اصلاح و تغییر در آن شركت می كند و بخشی از اراده مردم را در اداره امور به حكومت واگذار می نماید. در این فرایند عوامل موثری از جمله اقوام مختلف دخیل هستند که با شناخت دقیق تر اقوام ساکن می توان به بررسی عوامل مختلف مؤثر در نتایج انتخابات از جمله عوامل مؤثر بر رفتار رأی دهندگان پرداخت. این عامل در زمانها و مكانهای مختلف، تأثیرات متفاوتی بر نتایج انتخابات باقی می گذارد که بررسی و شناسایی آن هم برای حاكمان سیاسی كشور و هم برای احزاب و گروه های سیاسی مفید خواهد بود و می توان در برنامه ریزی های آینده انتخاباتی از نتایج آن استفاده کرد. بنابراین با توجه به نقش و اهمیت برگزاری انتخابات در یك جامعه و تأثیر آراء اقوام در سرنوشت خود و كشورشان، انجام چنین تحقیقاتی كه به بررسی تأثیر عناصر مختلف بر انتخابات می پردازد، می تواند شرایطی فراهم نماید تا انتخاب كنندگان، انتخاب شوندگان و برگزار كنندگان انتخابات با آگاهی و اطلاعات بیشتری از جغرافیای انتخابات نواحی مختلف به فعالیت بپردازند. از این رو با توجه به مبانی نظری، اهداف زیر انتخاب گردید.
بررسی رابطه بین جمعیت اقوام ساکن در شهرستان های غرب گیلان و احتمال پیروزی کاندیداها در انتخابات.
بررسی رابطه بین پیروزی کاندیداها در سه دوره اخیر مجلس شورای اسلامی و قومیت آنها.
جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و بررسی اسنادی و میدانی استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز نیز با مطالعه متون، مقالات، کتب، نقشه و پایگاه های اینترنتی و با بهره گرفتن از روش فیش برداری حول محور موضوع مورد بحث جمع آوری گردید و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق ابزارهای گردآوری، داده های خام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با توجه به ماهیت داده ها از روش های آماری توصیفی مناسب استفاده شد.
نتایج نشان داد که اکثریت اقوام ساکن در هر شهرستان متفاوت می باشد برای مثال در شهرستان آستارا بیشترین اقوام متعلق به قوم ترک (70 درصد) بوده و قوم تالش با 27 درصد در اقلیت می باشند و مابقی اقوام نیز براساس جمعیت شان هیچگاه توان مقابله انتخاباتی با دو قوم ترک و تالش را نخواهند داشت.
در شهرستان تالش وضعیت عکس می شود به عبارت دیگر جمعیت قوم تالش به 70 درصد می رسد و اقوام ترک به 25 درصد تنزل می یابند. این وضعیت در شهرستان ماسال نیز که در یک حوزه انتخاباتی با شهرستان تالش قرار دارد با شدت بیشتری به نفع قوم تالش قرار دارد بطوریکه 93 درصد از این اقوام را تالشان تشکیل می دهند. اما در شهرستان رضوانشهر که در حوزه انتخاباتی شهرستان تالش و ماسال قرار دارد با کاهش چشمگیری روبروست و جمعیت قوم تالش به 58 درصد می رسد و برعکس اقوام گیلک با 25 درصد ترک با 15 درصد قرار دارند. این وضعیت ترازو را به نفع تالشان و کاندیداهای تالش می چرخاند و اقوام ترک و گیلک را در آرزوی انتخاب کاندیدای نمایندگی مجلس باقی می گذارد.
این وضعیت در شهرستان فومن و شفت که در یک حوزه انتخاباتی قرار دارند عکس می باشد با این توضیح که 63 درصد از اهالی فومن از قوم تالشند و 35 درصد از قوم گیلک اما برعکس آن در شهرستان شفت 58 درصد از قوم گیلک هستند و 41 درصد از قوم تالش که این امر اختلاف بین دو شهرستان را در انتخاب نماینده با چالش روبرو می سازد و ترفندهای انتخاباتی باید کاندیدای مورد نظر را انتخاب نماید.
اما در شهرستان صومعه سرا 70 درصد را اقوام گیلک، 15 درصد را ترکان و 11 درصد را تالشان تشکیل می دهند. بدین صورت در این شهرستان نیز کفه به سمت قوم گیلک است و کاندیدای پیروز به احتمال بسیار باید از قوم گیلک باشد.
هرچند تنها انتساب شخص به یک قوم عامل تاثیر گذاری در انتخاب شدن و رأی آوردن نیست بلکه خصوصیات شخصی، اجتماعی و نفوذ فردی و تاثیر گذاری خود شخص در سطح جامعه هم از عوامل دیگری در امر انتخاب می باشد.
