تحصیلی(دانیلز[17] و استاپنیسکی[18]، 2012)، بیش از پیش تاکید کردهاند. نظریه کنترل ـ ارزش[19] هیجانهای تحصیلی یا پیشرفت پکران، 2002، به مثابه یکی از مطمئنترین و پراستنادترین دیدگاههای نظری درباره هیجانها در موقعیتهای آموزشی بر بنیادهای نظری مرتبط بر الگوی اثرگذاری هیجانها بر موقعیتهای آموزشی متمرکز است. نظریه کنترل ـ ارزش یک دیدگاه شناختی اجتماعی درباره انتظارات فراگیران و معلمان فراهم میآورد. این نظریه مفروضههای رویکردهای نظری کنترل-ارزش را انسجام میبخشد. در این نظریه فرض میشود که ارزیابیهای کنترل و ارزش مرتبط با یادگیری، آموزش و پیشرفت در پیشبینی الگوی تجارب هیجانی فراگیران و معلمان دارای اهمیت بالایی است (مگنو[20]، 2010).
رویکردهای درمانی مختلفی به طور گسترده در زمینه درمان و بهبود بخشیدن به سلامت روانی افراد به کار رفتهاند، یکی از این رویکردها رویکرد آموزشی خودکنترلی می باشد که در افزایش سلامت روانی و درمان برخی از اختلالات اعصاب و روان میتواند موثر باشد. گرانت[21]، استینسون[22] و هارفورد[23](2001) خودکنترلی را به عنوان یک فرآیند شناختی- رفتاری برای شناسایی راه حلهای موثر برای حل مشکلات خاص که افراد در زندگی روزمره با آن مواجه می شوند، تعریف می کنند. این فرآیند، انواع پاسخهای بالقوه موثر برای سروکار داشتن با
سایت های دیگر :