در سالهای اخیر، استفاده از مفهوم استرس در روانشناسی مدیریت و رفتار سازمانی (علاوه بر روانشناسی و پزشکی) نیز متداول گردیده و به سبب رایج بودن آن در زندگی اجتماعی افراد، بخشی از مباحث سازمانی به استرس اختصاص یافته است. ارتقا بهداشت روانی محیط کار به عنوان یکی از مهمترین ابعاد توسعه و بهسازی منابع انسانی در سازمانها (به عنوان عاملی برای شناخت عوامل استرس زا و ارائه راه حلهای پیشگیرانه یا درمانگر) در چند دهه اخیر توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است.
هر چند فشار روانی به شکلهای مختلفی تعریف شده است اما زمینه مشترک همه آن تعاریف این است که علت ایجاد فشار عصبی وجود محرکی به صورت فیزیکی یا روانی است که فرد به طریق خاصی نسبت به آن عکسالعمل نشان می دهد. فشار روانی دارای پیامدهایی میباشد اگر فشار روانی مثبت باشد ممکن است نتیجه آن فعالیت فعالیتجدیت و انگیزش بیشتر باشد. البته آنچه بیشتر مورد توجه میباشد پیآمدهای منفی فشار عصبی است. همان طور که ملاحظه میشود بیشترین عوامل از درون هستند. به عنوان مثال استفاده از مشروبات الکلی یکی از پیآمدهای فردی فشار عصبی است در حالی که این مشکل از پیآمدهای سازمانی فشار عصبی نیز میباشد زیرا ممکن است به طور مستقیم بر عملکرد سازمان اثر بگذارد هر چند دستهبندی پیآمدها تا حدودی اختیاری به نظر میرسد ولی باید توجه داشت که هر پیآمدی بر حسب عامل ایجاد کننده اولیه خود دسته بندی شده است. بنابرآنچه که گفته شد پی آمدهای فردی نتایجی هستندکه عمدتاً بر فرد اثر می گذارند هر چند ممکن است سازمان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این پی آمد متاثر شود ولی این فرد است که بهای اصلی آن را میپردازد.
فشار روانی پیآمدهایی نیز دارد که اثر مستقیم تری بر سازمان دارد یکی از این پیآمدهای واضح فشار روانی شدید کاهش عملکرد مناسب و درست است این کاهش در مورد کارگران اجرایی به صورت کیفیت ضعیف کار، افت بهرهوری متجلی میگردد کنارهگیری نیز میتواند نتیجه فشار روانی باشد که مهمترین آنها عبارتند از: غیبت ، استعفا و ترک کار پی آمدهایی فشار روانی که هم بر فرد و هم بر سازمان اثر میگذارد فرسودگی یا تحلیل رفتگی است و هنگامی بوجود میاید که فرد احساس کند فشارهایی خیلی زیاد را تحمل میکند و منابع رضایت شغلی خیلی کم میباشد ( الوانی، 1371).
فرسودگی ( بی رمقی یا تنیدگی) شغلی از جمله اختلالهایی است که در سالهای اخیر مورد توجه روان شناسان بالینی قرار گرفته است .به طور کلی میتوان فرسودگی شغلی را نوعی اختلال که به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت در معرض فشارهای روانی که در وی ایجاد میشود و فرد مبتلا از خستگی جسمی و هیجانی نیز فرسودگی شغلی نگرش رنج میبرد. براساس تحقیقات نتیجه فرسودگی شغلی کاهش کارایی،کاهش علاقه نسبت به کار و کاهش ظرفیت برای حفظ عملکرد می باشد(ساعتچی،1376)این روزها فرسودگی شغلی را به مثابه مشکل عمده در تنش کار تشخیص دادهاند فرسودگی بیشتر در میان متخصصینی شایع است که بایستی به طور گسترده با دیگر افراد، مشتریان زیر دستان و مراجعان کاری سروکار داشته باشد. در حدود 20 درصد صاحبان مشاغل مدیران و کارشناسان فنی در آمریکا مبتلا به عارضه فرسودگی شغل هستند .نتیجه طبیعی فشارهای روانی فردی برای سازمان کاهش کارایی است کارکنان که با فشارهای روانی دارای نرخ بالاتر تاخیر، غیبت و ترک خدمت هستند کارایی آنها نیز هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی کاهش یافته و تعداد حوادث و شکایات افزایش مییابد. بدیهی است که این گونه کارکنان دارای روحیه ای پایین انگیزش کم و رضایت شغلی بسیار ضعیف هستند به طور خلاصه کارکنانی که فرسودگی و استهلاک را در خود تجربه میکنند هیجان قبلی را برای کار از دست داده در بسیاری از موارد کار و شغل خود را رها میکنند.
پژوهشگران عمدتاً به چگونگی ایجاد فشار روانی و نحوهای که افراد از نظر فیزیولوژیکی و روانی در موقعیتهای فشار زا واکنش نشان میدهند توجه دارند زمانی که این عوامل شناسایی شد سازمان ها باید قادر به کنترل این محرکهای فشار زا باشند زیرا آنها ایجاد اضطراب و نگرانی کرده نهایتاً بر هدفهای کلی سازمان آسیب وارد خواهند کرد افزون بر آن شناسایی به موقع و کنترل فشار روانی ممکن است منتهی به افزایش کارایی ، خلاقیت و رضایت خاطر کارکنان گردد ( جزنی، 1378)
علاوه بر آنچه که دیگران میتوانند برای فرد در محیط کار و خانه انجام دهند ضروری است تا هر کس که فشار زندگی را بر خود احساس میکند و در این زمینه تجربه فردی دارد دست به کار شده و به خود کمک کند.
سازمانها و موسسات میتوانند سنگ زیربنای سلامتی بیشتر و بهزیستی را بنانهد، اما این به عهده خود افراد هست که از این فشارها بکاهند یا اینکه شیوه و روش فرد را تغییر دهند و از این طریق به فرد کمک کنند و به عبارت دیگر تا زمانی که خود نقش فعالی در روند پیشگیری از ایجاد فشار و مقابله با آن به عهده نگیرد سیاستها و روشهایی که سازمان ها در پیش میگیرند بهره و نتیجه کلی در پیخواهد داشت.
گروهی که در این تحقیق مورد آزمون قرار گرفته اند کارمندان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان لنگرود بودند. با توجه به این که زمینه استرس در شغل های اداری به دلیل مراجعه ی زیاد ارباب رجوع و یا خسته کننده بودن وظایف محوله زیاد است و به مرور زمان این استرس شغلی ،باعث فرسودگی شغلی میشود، بنابراین آنچه که به عنوان مسئله اساسی در پژوهش حاضر مطرح است این است که آیا بین استراتژی های مقابله استرس و فرسودگی شغلی بین کارمندان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه معنیداری وجود دارد یا خیر؟
1-3)سوالات تحقیق:
1-3-1)سوال اصلی تحقیق:
آیا بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟
1-3-2)سوالات فرعی تحقیق:
آیا بین استرس مساله محور و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟
آیا بین استرس هیجان محور و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد
1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق:
نظر به اهمیت استرس در زندگی افراد و حیات سازمانها و همچنین مشکلات و مسائلی که سازمانها از بابت استرس درگیر آن هستند به ما این اجازه را می دهد که به بررسی مدیریت استرس شغلی بپردازیم چرا که یکی از علت هایی که سازمان متقبل هزینه های مستقیم میشود ،استرس یا فشار ناشی از شغل است.لذا انجام پژوهش در این زمینه علاوه براینکه توجیه اقتصادی دارد توجیه علمی نیز خواهد داشت و آن هم این است که یکی از مشکلات مربوط به سازمانها را بررسی و حل می کند.
ضرورت مکانی،زمانی و موضوعی تحقیق ایجاب می کند که برای بررسی این موضوع به سراغ اداره آموزش و پرورش برویم زیرا بخش آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان عظیم در سطح کشور به دلیل ارتباط مستقیم با آموزش و پرورش انسانها یکی از مهمترین حوزههای توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار میرود و تحقق این امر نیازمند آموزشدهندگانی همگانی سالم، شاداب و با انگیزه کاری بالا است.فرسودگی شغلی در آموزش و پرورش از دو جنبه دارای اهمیّت است: نخست سلامت روانی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث رضایت از شغل، غیبت از شغل و تغییر شغل میگردد. دوم آن که سطح کیفی آموزش و پرورش را کاهش میدهد. بنابراین شناخت راههایی برای پیشگیری و کاهش استرس و فرسودگی شغلی، باعث بالا بردن سطح بهداشت روانی افراد و بهترشدن سطح کیفی آموزش و پرورش، و افزایش کارایی خواهد شد.در واقع یکی از عارضه های زندگی به سبک مدرن وجود استرس در محیط کار است.استرس شغلی یک دلیل عمده برای کاهش تولید،غیبت کارکنان و فروپاشی و بهم ریختگی سازمانهاست.اضافه کاری زیاد،ناکافی بودن آموزش های لازم،از دلایل پنهان ترک شغل استکه معمولا در اثر استرس زیاد بوجود می آید.استرس شغلی امروزه به مسئله ای شایع و پرهزینه
سایت های دیگر :