چکیده 1
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه. 3
1-2- بیان مسئله. 4
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق.. 5
1-4- مرور مطالعاتی.. 5
1-5- جنبه جدید و نوآوری در تحقیق.. 6
1-6- اهداف تحقیق.. 6
1-6-1- هدف اصلی.. 6
1-6-2- اهداف فرعی.. 6
1-7- سؤالات تحقیق.. 6
1-8- فرضیههای تحقیق.. 7
1-9- روش تحقیق.. 7
1-10- روش گردآوری دادهها 7
فصل دوم: تبیین مفاهیم
2-1- درآمد. 10
2-2- تعریف مسئولیت… 11
2-3- اقسام مسئولیت… 11
2-4- مسئولیت مدنی.. 12
2-4-1- در معنای عام. 12
2-4-2- مسئولیت مدنی در معنای خاص (مسئولیت قهری) 14
2-4-3- تفکیک بین مسئولیت قراردادی و قهری.. 15
2-5- مسئولیت انتظامی یا حرفهای.. 15
2-6- بیمه مسئولیت پزشکی و شرط عدم مسئولیت… 15
2-7- خطای شغلی.. 17
2-7-1- تعریف… 17
2-7-2- خطا در قانون مجازات اسلامی.. 17
2-8- برائت… 18
2-9- هدف مسئولیت مدنی.. 20
فصل سوم: مبانی نظری مسئولیت مدنی
3-1- نظریههای موجود برای توجیه مبانی.. 22
3-1-1- نظریهی تقصیر. 22
3-1-1-1- تعریف تقصیر. 22
3-1-1-2- لزوم اثبات تقصیر. 22
3-1-1-3- اقسام نظریهی تقصیر. 23
3-1-1-3-1- نظریهی تقصیر شخصی.. 23
3-1-1-3-1-1- ایرادهای نظریهی تقصیر شخصی.. 23
3-1-1-3-1-2- راهکارها – رفع عیب از نظریه. 24
3-1-1-3-2- احیای نظریهی تقصیر با تبیین مفهوم جدیدی از تقصیر (تقصیر نوعی) 24
3-1-1-3-3- تفاوت مسئولیت شخصی و مسئولیت نوعی.. 25
3-1-2- نظریه خطر. 25
3-1-2-1- مفهوم نظریه خطر. 25
3-1-2-2- اقسام نظریه. 26
3-1-2-2-1- نظریهی خطر در برابر انتفاع مادی.. 27
3-1-2-2-2- نظریهی خطرهای ایجاد شده 27
3-1-2-2-3- نظریهی خطر نامتعارف… 28
3-1-3- نظریهی تضمین حق.. 28
3-4-1- نظریههای مختلط.. 30
3-1-4-1- عدم کارایی مطلق نظریهی تقصیر یا خطر- لزوم استفاده از هر دو. 30
3-1-4-2- راهکارها 30
3-2- مبانی مسئولیت مدنی در حقوق ایران. 30
3-2-1- مسئولیتهای مبتنی بر تقصیر- برخی از مصداقهای قاعده 30
3-2-1-1- مفهوم تقصیر. 30
3-2-1-2- انواع تقصیر. 31
3-2-1-2-1 درجهی تقصیر. 31
3-2-1-2-2- تقصیر با فعل مثبت (تعدی) و تقصیر در خودداری (ترک فعل) 32
3-2-1-2-3- تقصیر قراردادی و بدون قرارداد. 32
3-2-1-2-4- تقصیر غیر عمدی و تقصیر به عمد. 33
3-2-1-2-5- تقصیر اخلاقی و تقصیر حقوقی (تقصیرکیفری، مدنی،اداری و عرفی) 33
3-2-1-2-6- تقصیر شخصی ونوعی.. 33
3-2-1-2-7- تقصیر خاص و مرتبط با حرفه. 34
3-2-2- وحدت یا تعدد مبنای مسئولیت در حقوق ایران. 35
فصل چهارم: مسئولیت مدنی پزشکان و پیراپزشکان
4-1- دیدگاه اسلام در برابر پزشکان. 38
4-2- ماهیت حقوقی مسئولیت پزشکی.. 40
4-3- امکان وجود عقد بین بیمار و طبیب… 40
4-4- عقدی یا قهری بودن ضمان طبیب… 43
4-5- نوع عقد. 43
4-6- ارکان سه گانه مسئولیت پزشک… 43
4-7- مسئولیت مدنی پزشک… 47
4-8- بررسی دیدگاههای فقها 50
4-9- تحلیل مواد 319، 320 و 321 قانون مجازات اسلامی 1375. 52
4-10- بررسی قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی.. 53
4-10-1- ماده واحده قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی: 53
4-11- مبنای تقصیر در قانون جدید مجازات اسلامی.. 54
4-12- رسیدگی به تخلفات و جرائم پزشکی.. 55
4-13- مجازاتهای انتظامی مقرر در قانون تشکیل نظام پزشکی.. 56
4-14- اُتانازی.. 56
4-14-1- بررسی اُتانازی در حقوق ایران. 56
4-14-2- تأثیر بحث اُتانازی در مسئولیت مدنی پزشکان. 59
4-15- شرایط عدم مسئولیت پزشکی.. 59
4-15-1- اجازهی قانونگذار. 59
4-15-2- قصد درمان. 60
4-15-3- مشروعیت اعمال پزشکی.. 60
4-15-4- رعایت موازین پزشکی.. 60
4-15-5- رضایت بیمار. 60
4-15-6- اخذ برائت… 61
4-16- بررسی مسألهی برائت… 61
4-17- روشهای جبران خسارت در مسئولیت مدنی.. 65
4-17-1- جبران عینی.. 65
