پایان نامه عدم تقارن اطلاعاتی،اندازه گیری کیفیت افشا
اندازه گیری کیفیت افشای شرکتی
کیفیت افشای شرکتی متغیر مستقل تحقیق حاضر محسوب میشود. در این تحقیق از امتیازهای سالیانه کیفیت افشای شرکتی استفاده میشود، برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه گردید. امتیازهای کیفیت افشای شرکتهای پذیرفته شده برای دورههای 3، 6، 9، 12 ماهه محاسبه و توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر میشود. این امتیازها ارزیابی بورس درباره میزان آگاهی بخشی افشای شرکتی را منعکس مینماید. امتیازهای مذکور، براساس میانگین وزنی معیارهای به موقع بودن و قابلیت اتکای اطلاعات افشا شده محاسبه میگردد. اطلاعات ارزیابی شده بر اساس مقررات افشای اطلاعات در بورس، ازجمله صورتهای مالی سالیانه، صورتهای مالی میان دورهای 3، 6 (حسابرسی شده) و 9 ماهه پیش بینی سود هر سهم در مقاطع زمانی 3 ،6 ، 9، 12 میباشد. تاخیر در ارسال اطلاعات بورس در مقایسه با مهلتهای زمانی مقرر و تفاوت در سودهای محقق شده نسبت به پیش بینیها برای محاسبه به موقع بودن و قابلیت اتکای افشا استفاده گردیده است. برای محاسبه امتیاز کل افشای شرکتی، معیارهای به موقع بودن و قابلیت اتکا با وزنهای دو سوم و یک سوم استفاده میشوند (لوبو و ژو[1]، 2001).
zusa.ir |
2-2-1-2) محدودیتهای افشای اطلاعات و افزایش شفافیت
با وجود همه استدلال هایی که در ارتباط با پذیرش شفافیت وجود دارد، شرکتها تمایلی به افشای داوطلبانه همه اطلاعات مربوط به خود را ندارند. ویش وانات و کافمن[2] (1999) دلایل آن را هزینههای مرتبط با جمع آوری، پردازش و افشای اطلاعات، وجود منافع مرتبط با افشا نکردن و وجود پدیده عوامل خارجی بر شمرده اند که در باره آنها توضیحاتی به اختصار داده خواهد شد.
جمع آوری و طبقه بندی و افشای اطلاعات نیازمند تلاش، زمان و منابع مالی است طبیعی است که شرکتها بسته به میزان در دست داشتن این سه عامل تا جایی اطلاعات را افشا میکنند که هزینهها با منافع افشا برابر شود. از سوی دیگر چون اندازه گیری دقیق و عینی این هزینهها و منافع مشکل است اغلب شرکتها در جهت افشای کمتر از حد کامل حرکت میکنند (صمدی 1389).
در صورتی که تاثیر گذاری و تاثیر پذیری متقابل راهبردی بین شرکتها وجود داشته باشد، افشای اطلاعات بیشتر سبب از دست رفتن مزیتهای رقابتی میشود و سود آوری شرکتها کاهش مییابد. در چنین شرایطی قوانین سختگیرانه مرتبط با افشا در جهت افزایش شفافیت مطلوب نیست و شرکتها به دنبال راههایی برای افشا نکردن یا افشای کمتر خواهند بود. (صمدی، 1389)
پدیده عوامل خارجی زمانی ایجاد میشود که از اطلاعات افشا شده یک شرکت برای ارزشگذاری شرکت دیگری استفاده شود، طوری که باعث همبسته شدن ارزش این شرکتها به یکدیگر گردد.
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
سلامتی حق و نیاز تمامی انسان هاست که بایستی مورد حمایت قرار گیرد و از جمله مهم ترین قلمروهایی که با سلامتی انسان در ارتباط است امور پزشکی است. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر خودنمایی می کند که بدانیم هر ساله تعداد افرادی که بر اثر اشتباهات ناشی از مداخلات پزشکی می میرند بیش از میزان تلفات بر اثر تصادفات رانندگی و حتی سرطان هاست.
از جمله مهمترین مداخلات پزشکی اعمال جراحی است و در این تحقیق موضوع سلامت عمومی در دو مقوله اعمال جراحی درمانی و اعمال جراحی زیبایی مورد بررسی قرار گرفته است. در جراحی درمانی به این موضوع پرداخته شده است که آیا در صدمات ناشی از این گونه اعمال اصل بر مسئولیت پزشک است یا اصل بر عدم مسئولیت که این موضوع از منظر فقها، حقوقدانان و قانون مجازات اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. گفتنی است در زمینه ی اعمال جراحی زیبایی به علت نبود جنبه های درمانی پیشنهاد شده که اصل را بر مسئولیت محض پزشک بگذاریم و در صورت بروز صدمه ای ناشی از اعمال جراحی پزشک را موظف به جبران خسارت بدانیم.
کلیدواژه : سلامت عمومی، حمایت کیفری، جراحی زیبایی، جراحی درمانی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………. 1
فصل اول: جراحی های درمانی ………………………………………………………………………………………… 8
مبحث اول: مبانی اعمال جراحی درمانی …………………………………………………………………………… 10
گفتار اول: مبانی فقهی و حقوقی ……………………………………………………………………………………… 11
بند اول: اجتهاد فقهای اسلامی…………………………………………………………………………………………. 11
بند دوم: استدلال حقوقدانان …………………………………………………………………………………………… 14
گفتار دوم: مبانی قانونی………………………………………………………………………………………………….
zusa.ir |
17
بند اول: راهکار قانون مجازات اسلامی در زمینه اعمال جراحی درمانی…………………………………… 17
بند دوم: استثنائات فرض مسئولیت بدون تقصیر پزشکان ……………………………………………………… 21
مبحث دوم:شرایط اخذ رضایت پیش از درمان …………………………………………………………………… 26
گفتار اول: رضایت آگاهانه و آزادانه ……………………………………………………………………………….. 26
بند اول: ضرورت اخذ رضایت آگاهانه و آزادانه ……………………………………………………………….. 27
بند دوم: معیار های رضایت آگاهانه و آزادانه …………………………………………………………………… 30
گفتار دوم: چگونگی ارائه اطلاعات به بیمار پیش از درمان……………………………………………………33
بند اول: شرایط شکلی اخذ رضایت …………………………………………………………………………………33
بند دوم: چگونگی تحصیل اطمینان از رعایت شرایط اخذ رضایت نامه …………………………………..36
فصل دوم: جراحی های زیبایی …………………………………………………………………………………………40
مبحث اول: اقبال روز افزون به جراحی زیبایی و عواقب آن ……………………………………………………42
گفتار اول: مفهوم جراحی های زیبایی و خطرات این جراحی ها ……………………………………………..43
بند اول: شاخه های جراحی زیبایی ………………………………………………………………………………….. 44
بند دوم:پیامد جراحی های زیبایی ……………………………………………………………………………………. 46
گفتار دوم: علل تقاضای روزافزون برای اعمال جراحی زیبایی ……………………………………………… 49
بند اول: زیبایی دوستی انسان قرن 21؟ …………………………………………………………………………….. 50
بند دوم: علل بیرونی ترغیب کننده به اعمال جراحی زیبایی …………………………………………………. 53
مبحث دوم: جراحی زیبایی در گستره فقه و قانون ……………………………………………………………… 58
گفتار اول: اجتهاد فقهای اسلامی در زمینه جراحی زیبایی …………………………………………………… 58
بند اول: مخالفین اعمال جراحی زیبایی …………………………………………………………………………… 59
بند دوم: موافقین اعمال جراحی زیبایی …………………………………………………………………………… 61
گفتار دوم: جراحی زیبایی از منظر حقوق ……………………………………………………………………….. 63
بند اول: شرایط لازم برای تجویز یک عمل جراحی زیبایی ………………………………………………… 65
بند دوم: چرایی آمار بالای شکایت از جراحان زیبایی ………………………………………………………. 71
نتیجه ………………………………………………………………………………………………………………………. 77
منابع مآخذ ………………………………………………………………………………………………………………..78
مقدمه
الف) اهمیت موضوع
در میان حقوق انسانی مقوله سلامت ضروریترین و مبناییترین مسئله و اساساً حق هر فرد بشری به شمار میآید. در عرصه حقوق بینالملل هم در ماده ۲۵ اعلامیه جهانى حقوق بشر قاطعانه اعلام شده است که: «هر کسى حق دارد استانداردهاى کافى زندگى از نظر سلامت و رفاه را براى خود و خانوادهاش … تأمین نماید.» در مقدمه اساسنامه سازمان جهانى بهداشت هم تأیید شده که سلامت از حقوق اساسى هر یک از افراد بشر است تا از بیشترین استاندارد قابل دسترسى سلامت برخوردار باشد. سلامت موضوعی مطرح در بسیاری از فرهنگها است. در واقع هر جامعه به عنوان بخشی از فرهنگ خود از سلامت مفهوم خاصّی در نظر دارد. از میان تعریفهایی که هنوز هم به کار میرود، شاید دیرینهترین تعریف آن باشد که سلامت عبارت است از بیمار نبودن. سلامت بیشتر به عنوان نعمت در نظر گرفته میشود و ارزش آن به درستی شناخته نمیشود، مگر هنگامی که از دست برود.»[1]
ب) بیان مفاهیم
سلامت در لغت به معنای بی گزند و بی عیب شدن و تندرستی[2] به کار میرود. سازمان جهانی بهداشت سلامت را این گونه تعریف کرده است که «سلامت به معنای فقدان بیماری نیست بلکه عبارت خواهد بود از بهرمندی از وضعیت کامل بهزیستی اجتماعی، روحی و جسمی»[3]، در واقع میتوان گفت سلامت یک وسیله برای زندگی هر روز است نه هدف زندگی[4]. در مقوله سلامت عمومی نیز سلامت عموم افراد جامعه مد نظر است صرف نظر از سن، جنس، خاستگاه قومی و نژادی، مذهب و عقیده سیاسی. همانطور که عموم در لغت به معنای شمول و فراگرفتن است[5] و عمومی به معنای آنچه که منسوب به عموم باشد و شامل همه گردد میشود. [6]
دین مبین اسلام هم از یک طرف ارزش و اهمیت سلامتی انسان را تا حدی بالا برده که طبق نص صریح قرآن نجات جان یک انسان مساوی با نجات جان تمامی انسانها و هلاکت یک انسان را به منزله هلاکت تمامی انسانها اعلام نموده و از طرف دیگر علوم پزشکی را همانند علوم دینی با اهمیت شمرده است و در یک ردیف قرار داده است و از آنجایی که حیات انسان و کلیّت جسم انسان دارای ارزشهای اساسی میباشند، بایستی تحت حمایت قرار بگیرند. حمایت به معنای نگاهبانی و حفاظت و پشتیبانی است[7] و مؤثرترین حمایتی که میتوان از حیات و تمامیت جسمانی عموم افراد جامعه نمود حمایت کیفری به وسیله قوانین کیفری است. از لحاظ حقوقی قانون یک سلسله قواعد، احکام و مقرراتی است که به وسیله قوای عالیه کشور جهت تنظیم روابط حقوقی و اجتماعی آحاد جامعه وضع میگردد و کیفر به معنای مکافات بدی است[8]؛ همچنین به معنای عقوبت و مجازات است که به کسی که خلاف قانون یا اخلاق یا عرف و عادت رفتار کرده و مرتکب عمل بد شده باشد داده میشود[9] و اصطلاحاً حمایت کیفری به معنای حمایت دولت از حقوق افراد و ارزشهای جامعه است که معمولا از ضمانت اجراهای شدید برخوردار است.