اما نتایج نشان می دهد که تا چه حد اقوام در تصمیم گیری ها نقش داشته و این یعنی اینکه شهروندان و افراد جامعه هنوز به منفعتی فراتر از منافع قوم و طایفه برای خودشان متصور نیستند. در واقع جامعه هنوز به آن حد نرسیده که خیالشان بابت انگیزه های قومی راحت شده باشد و به سراغ انگیزه های فراتر و دراز مدت تر بروند.
بنابراین باتوجه به یافته های تحقیق می توان گفت که بین جمعیت اقوام ساکن در شهرستان های غرب گیلان و احتمال پیروزی کاندیداها در انتخابات رابطه مستقیم وجود دارد.
تحلیل فرضیه دوم نیز نشان می دهد که انتخاب نمایندگان مجلس در سه دوره اخیر در غرب گیلان با قومیت آنها انطباق داشته است. بدین صورت که در شهرستان آستارا نماینده های ترک و در شهرستان های تالش، رضوانشهر و ماسال و همچنین فومن و شفت نماینده های تالش پیروز انتخابات بوده اند. نمونه عکس این موضوع در حوزه انتخابیه شهرستان صومعه سرا و همچنین فومن و شفت اتفاق افتاده است بدین صورت که آقای دلخوش با قومیت فارس در شهرستانی که اکثریت آنها را گیلک تشکیل می داده اند پیروز شده است که این امر نیز می تواند به علت مناصب دولتی ایشان در فرمانداری شهرستان صومعه سرا و استانداری گیلان باشد. و همچنین در دوره هشتم که آقای میرزایی بالاترین آرا را به خود اختصاص داده است از نژاد گیلک می باشد که براساس ترفندهای انتخاباتی و غلیان هیجانات مردمی در شهرستان توانست پیروز انتخابات گردد. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد تمایلات و تعصبات قبیله ای در دوره ها و انتخابات گذشته از اصلی ترین و عمده ترین فاکتورها برای انتخاب نماینده در مشارکت های سیاسی در شهرستان های غرب گیلان بوده اگر چه نمی شود منکر عوامل دیگر شد بنابراین از مجموع یافته های تحقیق می توان دریافت که بین پیروزی کاندیداها در سه دوره اخیر مجلس شورای اسلامی و قومیت آنها رابطه مستقیم وجود دارد و فرضیه فوق تایید می گردد.
فرزاد امدادی بلگوری
تابستان 1393
فصل اول
کلیات
بیان مسئله
كلید و پایه فهم رفتارهای انتخاباتی و حزبی در جوامع كشاورزی، سنتی و در حال گذار به دموكراسی، پدیده قومیت است. در این جوامع به دلیل فقدان شكلگیری و تثبیت نهادهای مدنی جدید و تشكلهای واقعی حزبی كه مبتنی بر پایگاه طبقاتی و منافع و اهداف مشترك سیاسی و اقتصادی باشد و سنتهای ماندگار دموكراسی پارلمانی را شكل بخشد؛ یارگیری احزاب سیاسی و برنامههای انتخاباتی با تكیه بر شكافهای اجتماعی، قومی ـ مذهبی صورت میپذیرد. درواقع، این احزاب به جای تكیه بر طبقه اجتماعی كه تكیهگاه فعالیتهای حزبی و انتخاباتی در جوامع صنعتی محسوب میشود، از الگوی هویت اجتماعی و ویژگیهای قومی كه نفوذ ویژهای بر گزینش رأیدهندگان و حمایت حزبی در جوامع در حال گذار دارد، بهره میجویند.
در زندگی سیاسی کشورهایی که اقوام مختلف در آن زندگی می کنند و تکوین و اضمحلال دولتهای آنها، کشمکشهای قومی و نژادی همواره نقش اساسی و یا حداقل موثر داشته اند. در نگاهی اجمالی به تاریخ اندیشه های اجتماعی وسیاسی در می یابیم که اندیشه برتری نژادی و قومی از اندیشه های بسیار کهن و رایج می باشد. ارسطو استدلال می کرد که برخی از نژادها ذاتاً سرور و برخی دیگر ذاتاً برده اند. بعضی دیگر از نویسندگان حتی ریشه تفاوتهای طبقاتی را در تفاوتهای نژادی جستجو کرده اند. در آلمان نویسندگان مختلف قوم سامی یا قوم یهود را در مقابل قوم ژرمن، قومی مخرب و مقلد و مانع پیشرفت فرهنگی می دانستند. در دنیای کنونی هم، چه در حیطه نظر و یا عمل و
اصطکاك بدنه شناور ها و زیردریایی ها ، در افـزایش مقاومـت بـه ضـربه ، خـراش ، تـرك و
همچنین دوام بیشتر رنگ های مورد استفاده و مقاومت بیـشتر آنهـا در مقابـل محـیط هـای
اسیدی و به طور کلی محیط دریا و بسیاری از کاربرد های مهم دیگر اشاره کرد که می توان
گفت که تحولی عظیم در این صنعت رخ داده است .
