عامل خلاقیت درآنها موجود بوده وبه عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کند ولی آنچه تازه است ترکیب این عواماً درالگوی جدید است.(سام خانیان،1387،ص15).
تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری وذهنی است ونوآوری بیشتر جنبه عملی دارد در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.(خان زاده، 1355،ص29).
شکی نیست که افراد در میزان آسیب پذیری نسبت به بیماری های روانی با یکد یگرتفاوتهای زیستی و فردی دارند ،اما مسئله اینست که میزان این تفاوتها تحت تاثیر موقعیت اجتماعی و حتی مهمتر از آن خلاقیتی که افراد می تواند از آن برخوردارباشند به مراتب بیشتر می شود.همه ما به احتمال قوی بیش از پیش می خواهیم علائم روانشناختی خود و دیگران را بشناسیم.این تمایل حداقل یک عارضه سالم اما اجتناب ناپذیر از کاهش سطح پیش داوری در مورد بیماری روانی است که در طی قرن حاضر روی داده است .ولی این بدین معنا نیست که احساس اضطراب یا غمی که قبل از این در اقشار خاصی از جامعه مورد انتظار بود.امروزه بیش از پیش دلیل و گواهی برای وجود نوعی از افسردگی دانسته می شود که مستلزم کمکهای حرفه ای دیگران است .این امر توجیهی است برای این واقعیت چشمگیر که در سال1900 میلادی در انگلستان از هر یکصد هزار نفر نود نفر در بیمارستان های روانی بستری می شدند –ولی در سال 1977 از هر یکصد هزار نفر حدود سیصدو هشتد نفر در بیمارستان های روانی بستری شده اند بی شک این افزایش تحت تاثیر ازدیاد روزافزون امکانات و تسهیلات لازم برای درمان بیماران روانی بوده است .ولی در عین حال ممکن است تنها بازتابی از افزایش تقاضا باشد.
با توجه به مطالب مذکور این تحقیق ،عنوان مورد نظر برای پاسخ گویی به این سئوال انجام می شود تا مشخص شود که آیا بین خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 90 /89 رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش :
افلاطون می گوید :یکی از بزرگترین مشکلات پزشکان این است که سعی می کنند بیماری های جسمی را بدون درمان بیماری های روحی معالجه کنند در حالی که جسم و روح یکی می باشند و آنها را نمی شود جداگانه معالجه کرد .با توجه به اینکه سلامت روانی از بحث های مهم امروزه بشریت است و خیلی از امراض و ناراحتی های جسمی علتش ناراحتی های روانی ،نگرانی ،ترس و استرس است که امروزه تحت عنوان سایکو سوماتیک مطرح می شوند و اهمیت سلامت روانی می طلبد که ما بدانیم که چه عاملی سبب افزایش سلامت روانی خواهد شدو این ضرورت را بوجود می آورد که عومل مرتبط با سلامت روانی را بشناسیم چرا که سلامت روانی علاوه بر کاهش دادن بیماریهایی نظیر روماتیسم فشار خون ،دیابت و …. که می تواند داشته باشد در احساس خوشبختی و رضایت از زندگی هم موثر است .
امروزه اهمیت و ضرورت خلاقیت و تفکر خلاقانه بر هیچ کس پوشیده نیست ،خلاقیتها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد نیستند بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها نفرند که در این زمینه ی خاص فعالیت خاصی به عمل می آورند.میل به خلاق بودن در تمام طول تاریخ ودر تمام جوامع بشری به چشم می خورد، خلق اسطوره ها در گروهای مذهبی و فرهنگی نمایانگر این میل است براساس سنتهای اسلامی،مسیحی،
کلیمی خدا زن ومرد را از خاک آفریده،اسطوره ها نمایانگر میل به خلق کردن،لذت بردن از آفرینش ومیل به تصاحب مخلوق است این عواطف در تجربه ما از خلاقیت نمایان است .ممکن است این تجربه یافتن راه حل هایی برای مشکل باشد .از نقاشیهای ماقبل تاریخ در غارها در می یابیم که انسانها از زمان های اولیه با استفاده از موادی که در دست داشتند نشانه هایی از خود برجا می گذاشته اند که خود نمونه ای از کارهای خلاقانه است (فیشانی ،1384،ص41).) .
سلامت روانی به طیف گسترده ای از مسائل اشاره دارد مثلا به ما در پاسخ دادن به پرسشهایی از این دست کمک می کند: چرا دست به کاری می زنیم که می دانیم نتیجه واثری جزء افسوس ندارد؟چگونه می توان دگرگونی مثبت در جهان ایجاد کرد؟چگونه می شود به معنای واقعی کلمه خوشبخت بود؟ چرا انسانها این چنین نا مهربان شده و ازیکدیگر دور شده اند؟علت خشم و خشونت و طمع چیست؟ چگونه است که شهروندان کشورهای ثروتمند چنین ناخرسندهستند؟چرا یک فرد با تحصیلات دانشگاهی بالا از زندگی خانوادگی خود راضی نیست؟برای جواب دادن به تمامی این سئوالات ضرورت دارد که درباره ارتباط بین خلاقیت و سلامت روانی در افراد تحقیقات گسترده تری انجام دهیم .
