مزایای چاهک متحرک
یکی مزایای کاربردی چاهک متحرک، مراقبت از میدان جنگ است، جایی که گرههای حسگر برای کنترل حرکت وسایل دشمن یا لشکریان مستقر میشوند. یک چاهک سیال متصل به یک وسیله هوایی بدون سرنشین میتواند بر روی منطقه تحت کنترل پرواز کند تا به طور منظم اطلاعات جمع آوری شده را دریافت نماید. به منظور اجتناب از دیده شدن یا شناسایی توسط نیروهای دشمن، چاهک سیال باید تنها در چند موقعیت امن در حوزه زمان عملکرد محدود عمل نماید. مثال دیگر، کنترل بر زیستگاه است، جایی که روبات سیال در جهت جمع آوری اطلاعات از گرههای حسگر در طبیعت استفاده میشود. اگر بیشتر منطقه زیستگاه توسط ربات قابل دسترسی نباشد یا اگر برای به حداقل رساندن آشوب و اغتشاش گونه های حیوانی مورد نظر مطلوب باشد، این ربات سیال مسیرهای از پیش تعیین شده ای را دنبال خواهد کرد و توسط یک سری از مکان های از پیش تعیین شده به طور منظم برای جمع آوری دادهها متوقف خواهد شد.
با توجه به این که در این روش مشکل از بین رفتن گرههای اطراف چاهک بر طرف میگردد روش چاهک متحرک از طول عمر بالاتری برخوردار است
با توجه به این که در روش چاهک متحرک تعداد گام های طی شده بسته های اطلاعاتی به نسبت حالت چاهک ثابت کنتر می باشد این روش باعث جمعاوری انرژی با قیمت پایینتری خواهد بود .
۲-۲-۲ عیب استفاده از چاهک متحرک
اما عیب استفاده از یک چاهک سیال این است که تعویق و تاخیر در جمع آوری دادهها وجود دارد. این مسئله به علت این است که یک چاهک سیال زمان بیشتری را برای حرکت در طول شبکه به منظور جمع آوری دادهها صرف میکند و در نتیجه امکان دارد در موقع ارسال بسته، چاهک در منطقه ارسال بسته نباشد. بنابراین این شیوه به صورت عادی برای کاربردهایی که حساس به تاخیر هستند مناسب نیست.
۲-۲-۳ انواع حرکت چاهک متحرک
در مقالات مختلف به سه نوع حرکت برای چاهک اشاره شده است در ادامه به معرفی این سه نوع حرکت خواهیم پرداخت.
۲-۲-۳-۱ جابجایی تصادفی
در این حالت چاهک یک مسیر تصادفی را در بین سنسورها اعمال می کند که یکی از مهم ترین روشهای جمع آوری داده است. معمولا چاهک از روش Pull برای جمع آوری داده از سنسورها استفاده میکند. در روش Pull یک گره اطلاعاتش را زمانی به چاهک میفرستد که فقط چاهک برای آن درخواست داده باشد، در حالیکه در روش Push یک گره به صورت مرتبط اطلاعاتش را به چاهک میفرستد. در [۱۱]،چاهک متحرک برای کاهش Emax و Ebar استفاده شده است و با چاهک ثابت مقایسه شده است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت تک گام باعث بیشترین کاهش مصرف انرژی میشود. به این دلیل که داده در حسگرهای دیگری بار نمیشود. با این حال، می تواند کمترین کارایی را نیز داشته باشد ، زیرا که با وجود حالت متحرک تصادفی ،چاهک امکان این که به تمام گرهها دسترسی داشته باشد را ندارد و زمان زیادی برای انجام آن گرفته می شود. اگر مدت زمان مورد نیاز برای کامل کردن پوشش قلمرو پایین تر آید، چاهک می تواند برای جمع آوری دادهها از همه گرههایی که دارای گامهای بزرگتر از یک هستند نیز برنامه ریزی گردد و این مورد سبب افزایش بار در گرههای حسگر میشود و بنابراینEmax و Ebar در حالت تک گام افزایش می یابد. به وضوح یک سازگاری مهم بین زمان های پوشش WSN و اتلاف انرژی وجود دارد. زمان پوشش می تواند بیشتر کاهش یابد، اگر سنسورهای متحرک بیشتری در قلمرو سنسور با یک روش کارا حرکت کنند.