بازیهای رایانهای اگرچه خیلی هم جدید نیستند اما یکی از مؤثرترین نسخههای غرب برای تهاجم فرهنگی و القای خواستههای خود به جوامع دیگر هستند. در این بازیها، کاربر بازی یک فرد منفعل نیست بلکه خود به جای قهرمان داستان قرار میگیرد و برای آن که «گیم اور» نشود، آن قدر میکشد و جنایت میکند تا بتواند به مرحلهی بعدی راه یابد، غافل از این که در بسیاری از این بازیها، این تروریست جنایتکار یک مسلمان و ایرانی نشان داده میشود.
این بازی ها و همچنین بازی با وسایل خشنی مانند تفنگهای اسباب بازی پر سر و صدا علاوه بر خطر آسیبهای جسمانی به دلیل سر و صدای ناهنجار و فشارهای عصبی و یا نشستنهای طولانی مدت پشت رایانه باعث رسوخ اخلاق تهاجمی و روحیهی پرخاشگری در کودکان میشود و هشدار کارشناسان را بر میانگیزد. «بت من» و «مرد عنکبوتی» الگوهایی هستند که پیش روی پسر بچهها به تصویر کشیده میشوند؛ الگوهایی که در دنیای کودکانهی آنها اسطوره میشوند. آنها هم به دلیل بی خبری از وجود اسطورههای اصیل ملی و دینیشان حتی در بزرگسالی تلاش میکنند تا به الگوهای دوران کودکی شبیهتر باشند؛ الگوهایی که در ذهنشان حک شدهاند.
اسباببازیها را میتوان در زمرهی عوامل انتقال فرهنگ به حساب آورد بنابراین اسباب بازیهای غالباً وارداتی در ایران بسته به این که از کجا وارد کشور شده باشند، فرهنگ همان کشور را برای کودکان ایرانی به سوغات میآورند؛ سوغاتی که بسیار ماندگار است. در این میان اما عروسکها در دنیای دختر بچهها نقش و جایگاه ویژهتری مییابند به خصوص آن که دختران امروز قرار است زنان جامعهی فردا باشند و به فرمودهی امام(ره): «صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد.»
دختر بچه ها تعامل عاطفی عمیقی با عروسکهای خود برقرار میکنند به گونهای که عروسک همدم تمامی لحظه های یک کودک میشود. کودک حتی با عروسک خود به خواب میرود و با آن هم ذات پنداری کرده و در رویاهایش با عروسک زندگی میکند، این در حالی است که در دل هر عروسک یک عقیده و روش زندگی نهفته است و انتخاب عروسک؛ یعنی انتخاب الگویی برای کودک. حتی ظاهر عروسکها در شکلگیری سلیقهی کودکان مؤثر است؛ موضوعی که شاید بتوان دلیل استفادهی بیش از حد دختران ایرانی از رنگ مو و لنزهای روشن، در چهرهی عروسک های دوران کودکی آنها جست وجو کرد.
«عروسکهای باربی» با چشمهای روشن و موهای طلایی خود، کلید تغییرات نرم و آهستهی ارزشها، باورها، نگاه و به طور کلی «سبک زندگی» در ایران و بسیاری از کشورهاست. زیبایی و جذابیت در طراحی پر زرق و برق باربی نه فقط کودکان که بزرگسالان را نیز به خود جذب میکند. باربی یک عروسک ساده نیست تا کودکان با خلاقیت خودشان با این اسباب بازی بازی کنند بلکه باربی آنها را به بازی میگیرد چرا که تمامی وسایل زندگی تجملاتی این ابزار به بازی گرفتن سنتها و ارزشهای حاکم بر جامعه از کفش و لباس گرفته تا جواهرات و لوازم آرایشی که بسته به مد روز به بازار مصرف میآید، از همان سنین ابتدایی به کودک میآموزد اگر میخواهی زیبا، جذاب و رویایی باشی باید خودت را با بازار مصرف هماهنگ نمایی. کودک با تعویض لباس، کفش و کیف عروسک با تجمل گرایی و فرهنگ مصرف خو میگیرد و باربی به عنوان «الگویی از زن امروزی» در ضمیر ناخود آگاه او جا خوش میکند به گونهای که در بزرگسالی این غالب ذهنی را به تصویر میکشد.
دختر بچههایی که با سلیقهی باربی رشد میکنند، دوران جوانی خود را با مطالباتی سپری میکنند که در سنین پایین بر دلشان نقش بسـته است. باربی و لوازم جانـبـیاش طی مراحل گوناگون به کودکان میآموزد که چگونه مصرف کردن را به عنوان یک هدف پیگیری کنند و رقابت در ولع مصرف برای کودکانی که با فرهنگ باربی بزرگ شدهاند، یک آرمان میشود. عروسک «کِن» نیز یک پسر جوان است که به عنوان دوست پسر باربی در سال 1961م. توسط کمپانی سازندهی باربی طراحی و ساخته شد. ساخت این عروسک علاوه بر ترویج و عادی جلوه دادن بی بند و باری بین کودکان، الگویی برای پسر بچهها به تصویر میکشد، اگرچه این عروسک به اندازهی باربی موفق نبوده است. باربی بیش از 500 بار تغییر شکل و لباس داده است تا با مد روز آمریکایی الگویی از زن امروزی را، از کودکی در ضمیر ناخود آگاه افراد حک کند. عروسک باربی، عروسک بی ادبی است و بیشتر از اسباب بازیها و بازیهای رایانهای و انیمیشنهای وارداتی دیگر، آناتومی بدن زن و مرد را به شکل عریان، به نمایش در میآورد به گونهای که ذهن کنجکاو کودکان را به خود جلب میکند. لباسهای این عروسکها نیز پوششهایی نیمه عریان است و نتیجهی مأنوس بودن چندین سالهی کودک با چنین اسباب بازیهایی، عریان گرایی و بلوغ زودرس است. علاوه بر این کودکانی که الگوی زیباییشان «باربی» یا «بت من» بوده است؛ برای هرچه شبیهتر شدن به این الگوها حاضرند هر قیمتی را بپردازند. سوء تغذیهی دختران جوان و استفاده از داروهای هورمونی در پسران جوان، نمونههای دیگری از این آسیبهاست. «دارا» و «سارا»ی ایرانی پس از 5 سال کشاکش سرانجام در سال 1380 تولید و عرضه شد اما قیمت گران، وزن سنگین و حتی ظاهر آن نتوانست آن گونه که باید در دل کودکان ایرانی جا باز کند به خصوص آن که این عروسکها را هیچ جریان قوی فرهنگی و رسانهای نیز همراهی نمیکند. از سوی دیگر در حالی که کشور عربستان از سال 2003م. واردات عروسکهای باربی را به دلیل تضاد با فرهنگ و ارزشهای اسلامی ممنوع کرد، در ایران به تازگی اخباری از برخورد و ممنوعیت فروش این عروسکها به گوش میرسد؛ اگرچه همین موضع دیر هنگام نیز واکنشهای عمیق رسانههای غربی را با خود همراه کرده است و شاید همین مواضع مهر تأییدی باشد بر این که اسباب بازیهای وارداتی چیزی بسیار فراتر از ابزاری برای بازی هستند؛ این اسباب بازیها وارد بازی زندگی شدهاند.
«ژان پیاژه» معتقد است:«در گزینش اسباب بازی برای کودک باید دقت شود، چرا که در شکل دادن به تمایلات عاطفی و روانی او نقش مهمی ایفا میکند و چنانچه در انتخاب آنها دقت و توجه کافی نشود، تمایلات کودک ناخواسته به گونهای دیگر شکل میگیرد.»
این در حالی است که کشور ما حدود 18 میلیون نفر جمعیت زیر 15 سال دارد و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان قرار است به تنهایی برای تمامی این جمعیت برنامهریزی کند. از سوی دیگر به راستی چند درصد از خانوادهها آگانه و با در نظر گرفتن عوامل مهم و مؤثر برای کودکانشان به انتخاب اسباب بازی میپردازند؟ آیا تولیدات بومی متناسب با فرهنگ و ارزشهای ایرانی- اسلامی برای عرضه در فروشگاههای اسباب بازی وجود خارجی دارد؟ دارا و سارای ایرانی نیز در کارخانههای کشور چین ساخته میشوند، باربی اما در انواع، اقسام و نژادهای مختلف بازارهای جهانی را در سیطرهی خود درآورده است و تقابل با این فرهنگ عزمی جدی میطلبد.با توجه به اقرار دولت، مسئولان، رسانه ها و دست اندرکاران صنعت اسباب بازی مبنی بر ناکارآمدی کشور در زمینه این صنعت مهم و آمارهای مکرر مسئولان و رسانه ها از حجم سنگین واردات کشور در زمینه اسباب بازی و ناتوانی صنعت اسباب بازی کشور در رویارویی با آن، و نیز تأکید مکرر مسئولان تربیتی بر تأثیرگذاری شگرف اسباب بازی بر تربیت و جهان بینی کودکان، پژوهشگر درصدد بررسی این مسئله برآمد که چه فرصتهای کارآفرینانه ای در این صنعت وجود دارد که کارآفرینان بتوانند از آنها برای ارزش آفرینی استفاده کنند؟
برای حل این مسئله از مدل تشخیص فرصت اولویک استفاده شده است که مطابق آن ابعاد مسئله ما عبارت است از اهمیت و رضایت از ویژگیهای یک اسباب بازی. چگونگی حل مسئله
سایت های دیگر :