در این صفحه لیست پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره مدلسازی توانمندی کارکنان درج شده اند. شما می توانید از محتوای منابع داخل این پایان نامه ها در پروپوزال ، گزارش سمینار ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه خودتان استفاده نمایید.
فهرست و فصل اول همه پایان نامه های مربوط به موضوع مدلسازی توانمندی کارکنان
و دیگر موضوعات در سایت به صورت رایگان در دسترس است
تا قبل از خرید پایان نامه کاملا با محتویات آن آشنا شوید
۱- قانون مدنی اگرچه قانون مدنی به پیروی ازحقوق اسلام به طورکلی و تلویحی دلالت دارد براین که مرد می تواند زنان متعدّد بگیرد، ولی در خصوص این که یک مرد تا چند زن را می تواند به نکاح درآورد، ساکت است. برای نمونه، ماده ی ۱۰۴۹ قانون مدنی مقرر می دارد: «هیچ کس نمی تواند دختر برادر زن و یا دختر خواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود.» همچنین ماده ی ۹۴۲ قانون مدنی مقرر داشته : « درصورت تعدّد زوجات ربع و ثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد بین همه ی آنان بالسویه تقسیم می شود.» اما با توجه به نظام مدنی اسلام و طبق عرف و عادت مسلم که مبتنی بر آن است در محدود بودن تعدّد زوجات دائم به چهار زن نمی توان شک کرد. به علاوه، با این که در گذشته و در زمان قانون گذاری و تدوین و تصویب قانون مدنی، تعدّد زوجات به عنوان یک عرف مسلم بیشتر در جامعه شایع بود وعلی القاعده باید قانون گذار آن را در قانون مدنی منعکس می کرد با وجود این اجازه ی ازدواج مجدّد و اختیار مرد نسبت به نکاح چهار زن به صراحت در این قانون نیامده است. همچنین قانون مدنی استیفای عدد را که درکتب مشهور فقهی از جمله شرایع، با توجه به اجماعی بودن آن به عنوان یکی از موانع نکاح محسوب گردیده است، در موانع نکاح نیاورده که قابل تأمل است و به نظر می رسد دلایل و توجیهاتی قابل طرح باشد. اول این که، قانون گذارمایل نبوده است که با اختصاص دادن موادی مستقل به این موضوع به طور قانونی، تعدّد زوجات رااجازه داده و راه سوء استفاده مردان را جهت تنوع طلبی و زن بارگی هموار نموده باشد واگرهم بطور تلویحی، دربرخی مواد قانون مدنی به آن اشاره شده به این علت بوده است که حکم مستفاد از آن مواد (مانند: مواد ۹۰۰،۹۰۱،۹۴۲ . ۱۰۴۹ قانون مدنی) درباب ارث و موانع نکاح بوده و از مواردی بوده که قانونگذار، نمی توانسته درباره ی آن ها سکوت کند ودرحقیقت غیر قابل اجتناب بوده است. دوم اینکه ، با توجه به شرایط جامعه در زمان تدوین قانون مدنی و اختلاف نظر و دیدگاه دست- اندرکاران قانون گذاری درمورد تعدّد زوجات، نویسندگان قانون مدنی چون نمی خواسته اند که مخالفتی با نص قرآن و اجماع مسلمین داشته باشند و در عین حال نیز مایل به پذیرفتن آن در قالب قانون موضوعه نبوده اند، از تعدّد زوجات جز به طور تلویحی و غیر مستقیم و از باب ضرورت در مقام بیان احکام دیگر، مانند ارث و موانع نکاح سخنی نگفته اند. همان طوری که توضیح داده شد عدم ذکراستیفای عدد دربحث موانع نکاح و اختصاص ندادن موادی به این موضوع، مؤید استنباط ما می تواند باشد. اما اگر استدلال و توجیه شود که عدم طرح تعدّد زوجات و استیفای عدد از سوی نویسندگان قانون مدنی، به علت عدم مبتلا بودن مردم به آن بوده است، این استدلال مخدوش