سلامتی یا تندرستی عبارتست از حالتی که در آن فرد یا جامعه در وضعیت مطلوب، و دلخواه از نظر جسمی و روحی قرار گیرد. هر حالتی که فرد یا جامعه را در وضعیتی غیر مطلوب و غیر دلخواه قرار دهد، چه از لحاظ بدنی و چه روحی و روانی، سلامتی زایل شده و بیماری جایگزین آن میشود. بدین اعتبار اگر قوانین موضوعه به نحوی وضع شوند که افراد و جامعه را در حالت نامطلوب، غیر دلخواه و نامتعادل قرار دهند سلامتی اجتماع را به خطر میاندازند.
در عرصه سلامت عمومی نیز کسانی که به هر نحو به عملیاتی مبادرت میورزند که زندگی و سلامت افراد انسانی را تحت تأثیر قرار میدهند بایستی از طریق وضع قوانین دقیق تحت کنترل جزایی و کیفری قرار بگیرند[10] به عبارتی اعمالی که مربوط به سلامت انسان میشود میبایست در چارچوب قانون جزا ضابطهمند شوند و برای جلوگیری از هرگونه تعدی به سلامت انسان ضمانت اجراهای موثری تعیین گردد. یکی از مهمترین قلمروهایی که با سلامت انسان رابطه تنگاتنگی دارند امور پزشکی است. اموری که با حیات و تمامیت جسمانی انسان رابطه مستقیم دارد و اگر به درستی ضابطهمند شود نقش موثری در حفظ سلامت انسانها خواهد داشت و اگر در این راه کوتاهی و سهل انگاری شود لطمههای جبران ناپذیری به حیات و تمامیت جسمانی افراد وارد میآورد. باید به این نکته توجه نمود که ایمنی بیمار یکی از مهمترین ابعاد بهداشتی است و خطاهای پزشکی میتواند این ایمنی را تهدید نماید و هر سال بیش از سوانح رانندگی، سرطانها و بیماری ایدز باعث مرگ و میر افراد میشود[11]. امور پزشکی دامنه وسیعی دارند و افراد بسیاری در این امر دخیل میشوند اما در این حیطه نیز برخی امور آنقدر حساساند و از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند که ضروری است در این زمینه چارچوبهای قانونی کاملاً مشخصی تعیین شود تا بتواند تا آنجا که ممکن است از سلامت افراد جامعه حمایت شود و حیات و تمامیت جسمانی آنها را محفوظ دارد. از جمله این امور اعمال جراحی هستند و دلیل اهمیت بالای اعمال جراحی در مقوله حمایت از سلامت افراد این است که در این امور کادر درمانی بالاخص پزشکان مستقیماً با جسم انسان در ارتباطند و کوچکترین خطا و اشتباهی ممکن است منجر به بروز صدماتی به بیمار شود که در برخی از موارد غیر قابل جبران خواهد بود. اعمال جراحی نیز در زیرمجموعهی خود میتواند به دو دسته جراحیهای درمانی و جراحیهای زیبایی تقسیم گردد که هر یک ویژگیهای مخصوص به خود را دارند.
ج) سوالات و فرضیات
در ابتدای امر و زمانی که به اعمال جراحی جدای از تقسیم بندیهایی که در درون خود دارد نگاه میکنیم به این نکته برمی خوریم که در اعمال جراحی هم مانند هر حرفهی دیگری ممکن است اشتباهاتی صورت گیرد و به تبع این اشتباهات صدماتی که گاهی حتی جبران ناپذیر خواهد بود رخ دهد چرا که اعمال جراحی توسط پزشک که یک انسان است انجام میشود و هیچ انسانی نمیتواند ادعا کند که هرگز در کار خود اشتباه نمیکند به طوری که در گزارش یک موسسه پزشکی در واشنگتن دی سی است برآورد شده است که در آمریکا سالانه بین 44000 تا 98000 نفر به دلیل خطاهای پزشکی میمیرند[12]. با این تفاصیل این سؤال به ذهن متبادر میشود که آیا میتوان مکانیزمی را پیش بینی کرد که تا حد امکان بروز این اشتباهات و صدمات ناشی از این اشتباهات را کاهش دهد به عبارتی مناسبترین روشی که میتوان اتخاذ نمود که تا حد ممکن از بروز صدمات و اشتباهات ناشی از اعمال جراحی جلوگیری نماید و از حیات و تمامیت جسمانی افراد حمایت کند، چه میتواند باشد؟
همانطور که بیان شد حتی اگر تمامی تلاش در جهت کاهش بروز اشتباهات و صدمات پزشکی صورت گیرد باز هم نمیتوان صد درصد مطمئن بود که هیچ اشتباه و صدمه ای بروز نمیکند پس بایستی برای بعد از بروز اشتباهات و صدمات احتمالی در حرفه پزشکی نیز راهکاری در نظر گرفت که مشخص نماید در صورت بروز این صدمات، چه کسی مسئول است و بار اثبات عدم تقصیر بر عهدهی کیست؟
در تقسیم بندی که برای اعمال جراحی صورت گرفت این قبیل اعمال به دو دستهی اعمال جراحی درمانی و اعمال جراحی زیبایی تقسیم شد حال این سؤال پیش میآید که مرز بین این اعمال جراحی که هر دو توسط پزشکان انجام میشوند را چگونه میتوان مشخص نمود و چه خصوصیتی است که این اعمال را از یکدیگر متمایز میکند؟
در صورت مشخص شدن وجود تمایز بین اعمال جراحی درمانی و زیبایی آیا میتوان به اعمال جراحی درمانی و اعمال جراحی زیبایی با یک چشم نگاه کرد و قوانین و آیین نامه های یکسانی برای آنها در نظر گرفت؟
همانطور که برای ایجاد نظم در جامعه و جلوگیری از تجاوز به حقوق افراد از ابزار قانونگذاری استفاده میشود در زمینه امور پزشکی و رابطهی بین پزشک و بیمار در جهت حمایت هر چه بیشتر از حیات و تمامیت جسمانی عموم افراد جامعه بایستی قانونگذاری دقیق در زمینه امور پزشکی و تعیین ضمانت اجراهای کیفری برای برخورد با متعرضان به سلامت عمومی صورت گیرد.
در زمینه امور پزشکی و بالاخص در اعمال جراحی با دو گروه روبرو هستیم دستهی اول بیماران که محتاج به خدمات درمانی هستند و دسته دوم پزشکان که ارائه دهندهی این خدماتند و با به کار گیری دانش و تجربه خود سعی در کمک به حفظ حیات بیماران دارند و این پزشکانند که از چگونگی اعمال و اقدامات خود آگاهند چرا که اعمال پزشکی اموری کاملاً تکنیکی و تخصصی هستند و بالتبع در صورت بروز صدمات و مشکلاتی بعد از اعمال جراحی بیماران از اثبات خطای پزشکان ناتوانند بهتر است مسئولیت بیشتر بر عهدهی پزشکان باشد و پزشکان عدم اشتباه و تقصیر خود در انجام این اعمال را ثابت نمایند.
تقسیم بندی اعمال جراحی به دو دسته اعمال جراحی درمانی و زیبایی بایستی به علت خصوصیتی ویژه صورت گیرد به نظر مهمترین وجه تمایز میان این قبیل اعمال در اهداف اعمال جراحی درمانی و زیبایی است که از طرف هر دو گروه پزشکان و بیماران برجسته مینماید.
اگر مهمترین تمایز اعمال جراحی درمانی و زیبایی را در این بدانیم که هدف اصلی در اعمال جراحی درمانی، درمان یک بیماری و کمک به بیماران است اما هدف اصلی در اعمال جراحی زیبایی کسب درآمد بیشتر برای پزشکان است باید مسئولیت پزشکان که عملشان جنبه احسان دارد کمتر از زمانی باشد که اهداف غیر خیرخواهانه برای اعمال جراحی وجود دارد.
