استاد مشاور:
آقای دکتر اکبر عالم تبریز
1390
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
یکی از ارکان بسیار اساسی بازاریابی جدید، داشتن فرهنگ و بینش بازار در تمامی سطوح سازمان است که به بازارگرائی تعبیر میشود. بازارگرائی به معنای گرایش و تمایل به بازار و افراد و مشتری باوری و بازارنگری است و به این دلیل در بازاریابی جدید اهمیت دارد.
هدف این پایاننامه، بررسی رابطه بین بازارگرائی و عملکرد تجاری در بانک شهر است. متغیر مستقل در این تحقیق، بازارگرائی بوده و متغیر وابسته، عملکرد تجاری است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفته است، بطوریکه 10 سؤال (گزاره) پیرامون عملکرد بانک، و 15 گزاره پیرامون بازارگرائی در نظر گرفته شد. یک نمونه تصادفی به تعداد 40 شعبه برگزیده شد و از رؤسای این تعداد شعبه، نظر سنجی به عمل آمد؛ برای تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و تیتست استفاده گردید. در نهایت فرضیههای تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند و مشخص شد که بین بازارگرائی و عملکرد در بانک شهر یک رابطه مثبت وجود دارد.
کلمات کلیدی: مشتریگرائی، رقیبگرائی، هماهنگی بین وظیفهای و عملکرد تجاری
فهرست مطالب
فصل اول: 1
1-1 مقدمه 2
1-2 تشریح موضوع 3
1-3 بیان مسأله تحقیق 5
1-4 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق 5
1-5 اهداف اساسی از انجام تحقیق 6
1-6 فرضیههای تحقیق 6
1-7 قلمرو زمانی و مکانی تحقیق 7
1-8 تعریف واژههای کلیدی 7
فصل دوم 8
2-1 مقدمه 9
2-2 تفكر بازاریابی 10
2-3 تاریخچه بازارگرائی 12
2-4 مفهوم بازارگرائی (گرایش به بازار) 16
2-5 بازارگرائی چیست؟ 16
2-6 دیدگاههای بازارگرائی معاصر 19
دیدگاه تصمیمگیری شاپیرو و گلازر 20
دیدگاه هوشمندی بازار كوهلی و جاورسكی 21
دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ نرور و اسلاتر 22
دیدگاه استراتژیك روكرت 29
دیدگاه مشتریگرائی دشپاند 29
2-7 پیامدهای بازارگرائی برای سازمان 34
2-8 اهمیت و نقش سنجش عملکرد در سازمان 36
2-9 ادبیات پشتیبان فرضیههای تحقیق 39
2-10معیارهای اندازهگیری عملکرد کسب و کار 41
2-11 پیشینه تحقیق 43
2-12 مدل تحقیق 60
فصل سوم 61
3-1 مقدمه 62
3-2 روش تحقیق 62
3-3 متغیرهای تحقیق 65
3-4 جامعه و نمونه آماری 67
3-5 تعیین حجم نمونه 68
3-6 ابزار گردآوری اطلاعات 68
3-7 تحلیلی بر پرسشنامه 69
3-8 روائی پرسشنامه 70
3-9 پایائی پرسشنامه 70
3-10 مراحل انجام تحقیق 72
3-11 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 73
فصل چهارم 75
4-1 مقدمه 76
4-2 ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه آماری 76
4-3- تحلیل توصیفی دادهها و مشاهدات 79
4-3-1- عملکرد بانک 79
4-3-2- بازارگرائی بانک 86
4-4- پاسخ به فرضیههای تحقیق 93
فصل پنجم 98
5-1 مقدمه 99
5-2 خلاصه تحقیق و نتیجهگیری 99
5-3 مقایسه تحقیقات انجام شده با این تحقیق 102
5-4 پیشنهادات 104
5-5 پیشنهاد برای تحقیقات آتی 105
5-6 محدودیتهای تحقیق 106
منابع 108
پیوست 1 111
پرسشنامه 111
پیوست 2 114
فهرست شکلها، جداول و نمودارها 114
طلاق پس از انقلاب:/پایان نامه درباره طلاق
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و به یاری رهنمودهای امام خمینی (ره) بنا بر مقتضیات زمان و مکان و ضرورتهای اجتماعی محدودیتهای حیطهی اختیارات شوهر در طلاق مطرح شد، چراکه طبق شرع اسلام طلاق به درخواست زن معمولاً هنگامی پذیرفته شده است که در قبال فدیهای که به مرد میدهد صورت پذیرد؛ امّا با دخالت حاکم اسلامی و دولت در وضع قوانین طلاق، حق مرد با محدودیت بیشتری روبهرو شد که منطقی بود؛ از جمله در استفتائی که سؤالکنندهی آن جمعی از بانوان بودند با موضوع حق طلاق برای زنان در صورت اشتراط، در 7 آبان 1358/7 ذی الحجه 1399 در قم از محضر حضرت امام خمینی (ره) اینگونه سؤال کردند که
باسمه تعالی، حضور محترم آیت ا… العظمی امام خمینی دامت برکاته
مسأله اختیار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتی و تشویش خاطر گروهی از زنان مبارز ایران شده است و گمان میکنند که دیگر به هیچ وجه حق طلاق ندارند و از این موضوع افرادی سوء استفاده کرده و میکنند، نظر حضر تعالی راجع به این مسأله چیست؟
و ایشان در جواب فرمودهاند که
بسم الله الرحمن الرحیم
برای زنان، شارع مقدس راه سهلی معیّن فرموده که خودشان زمام طلاق را به دست بگیرند، به این معنا که در ضمن عقد نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق به طور مطلق یا بهطور مشروط؛ یعنی اگر مرد بدرفتاری کرد یا مثلاً زن گرفت، زن وکیل باشد که خود را طلاق دهد. در این صورت هیچ اشکالی برای خانمها پیش نمیآید و میتوانند خود را طلاق بدهند، از خداوند تعالی توفیق بانوان را خواستارم. امید است تحت تأثیر مخالفین اسلام و انقلاب اسلامی واقع نشوند که اسلام برای همه است و برای همه نافع است.[1]
7 ذی الحجه 99/آبان 58
روح ا… الموسوی الخمینی
استاد راهنما:
جناب آقای دكتر علی امیری
استاد مشاور:
جناب آقای دكتر مجید هراتیان
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چكیده:
با افزایش نگرانیهای جامعه جهانی از امکان ادامه و تکرار فجایعی علیه بشریت در نقاط مختلف جهان و نیز مشخص شدن ناکارآمدی ساختار فعلی سازمان ملل متحد در جلوگیری از این گونه وقایع و واکنش سریع و موثر به آنها، این سوال درافکار عمومی جهان مطرح شده است که آیا توسل به زور به منظور جلوگیری از نقضی آشکار و گسترده حقوق بشر، بدون کسب مجوز شورای امنیت مشروعیتی در حقوق بینالملل دارد یا خیر؟
تروریسم یکی از واژههای مبهم در عرصه بینالمللی است که به علت پیچیدگی مفهوم و مصادیق آن با نوعی بحران معنا در تعریف و تحدید قلمرو آن مواجه هستیم. تعاریفی که از تروریسم و ابعاد آن ارائه شده بیش از آنکه منطبق بر عینیتگرایی و پذیرش دوگانگی ارزش- واقعیت باشد، برگرفته از بر ساختههای گفتمانی و تبلیغی است. در حقیقت تعریف تروریسم یکی از مهمترین مثالها از وجود گرایشهایی است که با در نظر گرفتن منافع معرفین آن، رسیدن به توصیف و تبیین بیطرفانه را غیرممکن میسازد. پیوند میان مفهوم تروریسم و منافع و تکنولوژی قدرت گروهها، احزاب و دولتها علت اصلی شکست پروژه تعریف علمی این پدیده است.
به نظر میرسد کشورهای ار نمیتوانند اروپایی و آمریکا خودشان را به نداشتن حضور در خاورمیانه راضی کنند، بنابراین همواره به دنبال راهکارهایی هستند تا بتوانند در مسائل سیاسی و اقتصادی خاورمیانه و چه بسا کل دنیا دخیل باشند. مخصوصاً آمریکا با توجه به نقشی که پس از فروپاشی شوروی در جهان برای خود قائل است، سعی میکند در چارچوب پیمانها و اتحادیههای متفاوت، مداخلات خود را در مناطق دیگر گسترش دهد.
