فصل اول
کلیات پژوهش
1- 1 مقدمه
با توجه به مقولهی جدایی مالکیت از مدیریت، بحث حاکمیت شرکتی و همچنین نظریههای مطرح شده مرتبط با آن از قبیل تئوری نمایندگی، تئوری ذینفعان و دیگر تئوریها، نیاز به رسیدگی و حسابرسی صورتهایمالی شرکتها کاملاً ضروری است. حسابرسی برای صورتهایمالی گزارش شده ارزش افزوده (مضاعف) فراهم می کند، زیرا نتایج بررسی مربوط بودن و قابلیت اتکای محتوای صورتهایمالی را گزارش میدهد. یک مؤسسه حسابرسی مستقل و با مهارت، قادر به شناخت ارایه نادرست اقلام صورتهای مالی مورد رسیدگی بوده و میتواند نسبت به ارایه صحیح آن بر صاحبکارخود تأثیرگذار باشد تا درنتیجه آن، اطلاعات مالی قابل اتکایی گزارش شود. رسیدن به این هدف مطلوب، به خصوصیات مؤسسات حسابرسی کاملاً وابسته بوده و این خصوصیات میتواند به شکل مثبت یا منفی با کیفیت حسابرس در ارتباط باشد. با توجه به تعاریف مختلف موجود در مورد کیفیت حسابرس، چارچوب آن را میتوان به این صورت بیان کرد: کیفیت حسابرس عبارت است از حسن شهرت و مراقبت حرفهای حسابرس، که درنتیجه حسن شهرت حسابرس، اعتبار اطلاعات صورتهای مالی افزایش یافته و بر اثر نظارت و مراقبت حرفهای حسابرس،کیفیت اطلاعات صورتهای مالی افزایش خواهد یافت.
دی آنجلو(1981) کیفیت حسابرسی را با واژه اعتبار حسابرس تعریف کرده و اظهار میدارد که ذینفعان میتوانند از اندازه مؤسسه حسابرسی به عنوان جانشین حسن شهرت حسابرس استفاده نمایند. یکی ازشاخصهای اندازهگیری مراقبت حرفهای حسابرس و توانایی نظارت آن، دوره تصدی حسابرس است. هرچه دوره تصدی حسابرس بیشتر باشد، شناخت او از صاحبکار وتخصص او در آن صنعت خاص بالا رفته و موجب افزایش کیفیت حسابرس خواهد شد. در دنیای واقعی، دریافتها و پرداختهای نقدی در دورههایی اتفاق می افتد که معمولاً با زمان وقوع معاملات ورویدادهای ایجاد کننده آنها متفاوت است و همین امر باعث میشود تا استفاده از اقلام تعهدی (فرض تعهدی) برای اندازهگیری نتایج عملکرد واحد تجاری، بهتر از اندازهگیری خالص دریافتهای نقدی شود. اما مسئله این است که اقلام تعهدی برخلاف اقلام نقدی با درجهای از ابهام همراه هستند که باعث کاهش قابلیت اتکای آنها میشود.
تئوری نمایندگی کلاسیک تأکید میکند که سازگاری منافع مدیریت-سهامداران تمایل برای ایجاد ارزش جنسن[1] ومکلینگ(1976)را افزایش می دهد. جنسن( 2005) استدلال می کند هنگامی که یک شرکت دارای ارزش بالامیشود، یعنی قیمت شرکت بیشتر از ارزش اقتصادی اساسی آن می شود، مدیران تمایل به تداوم ارزشگذاری بالا دارند. از آنجایی که یک شرکت دارای ارزش بالا، طبق تعریف، فاقد تواناییهای عملیاتی برای رسیدن به سطح عملکرد منعکس شده در ارزش آن است، مدیران دارای انگیزه می شوند تا از سیاستهای حسابداری تهاجمی به حداکثر رساندن درآمد آن استفاده کنند. اگرچه جایگزینهای متعدد گزارشها برای رسیدن به اهداف مدیریت سود در دسترس هستند، اقلام تعهدی یک انتخاب به خصوص جذاب می باشند زیرا آنها یک بخش طبیعی از روند گزارشگری مالی هستند و مقادیرآنها مستلزم پیشبرد برآوردها بیش از برآوردی است که مدیران اختیار قابل توجه بر آن دارند.در یک پژوهش، هومز و همکاران ( 2013) اثرات ارزشگذاری بالا بر رابطه بین کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی اختیاری را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که ارزشگذاری بالای حقوق صاحبان سهام رابطه معکوس بین عوامل کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی اختیاری را کاهش میدهد. مدیران آگاه از شرکتهای بسیار ارزشمند تمایل بیشتری به ادامه ارزشهایی دارند که بر حسابرسان غلبه می کند تا سطوح بالاتری از افزایش درآمد اقلام تعهدی اختیاری را گزارش دهند. در حال حاضر، بسیاری از کارها بر مبنای کیفیت حسابرسی است و مطالعات اخیر عوامل مربوط به حقوق صاحبان سهام بسیار ارزشمند را مورد بررسی قرار داده اند.
1-2 بیان مساله
گسترش روز افزون واحدهای اقتصادی، توسعه فناوری ارتباطات و وجود تضاد منافع، نیازهای نظارتی را به وجود میآورد. مسئله جهانی شدن اقتصاد و انقلاب اطلاعات، کنترل را حتی از
سایت های دیگر :