اهداف پژوهش:
بیان هدف یا اهدا ف پژوهش یکی ازقسمتهای مهم پژوهش است،زیرااین قسمت از تحقیق مشخص می کند که محقق ،چه چیزی رامورد نظر قرار داده است واصولادرجستجوی چه چیزی است بدون نیاز هدف ،امکان ارزشیابی ازکارمحقق،وجودندارد.نتیجه گیری هر پژوهش به یافته های آن بستگی دارد واین امربدون هدف امکان پذیر نیست (دلاور،1380،ص64).
هدف کلی این پژوهش:بررسی ومقایسه رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان سرپل ذها ب در سال تحصیلی 90 /89 می باشد .
اهداف جزیی :
1)تعیین رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختردانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
2) تعیین رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسردانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
3)بررسی و مقایسه میزان خلاقیت دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
4)بررسی و مقایسه میزان سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
فرضیه های پژوهش :
1)بین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختررابطه وجود دارد.
2) بین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسررابطه وجود دارد.
3) میزان خلاقیت دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است
4)میزان سلامت روانی دانشجویان دختر بیشتراز دانشجویان پسر است.
سئوالات پژوهش :
1)آیابین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختررابطه وجود دارد؟
2) آیابین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسررابطه وجود دارد؟
3) میزان خلاقیت دردانشجویان دختر بیشتر است یا دردانشجویان پسر ؟
4)میزان سلامت روانی دردانشجویان دختر بیشتر است یا دردانشجویان پسر ؟
متغیرها :
متغیر :عبارت است از ویژگیها-مفاهیم و صفاتی که بیش از یک حالت و ارزش به خود می گیرد ولی می توان حالتهای مختلف برای آن فرض کرد و تغییرات را از فردی به فردی دیگر ویا از شیئی به شیئی دیگر نشان داد (دلاور ،1380،ص 58).
متغییر مستقل :
متغییری است که از طرف پژوهشگر اندازه گیری ،د ستکاری ویا انتخاب میشود تا تاثیرو رابطه آن با متغیر دیگری مورد بررسی قرارگیرد.(دلاور،1380،ص59) در این تحقیق متغیرمستقل خلاقیت می باشد.
متغیر وابسته :
متغیری است که تحت تاثیرمتغیر مستقل قرار می گیرد یعنی ارزش مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد(همان منبع،ص59).در این تحقیق سلامت روانی متغیروابسته است.
متغیر کنترل:
همان متغیری است که فقط یکی از سطوح آن در تحقیق ثابت نگه داشته می شود.( همان منبع ،ص60)در این تحقیق متغیر کنترل “دانشجویان”می باشد
متغیر تعدیل کننده:
متغیرتعدیل کننده عاملی است که توسط پژوهشگر،انتخاب ،اندازه گیری یادستکاری می شودتا مشخص شود که تغییر آن موجب تغییر همبستگی بین متغیر مستقل ومتغیر وابسته می شود یا خیر.(دلاور،1380،ص60)دراین تحقیق ،متغیر تعدیل کننده “جنسیت” می باشد
متغیر مداخله گر:
متغیری است که بر کار تحقیق اثر می گذارد ومحقق را در بررسی های خود دچار مشکل می کندو این متغیر قابل مشاهده واندازه گیری نیست(همان منبع ،ص61)در این تحقیق “هوش دانشجویان وشرایط اجتماعی و ف
تعریف عملیاتی :
تعریف عملیاتی به تعریفی گفته می شود که ازطریق آن فعالیت های لازم واساسی برای اندازه گیری یک متغیر معین مشخص می شود (دلاور ،1380،ص63) .
خلاقیت :
خلاقیت عبارتست از توانایی فرد در ارائه راحلهای ابتکاری وغیر متعادل در برابر مسائل(شریفی،1380،ص80)..
تعریف عملیاتی:الف) خلاقیت بالا: کسی که در آزمون خلاقیت “CREE” نمرۀبالاتر از میانگین کسب کند .
ب) خلاقیت متوسط: کسی که در آزمون خلاقیت ” CREE” نمرۀ نزدیک به میانگین یا بهنجارکسب کند.
ج) خلاقیت پایین: کسی که درآزمون خلاقیت ” CREE ” نمرۀ پایین تر ازمیانگین کسب کند.
تعریف مفهومی سلامت روانی:توانایی سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفیدو موثر به طور کامل شود (احمدوند،1385،ص3) .
تعریف عملیاتی سلامت روانی : نمره ای که افراد از آزمون سلامت عمومی (GHQ) کسب می کنند.
