وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه سبب با شرط

تعبیر دیگر شرط چیزی است که تأثیر موثر متوقف بر وجود آن است اما در علیّت آن هیچ دخالتی ندارد.[4] برای مثال ممسک در جنایت که مجنی علیه را نگه می دارد تا دومی او را به قتل برساند شرط محسوب می شود زیرا علت جنایت فعل دومی است و امساک مجنی علیه هیچ دخالتی در سلب حیات نداشته است.

در مقایسه سبب با شرط باید گفت  با وجود شباهتی که میان آنها وجود دارد با هم متفاوت هستند. شباهت سبب با شرط این است که هردو اگر نباشند نتیجه محقق نمی شود به این معنا که اگر شرط نباشد مشروط بوجود نمی آید و اگر سبب نباشد مسبب به وجود نمی آید اما با این وجود سبب نسبت به شرط در وقوع نتیجه تأثیر بیشتری دارد بدین گونه که با وجود سبب غالباً مسبب و تلف واقع می شود اما با وجود شرط معمولاً تلف به وجود نمی آید مثلاً ” الف” به “ب” پیشنهاد می دهد که برای شنا به رودخانه بروند “ب ” نیز با قبول پیشنهاد وی همراه او عازم رودخانه می شود ولی “ب” به دلیل عدم مهارت در شنا غرق می شود در اینجا پیشنهاد” الف” شرط محسوب می شود زیرا اگر پیشنهاد وی نبود این اتفاق نمی افتاد اما اتفاق پیش آمده نتیجه ی این شرط نیست بلکه عدم مهارت “ب” سبب تلف او شده است و عرف جنایت را منتسب به “ب”می داند نه به “الف “. زیرا شرط فقط زمینه ساز تلف بوده است و غالباً از آن انتظار تلف نمی رود بلکه عدم مهارت

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

(سبب) است که باعث تلف او شده است.

بند دوم: مقایسه سبب با علت
مفهوم “علت” در برابر” سبب” قرار می گیرد. در کتب لغوی علت به معنای جهت، بهانه، سبب و نیاز آمده است.[5] از نظر حقوق، علت هدف مستقیمی است که شخص برای دستیابی به آن خود را متعهد می سازد مانند اجرای تعهد که علت انعقاد عقد است و طرفین برای رسیدن به آن خود را متعهد به اجرای تعهدات می نمایند.[6]

فلاسفه علت را به معنای امری می دانند که از وجود آن وجود معلول و از عدم آن عدم معلول پدید می آید.[7] به نحوی که بین علت و معلول چنان وابستگی وجود دارد که با تحقق یافتن علت معلول بدون تأخیر و بلافاصله به وجود می آید.[8] مانند عقد بیع که به محض تحقق آن مالکیت فروشنده نسبت به ثمن و مالکیت خریدار نسبت به مبیع حاصل می شود.

فقها در تعریف مفهوم علت بیان نموده اند ” فهو ما یستند الفعل الیه” یعنی چیزی که فعل به آن نسبت داده می شود.[9] مانند اینکه شخصی جراحاتی به دیگری وارد می کند و این جراحات به دیگر اعضای او سرایت نموده و موجب مرگ او می گردد. بین سبب و علت از دو جهت می توان قائل به تفکیک شد اول اینکه در تسبیب عدم سبب باعث عدم حادثه می شود ولی وجود آن الزاماً باعث وقوع حادثه نمی شود به بیان دیگر در برخی از اوقات با وجود سبب حادثه اتفاق نمی افتد، در حالی که میان معلول و علت رابطه عدم و وجود برقرار است و این رابطه تخطی ناپذیر است. دوم اینکه علت بدون هیچ واسطه ای معلول را به وجود می آورد اما سبب زمینه تحقق نتیجه را بوجود می آورد اما علت تحقق حادثه سبب نیست بلکه عامل دیگری (مباشر) به عنوان واسطه حادثه را محقق می سازد.[10]

[1]– عمید، حسن، همان، ج 2، ص 1547/ معین، محمد، همان، ص 1433/ انوری، حسن، همان، ج 5، ص 4478/ دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج 9، صص 14216 – 14217

[2]– آیه 18 سوره محمد ” فقد جاء اشراطها “

[3]– نراقی، احمد بن محمد مهدی، 1185،1245 ق، عوائد الایام، مکتبه بصیرتی،چاپ سوم، جلد1،ص 268 / جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص380 / معین، محمد، همان، همان ج، همان ص

