1-3- ضرورت و اهمیت موضوع. 5
1-4-اهداف تحقیق. 6
فصل دوم : بررسی مبانی نظری و پیشینه تجربی تحقیق. 7
2-1-مقدمه. 8
2-2- مبانی نظری.. 8
2-2-1- نظریه گروه مرجع در جامعه شناسی.. 8
2-2-2- نظریه گروه مرجع در روانشناسی اجتماعی.. 14
2-2-3- گروههای مرجع و جنسیت.. 20
2-2-4- سرمایه فرهنگی.. 21
2-2-5- پوشش و هویت اجتماعی.. 23
2-3- پیشینه تجربی پژوهش در ایران. 26
2-4- پیشینه تجربی تحقیق در خارج. 30
2-5- چارچوب و الگوی نظری پژوهش… 31
فصل سوم : روش شناسی تحقیق. 35
3-1- روش تحقیق. 36
3-2- فرضیات تحقیق. 36
3-3- متغیرهای تحقیق. 36
3-4-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 37
3-5- تکنیک های جمع آوری اطلاعات.. 43
3-6- جامعه( جمعیت) آماری.. 44
3-7- نمونه آماری و شیوه نمونه گیری.. 45
3-8-تکنیک(آماره های) تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 46
فصل چهارم: یافته های پژوهش… 47
4-1- مشخصات جامعه آماری.. 48
4-1-1- جنس… 48
4-1-2- سن.. 49
4-1-3- رشته تحصیلی.. 50
4-2- گروه مرجع و معیارهای پوشش… 53
4-2-1- مهمترین معیارهای پوشش از نگاه دانش آموزان. 53
4-2-2- مهمترین گروههای مرجع در انتخاب لباس… 54
4-2-3- مهمترین گروههای مرجع در انتخاب مدل موی یا آرایش موی سر. 55
4-2-4- معیارهای انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای عضویتی و غیرعضویتی.. 56
4-3- آزمون فرضیات.. 58
فصل پنجم: نتیجه گیری.. 64
5-1- نتیجه گیری تحقیق. 65
5-2- پیشنهادات.. 68
منابع و مآخذ. 70
ضمائم. 74
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (4-1): توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب جنسیت.. 48
جدول (4-2) : توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب گروه سنی.. 49
جدول (4-3): توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب رشته تحصیلی 50
جدول(4-4): توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب پایه تحصیلی.. 51
جدول (4-5): توزیع فراوانی پایگاه اقتصادی اجتماعی پاسخگویان. 52
جدول (4-6): اهمیت معیارهای انتخاب لباس از نظر دانش اموزان. 53
جدول (4-7): مهمترین گروههای مرجع در انتخاب لباس از نظر دانش آموزان. 54
جدول (4-8): مهمترین گروههای مرجع در انتخاب مدل مو از نظر دانش آموزان. 55
جدول (4-9): فراوانی اولویت اول انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای عضویتی و غیرعضویتی.. 55
جدول (4-10): فراوانی اولویت دوم انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای عضویتی و غیرعضویتی.. 56
جدول(4-11): فراوانی اولویت سوم انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای عضویتی و غیرعضویتی.. 57
جدول (4-12): آزمون تی تست مربوط به سبک پوشش دختران و تاثیر پذیری از گروههای مرجع عضویتی و غیر عضویتی.. 58
جدول(4-13): آزمون تی تست مربوط به سبک پوشش پسران و تاثیر پذیری از گروههای مرجع عضویتی و غیر عضویتی.. 59
جدول (4-14): میزان اهمیت معیارهای پوششی در میان دانش اموزان. 60
جدول(4-15): آزمون آنوا مربوط به پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سبک پوشش مدرن و سنتی.. 61
جدول(4-16): آزمون آنوا مربوط به سرمایه فرهنگی و سبک پوشش مدرن و سنتی.. 62
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار (2-1). مدل مفهومی گروههای مرجع. 32
نمودار(2-2). مدل مفهومی تأثیر گروههای مرجع بر سبک پوشش… 33
نمودار(2-3). انواع سبک پوشش… 34
نمودار شماره(4- 1). توزیع درصدی جنس پاسخگویان. 48
نمودار شماره (4-2). توزیع فراوانی گروه سنی پاسخگویان. 49
نمودار شماره(4- 3). توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب رشته تحصیلی.. 50
نمودار شماره (4-4). توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب پایه تحصیلی.. 51
نمودار شماره(4- 5).توزیع درصدی سلسله مراتب پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخگویان. 52