مقدمه :
بیماریهای روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ انسانی در مقابل این بیماری ها مصونیت ندارد و این خطر همیشه بشر را تهدید می کند .عدم تفاهم،ناسازگاری و اختلال های رفتاری در جوامع انسانی،در خانواده،مدرسه،اداره ،کارگاه ،کارخانه ،دانشگاه،گروه واجتماع بسیار مشهود و فراوا ن است و در همه افراد،زن ومرد کودک و نوجوان ،جوان ،بزرگسال،کارمند،بیکار،کارگر،استاد،دانشجو،دکتر
،مهندس و …خطرابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد وهمین گستره ابتلا ضرورت بررسی چگونگی مقابله با بیماری های روانی را توجیه می کند (میلانی فر،1370،ص 5).
سلامت جسم و روان ،انبساط خاطر و در نهایت شادکامی و تن آرامی پدیده هایی هستند که در ارتباط با محیط زیست انسانها تحقق می پذیرندکارکرد نامناسب نهادها ونظام های اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی ودرمانی دریک جامعه درارتباط مستقیم با بهداشت روانی وجسمی مردم آن جامعه است وسلامت افراد را دچار مخاطره می کند ،در اجتماعاتی که انسانها تحت تاثیرعوامل نامساعد محیطی مانند :حوادث طبیعی (سیل، زلزله،…) بیماریهای اپیدمیک ،نارسایهای ناشی از گسترش شهرهای بزرگ (آلودگی هوا،ترافیک،محیط پرهیاهو)بی عدالتی های اقتصادی،جنگ،بحرانهای اجتماعی،ازهم گسیختگی خانوادگی،تضادهای درونگروهی وبرون گروهی فرهنگی ومسائل از این قبیل قرار دارند نمی توان انتظار سلامت جسمی وروانی را داشت،هر یک از پدیده های اجتماعی وطبیعی بالا می تواند زندگی عادی یک شخصیت سالم را تحت تاثیر قرار داده وآن را از حالت طبیعی خارج کند .سلامت عمومی نما یه ای است که میزان توانایی شخصی رادر موا جه با خواسته های محیطی –اجتماعی ،عاطفی یا جسمانی نشان می دهد.بنابراین بهداشت روانی را نباید با بیماری روانی در هم آمیخت ،بهداشت روانی مطالعه وضع روانی شخصی قبل از بیماری است.( احمد وند،1385،ص8).
بدین طریق سلامت روانی وضع روانی را که از طریق آرامش ،هماهنگی وگنجایش روانیمشخص می شود آشکار می سازد وبوسیله نبودن نشانه های ناتوانی وضعف درهربعد روانی وجسمانی درشخص شناخته می شود.(همان منبع،ص12).
پدیده خلاقیت و نوآوری مثل بسیاری از خصیصه های انسانی در احاد نوع بشر یافت می شود و این انگیزش ها و شرایط محیطی یا شخصیتی است که عامل خلاقیت را آشکار می سازد خلاقیت به عنوان یک حالت روانی وذهنی که در قلمرو علم روانشناسی است ظهور می کند به طبع سلامت فکر بهداشت روان در سایر رشد متعالی حاصل می گردد.
خلاقیت و ابتکار یا دنباله روی و عدم خلاقیت دانشجویان ،تا حد زیادی تحت تأثیر روابط خانوادگی آنهاست .روش تربیت آزادمنشانه و همراه با انضباط ،خلاقیت و ابتکار بیشتری را در دانشجویان باعث می شود،در حالی که روش تربیتی سلطه طلبانه ،بیشتر هماهنگی و دنباله روی را در دانشجویان رشد می دهد.
بیان مسئله:
خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری است و تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن بیش از یک قرن توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال 1950 توسط گلیفورد ایجاد گردید،روانشناسان معمولاًخلاقیت رابه عنوان شکلی از حل مشکلات تعریف می کنندکه ازویژگی های آن ارائه راه حلهایی بدیع،نو و جدید برای مشکلات هنری،علمی یا عملی است.(پیرخائفی،1387،ص15).
خلاقیت همچون عدالت،دموکراسی وآزادی برای افراد دارای معانی مختلف است ولی یک عامل مشترک درتمام خلاقیت ها این است که خلاقیت همیشه عبارت است ازپرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت درآنها موجود بوده وبه عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کند ولی آنچه تازه است ترکیب این عواماً درالگوی جدید است.(سام خانیان،1387،ص15).
تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری وذهنی است ونوآوری بیشتر جنبه عملی دارد در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.(خان زاده، 1355،ص29).