[4]– “الشرط: ما یقف علیه تأثیر المؤثر، و لا مدخل له فی العلیه” / علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ص589 / صادقی، محمد هادی، همان، ص 76 / دهخدا، علی اکبر، همان، همان ج، همان ص/ محقق داماد، سید مصطفی، همان، همان ج ، همان ص

 
1398/07/21
مدیر سایت

تعریف جرم در اصطلاح

پایان نامه جرایم اینترنتی:-تعریف جرم در اصطلاح
تعریف جرم در اصطلاح

در اصطلاح، علیرغم تعاریف زیادی که از جرم شده هنوز هم این موفقیّت به دست نیامده تا از جرم، آن چنان تعریفی به عمل آید که مورد قبول همگان قرار گیرد و در زمان و مکان واجد ارزش باشد و دلیل این امر نیز اینست که پدیدۀ جرم بر حسب نظر دانشمندان و محققان دارای مبانی و صور گوناگون بوده، به سخنی دیگر، آنچه که از نظر یکی جرم محسوب می‌شود بر حسب دیگری نه تنها ممکن است عنوان جرم به خود نگیرد، بلکه امکان دارد که حتی عملی پسندیده به شمار آید. محیط اجتماعی بر اثر عوامل مختلفی، افراد را به طرف ارتکاب جرم می کشاند، پس لازم است برای بررسی بهتر موضوع، محیط اجتماعی را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم. محیط اجتماعی را می توان به محیط های خانوادگی، اتفاقی، انتخابی و تحمیلی تقسیم کرد که هر کدام از این محیط ها به سهم خود تاثیر بسزایی در بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم دارد.خانواده محیطی است که شخص بدون اینکه حق انتخاب داشته باشد در آن متولد می شود و در این محیط شخصیت وی پی ریزی می شود. این محیط رابطه مستقیمی با بروز انحرافات اجتماعی از جمله ارتکاب جرم دارد.باید توجه داشت که وقتی محیط خانواده رو به هم گسیختگی می رود، غالباً منجر به فرار کودکان از منزل، مدرسه و ولگردی می شود و آنها را به ارتکاب جرایم مختلف می کشاند.بنابراین می توان گفت که

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

فرآیند تربیت زیستی اجتماعی کودک از خانواده آغاز می شود. خانواده نیز جمعی کوچک از یک جامعه بزرگ است. خانواده و محیطی که کودک در آن متولد می شود و رشد می یابد، نقش مهمی در رشد جسمی و روانی و تکوین شخصیت کودک ایفا می کند. به نظر برخی از جامعه شناسان فقر و بیکاری در برخی از افراد تهیدست عقده حقارت ایجاد می کند و فرد را به ارتکاب جرم وا می دارد. مثلاَ در اغلب دخترانی که منحرف شده اند از یک سو، این دختران دارای زندگی محقر بوده و از سوی دیگر تمایل داشته اند لباسهای فاخر و تجملات دیگر را داشته باشند.ادواردگلور (E. Glover) می نویسد:« دختران خانواده های کارگر فقیر از سن ۱۰ سالگی به مسایل جنسی پی می برند چون سرپرست و مربی شایسته ای ندارند. از همان سن بلوغ با همسالان خود در این خصوص صحبت کرده، تماس می گیرند و پس از بلوغ حجب و حیا نمی شناسند و این عمل را یکی از وسایل لازم زندگی فرض می کنند.»بنابراین در جامعه ای که توزیع ثروت به صورت عادلانه صورت نمی گیرد، هر روز شاهد فقیرتر شدن فقرا و غنی تر شدن ثروتمندان خواهیم بود که این امر باعث افزایش فاصله طبقاتی شده و اثرات مخربی را در پی دارد که از جمله آن پیدایش جرم و اشاعه آن در جامعه است.[1]

[1] شیخاوندی ،داور ، ،جامعه شناسی انحرافات: (مسایل جامعوی)‏، ایران نما، زمستان،ص39

لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:

 
1398/07/21
مدیر سایت

متن کامل پایان نامه با فرمت ورد

 

فهرست مطالب                                                                                                  

فصل اول: کلیات… 6

مقدمه. 7

1- طرح کلی تحقیق.. 9

1-1- تبیین موضوع   9

1-2-سؤال های تحقیق   10

1-3-فرضیه‌ های تحقیق   10

1-4-سابقه و پیشینه تحقیق   11

1-5- ضرورت انجام تحقیق   11

1-6- هدف‌ها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق   12

1-7-روش تحقیق   12

2- اصطلاح‌شناسی.. 12

3- تاریخچه بحث این‌همانی فردی.. 14

4- شرح حال مختصری از زندگی صدرالمتألهین.. 17

5-آراء موثر صدرا در بحث این‌همانی.. 19

فصل دوم: مباحث کلی این‌همانی شخصی و بررسی ملاک این همانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا 23