كلید واژه: تروریسم- ناتو- امنیت- حقوق بینالملل- سازمان ملل متحد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول. 1
كلیات تحقیق.. 1
1-1 مقدمه. 1
1-2 بیان مسئله. 3
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق. 5
1-3 پیشینه ی تحقیق..6
1-4 فرضیه ها 6
1-5 اهداف تحقیق. 7
1-5-1 هدف کلی. 7
1-5-2 هدف های جزیی. 7
1-6 جنبۀ نوآوری و جدید بودن تحقیق در چیست؟ 7
1-7 نوع روش کار. 8
1-8 ابزارگردآوری اطلاعات.. 8
فصل دوم. 9
تعریف ناتو. 9
2-1 مقدمه. 9
2-2 ناتو. 11
2-3 تاریخچه ناتو. 14
2-4 تحولات ناتو پس از جنگ سرد و آینده آن. 16
2-5 سیاستهای دفاعیـنظامی دو سوی آتلانتیک… 23
2-6-1 نفوذ ناتو. 24
2-7 ناتو و نقشهای جدید در عرصه بینالملل. 29
2-8 سیاستهای اروپا در قالب ناتو. 29
2-9 پیامدهای یازده سپتامبر بر وظایف و عملکرد سازمان ناتو (NATO) 31
2-10 فضای جدید بینالملل و اهداف نوین. 31
2-11 امنیت بعد از یازده سپتامبر. 33
2-11-1 تأملی بر امنیت و ناتوی جدید بعد از یازده سپتامبر. 33
2-12 ناتو با اهداف جدید و مبارزه با تهدیدات.. 34
2-13 بحران در ناتو. 38
2-14 تأثیر بحران اقتصادی بر
بودجهی نظامی اعضای ناتو. 39
2-15 واقعیتهایی از ناتو در زمان بحران اقتصادی.. 40
فصل سوم. 42
تروریسم. 42
3-1 مقدمه. 42
3-2 تروریسم و تعاریف آن. 43
3-3 مفاهیم لغوی و اصطلاحی تروریسم 44
3-5 انواع تروریسم 50
3-7 حملات تروریستی با اهداف غیرسیاسی. 55
3-8 حملات تروریستی با اهداف سیاسی. 56
3-10 اقدامات سازمانهای منطقهای و دیگر کشورهای جهان علیه تروریسم رویکرد اتحادیه اروپا 58
3-11 استراتژی آمریکا در برابر تروریسم 59
3-12 ناتو و تروریسم فراملی. 62
3-13 ناتو در مقابله با تروریسم و کنترل تسلیحات کشتار جمعی. 65
3-14 ناتو و جنگ علیه تروریسم 66
3-15 علل تروریسم 67
3-16 مفهوم بازدارندگی. 70
3-17 باز تعریف ماموریتهای ناتو. 71
3-18 ناتو و جنگ علیه تروریسم 73
3-19 سلاحهای کشتار جمعی و جنگ پیشگیرانه. 74
فصل چهارم. 78
ناتو و نقش آن در مدیریت بحرانهای بینالمللی در کشورهای مختلف.. 78
4-1 مقدمه. 78
4-2 ناتو در آزمونی جدید 79
4-3 پیشینه مداخلات بشردوستانه ناتو. 80
4-4 کوزوو. 81
4-5 ناتو در افغانستان. 86
4-6 کارنامه ناتو در افغانستان. 86
4-7 ناتو و چالشهای پیش رو در افغانستان. 89
4-8 فقدان ادراک مشترک.. 89
4-9 تقلیل جایگاه اعضا از شریک به حامی. 90
4-10 عدم تناسب ابزار و امکانات با اهداف.. 90
4-11 حضور ناتو در افغانستان؛ موفقیت یا ناکامی؟ 91
4-12 ساختار امنیتی جنوب آسیا بعد از خروج ناتو از افغانستان. 94
4-13 ترکیه. 95
4-14 منطقهی قفقاز و آسیای مرکزی.. 96
4-16 استفاده از نیروهای واکنش ناتو در زمین لرزه پاکستان. 100
4-18 ناتو و اسرائیل: ابزارهای آمریکا در جنگهای خاورمیانه. 103
4-19 بینالمللیسازی غزه به وسیله ناتو. 105
4-20 اسرائیل: ارتش دو فاکتو ناتو. 106
4-21 ایجاد موانع و حصار بین اسرائیل و لبنان. 106
4-22 سناریوهای جنگهای منطقهای: اسرائیل و یورش موشکی. 107
4-23 آیا ارتباطی بین اظهارات ملت فلسطین و جنگ وجود دارد؟ 108
4-24 بررسی تأثیر عملکرد ناتو بر امنیت ملی ایران. 108
4-25 تاثیرات حضور ناتو در منطقه بر امنیت جمهوری اسلامی ایران. 110
فصل پنجم. 121
نتیجه گیری.. 121
منابع و مأخذ 129
الف) منابع فارسی. 129
فصل اول
كلیات تحقیق
1-1 مقدمه
برای تحلیل مسائل مربوط به ناتو، لازم است گذری برتاریخچه تشکیل این پیمان داشته داشتیم. در ابتدا این پیمان توسط آمریکا و با همکاری کشورهای غربی برای ایستادگی در مقابل شوروی و بلوک شرق به وجود آمد که به عبارتی بلوک غرب را در برابر بلوک شرق قرار میداد. پس از فروپاشی شوروی در دهه نود میلادی این پیمان عملاً فلسفه وجودی خود را از دست داد، اما به دلیل کارکردهای بلندمدتی که داشت، سردمداران این پیمان سعی کردند وظایف جدیدی را با توجه به اهداف ناتو برایش مشخص کنند.
به نظر میرسد کشورهای غربی و آمریکا نمیتوانند خودشان را به نداشتن حضور در خاورمیانه راضی کنند، بنابراین همواره به دنبال راهکارهایی هستند تا بتوانند در مسائل سیاسی و اقتصادی خاورمیانه و چه بسا کل دنیا دخیل باشند. مخصوصاً آمریکا با توجه به نقشی که پس از فروپاشی شوروی در جهان برای خود قائل است، سعی میکند در چارچوب پیمانها و اتحادیههای متفاوت، مداخلات خود را در مناطق دیگر گسترش دهد.
اما چالشهایی برسر راه گسترش ناتو وجود دارد و آنها عبارتند از اینکه برخی کشورها همچون روسیه، از مخالفان سرسخت گسترش حیطه نفوذ این پیمان هستند و با توجه به سابقه مقابله ناتو به سرکردگی آمریکا با پیمان ورشو به سرکردگی شوروی (سلف روسیه) این مخالفت باید جدی گرفته شود و به نظر نمیرسد بدون دادن امتیازات قابل توجه به روسیه، بتوان رضایت این کشور را در گسترش بیش از پیش حیطه نفوذ ناتو به آسیای مرکزی و خاورمیانه بدست آورد. از سوی دیگر، برخی تنشها بین اعضای ناتو از قبیل مخالفتهای فرانسه با اعمال قدرت آمریکا براین پیمان نیز به مشکلات ناتو دامن میزند.
آنچه در این نوشته ادعا میشود این است که در واقع ناتو، کارکرد خود را مبنی بر حضور در مناطق دیگر برای اعمال نفوذ برمسائل سیاسی و اقتصادی از یاد نبرده است و با توجه به مشکلاتی که با آنها روبرو است، سعی میکند وظایفش را به گونهای مدرن مشخص و آنها را عملی کند. نسخه بازنویسی شده قانون اساسی ناتو، تأییدکننده این ادعا است. تا زمانی که شوروی فرو نپاشیده بود، ناتو کارکرد خود را حفاظت از کشورهای عضو ناتو در مقابل تعرض نظامی بلوک شرق عنوان میکرد، اما در دنیای معاصر، با کم اهمیت شدن مسائل نظامی و اهمیت یافتن مسائلی از قبیل جنگ نرم و تروریسم (تروریسم معمولاً به ابعاد غیردولتی خشونت توجه دارد) کارکرد تعریف شده برای ناتو نیز تغییر کرده است. به نظر میرسد کارکردهای جدید که برای ناتو مشخص شده، حیطه عمل این پیمان را گسترش داده است. مسائلی از قبیل تعرض نظامی به دلیل مشخص بودن مصادیقش، قابلیت گسترش را ندارند، اما مواردی از قبیل تروریسم، قاچاق موادمخدر و نقض دموکراسی به دلیل مشخص نبودن مصادیقشان، قابلیت گسترش را دارند. به همین دلیل است که به نظر میرسد ناتو به دنبال سوق دادن حیطه وظایفش به سمت موارد غیرعینی است تا بتواند با آرامش خاطر بیشتری به اعمال نفوذ در مناطق دیگر بپردازد. همانگونه که مطرح شد، وظیفه اصلی ناتو هنوز همان است که بتواند از طریق حضور در مناطق استراتژیک جهان، مواردی از قبیل رفتارهای سیاسی ایران، کره شمالی یا روسیه را تحت کنترل خویش داشته باشد. با بدست گرفتن مسائل مربوط به عراق، در آینده سیاسی این کشور تأثیرگذار باشد و از موقعیت سیاسی و اقتصادی این کشور به نفع خود استفاده کند. به عبارتی میتوان گفت ناتو آماده است تا از تمامی مسائلی که کشورهای عضو و مخصوصاً آمریکا به عنوان منافع ناحق خود معرفی میکنند، حمایت به عمل آورد. در واقع ناتو تبدیل به یک تروریست کلان شده است که میتواند با مشروعیتی که به کارهایش میدهد به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین گروه نظامی در جهان عمل و راه را برای توسعه طلبیهای سردمدارانش هموار کند. حال باید به دقت روابط روسیه با ترکیه، ایران و دیگر کشورهای منطقه که مخالف حضور پررنگ آمریکا و ناتو در منطقه خاورمیانه هستند، مورد بررسی قرار بگیرد تا مشخص شود تا چه حد تنشهای میان آمریکا و روسیه، فرانسه و. . . میتواند مانع سایه افکنی ناتو برمسائل دیگر مناطق باشد.