این مقاله به معرفی و شناخت این موارد اختصاص یافته ، تحقیقات مختلف و نظریه هـای
مطرح ، به صورت دسته بندی شده جمع بندی تدوین و ارائه شده است.
کلمات کلیدی :
ضریب درگ ، کاهش نیروی پسا ، صنایع دریایی ، زیردریـایی ، شـناورها ، نـانوتکنولوژی ،
نانومواد ، پوشش های دریایی ، رنگ های دریایی ، پوشش های ضد خـوردگی ، پوشـشهای
فصل اول: کلیات
1-1.بیان مسأله………………………………………………………………………………………………………………………………4
1-2.سوالات اصلی و فرعی این پایان نامه……………………………………………………………………………………………4
1-3.بیان اهمیت موضوع…………………………………………………………………………………………………………………..5
1-4.فرضیه های این پایان نامه…………………………………………………………………………………………………………..5
1-5.پیشینه موضوع…………………………………………………………………………………………………………………………5
1-6.بیان جنبه های نوآوری و جدید بودن طرح…………………………………………………………………………………….5
1-7.شیوه و روش گردآوری مطالب این پایان نامه………………………………………………………………………………….6
فصل دوم: امثال و حکم فارسی
2-1.امثال و حکم فارسی………………………………………………………………………………………………………………….8
2-2.پیشینه امثال و حکم فارسی………………………………………………………………………………………………………..9
2-3.حکمت…………………………………………………………………………………………………………………………………10
2-4.مثل……………………………………………………………………………………………………………………………………..12
2-5.تقسیم بندی امثال……………………………………………………………………………………………………………………12
2-5-1.ضرب المثل منثور…………………………………………………………………………………………………………..12
2-5-2.ضرب المثل منظوم………………………………………………………………………………………………………….12
2-6.منشأ و خاستگاه ضرب المثل…………………………………………………………………………………………………….14
2-7.تفاوت میان مثل و حکمت………………………………………………………………………………………………………..15
2-8.ضرب المثل…………………………………………………………………………………………………………………………..17
2-9.تمثیل…………………………………………………………………………………………………………………………………..20
2-10.رابطه میان تمثیل و امثال………………………………………………………………………………………………………..22
2-11.کنایه………………………………………………………………………………………………………………………………….22
2-12.کلمات قصار……………………………………………………………………………………………………………………….24
2-13.کلیشه………………………………………………………………………………………………………………………………..25
2-14.اصطلاح……………………………………………………………………………………………………………………………..25
فصل سوم: نهج البلاغه و امثال علوی
3-1.مختصری از زندگی امام علی(ع)………………………………………………………………………………………………..28
3-2.نهج البلاغه……………………………………………………………………………………………………………………………29
3-3.گردآوری نهج البلاغه………………………………………………………………………………………………………………31
3-4.گزیده ای از زندگی نامه سید رضی…………………………………………………………………………………………….33
3-4-1.اساتید………………………………………………………………………………………………………………………….34
3-4-2.جایگاه علمی و تألیفات…………………………………………………………………………………………………..35
3-5.شعر و شاعری سید رضی…………………………………………………………………………………………………………37
3-6.پیشینه امثال و حکم در ادب عربی……………………………………………………………………………………………..37
3-7.امثال علوی…………………………………………………………………………………………………………………………..38
3-7-1.اقسام امثال نهج البلاغه……………………………………………………………………………………………………39
3-7-1-1.امثال قرآنی ………………………………………………………………………………………………………..39
3-7-1-2.امثال غیر قرآنی……………………………………………………………………………………………………39
فصل چهارم: معادلیابیامثال نهج البلاغه با امثال فارسی
مدخل…………………………………………………………………………………………………………………………………………41
4-1.قناعت………………………………………………………………………………………………………………………………….42
4-1-1.قناعت در کلمات قصار نهج البلاغه…………………………………………………………………………………………42
4-1-2.معادلیابی امثال و حکم نهج البلاغه با موضوع قناعت در امثال و حکم فارسی…………………………….50
4-2.عدالت………………………………………………………………………………………………………………………………….53
4-2-1.عدالت در کلمات قصار نهج البلاغه…………………………………………………………………………………….53
4-2-2.معادلیابی امثال و حکم نهج البلاغه با موضوع عدالت در امثال و حکم فارسی……………………………..62
4-3.بردباری و صبر………………………………………………………………………………………………………………………65
4-3-1.بردباری و صبر در کلمات قصار نهج البلاغه…………………………………………………………………………65
4-3-2.معادلیابی امثال و حکم نهج البلاغه با موضوع بردباری و صبر در امثال و حکم فارسی………………….81
4-4.طمع…………………………………………………………………………………………………………………………………….86