در استفاده از چندین چاهک متحرک ،روشی مطرح شده است که در آن هر چاهک یک اثر روی مسیر درحال جابجا شدن به جا می گذارد. هنگامی که بقیه چاهکها با این اثر مواجه می شوند آنها جهت حرکتشان را تغییر میدهند که باعث بهبود پوشش قلمرو حسگر گردند. با این حال تلاش هایی در جهت هماهنگی بیشتر برای این استراتژیها نیازمند است که باعث سربار و انرژی اضافی میگردد. اگر انرژی اضافی توسط چاهک فعال نگردد اما یک استراتژی Push را دنبال کند سربار اصلی دیگر در مورد حالت جابه جایی چاهک به صورت تصادفی به خاطر مشکل در ردیابی موقعیت فعلی چاهک در تطابق با مسیرهای مسیریابی شده در چاهک به حالتهای چند گامه رخ میدهد که به سمت اتلاف انرژی بیشتر هدایت میشود. برای اینکه این موضوع را حل کنند، آنها پیشنهاد میدهند با بهره گرفتن از ویژگی های استراق سمع شبکههای حسگر ،به ردیابی موقعیت چاهک که به صورت تصادفی در حالت حرکت است ، بپردازند . آنها پیشنهاد میدهند که چاهک متحرک یک پیغام دیدبانی شامل موقعیتش را انتقال دهد، هرگاه یک گره همسایه چاهک، این پیام را میگیرد، آن گره ،مکان چاهک را متعاقبا به خاطر انتقال بستهها به روز کند. هر گره که بستهها را از گرههای همسایگی چاهک استراق سمع میکند مختصات مکانی چاهک را نیز به روز میکند بنابراین همه گرهها مختصات مکانی چاهک را برای مسیریابی جغرافیایی به روزرسانی میکنند. در[۱۲] پیشنهاد دادند تا چندین گره میانی بین یک گره منبع و چاهک انتخاب شود.که عامل نامیده می شوند، عاملها بخصوص، نزدیکرین عامل به چاهک ،مسئول ردیابی مکان چاهک متحرک می باشند. بنابراین کاهش هزینه به روز رسانی مسیر که نتیجه آن کاهش سربار پیگیری مکان چاهک که دارای حرکت تصادفی می باشد برطرف می گردد.. اما این روشها با وجود این بهینگی از سربار زیادی در مسیریابی برخوردارند.
شبکههای موبایل ثابت
در روش فوق چاهک از قبل برنامه ریزی میشود که در یک مسیر به صورت چرخشی Round-Robin حرکت کند. در این حالت حرکت از قبل تعیین شده و تاثیری در بهبود رفتار آن در شبکه وجود ندارد. تضمین پوششدهی سنسورها برای مسیریابی، بستگی به یک استراتژی از قبل ضبط شده دارد. تنها مزیت آن قابلیت پیش بینی آینده توسط گرههای شبکه و مکان آن در مقابل شبکه است. فرض شده است که نرخ همه داده های حسگر یکسان باشد و اتلاف انرژی که به علت نرخ داده های متفاوت بر روی سنسورها می تواند وجود داشته باشد ،بوسیله بخش بندی گرهها در گروهها یا سرخوشهها بالانس شود. بطوری که هر گروه به طور تقریبی داده های برابر داشته باشند. یک رهیافت توسط[۸] ارائه شده است که گرهها را بعنوان مجموعه ای از خوشهها در نظر میگیرد که در ناحیه حسگر مستقر گشته اند. هر گره با یکی از خوشهها پیوند خورده است. میزان پیوند براساس این که چه میزان زمان برای هر کدام از زیرخوشهها صرف میکند استوار است. اگر یک خوشه، یک چاهک متحرک را در مجاورتش برای مدت زمان طولانی داشته باشد بنابراین گرههای حسگر بیشتری در پیوند با آن قرار داشته، که باعث بهبود خروجی ناحیه سنسوری میشود.در [۱۳] Chen طرح جلوگیری از اختلال را پیشنهاد کرده است که بر اساس این عقیده میباشد که در هر بازه زمانی،گرههای مورد نظر اطلاعاتی را در مورد وضعیت بافر گره مادر خود دریافت میکند ؛ بنابراین، در صورت اختلال گره مورد نظر ،دادهها کم نمی شود و به گره مادر دیگری ارسال میکند.
