دانلود پایان نامه رشته زبان و ادبیات فارسی: مردمشناسی در آثار سعدی
متن کامل پایان نامه با فرمت ورد
پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
مقدّمه
منابع زیادی برای تحقیقات مردم شناسانانه در مورد اقوام مختلف وجود دارد که در این میان، ادبیّات از منابعی است که همواره از جایگاه خاصّی برخوردار بوده است؛ ادبیّات هر کشور دربر دارندهی فرهنگ، تاریخ و جنبههای اجتماعی مردم آن کشور است و متون ادبی هر دوره فارغ از اینکه با چه سبک و در چه موضوعی به رشتهی تحریر درآمدهاند حاوی نکات بسیاری از شیوهی زندگی مردم آن عصر و در بردارندهی بسیاری از آداب و رسوم رایج بین مردم آن دوره می باشند، شیوهی زندگی و آداب و رسومی که با گذشت زمان و جاری شدن سیل اتّفاقات گوناگونی از قبیل جنگ، دست به دست شدن قدرت سیاسی و نظامی و روی کار آمدن سردمداران مختلف – که هرکدام آراء و عقاید متفاوتی نسبت به حاکم قبلی داشتند – همواره در معرض
تحول، دگرگونی و بعضا نابودی قرار داشته و دارند.
بی شک در میان اقوام مختلفی که تا کنون پا به عرصهی وجود نهادهاند، ایرانیان از نظر داشتن تمّدنی دیرپای و ادبیّاتی غنی از جایگاه ممتازی برخوردارند؛ ادبیّات ایران، ادبیّاتی است که از دل اجتماع برآمده است و مختصّ گروه یا طبقهی خاصّی نیست؛ و به همین دلیل است که در دل اجتماع رسوخ می کند و هر طبقهی اجتماعی به فراخور حال خود از آن بهرمند می گردد. و همین اجتماعی بودن این ادبیّات است که باعث می شود تا همانند آینهای، ویژگی های گوناگون زندگی مردم روزگار خود را انعکاس داده و میراثی گرانقدر را برای آیندگان باقی گذارد.
هرچند گاهی زور و زر حکمرانان، بر آثار تاریخ نگاران و بعضاً گویندگان همان عصر تأثیر داشته است، امّا از لابهلای حجم انبوه آثار مختلف بر جای مانده از نویسندگان و گویندگان اعصار گذشته
شخصیت انسان و شخصیت برند//پایان نامه درباره شخصیت برند
انتقادات به مدل شخصیت برند
آزولاو کاپفرر[1] (2003) مقیاس شخصیت برند آکر (1997) را به چالش کشیدند، آنها عنوان کردند که اگر جه شخصیت یک معنی و مفهوم شخصی در روانشناسی دارد اما کاربرد آن در بریندیگ به سمت نوعی بی قاعدگی رفته است و لذا ناقص و خدشه دار است تحقیق آکر و تحقیقات متعاقب تحقیق وی که بر پایه تعریف او انجام شدهاند ناقص هستند. واقعیت این است که منتقدین معتقدند توانایی ذهنی، جنسیت و طبقه اجتماعی را در تعاریف از شخصیت نادیده گرفته شده است. بیبی [2](2011) در کل آزولاو کاپفرر (2003) و بوسنیاک و همکاران (2007) معتقدند ویژگیهایی همچون سن،جنسیت و……نیز به مبحث شخصت اضافه گردد. از سوی دیگر آکر (1997) مقیاس شخصیت برند خود را دارای روایی و پایایی و قابلیت تعمیم دادن میداند و انتقاد دیگری که به تحقیق آکر (1997) وارد شد. از طرف آستین و همکارانش (2003) بوده است که قابلیت تعمیم دادن نتایج تحقیق آکر را زیر سوال برد آنها دریافتند که ساختار شخصیت برند آکر قابلیت تعمیم دادن به برند های شخصی در یک طبقه (دسته) مشخص و وسیع ازمحصولات مانند رستورانها
نیست (بیبی، 2011).
سنجه (مقیاس) شخصیت برند آکر همگی دارای معانی مثبت هستند و این خود میتواند به عنوان یک ضعف قلمداد شود چرا که منطقی نیست که همه ویژگیهای شخصیتی انسان به طرز مثبت انگارانه ای اعلام شود (دیویس و همکاران[3]، 2001). در واقع منتقدین عدم بکارگیری فاکتورهای منفی در تدوین مقیاس شخصیت برند آکر را از ضعف های آشکار آن میدانند (کیم و همکاران، 2011).
