اهداف اصلی مذاکره کننده عمل مهم دیگری برای تبیین استراتژی مذاکره محسوب میگردد.اهداف مذاکره باتوجه به ماهیت مذاکره متغیر است. در مذاکرات تجاری بزرگترین هدف، تحصیل منفعت مادی است و معمولا هیچ سقفی برای سود مورد تمایل باطنی اشخاص وجود ندارد. لیکن حداقل سود قابل قبول برای هر شخص قابل محاسبه و تعیین است، لذا انجام محاسبات اقتصادی قبل از طراحی استراتژی برای تعیین حداقل قیمت پیشنهادی باتوجه به هزینهها و حداقل سود قابل قبول، ضرورت دارد.[1]
نخستین مرحله مذاکره در تنظیم قراردادهای تجاری بینالمللی مشخص کردن موضوع قرارداد است. هدف از مذاکره، رسیدن طرفین به فهم و درکی کامل از ماهیت و دامنه قراردادی است که میخواهند منعقد کنند؛ چرا که کلیه جوانب و زوایای آن باید بدون هیچ ابهام و تردیدی برای طرفین روشن شود. این فرض که یک طرف قرارداد همه جوانب امر را میداند و اطلاعات کامل را در اختیار طرف دیگر نیز قرار میدهد، اشتباه است. در مذاکرات هر یک از طرفین باید جزئیات لازم را از طرف دیگر بخواهد، در واقع هردو طرف باید به طور کامل به تبادل خواستههایشان از یکدیگر و نیز از قراداد بپردازند.[2]
گفتار دوم – انواع مذاکرات تجاری بینالمللی
مذاکرات تجاری بینالمللی را میتوان از جنبههای مختلفی طبقهبندی کرد.مثلا از لحاظ ماهیت طرفهای مذاکرهکننده میتوان متصور بود که دو طرف از بخش خصوصی دو کشور باشند و یا اینکه دو طرف از بخش دولتی دو کشور باشند و یا اینکه یکی از طرفین از بخش خصوصی و دیگری از بخش عمومی باشد. و طبقهبندی بسیار مرسوم دیگر نیز طبقهبندی بر اساس تعداد طرفهای مذاکرهکننده میباشد که ممکن است بر این اساس مذاکرات دوجانبه و یا چندجانبه اطلاق گردند.[3]
اما بعضی مذاکرات را در یک دسته بندی کلیتر به پنج دسته عمده تقسیم نمودهاند که از قرار ذیل میباشد:
مذاکراات مدیریتی که در آن به مسائل روزمره سازمانی، اختلاف کارکنان، ارتقاء روحیه و غیره در این نوع مذاکرات میگنجد.مذاکرات فنی مهندسی که در این نوع مذاکرات مسائلی از قبیل تهیه شرح کار، بهینه سازی، تاسیسات، روش انجام یک کار تخصصی ( غیر از مالی و حقوقی)، ارزیابی تخصصی و امثال اینها مورد بحث قرار میگیرد. مذاکره مالی و اقتصادی که در آن موضوعاتی نظیر قراردادهای تامین نیروی انسانی، خرید و فروش کالاهای استاندارد، تامین مالی طرحها، پرداخت مالیات و تعرفهها و نظیر این گونه امور در این نوع از مذاکرات بحث میشود. طرف مذاکره معمولا بیرونی است و عوامل اصلی بحث عبارتند از دستمزدها، قیمتها و شاخصهای مالی ازقبیل تورم، روشهای مالی و مانند اینها. مذاکرات حقوقی: افراد درگیر در این بخش به دنبال ایجاد تعهدات متقابل قانونی و یا آنچه به امضاء اسناد تعهد آور قانونی منجر میگردد و یا به لحاظ قانونی قابل تفسیر میباشند، هستند. مذاکرات مرکب: مذاکراتی که شامل همه آن چه گفته شد میباشد و میبایست مشترکا بحث و مذاکره شوند. گاهی اوقات تشخیص اینها از هم بسیار سخت است. بهترین نمونه نوع مرکب، مذاکرات نفتی میباشد که بررسی هر یک به از شاخههای بالا در آن به طور