۲-۲-۳-۳ جابجایی کنترل موبایلیتی
به طرح هایی که جابجایی چاهک تحت کنترل قرار گرفته یا براساس یک پارامتر مورد نظر مانند میزان انرژی باقیمانده گره یا یک تابع شیء گرا از پیش تعیین شده یا رویدادهای قابل مشاهده از پیش تعیین شده تحت هدایت قرار گرفته است اشاره دارد. در [۱۴] نویسندگان یک رهیافت مبتنی بر چاهک متحرک ارائه دادند که چاهک تلاش میکند از گرههایی که دارای انرژی باقیمانده کم تری هستند دور بماند و در مجاورت گرههایی باشد که دارای انرژی بالاتری می باشدقرار گیرند. این موضوع به متعادل کردن انرژی گرهها کمک میکند و بنابراین Emax را کاهش می دهد.
ایده استفاده از جابجایی کنترل شده برای کاهش Emax توسط[۱۵] بحث شده است. برای اینکه جابجاییهای چاهک را تعیین کنیم توسط یک مدل برنامه ریزی خطی صحیح ترکیبی (MILP) برای ماکزیمم کردن زمان های اقامت موقتی در مکان هایی که چاهک می تواند دیده شوند به شرط اینکه به قیدهای میزان اتلاف انرژی و سایر پارامترها محدود گردد، استفاده شده است. یک راه حل غیرخطی آفلاین این مدل تحلیلی آن است که حرکت چاهک به صورت هیوریستیک کنترل شود . مثل راه حل ارائه شده در[۱۵] که یک هیوریستیک حریصانه برمبنای ماکزیمم انرژی باقیمانده چاهک ارائه شده است .در این روش چاهک به مکان هایی که ماکزیمم انرژی گره باقیمانده است جابجا میشود. با این حال ارتباطات مورد نیاز برای بازیابی انرژی های باقیمانده به گره بعنوان سربار اضافه می گردد که به طور عمومی تر در یک فریم ورک برای محاسبات real time بلادرنگ حرکت چاهک متحرک براساس یک تابع objective هدف پیشنهاد داده شده است. معیارهای گوناگونی برای تعریف ترافیک و فاصله متوسط بین گرهها تا چاهک استفاده شده است. آنها پیشنهاد دادند که ، هرگاه که تنازل و افت در تابع هدف مشاهده شد چاهک به یک مکان جدید حرکت کند،در [۱۶] پیشنهاد دادند که ، طول عمر یک WSN را با بهره گرفتن از چندین چاهک متحرک بهبود بخشند ،آنها یک الگوریتم هیوریستیک ارائه کردند که منحنی مسیر به همراه زمان اقامت موقتی برای هر چاهک متحرک را محاسبه میکند. به طوری که طول عمر شبکه ماکزیمم گردد. در شبکه های رویدادگرا، استراتژی های متحرک انطباقی می تواند استفاده شود که چاهک مکانش را مبتنی بر رویدادهای فعلی در قلمرو منطبق کند.
در [۱۷] که در حوزه سطح تولرانس تاخیر این طور بیان شده، هر گره زمانی که قابل دسترس است لازم نیست که فوراً دادهها را ارسال نماید. در عوض، این گره برای دستیابی به طول عمر بیشتر شبکه ،میتواند به طور موقت داده هایی را ذخیره نماید و آن را هنگامی که چاهک سیال در موقعیت مطلوب تری است انتقال دهد.