به نظر می رسد، زیرا مسأله ی لعان که در ماده ی ۱۰۵۲ قانون مدنی بیان شده، به طریق اولی در آن زمان فایده ی عملی خود را ازدست داده بود. با وجود این برخلاف استیفای عدد به عنوان یکی از موانع نکاح در فقه اسلامی عیناً وارد حقوق ایران شده است. در حقیقت، قانون مدنی با آن که فصلی را با عنوان « موانع نکاح » پیش بینی نموده و در مقام بیان موانع ازدواج بوده، راجع به استیفای عدد به عنوان یک مانع مسلم و اجماعی در نظام مدنی اسلام سکوت عمدی نموده است. با توجه به این نکات، از آن جا که اساساً موضوع تعدّد زوجات و یا حتی ازدواج مجدّد، به معنای صرفاً اختیارهمسر دوم و محدود کردن عدد زوجات به دو همسر در قانون مدنی مطرح نشده، به تبع آن از شرایط و آثار چنین ازدواجی و از جمله شرط عدالت در ازدواج دوم، سخنی به میان نیاورده است. اگر چه با توجه به مقررات نکاح قانون مدنی که از حقوق امامیه اقتباس شده و آن در اجتماع مسلمانان از عادات مسلمه شناخته می شود و باید در کلیه ی مقررات مربوط به نکاح، به دستور ماده ی ۳ قانون آیین دادرسی مدنی سابق در موارد اجمال و نبودن قانون طبق حقوق امامیه رفتار می گردید، با وجود این احکام و قواعد در حقوق امامیه به عنوان قوانین موضوعه تلقی نمی شود. ۲- قانون حمایت خانواده قانون حمایت خانواده که، در جهت حمایت از حقوق خانواده به معنای خاص یعنی از زن و تا حدی از اطفال ناشی از نکاح در سال ۱۳۴۶ به تصویب رسید و تا حدودی قابل انتقاد بود، برای نخستین بار شرط احراز قدرت مرد را به اجرای عدالت و به عبارتی شرط عدالت در ازدواج مجدّد را مقرر داشت. همچنین اگر چه قانون راجع به ازدواج مصوب ۱۳۱۰ در ضمن ماده ی ۶ خود ۲۳ و قانون مدنی جلد اول مصوب ۱۳۰۷ و جلد دوم مصوب ۱۳۱۳ در ضمن مواد ۹۰۰،۹۰۱،۹۴۲و ۱۰۴۹، ازدواج مجدّد را به طور تلویحی پذیرفته و مجاز دانسته است با وجود این، برای برای نخستین بار قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۴۶ بر اساس ماده ی ۱۴، ازدواج مجدّد را به طور صریح بیان داشته و به طور مشروط آن را مجاز اعلام نموده بود. لازم به یاد آوری است که قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۴۶، به رغم سکوت قانون مدنی در این خصوص و با توجه به این که ازدواج مجدّد به عنوان یک واقعیت اجتماعی و در برخی موارد به عنوان یک ضرورت، نیاز به یک قالب حقوقی داشت، مقرراتی را پیش بینی نمود که در ضمن، هدف جلوگیری از سوء استفاده و محدود کردن چند زنی را با ایجاد شرایط و موانعی دنبال می کرد. ماده ی ۱۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۴۶ مقرر می داشت: «هرگاه مرد بخواهد با داشتن زن، همسر دیگری را اختیار نماید، باید از دادگاه تحصیل اجازه کند. دادگاه وقتی، اجازه ی اختیارهمسر تازه خواهد داد که با انجام اقدامات ضروری و در صورت امکان تحقیق از زن فعلی، توانایی مالی مرد و قدرت او را به اجرای عدالت احراز کرده باشد. هرگاه مردی بدون تحصیل اجازه دادگاه مبادرت به ازدواج نماید، به مجازات مقرر در ماده ی ۵ قانون ازدواج مصوب ۱۳۱۰ محکوم خواهد شد.» این ماده درجهت حمایت از حقوق زن، تحصیل اجازه دادگاه را برای مرد دراین مورد، لازم می دانسته و از طرفی تحصیل اجازه ی دادگاه هم مبتنی بر احراز، دو شرط بود. اول اینکه مرد توانایی مالی داشته باشد و دوم اینکه قدرت مرد در اجرای عدالت احراز شود. ماده ی یاد شده اگرچه شرط عدالت در ازدواج مجدّد را لازم شمرده با وجود این، نحوه ی احراز آن را به روشنی مشخص نکرده، زیرا « تحقیق از زن فعلی » را در صورت امکان مطرح کرده که خود جای ابهام دارد. به این معنا که اولاً در صورت امکان، به چه معناست و مراد قانون گذار از آن چیست؟ ثانیاً، چگونه و چه کسی امکان تحقیق را اثبات و احراز می کند؟ به علاوه عبارت « با انجام اقدامات ضروری » جهت احراز توانایی مالی مرد و قدرت او به اجرای عدالت، از ابهام بیشتری برخوردار است که معلوم نمی کند این « اقدامات » کدام اقدامات هستند؟ و « ضروری » در اینجا به چه معناست؟ و به دیگر سخن، مکانیزم احراز عدالت معلوم نیست، به ویژه اگرامکان تحقیق ازهمسراول وجود نداشته باشد، چه معیاری برای تشخیص قدرت اجرای عدالت از سوی مرد در دست خواهد بود؟ علاوه برابهامات و سوالات یاد شده، قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۴۶ در ماده ی ۱۴ و دیگر مواد خود، آثارحقوقی و ضمانت اجرای ازدواج مجدّد بدون احراز شرط عدالت مرد را بیان نکرده و صرفاً، ضمانت اجرای ازدواج مجدّد بدون تحصیل اجازه ی دادگاه را مجازات مقرر در ماده ی ۵ قانون ازدواج مصوب ۱۳۱۰ یعنی شش ماه تا دو سال حبس تأدیبی پیش بینی کرده بود. مضاف بر این که « با توجه به لحن ماده ی ۱۴ قانون یاد شده در بالا، نظر حقوقدانان و رویه ی دادگاه ها بر این بود که، ازدواجی که بدون اجازه ی دادگاه واقع شده درست و نافذ است.» با توجه به این نکات، می توان نتیجه گرفت که شرط عدالت در ازدواج مجدّد در قانون مورد بحث، از شرایط اساسی صحت آن محسوب نشده و عدم احراز آن و حتی عدم قدرت مرد مبنی بر اجرای عدالت درصورت ازدواج مجدّد بدون تحصیل اجازه ی دادگاه، موجب بطلان و یا فسخ چنین ازدواجی نمی شود و صرفاً حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال را به همراه داشته و در عمل به عنوان یک شرط صوری و بدون ضمانت اجرا بوده است. سکوت قانون جدید حمایت خانواده در مورد ازدواج مجدّد : در لایحه جدید حمایت خانواده تقدیمی به مجلس شورای اسلامی، ماده ۲۳ به تعدد زوجات اختصاص یافته بود. برابر این ماده، اختیار همسر دائم بعدی « به اجازه دادگاه پس از احراز توانایی مالی مرد و تعهد اجرای عدالت بین همسران » موکول شده بود. لیکن از آنجا که موارد تعدد زوجات در این ماده، بر خلاف ماده ی ۱۶ قانون حمایت خانواده ۱۳۵۳، مشخص نشده بود و در نتیجه، تصویب آن موجب افزایش آمار تعدد زوجات و احیاناً سوء استفاده شوهران می شد، ماده ی مزبور مورد بحث و انتقاد قرار گرفت و به علت عدم حصول توافق، سرانجام حذف شد و در ماده ۵۸ متن نهایی قانون نیز که قوانین منسوخ را ذکرکرده بر خلاف لایحه نخستین، به قانون حمایت خانواده ۱۳۵۳ اشاره ای نشده و ظاهراً نظر قانون گذار براین بوده است که، مقررات قانون حمایت خانواده پیشین به قوت و اعتبار خود باقی باشد. بنابراین، باید گفت مقررات ماده ی ۱۶ و بند ۱ ماده ی ۱۷قانون حمایت خانواده ۱۳۵۳ راجع به تعدد زوجات، نسخ نشده و کماکان معتبر و لازم الاجرا است و این حاکی از توجه قانون گذار به حقوق زنان و عدم تمایل به پس روی در این زمینه است.[۱] [۱]- صفایی سید حسین و امامی، اسد الله مختصر حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، ۱۳۹۲.
