فرد از خود و گذشته خویش دارد. حافظهی معنایی شخصی به دانش واقعیتهای وابسته به شرح زندگی، دانش عمومی و عقایدی که فرد در مورد خویش دارد اشاره میکند، حافظهی ضمنی شرححال به یادآوری روشن از رویدادهای شخصی که در زمان و مکان معینی رخداده است، مربوط میشود (ایبر[26]، 1999). در سالهای اخیر چند مطالعه در خصوص حافظهی شرححال افراد دارای سوءمصرف مواد صورت گرفته است، ایبر (1999) طی مطالعهای به بررسی حافظهی شرححال معنایی و ضمنی در افراد افسرده وابسته به مواد افیونی و مقایسه آن با گروه کنترل پرداخت، نتایج مطالعه نشان داد که افراد افیونی در حافظهی شرححال کاهش داشتند اما در حافظهی شرححال معنایی افزایش در یادآوری نشان دادند. فیتزجرالد و شیفلی گرو[27] (2004) در تحقیقی مشابه بر روی زنان الکلیک نشان دادند که این افراد در مقایسه با گروه کنترل سالم، بهدشواری خاطرات اختصاصی حافظهی شرححال خود را یادآوری میکنند. اولیورا[28] و همکاران (2007) به بررسی حافظهی شرححال و حافظهی معنایی گروهی از نوجوانان مصرفکنندهای مواد و مقایسهی آنان با گروه کنترل، نوجوانان بدون مصرف مواد پرداخت؛ که در هر گروه 25 پسر قرار داشت که محدودهی سنی آنها از 13 تا 17 سال بود، نتایج نشان داد، نوجوانان مصرفکنندهی مواد در دستیابی به حافظهی شرححال و حافظهی معنایی دشواریهای زیادی دارند. در ادبیات پژوهشی به تأثیرات کاهش اختصاصی بودن حافظه شرححال بر تنظیم هیجان پرداختهاند که کلی شده این نوع حافظه با مشکلاتی در تنظیم هیجان و آشفتگیهای روانی مرتبط میباشد (دالگلیش[29] و همکاران، ۲۰۰۸؛ ویلیامز[30] و همکاران، ۲۰۰۷) مرادی و همکاران نیز (1388) در پژوهشی در نوجوانان افسرده و افسرده دارای سوءمصرف مواد پرداختند، نتایج نشان داد که نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرححال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسردهی دارای سوءمصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرححال نمرات بیشتری کسب کردند.یکی دیگر از آسیبهای روانشناختی اعتیاد، تنظیم هیجان میباشد (پارکر[31] و همکاران، ۲۰۰۸) تنظیم هیجان نقش مهمی در سازگاری ما با وقایع استرسزای زندگی دارد. نتایج پژوهشها نشان میدهد که ظرفیت افراد در تنظیم مؤثر هیجانها بر شادمانی روانشناختی، جسمانی و بین فردی تأثیر میگذارد. بهعنوانمثال، نشانههای نارسایی تنظیم هیجان در بیش از نیمی از اختلالات محور یک و در تمام اختلالات شخصیتی محور دو اتفاق میافتد (گروس[32]،1999) یکی از ابعاد مهم هیجان نظم جویی هیجان میباشد نظم جویی هیجان برای حفظ روابط اجتماعی پایدار و بهزیستی نقش مهمی را در زندگی افراد ایفا میکند. نظم جویی هیجان دارای ابعاد و جنبههای مختلفی است. یکی از جنبههای مهم فرایند نظم جویی هیجان، تنظیم تجارب هیجانی از طریق به خدمت گرفتن عناصر شناختی میباشد. این مفهوم در متون روانشناسی نظم جویی شناختی هیجان نامیده میشود. نظم جویی شناختی هیجان دلالت بر شیوه دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دارد (اوکسنر و گروس[33]، 2005). نظم جویی شناختی هیجان بهتمامی سبکهای شناختی اطلاق میشود که افراد از آن بهمنظور افزایش، کاهش و یا حفظ تجارب هیجانی استفاده