کاپارا و همکاران[4] (2001) به این نتیجه رسیدند که شخصیت برند زمانی که برای برندهای گوناگون استفاده میشود در بر دارند مفاهیم مختلف است و این گسترده از معانی نیاز به تحقیق بیشتر دارد و در واقع این واقعیت که ابعاد 5گانه آکر (1997) در برخی موارد خاص مختص فرهنگ آمریکایی است محل مباحثه است (بیبی، 2011).
2-1-16-2) از شخصیت انسان به شخصیت برند
ایران»
استاد راهنما:
دکتر علی زارعی
استادان مشاور:
دکتر محمدرضا اسمعیلی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب:
فصل 1: طرح تحقیق…………………………….. 1
1-2- بیان مسئله……………………………… 4
1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش………………………………… 8
1-4- اهداف تحقیق………………………………. 9
1-4-1- هدف کلی………………………………. 9
1-4-2- هدفهای ویژه……………………………… 9
1-5- فرضیههای تحقیق………………………………. 9
1-6- پیش فرضهای تحقیق………………………………. 10
1-7- محدودیتهای تحقیق………………………………. 10
1-7-1- محدودیتهای خارج از کنترل محقق………………………………. 10
1-7-2- محدودیتهای در اختیار محقق……………………………… 10
1-8- تعریف مفهومی واژهها و اصطلاحات……………………………….. 10
فصل 2: مبانی نظری و پیشینه تحقیق……………………………..11
2-1- مبانی نظری………………………………. 13
2-1-1- کیفیت زندگی……………………………… 13
2-1-2- تاریخچه کیفیت زندگی………………………………. 19
2-1-3- تعاریف موجود از کیفیت زندگی………………………………. 21
2-1-4- ارتباط کیفیت زندگی با سلامتی………………………………. 24
2-1-5- ابعاد کیفیت زندگی………………………………. 25
2-1-6- اصول اساسی در ارتباط با کیفیت زندگی………………………………. 29
2-1-7- سنجش کیفیت زندگی………………………………. 30
2-1-8- عوامل موثر بر کیفیت زندگی……………………………… 32
2-1-9- ویژگیهای کیفیت زندگی………………………………. 32
2-1-10- کیفیت زندگی به عنوان مفهومی نسبی………………………………. 33
zusa.ir |
2-1-11- هویت و کیفیت زندگی………………………………. 34
2-1-12- رویکردهای مختلف به مفهوم کیفیت زندگی………………………………. 34
2-1-13- مطالعه علمی کیفیت زندگی………………………………. 50
2-1-14- مدیریت کیفیت زندگی………………………………. 52
2-1-15- بهزیستی بدنی/ سلامت جسمانی و کیفیت زندگی……………………………… 55
2-1-16- سلامت روانی………………………………. 59
2-1-17- تعریف سلامت روان………………………………. 60
2-1-18- ویژگیهای سلامت روان………………………………. 62
2-1-19- یازده مولفه کلیدی سلامت……………………………….. 63
2-1-20- بهداشت روان………………………………. 65
2-1-21- اصول بهداشت روانی………………………………. 67
2-1-22- خصوصیات افراد دارای سلامت روانی…………………. 68
2-1-23- عوامل موثر در تامین سلامت روان………………………. 70
2-1-24- نظریات مرتبط با سلامت روانی……………………….. 70
2-1-25- بهزیستی روانشناختی………………………………. 76
2-1-26- هوش هیجانی………………………………. 78
2-1-27- انواع هوش………………………………… 78
2-1-28- هیجان و اجزاء آن………………………………. 79
2-1-29- تعریف هوش هیجانی………………………………. 80
2-1-30- تاریخچه هوش هیجانی………………………………. 84
2-1-31- مولفه های هوش هیجانی………………………………. 87
2-1-32- ویژگی افرادی که هوش هیجانی بالا دارند…………… 89
2-1-33- مدلهای هوش هیجانی………………………………. 92
2-1-34- ابعاد هوش هیجانی در مدل توانایی……………….. 93
2-1-35- مدل بار – آن………………………………. 94
2-1-36- مدل دانیل گلمن………………………………. 96
2-1-37- هوش هیجانی و هوش شناختی…………………. 98
2-1-38- رهنمودهای لازم برای موفقیت برنامههای هوش هیجانی………….. 100
2-1-39- آموزش هوش هیجانی………………………………. 100
2-1-40- کاربرد هوش هیجانی………………………………. 101
2-1-41- آموزش و یادگیری هوش هیجانی در سازمان……………………. 104
2-1-42- عملکرد هوش هیجانی در سازمان………………………………. 106
2-1-43- نقش هوش هیجانی در زندگی………………………………. 107
2-1-44- نمودهای هوش هیجانی در محیط كاری………………… 108
2-1-45- هوش هیجانی و عملكرد اثر بخش……………………….. 109
2-1-46- هوش هیجانی در محیط کار……………………………… 110