اهداف مانورهای متقلبانه هر گاه کذب با توسل به تایید شخص ثالث یا اوضاع و احوال و وسایل مادی خارجی استوار گردید مانور متقلبانه محقق است اما برای اینکه این مانور موجب تحقق کلاهبرداری گردد لازم است در مورد اهدافی که به طور حصری در قانون پیش بینی شده است به کار رفته باشد. بر طبق ماده ۳۳۶ قانون مجازات اهداف مانورهای متقلبانه باید به یکی از صورتهای زیر باشد تا کلاهبرداری محقق گردد:
منظور از مورد فوق مغرور کردن و فریفتن مجنی علیه به وجود امری است که ایجاد آن منوط به همکاری و اشتراک تعدادی از افراد است از قبیل فریفتن به وجود شرکت صنعتی یا تجاری یا زراعی و غیره و یا انجام عمل نیک و خداپسندانه موهوم یا ساختن مکانی برای عبادت یا پناهگاه و …[۱] بدین ترتیب امر مشروع ممکن است جنبه مادی داشته باشد که راجع است به وجود شرکت تجاری و صنعتی و از این قبیل و یا دارای جنبه معنوی، که به جهت فایده معنوی آن مد نظر قرار می گیرد و بیشتر راجع است به امور عام المنفعه از قبیل احداث بیمارستان، مسجد، درمانگاه، مدرسه و غیره[۲]. ۲-۳-۲-۴-۲-۲- ترساندن دیگری به وجود واقعه دروغی مرتکب با ترساندن مجنی علیه به وجود واقعه دروغی او را وادار می کند، قبول کند حادثه ای دروغین رخ داده یا رخ خواهد داد. و منظور از حادثه هر امری است که حادث شده یا حدوثش قابل تصور است اگرچه از اموری باشد که که به ندرت حادث می شود و یا حتی از اموری باشد که حدوث آن بر حسب سیر عادی امور متصور و ممکن نباشد.همچنین منظور از آن هر امری است که اصلا موجود نباشد و یا به آن شکلی که متهم ادعا کرده و مجنی علیه را به آن فریفته موجود نباشد و یا در زمانی که متهم ادعا می کند، به این صورت وجود نداشته باشد. واقعه ای که امکان آن وجود دارد مثل اینکه مرتکب به مجنی علیه بگوید بزودی توسط پلیس تحت تعقیب قرار خواهد گرفت و از شهر اخراج خواهد شد، لکن من می توانم شما را از این خطر برهانم و مشکل را حل نمایم. حادثه ای که غیر منطقی و غیر قابل تصور است مثل اینکه کسی دیگری را از اینکه مورد انتقام جن قرار خواهد گرفت بترساند و ادعا نماید که قادر است او را از این خطر حفظ کند.[۳]
امید و آرزو تعلق به هواهای نفسانی انسان دارد و از نفس آدمی سرچشمه می گیرد و امری است که وقوع آن به به آینده مربوط می شود. مرتکب از این صفت نفس انسانی سود برده و با توسل به وسایل متقلبانه به انگیزه امیدوار کردن شخص به حصول سود موهوم، بر اموال او مستولی می شود.[۴] منظور از سود در اینجا هم سود و فایده مادی است برای مثال امیدوار کردن دیگری به انجام معامله سودآور، و هم فایده معنوی مثل امیدوار کردن مجنی علیه به اخذ رتبه نظامی یا علمی یا عضویت در یک جمعیت یا حزب سیاسی.[۵] ۲-۳-۴-۲-۴- امیدوار کردن مجنی علیه به افزایش مبلغی که از طریق تقلب اخذ شده منظور قانون از این مورد این است که متهم به مجنی علیه اطمینان می دهد مالی که به او تسلیم کرده به اضافه چیز دیگر به او مسترد خواهد شد. پس فرض این است که متهم بر مالی از اموال مجنی علیه استیلاء می یابد از طریق دادن وثیقه به مجنی علیه بر اینکه حقش ضایع نخواهد شد و پس از گذشت مدت معین یا تحقق شرط معین مالش به او مسترد خواهد شد، در حالی که چنین وثیقه ای را عملاً تسلیم نکند و یا اگر تسلیم کرده فاقد ارزش بطور کلی بوده و یا ارزش