4-4-1.نکوهش طمع در کلمات قصار نهج البلاغه……………………………………………………………………………86
4-4-2.معادلیابی امثال و حکم نهج البلاغه با موضوع نکوهش طمع در امثال و حکم فارسی…………………….93
4-5.ظلم و ستم……………………………………………………………………………………………………………………………98
4-5-1.نکوهش ظلم و ستم در کلمات قصار نهج البلاغه……………………………………………………………………98
4-5-2.معادلیابی امثال وحکم نهجالبلاغه باموضوع نکوهش ظلم وستم درامثال و حکم فارسی……………….105
4-6.عجله و شتابزدگی…………………………………………………………………………………………………………………108
4-6-1.نکوهش عجله و شتابزدگی در کلمات قصارنهج البلاغه…………………………………………………………108
4-6-2.معادلیابی امثالوحکم نهجالبلاغه باموضوع نکوهش عجلع وشتابزدگیدرامثالوحکم فارسی………….111
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………..114
منابع…………………………………………………………………………………………………………………………………………117
چکیده
بیشک ضرب المثلها یکی از گونههـای شناخته شده ادبیات؛ و كاربردیترین و در عین حال عامیانهترین آنهـاست که سبب اشتراکاتی در بین زبانهای اقوام و ملل مختلف شده است. امثال و حکم در انتقال درست فكر و اندیشه گوینده به مخاطب، نقش مهمـی دارند كه در این میان می توان كوتاهـی لفظ، رسایـی معنا، زیبایـی و بدیع بودن كلمات را از ویژگیهـای برجسته آن دانست.
در این میان جایگاه نهج البلاغه و امثال علوی در ادبیات فارسـی، یک امر روشن و غیر قابل انکار است گواه این بیان شعر شاعرانی است که از گذشتههای دور تاکنون تحت تأثیر کلام امام علی(ع) بوده که گاه عینا و گاه از نظر محتوا ومفهوم از امثال و حکم نهج البلاغه الهام گرفتهاند . نهج البلاغه را میتوان حاصل سرمایهی فکری و ذوقی امام علی(ع) دانست که بهعنوان یک سند معتبر دینی و مذهبی چراغ راه هدایت و سعادت را بر بشر روشن مینماید.
این پایان نامه بر آن است که از یک سو امثال و حکم علوی نهج البلاغه را احصاء و پس از تقسیم بندی موضوعـی آن این امثال را با ضرب المثلهای منظوم و منثور زبان فارسی معادلیابی نماید.
Abstract
Proverbs and proverbs are undoubtedly one of the known literary genres. They are also the most widely usedand at the same time the commonest genre which causes some commonalities among the languages spoken by different nations and people. Adages play a significant role in conveying the speaker’s thoughts to the audience. They are characterized by briefness, eloquence, beauty, and creativity of the words.
Here, the place of Nahjolbalaghe and Alavi adages in Persian literature is undeniable because they are the result of Imam Ali’s (AS) intellectual and skillful capital, who directs human to the path of prosperity.
The present thesis is an attempt toextract the Alavi adages from Nahjolbalaghe, on the one hand, and to match them with Persian prose and verse adages and proverbs, on the other hand. Therefore, the objectives of the present thesis are as follow:ecognizing the adages of Nahjolbalaghe,Classifying Nahjolbalaghe adagesthematically, andMatching these adages with Persian ones.
مقدمه
نهج البلاغه که بخشی از کلام گهربار علی(ع) است، توسط شریف رضـی در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتهـا جمع آوری شده است و بعد از او علماء و فضلای بسیاری برآن شرح نوشته اند، به طوری که در باورهـای اسلامـی نهج البلاغه بعد از قرآن و حدیث نبوی به عنوان یک منبع مهم وغنی برای هدایت بشری به شمار میآید. نهج البلاغه یک اثر ارزشمند و جاویـد است که با هویـت دینی خود عمومیـت یافته چرا که از زبان و دل امام معصومـی چون علـی(ع) تراوش کرده است و بیانگر عقلانیـت و بلاغت کلام اوست. تجلّـی این کتاب و امثال آن در کلام شعرا و اهل ادب گاه پیدا و آشکار است و گاه پوشیده و نهان؛ این اثرپذیری پوشیده و پنهان در آثار ادباء گاه به صورت الهامـی بنیادی و گاه تملیحـی به کار گرفته شده است که مـیتوان عامل اصلـی مثلهـا و حکمتهـای مشترك فارسـی و علوی را گرایـشهای دینـی و مذهبی مشترك میان آنهـا دانست. اما باید اشاره نمود که بیشتریـن اثرپذیـری از گفتار علوی را میتوان در اشعار و حکایتهای سعدی مشاهده نمود.
