1-5-4 متغیرهای مداخلهگر(تعدیلکننده) 10
1-6 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش 11
1-6-1 تعریف مفهومی و عملیاتی مهارتهای زندگی 11
1-6-2 تعریف مفهومی و عملیاتی سلامت روان 11
فصل دوم: پیشینه تحقیقات پژوهش
2-1 مقدمه 14
2-2 تعریف سلامت روان 14
2-2-1 بنابر تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی 17
2-3 بررسی ویژگیهای افراد دارای سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی 18
2-3-1 دیدگاه مکتب زیستگرایی 18
2-3-2 دیدگاه مکتب روانکاوی 18
2-3-3 از دیدگاه رفتارگرایی 20
2-3-4 دیدگاه انسانگرایی 20
2-3-5 دیدگاه شناختی 22
2-3-6 دیدگاه بومشناختی 22
2-4 تعریف مهارتهای زندگی 22
2-5 مبنای تئوریکی برنامه آموزش مهارتهای زندگی 23
2-6 اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روان 27
2-7 ابعاد مهارتهای زندگی 30
2-7-1 مهارتهای اجتماعی شامل 31
2-7-2 مهارت مقابله كه شامل 31
2-7-3 مهارت حل مسئله كه شامل 31
2-7-4 مهارتهای آموزش داده شده در كلاسهای مهارت های زندگی 32
2-7-5 برنامهریزی و محتوای برنامه آموزش مهارتهای زندگی 32
2-8 تحقیقات انجام شده در داخل و خارج كشور 32
2-8-1 پژوهشهای داخلی 37
2-9 جمعبندی 38
فصل سوم: روش پژوهش
3-1 مقدمه 40
3-2 روش پژوهش 40
3-3 جامعه آماری 40
3-4 نمونه و روش نمونهگیری 40
3-5 ابزار پژوهش و شیوه ی اجرای آن 41
3-6 روش تجزیه و تحلیل آماری 45
فصل چهارم: یافتههای آماری پژوهش
4-1 مقدمه 47
4-2 آمار توصیفی 47
4-3 آمار استنباطی 48
4-3-1 فرضیه اول 48
4-3-2 فرضیه دوم 49
4-3-3 فرضیه سوم 50
4-3-4 فرضیه چهارم 51
4-3-5 فرضیه پنجم 52
فصل پنجم: تبیین یافتهها
5-1 تبین یافتهها 54
5-2 محدودیتها 56
5-3 پیشنهادات 56
پیوست
پرسشنامه سلامت عمومی……………………… 59
منابع
فهرست منابع فارسی 63
فهرست منابع انگلیسی 65
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 4-1 اطلاعات جمعیت شناسی 47
جدول4-2 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر سلامت روان 48
جدول4-3 نتایح آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغییر نشانههای جسمانی 49
جدول4-4 نتایج آزمونt برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نشانگان اضطراب 50
جدول4-5 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نارساکنش وری اجتماعی 51
جدول4-6 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر افسردگی 52
چكیده
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و كافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب بهمنظور پیشرفت همهجانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تكاملیافته و دارای سلامتروانی كسانی هستند كه توانایی و مهارت كافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره درصدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تكامل هستند.
این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. درحالی كه افراد ناموفق و كسانی كه به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی كمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشكلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت كه فاقد مهارتهای زندگی كافی هستند وبدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و بهكارگیری آن جهت دستیابی به رشد و كمال میتواند بسیاری از مشكلات، ناكامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یك زندگی بانشاط، پرتلاش، روبه پیشرفت و كمال را به ارمغان آورد.
فصل اول:
چارچوب كلی پژوهش
1-1 مقدمه
پیشرفتهای علمی و تكنولوژی در سالهای اخیر، انسانها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. كار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند كه اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذكور و مشكلات مشابه از جمله مهارتهای مهم و مفیدی هستند كه نقش تعیینكنندهای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثربخش دارند و همه انسانها بهطور فطری توانایی حل مشكلات زندگی را دارند، ولیكن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بهطوری كه به عنوان مهارتهای كارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسیهای انجام شده تواناییها و مهارتهای علمی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان كشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان كفایت نمیكند. بنابراین آموزش مهارتهای زندگی با تأكید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصل مهم و انكارناپذیر است كه تاكنون علیرغم توجه خاص بسیاری از كشورهای جهان و تأكید خاص«سازمان بهداشت جهانی» جای آن در برنامههای تحصیلی مدارس كشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهای برداشته شده است كه نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتر میباشد.(سازمان بهداشت جهانی،1997)
روانشناسان در دهههای اخیر در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات به این نتیجه رسیدهاند كه بسیاری از اختلالات و آسیبها در ناتوانی افراد در تحصیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس كنترل و كفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار و عدم آمادگی برای حل مشكلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگیهای روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی،آمادهسازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار امری ضروری به نظر میرسد. در همین راستا روانشناسان با حمایت سازمانهای ملی و بینالمللی، جهت پیشگیری از بیماریهای روانی و ناهنجاریهای اجتماعی آموزش مهارتهای زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نمودهاند.(طارمیان و همكاران، 1378)
آنچه امروزه تحت عنوان مهارتهای زندگی مشهود است تنها حاصل كار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلكه از این مهارتها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین بیان شده است. بهطوری كه تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزشها كه از فصول اساسی درس مهارتهای زندگی است به كرات در قرآن، نهجالبلاغه، و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین مورد تأكید قرار گرفته است.(طارمیان و همكاران،1378)
هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارتهای زندگی در زمینه بهداشت روانی این است كه جوامع مختلف در سطوح جهان نسبت به گسترش، به كارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارتهای زندگی را متمركز بر رشد تونائیهای روانی مانند حل مسئله، مقابله با هیجانات، خودآگاهی، سازگاری اجنماعی و كنترل استرس بین كودكان و نوجوانان اقدام نمایند.(ناستاسیا،1998)
با توجه به نقش مهم مدارس در تأمین بهداشت روانی دانشآموزان،برنامه آموزش مهارتهای زندگی روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانشآموزان و تأمین و حفظ بهداشت روانی دانشآموزان تلقی میشود. به این ترتیب مدارس به جای این كه تنها بر افزایش عملكرد تحصیلی دانشآموزان تمركز نمایند باید بر تأمین و حفظ روان آنان نیز تأكید نمایند و اقدامات لازم را بهمنظور تحقیق هدف مذكور انجام دهند چرا كه اگر هدف فوق تحقق یابد بسیاری از مشكلات تحصیلی و آموزشگاهی نیز خود به خود كاهش مییابد.(ناستاسیا،1998)
1-2 بیان مسئله