وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تاثیر درمان نوروفیدبک بر ولع مصرف و افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون

 
تاریخ: 04-03-99
نویسنده: مدیر سایت

(کافمن،2001؛ به نقل از دهقانی و رستمی،1389). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (وزارت بهداشت کانادا، 1384؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، 1391).
 آمارهای جهانی حاکی از شیوع 200 میلیونی وابستگی به مواد، اعم از مواد افیونی سبک یا سنگین و مواد طبیعی یا مصنوعی است (هاشمی، 1383). نتایج بررسی‌های انجام شده؛ در مورد اعتیاد در ایران هم طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است. به گونه‌ای که در سال 1390، برآورد بین جمعیت 15 تا 64 سال (طبق سرشماری 1385، معادل 50 میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است (صرامی، قربانی و مینویی، 1392).
در سبب شناسی اختلال وابستگی به مواد، نظریه‌های گوناگون بر عوامل بین فردی، عوامل رفتاری –روانی و عوامل زیستی – ژنتیکی تأکید دارند (زکریایی، 1382). در سال‌های اخیر در حوزه سبب شناسی این اختلال ابعاد عصب شناختی، مورد توجه قرار گرفته است. طی 30 سال گذشته فعالیت‌های علمی بسیاری جهت کشف ظرفیت ذهن برای تأثیر بر بدن و شناخت راه‌هایی که ذهن روی بدن و عملکردهای آن تأثیر می‌گذارد و از آن تأثیر می پذیرد؛ از جمله ارتباط مغز و روان انجام شده است (لاورنس[3]، 2002). پژوهش حاضر به دنبال بررسی شیوه‌ی درمانی جدید نوروفیدبک در کاهش ولع مصرف و بهبود میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون[4] است.
1-2. بیان مسئله
اهمیت تجربه ولع مصرف در وابستگی به مواد، تداوم اعتیاد به مواد، پدیده‌ی بازگشت و شکست‌های درمانی در پژوهش‌های بسیاری مورد تأیید قرار گرفته است. ولع مصرف مواد، یک موقعیت انگیزشی قدرتمند یا گرایش شدید به ولع مصرف در فرد معتاد است. با وجود اهمیت این پدیده در ادامه فرآیند  
سوءمصرف، تا کنون ساز و کارهای روانشناختی و عاطفی مرتبط با این پدیده هنوز به طور کامل شناخته نشده اند، پژوهش‌ها نشان داده اند که نشانه‌های محیطی مربوط به مواد، می توانند به ایجاد ولع مصرف در  معتادان، بیانجامند (هیمن[5]،2011؛ آبرامز[6]، 2000؛ انستیتو ملی سوءمصرف مواد،1996؛ چایلدرس[7]، اهرمن[8]، روزنش[9]، روبینز[10] و اُبراین[11]، 1992؛ آلترمن و همکاران،1990). در دسته اختلالات مربوط به مواد، محور اصلی مشکلات، ولع شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکست‌های درمانی شناخته شده است (کافمن،2001؛ به نقل از دهقانی و رستمی،1389). پس ضروری به نظر می‌رسد که به پدیده‌ی ولع مصرف بیشتر پرداخته شود. از ولع مصرف مواد تعاریف گوناگونی شده است، ولی به هر حال ولع مصرف مواد را می‌توان یک تجربه‌ی شخصی و یک پدیده‌ی چند بعدی آمیخته با میل و هوس به دست آوردن یک احساس خوشایند و یا غلبه بر یک احساس ناخوشایند دانست (اختیاری،2008). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (سمپل[12]، پترسون[13] و گرانت[14]،2005؛ وزارت بهداشت کانادا، 1384؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، 1391). همچنین اگر ولع مصرف مواد برطرف نشود می‌تواند باعث رنج‌های روانشناختی مثل ضعف، بی اشتهایی، اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری و افسردگی گردد (آدولوراتو[15]، لگیو[16]، آبن آولی[17] و گاسبارینی[18]،2005). اختلالات افسردگی[19] در DSM-V  به عنوان دسته‌ی جداگانه قرار گرفته است. ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود غم است، احساس تهی بودن، یا تحریک پذیری خلق و خوی، همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی بر 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

« پایان نامه پیش بینی سلامت روان بر اساس باورهای مذهبی و هوش اجتماعیپایان نامه تاثیر آموزش انسان گرایی بر باورهای ارتباطی ، رضایت زناشویی و شادکامی زوجین »