررسی شود که عواملی که این سیاستها را شکل داده چه بوده است. همچنین سیاستهای غیررسمی و غیرمستقیم که از خلال عملکرد مدیران و سازمانهای فرهنگی قابل شناسایی است و لزوما در هیچ سند رسمی مکتوب نمیشود باید مورد مطالعه قرار گیرد. همینطور باید تاثیر سیاستهای فرهنگی بر روی جامعه و نتایج پیشبینی نشده آن و به علاوه تحقق اهداف کمی و کیفی سیاستها بررسی شود. امر دیگری که به شفاف کردن سیاستهای فرهنگی کمک میکند نگاه تطبیقی و تاریخی به مقوله سیاستگذاری فرهنگی است که تاثیر رقابتهای سیاسی و مناسبات قدرت، منافع حاکمان و طبقات بالای جامعه، دغدغههای غیرفرهنگی، شرایط جهانی و مناسبات بینالمللی را بر سیاستهای فرهنگی آشکار میکند.
تحقیق پیش رو، بر آن است که با مفهومبندی و شاخصگذاری دقیق به ارزیابی سیاستهای رسمی فرهنگی کشور بپردازد. توصیفی که از سیاستهای فرهنگی با این روش بدست میآید دقیق و قابل ملاحظه خواهد بود و همچنین از دل آن سنخشناییها و چهارچوبی در میآید که میتواند برای تحقیقات آتی در این زمینه مفید واقع شود. ضرورت این تحقیق مخصوصا از آنجا بر میخیزد که تا کنون تحقیقی که با مقولهبندی و شاخصگذاری دقیق به بررسی سیاستهای فرهنگی کشور پرداخته باشد وجود نداشته است. معمولا نوشتههایی که در این زمینه موجود است بدون روششناسی دقیق و صرفا حاصل تجربه یا نگاه انتقادی نویسندگان و با توجه به شرایط روز بوده است. از سوی دیگر متون مختلفی وجود دارد که صرفا به بحث نظری پیرامون سیاست فرهنگی پرداخته است و جای خالی یک کار تجربی در این میان کاملا به چشم میخورد.
1-3- تحدید موضوع و اهداف تحقیق
موضوع این تحقیق محدود به سیاستهای فرهنگی دولتی است که به صورت مکتوب و مصوب در دسترس است و در حال حاضر در حال اجراست. در مورد قید «کنونی» که در عنوان تحقیق آمده است، ذکر این نکته ضروری است که آوردن این قید ناظر به سیاستها و متون سیاستگذاری است که در حال حاضر منشاء برنامهریزی و قانونگذاری و مدیریت در عرصه فرهنگ است و منسوخ نشده است. در واقع از یک سو، هدف آن بوده که به سیاستها پرداخته شود (و وارد جزئیات برنامههای و قوانین در حوزهی فرهنگ نشویم) و از سوی دیگر خود را محدود به دورهی اخیر سیاستهای فرهنگی کنیم. سال 1389 و برنامهی توسعهای که توسط دولت وقت و مجلس وقت تصویب شده است، به علاوهی قانون اساسی و سند سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که اصلیتری رویکردهای نظام جمهوری اسلامی ایران را در عرصهی فرهنگ نشان دادهاند.
ناگفته پیداست که ارزیابی سیاستهای فرهنگی دولت، جدای از مکتوبات و مصوبات، نیاز به پیگیری و دقتنظر در برنامهها، مدیریتها، سخنرانیها، و اعمال و برخوردهای خاص نهادها و سازمانهای مختلف دولت دارد. اما بنای این تحقیق آن است که به حد کافی موضوع خود را محدود و مشخص کند که در قالب یک پایاننامه قابل بررسی باشد.
قبل از اینکه بگوییم اهداف این تحقیق چیست، لازم است بگوییم که این تحقیق چه اهدافی را در نظر ندارد. در این تحقیق به فعالیتهای عملی نهادهای فرهنگی و تدابیر مدیران فرهنگی پرداخته نمیشود، همچنین نگاهی تاریخی و تطبیقی به سیاستهای فرهنگی ایران در طول دهههای گذشته از اهداف این تحقیق نیست. به همین ترتیب ارزیابی سیاستهای فرهنگی در این تحقیق از خلال مواردی مثل دستیابی اهداف، تامین منابع و تامین رضایت گروههای ذینفع صورت نمیگیرد. همچنین این تحقیق بر آن نیست که مسائل و مشکلات فرهنگی کشور را شناسایی کند و بر مبنای آن سیاستهای جدیدی را ارائه کند یا به ارائه رهنمودهایی برای تدوین سیاستهای فرهنگی نمیپردازد، هر چند این امر خود به تبع حاصل میآید.
به طور کلی دو هدف برای این تحقیق در نظر گرفته شده است:
به دست آوردن چارچوبی برای ارزیابی سیاستهای فرهنگی
به دست دادن توصیفی از سیاستهای فرهنگی ایران در حال حاضر
این تحقیق بر آن است که اولا با طرح مباحث نظری پیرامون مجادلاتی که بر سر تعریف فرهنگ به ویژه در ادبیات جامعهشناسی وجود دارد و تاثیر هر یک بر سیاستگذاری فرهنگی، و ثانیا بررسی ادبیات موضوع سیاستگذاری فرهنگی و ثالثا شناختن مناقشات واقعی موجود در شرایط کنونی جامعهی ایرانی که خود را در قالب جریانهای فرهنگی مختلف نشان میدهد و از خلال همه اینها به دست آوردن چهارچوب ارزیابی سیاستهای فرهنگی، به ارزیابی سیاستهای رسمی فرهنگی ایران بپردازد. شمای کلی این پایاننامه را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
1-4- پرسشهای تحقیق
پیش از اینکه به پرسشهای تحقیق بپردازیم، در مورد واژهی «ارزیابی» در عنوان این تحقیق، باید بگوییم که اصلیتری خصلت این تحقیق، اکتشافی بودن آن است؛ بنابراین ارزیابی سیاستهای فرهنگی بر مبنای یک نگاه پیشینی و با معیارهای از پیش تعیین شده نیست (مثلا اینکه چقدر سیاستهای فرهنگی ایران به دموکراسی فرهنگی توجه داشته است). بلکه خصلت اکتشافی تحقیق، از دل مطالعه گستردگی ادبیات این موضوع و نهایتا نظم و نسق بخشیدن به اصلیترین موضوعات مطرح پیرامون موضوع سیاستهای فرهنگی بر آمده است. این چنین تحقیقی میتواند خود مبنایی باشد برای ارزیابیهای آتی از سیاستهای فرهنگی به اساسا مبنا یا معیار ویژهای مثل دموکراسی فرهنگی.
سوالات این تحقیق در چهار بخش عبارتند از:
بخش اول – تعریف سیاستگذاری فرهنگی چیست و چه تعاریف مختلفی در این مورد وجود دارد؟ تاریخچه سیاستگذاری فرهنگی در ایران و جهان چیست؟ چه تعاریفی از فرهنگ موجود است؟ تاثیر هر کدام بر سیاستگذاری فرهنگی چیست؟ تعاریف متعدد و متفاوت از فرهنگ هر کدام به تاکید بر چه وجهی از فرهنگ تمایل دارند؟ ویژگی مشترک فرهنگ در این تعاریف چیست؟ مناقشات و دوگانگیهایی که پیرامون تعریف فرهنگ در ادبیات جامعهشناسی به وجود آمده است کدامند؟