1- این‌همانی شخصی در مقام اثبات و ثبوت.. 24

2- این‌همانی عددی.. 25

3- این‌همانی و تغییر. 26

4- دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره این‌همانی فردی.. 27

4-1- منکران این‌همانی   27

4-1-1- دیدگاه هیوم  28

4-1-1-1 نقد دیدگاه  هیوم  31

4-1-2-دیدگاه راسل   33

4-1-2-1 نقد دیدگاه راسل   35

4-2- قائلان به این‌همانی شخصی   36

4-2-1 -معیار بدنی 37

4-2-1-1- دلایل قائلان به ملاک بدنی   38

4-2-1-2- نقد معیار بدنی   39

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

4-2-2 – ملاک مغزی و نقد آن   42

4-2-3-  ملاک حافظه و آگاهی 43

4-2-3-1- نقد دیدگاه حافظه  45

4-2-4- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن   46

4-2-5-  ملاک نفس    47

4-2-5-1- نقد ملاک نفس    48

5- معیار این‌همانی براساس آراء ملاصدرا 52

5-1- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمی‌داند  53

5-2-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت می‌دهد. 54

5-3- صدرا نفس را صورت بدن می‌داند. 55

5-4 -بررسی ملاک بدن و حافظه  به‌ عنوان ملاک این‌همانی از دیدگاه صدرا 56

6- نفس معیار این‌همانی.. 58

نتیجه گیری.. 61

فصل سوم: بررسی براهین اثبات وجود و بقای نفس…. 63

1-بررسی براهین اثبات نفس… 64

2-اثبات نفس از نظر ملاصدرا 73

3- بقای نفس… 74

3-1- اثبات بقای نفس به ‌طور کلی   74

3-2- اثبات بقای نفس پس از فساد بدن   76

نتیجه گیری.. 79

فصل چهارم: این‌همانی و جاودانگی… 80

1- رابطه‌ی این‌همانی و جاودانگی.. 81

2- انواع جاودانگی انسان.. 83

2-1- جاودانگی عرفی   83

2-1-1- جاودانگی انسان در یاد و خاطره ها 83

2-1-2- جاودانگی ازطریق ذراری و اعقاب   83

2-1-3- جاودانگی از طریق آثار  83

2-2- جاودانگی شخصی و غیر شخصی   83

2-3- جاودانگی دنیوی و اخروی   84

2-3-1- جاودانگی دنیوی   84

2-3-1-1- تناسخ   84

2-3-2-جاودانگی اخروی   85

2-3-2-1- نظریه برانگیختگی ابدان   85

2-3-2-1-1-بررسی مسأله این‌همانی در نظریه برانگیختگی ابدان   90

2-3-2-2- نظریه‌ی جاودانگی در پرتو بدن مثالی   91

2-3-2-3- نظریه‌ی روح مجرد  92

2-3-2-3-1-  دیدگاه ابن سینا بر مبنای معاد روحانی   93

‍‍‍‍ 2-3-2-3-1-1-  دیدگاه ابن سینا در مورد مسأله این همانی و جاودانگی   97

2-3-2-3-2- نظریه صدرایی در تبیین معاد جسمانی   100

2-3-2-3-2-1-بررسی مسأله این همانی صدرایی در اثبات معاد جسمانی   108

نتیجه گیری.. 112

فصل پنجم: این‌همانی و حرکت جوهری… 114

1-حرکت.. 115

1-1- انواع حرکت   116

1-2-اقسام حرکت جوهری   116

2- معنای حرکت در جوهر. 117

2-1 – دلیل منکرین  حرکت در جوهر  121

2-2-موضوع در حرکت جوهری بر اساس دیدگاه صدرا 123

2-3- این‌همانی و حرکت جوهری: 124

3- حرکت جوهری نفس… 126

3-2 -مراحل و اکوان وجودی نفس    128

3-3-حرکت اشتدادی نفس    129

3-4 -حرکت جوهری نفس و حل مشکل این‌همانی   132

نتیجه گیری.. 134

جمع‌بندی نهایی.. 136

منابع و مآخذ. 140

چکیده انگلیسی.. 145

 