4-17-2- جبران بدلی.. 66
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- یافتههای تحقیق.. 68
5-2- اشکال وارده بر نظام پزشکی.. 70
5-3- شرح قانون مسئولیت مدنی.. 71
فهرست منابع. 74
چکیده
مسئولیت مدنی پزشکی، از دو جهت قابل بررسی است، زیرا تعهدی که پزشک در برابر بیمار دارد، دارای دو جنبه است: از یک سو پزشک متعهد است، تلاش نماید تا بیماری شخص را درمان کند؛ این تعهد پزشک از نوع تعهد به وسیله است. از سوی دیگر پزشک متعهد است درجریان معالجه و اعمال پزشکی ایمنی بیمار را حفظ نماید، تا زیان جدیدی به او وارد نشود (تعهد ایمنی) در نظام سنتی مسئولیت پزشکی مبتنی بر تقصیر بود در فقه اسلامی نیز مسئولیت پزشکی مبتنی بر تقصیر است. اما با گسترش فناوری و ابداع روشهای جدید (و خطرناک) درمان، اعمال پزشکی نسبت به گذشته خطرناکتر شده و حوادث پزشکی افزایش یافت، به گونهای که نظام سنتی مسئولیت مدنی پزشکی برای جبران زیان وارد بر قربانیان حوادث پزشکی کافی نبود. این امر موجب تحول جدید در مسئولیت پزشکی گردید. ابتدا نظام سنتی مسئولیت مدنی پزشکی اصلاح گردید؛ بدن معنا که با استفاده از ابزارهایی که دکترین و رویه قضایی در اختیار داشت (فرض تقصیر، تقصیر مجازی و امارهی سببیت و… ) اثبات شرایط مسئولیت مدنی آسان گردید و در برخی موارد مسئولیت نوعی پزشکی پذیرفته شد (به عنوان مثال، در مسئولیت ناشی از انتقال خون آلوده یا زیان ناشی از وسایل پزشکی و… ). در مرحله بعد این تحول به سمت ایجاد نظام خاص جبران خسارت ناشی از حوادث پزشکی پیش رفت و در حال حاضر در کشورهایی نظیر فرانسه، فنلاند، سوئد و… نظام خاصی برای جبران زیانهای ناشی از حوادث پزشکی ایجاد شده است. به نظر میرسد در نظام حقوقی ما نیز در کنار نظام مسئولیت مدنی پزشکی، باید نظام خاصی برای جبران حوادث پزشکی ایجاد شود.
کلمات کلیدی: مسئولیت، مسئولیت مدنی، پزشک، پزشکان و پیراپزشکان، تعهد به وسیله، تعهد به نتیجه
فصل اول:
کلیات تحقیق
1- مقدمه
مسئولیت مدنی پزشکی، یکی از مباحث مهم و کاربردی حقوقی در دنیای امروز به حساب میآید که با توجه به پیچیدگی حرفهی پزشکی و ابزارهای درمانی، ذهن دانشمندان حقوق را به خود مشغول داشته است. مسئولیت پزشکان در قانون ما همان طور که بیان شد در زمره تعهدات به وسیله است. بدین معنا و مفهوم که پزشک صرفاً با رعایت مقررات و نظامات و به كارگیری دانش و تجربه خویش، درصورت بروز حادثه ضمانی متوجه وی نیست ولیکن چنانچه تعهدی مبنی بر علاج بیمارش نموده باشد و بیمارش فوت بنماید؛ در آن صورت ضامن خواهد بود
هرچند که در فقه امامیه بنابر قول مشهور؛ اصل بر ضمان پزشک ولو با رعایت احتیاط و یا اخذ برائت از بیمار خواهد بود.
میل و خواست آدمی به زیبایی، وی را ناگزیر از تغییر در خواست خالق یکتا مینماید و او را ناچار از تن در دادن به هر مشقتی جهت به دست آوردن ظاهری به ظاهر زیباتر و بینقصتر مینماید.
اشخاصی که به جراحی پلاستیک، زیبای و ترمیمی روی میآورند معمولاً بر دو دسته تقسیم میگردند:
دسته نخست اشخاصی میباشند که میل به تغییر در آنها چنان است که ایشان را به آن سمت سوق میدهد؛ بدیهی است تحمل درد و هزینههای بعضاً گزاف، همه و همه حصول نتیجه مطلوب را میطلبد. چنین به نظر میرسد در خصوص این قبیل اشخاص نباید مسئولیت پزشک را محصور به تعهد به وسیله نمود بلکه چنین به نظر میرسد مسئولیت و تعهد پزشک در این خصوص تعهد به نتیجه است و وی باید تمام همت خویش را به كار گمارد تا نتیجه مطلوب حاصل گردد و در صورت عدم حصول؛ پزشک ضمان و مسئول کلیه ضررهای وارده خواهد بود. البته در این دسته گروه کوچکی نیز قرار میگیرند که به علت ایجاد ضایعات ناخواسته از جمله سوختگیها و… جهت ترمیم آثار ناهمگون و بعضاً نازیبا به این متخصصین مراجعه مینمایند که این نیز حصول نتیجه را مد نظر دارند.