د) مشکلات تحقیق
در راه انجام این تحقیق مشکلات بسیاری وجود داشت چرا که در باب این موضوع تحقیقات محدودی صورت گرفته است. که همین امر دستیابی به منابع را برای انجام این تحقیق با مشکل مواجه مینمود همچنین به علت تازه تأسیس بودن رشته حقوق در دانشگاه شهید باهنر کرمان این دانشگاه از نظر منابع کتابخانهای بسیار ضعیف است. لازم به ذکر است که به علت تجمع منابع دانشگاهی و پایاننامههای حقوقی در تهران و فاصله زیاد کرمان تا تهران دستیابی به این منابع بسیار دشوار است و در بسیاری مواقع نیز با دانشجویان سایر دانشگاهها در تهران همکاری لازم نمیشود که این خود بر مشکلات میافزاید.
در زمینهی بررسی حمایت کیفری از سلامت عمومی که در قلمرو امور پزشکی صورت میگیرد از سویی به اعمال جراحی درمانی پرداخته میشود که هدفشان صرفاً درمان بیماریهای جسمانی است، بیماریهایی که منجر به ایجاد ناراحتیها و ناتوانیهایی در فعالیتهای روزانه انسان میشوند. امروزه در اثر پیشرفت فرهنگ و رشد فکری بشر و نیز توسعه تمدن بشری، توجه به حقوق بیماران نیز از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است به گونه ای که سعی دولتها در جوامع مختلف بر آن است که از این قشر آسیب پذیر حمایت بیشتری به عمل آورند. از قدیمالایام در مورد وظایف و مسئولیتهای پزشک سخن رانده شده و در برابر سهل انگاری وی مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شده است و در کتب دینی نیز بر حسب ضرورت به این مهم پرداخته شده است. به هر حال وجود قواعد و قوانینی در این زمینه در تمامی دورهها نشانگر آن است که مسئولیت جزایی پزشکان که عهده دار یکی از مشاغل خطیر و بسیار حساس اجتماعی هستند مورد توجه قانونگذار کیفری قرار داشته است[13]، همچنین بایستی مبانی و محدودهی تجویز اعمال جراحی درمانی مشخص شود که در این زمینه بهتر است نظریات فقها و حقوقدانان در کنار هم مورد بررسی قرار گیرد و به تحلیل مواد قانون مجازات اسلامی در زمینه اعمال جراحی پرداخته شود که قانون مجازات چه راهکاری در حمایت از حیات و تمامیت جسمانی در اعمال جراحی درمانی اتخاذ نموده است همچنین در صورت بروز صدمه ناشی از این اعمال جراحی از یک طرف مسئولیت با چه کسی است و این مسئولیت تا چه حدی است و آیا استثنائاتی هم دارد و از طرف دیگر چه شرایطی لازم است تا قانون به پزشک اجازه انجام عمل جراحی را بدهد و چه رویه ای عملاً در بیمارستانها انجام میشود و آیا پزشکان موظف به ارائه اطلاعات در مورد اعمال خود و کسب اجازه از بیماران هستند و اگر اینگونه است چه فرایندی برای کسب این اجازه در بیمارستانها باید طی شود و چه اطلاعاتی جهت کسب رضایت به درمان بایستی به بیمار داده شود چرا که میزان و محتوای اطلاعاتی که پزشک باید ارائه دهد بر اساس شرایط هر بیمار یکسان نخواهد بود. عواملی مانند پیچیدگی درمان، خطراتی که همراه با درمانهای طبی و جراحی وجود دارد و خواسته های شخصی بیمار در این موضوع تأثیر گذار است.[14] (فصل اول)
از سوی دیگر به مقوله جراحیهای زیبایی پرداخته میشود. امروزه تحولات فرهنگی موجب افزایش نگرانی افراد نسبت به وضعیت ظاهری خود و تقاضا جهت انجام اعمال جراحی زیبایی گردیده است همچنین تبلیغات گسترده و پیشرفتهای اخیر در انواع تکنیکهای اعمال جراحی زیبایی در این افزایش تقاضا موثر بوده است. در مداخلههای پزشکی به منظور اعمال جراحی زیبایی زمانی شکایت علیه پزشک در محاکم مطرح میشود که متقاضی اعمال جراحی زیبایی از نتیجهی به دست آمده رضایت کامل ندارد یا آنکه این مداخلات پزشکی منجر به وقوع صدماتی به متقاضی این اعمال جراحی شده است همچنین با توجه به اینکه در این اعمال جراحی توجه به جنبه درمانی کمرنگ تر از اعمال جراحی دسته نخست مینماید و در بسیاری موارد برای دستیابی به زیبایی بیشتر انجام میشود بر حساسیت موضوع میافزاید البته ممکن است برای این اعمال جنبه های درمانی نیز ذکر گردد همچنین شایسته است تمایز اعمال جراحی زیبایی با جراحیهای درمانی و علت اقبال روزافزون به این جراحیها بررسی میشود و اینکه این جراحیها چه خطراتی ممکن است داشته باشند همچنین بایستی نظریات فقهای اسلامی در زمینهی اعمال جراحی زیبایی بررسی شود چرا که با وجود اینکه این اعمال از موارد مستحدثه در فقه اسلامی است و به علت آنکه قوانین ایران نشأت گرفته از فقه اسلامی است لذا بایستی این موضوع ابتدا در فقه بررسی شود و در ادامه جراحی زیبایی از منظر حقوق مورد بررسی قرار میگیرد و شرایط لازم برای تجویز اعمال جراحی زیبایی بررسی میشود و در آخر نیز به این موضوع پرداخته میشود که چرا با وجود قوانین و آیین نامهها در این زمینه باز هم آمار شکایت از پزشکانی که اقدام به انجام اعمال جراحی زیبایی میکنند این قدر بالاست و آیا در صورت بروز صدمات ناشی از اعمال جراحی زیبایی فقط باید پزشک جراح را مقصر دانست یا عوامل دیگری هم در بروز صدمات موثرند و آیا میتوان با اتخاذ راهکارهایی موثر، آسیبهایی که این قبیل اعمال جراحی به سلامت افراد میزند را کاهش داد. (فصل دوم)
با بررسی قوانین جزایی موجود در زمینه امور پزشکی به ویژه اعمال جراحی میتوان مشخص نمود که در صورت بروز هرگونه صدمه ناشی از اعمال جراحی آیا پزشک مسئول است و این مسئولیت تا چه میزان است و نظر فقه که عمده قوانین کیفری ما گرفته شده از آن است در این زمینه چه میباشد. همچنین به مبحث رضایت بیمار پیش از درمان پرداخته خواهد شد و اینکه اخذ الزامی رضایت پیش از درمان در حمایت از حیات و تمامیت جسمانی تا چه حد مفید است و آیا رضایت بیمار و اولیای او پیش از اعمال جراحی به کلی پزشک را مبرا از مسئولیت میکند یا خیر و اخذ رضایت پیش از درمان چه نواقص و کمبودهایی دارد هم برای بیماران در جهت حمایت از حیات و تمامیت جسمانی آنها و هم نسبت به پزشکان به عنوان خدمت گذاران به سلامت جامعه و چه راهکارهای مؤثرتر و عملیتری برای حمایت از هر دو گروه بیمار و پزشک در جهت تأمین هرچه بهتر سلامت عمومی جامعه میتوان ارائه نمود.
مبحث اول: مبانی اعمال جراحی درمانی
تمامیت جسمانی و سلامت انسان تحت تأثیر عوامل مختلفی ممکن است دچار خدشه شود و در نتیجه نیازمند خدمات پزشکی است که از جمله مهمترین این خدمات پزشکی که بیشترین مداخله را در جسم انسان دارد اعمال جراحی است. پزشک در برابر بیمار تعهدات مختلفی دارد که برخی از آنها صرفاً جنبه اخلاقی دارند اما اساسیترین تعهد پزشک در برابر بیمار، درمان و معالجه اوست. این تعهد پزشک دو جنبه دارد، در نتیجه مسئولیت پزشک نیز از دو جنبه قابل بررسی است:
الف- از یک سو پزشک متعهد است تلاش کند بیماری شخص را معالجه کرده تا بیمار بهبودی حاصل نماید. هرگاه به رغم تلاش پزشک، بیماری شخص درمان نشود، مسئولیت پزشک نسبت به عدم بهبودی بیمار مطرح میشود و پزشک ممکن است با وجود شرایطی مسئول باشد. این جنبه از مسئولیت پزشک کمتر مورد بحث است. مسئولیت پزشک در این مورد در تمام نظامهای حقوقی جهان مبتنی بر تقصیر است، زیرا تعهد پزشک نسبت به درمان بیماری از نوع تعهد به وسیله است. در فقه اسلامی نیز پزشک جز در فرض ارتکاب تقصیر، مسئول عدم حصول نتیجه معالجه نیست.
ب- انجام هر عمل جراحی، هرچند ساده، ممکن است زیانهای شدیدی برای بیمار به دنبال داشته باشد. مثل اینکه شخص برای انجام عمل، بیهوش شود و هیچ گاه به هوش نیاید. وقوع این نوع زیانها به رغم پیشرفت علوم پزشکی بسیار متداول است. این به دلیل طبیعت اعمال جراحی است که با بدن انسان که از حساسیت زیادی برخوردار است، مرتبط است. بر این اساس پزشک متعهد است مراقبت نماید در جریان معالجه زیان جدیدی به بیمار وارد نشود. مسئولیت پزشک نسبت به این نوع زیانها نیز مطرح است و هرگاه از مسئولیت پزشک به طور مطلق صحبت میشود منظور مسئولیت او نسبت به این نوع زیانهاست. به عبارتی منظور از ضمان طبیب که در فقه مطرح است، مسئولیت او نسبت به این نوع زیانهای ناشی از اعمال پزشکی است.[15] دو گروه فقها و حقوقدانان در زمینه چگونگی مسئولیت پزشک در اعمال جراحی درمانی استدلالهایی مطرح نمودهاند که جای تأمل دارد. همچنین بایستی موضع اتخاذ شده در قانون مجازات اسلامی مورد بررسی قرار گیرد تا معلوم شود که در حال حاضر چه برخوردی با این موضوع میشود.
