سبک زندگی و اقتصاد
نزدیکترین مفهوم به سبک زندگی در اقتصاد را میتوان مصرف و الگوی آن معرفی کرد و افزود: «مصرف و الگوی آن دارای سه مولفه است: سطح مصرف، ترکیب کالاهای مصرفی و نحوه مصرف». در سطح خرد؛ یعنی مطالعه رفتار مصرفی خانواده علاوه بر فاکتورهای اقتصادی نظیر قیمت کالا، سطح در آمد فرد و … عوامل غیر اقتصادی نیز دخیل هستند که بررسی این عوامل با جامعهشناسان و فرهنگشناسان است؛ چرا که تغییر این عوامل باعث تغییر سلیقه و به دنبال آن تغییر سبک زندگی و تقاضا برای کالاهای خاص خواهد شد. در توضیح این عوامل میتوان گفت: این عوامل بسیار گسترده است و عرصههایی چون تغییر سطح سواد، تحصیلات، جنسیت، شغل، فرهنگ شغلی و دین را شامل میشود. چگونگی تأثیر جنسیت در الگو میزان مصرف چنین است که الگوی مصرف خانوارهایی که سرپرست آن ها زن هستند با خانوارهایی که سرپرست آن مرد است متفاوت است؛ در تمام دنیا ثابت شده است که معمولاً خانمها اقتصادیتر عمل میکنند و تخصیص هزینههایشان بهینهتر از مردها است(خوشنویس، ۱۳۸۹، ص۱۶).
۲-۵-۵- سبک زندگی در سبز فایل
- فردگرایی: جامعه سرمایهداری، اساساً فردانگارانه است عالم فردانگار عالمی است که تعلقات اجتماعی و خانوادگی را نمیتواند بپذیرد. پس سبک زندگی سرمایهداری، سبکی است که اقتصاد و پول، مسئله اصلی انسان میشود. بدین معنا که سبک زندگی مدرن پول محور است؛ همانطور که میتوان گفت در عالم مدرن، انسان در ذیل پول تعریف میشود(آجیلی و بیگی، ۱۳۹۲ص ۹۳).
- برسازی هویت مطلوب: مصرف در دوران جدید، روندی است که در آن خریدار کالا، از طریق، به نمایش گذاشتن کالاهای خریداری شده، فعالانه در تلاش برای خلق و حفظ هویت خویش است. به عبارت دیگر، افراد هویت خود؛ یعنی چه کسی بودن را از طریق آنچه مصرف میکنند، ایجاد میکنند(آجیلی و بیگی، ۱۳۹۲ص ۹۵).
- مصرفگرایی: سبک زندگی مصرفگرایانه غرب تغییرات شدیدی در اقتصاد، اجتماع و سیاست ایجاد کرده است. همه این تغییرات از آن جهت ایجاد میشوند که یک سبک زندگی ابتدا مشروعیت لازم خود را کسب کرده و با قدرت فرهنگی اذهان را به پذیرش خود واداشته است. بنابراین یکی از کارکردهای سبک زندگی در درجه اول، کسب به کارگیری قدرت فرهنگی در جهت ایجاد تغییر اجتماعی همه جانبه است(فاضلی، ۱۳۸۲، ص۱۱۴).
- سرعت: در واقع، «سرعت» تبدیل به یکی از الزامات تکنولوژیکی و فرهنگی سرمایهداری شده که به دنبال خود سبک زندگی خاصی را طلب میکند(آجیلی و بیگی، ۱۳۹۲، ص ۱۰۰).
- تنوعطلبی افراطی و مدگرایی: بنابراین مد به صورت یک نماد بصری پرتوان و نیرومند در جامعه[سرمایه داری] عمل میکند، نمادی که افراد در تلاش برای فردیت خویش، و همچنین، برای ملحق شدن به گروهبندیهای اجتماعی خاصی، آن را به کار میگیرند. به این ترتیب، مد شکلی از قدرت اجتماعی است(بنت، ۱۳۸۶، ص ۱۵۹).
۶٫رسانه: رسانههای جمعی ما را به موقعیتهایی هدایت میکنند که شخصاً هرگز امکان تماس یا آشنایی مستقیم با آن ها را نداشتهایم، ولی از طرف دیگر بین جایگاهها و اماکنی که در گذشته به کلی از یکدیگر مجزا و بیخبر بودهاند نیز ارتباطهایی برقرار میسازند(خوشنویس، ۱۳۸۹، ص۱۱).
۲-۵-۶- سبک زندگی و طبقات اجتماعی
افرادی که در خرده فرهنگ و طبقه اجتماعی یکسانی بوده و کار مشابهی هم دارند، ممکن است شیوه زندگی کاملاً متفاوتی داشته باشند. شیوه زندگی، الگوی زندگی فرد است که در نمودار روانی وی نمایان شده و شامل اندازهگیری ابعاد اساسی ای.آی.او[۱] میباشد؛ فعالیتها (کار، علاقمندیها، سرگرمی، ورزش، رویدادهای اجتماعی)، دلبستگیها(غذا، مد، خانواده، تفریح) و عقاید(در مورد خودش، مسائل اجتماعی، کسب و کار و محصولات). شیوه زندگی، چیزی بیش از طبقه اجتماعی و یا شخصیت فرد را در بردارد؛ شیوه زندگی، شامل الگوی کامل فعالیتها و دلبستگیهای فرد به دنیا میباشد(کاتلر و آمسترانگ، ۱۳۸۹، ص۱۷۹).
در نگاهی دیگر به شیوه معیشت میتوان به «مارکس» اشاره کرد. او در تقسیمبندی جامعه، به مراحل مختلف معتقد است که در هر مرحلهای از تاریخ یک شیوه معیشتی غالب، سبک زندگی خاصی را به وجود میآورد که متناسب با آن نوع معیشت است و این فرایند به طور جبری در تاریخ از طرف مالکان و صاحبان ابزارهای تولید بر تودههای تحت سلطه جامعه تحمیل شده است. در دو دیدگاه مطرح شده، تحمیل ساختارها بر سبک زندگی دیده میشود. داشتن شیوه معیشت متفاوت و زندگی در شرایط جغرافیایی مختلف، میتواند سبک زندگی متفاوتی را ایجاب میکند(ارجمند و حیدری، ۱۳۹۱، ص۹۳).
[۱]Activities, Interests, Opinions