در [۱۸] مسئله برنامه نویسی خطی تعیین چگونگی حرکت چاهک سیال و مدت زمان توقف چاهک سیال را در هر توقف در طول مسیر چاهک به منظور به حداکثر رساندن طول عمر WSN مطرح میکند
مدل پیشنهاد شده [۱۹] و [۲۰] شامل هزینه جابجایی چاهک سیال (مانند مصرف انرژی گره برای ایجاد یا آزاد کردن مسیر هنگامی که چاهک به یک ایستگاه جدید میرسد است) و نرخ جابجایی چاهک که شامل دفعات ماندن چاهک در ایستگاهها است را مدنظر قرار میدهد؛ علاوه بر آن، این مدل مدت زمان جهش را یعنی زمانی که چاهک به ایستگاه بعدی حرکت میکند را نیز مورد توجه قرار میدهد. نویسندگان یک فرمول مسئله برنامه نویسی خطی (MILP) را به منظور به دست آوردن مسیر حرکت بهینه چاهک و دفعات ماندن در ایستگاه های چاهک جهت افزایش طول عمر سیستم پیشنهاد دادند. آنها همچنین یک الگوریتم اکتشافی توزیع شده را برای غلبه بر پیچیدگی فرمول محاسباتی پیشنهاد شده بیان نمودند.
luo و hubaux در [۲۱]نشان دادند که طول عمر شبکه را میتوان به طور بارزی کاهش داد اگر چاهک سیال در اطراف و پیرامون WSN حرکت کند. آنها فرض نمودند که اگر چاهک سیال بتواند بار ترافیکی گرهها را متعادل سازد، طول عمر شبکه افزایش مییابد. بنابراین، آنها یک مسئله بهینه سازی را برای انتخاب استراتژی جابجایی که بار ترافیکی گرهها را به حداقل ممکن میرساند پیشنهاد کردند. با این حال، آنها کوتاه ترین مسیر در حال ارسال را که در کل بهترین طول عمر را ایجاد میکند مسلم فرض نمودند.
نویسندگان[۲۲,۲۳] ،جمعآوری مستقیم دادهها را به کار گرفتند. بنابراین، راه حل پیشنهادی آنها یک شیوه چاهک متحرک است. این چاهک یک پیغام مرتبط را به گرههای حسگر مجاور در حال حرکت را در طول خط مستقیم پخش میکند. گرههای حسگر این پیغام مربوطه را دریافت خواهند کرد و تا حد امکان به همسایگان خود ارسال خواهند نمود. هر گره حسگر شروع به انتقال دادهها به چاهک سیال خواهد کرد وقتی یک چاهک سیال متصل شده باشد. چاهک سیال ممکن است در طی رویداد انتقال خارج از این دامنه باشد و در نتیجه بستهها گم خواهند شد. راه حل این است که گره در صورتی که متوجه تایید دریافت بسته شد داده بعدی را ارسال کند. این کار در[۲۴] برای حمایت از چندین چاهک سیال گسترش یافته است.
هر دو شیوه بر سناریوهای کاربردهای بدون حساسیت به تاخیر تاکید میکنند. بنابراین روش آنها تاخیر بالا به سبب جمع آوری دادهها را نشان میدهد ، زیرا گرههای حسگر باید منتظر انتقال دادهها باشند تا زمانی که چاهک در اطراف آنها حضور یابد.
مسیریابی در شبکههای حسگر بیسیم
در ادامه به دلیل این که در این پایان نامه از الگوریتم های مسیریابی استفاده شده است به معرفی مسیریابی و تعدادی از الگوریتم های آن خواهیم پرداخت .
۲-۶-۱ اهداف مسیریابی
الگوریتم های مسیریابی اهداف متعددی را دنبال می کنند ، از جمله :
بهینه بودن اشاره بر این دارد که الگوریتم این قابلیت و توانایی را داشته باشد که بهترین مسیربهینه را انتخاب کند . این مهم بستگی به معیارها و وزنهایی دارد که در محاسباتش استفاده میکند . به عنوان مثال یک الگوریتم ممکن است ، تاخیر و تعداد گرهها را در محاسبه استفاده کند ،اما وزنی که برای تاخیر در نظر بگیرد خیلی بیشتر باشد .