گفتار اول: مبانی فقهی و حقوقی
در مورد مسئولیت پزشک و نوع تعهدی که پزشک در صورت بروز صدمه ناشی از فعل خویش بر عهده دارد نظریههای متفاوتی مطرح شده است. گروهی از فقها بر این اعتقادند که تعهد پزشک نسبت به بیمار تعهد به نتیجه است و گروهی دیگر تعهد به نتیجه دانستن مسئولیت پزشک را زیادهروی میدانند و استدلالهایی بر رد این نظریه ارائه نمودهاند و اعتقاد به این دارند که تعهد پزشک تعهد به وسیله است. این اختلاف آراء در بین حقوقدانان نیز مطرح شده است و هر یک برای نظریهی خود استدلالهایی آورده است.
بند اول: اجتهاد فقهای اسلامی
در عصر حاضر، ورزش به بخش مهمی از زندگی اجتماعی و فرهنگی بسیاری از جوامع دنیا بدل شده است. مسابقات ورزشی فکر و ذهن میلیونها علاقه مند به ورزش را در سراسر دنیا به خود مشغول میکند و در هنگام برگزاری رقابتها تعداد بسیاری تماشاگر، هوادار و بیننده، چه به طور مستقیم و با حضور در عرصههای برگزاری فعالیتهای ورزشی و چه از طریق رسانهها، نتایج و اخبار مسابقات را به دقت دنبال میکنند. علی رغم پذیرش این نکته که ورزش دارای کارکردهای اجتماعی مثبت فراوان است، خشونت نیز جزئی از واقعیتهای آن است که مطالعه و بررسی آن امری ضروری است. هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش بوده است. روش تحقیق نیز توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی هواداران زن و مرد مسابقات لیگ برتر هندبال ایران در سال 93-92 تشکیل میدادند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی تعداد 358 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط گروهی از صاحبنظران بررسی و تأیید شد. برای محاسبه پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ استفاده شد (90/0=α). برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تحلیل عاملی با چرخش متعامد استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی، شش عامل محیطی، فرهنگی، امنیتی، حمایتی، روانی و مدیریتی به عنوان عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران هندبال شناسایی شدند. در مقیاس پنج ارزشی لیکرت، میزان اهمیت عاملها از دیدگاه آزمودنیها بررسی شد. بر این اساس ” استفاده از بازیکنان، مربیان و داوران مجرب و حرفهای” با میانگین و انحراف معیار (80/0±45/4) با اهمیتترین گویه و ” استفاده از دوربینهای مدار بسته در داخل و حوالی ورزشگاه” با میانگین و انحراف معیار (25/1±51/3) به عنوان کم اهمیتترین گویه انتخاب شد. همچنین تحلیل مسیر نشان داد بین عوامل مدیریتی، محیطی، حمایتی و فرهنگی با عامل روانی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد و بین عوامل امنیتی و روانی با رفتار مثبت ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد، اما اثر مستقیم عامل امنیتی بر عامل روانی معنیدار نیست.
نتایج تحقیق نشان میدهد، عامل مدیریتی مهمترین عامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران است، لذا مدیران برگزارکننده مسابقات هندبال میتوانند با توجه بیشتر به عامل مدیریتی و استفاده از بازیکنان، مربیان، داوران مجرب و حرفهای گامی مؤثر در بهبود رفتار هواداران بردارند.
واژگان کلیدی: عامل مدیریتی، تحلیل عاملی، هواداران.
لیست مقالات مستخرج از پایان نامه:
بررسی عوامل مؤثر در ایجاد ناهنجاریهای رفتاری هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال ایران
بررسی ارتباط بین رفتار مثبت هواداران لیگ برتر هندبال با عوامل مؤثر بر آن
مقایسه عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران لیگ برتر هندبال از دیدگاه هواداران زن و مرد
فهرست مطالب
فصل اول :طرح تحقیق
1-1. مقدمه.. 2
zusa.ir |
1-2. بیان مسأله.. 3
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق.. 7
1-4. اهداف تحقیق.. 9
1-4-1. هدف کلی.. 9
1-4-2. اهداف اختصاصی.. 9
1-5. سؤالات تحقیق.. 9
1-6. محدودیتهای تحقیق.. 10
1-6-1. محدودیتهای قابل کنترل.. 10
1-6-2. محدودیتهای غیر قابل کنترل.. 10
1-7. پیش فرضهای پژوهش.. 10
1-8. تعریف واژهها و اصطلاحات تحقیق.. 10
1-8-1. هواداران.. 10
1-8-2. رفتار.. 11
1-8-3. رفتار ناهنجار.. 11
1-8-4. رفتار مثبت (بهنجار):.. 11
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2-1. مقدمه.. 14
2-2. مبانی نظری.. 14
2-2-1. تعریف هوادار.. 14
2-2-2. رفتار ناهنجار هواداران.. 15
2-2-2-1. تعریف پرخاشگری.. 16
2-2-2-1-1. انواع پرخاشگری.. 17
2-2-2-2. تعریف خشونت.. 18
2-2-2-3. تعریف اوباشگری.. 18
2-2-2-4. تعریف رفتار ضد اجتماعی.. 20
2-2-3. علل و عوامل پرخاشگری و خشونت.. 20
2-2-3-1. علل اجتماعی- فرهنگی.. 20
2-2-3-2. علل روانی.. 21
2-2-3-3. علل محیطی.. 22
2-2-4. نظریههای حیطهی پرخاشگری و خشونت.. 22
2-2-4-1. تئوری یادگیری اجتماعی.. 22
2-2-4-2. نظریه ناکامی- پرخاشگری.. 24
2-2-4-3. نظریه طرحواره ذهنی.. 26
2-2-4-4. نظریههای تأثیر گروهی، رفتار جمعی و وندالیسم.. 27
2-2-5. پارادایم خشونت و پرخاشگری.. 28
2-2-5-1. پارادایم زیستشناختی.. 28
2-2-5-2. پارادایم روانشناختی.. 28
2-2-5-3. پارادایم جامعهشناختی.. 28
2-2-5-3-1. چشم انداز مارکسیستی.. 29
2-2-5-3-2. چشمانداز رفتارگرایانه (مکتب آکسفورد).. 30
2-2-5-3-3. چشمانداز انسان شناسی.. 30
2-2-5-3-4. مکتب لیسستر.. 31
فصل سوم : روش شناسی پژوهش
2-3. پیشینه تحقیق.. 32
2-4. مدل نظری پژوهش.. 51
2-5. جمعبندی.. 52
3-1. مقدمه.. 54
3-2. روش تحقیق.. 54
3-3. جامعه و نمونههای تحقیق.. 54
3-4. ابزار تحقیق.. 55
3-5. روش جمعآوری اطلاعات.. 56
3-6. روش تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق.. 56
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1. مقدمه.. 58
4-2. آمار توصیفی.. 58
4-2-1. توصیف ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیها.. 58
4-3. آمار استنباطی.. 60
4-3-1. آزمون تحلیل عاملی، تست بارتلت و KMO پرسشنامه.. 60
4-3-2. پایایی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران هندبال.. 61
4-3-3. تحلیل عاملی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران هندبال 62
4-3-3-1. عامل محیطی.. 63
4-3-3-2. عامل فرهنگی.. 64
4-3-3-3. عامل امنیتی.. 65
4-3-3-4. عامل حمایتی.. 66
4-3-3-5. عامل روانی.. 67
4-3-3-6. عامل مدیریتی.. 68
4-3-4. شناسایی گویههای پرسشنامه بر اساس تحلیل عاملی.. 69
4-3-5. میزان اهمیت گویهها.. 70
4-3-6. آزمون کالموگراف اسمیرنوف.. 72
4-3-7. اولویتبندی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران هندبال 72
4-3-8. بررسی همخطی چندگانه عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران 73
4-3-9. تحلیل مسیر.. 75
4-3-10. بررسی اثرات مستقیم در مدل عوامل مؤثر با رفتار مثبت 77
4-3-11. بررسی اثرات غیرمستقیم در مدل عوامل مؤثر با رفتار مثبت 79
4-3-12. بررسی اثرات کل در مدل عوامل مؤثر با رفتار مثبت.. 80
4-3-13. شاخصهای برازندگی مدل عوامل مؤثر با رفتار مثبت.. 82
فصل پنجم : خلاصه ، بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1. مقدمه.. 86
5-2. خلاصه پژوهش.. 86
5-3. بحث و نتیجهگیری.. 92
5-4. پیشنهادها.. 106
5-4-1. پیشنهادهای کاربردی.. 106
5-4-2. پیشنهادهای پژوهشی.. 108
منابع و مآخذ
فهرست منابع…………………………………………………….112
پیوستها
پیوست…………………………………………………………………………………………126
