میدهد و91 شرکت بهعنوان نمونه آماری برای آزمون فرضیه این پژوهش انتخاب شد و با استفاده از نرمافزار رهآورد نوین به گردآوری اطلاعات پرداخته شد. در این تحقیق از آزمونهای جارک برا، لیمر و برای آزمون فرضیات از رگرسیون لوجیت استفاده میشود نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت حسابرسی با جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی، هزینهی تولید غیرعادی رابطه معنیداری وجودداردو بین کیفیت حسابرسی با هزینهی اختیاری غیرعادی، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی رابطه معنیداری وجود ندارد.
واژههای کلیدی: کیفیت حسابرسی، مدیریت سود واقعی، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
صورتهای مالی باید برای تصمیمگیری استفادهکنندگان مفید باشد و به همین دلیل باید توسط حسابرسان مستقل حسابرسی شود که حال این حسابرسی هر چه باکیفیتتر باشد بهتر است و ازآنجاییکه مدیران شرکت ممکن است از مدیریت سود بهصورت منفی استفاده کنند کیفیت حسابرسی بالا باعث جلوگیری از مدیریت سود منفی میشود و به همین دلیل این تحقیق به دنبال بررسی رابطه کیفیت حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و واقعی میباشد.
در این فصل ابتدا بیان مسئله را بیان میکنیم که شامل جزییات و ناشناختههای تحقیق میباشد و به سراغ اهمیت تحقیق پرداخته میشود، سپس فرضیهها و اهداف را بیان میکنیم و سپس به سراغ روش تحقیق میرویم و درآخرواژههای کلیدی و ساختار تحقیق را تشریح میکنیم.
1-2 بیان مسئله
وجود اطلاعات مالی شفاف و قابلاتکا، از عوامل اصلی ارزیابی وضع موجود و عملکرد یک شرکت در فعالیتهای خود و همچنین تصمیمگیری در مورد دادوستد اوراق بهادار آن شرکت میباشد. در محیط اقتصادی امروز با حضور فعالان اقتصادی متنوع و ساختار پیچیده روابط اقتصادی میان آنها، اطلاعاتی قابلاتکا تلقی میشوند که توسط گروهی حرفهای و مستقل بر فرآیند تهیه و ارائه آنها نظارت و اظهارنظرشده باشد. نمونه بارز گروههای حرفهای مستقل، مؤسسات حسابرسی میباشند که عمدتاً ساختار کنترل داخلی واحد گزارشگر و محصول نهایی آن یعنی صورتهای مالی را موردبررسی و نظارت قرار داده و در این مورد اظهارنظر مینمایند.پس کیفیت حسابرسی بسیار مهم است زیرا باعث میشود صورتهای مالی باکیفیت بالایی نظارت شود.پالمرز کیفیت حسابرسی را ایجاد اطمینان از صورتهای مالی و احتمال آنکه صورتهای مالی هیچگونه تحریفی نداشته باشد تعریف کرده است.
مدیران اغلب بهمنظور گمراه ساختن سهامداران نسبت به عملکرد اقتصادی واقعی شرکت سود را مدیریت میکنند.این مدیریت سود که از طریق دستکاری ارقام حسابداری یا فعالیتهای واقعی انجام میشود دقت و صحت پیامرسانی سود را کاهش میدهد، ریسک و عدم اطمینان افراد برونسازمانی را افزایش میدهد و همچنین احتمالاً منجر به عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش کار آیی سرمایهگذاری میگردد (مک نیکولز و استیون[1]، 2008).
بهطورکلی مدیریت سود از دو طریق امکانپذیر است:مدیریت سود مبتنی بر ارقام تعهدی و مدیریت واقعی سود در حالت اول مدیریت از طریق اقلام تعهدی اختیاری به آرایش ارقام حسابداری مطابق با اهداف مطلوب خود میپردازد اما در حالت دوم، مدیریت با اتخاذ برخی تصمیمات عملیاتی و به عبارتی دستکاری فعالیتهای واقعی به مدیریت واقعی سود روی
سایت های دیگر :