مطالب این پایان نامه به شیوه کتابخانهای بنابر محور فیش برداری، مطالعه، تحقیق و با استناد به منابع مرجع و مهم گردآوری شده است . این تحقیق متشکل از چهار فصل با محتوای موضوعی است که پژوهشگر مطالب را از باب موضوعی امثال مورد بررسی قرار داده است در این پایان نامه تعریف امثال موسعتر از حکمت مدنظر میباشد و در امثالی که بیان نموده حکمتها را نیز مدنظر قرار داده و مثلها را با دید مجاز درنظر گرفتهایم.
اهمیت امثال علوی از آن جهت است كه گفتاری حکیمانه و پندآموز از امام علی(ع) میباشد كه با برخی آثار ادبی پیوند ناگسستنـی دارد و تأثیر این آثار در زندگی مردم غیر قابل انکار است. مثلهـا حاصل تراوش ذهن و اندیشهی هوشمندانهی یك ملت است، كه فراگیر شده و مورد اقبال جوامع بشری قرار گرفته است. از زمان تألیف این کتاب سالهـای متمادی سپری شده است، در حالی که دانشمندان و علمای اسلامی در زمینه های مختلف ادبی و بلاغی و معرفتـی این کتاب را مورد بحث و بررسـی قرار داده و اعجاز کلامـی مولا امیر مومنان را از هر جهت تبیین کردهاند اما با توجه به اینکه تاکنون کار جامع و کاملـی در زمینه امثال علوی و امثال فارسی صورت نگرفته است لزوم انجام این پژوهش مشخص مـیشود. علاوه بر این شعرا و اهل ادبی که از نهج البلاغه و امثال آن تاثیر پذیرفتهاند ما را به راه رهنمون کردهاند که پژوهش و تطابق این امثال با یکدیگر در دو زبان فارسی و عربی امری لازم و ضروری است و به درکـی جامعتر و کاملتری در این زمینه نیاز است.
در پیرامون پیشینه این موضوع باید گفت که علامه امینـی در «الغدیر» هشتاد و یک شرح این کتاب را معرفـی کرده است و سایر بزرگانی چون شیخ آقا بزرگ طهرانـی در کتاب خود بیش ازصد و پنجاه شرح و ترجمه بر این کتاب ذکر نموده که هم به زبان عربی و هم زبان فارسی است و از قدیمـیترین آنها «اعلام نهج البلاغه» نوشته علـی بن ناصر را که معاصر شریف رضی است مـیتوان نام برد. نخستین گردآورنده کلمات قصار علـی(ع) ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ صاحب«البیـان و التبیـن» درگذشتهً ۲۵۵ هـ . ق است. وی صد کلمه از کلمات قصار امیرالمؤمنین را انتخاب کرده و آن را (مطلوب کل طالب من کلام امیرالمومنین علی بن ابی طالب) نامیده است.
امیرمومنان در اثر ارزشمند خویش به مقتضای فهم و درک مخاطب خود با آنها سخن گفته و سخنان و نصایح پند آموز خود را در قالبهای تمثیلـی بیان نموده که سرشار از حکمت و معناست به طوری که استنادهای آن حضرت به آیات الهی در آن نمود دارد و در برخی از امثال فارسـی نیز این استناد و تلمیحهـا به چشم مـیخورد لذا محققین و پژوهشگران با تلاشهـای بسیاری در حد توانایـی خود موضوعات نهج البلاغه را استخراج کرده و مورد تبییـن و بررسـی قرار دادهاند. همچنیـن تک نگاریهـایی موضوعـی در ابعاد مختلف نهج البلاغه صورت گرفته است که از آن جمله مـیتوان به امثال و حکم در نهج البلاغه اشاره کرد. برخی از نویسندگان، امثال نهج البلاغه را با بهره گرفتن از کتب شرح و توضیح دادهاند که از آن جمله مـیتوان به کتاب«الامثال و الحکم المستخرجة من نهج البلاغة» محمد غروی اشاره کرد. بعضـی از نویسندگان در صدد معادلیـابـی برای امثال نهج البلاغه در زبانهـای فارسـی، عربـی و انگلیسـی برآمدهاند که ازجمله این آثار کتاب «امثال و حکم نهج البلاغه و معادل هـای فارسـی وانگلیسـی» نوشتهی هاجر اندقانی میتوان نام برد.