دسته دوم اشخاصی هستند که نه از باب میل به تغییر بلکه از باب ابتلاء به نوعی بیماری روانی (خود بیمار انگاری) تن به اعمال جراحی زیبایی میدهند.
از نظر ایشان عضوی در بدن یا زائد است یا ناموزون و قطعاً این قبیل اشخاص بعد از عمل زیبایی با حصول هر نتیجهای؛ ناراضی خواهند بود. بنابراین منطقی چنین است که در خصوص این اشخاص تعهد پزشک را محصور به تعهد به وسیله بر شماریم و صرف رعایت مقررات و نظامات پزشکی را کافی بدانیم. در ضمن در خصوص این گروه ارجاع افراد برای درمانها روانپزشکی و روانکاوی بر همه چیز مقدم است، چون خود بیمار انگاری یک اختلال روانی است
بدیهی است قصور و یا تقصیر پزشک در هر دسته از اشخاص فوق ضمان وی را به دنبال خواهد داشت اما نکته در خور تامل قضیه زمانی است که شخص با درنظر گرفتن چهره خاص توسط پزشک تصمیم به عمل جراحی میگیرد و پزشک معالج نیز با در نظر گرفتن تمام شرایط حصول به نتیجه را به وی تعهد مینماید.
تعهد پزشک از یک سو که در زمره قواعد عام مسئولیت و تعهدات جای میگیرد؛ وی را ملزم به انجام تعهد به نحو تقبل شده مینماید و در صورت عدم حصول؛ متعهد له را مستحق دریافت خسارات و از سوی دیگر که بر خلاف قاعده خاص وسیله بودن تعهدات پزشکان میباشد؛ هیچ گونه حقی را برای زیان دیده به وجود نخواهد آورد.
چنین به نظر میرسد که در خصوص این قبیل افراد باید مسئولیت پزشکان را درحدود نتیجهای که بر عهده گرفتهاند برشماریم و آن را مطابق اصل آزادی قراردادها (ماده 10) تفسیر بنماییم.
همان طور که در قانون آمده است توافقات خصوصی افراد تا زمانی که مخالف صریح با قانون نباشد؛ نافذ است. هرچند که ممکن است چنین شبههای به وجود آید که چنین توافقی مخالف قاعده
پایان نامه اختیارات مالکین-بیع زمانی و عقود نامعین
آیت الله محمد تقی بهجت: «میتواند عقد بیع مشروط به مهایات در منفعت و انتفاع باشد و… افراز زمانی معنا ندارد. از اینرو اگر خسارت ناخواسته سنگین به ساختمان وارد شود و محتاج به تعمیر پر هزینه گردد، نمیگویند تنها آن که نوبت او بوده باید خسارت را متحمل شود.»
آیت الله سید علی سیستانی: «بیع عرفی و شرعی نیست، مگر خودش یک عقد جداگانه باشد.»
آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی: «مالکیت به نحو مذکور مشروع نیست. والله العالم».
آیت الله ناصر مکارم شیرازی: «…در واقع نوعی بیع است که در عصر ما به وجود آمده است. به دلیل نیازها و ضرورتها و هر گاه در عرف محل رایج شده باشد، عمل به آن اشکالی ندارد و مشمول «احل الله البیع» و سایر ادله بیع است و براین اساس مفروز کردن مال الشرکه با شرط مذکور مانعی ندارد».
آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی: «این معامله را به عنوان بیع یا صلح یا عقد مستقل میتوان محقق ساخت و از نظر شرعی اشکالی ندارد و تقسیم ملک به حسب زمان نیز اشکالی ندارد و شرعاً جایز است؛ اما هنگام معامله باید برای استفاده هر یک از افراد ضوابطی تعیین میشود تا موجب اختلاف نگردد.» حضرات آیات فاضل لنکرانی و سید محمد صادق روحانی تحقق این عقد را در قالب عقد بیع جایز شمردند.
[1] همان گونه که ملاحظه میشود بر طرفداران بیع زمانی با فاصلهای اندک میان دو استفتا افزوده شده است و برخی مراجع تغییر نظر دادهاند.