جوامع امروزی از طریق کسی یا راهی با داشتن هویتهای مختلف از قبیل ورزشکاران، مربیان، اعضای سازمانهای ورزشی، طرفداران سازمان یافته از یک باشگاه ورزشی، خبرنگاران ورزشی با ورزش سرو کار دارند. جهان ورزش اغلب به عنوان یک جهان کوچکتر از جامعه در نظر گرفته میشود و ارزشهای اجتماعی، باورها و هنجارهای جامعه به صورت گستردهتر در آن منعکس میشود. در عین حال این جهان کوچکتر نیز ارزشها و قواعد خاص خود را ایجاد میکند که گاهی اوقات به جامعه منتقل میشود. بسیاری از گروههای مختلف طرفدار ورزش هستند و بین این گروهها مرزهایی میباشد، که نشان میدهد افراد در چه موقعیتی در گروهها تعاملشان شروع میشود و در چه وضعیتی به پایان میرسد. جامعهشناسان، بسیاری از گروههای هوادار را به عنوان پلی میان فرد و جامعهای بزرگتر در نظر میگیرند، چرا که آنها ممکن است به عنوان ابزار قدرتمند برای کنترل اجتماعی و یا حتی تغییرات اجتماعی خدمت کنند (کلومنیز[1]، 2005). همچنین رهبران ورزش اظهار میدارند که به طور کلی تماشاگران در عمل ورزش مؤثر هستند. لارسون[2] بر این عقیده است که هواداران مؤلفهی اصلی در ورزش هستند چرا که آنها به طور مستقیم یک محیط اجتماعی برای ورزشکار فراهم میکنند (به نقل از کامکاری و همکاران، 2013). ورزش عواقب مثبت و همچنین عواقب منفی برای افراد و گروهها در سراسر جهان دارد. ورزش به طور جدی زندگی روزمره مردم، وضعیت آنها، روابط نژادی، سبک لباس، زبان و ارزشهای اخلاقی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. همانطور که در جنبههای دیگر زندگی اجتماعی میتواند رفتار منحرف وجود داشته باشد، در ورزش نیز شاهد گسترش بسیار این پدیده هستیم. رفتار منحرف به آسانی در دنیای ورزش مشاهده شده است. از مشکلات رایج جامعه در جهان ورزش کجرفتاری تماشاگران است. بسیاری از رفتارهای منحرف در داخل و خارج از ورزشگاه، همچنین بین افراد و گروه تماشاگران به تدریج در حال افزایش هستند. انواع بسیاری از انحرافها از قبیل جرم و جنایت، استفاده از مواد مخدر، مواد سمی و خشونت و پرخاشگری وجود دارد. در بین رفتارهای منحرف، پرخاشگری تماشاگران به عنوان عنصر اساسی بسیاری از رویدادهای ورزشی در نظر گرفته شده است (کلومنیز، 2005). مسابقات ورزشی ممکن است تماشاگران را در موقعیتهایی قرار دهد که شرایط، قوانین و هنجارها به راحتی نقض شود و منجر به مواجهه با پرخاشگری و خشونت شود (هنری و همکاران، 2011). هر چند خشونت و پرخاشگری در ورزش پدیدهای نو ظهور نیست اما امروزه افزایش یافته به طوری که ممکن است خطر نابودی فرهنگ ورزش را در پی داشته باشد (وثوقی و خسروی نژاد، 1388). بنابراین توجه به عواملی که موجب پرخاشگری هواداران میشود امری ضروری است. از طرف دیگر، تنها نباید به عواملی که خشونت را در هواداران تشدید میکند، تأکید کرد؛ بلکه ضروری است به عواملی که موجب بهبود رفتارهای ناهنجار و منحرف هواداران میشود توجه کافی نمود. این پژوهش در صدد است تا به شناسایی عواملی که در بهبود رفتار هواداران هندبال مؤثر است، بپردازد.
1-2. بیان مسأله
امروزه ورزش از ضروریترین نیازها و اساسیترین نهادهای جوامع بشری است، به طوریکه کمتر کشوری را میتوان یافت که فاقد سازمان ورزشی باشد (وثوقی و خسروی نژاد، 1388). ورزش و فعالیتهای مربوط به آن، بخش عمدهای از زمان و انرژی افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. چنانکه بررسی ورزش در یک جامعه، بدون آگاهی از ارزش و کیفیت ریشههای فرهنگی آن امکان پذیر نیست (شفر[3]،1992). شناخت انسان به عنوان اصلیترین عنصر تشکیلدهنده سیستم اجتماعی همواره مورد توجه محققان بوده است. اینکه چرا انسان به گونههای مختلفی رفتار کرده و در شرایط مشابه رفتارهای متفاوتی را از خود نشان میدهد، در حیطه انگیزش قرار دارد. انگیزش شاخصی از هیجان و گرایش رفتاری است که به صورت مستقیم با فعالیتهای تبلیغاتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و به طور غیر مستقیم با تجربههای شخصی به وجود آمده و موجب بروز رفتار میگردد. نظریهپردازانی نظیر هرزبرگ[4] (1950)، انگیزش را به عنوان یک عامل اثرگذار بر رفتار انسانها در برآورده کردن نیازها و خواستههایشان اعلام کردهاند. چلیپ[5] (2000)، اظهار میدارد که عوامل انگیزشی، عواملی هستند که بر تمایلات افراد اثر داشته و سبب حضور آنان در مسابقات میشوند (به نقل از تجاری و ترک فر، 1390). مطالعات نیز نشان داده است که ورزش بر انگیزش انسانها اثرگذار و باعث افزایش ارتباط، غرور اجتماعی و اتحاد اجتماعی در بین گروهها شده و تماشاگران نیز به عنوان ارکان اصلی مسابقات ورزشی با خصوصیات رفتاری و اجتماعی متفاوت به تماشای مسابقات میروند (پارکز[6] و همکاران، 2003 ). انسانها، ورزش را به دلایل مختلفی تماشا میکنند. برای برخی از تماشاگران، رویدادهای ورزشی سرگرمی فراهم میکند. برای دیگران، تماشای ورزش یک فعالیت اجتماعی است که در آن افراد از زمینههای فرهنگی و ملی مشابه جمع میشوند تا یک تجربهی اجتماعی داشته باشند. برای برخی از طرفداران متعصب، تماشای ورزش مورد علاقه یا تیمشان شبیه به یک تجربهی مذهبی است (جول[7] و همکاران، 2011). به طور معمول گروهی از هواداران یک تیم ورزشی، با هماهنگ کردن کوششها و فعالیتهای خود سعی میکنند توفیق بیشتر تیم خود را دنبال کنند و تحقق بخشند. این کار برای آنها یک ارزش است. آنان گاهی در این هدفگیری از هیچ کوششی حتی به قیمت ایجاد ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی فروگذار نمیکنند (کاظمی و همکاران، 1386). هواداران، افرادی هستند که به ورزش، تیم و یا ورزشکار خاصی علاقه دارند و امور مربوط به آنها را دنبال میکنند. اکثر افرادی که یک مسابقه ورزشی را تماشا میکنند، هوادار یکی از بازیکنان، یکی از دو تیم و یا در کل ورزش موردنظر هستند، ولی عدهای از تماشاچیانی که رویدادهای ورزشی را از نزدیک یا از طریق وسایل ارتباط جمعی مشاهده میکنند اغلب میل ندارند که به یک تیم یا ورزشکار نسبت داده شوند. در واقع هواداران، با ورزش و تیم مورد نظر خود رابطه هیجانی برقرار میکنند. صفابخش (1382) اظهار نمود که 7/67 درصد از تماشاگرانی که برای تماشای مسابقات به ورزشگاه میروند، هوادار نیز هستند (به نقل از واعظ موسوی و مسیبی، 1386). حضور در جمع باعث مىشود تا افراد نسبت به اعمال خود کمتر احساس مسئولیت کنند. به بیان دیگر، جمع آنها را در مقام افراد از نظرها پنهان مىسازد. بنابراین هنگام همکاری با دیگران شاید مایل باشند اعمالی انجام دهند که به تنهایی مستعد و قادر به انجام آنها نباشند، در نتیجه هر چه افراد به عنوان فرد، کمتر قابل تشخیص باشند بیشتر احتمال دارد که اعمال پرخاشگرانه از خود بروز دهند (کوئن[8]، 1990). به عبارت دیگر هنگامی که هواداران از یکدیگر جدا باشند جلوهی خشونت کمتر خواهد بود (آبالاسی[9] و کوجوکاریو[10]، 2012). امروزه تماشاگران جایگاه ویژهای یافتهاند که این موضوع باعث شده است بررسی ابعاد مختلف حضور آنان در ورزش بیش از پیش اهمیت پیدا کند. یکی از این ابعاد، رفتار تماشاگران در ورزشگاهها در زمان برگزاری بازیهای مهم و حساس و نیز بعد از این بازیهاست که همواره بیشترین توجه را در این زمینه به خود اختصاص داده است، زیرا این رفتارها به دلیل پیروی از هنجارهای خاص “رفتارهای جمعی”، گاه منجر به آسیبهایی شدهاند. (فتحی نیا، 1389). در واقع تماشاگران ممکن است در زمان مسابقات حساس، در موقعیتی قرار بگیرند که رفتارهای ناهنجار و پرخاشگرانهای از خود بروز دهند. خشونت و پرخاشگری پدیدههای روانی- اجتماعی هستند. از نظر مفهومی پرخاشگری، هرگونه رفتار هدایت شده نسبت به افراد است که با قصد آسیب رساندن باشد (آندرسون[11] و بوشمن[12]، 2002). خشونت و پرخاشگری ورزشی را میتوان رفتاری دانست که خارج از قواعد و هنجارهای ورزشی رخ میدهد، موجب آسیب عمومی میشود و ارتباط مستقیمی با اهداف رقابت ورزشی ندارد (تری[13] و جکسون[14]، 1985). پدیدهی خشونت در سه سطح قابل تحلیل است: سطح اول مربوط به خشونت و پرخاشگری تماشاگران و هواداران مسابقات است که در قالب هواداری از تیمهای محبوبشان علیه یکدیگر و گ
اه در مورد اموال و داراییهای عمومی انجام میپذیرد، سطح دوم خشونت و پرخاشگری علیه بازیکنان است و سطح سوم خشونتی است که بین بازیکنان در زمین مسابقه روی میدهد. در بین سطوح سهگانه ذکر شده، سطح اول به دلیل دامنه و عواقب وسیعتر، در پژوهشها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است (فتحی نیا، 1389).