نمودار شماره (4-6). مهمترین معیارهای پوشش در دختران و پسران. 53
نمودار شماره(4-7). توزیع درصدی اولویت اول انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای مرجع. 56
نمودار شماره(4-8). توزیع درصدی اولویت دوم انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای مرجع. 57
نمودار شماره(4-9). توزیع درصدی اولویت سوم انتخاب لباس از نظر تعلق به گروههای مرجع. 57
چکیده
در فرایند شکل گیری رفتار، نگرش و کنش افراد در جامعه، عوامل متعددی نقش دارند؛ از جمله مهمترین آنها افراد یا گروههای مرجع هستند که مبنا و معیار داوری و ارزیابی کار کنش گران اجتماعی قرار میگیرند. گروههای مرجع شامل اشخاص و یا گروههایی میباشند که افراد برای تصمیمگیری و ارزیابی رفتار و نگرشهایشان به آنها اتکا دارند. در دوران حاضر، به علت فرایندهای جهانی شدن و گسترش فن آوری های اطلاعاتی، گروههای مرجع با عبور از قلمروهای محلی، به قلمروهای جهانی وارد شدهاند. در جوامع مدرن، نوع لباس افراد از اولین نشانهها و ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان میشود و نماد و نشانهی فرهنگی و اجتماعی محسوب میشود. پژوهش حاضر در پی مطالعهی تأثیر گروههای مرجع به عنوان عامل هویت ساز افراد بر سبکهای مختلف پوشش جوانان میباشد. این تحقیق با رویکردهای جامعهشناسانه و روانشناسی اجتماعی به موضوع گروههای مرجع و سبک پوشش پرداخته و با روش توصیفی – پیمایشی در یک نمونهی 258 نفری از میان دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر سنگر انجام گرفته است. روش نمونهگیری از نوع خوشهای چند مرحلهای بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمعآوری شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که در عصر مدرن و جوامع کنونی معیارهای پوشش کارکردهای اولیه خود را از دست داده و معانی فرهنگی و تمایز بخشی پیدا کردهاند. همچنین، بررسی روابط متغیرها نشان میدهد که پسران به طور معناداری در زمینه سبک پوشش مدرن متاثر از گروههای غیرعضویتی میباشند؛ در مقابل دختران گرایش بیشتری به گروههای عضویتی دارند.
کلید واژه ها: گروه مرجع، سبک پوشش، سرمایه فرهنگی، هویت اجتماعی ، جوانان
فصل اول:کلیات طرح
1-1- مقدمه
اگر وجود اختلاف در سبک های پوشش[1] جوانان را به عنوان یک واقعیت اجتماعی بپذیریم آنگاه می توانیم در یابیم که سبک های مختلف پوشش از طریق چهره ها یعنی انتخاب نوع لباس و پوشش ظاهری مثلا نوع آرایش مو و صورت بیان می شوند. در کنار این ویژگی اگر اصطلاح گروه مرجع[2] را به این معنا که ارزش ها و در نهایت هویت ما اغلب از گروههایی که به آن متعلقیم قرض گرفته می شود، در نظر بگیریم می توانیم میان سبک های مختلف پوشش و گروه های مرجعی که باورها، ارزشها و نگرشهای افراد را شکل می دهند پیوندی ساختاری بیابیم.
با توجه به اینکه جامعه ایران با جوانی جمعیت رو به رو است و جوانی دوران کسب هویت و شکل گیری شخصیت است و گروههای مرجع می توانند نقش موثری در این زمینه داشته باشند، لذا شناخت گروههایی که امروز مورد توجه و علاقه دانش آموزان هستند و گروه مرجع آنها را در زمینه پوشش ظاهریشان تشکیل می دهند، می تواند زمینه ساز برنامه ریزی های فرهنگی برای این بخش از جامعه باشد.
پژوهش حاضر به دنبال کشف رابطه ساختاری سبک پوشش به عنوان یکی از مولفه های هویتی جوانان و گـروه های مرجع دانـش آموزان که بر روی نگرش ها و ارزشهای آنها در انتخاب سبک پوشش تاثیر می گذارد، می باشد.
1-2-بیان مسئله تحقیق
انسان موجودی اجتماعی و اعمال و رفتارهای او متاثر از ارزش ها، هنجارها و قوانین گروه است. انسان بدون تعلق به گروه احساس امنیت نمی کند. آدلر علاقه اجتماعی را در انسان امری ذاتی می داند و معتقد است کــه انسان از بدو تولد در درون شبکه ای از روابط اجتماعی پیچیده و متقابل قرار می گیرد و شکل گیری شخصیت او در اثر همین ارتباطات متقابل است(شفیع آبادی،1375).