میکنند (گروس 2001 به نقل از حسنی،1387). بهبیاندیگر، راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان، کنشهایی هستند که نشانگر راههای کنار آمدن فرد با شرایط استرسزا و یا اتفاقات ناگوار است (گارنفسکی و کرایج 2006، به نقل از حسنی،1387). مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دارد (تامپسون[34]،199۴؛ اوکسنر[35] و گروس،2004،2005). بهعبارتدیگر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیبزا برای آنها اطلاق میگردد پژوهشهای پیشین نه راهبرد متفاوت تنظیم شناختی را بهصورت مفهومی شناسایی کردهاند: ملامت خویش[36]، پذیرش[37]، نشخوار گری[38]، تمرکز مجدد مثبت[39]، تمرکز مجدد بر برنامهریزی[40]، برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت[41]، دیدگاه پذیری[42]، فاجعه انگاری[43] و ملامت دیگران[44] (گارنفسکی[45]، کرایج و اسپینهاون[46]،2001،2002؛ گارنفسکی و همکاران،2002). اعتیاد به مواد محرک و مواد افیونی با مشکلاتی در هیجان خواهی (علی پور، سعیدپور و حسنی، ۱۳۹۴) و تاثیرات منفی در سلامت روان همره میباشد (علی پور و سعیدپور، ۱۳۹۳). که مشخص می شود مواد محرک باعث مختل شدن تنظیم هیجان در افراد و تاثیر منفی بر هیجانات وی می باشد که عامل مهمی در تداوم مصرف و عود مصرف دارد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
اعتیاد یکی از مهمترین معضلات سلامت در تمامی کشورها میباشد هزینههایی که اعتیاد بر دوش فرد، خانواده و جامعه میگذارد با هیچ اختلال دیگری قابلمقایسه نیست متأسفانه به دلیل ساختارهای پیچیدهای که مواد محرک دارند هنوز درمان موثری که بتواند در درمان این نوع مواد مؤثر باشد در دسترس نیست و تلاشهای متخصصین حوزه روانشناسی در این نوع اعتیاد بایستی بیشتر مرود توجه قرار گیرد (سوفوگلو[47] و همکاران، ۲۰۱۰) متغیرهای کارکردهای اجرایی، حافظه شرححال و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در جریان اعتیاد دچار بدکارکردی میشوند و حتی پس از دوره سمزدایی و پرهیز از مواد، نقش زیادی در ولع مصرف ایفا میکنند که ولع مصرف نیز کلید محوری عود در اعتیاد میباشد (گیولیانی، پفیفر[48]، ۲۰۱۴؛ آلن[49] و همکاران، ۲۰۰۸) و از طرفی نیز مواد محرک در مقایسه با مواد افیونی، تاثیرات مخرب تری در کارکردهای اجرایی (علی پور، ۱۳۹۴) و تنظیم شناختی هیجان (علی پور، ۱۳۹۴) دارد.با توجه به نقش کارکردهای اجرایی، حافظه شرححال و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در ولع مصرف و نقشی که ولع مصرف در عود اعتیاد مواد محرک دارد، درمانهای اثربخش بایستی بر متغیرهای تأثیرگذار در ولع مصرف تأثیرگذار باشند و ازآنجاییکه در درمان به مواد محرک، نقش درمانهای روانشناختی (بدون دارو) پررنگتر میباشد و درمان اجتماع مدار نیز یکی از این درمانها میباشد، همچنین یکی از راههای اطمینان از درمانهای اثربخش مبتنی بر پژوهش، مطالعه اثربخشی این درمانها بر عوامل روانشناختی آزمودنیها میباشد (تاچمن و ساراسون[50]، ۲۰۱۱) در این پژوهش بر آن شدیم تا به بررسی اثربخشی درمان اجتماع مدار بر کارکردهای اجرایی، حافظه شرححال و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد
سایت های دیگر :