2- نسبت آنی: این نسبت نزدیکی بسیاری با نسبت جاری دارد با این تفاوت که بررسیها را براساس حادترین وضعیت متمرکز مینماید. دراین حالت با حذف حجم موجودی کالا (که قدرت نقدشونگی کمتری نسبت به سایر اقلام داراییهای جاری دارند) و برحسب مورد پیشپرداختها از گروه داراییهای جاری، به ارزیابی این موضوع میپردازند که شرکت برای بازپرداخت بدهیهای سررسید شده خود تا چه حد دارای انعطاف در نقدینگی است.
2- نسبت قدرت موازنه نقدینگی: این نسبت که به عنوان یک نسبت مقایسهای تقریباً جدید (در مقایسه با سایر نسبتها) مطرح شده است، بیانکننده نسبت داراییهای جاری یک شرکت به موجودیهای آن را نشان میدهد. با مقایسه این نسبت در طی سالهای مختلف میتوان رشد تولید و فروش شرکت در طی آن سالها را مورد مقایسه قرار داد (مهدوی و حسینی، 1387).
ب) نسبتهای کارایی:
این گروه از نسبتها به بررسی کارایی و راندمان عملیات شرکت میپردازد که حکایت از توانمندی و یا عدم قابلیت تدابیر مدیریت شرکت در استفاده بهینه از امکاناتی دارد که در اختیار شرکت میباشد. این نسبتها عبارتند از:
1- نسبت گردش داراییها: این نسبت میزان و اثر گردش داراییها را در تحصیل درآمد نشان میدهد و مقایسه آن با گذشته نشان میدهد که آیا افزایش داراییها مستلزم کسب درآمد بیشتر است؟ به تعبیر بهتر میتوان موضوع را اینگونه مورد بررسی قرار داد که آیا در طول دورههای مالی مختلف رشد در حجم داراییهای شرکت منجر به کسب درآمد بیشتر گردیده است؟ این نسبت از تقسیم فروش خالص بر کل داراییها بدست میآید.
2- نسبت گردش داراییهای ثابت: با توجه به ماهیت داراییهای ثابت که انتظار کسب درآمد از آن میرود، طبعاً بررسی این نسبت میتواند تأثیرات افزایش داراییهای ثابت در کسب درآمد را بیشتر و به نحوی قابل قبولتر به نمایش بگذارد. این نسبت از تقسیم فروش خالص بر داراییهای ثابت بدست میآید.
3- نسبت دوره گردش موجودی کالا: این نسبت دوره زمانی که به طول میانجامد تا کالای ساخته شده، فروخته شود را به نمایش میگذارد. مقایسه این نسبت در پریودهای زمانی مختلف نشان از بهبود یا نزول وضعیت یک واحد تجاری خواهد داشت. نحوه محاسبه این نسبت به شرح ذیل است.