شکی نیست که افراد در میزان آسیب پذیری نسبت به بیماری های روانی با یکد یگرتفاوتهای زیستی و فردی دارند ،اما مسئله اینست که میزان این تفاوتها تحت تاثیر موقعیت اجتماعی و حتی مهمتر از آن خلاقیتی که افراد می تواند از آن برخوردارباشند به مراتب بیشتر می شود.همه ما به احتمال قوی بیش از پیش می خواهیم علائم روانشناختی خود و دیگران را بشناسیم.این تمایل حداقل یک عارضه سالم اما اجتناب ناپذیر از کاهش سطح پیش داوری در مورد بیماری روانی است که در طی قرن حاضر روی داده است .ولی این بدین معنا نیست که احساس اضطراب یا غمی که قبل از این در اقشار خاصی از جامعه مورد انتظار بود.امروزه بیش از پیش دلیل و گواهی برای وجود نوعی از افسردگی دانسته می شود که مستلزم کمکهای حرفه ای دیگران است .این امر توجیهی است برای این واقعیت چشمگیر که در سال1900 میلادی در انگلستان از هر یکصد هزار نفر نود نفر در بیمارستان های روانی بستری می شدند –ولی در سال 1977 از هر یکصد هزار نفر حدود سیصدو هشتد نفر در بیمارستان های روانی بستری شده اند بی شک این افزایش تحت تاثیر ازدیاد روزافزون امکانات و تسهیلات لازم برای درمان بیماران روانی بوده است .ولی در عین حال ممکن است تنها بازتابی از افزایش تقاضا باشد.
با توجه به مطالب مذکور این تحقیق ،عنوان مورد نظر برای پاسخ گویی به این سئوال انجام می شود تا مشخص شود که آیا بین خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 90 /89 رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش :
افلاطون می گوید :یکی از بزرگترین مشکلات پزشکان این است که سعی می کنند بیماری های جسمی را بدون درمان بیماری های روحی معالجه کنند در حالی که جسم و روح یکی می باشند و آنها را نمی شود جداگانه معالجه کرد .با توجه به اینکه سلامت روانی از بحث های مهم امروزه بشریت است و خیلی از امراض و ناراحتی های جسمی علتش ناراحتی های روانی ،نگرانی ،ترس و استرس است که امروزه تحت عنوان سایکو سوماتیک مطرح می شوند و اهمیت سلامت روانی می طلبد که ما بدانیم که چه عاملی سبب افزایش سلامت روانی خواهد شدو این ضرورت را بوجود می آورد که عومل مرتبط با سلامت روانی را بشناسیم چرا که سلامت روانی علاوه بر کاهش دادن بیماریهایی نظیر روماتیسم فشار خون ،دیابت و …. که می تواند داشته باشد در احساس خوشبختی و رضایت از زندگی هم موثر است .
امروزه اهمیت و ضرورت خلاقیت و تفکر خلاقانه بر هیچ کس پوشیده نیست ،خلاقیتها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد نیستند بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها نفرند که در این زمینه ی خاص فعالیت خاصی به عمل می آورند.میل به خلاق بودن در تمام طول تاریخ ودر تمام جوامع بشری به چشم می خورد، خلق اسطوره ها در گروهای مذهبی و فرهنگی نمایانگر این میل است براساس سنتهای اسلامی،مسیحی، کلیمی خدا زن ومرد را از خاک آفریده،اسطوره ها نمایانگر میل به خلق کردن،لذت بردن از آفرینش ومیل به تصاحب مخلوق است این عواطف در تجربه ما از خلاقیت نمایان است .ممکن است این تجربه یافتن راه حل هایی برای مشکل باشد .از نقاشیهای ماقبل تاریخ در غارها در می یابیم که انسانها از زمان های اولیه با استفاده از موادی که در دست داشتند نشانه هایی از خود برجا می گذاشته اند که خود نمونه ای از کارهای خلاقانه است (فیشانی ،1384،ص41).) .
سلامت روانی به طیف گسترده ای از مسائل اشاره دارد مثلا به ما در پاسخ دادن به پرسشهایی از این دست کمک می کند: چرا دست به کاری می زنیم که می دانیم نتیجه واثری جزء افسوس ندارد؟چگونه می توان دگرگونی مثبت در جهان ایجاد کرد؟چگونه می شود به معنای واقعی کلمه خوشبخت بود؟ چرا انسانها این چنین نا مهربان شده و ازیکدیگر دور شده اند؟علت خشم و خشونت و طمع چیست؟ چگونه است که شهروندان کشورهای ثروتمند چنین ناخرسندهستند؟چرا یک فرد با تحصیلات دانشگاهی بالا از زندگی خانوادگی خود راضی نیست؟برای جواب دادن به تمامی این سئوالات ضرورت دارد که درباره ارتباط بین خلاقیت و سلامت روانی در افراد تحقیقات گسترده تری انجام دهیم .
اهداف پژوهش:
بیان هدف یا اهدا ف پژوهش یکی ازقسمتهای مهم پژوهش است،زیرااین قسمت از تحقیق مشخص می کند که محقق ،چه چیزی رامورد نظر قرار داده است واصولادرجستجوی چه چیزی است بدون نیاز هدف ،امکان ارزشیابی ازکارمحقق،وجودندارد.نتیجه گیری هر پژوهش به یافته های آن بستگی دارد واین امربدون هدف امکان پذیر نیست (دلاور،1380،ص64).