همچنین الگوریتم های مسیریابی به گونه ای طراحی می شوند که تا حد امکان ساده باشند ، یعنی بتوانند با بهره گرفتن از حداقل نرم افزار و امکانات و ایجاد کمترین سربار ،کارایی مناسبی ایجاد کنند . این کارایی وقتی اهمیت دارد که الگوریتم مجبور باشد ، روی رایانه با منابع فیزیکی محدود اجرا گردد .الگوریتم مسیریابی لازم است مقاوم باشد . یعنی بتواند در برابر مشکلات غیر معمول و حوادث پیش بینی نشده به درستی کار کند .خراب شدن یک پیوند با سخت افزار ،بار ترافیکی بالا ، درست عمل نکردن کد الگوریتم در یک گره و.. از مواردی هستند که میتوانندباعث ایجاد مشکل در کار شوند . بنابراین الگوریتمی مناسب است که در برابر حملات مختلف شبکه پایدار باشد
همگرایی سریع نیز به این معنی است که در صورت تغییر شرایط به سرعت بتواند خود را به سمت مسیر بهینه همگرا کند .الگوریتم مسیریابی باید با شرایط مختلف شبکه تطبیق پذیر باشد.
۲-۶-۲ معیارهای تعیین مسیر بهینه
مسیری بهینه است که دارای معیارهای زیر باشد
طول مسیر کم ،قابلیت اطمینان بالا، تاخیر کم، پهنای باند زیاد ، بار ترافیکی کم وهزینه ارتباط پایین
۲-۷-۲-۱ معیارهای مسیریابی در شبکه های بیسیم
در مسیریابی در شبکه های حسگر معیارهای زیر نیز حایز اهمیت میباشند:
حفاظت و توان امنیت بالا،ایجاد سربار کم برای مسیریابی ،پشتیبانی از کیفیت سرویس، ارائه مسیرهای بدون حلقه، مسیرهای چند گانه،ارائه بهترین مسیر،ارائه به ترتیب دادهها ،بالابودن توان عملیاتی،کاهش تاخیر در شبکه
۲-۶-۳ مسیریابی در شبکههای بیسیم
قراردادهای[۱] متداول مسیریابی مانند قراردادهای مسیریابی مبتنی بر حالت اتصال[۲] با قراردادهای مبتنی بر بردارفاصله به خوبی تست شده اند و برای اکثر افراد در شیکه های کامپیوتری آشنا هستند . مشکل اصلی این دو قرارداد این است که برای همبندی هایی که غالبا تغییر میکنند ،قابلیت همگرایی به یک حالت پایدار را ندارند . دو قرارداد مسیریابی وابسته به پیام های کنترلی دوره ای هستند که نیازمند به هنگام سازی جداول مسیریابی دربین گرههای شبکه هستند و در نتیجه در منابعی مانند پهنای باند ،توان باتری و سربار پردازشی مستلزم هزینه گرههای شبکه هستند .از آنجایی که این دو قرارداد مسیریابی سعی بر قابل دسترس نگه داشتن تمام مسیرهای منتهی به تمام مقاصد را دارند ،منابع زیادی را تلف می کنند .مشخصه دیگر قراردادهای متداول این است که پیوند بین دو گره را دوطرفه فرض می کنند .مشخصه دیگر قراردادهای متداول این است که پیوند بین دو گره را دو طرفه فرض می کنند .در محیط های رادیویی بدون سیم این شرایط همیشه وجود ندارند . هدف از مسیریابی در الگوریتم های مسیریابی هدایت بارترافیکی (داده و اطلاعات ) از مبدا به مقصد با بیشترین کارایی و کمترین هزینه می باشد . در مسیریابی دو وظیفه عمده وجود دارد :
یافتن مسیر بهینه بین مبدا و مقصد
رساندن بستهها از مبدا به مقصد
با توجه به رشد فزاینده گرهها در شبکه هایی مثل اینترنت و تغییراتی که همواره در آن رخ می دهد ، یافتن مسیرهای بهینه از معیارهای اندازه گیری استاندارد (مثل طول مسیر ) استفاده کرده و جداول مسیریابی را مقداردهی میکنند .