به درستی باید اذعان کرد که ناتو همواره به دنبال ایفای نقش موثر و مداخله جویانه در دیگر کشورها بوده است. حضور ناتو در افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم و قاچاق موادمخدر و دموکراسی سازی در این کشور و نداشتن موفقیت در این امور و در عین حال حضور مداوم در این کشور، نشانگر واقعی نبودن ادعای این گروه است. ناتو در افغانستان حضور پیدا کرده است تا در آنجا تروریسم را مهار کند. در عراق حضور یافته است تا به دولت سازی کمک کند و در پاکستان نیز به بهانه مبارزه با تروریسم، حضور دارد، بنابراین میتوان ادعا کرد که ناتو با توجه به زمینههای متفاوتی که در کشورها وجود دارد، سعی میکند در آنها حضور یابد و بیشتر، نفس حضور در کشورها مهم است، نه کارکردی که میتوانند داشته باشد.
ناتو با حضورش در عراق، افغانستان و پاکستان، میتواند از نزدیک مسائل مربوط به خاورمیانه را رصد و تأثیرگذاری خود را برآنان حفظ کند. با حضور در افغانستان، در مجاورت ایران قرار میگیرد و میتواند با استقرار نیروها و پایگاههای نظامی، برمسائل ایران اشراف داشته باشد. با حضور در پاکستان میتواند جلوی شیطنتهای احتمالی این کشور را بگیرد. همچنین نفس حضور نیروهای ناتو در خاورمیانه موجب میشود تا روسیه و اقداماتش تحت کنترل کشورهای عضو ناتو باشد، جلوی اعمال نفوذ روسیه به نحوی گرفته شود و این کشور نتواند در آسیای مرکزی و خاورمیانه به راحتی دست به اقدامی بزند.
علاوه بر این ناتو اکنون در چارچوب جنگ علیه تروریسم درصدد ایفای نقش در سایر مناطق جهان از جمله افغانستان و عراق برآمده است، تاکید بیانیه هفدهمین اجلاس سران ناتو در استانبول بر اعزام تعداد بیشتری نیروی نظامی به افغانستان و آموزش نیروهای نظامی عراق توسط ناتو بیانگر تمایلات جدید ناتو است.
1-2 بیان مسئله
ناتو ازجمله قوی ترین پیمان های منطقه ای است كه با گذ شت حدود 60سال اززمان تاسیس همچنان در صحنه های نظامی و سیاسی حاضر است كه پیمان دفاع جمعی بروكسل مقدمه تشكیل این سازمان می باشد. ناتودرواكنش به توسعه طلبی های شوروی سابق بوجود امد. ناتو با تغییر مناسبات جهانی در بسیاری مواقع حفظ منافع اعضای خود به ویژه امریكا را سرلوحه كارخود قرار داده و به ابزار اشغالگریهای این كشورجنگ طلب تبدیل شده وازیك سازمان دفاعی به سازمانی تهاجمی و اشغالگرتبدیل شده به هرحال نگرانی امروزازناتوبه دلیل نفوذ افكارو عقاید خاص دررهبری این سازمان و گزینشی بودن عملیات های این سازمان با توجه به تعاریف خاص ازمفاهیم حقوقی و سیاسی است. ارگان نظامی ناتوبا ابزارناتوی فرهنگی مثل رسانه به عنوان یك سربازنگاه می كند و مدیریت ناتوی فرهنگی درسطح كلان به عنوان یك لشكرازنیروی نبرد خود می نگرد. حادثه ی تروریستی یازده سپتامبررا می توان نقطه ی عطفی دررویكرد جدید بعدازجنگ سرد كه مبتنی بر امنیت و دفاع دسته جمعی بودارزیابی كرد. این رخداد سراغازفصل نوین درتعریف اهداف و رهیافت های ناتوبود. شعارو عملكرد ناتوضدو نقیض است ناتوبا شعارمبارزه با تروریسم و دفاع ازحقوق بشروارد عرصه بین المللی شده اما عملكرد ان با شعارش درتقابل است.
امروزه تروریسم از گستردگی كمتر وعمق بیشتری برخوردار است ” قربانیان اعمال تروریستی جدید اغلب مردم عادی هستند وبه صورت اتفاقی انتخاب می شوند (شاهد تجربی بارز، اعمال تروریستی سپتامبر2001)شیوه های تروریسم در نتیجه پیشرفت های تكنولوژیك پیوسته در حال دگرگونی است ووحشت،سبعیت و خشونت وپیش بینی ناپذیری آن، به علاوه قدرت تخریب بالای آن به مراتب درمقایسه با تروریسم به مفهوم سنتی آن قابل توجه است، تروریسم امروزی از حیث روش ها ونیز اهداف،گستره بین المللی دارد، فن آوری رایانه ها به عنوان یكی از عوامل تسهیل كننده تروریسم در مقایسه با تعریف تروریسم در مفهوم سنتی آن مد نظر است،تعریف واژه تروریسم در معنای جدید آن به علت گسترد گی و پیچیدگی آن دشوار می نماید، تروریست ها ی امروزی اعتقاد عمیق تری به عادلانه بودن آرمان خود دارند، آنهادر مقایسه با تروریست ها ی قدیمی خشن تر وجسورترند اسلحه های مورد نیاز تروریست های امروزی اغلب از بازارهای غیر قانونی بین المللی تسلیحات تهیه می شود و حتی ممكن است در مواردی از بازار فروشند گان قانونی تسلیحاتی كه نظم وقاعده وقانون بر آنها حكم فرما نیست تهیه می شود،درجهت گسترش امروزی تروریسم امروزی به صورت خود آگاه وناخود آگاه (چه از سوی تروریست ها و چه ازسوی مخاطبین آنها) از رسانه های صوتی و تصویری درحد بسیار بالایی استفاده می شود، تروریست های نو از پناهگا ههای سرزمینی مشخص سابق و حمایت های سیاسی كه سابقاًاز آن به صورت غیر رسمی برخوردار بوده اند،محروم گشته است،مسئله تروریسم نومانند بسیاری مسائل دیگر تحت تاثیر تغییرات ماهوی قرار گرفته است كه در چند سال گذشته در روابط شرق وغرب پدید آمده است، چرا كه گروه ها ی انقلابی،استقلال طلب و شورشی از پشتوانه عظیم ایدئولوژیكی، حمایت های سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی قطب های دوگانه جهانی عصر جنگ سرد محروم گردیده اند، واكنش حكومت ها در چند دهه اخیر نسبت به تروریسم،اغلب ناهماهنگی و بدون برنامه ریزی بوده است و از این رو بر گستاخی تروریست های امروزی،بازیگران عمده بین المللی را به كرات به بازی گرفته اند، تروریست ها در دهه های جدید به بازیگران جدید، با بردی بین المللی و جهانی تبدیل شده اند،تروریست های نو در گریختن از منفذ های موجود درسیستم بین المللی كه برای تنبیه و مجازاتشان برپا و برنامه ریزی شده است، تبحر یافته اند، انگیزه های تروریست های جدید تغییر یافته است. در جنگ سرد عمدتاً انگیزه هایشان ایدئولوژیك بود،ولی در سال های اخیر انگیزه های دیگری جایگزین بوده است. در هم تنیده شدن تروریسم با مسائل و مصایب عمده دیگر جهانی همانند جرایم فراملی، صلح وامنیت منطقه ای و. . . این مسایل را به هم مرتبط گردانیده است و راههای مقابله با آنها را محدود كرده است.