بند سوم : بیع زمانی و عقود نامعین
آیا میتوان قرارداد بیع زمانی را به عنوان یک قرارداد نامعین در قالب ماده 10 قانون مدنی به رسمیت شناخت؟
ماده 10 ق.م. مقرر میدارد: «قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی آنرا منعقد نمودهاند در صورتی که خلاف صریح قانون نباشد، نافذ است». این ماده اصل آزادی قراردادها را بیان میکند و لذا جزء در مواردی که قانون منع نکرده است، افراد میتوانند قراردادهای خویش را به جهت اصل حاکمیت اراده و اصل آزادی قراردادها (ماده 10) منعقد کنند. مهمترین نتیجه اصل آزادی اراده این است که اشخاص میتوانند قراردادهای خود را زیر هر عنوان که مایل باشند منعقد ساخته، نتایج وآثار آنرا به دلخواه تعیین کنند. بنابراین پیش بینی عقود معین در فقه و قانون به این معنا نیست که اشخاص ناچارند یکی از قالبهای پیش ساخته قراردادی را برای هر پیمان انتخاب کنند.[2] در میان نویسندگان و محققین برخی[3] بر این نظر هستند که قرارداد بیع زمانی، قابل تطبیق با هیچ یک از عقود معین نیست، ولی از آنجا که چنین قراردادی مشروع است و با مبانی فقهی و حقوقی ما تعارضی ندارد، لذا چنین قراردادی یک عقد بینام است و در قالب ماده 10 ق.م. قرار میگیرد. این در حالی است که همین نویسنده یکی از ویژگیهای قرارداد بیع زمانی را مالک بودن هر یک از خریداران در مقطعِ زمانی خویش میداند و همین ویژگی را باعث تمایز این قرارداد از بیع مشاع
میداند.[4] همچنین همین نویسنده بیع زمانی را این گونه تعریف میکند: «اصطلاح بیع زمانی به نوع خاصی از مالکیت اطلاق میشود که طبق آن مالکان حق استفاده از ملک را به صورت زمان بندی شده پیدا میکنند.»[5] از سوی دیگر وقتی قرارداد مذکور قابل تطبیق با عقد بیع است، چه لزومی دارد که آنرا عقدی بینام بدانیم و در قالب ماده 10 ق.م. قرار دهیم؟
[1]ـ دفتر آموزش روحانیون و تدوین متون فقهی، گنجینه آرای فقهی ـ قضایی (نرم افزار)، (قم، معاونت آموزش قوه قضاییه، 1382)، سؤال 293، به نقل از: مسعود امامی، پیشین، صص 79 ـ 80.
[2]ـ ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها، پیشین، جلد 1، ص 146.
[3]ـ سعید شریعتی، پیشین (بخش دوم)، ص 25.
[4]ـ همان، ص30.
پایان نامه درباره انحلال قرارداد/:تعهد در لغت
تعهد در لغت و اصطلاح
تعهد مصدر باب تفعّل از ریشه «عهد» در لغت به معنای تازه کردن پیمان، شرط یا عهدی را پذیرفتن و التزام است.[1] هم چنین به معنای الزام و التزامی است که انسان در مراودات خویش بدان گردن مینهد.[2]
در اصطلاح تعهد رابطهای حقوقی است که به موجب آن شخص در برابر دیگری مکلف به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن کاری میشود، خواه سبب ایجاد آن رابطه، عقد باشد یا ایقاع یا الزام قهری. شخصی که در برابر دیگری ملتزم و مجبور شده است، مدیون یا بدهکار و آن که حق مطالبه و اجبار مدیون را پیدا کرده است، دائن یا طلبکار مینامند.
بدین ترتیب رابطهای که یاد شد دو چهره متفاوت دارد:
1 ـ از سوی مثبت، که شخصی بر دیگری حق پیدا میکند؛ که آن را حق دینی یا طلب نیز میگویند. و در نظریههای نو در زمره اموال میآورند.
2 ـ از سوی منفی، که شخصی را ملتزم میسازد، دین یا تعهد مینامند.
بنا بر این تعهد گاه به رابطهی حقوقی طلبکار و بدهکار و به مفهوم جامع طلب و بدهی گفته میشود (بند یک ماده 292 ق.م) و گاه دیگر مقصود از آن به ویژه در موردی که موضوع آن دادن مبلغی پول است،
دین و التزام است(ماده 290 ق.م). برای مثال ، وقتی که در سندی می خوانیم که حسن متعهد است صد هزار ریال به حسین بپردازد یا خانه او را تعمیر کند ، مقصود این است که حسن درباره پرداختن پول یا تعمیر خانه مدیون است.[3]
این نکته را نیز باید یادآور شد که تعهد هم چهره مادی دارد و هم چهره شخصی : از یک سو ، طلب و دین زمانی تحقق می یابد که شخصی به عنوان طلبکار بتواند بر دیگری حق پیدا کند و رابطه حقوقی، بین آن دو ایجاد شود؛ از سوی دیگر طلب، دارای ارزش مالی است و جزء دارائی محسوب می گردد و به دیگران نیز قابل انتقال می باشد. گاه نیز چنان در قالب اشیاء مندرج است که در حکم عین خارجی میشود. چنان که سند در وجه حامل یا سهام بی نام و اسناد اعتباری در بورس، هم چون کالا خرید و فروش میگردد.[4]
البته در نگاهی وسیع تر تعهد شامل تکالیف غیر مالی و خانوادگی نیز میگردد. گر چه این موارد در معنی عام کلمه «تعهد» است ولی تابع قواعد مادی و فنی تعهدات قرار نمیگیرد.