بیان مساله
بررسی تاثیر استراتژی های بازارگرایی بر خلاقیت کارکنان در شرکت همکاران سیستم
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
امروزه سازمان ها با فرصت ها و چالش های بسیاری از جمله شدت یافتن رقابت جهانی، افزایش عدم اطمینان محیطی،تقاضای فزاینده برای محصولات جدید، تغییرات سریع الگوی مصرف و بازارهای نوظهور روبرو هستند. سازمان های کوچک و متوسط به جهت محدودیت منابع و سرمایه به شدت تحت تأثیر تغییرات محیطی قرار می گیرند به علاوه بازار محصولاتشان پیوسته در حال تغییر و جهانی شدن است بنابراین به جهت ماندگاری و کسب مزیت رقابتی پایدارتر می بایست ساز و کارهای لازم را جهت بهبود مستمر محصولات، تولید محصولات جدید، شناخت بازارهای جدید و بهره برداری سریع از فرصت ها فراهم کنند. بدون تردید یکی از مواردی که سازمان ها را به سوی موفقیت سوق می دهد نوآوری است. سازمان ها برای نوآوری نیاز به شناخت و درک صحیح از محیط خود دارند و برای این منظور باید پیوسته مشتریان و رقبای خود را زیر نظر داشته و اطلاعات حاصل از آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد لذا ضرورت گرایش بازار در سازمان احساس می گردد. فلسفه پی ریزی گرایش بازار، مفهوم بازاریابی است که در مقابل رویکرد های فروش و تولید قرار دارد. گرایش بازار پارادایم غالب و اساس بازاریابی مدرن را تشکیل می دهد و به فرایندها و فعالیت ها مربوط به پیاده کردن مفهوم بازاریابی می پردازد (اعرابی و سلطان محمدی، 1388). گرایش بازار به هماهنگی همه فعالیت ها و بخش های سازمان در جهت شناخت و تأمین نیازهای مشتریان به منظور ایجاد ارزش برتر برای مشتریان تأکید دارد. البته به موازات آن سازمان های بازارگرا با تمرکز بر رقبا و شناخت نقاط قوت و ضعف جاری و آتی آنان بخصوص در مورد استراتژی ها و ظرفیت های بلند مدتشان، خود را در برابر آنان ارزیابی می کنند. این کار به آن ها کمک می کند تا با محیط منطبق شده و مزیت های رقابتی خود را توسعه دهند. اما به زعم نگارندگان این پژوهش با توجه به این که مطالعات کاربردی کمی در خصوص ارائۀ راه کارهایی جهت نوآور بودن این گونه شرکت ها انجام پذیرفته است و همچنین ادبیات موضوعی و پژوهشی بسیار کمی در زمینۀ گرایش بازار در کشور ما وجود دارد لذا لزوم توجه به این حوزۀ استراتژیک در ادبیات موضوعی و پژوهشی کشور ضروری به نظر میرسد
نکته : استثنائا در این فایل بعضی از کلمات به هم چسبیده است
تعداد صفحه :۱۰۲
1-2 بیان مسئله 5
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش 6
1-3-1 اهداف آموزش مهارتهای زندگی 8
1-4 فرضیات پژوهش 9
1-5 متغیرهای پژوهش 10
1-5-1 متغیرهای مستقل 10
1-5-2 متغیر وابسته 10
1-5-3 متغیرهای کنترل 10
1-5-4 متغیرهای مداخلهگر(تعدیلکننده) 10
1-6 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش 11
1-6-1 تعریف مفهومی و عملیاتی مهارتهای زندگی 11
1-6-2 تعریف مفهومی و عملیاتی سلامت روان 11
فصل دوم: پیشینه تحقیقات پژوهش
2-1 مقدمه 14
2-2 تعریف سلامت روان 14
2-2-1 بنابر تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی 17
2-3 بررسی ویژگیهای افراد دارای سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی 18
2-3-1 دیدگاه مکتب زیستگرایی 18
2-3-2 دیدگاه مکتب روانکاوی 18
2-3-3 از دیدگاه رفتارگرایی 20
2-3-4 دیدگاه انسانگرایی 20
2-3-5 دیدگاه شناختی 22
2-3-6 دیدگاه بومشناختی 22
2-4 تعریف مهارتهای زندگی 22
2-5 مبنای تئوریکی برنامه آموزش مهارتهای زندگی 23
2-6 اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روان 27
2-7 ابعاد مهارتهای زندگی 30
2-7-1 مهارتهای اجتماعی شامل 31
2-7-2 مهارت مقابله كه شامل 31
2-7-3 مهارت حل مسئله كه شامل 31
2-7-4 مهارتهای آموزش داده شده در كلاسهای مهارت های زندگی 32
2-7-5 برنامهریزی و محتوای برنامه آموزش مهارتهای زندگی 32
2-8 تحقیقات انجام شده در داخل و خارج كشور 32
2-8-1 پژوهشهای داخلی 37
2-9 جمعبندی 38
فصل سوم: روش پژوهش
3-1 مقدمه 40
3-2 روش پژوهش 40
3-3 جامعه آماری 40
3-4 نمونه و روش نمونهگیری 40
3-5 ابزار پژوهش و شیوه ی اجرای آن 41
3-6 روش تجزیه و تحلیل آماری 45
فصل چهارم: یافتههای آماری پژوهش
4-1 مقدمه 47
4-2 آمار توصیفی 47
4-3 آمار استنباطی 48
4-3-1 فرضیه اول 48
4-3-2 فرضیه دوم 49
4-3-3 فرضیه سوم 50
4-3-4 فرضیه چهارم 51
4-3-5 فرضیه پنجم 52
فصل پنجم: تبیین یافتهها
5-1 تبین یافتهها 54
5-2 محدودیتها 56
5-3 پیشنهادات 56
پیوست
پرسشنامه سلامت عمومی……………………… 59
منابع
فهرست منابع فارسی 63
فهرست منابع انگلیسی 65
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 4-1 اطلاعات جمعیت شناسی 47
جدول4-2 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر سلامت روان 48
جدول4-3 نتایح آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغییر نشانههای جسمانی 49
جدول4-4 نتایج آزمونt برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نشانگان اضطراب 50
جدول4-5 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نارساکنش وری اجتماعی 51
جدول4-6 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر افسردگی 52
چكیده
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و كافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب بهمنظور پیشرفت همهجانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تكاملیافته و دارای سلامتروانی كسانی هستند كه توانایی و مهارت كافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره درصدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تكامل هستند.