2-1-47- سن و هوش هیجانی………………………………. 110
2-1-48- هوش هیجانی در ورزش………………………………… 111
2-2- پیشینهی تحقیق……………………………….113
2-2-1- تحقیقات داخلی………………………………. 113
2-2-2- تحقیقات خارجی………………………………. 124
2-2-3- جمع بندی………………………………. 130
فصل 3: روش شناسی تحقیق……………………………….. 131
3-1- مقدمه……………………………… 132
3-2- روش تحقیق………………………………. 132
3-3- جامعه آماری و روش نمونه گیری و حجم نمونه…………… 132
3-4- متغیرهای تحقیق………………………………. 133
3-5- ابزار جمع آوری اطلاعات……………………………….. 133
3-6- روشهای تجزیه و تحلیل دادهها ……………………………..136
فصل 4: تجزیه و تحلیل داده های تحقیق………………………. 137
4-1- مقدمه……………………………… 138
4-2- آمار توصیفی متغیرهای تحقیق………………………………. 139
4-2-1- سن………………………………. 139
4-2-2- وضعیت تأهل………………………………. 140
4-2-3- وضعیت تحصیلی………………………………. 141
4-2-4- سابقه کار……………………………… 142
4-2-5- وضعیت تغذیه……………………………… 143
4-2-6- سابقه بیماری منجر به بستری شدن………………………………. 144
4-2-7- وضعیت ورزشکار بودن نمونه های تحقیق…………………….. 145
4-2-8- آمار توصیفی متغیر کیفیت زندگی………………………………. 146
4-2-9- آمار توصیفی متغیر هوش هیجانی……………………………… 151
4-2-10- آمار توصیفی متغیر سلامت روانی………………………….. 154
4-3- آمار استنباطی و آزمون فرضیه های تحقیق…………………. 157
4-3-1- فرضیه اول………………………………. 160
4-3-2- فرضیه دوم……………………………… 163
4-3-3- فرضیه سوم……………………………… 165
فصل 5: خلاصه، بحث و نتیجه گیری، پیشنهادها…………… 167
5-1- مقدمه……………………………… 168
5-2- خلاصه تحقیق………………………………. 168
5-3- بحث و نتیجه گیری………………………………. 172
5-4- پیشنهادهای برخاسته از تحقیق………………………………. 179
5-5- پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی………………………………. 181
منابع و مآخذ………………………………. 182
پیوست ها و ضمائم………………………………. 194
چکیده:
هدف از این تحقیق مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که با روش تحقیق توصیفی- مقایسه ای به صورت میدانی به اجرا درآمد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی ایران شاغل در ستاد مشترک ارتش تشکیل می دادند. براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری و براساس فرمول نمونه گیری کوکران 254 نفر از کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی SF_36، پرسشنامه هوش هیجانی بردبری و گریوز و پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای استنباطی K-S و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین کیفیت زندگی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد (01/0p<). همچنین در بین ابعاد کیفیت زندگی؛ بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در عملکرد فیزیکی، محدودیت نقش ناشی از مشکلات احساسی، احساس حیات، سلامت روانی، سلامتی عمومی، بُعد جسمانی و بُعد روانی، تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<)؛ اما در ابعاد محدودیت نقش ناشی از سلامت جسمانی، عملکرد اجتماعی، و درد بدنی بین کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده نمیشود(05/0p>). تفاوت معناداری بین تمامی ابعاد هوش هیجانی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد(01/0p<). در نهایت تفاوت معناداری بین سلامت روانی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد(01/0p<). همچنین در بین ابعاد سلامت روانی؛ بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در علائم اجتماعی و افسردگی تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<)؛ اما بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در اختلال در عملکرد اجتماعی و اضطراب و بی خوابی تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0p>).