[1] ـ مسعود انصاری، دانشنامه حقوق خصوصی، (محراب فکر، تهران، 1384، چاپ اول)، ص181.
[2]ـ محمدبن مکرم ابن منظور، لسان العرب، (دارالفکر، بیروت، 1414ه.ق، چاپ سوم)، ج9، ص450.
[3]- ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی ؛ نظریه عمومی تعهدات، (یلدا، تهران، 1374، چاپ اول)، ص72
[4]ـ همان، ص45.
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
در این تحقیق واسطهگری به صورت کلی نمایش داده شده و سپس به بحث در مورد فرصتهای
واسطهگری در بازارهای برق پرداخته میشود. بطور کلی دو نوع واسطهگری در کلیه بازارهای مورد توجه
قرار میگیرد، واسطهگری بین کالاهای همنوع 1 و واسطه گری بین کالاهای غیر همنوع 2 که به آن تحت
عنوان واسطهگری بین ما بین نیز اشاره می شود. در این تحقیق واسطهگری در بازارهای برق مورد مطالعه
قرار گرفته و مثالهای مرتبطی از آن نیز که بطور عملی و کاربردی مطرح می شوند مورد بررسی قرار
میگیرند. لازم بذکر است که در این راستا توجه ویژهای به واسطه گری بین کالاهای غیر همنوع در
بازارهای برق معطوف گردیده و مثالهای عنوان شده نیز در ارتباط با این نوع واسطه گری می باشند.
مقدمه:
واسطهگری به سودآوری از طریق خرید و فروش همزمان یک نوع کالا و یا نوع مشابه آن اطلاق
میشود که در این خرید و فروش میزان سرمایهگذاری خالص صفر است. واسطهگری در صنعت برق که
امروزه در حال تجدیدساختار شدن میباشد، یک ایده جدید به حساب میآید. البته شایان ذکر است که
گفتار دوم: انواع نفت خام و ویژگیهای آن……………………………………………………………………….. 13
1-2-1. انواع نفت خام و ویژگی آنها …………………………………………………………………………… 13
الف. نفت خام برنت …………………………………………………………………………………………………… 14
ب. نفت خام مارس …………………………………………………………………………………………………… 14
ج. نفتخام میناس …………………………………………………………………………………………………….. 14
د. نفت خام موربان …………………………………………………………………………………………………….. 15
ه. نفت خام تاپیس …………………………………………………………………………………………………….. 15
گفتار سوم: صنایع بالا دستی و پایین دستی و بررسی دیدگاه قانون اساسی ………………………………… 16
1-3-1. صنایع بالادستی و پایین دستی……………………………………………………………………………. 16
1-3-2. بررسی دیدگاه قانون اساسی در عرصه سرمایهگذاری خارجی در صنایع بالادستی……………. 19
1-3-3. بررسی قانون اجرای سیاستهای اصل چهل و چهارم قانون اساسی ……………………………. 22
گفتار چهارم: نظام حقوقی مالکیت نفت ……………………………………………………………………………. 25
1-4-1. نظام مالکیت خصوصی نفت ……………………………………………………………………………… 25
1-4-2. نظام حقوق حاکمیتی Domanial law system ………………………………………………… 25
1-4-3. نظام تخصیصی(Regalian system) در استفاده از منابع معدنی ……………………………….. 2
1-4-4. نظام حقوقی فقه شیعه در مالکیت منابع معدنی و نفت …………………………………………….. 26
1-4-5. نظام حقوقی مالکیت نفت در ایران ……………………………………………………………………… 26
1-4-6. نظام مالکیت و حاکمیت بر نفت در بیانیههای سازمان ملل (اصل حاکمیت ملتها بر منابع طبیعی) 2
فصل دوم: اصول و تفسیر و تعدیل قراردادهای نفتی
گفتار اول: اصول حاکم بر قراردادهای بینالمللی ………………………………………………………………… 29
2-1-1. حاکمیت دولت بر منابع طبیعی…………………………………………………………………………… 29
2-1-2. اصل آزادی قراردادی (حاکمیت اراده)………………………………………………………………….. 29
2-1-3. اصل حسن نیت……………………………………………………………………………………………… 30
2-1-4. اصل اعتماد و محرمانه بودن اطلاعات…………………………………………………………………… 30
2-1-5. اصل نسبیت قراردادی………………………………………………………………………………………. 31
2-1-6. اصل لزوم قراردادی (اوفوا بالعقود)……………………………………………………………………… 32
گفتار دوم: شرح و تعریفی بر قراردادهای بینالمللی نفتی ……………………………………………………. 32
2-2-1. تعریف و ساز و کار قراردادهای بینالمللی نفت……………………………………………………… 32
2-2-1-1. قراردادهای امتیازی………………………………………………………………………………………. 33
2-2-1-1-1. ساختار قراردادهای سنتی امتیازی………………………………………………………………… 33
. نظام مالی قراردادهای مدرن امتیازی……………………………………………………………… 33