از ویژ گی های دیگر تروریسم نودر مقایسه با تروریسم به مفهوم سابق آن كه بسیار هم مهم جلوه می نماید، این است كه تقریباً همه جهانیان از آن متاثر هستند. یعنی همان طور كه یك شرقی از تروریسم متاثر هستند. یعنی همان طور كه یك شرقی از تروریسم متاثر می شود و می تواند به عملیات تروریستی متوسل شود،در نقطه مقابل این انسان شرقی، یك شهر وند غربی هم میتواند ازتروریسم متاثر شودو اقدام به عملیات تروریستی نماید. پس می توان گفت یكی از دلایلی كه باعث گردید، تروریسم در دستور كار جهانی قرار بگیرد، همین ویژگی های برجسته تروریسم امروزی بود كه تروریسم را مسئلهای قابل توجه درنزد افكار بین المللی قرارداد.
این رساله در پی بررسی ارزیابی عملکرد ناتو در مواجهه با تروریسم از منظر بین الملل در دهه اخیر می باشد.
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
تروریسم بی شک یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه کنونی است. دنیای کنونی تروریسم را بسان آفتی همسنگ اعتیاد به مواد مخدر و تجاوز به حقوق مسلم انسانها و ملتها و افراختن آتش جنگ شناخته است. صدها سمینار وکنفرانس برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روشهای جلوگیری از آن در کشورهای غرب وشرق تشکیل شده وهزاران کتاب برای پژوهش درباره آن از دیدگاههای گوناگون و در زمینه های مختلف مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. لیکن نه تنها تروریسم از بین نرفته یا تخفیف نیافته، بلکه بر وسعت دامنه و تنوع صور آن افزوده شده است.
بررسی رابطهی بین مکانیزمهای دفاعی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی با رفتارهای بیمارگونه خوردن در دختران دانش آموز
به وسیلهی
مریم نجمی نژاد
زمینه: امروزه اختلالات خوردن یکی از اختلالات نسبتا شایع روانپزشکی است که عمدتا در انتهای نوجوانی و ابتدای جوانی در افراد مشاهده میشود. عوامل متعدد زیستشناختی، روانشناختی و محیطی زمینهساز این اختلال میباشند.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی سهم سه سازهی روانشناختی (مکانیزمهای دفاعی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و تنظیم هیجانی) در پیشبینی رفتارهای بیمارگونه خوردن در نوجوانان دختر است.
روششناسی: نمونه شامل 350 نفر از دانشآموزان دبیرستان شهر سیرجان بود؛ نمونه مورد نظر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. تمام آزمودنیها به چهار پرسشنامهی مکانیزمهای دفاعی(DSQ-40)، طرحواره ناسازگار اولیه یانگ،دشواری تنظیم هیجانی و سیاههی اختلال خوردن پاسخ دادند و نتایج بااستفاده از روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد.
یافتهها: براساس نتایج تحلیل رگرسیون مکانیزم دفاعی رشدنایافته، طرحوارهی ناسازگار اطاعت، طرحوارهی ناسازگار محرومیت هیجانی، طرحوارهی ناسازگار وابستگی / بیکفایتی، طرحوارهی ناسازگار انزوا / بیگانگی، طرحوارهی ناسازگار رهاشدگی/ بیثباتی، طرحوارهی ناسازگار ایثارگری،طرحوارهی ناسازگار گرفتاری، بعد دشواری کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی و عدم پذیرش هیجانی در پیش بینی ابعاد رفتارهای بیمارگونه خوردن نقش داشتند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش نقش عوامل روانشناختی در رفتارهای بیمارگونه خوردن در نوجوانان شایان توجه است. با توجه به ارتباط طرحوارههای ناسازگار اولیه، مکانیزمهای دفاعی و تنظیم هیجانی با رفتارهای بیمارگونه خوردن میتوان به وسیلهی ارتقاء توانایی افراد در تنظیم هیجانی و آگاهی آنها از وجود طرحواره ی ناسازگار و مکانیزم های دفاعی مداخلات پیشگیرانه در زمینه اختلالات خوردن انجام داد.
واژگان کلیدی: مکانیزم دفاعی، طرحوارهی ناسازگار اولیه، تنظیم هیجانی، اختلالات خوردن
فهرست مطالب
فصل اول: چارچوب پژوهش 1
1-1. مقدمه 2
2-1. بیان مساله 4
3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق 8
4-1.اهداف تحقیق 9
5-1.فرضیات تحقیق 10
6-1. تعاریف متغیرها 11
1-6-1. باورهای اختلالات خوردن 11
2-6-1. مکانیزم های دفاعی 11
3-6-1. طرحواره ناسازگار اولیه 11
4-6-1. تنظیم هیجانی 12
فصل دوم: پیشینه پژوهش 13
1-2. مقدمه 14
2-2. اختلالات خوردن 14
1-2-2. هرزه خواری 14
2-2-2. اختلال نشخوار 15
3-2-2. اختلال مصرف غذای دوری جو- محدودکننده 15
4-2-2. بی اشتهایی عصبی 16
5-2-2. پراشتهایی عصبی 18
6-2-2. اختلال پرخوری 20
7-2-2. اختلال تغذیه یا خوردن مشخص دیگر 21
8-2-2. اختلال تغذیه یا خوردن نا مشخص 22
3-2. مکانیزم های دفاعی 22
1-3-2. شخصیت و مولفه های آن 22
2-3-2.اضطراب و نقش آن در ساختار شخصیت 24
1-2-3-2.ماهیت اضطراب 24
3-3-2. مکانیزم های دفاعی من 25
4-3-2. انواع مکانیزم های دفاعی 25
1-4-3-2. سرکوبی 25
2-4-3-2.واکنش سازی 25
3-4-3-2.ابطال 26
4-4-3-2.فرافکنی 26
5-4-3-2. دلیل تراشی 27
6-4-3-2.انکار 27
7-4-3-2.همانند سازی 28
8-4-3-2.تثبیت و واپس گرایی 29
9-4-3-2.تصعید 30
5-3-2.دیدگاه وایلانت 30
1-5-3-2.دفاع های نارسیستیک 31
2-5-3-2.دفاع های نابالغ 31
3-5-3-2.دفاع های نوروتیک 32
4-5-3-2.دفاع های سالم 34
6-3-2. طبقه بندی دیگری از دفاع ها 34
1-6-3-2. دفاع های بسیار سازگارانه 35
2-6-3-2. بازداری های ذهنی 35
3-6-3-2. دفاع هایی که تصورات ذهنی را اندکی تحریف می کنند 35
4-6-3-2. دفاع های انکاری 35
5-6-3-2. دفاع هایی که تصورات ذهنی را خیلی تحریف می کنند 36
6-6-3-2. دفاع هایی که اقداماتی را در بر دارند 36
7-6-3-2. دفاع هایی که جدایی از واقعیت را دربردارند 36
4-2. طرحواره های ناسازگار اولیه 36
1-4-2. ریشه های تحولی طرحواره های ناسازگار اولیه 37
1-1-4-2.نیازهای هیجانی اساسی 38
2-1-4-2.تجارب اولیه زندگی 38
3-1-4-2.خلق و خوی هیجانی 39
2-4-2. حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه 39
1-2-4-2.حوزه اول: بریدگی و طرد 39
2-2-4-2.حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل 40
3-2-4-2.حوزه سوم: محدودیت های مختل 41
4-2-4-2.حوزه چهارم: دیگر جهت مندی 42
5-2-4-2.حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری 43
5-2. تنظیم هیجانی 44
1-5-2. کاربردهای تنظیم هیجانی در زندگی 47
2-5-2. شیوه های ایجاد تنظیم هیجانی 48
1-2-5-2.مشاهده و توصیف 48
2-2-5-2.افزایش هیجانات مثبت 48
3-2-5-2.عمل متضاد با هیجان 49
6-2. پیشینه پژوهش 50
1-6-2. پیشینه داخلی 50
2-6-2.پیشینه خارجی 53
فصل سوم: روششناسی پژوهش 57
1-3. مقدمه 58
2-3. جامعه و نمونه آماری 58
3-3. ابزارهای جمع آوری اطلاعات 58
1-3-3. سیاهه ی اختلال خوردن 58
2-3-3. پرسشنامه سبکهای دفاعی 59
3-3-3. پرسشنامه طرحواره ناسازگار یانگ 61
4-3-3.پرسشنامه تنظیم هیجانی 62
4-3. روش اجرا 63
5-3. روش های آماری 63
فصل چهارم: یافتههای پژوهش 64
1-4. مقدمه 65
2-4. یافته های توصیفی پژوهش 65
3-4. یافته های استنباطی پژوهش 70
1-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد گرایش به لاغری رفتارهای بیمارگونه خوردن 70
2-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد آگاهی درونی رفتارهای بیمارگونه خوردن 71
3-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد پرخوری رفتارهای بیمارگونه خوردن 72
4-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد نارضایتی بدنی رفتارهای بیمارگونه خوردن 74
5-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد ناکارآمدی رفتارهای بیمارگونه خوردن 75
6-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد ترسهای بلوغ رفتارهای بیمارگونه خوردن 76
7-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد کمال گرایی رفتارهای بیمارگونه خوردن 77
8-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد بی اعتمادی بین فردی رفتارهای بیمارگونه خوردن 78
9-3-4. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن 78
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها 80
1-5. مقدمه 81
2-5. تفسیر نتایج تحقیق 81
1-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد گرایش به لاغری رفتارهای بیمارگونه خوردن 81
2-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد آگاهی درونی رفتارهای بیمارگونه خوردن 82
3-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد پرخوری رفتارهای بیمارگونه خوردن 82
4-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد نارضایتی بدنی رفتارهای بیمارگونه خوردن 84
5-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعدناکارآمدی رفتارهای بیمارگونه خوردن 85
6-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد ترسهای بلوغ رفتارهای بیمارگونه خوردن 86
7-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد کمال گرایی رفتارهای بیمارگونه خوردن 87
8-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد بی اعتمادی بین فردی رفتارهای بیمارگونه خوردن 87
9-2-5. بررسی سهم ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن 88
3-5. محدودیت های پژوهش 89
4-5. پیشنهادات پژوهشی 89
5-5. پیشنهادات کاربردی 89
منابع 91
پیوستها 103
مقدمه
امروزه یکی از اختلالات نسبتا شایع روانپزشکی که عمدتا در دوران انتهای نوجوانی و ابتدای جوانی در افراد مشاهده میشود، اختلالات خوردن[1] است که تحت عنوان اختلالات تغذیه و غذا خوردن نام گذاری شده است(راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی، 2013).
