شاخص های جوانی و سبک زندگی
در جامعه معاصر جوانان تجارب متفاوتی از کار و فراغت دارند. کاهش فرصت های اشتغال، بسط علاقه مندی ها و فرصت های آموزشی و تحصیلی برای جوانان، اشتغال پاره وقت، وابستگی بیشتر جوانان به خانواده های خویش، اهمیت بیش از پیش حفظ و تنوع در اوقات فراغت از جمله زمینه های اصلی هستند که الزام های جدی را در ارزش ها و سبک زندگی جوانان بر جای گذاشته اند، به گونه ای که جوان امروز متفاوت از آن چیزی است که در گذشته وجود داشت. ویژگی های اصلی و مهم این تفاوت، به قرار زیر است:
۲-۳-۱ امتداد یافتن دوره جوانی
جوانی در دوره معاصر طولانی تر از گذشته شده است. اگر چه در معانی عرفی خود دوره جوانی را در ایران مرز بلوغ و ازدواج می دانند، با این حال پیشرسی در بلوغ، به تأخیر افتادن سن اشتغال تمام وقت، ازدواج و دیگر مؤلفه های گذار به بزرگسالی طولانی شدن این دوره را به همراه داشته است جوانان شیوه های جدیدی را برای پر کردن فضای زندگی و تجربه گذار خود اختیار می کنند (الگوهای متفاوتی دوستی و یا مهارجت شغلی و تحصیلی به خارج از کشور نمونه هایی از این موضوع به شمار می آیند). جوانی در دروه کنونی زودتر شروع می شود و دیرتر پایان می یابد (ذکائی ۱۳۸۳، ۷۶).
۲-۳-۲ فردی شدن
فردی شدن فرایند جدیدی نیست. تنوع راه کارهای تحصیلی، حرفه ای و آموزشی جوانان، از بین رفتن بافت همسایگی ها، فشرده شدن بازار کار، سرعت یافتن تحرک اجتماعی و نیز جغرافیایی از جمله زمینه های مؤثر بر این فرایند است. اگر چه برخی نویسندگان این ادعا را که فردگرایی وجه مشخصه نوگرایی است، به چالش می کشند و فرآیندهای هویت یابی با احساسات جمعی و مدها و به موازات شکل گیری گروه بندی های قبیله ای، موسیقیایی، ورزشی یا توریستی در بطن جامعه توده وار مدرن را طرح می کنند، با این حال اصل شکل گیری تنوع و تکثر در سلیقه ها بدیهی و جدی است. جوانان در تجربه گذار به بزرگسالی کمتر تابع مدل های نقش بزرگسالان خود و عموماً متکی به انتخاب و عاملیت خویش هستند. فردی شدن ضرورتاً تفاوت های مربوط به زمینه های اجتماعی، جنسیت و یا زمینه های دیگر را از بین نمی برد، بلکه صرفاً بدین معناست که همه طبقات اجتماعی از تنوع بیشتری برخوردارند. این تنوع شکاف های اجتماعی را مرزبندی افزون تری بخشیده است. انتخاب حرفه ها و رشته های بطور مرسوم مردانه و یا زنانه توسط جنس دیگر، ابهام در تفکیک سلیقه های مردانه و یا زنانه توسط هر دو جنس بطور مشترک نمونه هایی از این امر است (ذکائی و میرزایی ۱۳۸۵، ۷۷).