فصل اول: طرح تحقیق
1-1- مقدمه
پیشرفتهای زیادی در زمینه بهداشت در سطح جهانی طی قرن بیستم، حاصل گردید، با این وجود عوامل ابتلاء و مرگ و میر از وضعیتهای حاد و مرگ و میرهای زودرس ناشی از بیماری عفونی به وضعیتهای مزمن و ناتوان کننده تغییر یافتهاند. بیماریهای جدید کیفیت زندگی[1] افراد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند؛ چرا که اختلالات مزمن اغلب کشنده نیستند؛ بلکه وضعیت سلامت و کیفیت زندگی را کاهش میدهند(سازمان جهانی بهداشت،2003).در حال حاضر،دیدگاه آدمی نسبت به زندگی تغییرات چشمگیری یافته است، به طوری كه فقط حفظ زندگی به شكل معمول، مطلوب تلقی نمیشود؛ بلكه برای ارتقاء جنبههای مختلف كیفیت زندگی تلاش بسیار زیادی انجام میگیرد(احمدی، سالار و فقیه زاده، 1383). این موضوع به معنای برداشت مشابه افراد و فرهنگهای مختلف از كیفیت زندگی نیست؛ با اینکه در مورد مفهوم کیفیت زندگی توافق کلی وجود دارد،ولی در عین حال افراد از كیفیت زندگی برداشتهای مختلفی مینمایند. به همین دلیل، الگوهای متعددی از كیفیت زندگی مطرح شدهاند كه همپوشی زیادی با هم دارند و تمایزهایی نیزدر بین آنها مشاهده میشود. برخی از الگوها بر سازههای شخصیتی به عنوان واسطهها تكیه میکنند؛اما برخی كارآمدی اجتماعی افراد را مهمتر میدانند. باز خوانی مفاهیم متعدد كیفیت زندگی منجر به ارائه تعریفی از سوی گروه كیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی[2] شده است. این تعریف برای درك فرد از موقعیت خود در بافتی از نظامهای فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدفها، انتظارات و استانداردها و علاقه مندی آنها ارائه شده است. در این نگاه كیفیت زندگی، مفهومی فراگیر است كه سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر میگیرد که مبتنی بر ادراك فرد از این ابعاد است. در واقع كیفیت زندگی در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی است كه در تعامل با یكدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت كه كیفیت زندگی مفهومی پویا است؛ چون ممکن است ارزشها، نیازها و نگرشهای فردی و اجتماعی در طی زمان در واكنش به رویدادها و تجارب زندگی دگرگون شوند، همچنین هر بعد از كیفیت زندگی میتواند آثار قابل ملاحظهای بر سایر ابعاد زندگی بگذارد(Newa & Taylor, 1992). با اینکه كیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چندگانه است؛ ولی مورد توجه سازمانهای خدمات رفاهی و اجتماعی، محققان و اندیشمندان علوم اجتماعی،روان شناسی،بهداشت، پزشکی و تربیت بدنی قرار گرفته است. هر چند؛ ارزشیابی و كمی كردن آن كاری دشوار است، ولی تلاشهای علمی زیادی در این زمینه انجام میگیرد. بنابراین بررسی كیفیت زندگی از چند جنبه بسیار اساسی است. نخست اینكه نشانگر ارزیابی مناسبی از خدمات و برنامههایی است كه به منظور بالا بردن كیفیت زندگی افراد و گروههای مختلف اجتماعی تنظیم شده است. از طرف دیگر، اندازه گیری كیفیت زندگی وسیله مهمی برای ارزیابی اثر بخشی سیاست گذاریها و تمهیدات بهداشتی،تفریحی، دارویی و غیره است. علاوه بر کیفیت زندگی، میزان سلامت روانی افراد و نحوه تعاملات آنها که متأثر از هوش هیجانی آنهاست، از جمله متغیرهای روانی مهمی هستند که در دهههای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. سلامت روانی به عنوان وضعیت رفاه و بهبود در وضعیت روانی تعریف شده که طی آن فرد میتواند تواناییهایی بالقوه خویش را تحقق بخشد، با استرسهای معمولی در زندگی مقابله کرده و به شکل سازندهای به کار و فعالیت بپردازد و در اجتماعی که به آن تعلق دارد نقش موثرتری ایفا کند(Landers, 2005). سلامت روانی را میتوان براساس تعریف کلی و وسیعتر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گستردهای تغییر یافته است. عمر طولانیتر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیک ها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نه تنها بیانگر نبود بیماری است. بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی میدهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تاثیر میگیرد و بر آنها تاثیر میگذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها نبود بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره میکند که فرد با خود وسبک زندگیاش آسوده و بدون مشکل باشد. علاوه بر سلامت روانی، کنترل و مدیریت هیجانات در شرایط خاص یکی از عوامل تعیین کننده در موفقیت افراد است. این شرایط به ویژه برای افراد نظامی که انتظار میرود در شرایط بحرانی از خود واکنشهای مطلوب نشان دهند، اهمیت دو چندانی مییابد. گلمن[3] نیز هوش هیجانی را ظرفیت برای برانگیختن خود، سازمان دادن احساسات خود و دیگران، همچنین مدیریت کردن هیجانها در خود و در روابط با دیگران تعریف کردهاند (قنبری، 1385). بنابراین شناخت عواملی میتواند به ارتقاء هوش هیجانی کمک کند، میتوان برای برنامه ریزی و ساماندهی نیروها بسیار مفید است. از این رو این تحقیق در پی آن است که بررسی کند که بین کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
2-1- بیان مسأله
امروزه مسأله ارتقاء سلامت افراد و فعال ماندن آنها در سنین بالا، مسئله جدی تلقی شده و دیگر به عنوان یک مفهوم تجملی مطرح نیست. افزایش طول عمر افراد این توقع را در آنان به وجود آورده است که سالهای بیشتری را در سلامت و فعالیت سپری نمایند، به نحوی که این مسأله، متصدیان را بر آن داشته است تا واژه امید به زندگی را با مفهوم امیدواری به زندگی سالم«نه به مفهوم نبود بیماری بلکه به معنای زندگی بدون محدودیت عملکردی» جایگزین نمایند(تابش، 1385). چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم«زنده ماندن» بود و چالش قرن حاضر«زندگی با کیفیت بهتر» میباشد. امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مسئله مهمتری تحت عنوان چگونه گذراندن عمر و به عبارتی کیفیت زندگی[1] مطرح شده است، که پرداختن به این موضوع ذهن صاحبنظران و محققین در امور ورزش و تربیت بدنی را به خود جلب کرده است(احمدی، سالار و فقیه زاده، 1383، Resnick et al, 2008). بازخوانی مفاهیم متعدد كیفیت زندگی منجر به ارائه تعریفی از سوی گروه كیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت[2] شده است. این تعریف برای درك فرد از موقعیت خود در بافتی از نظامهای فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدفها، انتظارات و استانداردها و علاقهمندی آنها ارائه شده است. در این نگاه كیفیت زندگی مفهومی فراگیر است كه سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر میگیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است. در واقع كیفیت زندگی در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی است كه در تعامل با یكدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت كه كیفیت زندگی مفهومی پویا است؛ چون ممکن است ارزشها، نیازها و نگرشهای فردی و اجتماعی در طی زمان در واکنش به رویدادها و تجارب زندگی دگرگون شوند. همچنین هر بعد از كیفیت زندگی میتواند آثار قابل ملاحظهای بر سایر ابعاد زندگی بگذارد(Newa & Taylor, 1992). به بیانی دیگر کیفیت زندگی بیانگر اثرات عملکردی عدم سلامتی و بر آیندهای آن بر درک فرد از جنبههای جسمانی، روانشناختی و اجتماعی زندگی فردی است(موسوی، 1381). لندرز[3](2005) سلامتی روان را به شرح زیر تعریف میکنند. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است. سلامت روان مفهوم انتزاعی و ارزیابی نسبی گری از روابط انسان با خود، جامعه و ارزشهایش است و نمیتوان آن را جدای از سایر پدیدههای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل میپردازد، میسازند. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیاست، انسانهایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ میکنند. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاهها و موضوعات مختلف مانند عدم وجود علایم احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آن را در بر میگیرد.
برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست باید سلامت درونی روانی را به حساب آوریم. سلامت روان ظرفیت رشد و نمو شخصی میباشد. و یک موضوع مربوط به پختگی است. سلامت روان یعنی هماهنگی بین ارزشها، علایقها و نگرشها در حوزه عمل افراد و در نتیجه برنامه ریزی واقع بینانه برای زندگی و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است. سلامت روان، سلامت جسم نیست بلکه به دیدگاه و سطح روانشناختی ارتباطات فرد، محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی به وسیله روان انجام میشود. سلامت روان ظرفیت كامل زندگی كردن به شیوهای است كه ما را قادر به درك ظرفیتهای طبیعی خود میکند و به جای جدا كردن ما از سایر انسانهایی كه دنیای ما را میسازند، نوعی وحدت بین ما و دیگران به وجود میآورد.سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق كردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، كه همراه است با درك واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال(موسوی، 1381). در زمینه ورزش و سلامت روانی[4] قبلاً تصور عموم بر این بود که فعالیتهای ورزشی برای سلامت جسمانی مفید است. امروزه بر این امر توجه شده که ورزش علاوه بر سلامت جسمانی، میتواند در ارتقای سلامت روانی نیز موثر باشد. ورزش نقش مهمی در سلامت روانی دارد؛ به طوری که در سال ۲۰۰۲ شعار سازمان بهداشت جهانی «تحرک رمز سلامتی»عنوان شده است(Landers, 2005). براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامت عمومی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد، که بین این سه جنبه تأثیر متقابل و پویا وجود دارد. بنابراین، سلامت روان به عنوان یکی از ملاکهای تعیین کننده سلامت عمومی افراد در نظر گرفته میشود؛ که مفهوم آن عبارت است از احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی تواناییهای بالقوه فکری و هیجانی(World health organization, 2001). کرسینی[5](1999) سلامت روانی را حالت ذهنی همراه با سلامت هیجانی نسبتاً رها شده از نشانههای اضطراب و ناتوانی در برقراری روابط سازنده، مقابله با خواستهها و محرکهای تنش زای زندگی میداند. امروزه نمیتوان نقش کنترل هیجانها و جهت دهی به آنها را در داشتن سلامت روانی نادیده گرفت. از یک طرف در مطالعه سلامت روانی جوامع؛ همواره به هیجانها و عوامل مرتبط به آنها توجهی ویژه میشود؛ از طرف دیگر کاربرد هیجانها در تعلیم و تربیت و برنامههای یاد گیری اجتماعی و ورزشی نیز، امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا در قرن حاضر علاوه بر توجه به رشد شناختی و آموزشی و مهارتی؛ میبایست به رشد هیجانی افراد توجه نمود و آنها را برای همکاری و مشارکت در تصمیمگیری های مسؤلانه و مقاومت در مقابل فشار گروه همسالان آماده نمود؛ به گونهای كه نقش سازندهای در اجتماعی كه روز به روز بر دگرگونیهای آن افزوده میگردد، به عهده گیرند(حسن علیان، 1384). هوش هیجانی[6] به عنوان نوعی توانایی، عبارت است از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره کردن هیجانهای خود و دیگران. انتظار میرود افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند سازگاری اجتماعی و مهارتهای جتماعی بهتری را نشان دهند(Mayer & salovery, 1997). در حقیقت هوش هیجانی نوعی استعداد عاطفی است كه تعیین میکند از مهارتهای خود چگونه به بهترین نحو ممکن استفاده كنیم و حتی كمك میکند خرد را در مسیری درست بكار گیریم. از نظر گلمن[7](1998) هوش هیجانی ظرفیت ما را در شناخت احساساتمان و احساسات دیگران تعیین میکند و كمك میکند تا ما در خودمان انگیزش ایجاد كرده و هیجانات خودمان را کنترل و