این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. درحالی كه افراد ناموفق و كسانی كه به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی كمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشكلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت كه فاقد مهارتهای زندگی كافی هستند وبدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و بهكارگیری آن جهت دستیابی به رشد و كمال میتواند بسیاری از مشكلات، ناكامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یك زندگی بانشاط، پرتلاش، روبه پیشرفت و كمال را به ارمغان آورد.
فصل اول:
چارچوب كلی پژوهش
1-1 مقدمه
پیشرفتهای علمی و تكنولوژی در سالهای اخیر، انسانها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. كار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند كه اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذكور و مشكلات مشابه از جمله مهارتهای مهم و مفیدی هستند كه نقش تعیینكنندهای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثربخش دارند و همه انسانها بهطور فطری توانایی حل مشكلات زندگی را دارند، ولیكن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بهطوری كه به عنوان مهارتهای كارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسیهای انجام شده تواناییها و مهارتهای علمی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان كشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان كفایت نمیكند. بنابراین آموزش مهارتهای زندگی با تأكید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصل مهم و انكارناپذیر است كه تاكنون علیرغم توجه خاص بسیاری از كشورهای جهان و تأكید خاص«سازمان بهداشت جهانی» جای آن در برنامههای تحصیلی مدارس كشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهای برداشته شده است كه نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتر میباشد.(سازمان بهداشت جهانی،1997)
روانشناسان در دهههای اخیر در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات به این نتیجه رسیدهاند كه بسیاری از اختلالات و آسیبها در ناتوانی افراد در تحصیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس كنترل و كفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار و عدم آمادگی برای حل مشكلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگیهای روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی،آمادهسازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار امری ضروری به نظر میرسد. در همین راستا روانشناسان با حمایت سازمانهای ملی و بینالمللی، جهت پیشگیری از بیماریهای روانی و ناهنجاریهای اجتماعی آموزش مهارتهای زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نمودهاند.(طارمیان و همكاران، 1378)
آنچه امروزه تحت عنوان مهارتهای زندگی مشهود است تنها حاصل كار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلكه از این مهارتها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین بیان شده است. بهطوری كه تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزشها كه از فصول اساسی درس مهارتهای زندگی است به كرات در قرآن، نهجالبلاغه، و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین مورد تأكید قرار گرفته است.(طارمیان و همكاران،1378)
هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارتهای زندگی در زمینه بهداشت روانی این است كه جوامع مختلف در سطوح جهان نسبت به گسترش، به كارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارتهای زندگی را متمركز بر رشد تونائیهای روانی مانند حل مسئله، مقابله با هیجانات، خودآگاهی، سازگاری اجنماعی و كنترل استرس بین كودكان و نوجوانان اقدام نمایند.(ناستاسیا،1998)
با توجه به نقش مهم مدارس در تأمین بهداشت روانی دانشآموزان،برنامه آموزش مهارتهای زندگی روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانشآموزان و تأمین و حفظ بهداشت روانی دانشآموزان تلقی میشود. به این ترتیب مدارس به جای این كه تنها بر افزایش عملكرد تحصیلی دانشآموزان تمركز نمایند باید بر تأمین و حفظ روان آنان نیز تأكید نمایند و اقدامات لازم را بهمنظور تحقیق هدف مذكور انجام دهند چرا كه اگر هدف فوق تحقق یابد بسیاری از مشكلات تحصیلی و آموزشگاهی نیز خود به خود كاهش مییابد.(ناستاسیا،1998)
1-2 بیان مسئله