هدف کلی این پژوهش:بررسی ومقایسه رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان سرپل ذها ب در سال تحصیلی 90 /89 می باشد .
اهداف جزیی :
1)تعیین رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختردانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
2) تعیین رابطه میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسردانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
3)بررسی و مقایسه میزان خلاقیت دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
4)بررسی و مقایسه میزان سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذها ب.
فرضیه های پژوهش :
1)بین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختررابطه وجود دارد.
2) بین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسررابطه وجود دارد.
3) میزان خلاقیت دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است
4)میزان سلامت روانی دانشجویان دختر بیشتراز دانشجویان پسر است.
سئوالات پژوهش :
1)آیابین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان دختررابطه وجود دارد؟
2) آیابین میزان خلاقیت و سلامت روانی دانشجویان پسررابطه وجود دارد؟
3) میزان خلاقیت دردانشجویان دختر بیشتر است یا دردانشجویان پسر ؟
4)میزان سلامت روانی دردانشجویان دختر بیشتر است یا دردانشجویان پسر ؟
متغیرها :
متغیر :عبارت است از ویژگیها-مفاهیم و صفاتی که بیش از یک حالت و ارزش به خود می گیرد ولی می توان حالتهای مختلف برای آن فرض کرد و تغییرات را از فردی به فردی دیگر ویا از شیئی به شیئی دیگر نشان داد (دلاور ،1380،ص 58).
متغییر مستقل :
متغییری است که از طرف پژوهشگر اندازه گیری ،د ستکاری ویا انتخاب میشود تا تاثیرو رابطه آن با متغیر دیگری مورد بررسی قرارگیرد.(دلاور،1380،ص59) در این تحقیق متغیرمستقل خلاقیت می باشد.
متغیر وابسته :
متغیری است که تحت تاثیرمتغیر مستقل قرار می گیرد یعنی ارزش مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد(همان منبع،ص59).در این تحقیق سلامت روانی متغیروابسته است.
متغیر کنترل:
همان متغیری است که فقط یکی از سطوح آن در تحقیق ثابت نگه داشته می شود.( همان منبع ،ص60)در این تحقیق متغیر کنترل “دانشجویان”می باشد
متغیر تعدیل کننده:
متغیرتعدیل کننده عاملی است که توسط پژوهشگر،انتخاب ،اندازه گیری یادستکاری می شودتا مشخص شود که تغییر آن موجب تغییر همبستگی بین متغیر مستقل ومتغیر وابسته می شود یا خیر.(دلاور،1380،ص60)دراین تحقیق ،متغیر تعدیل کننده “جنسیت” می باشد
متغیر مداخله گر:
متغیری است که بر کار تحقیق اثر می گذارد ومحقق را در بررسی های خود دچار مشکل می کندو این متغیر قابل مشاهده واندازه گیری نیست(همان منبع ،ص61)در این تحقیق “هوش دانشجویان وشرایط اجتماعی و فرهنگی” آنان جزءمتغیری های مداخله گر می باشد
این داروها برای شیمی درمانی سرطانها به کار میروند. داروهای سایتوتوکسیک بیشتر اوقات در بخشهای تخصصی مانند بخش سرطانی شناسی و واحدهای پرتو درمانی مصرف میشوند، که نقش اصلی آنها درمان سرطان است(WHO, 2005).
پسماندهای محتوی فلزات سنگین[2]
پسماندهای محتوی فلزات سنگین یک زیر رده از پسماندهای شیمیایی خطرناک و به طور معمول به شدت سمیاند. پسماندهای دارای جیوه به طور مشخص از نشت تجهیزات شکسته شده بالینی به وجود میآیند. جیوههای پخش شده از چنین دستگاههایی تا حد ممکن باید جمعآوری شوند. پسماندهای دارای کادمیوم عمدتاً از باتریهای دورریخته و شکسته به وجود میآیند. برخی « پانلهای تقویت شده با چوب» با مقداری سرب هنوز هم به عنوان ضد نفوذ کردن پرتوهای X و در بخشهای تشخیصی به کار میروند(WHO, 1999).
شایان ذکر است که در یک تـقـسـیـــم بــنـــدی متداول در آسیا، مـــواد زایـــد ویـــژه بیمارستانی شامل 6گروه زیر هستند:
1) مـواد زائد آنـاتـومـیـک، شامل مواد زاید اطـاق عـمـل، مـواد زایـد اطـاق زایـمـان، اعـضاء و اندام
های قطع شده، جنین مرده و جفت و مواد آناتومیک ناشی از جراحیهای سطحی است .
2) مــواد زائد بـیــولــوژیــک حــاصـل از تـمـام بخشها شامل:
الف) پارچه های آغشته به الکل و اتر و خون.
ب) اجــســـام یـــک بـــار مــصــرف فـلــزی ، نـظـیــر سرنگ، سوزن های تزریق زیر جلدی، تیغه های چاقوی جراحی، اجسام پلاستیکی مثل ظروف ادرار، لـــولـــههـــای پلاستیکی، بطریهای پلاستیکی ، سرنگ و ماسک و دستکش.
بـسـتـه بـنـدی مـثـل ظـروف شـیشهای سرم خون ، بطری های شیشه داروها، انواع آمپول ها، کارتون کاغذ و جعبههای دارو .
3) مواد زائد ویژه مثل : فیلترهای دیالیز کلیه، گچ شکسته بندی و قالب گیری .
4) مواد زائد بخش رادیولوژی، آزمایشگاههای شیمیایی و باکتریولوژی
5) مواد زائد رادیو اکتیو.
و ) مواد زائد دارویی(دریاباری،1379 ).
1) Genotoxic Waste
دانش را نشان نمیدهند. آنها نشانگر آغاز مدیریت اطلاعات هستند، اطلاعاتی که مدیر میتواند به کار گیرد تا کاری بیش از پردازش مراوده فردی را انجام دهد. اطلاعات غالباً تشکیل اعداد و ارقام، کلمات و گزارههای انباشته شده را به خود گرفته و معنایی را ارائه میکند که بزرگتر از آن چیزی است کـــه از دادههای خام مکشوف میگردد. ولی نظریهپردازان و دست اندرکاران دانش همگی بر این باورند که این اطلاعات است و نه دانش (جعفری مقدم، 1382). اگرچه خط و مرز بین دانش و اطلاعات روشن نیست، لیکن چند ویژگی وجود دارد که این دو را از هم جدا می کند.
سطح ظرافت: اطلاعات غالباً به موقعیتها، شرایط، فرآیندها و یا هدفهای خاص اشاره دارد. در این صورت در برگیرنده سطحی از ظرافت و دقت است که آن را برای کار مورد نظر مناسب میکند. ورای موقعیت یا کار خاص،
اطلاعات تا زمانی که به دانش تبدیل نشود، کمارزش خواهد بود. برای مثال، اطلاعات در خصوص محصول الف چیزهای
زیادی در خصوص محصول ب آشکار نمیکند. ولی دانش، کاملاً انتزاعی است و به گونهای طراحی شده که بتواند ظرافت خاص را از بین برده و کاربرد وسیعتری داشته باشد.
زمینه: اطلاعات معادل دادهها در متن[1] است. زمینه ممکن است محصول مشتری یا فرآیند کسبوکار باشد و شکل اولیه دادهها را تا سطح اطلاعات ارتقا دهد. زمینه، اطلاعات را برای مدیریت جهت تصمیمگیری و برنامهریزی مفید میکند. مدیر نتایج معناداری را در خصوص معاملات با بررسی و بازبینی دادهها استخراج میکند. برای اینکه داده مفید واقع شود، باید در درجه اول در زمینه قرار گیرد.
دامنه[2]: دامنه اطلاعات بطورکلی محدود به زمینهای است که در آن ایجاد میشود. اطلاعات فروش به مدیران در خصوص فروش مطالبی ارائه میدهد، دانش در این خصوص فراتر عمل میکند و در موقعیتهای گوناگون کاربرد دارد، داشت.
بههنگام بودن: اطلاعات بر زمان مبتنی است و بنابراین، بهطور مداوم در حال تغییر است. به مجرد اینکه داده جدید، اخذ شود، اطلاعات جدیدی مورد نیاز خواهد بود، به عنوان مثال اطلاعات ماه اسفند با اطلاعات ماه فروردین، به احتمال زیاد، متفاوت خواهد بود زیرا دادههای تشکیل دهنده آنها تغییر پیدا کرده است. دانش به علت بار معنایی زیاد خود، حساسیت زمانی کمتری دارد. دانشی که از اطلاعات دیروز و امروز بهدست آمده، میتواند برای درک اطلاعات فردا به کار رود (جعفری مقدم، 1382).
دانش
به هنگام پژوهش در مدیریت دانش، تعریف دانش از ضروریات به شمار میرود. بدون چنین تعریفی، مدیران دقیقاً متوجه نمیشوند که به دنبال مدیریت چه چیزی هستند و آیا این اصولاً چنین دانشی برای اعمال مدیریت دارند یا خیر؟.
دانش، فراتر از دادهها و اطلاعات است. تراگل، دانش را اینگونه تعریف نمودهاست:
دانش= اطلاعات در متن + ادراک (Smits & Moor, 2004)
اکثر مردم، به طور شهودی فکر میکنند که دانش، وسیعتر، عمیقتر و غنیتر از دادهها و اطلاعات است. مردم معمولاً هنگام گفتوگو درباره صاحبان دانش، تصویر کسانی را که ارائه میدهند که در زمینهای خاص دارای اطلاعاتی زیاد، عمیقتر و قابل اعتماد بوده و اشخاصی هوشمند و تحصیل کردهاند. مردم لفظ دانشمند یا دانشور را برای یادداشت،
کتاب راهنما و یا پایگاههای اطلاعاتی به کار نمیبرند، حتی اگر این موارد بوسیله افراد صاحب دانش تدوین شده باشند. داونپورت و پروساک در مقالهای با عنوان «اصول مدیریت دانش» دانش را اینگونه تعریف کردهاند:
پیشرفت اقتصادی و اجتماعی قرار دارند که فقط نیازهای سطح بالاتر می توانند آنها را برانگیزانند. در واقع نیازهای مطرح شده در سه سطح اول سلسله مراتب مزلو ،برای کارکنان خاصیت برانگیزاننده ندارند ، یعنی ارضاء نیازهای مذکور فقط برای حفظ بهداشت روانی آنها ضرورت دارد .
«نیازهای جسمانی ، ایمنی ، اجتماعی» و بخشی از نیاز به «احترام و عزت نفس» در شمار «عوامل حافظ وضع موجود» قرار می گیرند ، در حالی که نیاز به «خودشکوفایی» و بخش دیگری از نیاز به «عزت نفس» در زمره «عوامل برانگیزاننده» مطرح می شوند به این ترتیب نیاز به «عزت نفس» در هر دو گروه مطرح می شود برای مثال ، اگر نیاز یک فرد به عزت نفس از طریق ارتقای مقام وی ارضاء گردد اگر این ارتقا مقام بدون توجه به صلاحیت وی و فقط به دلیل داشتن ارتباطات اجتماعی یا خویشاوندی وی با مقامات عالی رتبه باشد ، در شمار ارضاء نیازهای نگهدارنده قرار می گیرد ، ولی اگر این فرد به دلیل داشتن صلاحیت و شایستگی فردی ، ارتقا مقام یابد ، این ارتقا مقام در شمار ارضاء نیازهای سطوح بالاتر قرار می گیرد و انگیزاننده خواهد بود .
2-2-3-3- نظریه x و نظریه y
مک گریگور در نظریه ای دو ساحتی در مورد انسان ، برداشتها ، طرز
تلقی ها و نگرش های مدیران در مورد انسان را به دو گروه تقسیم کرده است وی برای اجتناب از پیشداوری افراد در مورد این دو گروه ، آنها را با دو حرف x و y مشخص کرده است . به طور کلی مفروضات نظریه x عبارتند از :
بیشتر انسان ها ذاتا تنبل و از کار بیزارند ؛
بیشتر انسانها از قبول مسئولیت گریزانند و ترجیح می دهند که تحت هدایت دیگری قرار گیرند ؛
برای انگیزش انسانها باید از مشوق های مادی و اقتصادی و ایجاد امنیت استفاده کرد ؛
«قابلیت خلاقیت و نوآوری برای حل مسائل» فقط در تعداد محدودی از افراد یافت می شود که به مشاغل مدیریت و رهبری می پردازند؛
بیشتر مردم باید تحت کنترل دقیق قرار گیرند ، زیرا معمولا افراد از علاقه کافی برای کار برخوردار نیستند .
در حالی که مفروضات نظریه y عبارتند از :
کار به طور طبیعی مانند بازی است ؛
معمولا افراد مسئولیت پذیرند و با اشتیاق به دنبال پذیرش مسئولیت هستند ؛
اگر افراد به کار خود علاقمند باشند ، به طور مناسبی برانگیخته می شوند در واقع احساس رضایت درونی بهترین پاداش برای افراد است و شیوه خود کنترلی موثرتر از کنترل توسط دیگران است ؛
«قابلیت خلاقیت و نوآوری برای حل مسائل» به طور طبیعی بین جمعیت انسانها توزیع شده است ؛
مبنی بر پرداخت وجه اعتبار و یا پرداخت وجه برات صادره از سوی ذینفع کاملاً جدا و متمایز از سایر معاملات مرتبط(معامله پایه بین متقاضی اعتبار و ذینفع و قرارداد تقاضای اعتبار فی مابین متقاضی و گشاینده اعتبار) است. اصل استقلال در رویه قضایی بسیاری از کشورها نیز به رسمیت شناخته شده و در ماده 4 یو سی پی به تصریح بیان شده است. بنابراین در یک معامله اعتبار اسنادی توجه گشاینده اعتبار صرفاً به این امر معطوف است که آیا اسناد ارائه شده از سوی ذینفع بر حسب ظاهر با شروط مقرر در اعتبار اسنادی انطباق دارد یا خیر. بانک گشاینده حق دارد برای کل وجوهی که پرداخته به متقاضی اعتبار رجوع کند ولو آنکه اسناد، مجعول از کار درآید یا حاوی اظهارات مزورانه باشد مشروط بر اینکه گشاینده اعتبار، وجه را با حسن نیت ودر مقابل اسنادی که بر حسب ظاهرمنطبق با درخواست متقاضی است پرداخته باشد. بانک گشاینده حتی در صورت فسخ معامله پایه و یا ورشکستگی متقاضی اعتبار ملزم است وجه اعتبار را بپردازد.فلسفه اصل استقلال در این نکته نهفته است که گشایندگان اعتبارات اسنادی بانکداران هستند نه تجار، بانکداران در امر بانکداری متخصص اند و نباید خودشان را درگیر معاملات پایه بین طرفین قرارداد خرید و فروش نمایند چرا که در این صورت از وظیفه اصلی خود باز می مانند.[1] از نگاه ذینفع، اصل استقلال خطر عدم پرداخت مبلغ اعتبار از سوی متقاضی و بانک گشاینده راکاهش می دهد. زیرا گاهی متقاضی با طرح ایرادات و دفاعیاتی از قبیل نقض تعهد و یا یکی نبودن اسناد ارائه شده با توافقات اولیه از پرداخت ممانعت می ورزد. لیکن از نگاه متقاضی، استقلال اعتبارنامه این خطر را در پی دارد که ذینفع بدون اجرای تعهداتش پرداخت وجه را مطالبه نماید و بانک گشاینده وجه برات صادره از سوی ذینفع را بپردازد. در این گونه موارد بهترین کاری که متقاضی اعتبار برای حفظ و مراقبت از خود می تواند انجام دهد آن است که اعتبارنامه را به دقت تنظیم کند و در اعتبارنامه قید کند که یک مؤسسه معتبر بازرسی، گواهی بازرسی مبنی بر اجرای کامل تعهدات ذینفع را صادر نماید.