اداره كرده و روابط خودمان را با یكدیگر به نظم و حساب درآوریم. در واقع هوش هیجانی شامل توانایی ما در ایجاد مهارتهای كافی در به وجود آوردن روابط سالم با دیگران و حس مسئولیتپذیری در مقابل وظایف میباشد. در پرتو این خصیصه هوش هیجانی علاوه بر افزایش احتمال شناخت صحیح و واقعبینانه هیجانها قدرت پیش بینی و میزان تسلط فرد افزایش مییابد و راهبردهای مقابله مؤثری برای مواجهه با موقعیتهای استرس زا از جمله استرسهای محیط کار و اجتماعی به كار میرود و ارزیابی فرد را از وقایع پیش آمده افزایش میدهد و باعث بالا بردن عملكرد میشود. در حالی كه پایین بودن سطوح هوش هیجانی باعث ارزیابی ضعیف و در نتیجه عملكرد پایین فرد میشود(Joseph et al, 2005؛ بشارت و همکاران، 1384). هوش هیجانی از طریق خصیصههای ادراک هیجانی؛ آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی؛ مدیریت هیجانها و با سازوکارهای پیش بینی، افزایش قدرت کنترل و تقویت راهبردهای مقابله کارآمد به فرد كمك میکند كه عملكرد خود را بهبود بخشد و باعث افزایش احتمال موفقیت او در زمینههای مختلف شود. بنابراین هوش هیجانی فاكتوری مهم است كه معلمان باید همزمان با كسب مهارتها و تواناییهای لازم برای موفقیت در زمینه کاری خود، این مهارت را نیز پرورش دهند(بشارت و همکاران، 1384). سازمان خدمات بهداشتی و انسانی آمریکا[8]، جهت ارتقاء سلامتی و کیفیت زندگی بر ورزش منظم، عدم مصرف سیگار، اجتناب از مصرف الکل، تغذیه مناسب وایمن سازی متناسب با سن تأکید میکند(Lee et al, 2005). تحقیقات نشان داده است که شرکت منظم در فعالیتهای بدنی و ورزش به افراد کمک میکند تا استقلال و تحرک خود را حفظ کنند، تکرار آسیبهای ناشی از سقوط و افتادن را کاهش دهند، تعادل و هماهنگیشان را بهبود بخشند و بتوانند قدرت و استقامت عضلانی را حفظ کنند
پایان نامه درباره حقوق متهم// حقوق شهروندی در حقوق بشر
حقوق شهروندی در اعلامیه جهانی حقوق بشر:
اصطلاح حقوق بشر[1] نخستین بار در اعلامیه حقوق بشر و شهروند در 26 اوت 1789 در فرانسه به کار رفت. آنچه امروز تحت عنوان حقوق بشر مطرح می باشد اصول، قواعد و مفاهیمی است که مبانی نزدیک آن، اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه و اندیشه های متفکران سازنده آن اعلامیه یعنی فیلسوفان قرن هجدهم چون ژان ژاک روسو، منتسکیو و دید رو است و در اعلامیه حقوق بشر و دو میثاقی که به نام منشور حقوق بشر نامیده می شوند منعکس است. (مهرپور، 1377،ص 303).[2]
2-3-5) حقوق شهروندی در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی:
میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در تاریخ 16 دسامبر 1966 مطابق با (25/9/1345 شمسی) با یک مقدمه و پنجاه و سه ماده به تصویب عمومی سازمان ملل متحد رسید.
تا امروز بیش از یکصد کشور، این میثاق بین المللی را تصویب کرده اند و دولت ایران نیز در اردیبهشت ماه سال 1354 شمسی از تصویب مجلسین سنا و شورای ملی گذرانده است که نتیجه طبیعی آن قانوناً و عرفاً اج
zusa.ir |
رای مفاد این پروتکل است که تاکنون در زمینه اجرایی کردن آن مفاد تخطی های بسیاری از طرف حکومت سهواً و عمداً صورت گرفته است که امید می رود بعد از تکمیل و تصویب لایحه حقوق شهروندی و تبدیل شدن آن به قانون دیگر نسبت به رعایت حقوق شهروندی تخطی صورت نگیرد. (رضایی پور،1385، ص237)[3].
2-3-6) حقوق شهروندی در اعلامیه اسلامی حقوق بشر:
متن اعلامیه اسلامی حقوق بشر در نوزدهمین اجلاس وزرای امور خارجه در 15 مرداد 1369 (مطابق با 14 محرم 1411 هجری و 5 اوت 1990 میلادی) در کنفرانس قاهره مورد بحث قرار گرفته و در 25 ماده به تصویب اعضای کنفرانس اسلامی رسید.
ماده هجدهم: