کلیات تحقیق
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه
اخیراً توجه به مدیریت زنجیره تامین و اجزاء و فرآیند های تامین در مقالات مدیریت وتجارت به حد قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.
در دهه 1990 کارخانجات زیادی برای دست یافتن به شراکت با تأمین کنندگان خود به منظور ارتقاء دادن عملکرد و افزایش توان رقابتی تلاش زیادی از خود نشان دادند.
به طور فراینده ای به عملیات تامین به چشم یک مبحث استراتژیک نگریشته می شود. در تشکیلات اقتصادی کارخانجات روابط بین خریداران و تأمین کنندگان به حد بالایی از توجه رسیده است. چنانچه مبنای این روابط بلند مدت در نظر گرفته شود. زنجیره تأمین به یکی از محکم ترین سدها در برابر ورود رقبا تبدیل می شود.
تحقیق پیش رو به منظور ارائه رهنمودهایی برای درک بیشتر سیستم تامین و تسهیل نمودن بهینه سازی تامین، ارائه گردیده است. لذا جنبه های مختلف سیستم تامین و ارتباطات بین آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در این فصل ازتحقیق، محقق به طور خلاصه و با توجه به موضوع تحقیق، به بیان مساله اصلی پژوهش و ضرورت انجام تحقیق پرداخته، سپس سوالات واهداف اساسی ازانجام تحقیق را ارائه نموده ودر پایان تعریف اصطلاحات و واژه های تخصصی را مطرح مینماید.
2-1-بیان مساله
بطور جاری، گرایش نتیجه گیری در شرکتهای های مختلفی مورد توجه قرارگرفته است . علاوه براین، ارزش تامین استراتژیک، توسط انجمن های علمی شناسایی شده است(مانند Cox، 1996، Anderson، 1998، Chen و همکاران، 2004؛ Kerkhoff، 2005؛ Dimitri و هنri ان، 2004؛ ایی شده است(مانند کل موفقیتهای کارخانه، توزیع شده است. مکاران، 2006). آنها به جنبه های مختلف تامین علاقه وافری داشته و راه حل های نوآورانۀ جدیدی را به منظور ایجاد مزیتهای رقابتی تر از طریق فعالیت تامین، مورد پژوهش قرار داده اند. از طرفی مزیتهایی که می توان از طریق تامین استراتژیک بدست آورد، چشمگیر هستند ، از بهبود وضعیت مالی شرکت گرفته تا مشارکت در تحقیق و توسعه و بهینه سازی فرآیندهای ساخت (Kerkhoff، 2005).اگرچه، بهینه سازی عملکرد تامین بطور گسترده ای مورد بحث قرار گرفته است (Buchanan,2008) زمینۀ ارزیابی عملکرد تامین ، فقط بصورت خلاصه در انجمنهای علمی مورد بحث قرار گرفته است. بایستی خاطرنشان کرد که ارزیابی عملکرد ضروری است، چرا که رهنمودی را برای توسعۀ استراتژی بهینه سازی ارائه کرده و به همین ترتیب شالوده ای را برای محک زدن فرصتها ایجاد می کند.
بطور تاریخی، سیستمهای ارزیابی عملکرد، برمبنای سیستمهای مدیریت حسابداری بوده اند، که در ابتدا براساس نتایج عملکرد مالی کارخانه می باشند که برمبنای این روش، توسط Anthony در زمانی که مدیریت کنترل، برنامه ریزی استراتژیک و کنترل عملیاتی برای شناسایی هدف گذاری شده بودند، توسعه داده شده اند. بهرحال، Anthony (1965)، کنترل عملیاتی و برنامه ریزی استراتژیک را بخاطر سوالات پیچیده تر بودن نادیده گرفته و عمدتاٌ بر مدیریت کنترل تمرکز داشته است.
چارچوب کارت امتیاز متوازن (BSC)، توسط Kaplan و Norton (1992)، معرفی گردید که تلاشی برای یکپارچه سازی همۀ ابعاد بوده است، و از اهمیت بالایی برای مدیریت عملکرد برخوردار بوده است. به این دلیل کارت امتیاز متوازن ، یکی از قابل دسترس ترین روشهایی است که چشم انداز استراتژی یک کارخانه یا یک واحد تجاری را ارائه می کند. بنابراین، انتظار داریم که کارت امتیازی متوازن ، چارچوبی مرتبط برای تحقیق تامین استراتژیک باشد و به همین ترتیب شالوده ای برای ارائۀ رهنمودهای بهینه سازی تامین باشد. بهرحال، در همین زمان، ما قصد داریم تا این مطلب را در این پایان نامه تحقیق کنیم که: BSC میتواند چشم انداز کاملی از استراتژی تامین کارخانه را ارائه کند و اگر که هیچگونه فاکتور مهمی هم یافت نشود، اهمیت استراتژیکی در درک مفاهیم تامین خواهد داشت که در سیستم ارزیابی عملکرد ارائه نشده است. کارخانه ها هنوز هم در اجرای سیستمهای ارزیابی عملکرد به دلیل فقدان درک سیستم تامین، شرکای خارجی آن و فاکتورهای نفوذی داخلی و خارجی کارخانه، اداره کنندگان ابتدایی عملکرد تامین کدامها هستند، چه مواردی بر عملکرد تاثیر گذاشته و آن را تغییر می دهد، با مشکلاتی مواجه هستند. در این مورد، حتی پیشرفته ترین سیستم ارزیابی، نتایج دلخواه را ایجاد نخواهد کرد
بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که حتی اگر ارزیابی عملکرد یک ابزار کاملاٌ سودمند باشد ، فقدان آگاهی در مورد فعالیت تامین بعنوان یک سیستم و روابط بین فاکتورهای مختلف دراین سیستم، از اجرای موفق عملکرد سیستمهای ارزیابی ، پیشگیری می کند.
پس کارت امتیاز متوازن (BSC)، چارچوبی است برای اجرای سیستم ارزیابی عملکرد، که به دلیل کاربرد وسیع و قابلیت انعطاف، مزیتهای مهمی بر سایر چارچوبهای ارزیابی عملکرد دیگر دارد. (Dixon، 1990؛ Kaplan و Norton، 1992؛ Maskel، 1992؛ Kaplan و Norton، 1996، Beathem و همکاران، 2004). بنابراین، BSC می تواند چارچوبی مناسب برای تحلیل عملکرد تامین باشد.
اگر به عمومی ترین مشکل در تامین برگردیم ” یافتن تعادل بین هزینه و کیفیت” این موضوع مفهومی از اهمیت بالایی در مورد شناسایی عوامل موثر درعملکرد تامین، تنظیم اهداف و تفسیر نتایج برخوردار است. می توان انتظار داشت که به دلیل این موضوع مفهومی ، ” یافتن تعادل بین هزینه و کیفیت” ، پیچیدگی ارزیابی عملکرد افزایش می یابد. بنابراین، درک تامین بعنوان یک سیستم، حتی مهمتر است تاکید بر درک عمیق تدارکات بعنوان یک سیستم، سوالات زیر ایجاد شده، و شالوده ای را برای تحقیق ایجاد می کنند.اولاٌ، شناسایی سیستم تدارکات، بخشهای آن، روابط بین آنها و اصول فعالیتی آنها برای ایجاد یک سیستم ارزیابی عملکرد تامین، الزامی است. بعنوان ابزار ارزیابی عملکرد، مخصوصاٌ تراز برگۀ ارزشیابی، بعنوان ابزار خلاصه شده ای برای سیستم تدارکات در نظر گرفته می شود. سیستم تدارکات، یک سیستم بسیار پیچیده است که از سهامداران متعدد داخلی و خارجی و سایر فاکتورهای تاثیر گذار برخوردار است که می توانند بعنوان تعدیل کنندۀ روابط در سیستم تداراکات در نظر گرفته شوند .بنابراین، این سوالات ایجاد میشود:
فاکتورهای مرتبط درموفقیت تدارکات، اهداف آنها، و معیارهای عملکرد، کدامها هستند؟ روابط بین آنها کدامها هستند و چه متغیرهایی آنها را متعادل می سازد ؟برای ایجاد یک مدل، پیش نیازها، نتایج و متغیرهای تعدیل کنندۀ ارزیابی عملکرد تدارکات کدامند و ابزارهای بهینه سازی سیستم تامین با کمک کارت امتیاز متوازن کدامند؟
در این تحقیق محقق کوشیده است تا ضمن شناسائی عوامل موثر بر تامین و درک سیستم تامین ، چشم اندازی از استراتژی تامین را ارائه نماید
سایت های دیگر :