اختلالات تغذیه و غذا خوردن با یک اختلال مداوم در غذا خوردن یا رفتار مربوط به غذا خوردن مشخص میشود که منجر به تغییر مصرف یا جذب مواد غذایی شده و به طور قابل توجهی باعث اختلال در سلامت جسمی و عملکرد روانی فرد میشود(راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی، 2013).
اگرچه اختلالات خوردن هم زنان و هم مردان را در برمیگیرد اما زنان تقریبا 10برابر بیشتر از مردان تشخیص این اختلال را دریافت میکنند. بطوریکه میزان شیوع بیاشتهایی عصبی[2] در بین زنان جوان 4/0درصد است و نسبت زنان و مردان 10 به 1 می باشد و معمولا در طول نوجوانی و اوایل جوانی آغاز میشود(راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی،2013).
همچنین میزان شیوع پرخوری عصبی[3] نیز در بین زنان جوان5/1-1درصد است و نسبت زنان و مردان 10 به 1 میباشد و بیشترین شیوع در طول نوجوانی میباشد(راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی،2013).
این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی فرد میشوند؛ کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل کرده و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند. علت اصلی این اختلالات هنوز به خوبی شناخته نشده است و درمان آنها نیز مشکل است(ماترز و همکاران، 2000؛ به نقل از استریگل- مور[4] و بولیک[5]، 2007). سبب شناسی اختلالات خوردن عوامل متعدد زیست شناختی، روان پویشی، روان شناختی و محیطی را در این اختلال دخیل میداند(سادوک [6]،سادوک؛ 1390). پژوهشها درمورد سبب شناسی و علل زمینه ساز علایم اختلالهای خوردن به عوامل مختلفی از قبیل عوامل فرهنگی، اجتماعی، تعاملات خانوادگی، عوامل زیست شناختی و روان شناختی اشاره میکند(ویلیامسون[7]،استوارت[8]، مارتین[9]؛2004).
نظریههای شناختی رشد و نگهداری اختلالات خوردن پیشنهاد میکنند که نشانگان اختلالات خوردن توسط افکار منفی و بدکارکردی پنداشتها درباره خوردن، وزن و شکل بدنشان بوجود میآید(بک،1976؛به نقل از دامیون[10] ، ریس[11]، رید[12]، اتکینس[13]،پاتون[14]، 2015). بطوریکه افرادی که از این اختلال رنج میبرند به تغذیه، وزن و شکل بدن خود و همچنین به تواناییهایشان برای کنترل داشتن روی این جنبههای زندگیشان اهمیت زیادی قائل میشوند(فریبورن، کوپر و شافران2003؛ به نقل از دامیون و همکاران، 2015).
همچنین نظریههای شناختی- رفتاری اختلالات خوردن بر نقش نگرشها و باورهای مربوط به وزن، شکل و خوردن در شکلگیری و تداوم اختلالات خوردن و علایم آن تاکید میکنند. این باورها عموما در افکار خودآیند مربوط به وزن، شکل و خوردن منعکس میشوند(سادوک و سادوک، 1391). رز[15]،کوپر[16] و ترنر[17](2006) اهمیت این باورها را در بروز اختلالات خوردن تصدیق میکنند. به هر حال وجود افکار خودآیند منفی و باورهای نامطلوب مربوط به شکل و وزن ممکن است توضیحات شناختی مناسبی برای اختلال خوردن فراهم کنند(رز و همکاران،2006).
همچنین امروزه مکانیزمهای دفاعی[18] به دلیل اهمیت ویژهای که در مفهومپردازی اختلالات روانی و درمانی آنها از دیدگاه روانپویشی دارند مورد توجه زیادی قرار گرفته اند . بطوریکه سبکهای دفاعی غیر انطباقی منجر به بروز نشانههای روان پزشکی می شوند(یونگ جان[19] ، لی[20]، یونگ یو[21]، سونگ[22]، کیم[23]،2015). در نظام روانتحلیل گری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی مشخصی همراه است و دفاعها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا میکنند. با این توصیف مکانیزمهای دفاعی بطور منطقی این ظرفیت را دارند که به عنوان یکی از عاملهای تأثیرگذار در بروز اختلالات روانی در نظر گرفته شوند(افضلی، فتحی آشتیانی، آزاد فلاح، 1388).
هیجانها نیز نقش حیاتی در زندگی انسان ایفا میکنند و بسیاری از فرایندهای اجتماعی و شخصی را شکل میدهند. اما گذشته از این که انسانها در اعمالشان تحت تاثیر هیجانات هستند، به نوبهی خود توانایی تنظیم کردن پاسخهای هیجانی را بوسیله مکانیزمهای متفاوت نیز دارند(ورتیکا[24]، ویلیومیر[25] و ساندر[26]، 2011). در حقیقت اختلالات روانپزشکی متعددی با بیثباتی عاطفی و بینظمی هیجانی ارتباط داده شده است (کوئنیسبرگ و همکاران ، 2002؛ فیلیپس و همکاران، 2003، به نقل از چمبرز[27] و همکاران، 2009). در دهه گذشته، توجه روزافزونی به پدیده هیجانات شده است و مفهوم تنظیم هیجانی، نقطه آغازین پژوهشها در این زمینه بوده است (سوارس[28]، 2003). در سالهای اخیر تنظیم هیجانی به عنوان یک فرایند اساسی در تحقیق و درمان آسیبشناسی روانی مورد هدف قرار گرفته است. تنظیم هیجانی[29] یک مهارت کلیدی اجتماعی است و کسانی که در تسلط داشتن در آن شکست میخورند در معرض خطر اختلالهای بالینی هستند (لام[30] ،گرانیس[31]،زلازو[32] و لوئیس[33] ، 2011).
گیلبا-اسکچمن[34] و همکاران(2006) دریافتند که زنان دارای اختلال خوردن در مقایسه با گروه سالم از هیجانات خود کمتر آگاهند و در کنترل هیجانات خود مشکل دارند، همچنین افراد کم اشتها در مقایسه با افراد پراشتها از آگاهی هیجانی کمتری برخوردارند. در مقابل افراد پراشتها نسبت به افراد کم اشتها در تنظیم هیجانات خود مشکلات بیشتری دارند.
باتوجه به مطالب گفته شده و شیوع انواع اختلالات روانی در بین جوانان جامعه در این تحقیق سعی بر آن است که به بررسی عوامل پیش بینی کننده اختلالات خوردن پرداخته شود. به همین منظور سازه های روانشناختی طرحواره های ناسازگار اولیه، مکانیزمهای دفاعی و دشواری تنظیم هیجانی مورد توجه قرار گرفتهاند.
2-1. بیان مساله
اختلالات خوردن در دهه های اخیر یکی از رایج ترین اختلالات روانی (روجا[35]و همکاران، 2003) و یکی از شایع ترین اختلالات در بین نوجوانان و جوانان محصل میباشد به طوریکه که انواع اختلالات خوردن در4 درصد نوجوانان و جوانان دانشآموز گزارش شده است(سادوک سادوک،1390). یکی از گروههای در معرض خطر این بیماریگروه دختران 25-14سال است. در نوجوانان دختر اختلالات خوردن شایعترین بیماریها بعد از بیماریهایی چون چاقی و آسم تعریف شده اند (گولدن[36]،2003). حدس زده می شود که بی اشتهایی عصبی در 5/0 تا 1 درصد دختران نوجوان روی می دهد و شیوع آن 10 تا 20 برابر در دخترها بیشتر از پسرها است( انجمن ملی اختلال خوردن،2005؛ به نقل از رجبی و حسینی، 1392). حال آنکه پر اشتهایی روانی شایع تر از بی اشتهایی روانی است و تخمین های شیوع پراشتهایی روانی بین 1 تا 3 درصد در زنهای جوان است(رجبی و حسینی،1392).