لینچ[15] (1991) اظهار میدارد که شروع با تأخیر، یکی از دلایل برای رفتار ناشایست تماشاگران فوتبال است. همچنین ویکفیلد[16] و همکاران (1996) نتیجه گرفتند که تجمع، راحتی صندلی و کیفیت اسکوربورد میتواند به اندازه کافی تماشاگران را راضی نگه دارد تا با میل و علاقه، دوباره به ورزشگاه برگردند. در کشور ما نیز چندین تحقیق در این زمینه انجام شده است. رحمتی و محسنی ( 1382) متغیرهای اهمیت و حساسیت بازی، رتبه تیم مورد علاقه در جدول مسابقات و حرکات خشونتآمیز و پرخاشجویانه بازیکنان را از عوامل اصلی پرخاشگری کلامی در میان تماشاگران معرفی کردهاند. نورعلی وند (1386) مهمترین عوامل اثرگذار بر رفتارهای اوباشگرانه تماشاگران را هیجانطلبی، گروه همسالان و تحریک مطبوعات ورزشی معرفی کرده است. هرچه ورزش در کشور ما به سمت جلو حرکت میکند، بروز خشونت، ناهنجاری و مشکلات در میان تماشاگران افزایش پیدا میکند که این موضوع به یک معضل اساسی در جامعه ورزش تبدیل شده است. روند رو به رشد ورزش و افزایش چشمگیر استقبال تماشاگران از این رویداد اجتماعی محققان را بر آن داشته که شیوهها و اصولی را طراحی نمایند که معایب ورزش را کاسته و بر جنبههای مثبت آن بیافزاید (حسینی و همکاران، 1389). یکی از جنبههای مثبت در ورزش تقویت رفتار بهنجار و مثبت هواداران از قبیل «احترام به قوانین حاکم بر سالن و رعایت نظم، عدم استفاده از الفاظ زشت و رکیک ، توجه و حفظ اموال عمومی ورزشگاه و …» میباشد (شیلدز و همکاران، 2005).
بیشک ورزشهای گروهی نسبت به سایر ورزشها از تعداد هواداران بیشتری برخوردار میباشند. بدیهی است هندبال به عنوان یک ورزش تیمی، یکی از پرطرفدارترین رشتههای ورزشی در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر میباشد که در مسابقات، افراد زیادی برای تماشای بازی در سالن حضور مییابند. سالن هندبال نیز مانند استادیومهای فوتبال یکی از مکانهایی است که خشونت و پرخاشگری هواداران در آن به وفور دیده شده است.
با توجه به شواهد موجود، تحقیقات قبلی تنها عوامل اثرگذاری که موجب خشونت و پرخاشگری تماشاگران میشود را مورد بررسی قرار دادهاند و کمتر پژوهشی در زمینه شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود رفتار پرخاشگرانه هواداران ارائه شده است. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد تا به شناسایی عوامل مختلفی که موجب بهبود رفتار هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال میشود، بپردازد. همچنین با تعیین اینکه کدامیک از این عوامل بیشترین تأثیر را در بهبود رفتار هواداران ورزش در مسابقات لیگ برتر هندبال دارد، به مسئولین و مدیران این امکان را خواهد داد که اقدامات لازم را به منظور بهبود رفتار هواداران رشتهی هندبال در پیش گیرند و رفتار مثبت را در آنها تقویت کنند. لذا هدف اصلی از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود رفتار هواداران ورزش در مسابقات لیگ برتر هندبال و در نتیجه کمک به فرهنگسازی در جهت اجرای هر چه بهتر مسابقات ورزشی میباشد.
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
ورزش و فعالیتهای مربوط به آنها در جوامع امروزی بسیار مهم هستند. در میان پدیدههای اجتماعی، ورزش به دلیل جاذبههای خاص مخاطب بیشتری دارد. یکی از مهمترین پایههای ورزش که شناسایی شده است، هواداران میباشند (کامکاری و همکاران، 2013). خشونتها و اغتشاشات در ورزش کشور و به خصوص در میان هواداران در حال رشد است. خشونت در ورزش چه توسط بازیکنان و یا تماشاگران، علاوه بر محدودیتهایی که برای یک تیم یا یک کشور از طرف مجامع ملی و بینالمللی بوجود میآورد، تبعات منفی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را نیز به همراه دارد. از نظر فرهنگی اینگونه برخوردهای ناشایست میتواند وجههی فرهنگی مردم یک جامعه را نزد دیگر جوامع تغییر داده و سبب ارائه تصویر نامناسب از ارزشهای یک جامعه گردد. علاوه بر آن ممکن است ضررهای مالی و جانی به همراه داشته باشد (لهساییزاده و همکاران، 1387). در حالیکه نهادهای حاکم بر ورزش، بسیاری از استراتژیها را برای رسیدگی به رفتار ناشایست تماشاگران ابداع کردهاند، تحقیقات کمی بر روی ماهیت رفتار تماشاگران در سطح جامعهی ورزشی برای اطلاع رسانی این استراتژیها انجام شده است. پرداختن به رفتار ناشایست تماشاگران باید به سمت افزایش ورزشهای سازمانیافته و تفریح و سرگرمی و مشارکت داوطلبانه اداره و هدایت شود (هوی[17]، 2005). با ناهنجاریهای موجود در محیطهای ورزشی باید به صورت منطقی، خردمندانه و علمی برخورد کرد. چه بسا پارهای تدابیر نامناسب نه تنها جو مسابقات و هواداران را بهبود نمیبخشد بلکه باعث بروز تشنج و درگیریهای حاشیهای نیز میگردد. بنابراین در درجه اول باید هواداران موجود در محیطهای ورزشی را از نظر خصایل عرفی، اجتماعی و روانشناختی مورد بررسی و بازبینی دقیق قرار داد و بر مبنای شناخت درست نسبت به آنان برای رفع ناهنجاریها تلاش نمود. از طرفی تنها تلاش برای کاهش ناهنجاریها چندان اثربخش نخواهد بود بلکه توجه به رفتارهای بهنجار و تقویت آنها به همراه رفع ناهنجاریها، تأثیر بسزایی بر رفتار هواداران خواهد داشت. اینکه چه عواملی بر رفع ناهنجاریها و بهبود رفتار هواداران تأثیرگذار بوده و اینکه چه عواملی موجب بروز رفتار مثبت میشود، سؤالی است که ذهن مدیران باشگاهها و مسئولین ورزشی را به خود مشغول کرده است. علاوه بر شناخت عواملی که موجب بهبود رفتار هواداران میشود، اولویتبندی کردن این عوامل نیز کمک بسیاری به مسئولین خواهد کرد. پژوهشهای گذشته تنها عواملی را که موجب خشونت هواداران میشود مورد بررسی قرار دادهاند و مطالعات محدودی در زمینهی رفتار هواداران هندبال انجام گرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر در نظر دارد
بررسی اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوء مصرف مواد مخدر شهر ایلام
استاد راهنما:
دکتر شهرام مامی
زمستان 1393
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه. 3
1-2- بیان مسأله. 4
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق. 6
1-4- اهداف تحقیق. 8
1-4-1- هدف اصلی.. 8
1-4-2- اهداف جزیی.. 8
1-5- سؤالات تحقیق. 8
1-5- 1- سؤال اصلی.. 8
1-5- 1- سؤالات فرعی.. 8
1-6- فرضیات تحقیق. 8
1-6-1- فرضیه اصلی.. 8
1-6-2- فرضیات فرعی.. 9
1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 9
1-8- جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق. 10
فصل دوم: ادبیات، پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه. 13
2-2- مفهوم شناخت درمانی، کاربرد و کارایی آن در پژوهشهای روان درمانی.. 13
2-2-1- رویکرد شناختی.. 13
2-2-2- مفاهیم عمده نظریههای شناختی.. 14
zusa.ir |
2-2-3- رویکرد شناخت درمانی.. 14
2-2-4- اصول بنیادی درمان شناختی.. 16
2-2-5- شناخت درمانی گروهی مایكل فری.. 16
2-2-6- مدل شناخت درمانی مایکل فری.. 16
2-2-7- انواع تکنیکهای شناخت درمانی.. 17
2-2-8- شناخت درمانی از دیدگاه بک… 18