ولی در مقایسه،الگوریتم رساندن بستهها از مبدا به مقصد نسبتا ساده است و در اکثر قراردادهای مسیریابی یکسان میباشد . کافی است با توجه به آدرس مقصد و جدول مسیریابی گره بعدی را پیدا کرد و سپس از طریق لایه فیزیکی بسته را فرستاد .
۲-۶-۳-۱ مسیریابی بردار فاصله
در این قراردادها هر گره یک جدول مسیریابی دارد که در آن فقط اطلاعات گرههای مقصد موجود در شبکه نگه داشته می شود و هرگره تنها هزینه اتصال به همسایه های خود را تخمین زده وآن را آگاه میکند . تمامی گرهها با بهره گرفتن از اطلاعات آگهی شده ،کوتاه ترین مسیر خود را تا مقصد مورد نظر محاسبه می کنند این قرارداد ،توزیع شده است و با افزایش گرهها،تخمین های مسیریابی بستهها کوتاه تر و صحیح تر خواهند بود .
۲-۶-۳-۲ مسیریابی حالت اتصال[۳]
این نوع قراردادها جداول مسیریابی را برای تمامی همبندی شبکه نگهداری میکند که شامل کوتاهترین مسیرها است . اطلاعات هزینه اتصالها به طور متناوب با بهره گرفتن از تکنیک هدایت FLOODING به وسیله همه گرهها دریافت و ارسال می شوند . هر گره جدول خود را بر اساس اطلاعات هزینه اتصال های جدید جمع آوری شده به روز میکند .ممکن است اطلاعات هزینه اتصال به علت پویا بودن همبندی یا رسانه بیسیم ،ناسازگار باشد. در مسیریابی حالت اتصال هر گره همبندی کلی شبکه و هزینه هر پیوند را نگه داری میکند . برای نگه داشتن هزینهها به صورت هماهنگ ،هر گره به طور دوره ای هزینه گیرنده های خارج شونده از خود را به تمامی گرهها با بهره گرفتن از هدایت، ارسال میکند . همانطور که هر گره این اطلاعات را دریافت میکند ، دیدش از همبندی شبکه به روز می شود و الگوریتم کوتاهترین مسیر برای انتخاب گره بعدی برای ارسال بستههای اطلاعاتی به مقصد مورد نظر را به کار میبرد.
۲-۶-۳-۳ مسیریابی مبدا[۴]
در این قرارداد هر بسته اطلاعات مسیریابی خود را در سرآیند(HEADER ) خود حمل میکند . تصمیم گیری در مورد مسیریابی به هنگام حرکت بسته انجام می شود ، اما سربار این قرارداد زیاد است و برای همبندی های بسیار متغیر این قرارداد ناکارآمد است ، چرا که مسیرها به هنگام انتقال بستهها ،باطل شده و قرارداد را ناصحیح می سازند .
[۱] Porotocol
[۲] LinkState
[۳]LinkState
[۴]Source Routing
مشخصات لازم برای نام کوچک
۲-۷-۲-۲-۱-وحدت نام
اعلام کننده تنها اختیار دارد که یک نام برای فرد متولد شده معرفی نماید نه بیشتر. البته انتخاب نام مرکب اگر عرفا یک نام محسوب شود مجاز است. بنابراین ملاک در وحدت یا تعدد نام عرف است(ماده ۲۰ ق.ث.ا).
۲-۷-۲-۲-۲-مجاز بودن نام
می دانیم که با توجه به اصل اباحه اشخاص به انجام هر اقدامی مجازند و این فعل ممنوع است که نیاز به ذکر در نصوص دارد. بنابراین در مورد تعیین نام نیز باید معتقد بودکه افراد مجاز به انتخاب هر نامی هستند مگر نام هایی که ممنوعیت انتخاب آنها در قانون تصریح شده باشد. بنابراین مامور ثبت احوال موظف است نام اعلام شده را ثبت نماید مگرر اینکه نام انتخاب شده از اسامی ممنوع باشد. در صورت بروز اختلاف میان مامور و اعلام کننده نیز مراتب برای اتخاذ تصمیم از طریق اداره کل ثبت احوال استان به شورای عالی ثبت ارسال می شود(صفایی، پیشین، ص ۸۴).