 
فصل اول: کلیات
  
مقدمه                                                                    
این‌همانی فردی  یا هویت شخصی معادل واژه‌ی personal Identity  ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال  از اصل و ماهیت انسان و این‌ که چه عاملی باعث می‌شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی  تشخیص این استمرار از مباحث  مطرح در مسأله این‌همانی شخصی است. سؤال اصلی در این‌همانی شخصی  این  است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال  دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می‌توانیم حکم به این‌همانی شخصی بدهیم؟[1] به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای  اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟

از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول‌های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می‌دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به‌عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این‌همانی ما حفظ شده است یا این‌که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این‌همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می‌شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می‌رسند ، اما سال های  متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال  از این‌همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش‌های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ‌های متفاوتی به این گونه سؤالات داده‌اند ، اما آن چه مسلم است  چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این‌همانی دارد؛ به‌عنوان مثال: تجربه‌گرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل می‌برند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت داده‌اند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی می‌دانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی  می‌کنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و این‌همانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد.

در مقابلِ دیدگاه قائلان به این‌همانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آورده‌اند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر می‌کنیم، انسانی را که اکنون می‌بینیم همان انسان چند لحظه قبل یا  انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانه‌ای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانه‌ای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را  توهم می‌کند.

نکته‌ی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغه‌ی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزه‌های علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که می‌توان انسان‌ها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشته‌شان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب  مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز می‌شود. هم‌چنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا می‌کند، بدون  بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزه‌ها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست.

با توجه به اهمیت بحث این‌همانی شخصی، این پایان نامه به  بررسی این مسأله در آراء یکی از مشاهیر  فلسفه اسلامی؛ یعنی ملاصدرا پرداخته است.

مباحث این پایان نامه در پنج فصل تدوین گردیده است؛ پس از بیان کلیات در فصل اول، فصل دوم را به‌طور کلی به بررسی مسأله این‌همانی، دیدگاه منکران و  معتقدان به آن اختصاص داده‌ایم؛ هم‌چنین در پایان این فصل سعی شده معیار این‌همانی بر اساس آراء صدرا بیان گردد. ادامه‌ی  بحث این‌همانی شخصی از دیدگاه صدرا بر بحث اثبات نفس و بررسی چگونگی جاودانگی آن، متوقف است؛ به همین دلیل فصل سوم به بررسی دلایل اثبات نفس و جاودانگی آن در حیات پس از مرگ اختصاص داده‌شده است. فصل چهارم پایان‌نامه به رابطه‌ی میان جاودانگی و این‌همانی و دیدگاه‌های مختلف دراین‌باره می‌پردازد.  ازآن جا که انسان شناسی صدرا بر دیدگاه او در باب حرکت جوهری استوار است، فصل آخر را به بررسی این‌همانی و مسأله حرکت جوهری اختصاص داده‌ایم تا مشخص گردد آیا دیدگاه صدرا مبنی بر تغییر لحظه به لحظه نهاد طبیعت با دیدگاه این‌همانی انسان و حفظ هویت او در طول زمان سازگاری دارد یا نه؟

1– طرح کلی تحقیق
1-1- تبیین موضوع
انسان تغییرات مادی جهان پیرامونش را، هم‌چنین تغییرات شدید و اضمحلال بدن مادی خود را به‌وضوح درک و دریافت می‌کند؛ ازاین‌رو، سؤال از این‌همانی  برای هر انسانی در طول زمان مطرح است. این سؤال که حقیقت وجودی من با وجود تغییرات شدید مادی و بدنی چیست؟ و چه عاملی باعث می‌شود که باوجود این تغییرات، من خودم را انسان واحدی بدانم؟ سؤال اصلی در بحث این‌همانی است.

