مقدمه: 1
فصل اول:
کلیات تحقیق
فصل دوم:
تعاریف و مقدمات
2-1-مکتب اکسپرسیونیسم. 7
2-1-2-کارکرداکسپرسیونیسم در ادبیات اروپا 10
نمایشنامه«بیداری بهار»اثرفرانکودکینت(1906) 12
نمایش«پسر»اثر«هازنکلهور»سال (1916) 12
2-1-3- افول اکسپرسیونیسم. 13
2-1-4-تصویرانسان در هنر اکسپرسیونیستی.. 14
تابلو «شب پرستاره» اثر«ونسانونگوگ»نقاش هلندی، (سال1889) 15
2-2-شباهت اتفاقی یکی از پیشروان اکسپرسیونیسم با مولانا 19
2-2-1تکنیک و سبک: 21
2-2-2-شهرت پس از مرگ.. 22
2-2-3یک تفاوت مهم. 22
2-3- مولانا و اکسپرسیونیسم. 24
2-3-1-هنجارشکنی در اندیشه وسلوک مولانا 28
فصل سوم:
مبانی و ویژگی های عمده مکتب اکپرسیونیسم با نگاهی به تجلی آنها درغزلیات شمس
فصل چهارم:
درون مایه های غالب آثار اکسپرسیونیستی و بررسی مصادیق آن در غزلیات شمس(شباهتهاوتفاوتها)
4-درون مایه های غالب آثاراکسپرسیونیستی و بررسی مصادیق آن در غزلیات شمس(شباهتهاوتفاوتها) 50
4-1-ذهنیت گرایی.. 51
4-2-1-استعاره اکسپرسیونیستی.. 61
4-2-2-استعاره و بسامدآن در غزلیات: 63
4-3-عشق از نظراکسپرسیونیستها 69
4-3-1-عشق در قاموس عرفان. 70
-سماع. 80
4-4-1-دعوت به خاموشی درتقابل با سماع. 92
4-5-مرگ.. 94
فصل پنجم:
تفاوتها
5-تفاوتها: 102
فصل ششم:
نتایج و پیشنهادات
چکیده
اوایل قرن بیستم، اروپا شاهد پاگرفتن و ریشه دواندن جنبشی ادبی هنری موسوم به اکسپرسیونیسم بود که اساس آن بر نمایش احساسات تند وتیز با روش های غیرمتداول، ذهنیت گرایی افراطی، هنجارشکنی و نوگرایی بود. عشق، مرگ، ترس و … از دغدغه های انسان معاصر هستند که اکسپرسیونیسم با حساسیت ویژه ای به آن پرداخته است.
«غزلیات شمس» آیینه شوریدگی ، عشق سرمستانه و نماینده بی قراری و بی تابی مولانا در فراق شمس است. او این هیجانات روحی اش را در حال سماع و دریدن پرده های خویشتن داری در قالب غزلیات ریخته است. سایر مؤلفه هایی که مبنای اکسپرسیونیسم هستند و هم چنین درون مایه هایی مشترک را می توان در ساختار ظاهری و محتوایی «غزلیات شمس» یافت و بررسی کرد.
این پایان نامه به تجلی مبانی مکتب اکسپرسیونیسم در غزلیات شمس و تفاوت های این دو پرداخته است.
کلید واژه:
اکسپرسیونیسم ،مولانا ، هنجار شکنی ،ذهنیت گرایی ،استعاره ،عشق ،سماع ، مرگ
مقدمه:
مکتب اکسپرسیونیسم (هیجان نمایی) یکی از پدیده های پر طرفدار قرن بیستم، نوعی جهان بینی مبتنی بر انفجار عواطف و احساسات عمیق و ابراز آنها با شیوه های پرخاشگرانه و به دور از آرامش، طغیان علیه سنت های معمول و پذیرفته شده جامعه است.به نظر می رسد این خصوصیات در آثار مولانا به عنوان یکی از برجسته ترین عارفان وشاعران ادب فارسی نیز قابل پی گیری باشد. عرفان خلسه وار و شطح آلود، فرا رفتن از واقعیت و سطوح ظاهری، احساس مداری و بیان تأویلی، نفی سنت های منجمد و بهره گیری ازشیوه های بیانی خاص به ویژه حس آمیزی و نیز برخی موضوعات و مضامین مشترک از جمله موارد شباهت و نزدیکی اکسپرسیونیست ها و مولانا است.در حالی که نوع نگاه هدفمند عرفانی و شهود آمیز او در مقابل جهان بینی پوچ گرایانه ی