این اختلالات اختلالهای روانشناختی هستند که با نگرانی بیمارگونه در مورد شکل بدن، خوردن و وزن مشخص گردیده است(پیتیرنی[37] ،کاستلینی[38]، ریکا[39]،پولیتو[40]، پاپی[41]،فاراولی[42]، 2011) و با افکار و رفتارهای خطرناک کنترل وزن شناخته می شوند(ویسلبرگ[43]،گونزالز [44]و فیشر[45]،2011)،که اغلب در طول نوجوانی شروع شده و تغییر رفتار راجع به خوردن و وزن منجر به مشکلات جسمی و نیز روانی اجتماعی میشود(سادوک سادوک،1390).
در راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی(2013) این اختلالات، تحت عنوان اختلالات تغذیه و خوردن نام گذاری شده اند. هرزهخواری، اختلال نشخوار، بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی از مهمترین اختلالات این طبقه هستند. پرخوری نیز یه عنوان یک تشخیص قابل کدگذاری در این طبقه قرار میگیرد.(راهنمای اماری و تشخیصی اختلالات روانی،2013).البته چاقی علی رغم خطر مرگ و میر بالا در مجموعه اختلالات خوردن قرار نمیگرد(جاکیومنت و همکاران2011 به نقل از گونارد[46]،2012).
اختلالات خوردن در طول زندگی رخ می دهد و با اختلالاتی هم چون افسردگی اساسی(پناس-لیدو[47] و همکاران،2009) اختلال وسواس فکری-عملی(جیمنز مورکیا[48] و همکاران،2007) اختلالات اضطراب(پنلو[49] و همکاران،2010) اختلال سومصرف مواد(روت[50] و همکاران2012) و اختلال شخصیت(اگورا[51] و همکاران،2012) همبودی دارد.
از جمله اختلالات مهم این گروه بی اشتهایی عصبی و پر اشتهایی میباشد که در کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم (DSM-V ) بیاشتهایی عصبی،اختلالی تعریف شده است که در آن فرد از حفظ حداقل وزن طبیعی امتناع میکند، شدیدا از افزایش وزن خود میترسد و به میزان زیادی در مورد بدن خود و شکل آن برداشتهای اشتباهی دارد (راهنمای اماری و تشخیصی اختلالات روانی،2013).
دسته دیگر اختلالات خوردن پراشتهایی عصبی میباشد که مشخصه آن استفاده از روشهای نامتناسب جلوگیری از افزایش وزن است. مزاحمت اجتماعی یا ناراحتی جسمانی پرخوری را خاتمه می دهد و اغلب پس از خاتمه پرخوری شخص دچار احساس گناه، افسردگی یا نفرت از خود میشود. پراشتهایی عصبی شایعتر از بیاشتهایی عصبی است. تخمینهای شیوع این اختلال 2 تا 4 درصد در زنهای جوان است (سادوک و سادوک،1390). میزان مرگ و میر این اختلال56/0 درصد در هر سال است(بولیک و همکاران،2008؛ به نقل از فورکانو[52] و همکاران،2011)؛ و شیوع تلاش های خود کشی در این گروه افراد 56/8 درصد می باشد.(فورکانو و همکاران، 2011).
پرخوری نیز از دیگر طبقات مهم این گروه می باشد. ویژگی اصلی این اختلال دوره های مکرر پرخوری است که این دورهها به صورت خوردن در مدت زمان مجزا با مقدار غذایی که قطعا بیشتر از میزانی است که اغلب افراد در زمان مشابه و تحت شرایط مشابه می خورند(سید محمدی،2013). رایج ترین پیشایند آن عاطفه منفی است. راه اندازهای دیگر عبارتند از عوامل استرس زای میان فردی،محدودیت غذایی،احساسات منفی در ارتباط با وزن ،شکل بدن ،غذا و بی حوصلگی(سید محمدی،2013). این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی میشوند و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل میکنند و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند. علت اصلی این اختلالات هنوز به خوبی شناخته نشده است و درمان آنها مشکل است(ماترز و همکاران، 2000؛ به نقل از استریگل- مور و بولینگ، 2007)
سبب شناسی اختلالات خوردن عوامل متعدد زیست شناختی، روان پویشی، روان شناختی و محیطی را در این اختلال دخیل می داند(سادوک ،سادوک،1390). پژوهش ها درمورد سبب شناسی و علل زمینه ساز علایم اختلالهای خوردن به عوامل مختلفی از قبیل عوامل فرهنگی و اجتماعی،تعاملات خانوادگی،عوامل زیست شناختی و روان شناختی اشاره می کند(ویلیامسون،استوارت، مارتین،2004). از این رو به نظر می رسد که عوامل روانشناختی یکی از پیشایندهای مهم این اختلال باشد و هیجان ها، شناخت ها و دفاع ها فرایندهای اصیل روان شناختی هستند که این متغیرهای پیچیده و چند وجهی روابط در هم تنیده ای با هم دارند و ممکن است پایه ای برای این اختلال باشند(بشارت و همکاران،1393).
نظریههای شناختی-رفتاری اختلالات خوردن بر نقش نگرشها و باورهای مربوط به وزن، شکل و خوردن در شکلگیری و تداوم اختلالات خوردن و علایم آن تاکید میکنند. این باورها عموما در افکار خودآیند مربوط به وزن، شکل و خوردن منعکس میشوند(سادوک و سادوک،1391). رز،کوپر و ترنر(2006) اهمیت این باورها را در بروز اختلالات خوردن تصدیق میکنند.به هر حال وجود افکار خودایند منفی و باورهای نامطلوب مربوط به شکل و وزن ممکن است توضیحات شناختی مناسبی برای اختلال خوردن فراهم کنند(رز و همکاران،2006).از طرفی والر،دیکسون و اوهانیون (2002) بیان می کنند: مدلهای شناختی- رفتاری بر الگوهای ناسازگار تفکر(افکار خودآیند منفی و تصورات ناکارآمد) خاص مبتلایان به اختلال خوردن متمرکزند و بسیاری از مطالعات نشان داده اند که چنین بیمارانی اغلب دارای شناختهای ناکارآمد و باورهای ناسازگار هستهای هستند که مستقیما به غذا، وزن و شکل مربوط نمی باشد.
باورهای اختلال خوردن نوعی باور یا طرحواره خاص اختلال خوردن است. یکی از ویژگی های اختلال خوردن تفکر و رفتار بر اساس یک طرحواره غالب و بنیادی میباشد(شایقیان،1388). باورها در سطوح طرحوارهها نقش مهمی در اختلالات خوردن ایفا میکنند خصوصا آنکه خود سبب تعمیم طرحوارههای گذشته میشوند و طرحوارههای مشابه را سازمان میدهند. باورها و طرحوارههای مربوط به وزن خود آسیب شناسی خاص اختلالات خوردن را نشان میدهند (شایقیان و همکاران، 1388). برای مثال بیمار مبتلا به بی اشتهایی عصبی علی رغم باور اصلی نقص و شکست اغلب بر فعالیت های کمال گرایی اصرار دارند(لاک و همکاران، 2006)؛ اختلال خوردن ممکن است در پاسخ به طرحواره عدم کنترل شخصی و شکست در رسیدن به هدف (تلاش برای کنترل مرگ خود )رخ دهد و بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی علی رغم باورهای اصلی نقص و شکست اغلب بر فعالیت-های بیشتر و کمال گرایی اصرار دارند(شایقیان و وفایی،1388).
شواهد نشان می دهد که فرایندهای طرحواره نقشی در اختلال خوردن ایفا می کنند. بعضی تاییدهای هیجانی و شناختی نیز بر باورهای هستهای و خودباورهای منفی متمرکز هستند (کوپر وهمکاران، 1997). یانگ معتقد است هر کدام از علایم آسیب شناسی روانی با یک یا تعداد بیشتری از طرحوارههای اولیه مرتبط است (دیلاتره و همکاران، 2004). مولودی و همکاران (1388) در تحقیق خود این نتیجه رسیدند که افراد چاق مبتلا به پرخوری در مقایسه با افراد چاق فاقد اختلال پرخوری در طرحواره های رهاشدگی /بی ثباتی ،محرومیت هیجانی ،خویشتنداری وخودانظباطی ناکافی به طور معناداری نمرات بیشتر کسب کردند.برخی تحقیقات گویای آن است که دختران مبتلا به بیاشتهایی عصبی و دختران چاق خودباوریهای منفی دارند و بیشتر باورهای آنها در طرحواره های محرومیت هیجانی،ترس از ترک شدن،سلطه پذیری و خودکنترلی ناکافی گزارش شده است(راهنمای تشخیصی اختلالات روانی،2000،به نقل از شایقیان و همکاران،1389).بنابراین یکی از متغیرهای احتمالی تأثیرگذار بر این اختلال روانی طرحواره های ناسازگار اولیه می باشد . طرحوارههای ناسازگار الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسان فرد هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن فرد شکل گرفته و در مسیر زندگی تکرار میشوند (یانگ، 1989). یانگ معتقد است هر کدام از علائم آسیب شناسی روانی با یک یا تعدادبیشتری از طرحواره های اولیه مرتبط است (دیلاتره و همکاران، 2004).
یکی از عوامل روانشناختی دیگر که می تواند در بروز نشانه های اختلالات خوردن موثر باشد مکانیسمهای دفاعی است. مکانیسمهای دفاعی اولین بار توسط فروید مطرح شدند. نظام روان تحلیل گری فروید تأثیر عظیمی برنظریه و عمل در روانشناسی،روانپزشکی و تصور ما از ماهیت انسان و درک ما از شخصیت داشته است(شولتز و شولتز، 1387). فرض بنیادی نظریه روان تحلیل گری مبتنی بر این موضوع است که قسمت عمده ای از زندگی هر شخص در فرایندهای ناهشیار ریشه دارد.در نظام فرویدی مخزن تکانه های غریزی غیرقابل دسترس، تجربه های سرکوب شده، امیال نیرومند ولی ارضا نشده می باشد( مارشال ریو،1381). به عقیده فروید شخص برای رهایی از امیال، تکانهها و افکار ناخوشایند از مکانیسمهای دفاعی به عنوان ابزاری جهت اصلاح و تحریف واقعیت سود میجوید. این مکانیسمها میتوانند سازشی و از طرف دیگر آسیبزا باشند. ادراک ما از خود، اهداف و عقاید و احساسات مرتبط با واقعیات درونی و بیرونی به وسیله مکانیسمهای دفاعی تغییر میکند ( مارشال ریو،1381). مکانیسم های دفاعی به دلیل اهمیت ویژه ای که در مفهوم پردازی اختلالات روانی و درمان آنها دارد مورد توجه بالینی و پژوهشی خاصی قرار گرفته اند(کرامر[53]،2007). در نظام روان تحلیل گری هر اختلال روانی با مکانیزم های دفاعی غیر انطباقی مشخصی همراه است و دفاعها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کنند(اندروس و همکاران،2000؛بوند2004؛به نقل از بلایا[54] و همکاران، 2006). بنابراین مکانیسمهای دفاعی نقش مهمی در آسیبشناسی روانی و شکلگیری انواع اختلالات روانپزشکی دارند (بلایاوهمکاران،2006). وایلنت(2000، به نقل ازبلایاوهمکاران،2006) با استفاده از نیمرخهای روانی به دست آمدهی افراد در مصاحبهها و پرسشنامهها اولین مطالعات بالینی را در زمینه مکانیسمهای انجام داد. او مکانیسمهای دفاعی را بر روی یک پیوستاری از دفاعهای رشدنایافته تا رشدیافته قرار داد و اعتقاد داشت همه افراد صرف نظر از آسیب روانی از آنها استفاده می کنند. در مطالعاتی که انجام شده نتایج نشان داد که مکانیسمهای دفاعهای رشدنایافته با اضطراب، افسردگی و اختلالات خوردن همراه بودند. همچنین تحقیقات نشان داد که مکانیسمهای دفاعی سازش یافته باسلامت جسمی و رضایت از زندگی در ارتباط است (وایلنت،2000؛ به نقل از بلایا و همکاران،2006).
همچنین امروزه مکانیزم های دفاعی به دلیل اهمیت ویژه ای که در مفهوم پردازی اختلالات روانی و درمانی آنها از دیگاه روانپویشی دارند مورد توجه زیادی قرار گرفته اند. بطوریکه سبک های دفاعی غیر انطباقی منجر به بروز نشانههای روان پزشکی می شوند(یانگ جان وهمکاران، 2015). در تحقیقی که شمیدت[55] و همکارانش (2011) انجام دادند به بررسی رابطه بین ناملایمات دوران کودکی و سبک های دفاعی در بزرگسالی در بیماران مبتلا به اختلال خوردن پرداختند. نتایج نشان داد بیماران مبتلا به پر خوری عصبی نسبت به گروه کنترل دفاع های بالغ کمتری را به کار می بردند و افراد دارای بی اشتهایی عصبی نسبت به گروههای دیگر بیشتر دفاع های نابالغ را به کار می برند.در مطالعه ای دیگر که توسط استیگر [56]وهمکارانش (2007) تحت عنوان سبک دفاعی و سبک والدینی در زنان مبتلا به اختلال خوردن انجام شد نتایج حاکی از این بود که زنان دارای اختلال خوردن بیشتر از دفاع های ابتدایی و کمتر از دفاع های بالغ استفاده می کنند و والدین این بیماران بیشتر کنترل کننده بودند و این بیماران همدلی کمتری از والدین دریافت می کردند.
از این رو مکانیزمها از جمله عوامل روانشناختی هستند که به عنوان پیشایندهای نشانههای اختلل خوردن مورد توجه قرار میگیرند(کچویی و همکاران،1391). در دیدگاه روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی ناسازگارانه خاص خود مشخص و همراه است(باند[57] و پری[58]،2004). به عنوان مثال اشتاین[59] ، برونشتاین[60] و وایزمن[61](2003) نشان دادند ترکیب دفاعهای نوروتیک و رشدنایافته ممکن است خطری برای ابتلا به اختلال خوردن باشد. همچنیین کچویی و همکارانش(1389) در پژوهشی نشان دادند که سبک دفاعی رشد نایافته همبستگی بالایی با نشانههای اختلال خوردن دارد.بطور کلی در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی مشخصی همراه است و دفاعها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا میکنند. با این توصیف مکانیزمهای دفاعی بطور منطقی این ظرفیت را دارند که به عنوان یکی از عاملهای تأثیرگذار در بروز اختلالات روانی در نظر گرفته شوند(افضلی و همکاران، 1388).
روانشناسان شناختی پیوسته کوشیدهاند تا خطاهای شناختی افراد مبتلا به اختلالات خوردن را شناسایی کنند. در سالهای اخیر، با پی بردن به نقش خلق منفی به عنوان یکی از عوامل موثر در بروز این اختلال، تحقیقات زیادی در حوزه هیجان و تنظیم هیجانی در حوزه اختلالات خوردن صورت گرفته است(ونگر[62] و همکاران، 2002). محققین بر این باورند که افراد مبتلا به اختلالات خوردن در تنظیم هیجانات خود با مشکلاتی روبرو هستند و مهارتهای لازم برای مقابله با هیجانات منفی را ندارند و خوردن راهکاری است که به وسیله آن میتوانند برای مدتی هر چند کوتاه از این احساسات ناخوشایند فاصله بگیرند (اسمیت[63] وهمکاران، 2007).
تنظیم هیجانی میتواند به عنوان بخشی از خود تنظیمی در نظر گرفته شود و میتواند شامل تنظیم بیرونی نیز باشد که ممکن است داوطلبانه یا غیر داوطلبانه و خودمختار انجام بگیرد، همچنین می تواند هشیار باشد یا ناهشیار (گراس، 2002). همچنین در سالهای اخیر تنظیم هیجانی به عنوان یک فرایند اساسی در تحقیق و درمان آسیب شناسی روانی مورد هدف قرار گرفته است. تنظیم هیجانی یک مهارت کلیدی اجتماعی است و کسانی که در تسلط داشتن در آن شکست می خورند در معرض خطر اختلالهای بالینی هستند (لام[64] و همکاران، 2011). همچنین مدل های نظری در بی اشتهایی عصبی از نقص تنظیم هیجانی به عنوان یک عامل نگهدارنده یاد میکنند (مانوئل[65] و وید[66]،2013).
در حقیقت اختلالات روانپزشکی متعددی با بیثباتی عاطفی و بینظمی هیجانی ارتباط داده شده است (کوئنیسبرگ و همکاران ، 2002؛ فیلیپس و همکاران، 2003 به نقل از چمبرز و همکاران، 2009). در دهه گذشته، توجه روزافزونی به پدیده هیجانات شده است و مفهوم تنظیم هیجانی، نقطه آغازین پژوهشها در این زمینه بوده است (سوارس[67]،2003). بنابراین تنظیم هیجانی یک جنبهی بنیادی از کارکرد روانشناختی سالم است (گریشام و گیولون، 2012). گیلبا-اسکچمن و همکاران(2006) دریافتند که زنان دارای اختلال خوردن در مقایسه با گروه سالم از هیجانات خود کمتر آگاهند و در کنترل هیجانات خود مشکل دارند، همچنین افراد کم اشتها در مقایسه با افراد پراشتها از آگاهی هیجانی کمتری برخوردارند. در مقابل افراد پراشتها نسبت به افراد کم اشتها در تنظیم هیجانات خود مشکلات بیشتری دارند.
از انجاییکه اختلالات خوردن در بین نوجوانان یکی از شایعترین اختلالات است و عوامل روانشناختی متعددی بر ان تاثیرگذارند، در این پژوهش سعی بر این است رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه، مکانیزمهای دفاعی و تنظیم هیجانی با اختلال خوردن بررسی شود و به این سوال پاسخ داده شودکه آیا بین طرحواره های ناسازگار اولیه، مکانیزم های دفاعی و تنظیم هیجانی با باورهای بیمارگونه دانش آموزان دختر رابطه ای وجود دارد و کدام یک سهم معناداری در پیش بینی رفتارهای بیمارگونهی خوردن در دانشآموزان دختر دارند؟
3-1. اهمیت و ضرورت پژوهش
در هر جامعه توجه به وضعیت سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی و فراهم آوردن زمینه لازم برای تحقق یک زندگی پویا و سالم، ضامن سلامتی آن جامعه برای نسلهای آینده است. برای دستیابی به چنین هدف ارزشمندی پیشگیری از بروز اختلالات روانشناختی امری لازم و ضروری است. این اختلالات علاوه بر اثرات نامطلوب شخصی بر افراد، مشکلات اجتماعی عدیده ای را نیز برای جوامع در برخواهند داشت، لذا شناخت، تشخیص، درمان و پیشگیری از آنها حائز اهمیت است.
نکته ای که امروزه باید مورد توجه قرار بگیرد گسترش فرهنگها بخصوص فرهنگ غرب و پدیده جهانی شدن است. امروزه در جامعهی غرب تب لاغری فراگیر است و افراد در تلاش برای کاهش وزن در جهت زیباتر جلوه نمودن هستند که منجر به افزایش مشکلات مربوط به نگرش، رفتارها و اختلالات خوردن میشود. بطوریکه امروزه اختلالات خوردن محدود به جوامع غربی نیست و اکنون به عنوان یک مساله جهانی در نظر گرفته میشود. از این رو باید در جوامع در حال توسعه از جمله ایران به آن توجه خاص نشان داد(ضرغامی و چیمه،1383). در دهه اخیر توجه به اختلالات خوردن از سوی پژوهشگران و متخصصان بالینی به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. این اختلالات اختلالهای روانشناختی هستند که با نگرانی بیمارگونه در مورد شکل بدن، خوردن و وزن مشخص گردیده است(پیتیرنی و همکاران،2011).
این اختلال علاوه بر اینکه بر کیفیت زندگی افراد اثر میگذارد عوارض روانشناختی و جسمانی متعددی از قبیل سوءتغذیه، کندی حرکات معدی و حالات خلقی بد(غمگین وافسرده)، مشکل در تمرکز را ایجاد میکند(آزاد، 1384؛ به نقل از خسروی و همکاران، 1390). دانش و اطلاعات بدست آمده دربارهی علل رفتارهای بیمارگونهی خوردن قطعی نیست. در تلاش برای کشف و فهم منشاءهای اختلالات خوردن، محققان توجه خود را بر روی عوامل شخصیتی، ژنتیکی و عوامل زیست شیمیایی افراد مبتلا به اختلالات معطوف ساختهاند(آزاد، 1384، به نقل از خسروی و همکاران، 1390 ). اختلالات خوردن میتواند خطرات جسمانی و روانی زیادی به همراه داشته باشند و چون معلوم شده است که افراد مبتلا به این اختلالات نگرشی منفی نسبت به بدن خود دارند و همواره دچار احساس گناه هستند(آزاد ،1384)؛ بنابراین قبل از هر اقدام لازم است که به مسایل روانشناختی آنان توجه شده و افکار و نگرشهای منفی آنان دربارهی وزن و بدنشان اصلاح و تعدیل گردد (آزاد،1384).
با توجه به اهمیت مساله اختلالات خوردن که در ردیف یکی از 10عامل اصلی مرگ و میر زنان جوان قرار دارد(استریگل[68] و بولیک[69]،2007)، و نسبت آن در بین زنان و مردان 10به 1است و در طول نوجوانی و واوایل جوانی آغاز میشود(راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی،2013). اختلال خوردن در نوجوانان به وفور مشاهده می شود به همین دلیل نیازمند مطالعات بیشتر در این گروه سنی است(کوپر و همکاران،2006) و از آن جاییکه دانشآموزان نقش مهمی در آینده کشور بر عهده دارند از این رو اهمیت سلامت آنان پیش از پیش مشخص میشود.
همانطور که از ابتدای فصل گفته شد این پژوهش در تلاش برآمده است به بررسی عوامل روانشناختی مؤثر بر اختلال خوردن از قبیل طرحواره های ناسازگار اولیه، مکانیزم های دفاعی و دشواری های تنظیم هیجانی در دانش آموزان دختر بپردازد.
4-1. اهداف پژوهش
اهدافی که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار میگیرند؛ عبارتند از:
هدف اصلی:
تعیین رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه، ابعاد مکانیزمهای دفاعی و ابعاد تنظیم هیجانی با باورهای بیمارگونه خوردن در دانشآموزان دختر
اهداف فرعی:
تعیین سهم ابعاد طرحوارههای ناسازگار اولیه در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم مكانیزمهای دفاعی رشد یافته در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم مكانیزمهای دفاعی نوروتیک در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم مكانیزمهای دفاعی رشد نایافته در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم ابعاد تنظیم هیجانی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم طرحواره های ناسازگاراولیه و ابعاد مكانیزمهای دفاعی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم بین طرحواره های ناسازگاراولیه و ابعاد تنظیم هیجانی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
تعیین سهم بین ابعاد مكانیزمهای دفاعی و ابعاد تنظیم هیجانی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن.
9.تعیین سهم طرحواره های ناسازگار اولیه، مکانیزم های دفاعی و تنظیم هیجانی در پیش بینی رفتارهای بیمارگونه خوردن
5-1- فرضیات تحقیق
پایان نامه خشونت علیه زنان//خشونت علیه زنان
کنفرانس پکن (1995):
این کنفرانس در سال 1995 در پکن برگزار شد و بی سابقه ترین گردهمایی زنان از سراسر جهان با مدیریت زنان به منظور دستیابی به تساوی کامل زن و مرد برگزار شد. حاصل کار آن پذیرش «اعلامیه پکن» و «زمینه برای اقدام یا کار پایه عمل» بود. این اعلامیه دارای 38 ماده بود. بالغ بر چهل هزار نفر در این کنفرانس شرکت کرده بودند. برنامه «کار پایه » در فصل سوم، 12 عامل مهم نگرانی را مشخص کرد و از دولت ها، جامعه بین المللی و سازمان های غیر دولتی و بخش خصوصی درخواست شد که در این عرصه به آغاز تدابیر راهبردی بپردازد. عوامل مهم نگرانی مورد اشاره برنامه «کار پایه » عبارتند از:
فشار مداوم و فزاینده فقر بر زنان.
دسترسی نابرابر به فرصت های آموزش و ناکافی بودن آنها.
نابرابری در موقعیت بهداشتی ، خدمات ناکافی مراقبت های بهداشتی و دسترسی نابرابر به خدمات بهداشتی.
خشونت علیه زنان.
عوارض مناقشات بر زنان.
نابرابری در تقسیم قدرت و تصمیم گیری.
نابرابری در مشارکت زنان در تعیین ساختارها و سیاست های اقتصادی و در فرآیند تولید.
ساز و کارهای ناکافی برای حمایت از پیشرفت زنان.
عدم آگاهی از حقوق بشر زنان که در سطح ملی و بین المللی
پذیرفته شده اند و فقدان تعهد نسبت به آنها.
عدم بسیج کافی رسانه های همگانی برای آگاه کردن مردم از مساعدت زنان به جامعه.
عدم تایید و حمایت کافی از مساعدت زنان به مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست،
عقیم سازی تحمیلی و نیز اجبار آنها به استفاده از داروهای جلوگیری از بارداری.
(www.UN.Org)
از بین این مشکلات عمده که مربوط به بحث مورد نظر ما می شود، می توان به خشونت علیه زنان و زنان و مخاصمات مسلحانه اشاره کرد.