ارتباطات نیز می باشد با شکل گیری دقیق فرآیندها در سازمان ، احساس تعلق و شراکت خاصی برای آن فرد ایجاد خواهدشد ، این احساس شراکت و تعلق زمینه ساز شکل گیری اعتماد در فرد نسبت به افراد حاضر در آن فرآیند شده وشکل گیری تعاملات را تسهیل و تقویت می نماید .با فرآیند محور شدن سازمان پایبندی و تعهد مشترکی بین تمامی اعضای سازمان در جهت ارائه خدمات به مشتریان ایجاد می شود . این تعهد مشترک باعث شکل گیری الگوی تفکر و تفسیری مشترک بین اعضا خواهد شد و تقویت سرمایه اجتماعی می شود. در سازمان های فرآیندمحور توجه به محیط از جایگاه بالایی برخوردار است . این توجه به محیط و ارتباط با سایر اجزای آن باعث تقویت ارتباطات برون سازمانی و شکل گیری سرمایه اجتماعی بیرونی خواهد شد( ; 2000 : 239-240 Armistead & Liewellyn) .
2-1-4-3 تاثیر ویژگی فردی بر سرمایه اجتماعی
فوکویاما[1] یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر سرمایه اجتماعی افراد را عواملی مثل دینداری ، تعهدات فرهنگی و تعلقات تاریخی می داند . که در ادامه به تشریح این ابعاد خواهیم پرداخت ( شجاعی زند؛ 1384 : 36 ) . هم چنین تاثیر آموزش بر سرمایه اجتماعی نیز بیان می گردد.
گلارک و استارک[2] 5 بعد را مرتبط با دینداری بر شمرده اند ، که به شرح زیر می باشد :
1-بعد اعتقادی یا باور دینی : این بعدعبارت است از ایده ها و نگرش هایی که انتظار می رود پیروان یک دین به آن اعتقاد داشته باشند.
2-بعد مناسکی و اعمال دینی : این بعد شامل اعمالی است که انتظار می رود پیروان یک دین آنها را به جا آورند.
3- بعد عاطفی : این بعد ناطر به عواطف و احساسات پیروان یک دین به وجود ربوبی است.
4- بعد فکری : این بعد مشتمل بر اطلاعات و دانسته های بنیادی در مورد معتقدات هر دین است.
5-بعد پیامدی : این بعد ناظر بر تاثیر و انعکاس دین در رفتارهای روزانه است (کتابی ؛ گنجی ؛ احمدی ؛ معصومی ؛ 1383 : 177) .
ب) عوامل فرهنگی ( تعهدی ) : تعهد دینی مجموعه ای از عناصر شناختی نمادین و عملی است که میراث سنتی خاص را تشکیل می دهد که با نظام اعتقدات مرتبط اند و نظایر آن عناصر بعد فرهنگی هویت است . بعد فرهنگی ، نگرش مثبت به میراث فرهنگی ، مذهبی داشتن و تلاش برای حفظ و نگهداری آن است.
ج) عوامل تاریخی (تعلقی ) : منظور از آن آگاهی و کسب دانش نسبت به پیشینه تاریخی و احساس تعلق خاطر و دلبستگی بدان است (نعمت اللهی ؛ فرج الهی ؛ میرجلیلی ؛ مومنی فرد ؛ 1392 : 185) .
سازمانها برای سازگاری با تغییرات شتابان محیطی و در جهت رشد و توسعه سازمان لازم است به طور مداوم سطح دانش، تعهد، وفاداری ، بینش ، مهارت و ارزش مداری کارکنان افزایش دهند . یکی از متداول
ترین و مهم ترین ابزارهای این کار ، آموزش است. آموزش برای تبادل دانش و تجربه ، مدتهاست که در سازمانها نقش محوری دارد. آموزش با نشر دانش در ساخت شناختی افراد ، گروه ها و سازمانها به آنها هویتی علمی و عقلانی می دهد و قدرت سازگاری و نقش آفرینی آنها را در برابر تحولات جامعه افزایش می دهد. آموزش علم و فناوری و نحوه کاربرد آن در عمل ، این امکان را به کارکنان سازمان ها می دهد که هنگام کار با فناوری های مختلف و یا بعد از آشنایی با علوم مختلف نسبت به آن گرایش پیدا کنند . همچنین علم و فناوری همراه خود ارزش هایی را وارد نظام ارزشی کارکنان کرده ، باعث می شود با تغییراتی در فرهنگ و نظام ارزشی ، سرمایه اجتماعی سازمان تحت تاثیر قرارگیرد (جاهد ؛ حسینی شاوون ؛ حسینی ؛ یاهک ؛ 1389 : 8-7 ) به همین منظور آموزش یک عامل اساسی در تشکیل سرمایه اجتماعی است. پانتوم[3] ( 1998) ، گلاسر و اسکردات [4]( 1999) ، آلسینا و فرارا[5] (2000) آموزش را یکی از عوامل مهم برای سرمایه اجتماعی می دانند. آموزش و پرورش نشان دهنده جهت گیری به سوی آینده با تقویت سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی است . دانش و گسترش آن جزء اساسی از سرمایه انسانی ، وموجب کشت هنجارهای اجتماعی به عنوان هسته اصلی سرمایه اجتماعی است . از طریق آموزش و پرورش ، دانشجویان هنجارهای اساسی و مسئولیت در جامعه، و نیز عملکرد دموکراسی را یاد می گیرند. در طول آموزش، با ارزش هایی از جمله روابط متقابل، احترام و اعتماد آشنا می شوند . آموزش موجب ترویج انسجام اجتماعی و تقویت شهروندی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی می شود . پانتوم (2000 ، 1995 ) ، آسلانر[6] ( 1998 ، 1997 ) ، آلسینا و فرارا (2000) نشان دادند که در افراد با دانش بالاتر احتمال بیشتری برای اعتماد و پیوستن به سازمان های اجتماعی و شرکت در درگیری های اجتماعی دارند . اگر چه آموزش و پرورش است که تنها عامل تعیین کننده اعتماد و شرکت در فعالیت های اجتماعی نیست، امّا آن یک ژنراتور بسیار قوی در سطح فردی است، حتی پس از درآمد، سن و جنس و در آخرباید آموزش را یک مکانیزمی برای دستیابی افراد به توانایی بالاتر در سرمایه اجتماعی دانست Huang ; Van Den Brink ; Groot ; 2010 : 3-4) ) .
2-1-4-4 تاثیرات متقابل عوامل با سرمایه اجتماعی
در آخر یک سری عواملی مؤثّری نیز وجود دارد که هم سرمایه اجتماعی بر این عوامل تأثیر می گذارد ،
و هم این عوامل بر سرمایه اجتماعی .
– تعهد سازمانی : هنگامی که سازمان از طریق تشویق مدیران شروع به سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی می کند ، در واقع موجب ایجاد اعتماد