بیان مسئله
اخیراً موضوع عفو و بخشش به عنوان یکی از موضوعات مهم در علم روانشناسی مطرح شده و در بسیاری از متون دینی، با هدف رسیدن به زندگی سالمتر و آرام تر بر صلح و دوستی و بخشش تأکید فراوانی شده است. بخشش یک ویژگی است که در چند دهه اخیر در کشورهای غربی به صورت تجربی مورد پژوهش قرار گرفته و در ایران نیز در چند سال گذشته این ویژگی در پژوهش های روان شناختی وارد شده است.
بخشش یکی از فرایندهای روان شناختی و ارتباطی برای افزایش سلامت روان و التیام آزردگی است که لازمه ی رشد عاطفی ، ارتباطی ، روحانی و جسمانی انسان است . یکی از معدود واقعیتهای مسلم زندگی بشری این است که نمی توان انسانی را یافت که هرگز احساس آزاردگی ، سرخوردگی ، مورد خیانت واقع شدن ، نومیدی و ظلم را از سوی انسانی دیگر تجربه نکرده باشد . در چنین مواردی احساسات منفی مانند خشم ، رنجش و یأس امری است و وجود انگیزه برای اجتناب از منبع آزار یا میل به جبران و انتقام نیز عادی است ( مک کالوگ[3] ، 2001) . بنا به گفته ی مک کالوگ (2001) ، واکنش انسانها در برخورد با رنجش به صورت اجتناب ، انتقام و گذشت نمایان می شود . اجتناب با فاصله گرفتن از فرد خاطی است و انتقام ، یافتن فرصت برای صدمه زدن به او . انتقام قدرتمندترین واکنش های هیجانی از خشم یا اهانت و پرخاشگری را بر می انگیزد ( برادفیلد و آکینو[4] ، 1999) . با توجه به اینکه انتقام محرک بسیاری از اعمال ننگ آور انسان مانند دیگر کشی ، خودکشی ، تروریسم و نسل کشی است ، نیاز به گزینه سوم یعنی بخشش به عنوان یک فرایند ارتباطی موثر و عملی انسانی در رویارویی با خطا و بی عدالتی ، آشکار می شود( زندی پور و یادگاری ، 1386) . بخشش عبارت از خصوصیتی که بر اثر آن فردی که مورد آزار یا صدمه کسی قرار گرفته، از خطای فرد خاطی می گذرد همچنین بخشودن، فرصتی برای جبران و بازسازی اعتماد است (مک کالوگ و همکاران،1998؛ به نقل از احتشام زاده و همکاران، 1389) .
هارگریو [5](1994) بخشودگی را تلاشی برای حفظ عشق و اعتماد در روابط، و پایان دادن به سوگیریهای آسیب می داند. وقتی که در روابط میان افراد بویژه اعضای خانواده و زوجین، عدالت و انصاف نادیده گرفته شود، افراد احساس می کنند که در این رابطه متضرر شده اند در نتیجه برای گرفتن حق از شیوه های مخرب مثل رفتارهای بدبینانه، خشم، دشمنی و آسیب رساندن به سایر افراد بروز می کند ( بوزمنی، ناجی و کراسنر[6]، 1986) . هارگریو(1994) معتقد است این روش ویرانگر برای کسب حقوق خود، موجب آسیب و ایجاد درد و رنج در خانواده می شود. برخی افرادی که قربانی آزارهای خانواده هستند همواره دوره های متناوبی از احساس شرم / خشم[7] و َآشفتگی[8] راتجربه می کنند.
مک کالوف و همکاران (1997) سه سیستم مشارکت کننده در فرآیند بخشودگی را پیشنهادکرده است. اولین سیستم، صمیمت – همدلی[9] ( عامل مرکزی بخشودگی ) می باشد. دومین سیستم، نشخوار[10] که آشفتگی بین فردی را تشدید می کند و برای پیش بینی انگیزه انتقام جویی[11] مهم است. سومین سیستم،بازگشت صمییت بین فردی است که از رفتار های دوری از مقصر جلوگیری و رفتارهای آشکار کننده آشتی را تسهیل می کند(احتشام زاده و همکاران، 1389).
روانشناسان بخشش را به دونوع آگاهانه و ناآگاهانه تقسیم کرده اند(پارک[12]، 2003) . از نظر بخشش باعث افزایش و رشد سطح احترام و اعتماد به نفس افراد و کاهش فشار خون می شود همچنین کمک می کند که افراد راحتتر بخوابند و بتواند افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنند. یکی از راه های مؤثر و مطمئن برای عفو کردن و فراموش کردن رنج های گذشته این است که در مقاصد و هدفهای بی نهایت بزرگ مستغرق شویم در نتیجه مخالفتها و عداوتهایی که با آن مواجهه می شویم برای ما چندان اهمیت نخواهد داشت. زیرا همه چیزجز هدف و مقصود خود را فراموش خواهیم کرد (مشتاق، 1390). بخشش با عواطف مرتبط است واتسون و تلگن[13] (1985) عواطف را به دو بعد عاطفه مثبت و منفی تقسیم می کند. استعداد عاطفی در انسان، با تضعیف خودخواهی و سوق دادن انسان به سوی دیگران سبب رشد بسیاری از فضایل در او می شود. این فضایل شامل کلیه کمالاتی است که براساس دیگرخواهی در انسان بوجود می آید از قبیل محبت و دوستی، ایثار و فداکاری، عفو و گذشت، بذل و بخشش، تعاون و همکاری، دلسوزی و غمگساری (سادات،1381).
بلینگ[14] و همکاران(2005) توصیف می کنند وقتی افراد خطا و خطا کار را می بخشند آنها به پردازش شناختی، عاطفی و رفتاری خطا می پردازد و پاسخی مثبت در جهت بخشیدن خطا بروز می کند. وقتی فردی تصمیم می گیرد تا رفتارهای فرد خطا کار را ببخشد یک تغییر در تجربه عاطفی خود احساس می کند. در بخشش فرد آسیب دیده از پاسخهای عاطفی و هیجانی منفی رها می شود و پاسخهای هیجانی مثبت را تقویت می کند( بساک نژاد، 1391) .
وقتی افراد تحت شرایطی قرار می گیرند که به آنها امکان می دهد احساس خوب داشته باشند به احتمال بیشتری به دیگران کمک می کنند، دوستانه رفتار می کنند، علاقه بیشتری به یکدیگر نشان می دهند، در مورد خودشان و دیگران بخشنده تر می شوند. عاطفه مثبت براشتیاق ما به کمک کردن به دیگران تأثیر دارد( سید محمدی ، 1385). خانواده مرکز آموزش و تجربه و عشق و صفا و صمیمیت و ایثار و عطوفت است. الفبای حقوق خانواده در اسلام بر پایه محبت پی ریزی شده و بنیاد خانواده فطرتاً بر پایه عواطف و ارزشها از این رو در اسلام ارکان نظام خانواده بر اصول اخلاقی چون رحمت، عفو و فضل اغماض و گذشت، صلح و رعایت مصلحت خانواده، صفا و صمیمت، احترام و کرامت استوار است . خانواده از حیث کیفیت روابط درونی و میزان استحکام آنها به سه تیپ تقسیم می شوند.الف) خانواده متزلزل ب) خانواده متعادل ج) خانواده متکامل، یکی از ویژگیهای خانواده متعادل بزرگواری و گذشت است که سنگ بنای رفیع خانواده متعادل است . یکی از راه های مؤثر در ارتباطات خانواده بخشش و گذشت و چشم پوشی از اشتباهات یکدیگر و فرصت دادن به یکدیگر برای جبران خطاهای احتمالی از رمزهای یک خانواده سالم و موفق است( میرخانی ، 1380) .
چفی، مک لئود و اتکین (1971؛ به نقل از جوکار و رحیمی، 1386) در زمینه شکل گیری ارتباطهای خانوادگی به دو گونه جهت گیری گفت و شنود و همنوایی[15] اشاره کرده اند. از ترکیب
سایت های دیگر :