قراردادهای مدرن امتیازی ……………………………………………………………………………… 34
الف. پاداش امضای قرارداد……………………………………………………………………………………………. 36
ب. پاداش سالیانه………………………………………………………………………………………………………… 36
ج. سود سالیانه……………………………………………………………………………………………………………. 36
د. بهره مالکانه…………………………………………………………………………………………………………….. 37
ه. مالیات بر درآمد……………………………………………………………………………………………………….. 37
و. ما به ازای ویژه سود…………………………………………………………………………………………………. 37
ز. مشارکت دولتی……………………………………………………………………………………………………….. 38
2-2-2. قراردادهای مشارکت در تولید …………………………………………………………………………… 38
2-2-3. قراردادهای خدمت …………………………………………………………………………………………. 40
2-2-3-1. قراردادهای خرید خدمات ……………………………………………………………………………. 40
الف. قراردادهای خرید خدمت با ریسک…………………………………………………………………………… 40
ب. قراردادهای خدماتی صرف……………………………………………………………………………………….. 41
2-2-3-2. قراردادهای بیع متقابل …………………………………………………………………………………. 41
2-2-4. قراردادهای مشارکت در سرمایهگذاری ………………………………………………………………… 43
2-2-5. قرارداد IPC ………………………………………………………………………………………………… 43
2-2-5-1. ویژگیهای IPC ……………………………………………………………………………………….. 44
گفتار سوم: اصول حاکم بر قراردادهای خدماتی بالادستی صنعت نفت و گاز ایران……………………….. 45
2-3-1. حفظ حاکمیت و مالکیت دولت بر منابع نفت و گاز ……………………………………………….. 46
2-3-2. ریسکپذیری پیمانکار و عدم تضمین بازگشت سرمایه از طرف دولت، بانک مرکزی و بانکهای
دولتی ………………………………………………………………………………………………………………………… 4
2-3-3. بازپرداخت هزینههای نفتی از طریق تخصیص بخشی از محصولات میدان و یا عواید آن…… 50
2-3-4. تضمین برداشت صیانتی از مخازن نفت و گاز در مدت قرارداد …………………………………. 51
2-3-5. تعیین نرخ بازگشت سرمایهگذاری متناسب با شرایط هر طرح ……………………………………. 52
2-3-6. ضرورت واگذاری قراردادهای فرعی از طریق مناقصه ……………………………………………… 53
2-3-7. حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی و صنعتی و اجرایی کشور ……………………. 54
2-3-8. رعایت مقررات و ملاحظات زیست محیطی …………………………………………………………. 57
گفتار چهارم. مفهوم تعدیل قرارداد…………………………………………………………………………………… 60
2-4-1. تعدیل قرارداد و تبدیل تعهد………………………………………………………………………………. 60
2-4-2. ایفای تعهد با ادای موضوع مغایر (تغییر قهری موضوع تعهد)، و تعدیل قرارداد………………. 61
2-4-2-1. تغییر شرط یا صفت مربوط به موضوع بر اثر تعذر و تعدیل قرارداد…………………………. 61
2-4-3. تعدیل و تکمیل قرارداد…………………………………………………………………………………….. 62
2-4-4. تعدیل قرارداد در صورت حدوث تعذر مالی…………………………………………………………… 62
2-4-4-1. مفهوم تعذر………………………………………………………………………………………………… 62
الف. مفهوم لغوی تعذر…………………………………………………………………………………………………. 62
ب. مفهوم حقوقی تعذر………………………………………………………………………………………………… 63
2-4-4-2. وضعیت تعهدات اصلی و فرعی قرارداد متعذر شده ……………………………………………… 64
2-4-4-3. تعذر از نظر عدم توانایی مالی اجرای قرارداد……………………………………………………….. 66
الف. تقسیم تعذر به مالی و غیر مالی………………………………………………………………………………… 67
ب. تعذر مالی ناشی از وضعیت متعهد یا خارج از آن…………………………………………………………… 68
2-4-4-4. تفاوت تعذر با عدم امکان اجرای قرارداد و قوۀ قهریه…………………………………………….. 69
2-4-4-4-1. فورس ماژور یافراستریشن…………………………………………………………………………. 69
2-4-4-5. آثار تعذر مالی متعهد بر قرارداد……………………………………………………………………….. 70
الف. انحلال اختیاری و قهری قرارداد………………………………………………………………………………. 70
ب. امکان تعدیل قرارداد……………………………………………………………………………………………….. 71
2-4-4-6. مبانی فقهی توجیه کنندۀ تعدیل قرارداد در صورت وقوع تعذر مالی……………………………. 76
الف. استناد به قاعده لاضرر برای تعدیل قرارداد………………………………………………………………….. 76
ب. استناد به قاعده لاحرج برای تعدیل قرارداد……………………………………………………………………. 79