آن از آنچه که فاعل ادعا می کرده کمتر باشد. برای مثال کسی از دیگری مالی را به قرض می گیرد و برای تضمین آن مالی را به او می دهد و بعداً مشخص می شود، مال مرهون فاقد ارزش و قیمت است و یا به آن مقداری که مجنی علیه به آن امیدوار شده کمتر، بلکه ناچیز است، مانند موردی که کسی انگشتری را به رهن می دهد با این ادعا که جنس طلا است در حالی که معلوم می گردد جنس آن از مس بوده است و یا مرتکب طفلی را به مجنی علیه می سپارد و می گوید پسرش است و اینکه به زودی بر می گردد و مالش را به او مسترد می کند در حالی که بعداً ثابت می شود که طفل مذکور پسرش نبوده است.[۶]
این فرض شامل هر موردی می شود که منجر به اعتقاد مجنی علیه به وجود التزام به اداء دین یا رهایی از دین غیرواقعی گردد، و فرقی نمی کند که اسناد مذکور نوشته باشد یا غیر نوشته، همچنین تفاوتی نیست بین اینکه شرایط جرم جعل موجود باشد یا اینکه یک یا چند شرط آن مفقود باشد. تقدیم سند تعهد آور جعلی به مجنی علیه یا سندی که متضمن کل ارزش دین نیست یا ارائه فاکتور جعلی به مجنی علیه یا تقدیم مفاصا حساب مربوط به دین دیگر طلبکار و یا تقدیم سندی که هنوز سر رسید آن نرسیده همگی از مصادیق فرض فوق الذکر هستند. اگر متهم سند جعلی را به جای سند صحیح و به همان ارزش سند صحیح به مجنی علیه ارائه نماید که همان سند صحیح مورد نظر، است و در نتیجه اغفال شده و مبلغ دین را به فاعل تسلیم نماید، کلاهبرداری محقق است.[۷] ۱.عبید،رووف، جرائم الاعتداء علی الاشخاص والاموال، قاهره، دارلفکر العربی، ١٩٨۵م، ص ۴۶۱. ۲.عوض،محمد، جرائم الاموال والاشخاص، اسکندریه، دانشگاه اسکندریه، ١٩٨٨،ص ۳۷۱. ۱.نجیب حسنی،محمود، شرح قانون العقوبات، قاهره، دارالنهضه العربیه، ١٩٩۲، صص ۱۰۰۱و۱۰۰۲. ۲.عوض،محمد، جرائم الاموال والاشخاص. اسکندریه، دانشگاه اسکندریه، ١٩٨٨. ۳.نجیب حسنی،محمود، شرح قانون العقوبات. قاهره، دارالنهضه العربیه، ١٩٩۲. ۱.نجیب حسنی،محمود، شرح قانون العقوبات، قاهره، دارالنهضه العربیه، ١٩٩۲، صص ۱۰۰۲و۱۰۰۳. ۲.عبید، رووف، جرائم الاعتداء علی الاشخاص والاموال، قاهره، دارلفکر العربی، ١٩٨۵م، ص ۴۶۴.
در این صفحه لیست پایان نامه های کارشناسی ارشد با موضوع تصحیح برچسب گردآوری شده اند. شما می توانید از محتوای منابع داخل این پایان نامه ها درباره تصحیح برچسب در پروپوزال ، گزارش سمینار ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه خودتان استفاده نمایید. با فرمت word (پسوند doc) و قابل ویرایش برای صرفه جویی در وقت شما گردآوری شده است پایان نامه ها در مورد تصحیح برچسب : با امکان دانلود رایگان دمو (فهرست و فصل اول همه پایان نامه ها در سایت به صورت رایگان در دسترس است تا قبل از خرید پایان نامه کاملا با محتویات آن آشنا شوید)
در این صفحه لیست پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره مؤلفه های مدیریت دانش درج شده اند. شما می توانید از محتوای منابع داخل این پایان نامه ها در پروپوزال ، گزارش سمینار ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه خودتان استفاده نمایید.
فهرست و فصل اول همه پایان نامه های مربوط به موضوع مؤلفه های مدیریت دانش
و دیگر موضوعات در سایت به صورت رایگان در دسترس است
تا قبل از خرید پایان نامه کاملا با محتویات آن آشنا شوید