بند دوم: اصل انطباق دقیق اسناد با شروط اعتبار
اصل انطباق دقیق اسناد با شروط اعتبار که یکی دیگر از اصول بنیادین اعتبارات اسنادی است دوشادوش با اصل استقلال اعتبار، مبانی موفقیت و کار آمدی این ابزار تجاری را تشکیل می دهند. مطابق این اصل، پرداخت مبلغ اعتبار منوط به ارائه اسنادی خواهد بود که در متن اعتبار به صراحت قید شده است. در بند الف ماده 14 (یو سی پی600) در این خصوص بیان شده است که: « بانک تعیین شده ای که موافقت خود را اعلام کرده، بانک تأیید کننده در صورت وجود و هم چنین بانک گشاینده باید اسناد ارائه شده را بررسی و صرفاً براساس صورت ظاهر اسناد مشخص کنند که آیا اسناد ارائه شده مطابق با شرایط اعتبار هست یا نه.»
انطباق ظاهری اسناد با شروط و تعلقات اعتبار باید براساس عرف شناخته شده بانکداری بین المللی همان طور که در این مواد انعکاس یافته تعیین شود. اسنادی که بر حسب ظاهرشان متعارض و متناقض با یکدیگر به نظر برسند به عنوان اسنادی محسوب می شوند که منطبق با شروط و تعلقات اعتبار نیستند. در رویه قضایی
نیز این اصل بدون اختلاف نظر مورد تأکید بوده و هست. آنچه که از مفهوم این ماده و آرای صادره از دادگاه ها پیرامون این اصل می توان برداشت کرد این است که اولاً ارائه اسناد تجاری معادل، حتی اگر از حیث ارزش برابر یا بالاتر از اسناد مقرر باشد کفایت نمی کند و ارائه اسناد باید دقیقاً به شیوه و در محدوده زمانی تعیین شده در اعتبار به عمل آید. دوماً چنانچه اسناد ارائه شده بر حسب ظاهر با شروط مندرج در متن اعتبار دقیقاً منطبق باشد طرفی که ملزم است تعهد ناشی از اعتبار را ایفا کند باید اسناد ارائه شده را پذیرفته و با دریافت اسناد،تعهد خود را انجام دهد. او نمی تواند جهت انجام تعهد، شرایطی اضافه کند یا برای فرار از تعهد خود به فراتر از ظاهر اسناد نظر نماید و در مقابل نیز چنانچه اسناد ارائه شده با شروط مندرج در اعتبار دقیقاً منطبق نباشد طرفی که اسناد را ارائه نموده نمی تواند مبلغ اعتبار را دریافت دارد هرچند قرارداد پایه را به نحو کامل اجرا کرده باشد. در این حالت اگر بانک گشاینده اعتبار مبلغ اعتبار را در برابر اسنادی که دقیقاً با متن اعتبار منطبق نیست بپردازد خطر این پرداخت به عهده خود بانک گشاینده اعتبار است و این بانک دیگر نمی تواند جهت بازچرداخت آن مبلغ به متقاضی اعتبار مراجعه نماید. در واقع بانک باید امین و وفادار به دستورات متقاضی اعتبار باشد. سوماً این اصل از بانک درگیر در عملیات نیز حمایت می کند چرا که بانک را از داوری های سلیقه ای و قضاوت های شخصی در خصوص اختلافات و ناهمخوانی ها در اسناد ارائه شده رها می گرداند و مانع از این می شود که بانک وارد بررسی جزئیات معامله گردد که در حوزه کسب و کارهای عادی بانک نیست. در پایان باید گفت که اصل انطباق بدون شک به منظور حمایت از