2-4-4-7. چگونگی امکان تعدیل…………………………………………………………………………………… 79
2-4-4-8. معافیت متعهد از تدارک خسارت در صورت وقوع تعذر………………………………………… 80
فصل سوم: تامین مالی و سرمایهگذاری
گفتار اول: تامین مالی و سرمایهگذاری خارجی ………………………………………………………………….. 82
3-1-1. تامین مالی و ضرورت آن ………………………………………………………………………………… 82
3-1-2. روشهای و شیوههای تأمین منابع مالی خارجی……………………………………………………….. 84
3-1-2-1. ویژگیها و مختصات روشهای تامین مالی خارجی غیر قرضی……………………………… 85
3-1-3. انواع روشهای تامین مالی غیر قرضی و سرمایهگذاری خارجی………………………………….. 86
3-1-3-1. سرمایهگذاری مستقیم خارجی ……………………………………………………………………….. 86
3-1-3-1-1. سرمایهگذاری خارجی سهمی در قالب ترتیبات قراردادی………………………………….. 86
3-1-4. سرمایهگذاری خارجی غیر سهمی………………………………………………………………………… 87
گفتار دوم: شرحی بر قوانین مربوطه…………………………………………………………………………………. 87
3-2-1. قانون تشویق و حمایت سرمایهگذاری خارجی ………………………………………………………. 87
3-2-2. قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه ………………………………………………………………………. 89
3-2-3. قانون نفت 1366 اصلاحی 1390…………………………………………………………………….. 94
3-2-4. قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت ………………………………………………………………… 96
الف. صدور پروانه……………………………………………………………………………………………………….. 96
ب. مشارکت با بخش خصوصی داخلی و خارجی ……………………………………………………………… 98
نتیجهگیری و ارائه راهکارهای پیشنهادی …………………………………………………………………………. 100
منابع و مآخذ …………………………………………………………………………………………………………… 103
چکیده:
موفقیت در تامین مالی و بهرهوری از سرمایهگذاری خارجی به مدیریت بهینه قراردادها و توافقنامههای خاص این فرایند در مسیر چرخه عمر سرمایهگذاری در پروژه وابسته است. جذب سرمایهگذاری خارجی یکی از ابزارهای موثری است که توسط کشورها در جهت تولید نفت خود استفاده میشود که موفقیت در ابتکار بستگـی به وضعیت سرمایهگـذاری در کشور سرمایهپذیــر دارد. در این راستا میبایست به چند مسئله توجه داشت: 1. ارزش مالـی منابع نفتـی منطقه، 2. ثبات سیاسـی و امنیـت منطقه، 3. چهارچوب های قانونی حاکم بر سرمایهگذاری و سیاستهای استخراج منابع طبیعی. آنچه که در این تحقیق مد نظر است مورد سوم یعنی مبحث چهار چوبهای قانونی و راههایی برای ورود سرمایهگذاری خارجی به صنعت نفت داخل کشور
میباشد و هدف پیدا کردن راهی برای توسعه سود متقابل بین طرفین در قراردادهای نفتی و بدین وسیله افزایش جـذابیتهای سرمایهگذاری میباشد که در این راستا به توصیف منافع طرفین، ساختار بنیادی توافق نامههای نفتی و بررسی وضعیت سرمایهگذاری و تغییرات آن در دیگـر کشورها و نیـز مقررات سرمایـهگذاری موجـود
میپردازیم. در نهایت میتوان این گونه نتیجهگیری کرد که با توجه به ضعفهای ماهوی قوانین موجود و نظر به اینکه مشخص نیست که مرجع تأیید شرایط اساسی قراردادهای نفتی مجلس، هیئت وزیران، شورای اقتصاد یا وزارت نفت است به سختی میتوان بستر حقوقی مطمئنی را جهت سرمایهگذاری خارجی در عرصه صنایع بالادستی نفت و گاز فراهم آورد لیکن در انتها به ارائه راهکارهایی برای حداکثر بهرهبرداری از شرایط موجود پرداخته شده است.لازم به ذکر است که نوع روش کار توصیفی- تحلیلی میباشد.
واژگان كلیدی: توازن منافع، سرمایهپذیر، سرمایهگذار، قراردادهای نفتی، تعدیل قرارداد
مقدمه:
رسیدن به نوعی درک مشترک در قراردادهای بینالمللی نفتی نه تنها یک ضرورت حقوقی- اقتصادی است بلکه فوریت و اهمیت سیاستی- امنیتی دارد و نحوه حل این موضوع تاثیر تعیین کنندهای در مناسبات آینده کشور و شرکتهای بینالمللی طرف قرارداد خواهد داشت. برای ارائه طریــق در هر مسئله حوزه حقـوق بینالملل میتوان از منابـع مختلف حقوقی بیـنالمللی از قبیـل اصـول متبع و مقبـول حقوق بینالملل، معاهـدات و قراردادها، قواعد عرفی حقوق بینالملل، رویههای قضایی، دکترینها و نظرات علمای حقوق و یا مجموعهای از آنها بهره گرفت.