2-2-9- هدفهای درمان. 19
2-2-10- سنجش در شناخت درمانی.. 19
2-2-10-1- روشهای استفاده از فنون سنجش… 19
2-2-11- رابطه درمانی.. 19
2-2-12- فرایند درمان. 20
2-2-13- کاربردهای درمان شناختی.. 22
2-2-14- فنون درمان. 23
2-2-15- تفاوت دیدگاه شناختی درمانی با روان تحلیلی.. 24
2-2-16- محدودیتها و انتقادهای وارد شده به درمان شناختی.. 25
2-2-17- شناخت درمانی در اعتیاد. 25
2-3- مفهوم شناسی نظری نگرشهای ناکارآمد. 26
2-3-1- تعریف نگرش… 26
2-3-2- عناصر نگرش… 26
2-3-3- اهمیت شناخت نگرش… 27
2-3-5- مفهوم نگرشهای ناکارآمد. 28
2-3-6- الگوهای شناختی و نظریات نگرشهای ناکارآمد. 29
2-3-7- نقش افكار و باورها در مصرف مواد بر مبنای دیدگاههای شناختی.. 30
2-3-8- ارتباط نگرش و باور با مصرف مواد بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی.. 31
2-3-9- اهمیت و تأثیر نگرش مثبت به مصرف مواد. 31
2-4- مفهوم باورها و باورهای مرتبط با مواد مخدر. 32
2-4-1- تعریف باور. 32
2-4-2- باور و حالات بازنما 33
2-4-3- منابع باورها 33
2-4-4- رابطه باور و نگرش… 33
2-4-5- عقاید و باورها در رابطه با مصرف مواد. 34
2-4-6- باورهای غلط و رایج نسبت به مصرف گونههای مواد مخدر. 35
2-4-7- ارتباط باور فردی و مصرف مواد. 36
2-4-8- باورهای غیر منطقی و اعتیاد. 37
2-4-9- باورهای فراشناختی و اعتیاد. 38
2-5- پیشینه تحقیق. 42
2-5-1- مطالعات داخلی.. 42
2-5-1- مطالعات خارجی.. 47
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه. 50
3-2- روش تحقیق. 50
3-3- جامعه آماری و روش نمونه گیری.. 51
3-4- ابزار اندازهگیری تحقیق. 51
3-5- روش اجرا 54
3-6- شیوه تجزیه و تحلیل دادهها 56
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافتهها
4-1- مقدمه. 58
4-2- آمار توصیفی.. 58
4-2-1- گروه سنی.. 59
4-2-2- وضعیت تاهل. 59
4-2-3- تحصیلات.. 60
4-2-4- میزان درآمد ماهیانه. 61
4-2-5- وضعیت شغلی.. 62
4-2-6- آزمون همسانی واریانس ها 63
4-2-7- آزمون همسانی واریانسها 63
4-2-8- میانگین و انحراف معیار نمرات نگرشهای ناکارآمد در گروهها 64
4-2-9- میانگین و انحراف معیار نمرات باورهای مرتبط با مواد در گروهها 64
4-3- آمار استنباطی.. 65
4-3-1- فرضیه (1) 65
4-3-2- فرضیه (2) 66
4-3-3-فرضیه (3) 66
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها
5-1- مقدمه. 68
5-2- بحث (آزمون فرضیات) 68
5-3- نتیجه گیری.. 72
5-4- راهکارها و پیشنهادات.. 74
5- 4-1- پیشنهادات کاربردی.. 75
5-4-2- پیشنهادات پژوهشی.. 76
5-5- محدودیتهای پژوهش… 76
منابع. 78
پیوست ها 87
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول 3-1- سؤالات و شاخصهای مربوط به هر کدام از متغیرهای پژوهش… 53
جدول 3-2- پایایی پرسشنامه به تفکیک هر متغیر در پژوهش حاضر. 53
جدول 3-3- شرح جلسات آموزش شناخت درمانی در کاهش نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط با مصرف مواد 55
جدول 4-1- توزیع فراوانی و درصد سن گروههای مورد مطالعه. 59
جدول 4-2- توزیع فراوانی و درصد وضعیت تاهل در گروههای مورد مطالعه. 59
جدول 4-3- توزیع فراوانی تحصیلات گروههای مورد مطالعه. 60
جدول 4-4- توزیع فراوانی میزان درآمد گروههای مورد مطالعه. 61
جدول 4-5- توزیع فراوانی وضعیت شغلی گروههای مورد مطالعه. 62
جدول 4-6- آزمون لوین برای بررسی یكسانی واریانس… 63
جدول 4-7- نتایج آزمون كولموگروف اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع ها در متغیرهای مورد مطالعه. 64
جدول 4-8- میانگین و انحراف معیار نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نمرات نگرش ناکارآمد در دو گروه 64
جدول4-9- میانگین و انحراف معیار نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نمرات باورهای مرتبط با مواد در دو گروه 64
جدول 4-10- نتایج تحلیل کواریانس تاثیر شناخت درمانی بر میزان نمرات نگرش ناکارآمد پس آزمون وپیگیری.. 65
جدول 4-11- نتایج تحلیل كواریانس برای بررسی اثربخشی شناخت درمانی بر باورهای مرتبط با مواد. 66
جدول 4-12- ضریب همبستگی پیرسون بین باورهای مرتبط با مواد و نگرشهای ناکارآمد با عوامل زمینهای (متغیرهای دموگرافیک) 66
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 4-1- توزیع فراوانی و درصد سن گروههای مورد مطالعه. 59
نمودار 4-2- توزیع فراوانی و درصد وضعیت تاهل گروههای مورد مطالعه. 60
نمودار 4-3- فراوانی و درصد تحصیلات گروههای مورد مطالعه. 61
نمودار 4-4- توزیع فراوانی میزان درآمد گروههای مورد مطالعه. 62
نمودار 4-5- توزیع فراوانی وضعیت شغلی گروههای مورد مطالعه. 63
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل 2-1- مدل شناخت درمانی، برگرفته از کتاب شناخت درمانی گروهی. 17
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
مصرف مواد یكى از جدّىترین معضلات بشرى در سالهاى اخیر است كه پایهها و بنیانهاى جامعۀ انسانى را تضعیف مىكند و پیشگیرى از آن نیازمند كاربرد نظریههاى متعدد در رشتههاى علمى مختلف و روشها و فنون متنوع است (علائی و همکاران 1389، 52)، طبق گزارش دفتر پیشگیرى از مصرف مواد و جرم سازمان ملل متحد[1] كشور ایران داراى بیشترین تعداد سوءمصرفكنندگان موادّ افیونى به نسبت جمعیت در جهان است و بالاترین شیوع سوء مصرف با 2/8 درصد در بین افراد در ایران وجود دارد (ضیایى 1388، 42). تاکنون جامعه شناسان، روان شناسان، روانپزشکان و بطورکلی محققان و متخصصان بر پایه دیدگاههای، مختلف علل وعوامل متعددی رابرای اعتیاد وسوء مصرف مواد مخدر برشمردند.براساس مطالعات اکتشافی انجام شده میتوان این عوامل را در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم کرد. منظور از سطح خرد همان دیدگاه روانشناسانه است. براین اساس کلیه عواملی که مربوط به فرد، شخصیت و حتی ناراحتیهای جسمی و روانی او میشود، بررسی میگردد (میری آشتیانی 1385، 40)، از میان متغیرهای فردی تأثیرگذار بر مصرف مواد مخدر میتوان به نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد اشاره نمود که دو متغیر اصلی در نظر گرفته شده پژوهش حاضر میباشد، در این زمینه میتوان اذعان نمود که بسیارى از شناخت درمانگران بر این باورند كه واكنشهاى هیجانى و رفتارى به وسیله فرآیندهاى شناختى ایجاد مىشوند. از اینرو افكار، باورها و سایر فرآیندهاى شناخت تعیین كنندهى اصلى خلق و هیجان مىباشند (تیزدیل[2] 1997؛ به نقل از آذرگون و کجباف، 1380، 80). با توجه به توضیح مختصر داده شده، پژوهش حاضر با هدف مشخص كردن كارایی شناخت درمانی در اصلاح نگرشهای ناكارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوءمصرف مواد مخدر شهر ایلام صورت گرفته تا بتوان از این نوع درمان به عنوان یك درمان مكمل در زمینه ارتقای بهداشت روانی و یكی از فاكتورهای پیشگیری کننده در افراد دچار به سوءمصرف مواد همچنین از رویکردهای مؤثر مقابلهای، جهت کنترل مصرف و جلوگیری از بازگشت معتادین به سوءمصرف مواد با تأکید بر متغیرهای روان شتاختی استفاده نمود.
1-2- بیان مسأله
از موضوعاتی که اکنون در تمام جوامع بشری مورد بحث و بررسی میباشد و به عنوان یک معضل اجتماعی بسیار خطرناک و مضر تجزیه و تحلیل میشود. مساله اعتیاد است. متاسفانه این معضل در تمام جوامع در میان اقشار رایج میباشد و فرد بدون آگاهی نسبت به آخر کار به دنبال آن میرود و چه بسا در آمارهای جهانی اعتیاد روز به روز زیاد و زیادتر میشود. برداشتن قدمهاى جدى و محكم در جهت ریشهیابى این مسئله از اهمیت اساسى برخوردار خواهد بود (حسینی 1389، 5). به طوری که اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین و شایعترین آسیبهای اجتماعی در جوامع امروزی محسوب میشود (دالی و مارلات[3] 2005). در سالیان اخیر در زمینه سوءمصرف مواد در سطوح مختلف سببشناسی، تشخیص و درمان پیشرفتهای چشمگیری بدست آمده و در درمان از رویکردهای چند رشتهای و الگوهای زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی بهره گرفته شده است (بروک و اسپیتز[4] 2002) یکی از ابزارهای بکارگرفته شده توسط درمانگران «شناخت درمانی[5]» میباشد که به طور گستردهای در درمان بیماریهایی از جمله درمان اعتیاد به مواد مخدر بکار گرفته میشود. شناخت درمانی یا به طور دقیقتر، درمان شناختی یکی از روشهای درمان روانشناختی است که هم اکنون در سرتاسر جهان به عنوان یکی از گونههای استاندارد درمانی برای بسیاری از اختلالات روانشناختی بکار میرود. در این روش فرض بر این است که یکی از علل بسیاری از اختلالات روانشناختی اشکال در فکر یا باورهای بیمار است و با اصلاح این باورها میتوان به بیمار کمک کرد. این درمان بر تغییر رفتاری متناسب با فکر درستتر هم تاکید دارد (حسن شاهی 1382). در این روش روانشناختی، درمانگر در طول جلسات ملاقات خود با بیمار تلاش میکند تا افکار و باورهای او را مورد بررسی قرار دهد. اغلب افرادی که سوءمصرف مواد را تجربه میکنند، دارای افکار و باورهای مخربی هستند که به عنوان علت احساسات ناخوشایند بیمار به شمار میروند. به طور کلی این افراد باورهایی دارند که عزت نفس آن ها را مرتب در هم میکوبد و وجود آن ها را سرزنش میکند. در این حالت شناخت، درمانگر تلاش میکند با استفاده از تکنیکهای مختلف به بیمار نشان دهد که این باورها، خطاهای شناختی هستند و در همه حال نمیتوانند صحت داشته باشند (فیشر و ولز[6] 2008)، شناخت درمانگر به فرد کمک میکند تا به این نکته ایمان پیدا کند که همیشه همه انسانها مطابق میل آنها رفتار نمیکنند و یا همیشه همه امور مطابق میل آنها پیش نمیرود. ابن امر به فرد کمک میکند تا شناختهای خود را تغییر دهد (کاویانی و همکاران 1387)، براساس تحقیقات و بررسیهای انجام شده، فرآیندهای اعتیاد تحت تأثیر باورها و نگرشهای فرد است (هولمن[7] 2004)، نگرشهایی که گاها و اغلب نادرست میباشند، نگرشهای ناکارآمد فرضها و باورهای جهتگیرانهای هستند که فرد نسبت به خود، جهان، اطراف و آینده دارد (آبلا و اسکیتچ[8] 2007) این نگرشها موجب جهتگیری فهم و ادراک فرد از رویدادها شده و احساسات و رفتارها را تحت تأثیر قرار میدهند و فرد را مستعد افسردگی و سایر آشفتگیهای روانشناختی میکنند. درمان شناختی، یک نظام روان درمانی است که تلاش میکند تا واکنشهای فرآینده عاطفی و رفتار خود تخدیری را با اصلاح تفکر معیوب یا خطادار و عقاید ناسازگارانهای که زیربنای این واکنش ها هستند، کاهش دهد (بک، راش و شاو[9] 1979؛ به نقل از گودرزی 1380)، در واقع درمانهای شناختی اعتیاد، بر کمک به بیمار، برای کسب مهارتهای مقابلهای لازم به منظور مدیریت موقعیتهای خطرساز و درمان اختلالات روانشناختی همراه، تمرکز دارند. (حاجی علیزاده 1387، 68) برخی از مطالعات نشان داده که نگرش افراد با پاسخهای شناختی و عاطفی آنها مطابقت دارد (فرهودیان 1381) به طوری که شانس بروز اختلالات روانی طی یکسال، در صورت افزایش نمرههای نگرش ناکارآمد بهطور معناداری افزایش مییابد (ویچ[10] و همکاران 2003). به این ترتیب، چون نارسایی عملکرد تفکر از مهمترین علل آشفتگیهاست (والن[11] و همکاران 1992)، هرچه نگرشهای ناکارآمد و باورهای غیرمنطقی افراد بیشتر شود آشفتگیهای هیجانی نیز بیشتر خواهد شد (اسمیت و هوستنکنت[12] 1983؛ واتسون[13] و همکاران 1998). متغیر دیگر مد نظر در پژوهش حاضر، باورهای مرتبط با مصرف مواد مخدر میباشد، باوهای مرتبط با مواد، به دستهای از عقاید اطلاق میشوند که بر محور لذتجویی، حل مسأله و تسکین و فرار متمرکز هستند، محتوی این عقاید خاص بسته به نوع مواد مورد علاقه متفاوت خواهد بود (گلداسمیت[14] و همکاران 2009). به طوری که محققان امروزه ثابت کردهاند که از عوامل مهم مؤثر کشیده شدن فرد به منجلاب اعتیاد، باورهای غلطی از قبیل آرامش بخش بودن مواد، کمک برای فراموشی و فرار از مشکلات، نشانه بزرگ بودن و… میباشد؛ لذا پژوهشگران تأکید دارند که روانشناسان در حوزه شناخت درمانی باید به کاهش نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط به افراد معتاد کمک کنند. در نظریههای شناختی فرض بر این است که سوءمصرف مواد هم تحت تأثیر باورها و انتظارات شناختی فرد از مصرف مواد قرار دارد و هم تابع ارزش عاطفی که فرد برای پیامدهای رفتار خود قائل است، قرار میگیرد. در نتیجه، مداخله ی آموزشی شرایطی را فراهم میکند که فرد در معرض انتظارات و احساسات متفاوتی در گروه قرار گرفته و در فرایند تقابل با سایر اعضای گروه به چالش کشیده شود. به عبارت دیگر، موقعیت مداخلهی آموزشی به دلیل اینکه شرایطی ایجاد کرده است تا نگرشها و باورهای منفی نسبت به مصرف مواد بیش از اظهارات مثبت مورد تبادل قرارگیرد (قربانی و همکاران 1391، 32). با نگاهی به تحقیقات مشابه صورت گرفته قبلی، به وضوح خلاء پژوهشی که به سنجش نگرشهای ناکارامد و باورهای مرتبط با مواد با فرایند درمانی و آموزشی احساس میشد، لذا این نیاز احساس میشد كه پژوهشی در جهت به كارگیری درمان مبتنی بر مدل شناختی در نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد برای درمان وابستگان به مواد صورت گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر، در پی پاسخیابی به این سؤال است که آیا درمان شناختی بر نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوءمصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر ایلام اثربخش است یا خیر؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه سوء مصرف و وابستگی مواد، یکی از معضلات و نگرانیهای عمده جهان امروز است. از آنجایی که سوء مصرف مواد، اثرات بازدارنده بر رشد و شکوفایی جامعه دارد، تهدیدی جدی و نگران کننده است. وابستگی و سوءمصرف مواد به عنوان اختلالات مزمن و عود کنندۀ با تأثیرات و پیش آیندهای زیستی، فرهنگی، روانی، اجتماعی، رفتاری و معنوی در نظر گرفته میشود (بروک و اسپیتز[15] 2002 ؛ والاس[16] 2003؛ به نقل از دباغی 1385). در تحقیقات به دست آمده، روزانه پانصد هزار نفر از جوانان كشور مبتلا به اختلال وابستگی به مواد میشوند و جمعیت وابستگان به مواد هر ده سال دو برابر میشود و سن شروع اعتیاد در كشور به طور متوسط به زیر پانزده سال رسیده است. از طرفی درصد بالایی از كسانی كه موفق به ترك اعتیاد میشوند بعد از مدتی مجدداً گرفتار شده و خسارت فزایندهای را به امكانات جامعه وارد میكنند (هادیان مباركه، نوری و ملكپور 1390)، علاوه بر این، تغییر الگوی مصرف از مواد افیونی مانند تریاك و مشتقات آن به مواد صنعتی كراك و شیشه این وضعیت را بسیار دشوارتر كرده است، همچنین میزان تولید مواد مخدر سنتی كاهش یافته و مواد مخدر صنعتی ارزان قیمتتر و تولید بیشتری داشته است. بدین ترتیب، اختلال وابستگی به مواد نیاز به مبارزه بیشتری را میطلبد به طوری كه جدای از مشكلات فردی، خانوادگی و اقتصادی ناشی از وابستگی به مواد در گذشته مشكلات بهداشتی پرخطر نظیر تزریق مشترك، استفاده از سرمهای آلوده و افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای عفونی و واگیردار نظیر ایدز، هپاتیت و همینطور ناهنجاریهای شدید رفتاری از جمله جرم و جنایت با تغییر الگوی مصرف به سمت كراك و شیشه شیوع یافته است (سترگ و همکاران 1392، 148)، بنابراین، ضرورت انجام پژوهشهای مشابه حاضر، به منظور شناخت علل و درمان آن ضرورت مییابد. با توجه به تحقیق انجام شده توسط هادیان مباركه و همكاران (1390) تغییر الگوی مصرف كم خطر به پر خطر در كشور ایران هم اتفاق افتاده و یكی از معضلات جدی كشور مواد مخدر صنعتی كراك و شیشه شده است كه لزوم پژوهش در زمینه مداخلات بالینی در این موضوع را ایجاد میكنند. بر خلاف شباهتهای بنیادی در مكانیزمهای آسیب شناختی اختلالهای روان شناختی مختلف، هر اختلال محتوای خاص خود را در سطوح شناختی و فراشناختی دارد. بنابه گزارش، اكثر بیماران (به ویژه افراد مصرفکننده مواد) احساس میكنند كنترلی بر افكار و رفتارشان ندارند و الگوهای تفكر و توجه شان بر خود و موضوعات تهدیدكننده متمركز است، كه درمانهای شناختی بر تغییر این الگوهای تفكر تأكید میكند (ولز 1388) رویكردهای شناختی معاصر نسبت به مشكلات بالینی، گستره مؤلفههای مختلف تشكیل دهنده تفكر را مشخص نكردند، ولی این كه فراشناخت چگونه متشكل از دانش هشیاری در مورد حالتهای شناختی فرد، تجربههای فراشناختی و راهبردهای كنترل است، بررسی شده است. همچنین، فراشناخت مركب از دانش ضمنی ناهشیار است كه به نیروهای اجرایی متمركز در فعالیت شناختی جهت میدهد (بیابانگرد 1381، 43).
با توجه به رابطهای كه بین سوگیری توجه، تلقین به خود، باورها با ایجاد وسوسه مصرف ماده مخدر در فرد وابسته به مصرف مواد وجود دارد، انجام مداخلهای مبتنی بر درمان شناختی جهت تعدیل
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما،استاد مشاور و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
با توجه به روند توسعه سیستمهای تولید انرژی الکتریکی و تجدید ساختار در سیستمهای قدرت و سرمایه گذاری و اقبال جوامع و بر استفاده از انرژیهای تجدید پذیر به سبب ایجاد آلودگی کمتر استفاده از سیستمهای ترکیبی افزایش چشمگیری داشته است. لذا بدلیل تغییر شرایط حاکم بر سیستمهای قدرت روند برنامه ریزی این سیستمها نیز تغییر نموده به نحوی که اهداف جدیدی را
zusa.ir |