دانشمندان غربی به ‌ویژه جان لاک به ‌وضوح و آشکار، در آثار خود به‌ نقد و بررسی ملاک این‌همانی انسان پرداخته‌اند و برای آن ملاک‌های گوناگونی ارائه داده‌اند. در میان فیلسوفان غربی اولین کسی که با دغدغه ی فلسفی به‌طور مستقل به این بحث پرداخته است، فیلسوف تجربی مسلک انگلیسی جان لاک بوده است. او اولین باراین بحث را در اثر معروفش به نام Concerning human understanding مطرح کرد؛ بعد از لاک، نظریات مختلفی توسط فیلسوفان غربی به‌عنوان معیار این‌همانی مطرح شد. هیوم دیدگاه لاک را نقد کرد و درنهایت منکر این‌همانی شخصی گردید. برخی فیلسوفان نیز مانند: فلو و هاسپرس هویت شخصی را در حد بدن مادی دانسته و قائل به ملاک بدنی برای آن شدند. عده‌ای نیز مسأله هویت شخصی را فراتر از امر مادی و بدن قلمداد کرده و دیدگاه‌های فراحسی را برای آن برگزیده‌اند. در هر صورت بحث این‌همانی شخصی با این عنوان در آثار فلاسفه اسلامی مطرح نبوده است؛ ، اما به هر حال بحث از حفظ هویت شخصی انسان در کنار تغییرات بدنی از دغدغه‌های مورد بحث در آثار فلاسفه اسلامی است، به‌گونه‌ای که گاه این امر؛ یعنی استمرار هویت شخصی با وجود تغییرات و فساد تدریجی بدن را، یکی از دلایل اثبات نفس

 
1398/07/21
مدیر سایت

مدل ارزیاب دارای برند

مدل ارزیاب دارای برند/:پایان نامه تبلیغات دهان به دهان
مدل ارزیاب دارای برند
چندین روش برای اندازه گیری ارزشی که برند ایجاد می کند بوجود آمده است که بسیاری از این روشها یا مالی هستند یا براساس حسابداری گرچه هیچ سندی دال بر برنزی مدلهای ارزیابی بازاریابی نسبت به مالی وجود ندارد. ولی با این حال یکی از کاربردی ترین و مفیدترین روشهای مبتنی بر مشتری مدل ارزیاب دارایی برند هست که توسط یونگ و روبیکام ارائه شده است. این مدل بطور پویا ارزش برند را در دو بخش هدایت کننده مفهوم سازی می کند. 1- موافقت با اهمیت برند2- قدرت برند که اولی از دانش و تمایل و دومی از تمایز و اعتماد بوجود  آمده اند. تمایز که به سایر ویژگی ها ارجحیت دارد، غالباً درباره ی هدایت انتخاب مشتریان بحث می کند. و معمولاً برای ایجاد تمایز و تشخیص از سایرین بکار می رود. بدیهی است که هنگامیکه کالاها در بلوغ هستند تمایز کاهش خواهد یافت. اما با مدیریت خوب برند می توان این تمایز را حتی در دوره ی بلوغ چرخه ی عمر محصول دائمی کرد. گام بعدی ایجاد اعتماد است. که برای مشتریان افزایش ارزش برند را در بخشهای آمیخته ی بازاریابی اندازه گیری می کند. آیا تست ها مناسب هستند؟ روشهای ترفیع و توزیع مناسب هست؟ بسته بندی خوب هست؟ و … برای هر برندی در جهان ایجاد یک تمایز قابل اعتماد و اطمینان برای مشتریان یک هدف و چالش مهم هست. تمایل سومین هدایت کننده ارزش برند هست و نشان دهنده ی تمایل مصرف کننده به خرید برندی هست که به آن اعتماد دارند و بنظر برخی محققان، این تمایل از ادراک مصرف کننده نسبت به کیفیت و شهرت برند فسخ می گردد. هنگامیکه یک برند یک تمایز قابل اعتماد ایجاد کرد و مشتری با تمایل بالا آنرا پذیرفت، آنگاه دانش شکل خواهد گرفت. بنابراین دانش در این مفهوم تنها به معنی آگاهی که نشأت گرفته از تبلیغات و روابط عمومی باشد نیست. بلکه فهم چرایی حضور برند همراه با خواست و تمایل آن است.

این دو (قدرت و موافقت) تشکیل شبکه ای را می دهند که به مدیران در تشخیص کمک می کند .این شبکه که شبکه ی قدرت نامیده می شود، برای توسعه برند و توسعه تصمیمات استراتژیک بازاریابی تعریف شده است(مورتانگز و وان ریل[1]، 2003).

 

2-3-5-2- مدل ارزش ویژه برند یو و دون تو
یو و همکاران از طریق ارزیابی 12 برند در بازارهای مختلف و فرهنگ ها ی مختلف آمریکایی، کره ای و آزمون های روانشناسی مقیاس جدیدی را در مورد ارزش ویژه برند ارایه نمودند. به طوری که این مقیاس معتبر بوده و در مورد کالاهای مختلف و فرهنگ های متفاوت و به تبع مصرف کنندگان متفاوت به صورت عمومی قابل کاربرد است. بر اساس تحقیقات یو و همکاران با بکارگیری تئوری اثر سلسله مراتب مدلی روابطی را برای سه بعد ارزش ویژه برند؛ یعنی آگاهی از برند/تداعی ذهنی از برند، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند ارایه نمودند. بر اساس مقیاس آنها سه مسیر در مورد این سه بعد وجود دارد. آگاهی از برند و تداعی ذهنی از برند بر کیفیت ادراک شده تاثیر گذاشته و کیفیت ادراک شده نیز موجب وفاداری به برند می شود(یو و دانتو[2]، 2009).

