به دلیل کمک به بهرهوری عملیاتی و محیط زیستی شرکت (فراج و همکاران[6]، 2013).
تعداد کمی از شرکتها دریافتهاند که سبز بودن مزیتهای استراتژیک به همراه دارد (دعایی و همکاران، 1385).
با توجه به اینکه مسائل محیطی و اجتماعی امروزه برای مشتریان اهمیت بالایی دارد رعایت مسائل زیست محیطی در فعالیتهای بازاریابی باعث ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت خواهد شد و از این طریق شرکت میتواند به ایجاد یک پایگاه خوب در بازار دست یابد. مسئله حفظ محیط زیست باعث شده است که مصرفکنندگان درباره محصولاتی که میخرند بازاندیشی کنند. امروزه بسیاری از مصرفکنندگان این آمادگی را دارند که برای حمایت واقعی از محیط زیست برای محصولاتی که استانداردهای محیطی را رعایت میکنند مبلغ بیشتری پرداخت کنند (کاتلر و آرمسترانگ[7]، 1999).در این میان رشد طبقات میانی جامعه در سطح جهان و همزمان با آن افزایش درآمد قابل هزینه و وقت آزاد، جهانگردی را به بزرگترین فعالیت منفعت آفرین بدل کرده است.
گردشگری یکی از مهمترین صنایع حال حاضر در جهان محسوب میشود و مسافرت افراد از اقوام با فرهنگهای متفاوت به مکانهای گوناگون یکی از مسائلی است که هم ازنقطهنظر حفظ محیط زیست برای رضایت مسافران و هم از نظر حفظ محیط زیست برای ساکنان منطقه اهمیت وافر مییابد؛ بنابراین بر برند و تصویر شرکتهای متولی گردشگری از جمله هتلها بسیار تأثیرگذار است.متأسفانه اکثر مردم معتقدند که بازاریابی سبز منحصراً به ترفیع یا تبلیغ محصولات با ویژگیهای محیطی اشاره دارد. کلماتی مانند بدون فسفات، قابل بازیافت و سازگار با لایه ازون مواردی هستند که اغلب مصرفکنندگان آنها را با بازاریابی سبز مرتبط میدانند. در حالی که این کلمات فقط نشانههایی از بازاریابی سبز هستند. به طور کلی بازاریابی سبز مفهوم بسیار وسیعتری است که میتواند در کالاهای مصرفی، صنعتی و یا حتی خدمات اعمال شود. در واقع بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمتگذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق میشود که به محیط آسیب نمیرسانند (پراید و فیرل[8]، 1995).
از اینرو شرکتهای فعال در این صنعت با علم به اهمیت بازاریابی سبز باید به دنبال بهرهگیری از استراتژیهای بازاریابی سبز باشند. اما چالش پیش رو این است که تحقق و دستیابی به استراتژیهای سبز وابسته به چه عواملی میباشد. به نظر میرسد اولین موضوع که پشتیبان تحقق استراتژیهای سازمانی است قابلیتها و منابع سازمان است. از این رو در این پژوهش منابع و قابلیتهای سازمان به عنوان یکی از پیشزمینههای تحقق استراتژیهای سبز مورد تحقیق قرار میگیرد.
شرکتهایی از این دست چه تعهد منابع و قابلیتهایی برای دستیابی به این دست استراتژیها دارند؟ آیا منابع فیزیکی، مالی و منابع تجربی آنها امکان دستیابی به استراتژیهای بازاریابی را به آنها میدهد؟ آیا چشمانداز مشترکی برای تحقق این استراتژیها در شرکت وجود دارد ؟آیا این شرکتها دارای تکنولوژیهایی برای دستیابی به این استراتژیها هستند؟ و آیا روابط میان سازمانیشان امکان تحقق استراتژیها را به آنها میدهد؟ تدوین استراتژیهای یک سازمان تحت تأثیر رویههای داخلی و خارجی قرار میگیرد بنابراین به شدت نیاز است این نیروها سنجش و در تحقق استراتژیهای بازاریابی محیطی لحاظ شوند. میتوان گفت که راه برگشتی به سمت تولید محصولات و ارائه مخرب برای محیط زیست وجود ندارد و رفته رفته فشارهای دولتی، رقابتی و تغییر نگرش مشتریان، شرکتها را ملزم به پیروی و به کارگیری رویکرد بازاریابی سبز میکند. شرکتها باید با مهندسی مجدد در فرآیندهای تولیدی و طراحی کالا و خدمات جایگاه خود را در موقعیت رقابتی تحکیم بخشند، در غیر این صورت از قطار سبز باز خواهند ماند. بنابراین در این پژوهش سؤال محوری این است که آیا قابلیتها و منابع سازمانی دستیابی به استراتژیهای محیطی را در هتلها تحت تأثیر قرار میدهد؟
1-3-اهمیت موضوع
این روزها چنین به نظر میرسد که هر محصول و خدمتی علت اجتماعی خاصی دارد. در حال حاضر بازاریابی بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی یکی از مهمترین فعالیتهای شرکتها شده است (کاتلر و آرمسترانگ، 1999). یکی از حیطههای بازرگانی که در مسائل محیطی بحث زیادی را در مطبوعات به خود اختصاص داده بازاریابی سبز است. به نظر میرسد تمامی مصرفکنندگان چه فردی و چه صنعتی در مورد محیط زیست آگاهتر و علاقمندتر شدهاند.
امروزه شرکتها و سازمانها مجبورند به خاطر ارضای نیازهای مشتریان و عمل به مسئولیت اجتماعی و حمایت از حقوق مصرفکنندگان، مسائل مربوط به حفظ محیط زیست را در فعالیتهای خود جای دهند. هنگامی که یک شرکت در تولید محصولاتش ملاحظات زیست محیطی را مد نظر قرار میدهد، شرکتهای دیگر بایستی استراتژیهای خود را در تولید محصولاتشان تغییر دهند و تدابیری را در راستای سبز شدن اتخاذ کنند زیرا در غیر این صورت سهم بازارشان را از دست خواهند داد. در کشورهای مختلف دولتها برای حفظ محیط زیست سالم از راههای مختلف استفاده میکنند (کاتلر و آرمسترانگ، 1999).
با توجه به آلودهتر شدن محیط زیست، شرکتها بایستی برای جلوگیری از این امر در راستای نهضت سبز و بازاریابی سبز گام بردارند. آلودگی محیط زیست باعث شده است که فشارهای اجتماعی از جانب مصرفکنندگان، خطمشیهای دولت و شرکتها را به سوی سبز شدن تغییر جهت دهند (کتاب و هلسن[9]، 2004). اولین دلیل و یا به عبارت دیگر مهمترین دلیل، عامل هزینه است. بدین معنی که سبز بودن میتواند به کارایی بیشتر منافع و صرفهجوییهای مالی منجر شود؛ یعنی اینکه از ورودی کمتری استفاده میشود و بنابراین زباله کمتر خواهد بود و آلودگی کاهش خواهد یافت (پلونسکی و رزنبرگر[10]، 2001).
سایت های دیگر :