رشد انسان در زمینههای روانی، اجتماعی، جسمانی، جنسی، شغلی، شناختی، الگو«خود» اخلاقی و عاطفی صورت میگیرد هریك از زمینهها نیازمند مهارت و توانایی میباشد. در واقع میتوان گفت كه تكامل مراحل رشدی وابسته به مهارتهای زندگی است. زمانی كه افراد مهارتهای زندگی اساسی را كسب نمایند در عملكرد بهینه خود پیشرفت میكنند. آموزش مهارتهای زندگی نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا میكند و البته زمانی كه در یك مقطع رشدی مناسب ارائه شود نقش برجستهتری خواهد داشت. بهطور تعیین میتوان گفت كه بسیاری از نوروزها و سایكوزها ناشی از نقص در رشد مهارتهای زندگی اساسی است. درواقع آموزش مهارتهای زندگی نقش درمانی دارد.(گینتر، گازداوداران،1996)
همانگونه كه بروكز اشاره كرده است رویكرد مهارتهای زندگی یك چارچوب سازمانیافتهای را برای مراكز مشاوره و بهداشت روانی فراهم میكند و یك عنصر آموزشی و یكسوی و مهم برای مدارس ابتدایی و دبیرستان میباشد.(بروكز،1984)
سازمان بهداشت جهانی«WHO» بهمنظور افزایش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی- اجتماعی، برنامهای تحتعنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارك دیده و در سال 1993 در«یونیسف» (صندوق كودكان سازمان ملل متحد)مطرح نمود.(سازمان بهداشت جهانی،1377)
براساس پژوهشهای انجام شده، عواملی نظیر عزتنفس، مهارتهای بین فردی برقراری ارتباط مطلوب، تعیین هدف، تصمیمگیری، حل مسأله، تعیین و شناسایی ارزشهای فردی در پیشگیری و یا كاهش ابتلاء نوجوانان به انواع ناهنجاریهای رفتاری و اختلالات روانی و افزایش سطح سلامت روان آنان نقش مؤثری دارند. بنابراین با توجه به اهمیت و ارزش آموزش مهارتهای زندگی با اهداف گوناگون پیشگیرانه و ارتقاء سطح سلامت روان، فقدان این مهارتها موجب میشود كه فرد در برابر فشارها و استرسها به رفتاری غیرمؤثر و ناسازگارانه روی آورد. آموزش چنین مهارتهایی در كودكان و نوجوانان، احساس كفایت، توانایی مؤثر بودن، غلبه كردن بر مشكل را به وجود میآورد.(طارمیان،1378)
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأكید و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشكارتر میگردد. بهطوری كه سال 2001 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی، تحت عنوان سال جهانی«بهداشت روانی» اعلام گردید. سازمان مذكور در این سال شعار«غفلت بس است، مراقبت كنیم» را جهت آشكارتر ساختن موضوع مطرح نمود.(سازمان بهداشت جهانی،2001)
این امر نشاندهنده آن است كه بهداشت روانی موضوعی است كه باید در سطح جهان موردتوجه قرار گیرد. یكی از دلایلی كه در اهمیت این موضوع مطرح است، شیوع روزافزون ابتلاء به انواع اختلالات روانی است. درواقع میتوان گفت، عمدهترین هدف بهداشت روانی پیشگیری است و از سه نوع پیشگیری كه در بهداشت روانی مطرح میشود پیشگیری اولیه مورد توجه قرار میگیرد. در پیشگیری اولیه جمعیت سالم در جامعه موردنظر هستند و تمام اقداماتی كه در این حیطه صورت میگیرد، در جهت آمادهسازی افراد و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی سالم از تمامی جنبههای جسمانی، روانی و اجتماعی میباشد بنابراین هدف، افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد صحیح و مناسب با رویدادهای زندگی میباشد. آموزش، اساسیترین روش پیشگیری اولیه است. از طرفی دیگر مهمترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه، دوره نوجوانی است.
به همین دلیل متخصصین روانی، آموزش پیشگیرانه در دوره نوجوانی را مورد توجه بسیار قرار میدهند و همچنین پژوهشها نشان میدهند که آموزش مهارتهای زندگی به ارتقاء بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک میکند و اساسیترین برنامه پیشگیرانه در سطح اولیه به شمار میرود. سلامتی بخش اصلی یک برنامه زندگی شاد است.
و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارند.(حسینی،1378)
آموزش مهارتهای زندگی فرد را قادر میسازد تا دانش، ارزشها و نگرشهای خود را با تواناییهای بالفعال تبدیل کند. بدین معنا که فرد بداند چه کاری باید انجام دهد و چگونه آن را انجام دهد.
مهارتهای زندگی منجر به انگیزه در رفتار سالم میشود. همچنین بر احساس فرد از خود و دیگران و همچنین ادراک از وی مؤثر است. در ضمن منجر به افزایش اعتماد به نفس میشود.
بنابراین بهطور کلی میتوان گفت منجر به«سلامت روان» افراد میشود و در پیشگیری از بیماریهای روانی و مشکلات رفتاری نقش مؤثری دارد.(نوری و خانی، 1377)
با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان افراد به خصوص نوجوانان، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان میپردازد.