۲-۳-۳ عدم اطمینان و خطر
ویژگی دیگر وضعیت جدید جوانان که سبک های زندگی آنا را تحت الشعاع قرار می دهد، پیش بینی ناپذیری کمتر آینده است. این مسئله خود تا اندازه ای نتیجه فردی شدن و اتکا افراد به خویش است. در سطح کلان عدم اطمینان را با مفهوم سازی بک[۱] (۱۹۹۲) از جامعه خطر[۲] می توان توضیح داد. نوگرایی متاخیر، تعداد و درجات زیادی از خطر را متوجه جامعه ساخته است، که از جمله می توان خطرات مرتبط با آلودگی محیطی، استفاده خطر ساز از انرژی هسته ای، و پرداخت صنعتی در تولید مواد غذایی، کشاورزی را نام برد. در جامعه خطر این اذعان وجود دارد که تداوم مسیرصنعتی گرایی کلاسیک، خطر تخریب خود را به دنبال دارد. شاید عدم اطمینان را بتوان نتیجه سرعت زیاد تغییرات اقتصادی و اجتماعی دانست که نتیجه آن ناشناخته بودن نقش های بزرگسالی است که بسیاری از نوجوانان و جوانان امروزدر آینده ایفا خواهند کرد. در سطح ساختاری، چند برابر شدن جوانانی که وارد تحصیلات دانشگاهی و آموزش های فنی و حرفه ای می شوند، تورم جوانان با مدارک تحصیلی بالا و تضمین کمتر تحصیلات برای دریافت مشاغل، انتخاب های بالقوه متنوعی که در مسیر زندگی تحصیلی، شغلی، حرفه ای با آن روبروست در کنار محدودیت های ساختاری، زمینه بیگانگی مدیران هویت و مبهم ساختن تجربه گذار طیفی از جوانان را بدنبال خواهد داشت (ذکائی ۱۳۹۱، ۸۰ - ۸۱).
۲-۳-۴ ریسک پذیری
نامطمئن بودن نسبت به آینده این نتیجه را بدنبال دارد که، همه قدم هایی که جوانان می توانند بردارنده با ریسک و خطر همراه است. جوانان ناچار به ریسک پذیری هستید و از هزینه ها و منافع بالقوه این ریسک آگاهی دارند. به نظر می رسد تجربه گذار در جامعه مدرن به طور فراینده ای با ریسک پذیری همراه است و بسیاری از جوانان هم اکنون با آن آشنا شده اند. جوانان ایرانی می دانند بدون تحصیلات عالیه استخدام در مشاغل حرفه ای بسیار دشوار است، اما در همان حال به این نکته نیز اذعان دارند که تکمیل تحصیلات دانشگاهی نیز تضمین کننده اشتغال نیست و از این رو بسیاری از آنان به نوعی دست به قمار می زنند. روابط فردی نیز به همان اندازه با ریسک همراه شده است. انتخاب همسر که پیش از این با نظارت بیشتر اجتماعی و خانواده و غالباً در چارچوب شبکه های آشنایی فامیل، همسایگی و محلی صورت می گرفت با پیچیدگی های بسیار همراه شده است. جوانان بخش زیادی از احساس امنیت پیشین را از دست داده اند. بسیار از آنها آینده خود را معرض خطرمی بینند و ناچارند بدون نقشه ها و مدل های راهنمای قابل اتکاء، بسوی بزرگسالی سفر کنند.
از سوی دیگر عدم اطمینان و ریسک می تواند تجربه آزاد کننده ای نیز برای برخی جوانان بشمار می آید. پیش بینی ناپذیری آینده می تواند جذاب تر از دانستن محدودیت هایی باشد که فرد در آینده با آن روبرو است. نسخه آینده برای جوانان نانوشته و حک نشده است و جوانان بنحوی از آن اطلاع دارند. نتیجه دیگر ابهام، پیش بینی ناپذیری و اجبار در اتکاء بیشتر به عنصر خطر و ماجراجویی، نگرش منفی نسبت به جهان است. نسل معاصر بیشتر در مجاورت رسانه ها و اخبار و احتمالاً بیش از هر نسل دیگر شاهد تجاوز، خشونت و جنایت بوده است (جنگ در عراق، افغانستان، خطر آلودگی های هسته ای تخریب محیط زیست) با توجه به چنین زمینه هایی احساس ترس، نا امنی و خطر در میان این نسل رواج بیشتری دارد. جوانان عصر حاضر به دور نمای اقتصادی خود امیدی کمتری دارند. فرصت تحریک ساختاری را از والدین خود کمتر می دانند (تحریک بین نسلی) و اعتقاد به لذت بخشی بیشتر تجربه جوانی برای نسل پیشین در مقایسه با خویش دارند (ذکائی ۱۳۹۱، ۸۲).
[۱] Beck
[۲] Risk Society