عناصر چند حسی:پایان نامه درمورد بازاریابی حسی
عناصر چند حسی در بازاریابی حسی:
حواس بخش حیاتی از تجربه بشر است .تقریبا تمام درک و فهم ما از جهان از طریق حواس تجربه می شود .تحقیقات نشان می دهد که وجود حواس بیشتر در محصولات تجربه بهتری از برند را سبب می شود (دیجرویک ،2008). تجربه محصول یک تعامل چند بعدی بین محصول و مصرف کننده است. که شامل جنبه های احساسی مصرف کننده است(کارهانفلو[1]،2008)
شناخت بیشتر حواس انسان می تواند بازاریابی شرکت را موفق تر نموده و تجربه حسی فرد را شخصی تر کند . تا کنون از بین حواس پنجگانه انسان ؛حس حاگم بر رویه بازاریابی ،حس بینایی بوده است. بی تردید سایر حواس انسان (بویایی ،شنوایی،چشایی و لامسه ) علی رغم اهمیتشان برای بررسی یا تصمیم گیری فرد در مورد یک محصول یا برند نادیده گرفته شده اند .شرکت های بسیاری هستند که در بازاریابی توجه فزاینده ای به اهمیت تمام حواس مختلف انسان دارند و خود را به حس بینایی که اغلب از طریق تبلیغات و آگهی های تلویزیونی ارائه می شود ،محدود نمی کنند .
وقتی حواس انسان در کانون بازاریابی حسی قرار داشته باشد ،شانس شرکت برای متمایز سازی برندش بالا می رود . در این حالت شرکت باید بدنبال طرح های جدید بوده و نوآوری را در دستور کارش قرار دهد برند
عناصر چند حسی:پایان نامه درمورد بازاریابی حسی
عناصر چند حسی در بازاریابی حسی:
حواس بخش حیاتی از تجربه بشر است .تقریبا تمام درک و فهم ما از جهان از طریق حواس تجربه می شود .تحقیقات نشان می دهد که وجود حواس بیشتر در محصولات تجربه بهتری از برند را سبب می شود (دیجرویک ،2008). تجربه محصول یک تعامل چند بعدی بین محصول و مصرف کننده است. که شامل جنبه های احساسی مصرف کننده است(کارهانفلو[1]،2008)
شناخت بیشتر حواس انسان می تواند بازاریابی شرکت را موفق تر نموده و تجربه حسی فرد را شخصی تر کند . تا کنون از بین حواس پنجگانه انسان ؛حس حاگم بر رویه بازاریابی ،حس بینایی بوده است. بی تردید سایر حواس انسان (بویایی ،شنوایی،چشایی و لامسه ) علی رغم اهمیتشان برای بررسی یا تصمیم گیری فرد در مورد یک محصول یا برند نادیده گرفته شده اند .شرکت های بسیاری هستند که در بازاریابی توجه فزاینده ای به اهمیت تمام حواس مختلف انسان دارند و خود را به حس بینایی که اغلب از طریق تبلیغات و آگهی های تلویزیونی ارائه می شود ،محدود نمی کنند .
وقتی حواس انسان در کانون بازاریابی حسی قرار داشته باشد ،شانس شرکت برای متمایز سازی برندش بالا می رود . در این حالت شرکت باید بدنبال طرح های جدید بوده و نوآوری را در دستور کارش قرار دهد برند
عدم خودآگاهی زوجین و حتی یکی از آنها می تواند باعث مشکلاتی در روابط آنها شود. هرچه طرفین بیشتر سعی کنند خود را همانگونه که هستند بشناسند از زندگی لذت بیشتری خواهند برد. زوجین با خود آگاهی می توانند به این باور برسند که هر انسانی دارای نقاط قوت و ضعف می باشد، به همین دلیل از همسر خود این انتظار را ندارد که فرد کامل و بی عیب و نقصی باشد. عدم خودآگاهی در زوجین منجر به انتظارات و توقعات بیش از حد، کمال گرایی و غرور خواهد شد ( آقازاده، 1386 ) .
2-6 حل مساله :
مهارتی است که شما می توانید در هنگام برنامه ریزی برای برخورد با مشکلات زندگی از آن استفاده کنید. حل مساله یک مهارت مقابله ای عملی است که از نظر روانشناسی هم مفید است .
استفاده از روش های حل مساله موجب افزایش اعتماد به نفس شما می شود. وقتی شما بدانید که از مهارتهای حل مساله خوبی برخوردارید، احساس توانمندی و تسلط در شما تقویت می شود. همچنین مهارتهای موثر حل مساله با سازگاری شخصی ارتباط دارد.
افرادی که با موفقیت مشکلات زندگی را حل و فصل می کنند به این واقعیت واقفند که غلبه بر مشکلات
برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید
زندگی مستلزم تلاش و کوشش شخصی است. ( دی زوریلاونزو[1] ،1982 ) .
هر نظریه حل مساله اجتماعی باید سه مفهوم عمده را تعریف کنند: 1- حل مساله 2 – مساله 3- حل کردن. همچنین برای نظریه، پژوهش و عمل، تمایز دو مفهوم، حل مساله و به کاربری راه حل مهم است، تعاریفی که در زیر آمده است مبتنی بر تعاریفی است که قبلا ً توسط دی زوریلاونزو(1982) و دی زوریلا و گلدفرید[2] (1971) ارایه شده است. این تعریف مشخص می سازد، اینجا حل مساله بعنوان یک فعالیت هوشیار، عقلانی پرتلاش و هدفمند مد نظر قرار می گیرد .