در خصوص اسامی ممنوع تبصره ۱ ماده ۲۰ ق.ث.ا مقرر می دارد« انتخاب نام هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می گردد و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نام های زننده و مستهجن یا متناسب با جنس ممنوع است».
۲-۷-۳-تعیین نام خانوادگی
نام خانوادگی نیز در دو خصوصیت عمده نام کوچک را با خود دارد: یعنی مانند نام کوچک در زمره احوال شخصیه قرار دارد و دیگر اینکه سبب تمییز اشخاص از یکدیگر است، بنابراین لازم است تا اولا نام خانوادگی فرد در طول زندگی ثابت باقی بماند و تغییر آن محدود به موارد استثنایی و متکی به نصوص قانونی باشد. ثانیا هر فرد یک نام خانوادگی داشته باشد و تعدد نام که شناسایی افراد را سخت می نماید، پذیرفته نشود. دو خصیصه فوق اهیمت نام خانوادگی را مشخص می کند. از همین رو است که ماده ۹۹۷ قانون مدنی در مقام بیان الزامی بودن داشتن آن مقرر می دارد« هرکس باید دارای نام خانوادگی باشد»(میرشکاری، پیشین، ص۸۴).
در خصوص تعیین نام خانوادگی قابل ذکر است که اگر چه با توجه به ماده ۹۹۷ قانون مدنی امکان انتخاب نام تنها محدود به زمان تولد نشده است، اما نظربه اینکه برای هر فرد در ابتدای تولد ، شناسنامه صادر می شود و نام خانوادگی از جمله مندرجات الزامی شناسنامه است، فرض اینکه شخصی برای خود نام خانوادگی تعیین کند، به فرض عدم صدور شناسنامه باز می گردد که نادر است( بند۸ ماده ۱۳ دستورالعمل شورای عالی ثبت مصوب مهرماه ۱۳۸۰).
تغییر مندرجات اسناد سجلی
۲-۸-۱-امکان تغییر مندرجات اسناد سجلی
رسمی محسوب شدن اسناد سجلی به معنای منع اثبات کذب و نتیجتا بطلان یا تغییر مفاد انها نخواهد بود. در واقع سند رسمی به این دلیل اعتبار دارد که فرض بر این است که چون نزد مامورین رسمی در حدود صلاحیت آنها بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده اند، با واقعیت انطباق دارند اما اگر اثبات شود مفاد سند رسمی با واقعیت مطابقت ندارد، این فرض به کنار می رود و تغییر سند رسمی مجاز تلقی می شود. توضیح مطلب آنکه محتویات سند رسمی را بر اساس مقام اعلام کننده ان می توان به دو دسته تقسیم کرد:
دسته نخست مطالبی است که توسط مامور رسمی در مورد وقایعی که در حضور او رخ داده است اعلام می شود مانند ان که سر دفتر تصدیق می کند که امضای قرارداد در نزد وی انجام شده است.
دسته دوم مطالبی است که مامور رسمی خود انها را احراز نکرده است، بلکه توسط فرد اعلام کننده اظهار شده و مامور نیز تنها آنها را ثبت می کند مانند آنکه یکی از طرفین معامله اقرار به وصول وجه سند در روز قبل از معامله می کند. در این مورد سردفتر خود شاهد و ناظر بر وصول وجه از جانب اقرا کننده نبوده بلکه تنها اظهار وی را ثبت می کند. ثمره عملی تقسیم فوق این خواهد بود که ادعای نادرستی و کذب اعلام مامور رسمی، به معنی نسبت دادن دروغ و تزویر به شاهد ممتازی است که به منظور تامین اصالت و درستی محتوای سند گمارده شده است. لذا این مدعا تنها از طریق گذراندن تشریفات سخت ادعای جعل قابل اثبات است. در صورتی که ادعای نادرستی اظهارات اشخاص غیر از مامور رسمی به منظور استناد کذب به مامور نیست، بلکه به معنای اثبات کذب بودن آن چیزی است که در حضور وی توسط دیگری اعلام شده است و البته این امر نیازی به طرح ادعای جعل ندارد(کاتوزیان، پیشین، ج۲، ص ۳۰۳).
۲-۸-۲-تغییر در تاریخ تولد
تاریخ تولد نیز مانند نام کوچک و نام خانوادگی به علت ارتباطی دقیقی که با ثبت احوال شخصیه فرد دارد، سبب تمایز اشخاص جامعه از یکدیگر می شود. بر اساس ماده ۱۳ ق.ث. ا ولادت واقع در ایران به وسیله نماینده یا مامور ثبت احوال و و لادت واقعه در خارج از کشور به وسیله مامور کنسولی ایران در دفتر ثبت کل وقایع به ثبت می رسد. در دفتر فوق از جمله ساعت، روز، ماه و سال ولادت قید می شود. اهمیت تعیین دقیق تاریخ تولد تا حدی است که بر اساس ماده ۲۱ قانون فوق هرگاه از وضع حمل بیش از یک طفل متولد شود، برای هر یک سند ولادت جداگانه به ترتیب تولد با ذکر ساعت ولادت تنظیم خواهد شد. به موجب ماده ۳۶ همان قانون نیز شناسنامه از روی دفاتر ثبت کل وقایع صادر و حاوی تاریخ تولد به ترتیب روز و ماه و سال هجری شمسی و قمری می باشد. بر ااس تبصره همان ماده ذکر تاریخ هجری قمری از هنگام اجرای طرح تعویض شناسنامه برای نوزادان الزامی است(متین، پیشین، ص ۱۲).
۲-۸-۲-۱-شرایط تغییر تاریخ تولد
ولادت در کنار ازدواج، طلاق و فوت جز وقایع چهارگانه ای است که بر اساس ماده ۹۹۳ قانون مدنی اطلاع آنها به دایره سجل احوال و در نتیجه ثبت انها الزامی است. مفاد وقایع مذکور در اسناد مختلفی به ثبت می رسد که باید انها را سند رسمی دانست، چون این اسناد در نزد مامورین رسمی در حدود صلاحیت انها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم می شود(ماده ۱۲۸۷ ق.م).
ماده ۹۹ قانون مدنی و ماده ۸ ق.ث.ا نیز در همین راستا سند ولادت اشخاصی که ولادت آنها در مدت قانونی به دایره سجل احوال اظهار شده است را سند رسمی محسوب می کنند(میرشکاری، پیشین، ص ۹۱).
در عین حال با توجه به تفکیک اعتبار مندرجات سند رسمی به اعلامات افراد احراز های مامور رسمی و نظر به اینکه تاریخ تولد از اعلام های افراد محسوب می شود و نه مشهودات مامور رسمی، اگر شخصی درصدد باشد تا خلاف تاریخ تولد ثبت شده را اثبات نماید، در صورتی که مدعی باشد که مامور رسمی در ثبت تاریخ نادرست عمل کرده و تاریخ را به نحو صحیحی ثبت نکرده است، چاره ای جز طرح ادعای جعل نخواهد داشت. اما اگر ادعایاو این است که در اعلام تاریخ توسط اعلام کننده اشتباهی رخ داده است، در این حالت نیازی به طرح ادعای جعل نخواهد بود. به هر روی ماده ۹۹۵ قانون مدنی مقرر می دارد« تغییر مطالبی که در دفاتر سجل احوال ثبت شده است ممکن نیست مگر به موجب حکم محکمه». ماده ۸ ق.ث.ا نیز با پذیرش امکان تصحیح و ابطال این اسناد مرجع این تغییر را هیات حل اختلاف و دادگاه دانسته است. علی غم اینکه ماده اخیر الذکر هیات حل اختلاف را نیز در کنار دادگاه به عنوان مرجع صالح برای تغییر مفاد اسناد سجلی ذکر کرده است، اما هر دو ماده در قابلیت تغییر مندرجات شناسنامه اطلاق دارند. به این ترتیب بر اساس مقررات فوق الذکر تغییر تاریخ تولد نیاز به تحقق شرط خاصی ندارد و در هر حال امکان پذیر است( شهیدی، ۱۳۳۰، ص ۶).