رفتار اجتماعی در خلاء صورت نمی گیرد و شدیداً وابسته به این است که دیگران از آن رفتار چه برداشتی می کنند. از جمله این دیگران گروههای مرجع هستند. جولیوس گولد و ویلیام ل. کولب در فرهنگ علوم اجتماعی می گویند اصطلاح گروه مرجع به گروهی اجتماعی اشاره دارد که فرد احساس می کند با آن شناخته شده و آرزو می کند که هویتش با آن مرتبط باشد. هر کس از گروه مـرجع خود هنجارها، نگرشها، و ارزشهای خـود و نیز هدف اجتماعی ئی را که از ایـن ارزش پدید می آیند، بـــه دست می آورد. همچنین شخص مقوله های اجتماعی مهم را(چه آنهایی که می خواهد انجام دهد و چه آنهایی را که به طریقی در مقابل شان قرار می گیرد) نیز از گروه مرجع فرا می گیرد(گولد، کولب؛ 1376: 722).
دروه جوانی زمانی است که انسان با انرژی و حساسیت در برابر بازتاب های محیط و مسئولیت پذیری فردی به دنبال کسب هویت است. جوانان باید نقطه اتکایی برای پیوند با خود، با جنس مقابل و با ارزش های فرهنگی و اجتماعی محیط اطراف بیابند( شفرز،1383: 116). آنهایی که به دلیل شرایط اجتماعی و مقتضیات سنی و شخصیتی آمادگی بیشتری برای تاثیرپذیری از گروههای مرجع را دارند و در جستجوی هویتی جدید هستند و می خواهند با پشت سر گذاشتن دوران کودکی به استقلال شخصیتی و کسب هویت اجتماعی جدیدی دست یابند. بنابراین بستر تغییر دیدگاهها و نگرش های خود را دارند و نسبت به گروههای مرجع انعطاف پذیرترند.
در هر جامعه ای، چه سنتی یا مدرن، و با هر درجه ای از پیچیدگی، امکانات و لوازمی برای متمایز شدن اقشار و گروههای اجتماعی از یکدیگر وجود دارد. این تمایز موجب خلق معانی و هویت هایی می شود که افراد عضو هر جامعه به سادگی آن را درک می کنند و از طریق درک معانی ذهنی مترتب بر این تمایزات، روابط انسانی و اجتماعی خود را سامان می دهند. این تمایز بخشی به اشکال متنوع و متعددی صورت می گیرد. به هرحال، حتی در میان جوامع ساده تر نوع لباس افراد از اولین ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می شود. معمولا افرادی که به گروهی خاص تعلق دارند، از لباس های مشابهی استفاده می کنند. لباس هر فرد نشانه ای است که به سادگی توسط افراد دیگر رمزگشایی می شود و گاهی این فرایند، احترام بیشتر،طرد برخی گروه های اجتماعی، تداعی مناسک خاص و معانی متفاوتی در پی دارد. بنابراین لباس فرد، خصوصا در جامعه مدرن،به صورت یکی از ابزارهای معرفی شیوه زندگی است.انتخاب های بسیاری که در دسترس افراد جامعه قرار دارد، این امکان را بیشتر می کند.
مسأله پوشش را می توان با امر مصرف مرتبط دانست از این رو می توانیم پوشش را در قالب مفهوم مصرف مورد مطالعه قرار داد، مفهومی که از اوایل قرن بیستم علاوه بر معانی اقتصادی، معانی فرهنگی نیز پیدا کرده است.نشانه های گسترش سبک زندگی حاصل از جامعه مصرفی را جامعه شناسانی مثل وبلن و زیمل در اوایل قرن بیستم به تصویر کشیدند. وبلن و زیمل سبک زندگی طبقه متوسط را تحلیل کردند. سبکی که در آن مصرف لباس، زیور آلات و انواع کالاهای لوکس نقش محوری داشت. همچنین پیر بوردیو با طرح مفهوم سرمایه فرهنگی به غنای مفهوم سبک زندگی افزود(حمیدی و فرجی،1386: 67).
وبلن در پی این مسئله بود که افراد چگونه منزلت اجتماعی کسب می کنند. به نظر وی، ثروت مهمترین عامل کسب هویت است که باید نمود خارجی داشته باشد و بهترین نمود آن مصرف تظاهری و نمایشی است. برای نمونه