پیش از پرداختن مراحل و گام های فرآیند حل مساله توجه شما را به چند نکته مهم جلب می کنیم :
1 – اغلب افرادی که احساس درماندگی و ناتوانی می کنند به دلیل این است که به طور انعطاف ناپذیری تنها از یک راه حل برای مشکلات مختلف زندگی استفاده می کنند. وقتی این راه حل مؤثر
برای ایجاد پیوندهای عاطفی با مشتریان باید حضوری دائمی داشته باشد تا در ذهن مشتری نهادینه شود اگر تمام حواس پنجگانه انسان در نزدیک تر شدن به مشتری و نفوذ بیشتر در ذهن و قلب وی فعال شوند ،نیل به این مهم ازطریق بازاریابی حسی امکان پذیر می شود.از سویی دیگر نوعی اثرگذاری ماندگار بر ذهن خودآگاه فرد که انتظار می رود بتواند شرکت را از روی بیان های حسی آن تشخیص دهد ضروری است . این بدان معناست که بازاریابی حسی دارای جهت گیری راهبردی بر آشکار سازی هویت و ارزش های اصلی برند با کمک تمام حواس پنجگانه انسان استوار است.
هریک از حواس پنجگانه انسان در خلق تجربه مشارکت دارند. هم چنین حواس انسان چه بصورت منفرد و چه جمعی بنیان چیزی موسوم به “تجربه حسی” را تشکیل می دهند.تجربه حسی نتیجه واکنش های حواس به عناصر انگیزه های مختلف در بازاریابی است. این عناصر یا انگیزه ها در بافت روان شناختی سنتی اغلب “محرک ” نامیده می شوند.حواس انسان اهمیتی حیاتی در تجربه زیستی اش دارد و بدون حواس هیچگونه اثر پذیری و ادراکی نمی تواند شکل بگیرد . بدون حواس ،فهمیدن ،احساس کردن ،یادگرفتن یا فکر کردن امکان پذیر نخواهد بود. حواس پنجگانه انسان از طریق بویایی ،شنوایی،بینایی، چشایی و لامسه اطلاعات ارزشمندی درباره چیزهای مختلف ارائه می کند(هولتن،2009)
بنا به اظهارات اشمیت[2] (1999) و لیندستروم و کاتلر (2005) ،مشتریان غالبا به سمت یک برند ،بر اساس تجربه های حسی خود جذب می شوند . کاتلر و لیندستروم بیشتر تاکید دارند که تقریبا تمام درک ما از جهان از طریق حواس پنجگانه انسان است . حواس به حافظه متصل هستند و به احساسات تبدیل می شوند(ایساکسون و آلاکوسکی[3] ،2009).
اکنون راهبردهای حسی برای حواس بینایی ،شنوایی، بویایی،چشایی و لامسه با جزئیات بیشتری ارائه می گردند.
[1] Karahanoglu
[2] Schmitt
[3] Isacsson & Alakoski
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
برای ایجاد پیوندهای عاطفی با مشتریان باید حضوری دائمی داشته باشد تا در ذهن مشتری نهادینه شود اگر تمام حواس پنجگانه انسان در نزدیک تر شدن به مشتری و نفوذ بیشتر در ذهن و قلب وی فعال شوند ،نیل به این مهم ازطریق بازاریابی حسی امکان پذیر می شود.از سویی دیگر نوعی اثرگذاری ماندگار بر ذهن خودآگاه فرد که انتظار می رود بتواند شرکت را از روی بیان های حسی آن تشخیص دهد ضروری است . این بدان معناست که بازاریابی حسی دارای جهت گیری راهبردی بر آشکار سازی هویت و ارزش های اصلی برند با کمک تمام حواس پنجگانه انسان استوار است.
هریک از حواس پنجگانه انسان در خلق تجربه مشارکت دارند. هم چنین حواس انسان چه بصورت منفرد و چه جمعی بنیان چیزی موسوم به “تجربه حسی” را تشکیل می دهند.تجربه حسی نتیجه واکنش های حواس به عناصر انگیزه های مختلف در بازاریابی است. این عناصر یا انگیزه ها در بافت روان شناختی سنتی اغلب “محرک ” نامیده می شوند.حواس انسان اهمیتی حیاتی در تجربه زیستی اش دارد و بدون حواس هیچگونه اثر پذیری و ادراکی نمی تواند شکل بگیرد . بدون حواس ،فهمیدن ،احساس کردن ،یادگرفتن یا فکر کردن امکان پذیر نخواهد بود. حواس پنجگانه انسان از طریق بویایی ،شنوایی،بینایی، چشایی و لامسه اطلاعات ارزشمندی درباره چیزهای مختلف ارائه می کند(هولتن،2009)
بنا به اظهارات اشمیت[2] (1999) و لیندستروم و کاتلر (2005) ،مشتریان غالبا به سمت یک برند ،بر اساس تجربه های حسی خود جذب می شوند . کاتلر و لیندستروم بیشتر تاکید دارند که تقریبا تمام درک ما از جهان از طریق حواس پنجگانه انسان است . حواس به حافظه متصل هستند و به احساسات تبدیل می شوند(ایساکسون و آلاکوسکی[3] ،2009).
اکنون راهبردهای حسی برای حواس بینایی ،شنوایی، بویایی،چشایی و لامسه با جزئیات بیشتری ارائه می گردند.
[1] Karahanoglu
[2] Schmitt
[3] Isacsson & Alakoski
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه: