۱-۱ ابعاد روانشناسی مثبتگرا
سلیگمن و چیکزنت میهای (۲۰۰۰) و کامپتون (۲۰۰۵) ابعاد و حوزه های روانشناسی مثبتگرا را در سه سطح تعریف می کنند:
- سطح ذهنی
- سطح فردی
- سطح گروهی
سطح ذهنی
روانشناسی مثبتگرا در سطح ذهنی در باره تجارب ذهنی ارزشمند است :
قناعت و خشنودی (در گذشته)، آسایش روانی (بهزیستی ذهنی)، امید و خوشبینی(به آینده و در بارهی آینده)،
غرقهگی[۱] و نشاط و شادی (در حال حاضر).
سطح فردی
روانشناسی مثبتگرا در سطح فردی در بارهی صفات مثبت فردی است:
شجاعت، مهارت های بین فردی، احساس زیباشناختی، بخشش، پشتکار و استقامت، دور اندیشی، نوآوری و ابتکار، معنویت، استعدادهای خلاقانه، خردمندی و حکمت، ظرفیت عشق ورزی و کششهای مثبت درونی و علائق.
سطح گروهی
در سطح گروهی روانشناسان مثبتگرا به نهادها و فضائل مدنی میپردازند:
شهروندی بهتر، مسئولیت پذیری، توجه به منافع اجتماعی،دگردوستی(کمک به همنوع)، مدنیت، نوسازی اجتماعی، مدارا، اخلاق کار، خانواده خوب، مدارس خوب و اجتماع خوب (نهادهای مثبت و خوب) .
۱-۲ زندگی کامل[۲]
مفهوم اساسی در نظریه روانشناسی مثبتگرا درباره شادکامی و سعادت آدمی، زندگی کامل است. بر اساس دیدگاه سلیگمن (۲۰۰۲) زندگی کامل ترکیب سه زندگی خوب[۳] است.
این سه زندگی خوب که به تعبیری مسیرهای دستیابی به شادمانی و خشنودی از زندگی هستند عبارتند از:
- زندگی لذت بخش و شاد[۴]
- زندگی با اشتیاق (درگیرانه)[۵]
- زندگی با معنا[۶]
۲-۱۰-۱- زندگی لذت بخش
بر اساس نظر روانشناسان مثبتگرا زندگی شادمانه آن نوع زندگانی است که فرد در آن با تمسک به هیجانهای مثبت در بارهی گذشته، حال و آینده به سعادتمندی را پی میگیرد. مشخصه زندگی شادمانه هیجانهای مثبت است و به رویکرد لذتگرایانه[۷] زندگی خوب نزدیک است.
۲-۱۰-۱-۱- وجوه سه گانه زندگی لذت بخش
هیجانهای مثبت[۸] سه دستهاند:
- هیجانهای مثبت معطوف به گذشته مثل رضایتمندی از گذشته، قناعت، صفا و صمیمیت
- هیجانهای مربوط به حال خود به دو دسته تقسیم میشوند الف) لذایذ آنی و ب) خشنودی
الف) لذایذ آنی خود به دو دسته تقسیم میشوند ۱- لذایذ بدنی و ۲- لذایذ سطح بالاتر.
لذاید بدنی هیجانهای لحظهای و آنی هستند که از حواس آدمی سرچشمه میگیرند مثل لذت حاصل از خوردن یک غذای خوشمزه و لذیذ یا لذت ناشی از یک بوی خوش و…
لذایذ سطح بالاتر نیز آنی و زود گذرند ولی ناشی از وقایع و رویدادهایی پیچیدهتر بوده و بیشتر یادگرفتنی هستند تا حاصل حواس مثل احساسات ناشی از راحتی، سرخوشی، مزاح و شوخی، تن آرامی و …
خشنودی لذایذ حاصل از فعالیتهایی هستند که عمر پایدارتری در مقایسه با لذایذ دارند مثل خشنودی حاصل از خواندن یک کتاب یا …
۲-۱۰-۲- زندگی با اشتیاق (زندگی درگیرانه)
راه دیگر دستیابی به زندگی کامل توسل به عوامل خشنود کننده (ترضیه نفس[۹]) است. این نوع دیگری از زندگی است که پیچیدهتر از زندگی شادیبخش است.
عوامل خشنود کننده گروه دیگری از هیجانهای مثبت درباره حالند که بر خلاف لذتهای زودگذر احساس نیستند، بلکه فعالیتند مثل کوه رفتن، ورزش کردن، بازی و …
ویژگی اصلی مسرتبخشها آن است که این فعالیتها انسان را کاملاً غرق خود میسازند و به نوعی از خود بی خود میسازند به گونهای که گذشت زمان را احساس نمیکنیم. این فعالیتها موجب بروز حالتی میشوند که در متون روانشناسی مثبتگرا از آن به عنوان غرقهگی یاد کرده اند (چیکزنت میهای[۱۰]، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰).
مسرتبخشها را نمیتوان به دست آورد یا اگر هم به دست آورد نمی توان حفظشان کرد مگر به توانمندهای اخلاقی(ذاتی) و فضیلتهای شخصی. توانمندیها و فضایل راههای کسب ترضیهی نفس و به این ترتیب وسایل حصول به یک زندگی خوبند (سلیگمن،۲۰۰۲).
پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) در کتاب توانشها و فضایل میگویند “ ما بالاترین توانمندیهای شخصی را توانمندیهای منشی(ذاتی) نامیدهایم. این نظر قدمتی دیرینه دارد به دیرینگی ارسطو و در دیدگاه های نوین روانشناسی موارد مشابه آن را میتوان در ایده انسان با عملکرد کامل راجرز، مفهوم خود شکوفایی مزلو و نظریه خود تعیینگری رایان و دسی دید (به نقل محمودی، ۱۳۸۹).
[۱]. Flow
[۲]. full life
[۳]. good life
[۴]. a pleasant life
[۵]. a engagement life
[۶]. a meaning life
[۷]. hedonic approach
[۸] . positive emotions
[۹]. gratification
[۱۰] Csikszentmihalyi