این مدل توسط کیم و هون نیز بکار گرفته شده و برازش آن در مدل معادله ساختاری که استفاده نمودند

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

تایید شد .طبق مطالعات یو و همکاران هر سه بعد ارزش ویژه برند تاثیر مثبت بر روی ارزش نهایی برند دارند(کیم و هیون، 2010).

مدل ارزش برند آکر
مفهوم آکر از ارزش ویژه برند در بستر خرده فروشی منجر به یک مفهوم روان سنجی از ساختار ارزش ویژه برند از دید خرده فروش شد که ابعاد مرکزی(آر پی بی ای) را ارزیابی می کند. این برای تولیدکننده به این معنی است که برندهای قدرتمند از این نظر مهم هستند که مفاهیم با ازرش کیفیت، صداقت و آگاهی از برند را از دیدگاه خرده فروش و مشتری ایجاد می کنند. این یعنی معتبر بودن موجب کاهش ریسک خرده فروش شده و همچنین بر عملکرد مالی یک برند از دیدگاه خرده فروش تاثیر دارد. بنابراین تصمیم یک تولیدکننده برای توزیع محصول از طریق عمده فروشها و نمایندگان فروش با تصویر خوب درک شده از سوی عرضه کننده برای موفقیت برند حیاتی است. دیوید آکر (1991) ابعاد مختلف ارزش برند را بهصورت آگاهی از برند، تداعی برند، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و سایر داراییهای اختصاصی برند معرفی می نماید. طبق نظر آکر، ارزش ویژه برند میتواند از طریق افزایش اطمینان در تصمیمگیری برای خرید و رضایت مصرفکننده و نیز تفسیر اطلاعات، موجب ایجاد ارزش برای مشتری شود و نیز از طریق افزایش اثربخشی و کارایی برنامه های بازاریابی، اهرم تجاری و گسترش برند و مزیت رقابتی، برای شرکت ارزش ایجاد می کند. ارزش ویژه برند هم برای شرکت و هم برای مشتری ارزش ایجاد می کند و ارزش ایجاد شده برای مشتری در نهایت موجب ایجاد ارزش برای شرکت می شود(قاضی زاده و همکاران، 1389).

 
1398/07/21
مدیر سایت

مبانی نظری تعهد سازمانی :

 شغلی را عنوان کرده ایم و در آخر خلاصه ای از پیشینه پژهشهای انجام شده را ذکر نموده اییم .

 

ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی :

در میان طرفداران رویکرد نگرشی، برخی از پژوهشگران به تعهد سازمانی با دید یک مفهوم چند بعدی می نگرند که عوامل مختلفی بر آن تأثیر می گذارند. می یر و همکارانش از پیشگامان رویکرد چند بعدی می باشند، مدل سه بعدی آنها از تعهد سازمانی، شامل بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد هنجاری به عنوان سه بعد تعهد سازمانی می شود.

1. تعهد عاطفی :
آلن و مییر تعهد عاطفی را به عنوان وابستگی عاطفی فرد به سازمان و تعیین هویت شدن از طریق آن می دانند. اگر تعهد سازمانی را از این طریق تعریف کنیم ، تعهد عاطفی شامل سه جنبه می شود:

صورتی از وابستگی عاطفی به سازمان
تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان
و میل به ادامه فعالیت در سازمان
آلن و میر[1] ( 1990 ) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند. همچنین آنها شرح می دهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان زمانی رخ می دهد که ارزش های فردی افراد با ارز شهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزش های سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور می کند.

از جمله تعاریف دیگری که به این جنبه از تعهد اشاره دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

–  شلدن[2] ( 1971 ): تعهد سازمانی یک نگرش یا یک جهت گیری نسبت به سازمان است که هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد.

–  کانتر[3] ( 1973 ): تمایل افراد به در اختیار گذاشتن ارزش و وفاداری خویش به نظام اجتماعی.

 
1398/07/21
مدیر سایت
 
مداحی های محرم