اولین امتیاز نفتی که به کشف نفـت در ایران انجامید، متعلق به ویلیام ناکس دارسی بود. او امتیاز کشـف نفت را در سال 1901 به دست آورد و در سال 1908 میلادی (1287 هجری شمسی) موفـق شد در مسجد سلیمـان نفت کشف کند. امتیاز دارسـی تا سالها پابرجا بود؛ اما رضاخان در سال 1311 این قرارداد را لغـو کرد و قـرارداد 60 ساله جدیـدی همراه با اصلاحـات، در سال 1312 به امضای طرفین رسید. با روی کار آمدن محمدرضا پهلـوی و بعد از پایان جنگ جهانی دوم و خروج نیروهای بیگانـه، قرارداد الحاقـی گس – گلشائیـان به امضای دولـت وقـت ایران رسیـد که مجلس با آن مخالفت کرد. در ادامه مخالفت مجلـس با این قــرارداد، صنعت نفــت در سال 1329 ملی و شرکت نفت ایران و انگلیـس منحـل شد. این روند دیـری نپایید و با کودتـای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصـدق، قرارداد کنسرسیوم منعقد و چند سال بعـد، نخستین قانون تصویب شد. این قانـون، «مشارکت در تولید» را به رسمیت میشناخت. کمتر از دو دهه بعد با قانون مصوب سال 1353، تنها قراردادهای «خدماتی» به رسمیت شناخته شدند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها شیوه قراردادی مجاز، کماکان خدماتی بود که در این چارچوب از دهه 1370 شمسی، «قراردادهای بیع متقابل» یا «Buy back» معرفی شدند.
در مدل قراردادی بیع متقابل یک طرف (تامین کننده) در مقابل تعهد طرف دیگر(صادر کننده) مبنی بر تولید و تحویل مقدار معینی از کالا یا کالاهای مشخص جهت صدور به خارج از کشور طی زمان مورد توافق تعهد
مینماید مواد، ابزار، ماشین آلات، قطعات و خدمات مورد نیاز آن طرف را برای ایفای تعهدش در اختیار وی قرار دهد.
تاکنون سه نسل از این قراردادها با اصلاحاتی نسبت به نسل پیشین، مورد استفاده قرار گرفتهاند که از سوی کارشناسان لزوم اصلاح در آنها در مواردی همچون توجه به حداکثر برداشت در طول عمر میدان، و با توجه به رفتار مخزن، امکان تغییر شرح کار و شیوه پرداخت، مساله انتقال تکنولوژی و لزوم توجه به سود متناسب طرفین مورد تاکید قرار گرفته است. نسل جدید قراردادهای نفتی ایران با در نظر گرفتن تجربههای نسلهای قبلی، از امتیاز انحصاری دارسی تا نسل سوم قراردادهای بیع متقابل، قرار است به حضور شرکتهای نفتی بینالمللی در ایران کمک کند.
بر اساس گزارشات به دست آمده از کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی، تولید صیانتی از مخزن یکی از مهم ترین مباحث در این قراردادهاست و برداشت صیانتی از میدان به منظور حفظ تولید در طول عمر میدان، ضرورت دارد. به عبارت دیگر تلاش امروز بر پایه به کارگیری مدل جدید قراردادهای نفتی جهت جذب سرمایه گذاری خارجی به ویژه در مناطق پر ریسک و پر هزینه کشور است و آنچه که مد نظر می باشد تناسب Risk و Reward (خطرپذیری و دریافت پاداش) می باشد.
از جمله فوایـد جلب سرمایهگذاری خارجی میتوان به انتقال دانش و تکنولوژی بـه کارشناسان داخلـی، اشتغالزایی برای نیروهای انسانی، کاهش هزینهها، افزایش ضریب بازیافت مخزن اشاره نمود. لذا آنچه که موجب جذب سرمایهگذاری خارجی است صرف نظر از عوامل سیاسی، امنیتی، اجتماعی و… توازن منافع طرفین سرمایه گذار (شرکت بینالمللی) و سرمایه پذیر (دولت میزبان) در قراردادهای بینالمللی نفتی است. به همین دلیل در این تحقیق سعی در بررسی جنبه حقوقی مسئله، معطوف به قراردادهای بینالمللی نفتی شده است و تلاش در راستای ارائه طریق جهت ایجاد توازن منافع طرفین جهت جذب سرمایهگذاری خارجی در قراردادهای نفتی است. امید است که با یاری خداوند و همت مسئولان و دست اندرکاران شاهد پیشرفتهای چشمگیری در عرصه تنظیم قراردادهای نفتی و جذب سرمایهگذاری خارجی در این زمینه باشیم.
لذا در این تحقیق مباحث را در قالب سه فصل تقسیمبندی نموده و فصل اول را به ذكر كلیاتی نظر تاریخچه، انواع نفت خام و ویژگیها، صنایع بالادستی و نظام حقوقی مالكیت نفت پرداخته و در فصل دوم به اصول و تفسیر و تعدیل قراردادهای نفتی پرداخته شده و در فصل سوم به نحوه تامین مالی و سرمایهگذاری پرداخته شده است.
سوابق مربوط:
در این خصوص و نیز موضوعات مرتبط با آن کتابها و مقالاتی در سطح داخلــی و بینالمللـی وجود دارد که به بررسی قراردادها و توافقنامههای خاص و تحلیل مسائل مرتبط با آنها من جمله مسائل حقوقی و مالی، روشهای تامین مالی و تحلیل هر یک از روشها، بالانس بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر در قراردادهای نفت، نقاط قوت وضعف پیش روی صنایع نفت و گاز و … پرداخته شده است.
پرسش اصلی تحقیق: