1-1- بیان مساله…………………………………………………. 4
1-1-1- تعاریف تقلب علمی……………………………………. 5
1-1-2- نوعشناسی تقلب علمی…………………………….. 8
1-1-2-1- تقلب در آزمونها………………………………………. 9
1-1-2-2- تقلب در تکالیف درسی و پژوهشی……………….. 9
1-1-2-3- سوءرفتارهای علمی……………………………….. 10
1-1-3- نوعشناسی تقلب علمی بر اساس تعاریف عملی….11
1-1-3-1- تقلب………………………………………………….. 11
1-1-3-2- سرقت علمی……………………………………….. 12
1-1-3-3- جعل…………………………………………………… 13
1-1-3-4- تحریف……………………………………………….. 13
1-1-3-5- تسهیل عدم صداقت علمی……………………….. 15
1-1-3-6- ارائه نادرست………………………………………… 15
1-1-3-7- قصور در مشارکت…………………………………… 15
1-1-3-8- کارشکنی (علمی)………………………………… 15
1-1-4- تکنولوژیهای نوین ارتباطی و ظهور انواع جدید از تقلب علمی…..16
1-1-5- تقلب به مثابه رفتار انحرافی………………………… 17
1-2- ضرورت و اهمیت پژوهش………………………………. 19
1-3- اهداف پژوهش………………………………………….. 23
1-3-1- هدف کلی………………………………………………. 23
1-3-2- اهداف جزئی…………………………………………… 23
1-4- سؤالات پژوهش………………………………………… 23
فصل دوم پیشینه پژوهش…………………………………….. 24
مقدمه…………………………………………………………… 25
2-1- پژوهشهای داخلی…………………………………….. 25
2-2- پژوهشهای خارجی……………………………………… 31
2-3- جمعبندی پیشینه پژوهش……………………………… 49
فصل سوم چهارچوب نظری……………………………………. 53
مقدمه…………………………………………………………… 54
3-1- نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز…………………………. 54
3-1-1- مفاهیم نظریه یادگیری اجتماعی…………………… 57
3-1-1-1- پیوند افتراقی……………………………………….. 57
3-1-1-1-1- ارتباط بین پیوند افتراقی و دیگرنظریه ها ………58
3-1-1-2- تعاریف……………………………………………….. 58
3-1-1-2- 1- ارتباط بین تعاریف و دیگر نظریه ها…………… 60
3-1-1-3- تقویت افتراقی……………………………………… 61
3-1-1-3-1- ارتباط بین تقویت افتراقی و دیگر نظریه ها…….62
3-1-1-4- تقلید………………………………………………….63
3-1-1-4-1- ارتباط بین تقلید و دیگر نظریهها………………. 64
3-1-2- فرایند نظریه یادگیری اجتماعی………………………..64
3-1-3-تقلب/عدم صداقت علمی و یادگیری اجتماعی………66
3-2- نتیجه گیری……………………………………………….. 67
3-3- فرضیه های تحقیق………………………………………. 68
3-3-1- فرضیه اصلی……………………………………………. 68
3-3-2- فرضیه های فرعی………………………………………. 68
فصل چهارم روش………………………………………………. 69
4-1- روش پژوهش و ابزار گردآوری داده ها ……………………..70
4-2- جامعه آماری……………………………………………….. 70
4-3- حجم نمونه………………………………………………….70
4-4- روش نمونه گیری………………………………………….. 70
4-5- اعتبار و پایایی ابزار سنجش……………………………… 71
4-5-1- اعتبار سازه نظری مقیاس تقلب علمی……………… 71
4-5-2- اعتبار سازه تجربی مقیاسهای یادگیری اجتماعی….. 71
4-5-2-1- تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول………………………. 72
4-5-2-1-1- تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول پیوند افتراقی…… 75
4-5-2-1-2- تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول تعاریف…………… 76
4-5-2-1-3- تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول متغیرهای تقویتی افتراقی….77
4-5-2-1-4- تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول تقلید……………. 79
4-6- پایایی ابزار سنجش……………………………………….. 80
4-7- تصریح مفاهیم و سنجش متغیرها ………………………..80
4-7-1- تقلب علمی…………………………………………….. 80
4-7-1-1- تقلب در امتحان………………………………………. 81
4-7-1-2- تقلب در تکالیف درسی…………………………….. 81
4-7-1-3- سرقت علمی………………………………………….. 81
4-7-1-4- جعل علمی……………………………………………. 82
4-7-1-5- تحریف علمی………………………………………….. 82
4-7-1-6- تسهیل تقلب برای دیگران……………………………. 82
4-7-2- یادگیری اجتماعی…………………………………………. 83
4-7-2-1- پیوند افتراقی……………………………………………. 84
4-7-2-2- تعاریف……………………………………………………. 84
4-7-2-3- تشویق……………………………………………………. 86
4-7-2-4- عکس العمل……………………………………………… 86
4-7-2-5- بازدارندگی………………………………………………… 87
4-7-2-6- پاداش……………………………………………………… 87
4-7-2-7- تقلید………………………………………………………. 88
4-8- همارز کردن……………………………………………………. 88
4-9- به هنجار کردن داده ها………………………………………… 89
4-10- تکنیک تجزیه و تحلیل داده ها ……………………………….89
4-11- مسائل اخلاقی……………………………………………….. 89
فصل پنجم توصیف داده ها…………………………………………… 91
5-1- توصیف متغیرهای زمینه ای…………………………………… 92
5-1-1- توصیف پاسخگویان برحسب جنسیت…………………….. 92
5-1-2- توصیف پاسخگویان برحسب مقطع تحصیلی…………….. 92
5-1-3- توزیع پاسخگویان برحسب معدل به تفکیک جنسیت……. 93
5-1-4- توزیع پاسخگویان برحسب دوره تحصیلی به تفکیک جنسیت……93
5-1-5- توزیع پاسخگویان برحسب گروههای سنی به تفکیک جنسیت….94
5-1-6- توزیع پاسخگویان برحسب وضعیت تأهل به تفکیک جنست……….94
5-1-7- توزیع پاسخگویان برحسب محل سکونت به تفکیک جنسیت…….95
5-1-8- توزیع پاسخگویان برحسب دانشکده به تفکیک جنسیت….95
5-2- توصیف متغیرهای اصلی تحقیق……………………………… 96
5-2-1- توصیف ابعاد تقلب علمی (متغیر وابسته)……………….. 96
5-2-1-1- توصیف گویههای بعد تقلب امتحانی…………………… 96
5-2-1-2- توصیف گویههای بعد تقلب در تکالیف درسی…………. 98
5-2-1-3- توصیف گویههای بعد سرقت علمی………………….. 100
5-2-1-4- توصیف گویه های بعد جعل علمی……………………. 102
5-2-1-5- توصیف گویههای بعد تحریف علمی…………………… 104
5-2-1-6- توصیف گویههای بعد تسهیل تقلب برای دیگران……..106
5-2-2- توزیع تقلب علمی پاسخگویان بر حسب جنسیت…….108
5-2-3- توصیف متغیرهای یادگیری اجتماعی (متغیر مستقل)…109
5-2-3-1- توزیع ابعاد متغیر پیوند افتراقی………………………. 109
5-2-3-1-1- توزیع گویههای بعد کیفیت هنجاری- مولفه نگرش دوستان….109
5-2-3-1-2- توزیع گویههای بعد ارتباطی- تعداد دوستان………..111
5-2-3-1-3- توزیع گویههای بعد ارتباطی- مولفه میزان ارتباط با دوستان….113
5-2-3-2- توزیع ابعاد متغیر عکس العمل………………………….115
5-2-3-2-1- توزیع گویههای بعد عکس العمل- شدت عکس العمل دوستان….115
5-2-3-3- توزیع متغیر تشویق…………………………………….. 118
5-2-3-3-1- توزیع گویههای بعد تشویق- تشویق دوستان…….. 118
5-2-3-4- توزیع ابعاد متغیر بازدارندگی………………………….. 120
5-2-3-4-1- توزیع گویههای بعد بازدارندگی- مؤلفه بازدارندگی رسمی قطعیت…….120
5-2-3-4-2- توزیع گویه های بعد بازدارندگی- مؤلفه بازدارندگی غیر رسمی قطعیت….122
5-2-3-5- توزیع ابعاد متغیر پاداش……………………………….. 124
5-2-3-5-1- توزیع گویه های متغیر پاداش- مولفه تقویت کننده های اجتماعی و غیر اجتماعی مثبت……124
5-2-3-6- توزیع ابعاد متغیر تعاریف……………………………….. 126
5-2-3-6-1- توزیع گویههای ابعاد متغیر تعاریف…………………. 126
5-2-3-7- توزیع متغیر تقلید………………………………………. 129
5-2-3-7-1- توزیع گویههای متغیر تقلید- مؤلفه تقلید از دیگران مهم……129
5-2-4- جداول تقاطعی…………………………………………… 131
5-2-4-1- توزیع میزان تقلب علمی بر حسب دانشکده ……….131
5-2-4-2- توزیع میزان تقلب علمی بر حسب دوره تحصیلی….132
5-2-4-3- توزیع میزان تقلب علمی بر حسب ترم تحصیلی….. 132
5-2-4-4- توزیع میزان تقلب علمی بر حسب معدل تحصیلی… 133
5-2-4-5- توزیع میزان تقلب علمی بر حسب محل سکونت…..134
5-2-5- ماتریس ضرایب همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته….135
فصل ششم تحلیل داده ها………………………………………. 137
6-1- آزمونهای تفاوت معنیداری………………………………….. 138
6-1-2- آزمون تفاوت معنیداری برحسب متغیرهای زمینهای….138
6-1-2-1- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب جنسیت……..138
6-1-2-2- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب گروه سنی……139
6-1-2-3- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب دانشکده……. 140
6-1-2-3-1- تفاوت میانگین تقلب علمی برحسب دانشکده با بهره گرفتن از آزمون Tukey
6-1-2-4- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب دوره تحصیلی…142
6-1-2-5-آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب مقطع تحصیلی…143
6-1-2-6- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب ترم تحصیلی……144
6-1-2-6-1- تفاوت میانگین تقلب علمی برحسب ترم تحصیلی با بهره گرفتن از آزمون Tukey
6-1-2-7- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب معدل……… 146
6-1-2-7-1- آزمون تفاوت میانگین تقلب علمی و ابعاد آن برحسب معدل با بهره گرفتن از آزمون Tukey
6-2- مدلیابی معادلات ساختاری…………………………………… 147
6-2-1- آزمون فرضیه ها با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری……..147
6-2-1-1- ارزیابی نیکویی برازش مدل ساختاری تحقیق در کل نمونه….148
6-2-1-2- نتایج آزمون مدل ساختاری تحقیق در کل نمونه………… 149
6-2-2- مدل ساختاری یادگیری اجتماعی به تفکیک جنسیت……. 152
6-2-2-1- ارزیابی نیکویی برازش دو مدل تدوین شده برای دانشجویان پسر و دانشجویان دختر…..152
6-2-2-2- نتایج آزمون مدل ساختاری برای دانشجویان پسر و دانشجویان دختر…..152
فصل هفتم نتیجه گیری……………………………………………….. 157
7-1- بحث و نتیجه گیری……………………………………………… 158
7-2- دلالتهای سیاستی نظریه یادگیری اجتماعی در پیشگیری از تقلب علمی….165
7-3- محدودیتهای تحقیق……………………………………………. 166
7-4- پیشنهادهای پژوهشی تحقیق………………………………… 167
منابع…………………………………………………………………… 168
پیوستها………………………………………………………………… 174
چکیده:
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بهعنوان پدیدهای از مدرنیته، دانش لازم را برای توسعه همهجانبهی جامعه فراهم میآورند. یکی از مسائلی که میتواند در کارکردهای این نهادهای آموزشی اختلال ایجاد کند، پدیده تقلب علمی به مثابه رفتاری انحرافی است. نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز بهعنوان چهارچوب نظری این تحقیق انتخاب و بر مبنای آن مدل ساختاریای که روابط علّی بین متغیرهای مکنون را مشخص می کند تدوین شد. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه میباشد. جمعیت تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه هرمزگان در سال تحصیلی 93-92 میباشند که 410 نفر به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرارگرفتهاند. برای توزیع پرسشنامه روش نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب مورداستفاده قرار گرفت. توصیف متغیر وابسته نشان میدهد که در مجموع، رفتارهای متقلبانه علمی (تقلب در امتحان، تقلب در تکالیف درسی، سرقت علمی، جعل علمی، تحریف علمی، تسهیل تقلب برای دیگران) در میان دانشجویان به میزان 4/97 درصد شیوع دارد، بهگونهای که تنها 6/2 درصد (11 نفر) اظهار کردهاند که اصلا تقلب علمی نداشته اند. بر اساس تحلیل آزمون مدل ساختاری تحقیق، برازش دادههای مشاهدهشده با مدل نظری تحقیق تأیید شد. اثر متغیرهای پیوند افتراقی، تعاریف، عکسالعمل و پاداش بر تقلب علمی معنادار بودند؛ درحالیکه اثر متغیرهای تشویق، بازدارندگی و تقلید معنادار نبودند. درنهایت، نتایج نشان میدهد که نظریه یادگیری اجتماعی قادر به تبیین تقلب علمی است و قابلیت تبیین این نظریه، هم برای دانشجویان پسر و هم برای دانشجویان دختر مورد تأیید واقع شد.
مقدمه:
ظهور دانشگاه و مراکز آموزشعالی به شکل کنونی، پدیدهی دورهی مدرنیته است. دانشگاهها به روایت فیلسوفان روشنگری حلقه اتصال ضروری بین عقل و پیشرفت شناخته میشوند که بهعنوان بخشی جداییناپذیر از پروژهی بزرگ مدرنیته، دانش را برای منافع جامعه، تولید و بازتولید می کنند (مکلین[1]، 2006: 26). دانشگاه در فراهم آوردن دو پیششرط زندگی اجتماعی نقش مهمی دارد که این پیششرطها عبارتاند از: 1- تعهد اخلاقی برای مشارکت و همکاری اجتماعی در جهت تحقق جامعهی قانونمند مدنی و دفاع از ارزشهای والای حیاتی مانند گفت وگو، همفهمی، دیگرپذیری، انساندوستی و عدالتخواهی؛ 2- دانایی و فنآوری، تولید دانش فنی و کاربردی، نوآوری و روزآمد و کارآمد کردن علم و فن و هنر برای پاسخگویی به نیازهای متنوع جانشینناپذیر و پایانناپذیر (موسسه پژوهشهای اجتماعی، 1377؛ به نقل از فاضلی، 1387: 201). با توجه به کارکردها و اهداف بیانشده و ضرورت وجود دانشگاهها و مراکز آموزشعالی، یکی از مسائلی که میتواند در کارکردهای این نهادهای آموزشی اختلال ایجاد کند و مانع رسیدن این نهادها به اهدافشان باشد، پدیده تقلبعلمی[2] و یا عدم صداقتعلمی[3] است.
تقلب علمی را به عنوان امری غیراخلاقی، فریبکارانه و خلاف قوانین آموزشی تعریف کردهاند که در آن ارزشها و هنجارهای یک محیط علمی زیر پا گذاشته میشوند. با رشد نهادهای آموزشی و حجم انبوه ورودی به دانشگاهها، شیوع این مسئله در سالهای اخیر نهادهای آموزشی را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است و بخشی از سیاستگذاریها در حوزه آموزشعالی، به مبارزه با این پدیده اختصاص یافتهاست. رسانههای عمومی و ادبیات حرفهای تقلب علمی را به سبب وقوع بالای اعمال فریبکارانه در میان دانشجویان و اختلالهای مربوط به آموزش و فرایند ارزیابی در کلاس درس (لرش[4]، 1999: 103) و همچنین تأثیرات منفی که تقلب علمی بر کل جامعه بهجای میگذارد، بهعنوان یک مشکل بسیار بزرگ شناختهاند. با وجود اینکه تقلب علمی در بلندمدت می تواند اثرات زیانباری را حتی بهمراتب شدیدتر از سایر رفتارهای انحرافی برای جامعه به همراه داشته باشد؛ اما به تأسف باید گفت، به تقلب علمی در کشور ما هنوز بهعنوان شکلی جزئی از رفتار انحرافی نگریسته میشود و حتی گاهی سادهتر از این.
افرادی که رفتارهای متقلبانه علمی را ساده انگاشتهاند، این نکته را فراموش کردهاند که فساد اداری، اختلاس، جرائم یقهسفید و …که در رسانهها و محافل عمومی بازتاب مییابند، ممکن است ریشه در رفتارهای متقلبانه علمی و جامعهپذیری مجرمانه آنها در دوران تحصیل داشته باشد؛ چنانکه بسیاری از پژوهشهای خارجی بر این ارتباط مهر تأیید نهادهاند.
مسیر توسعهی همهجانبه در یک جامعه بر محور تولید علم است، فارغالتحصیلانی که با ارزیابی نادرست به دلیل تقلب در آزمونها، دانشگاه را به اتمام رساندهاند؛ پژوهشهایی که بر پایه سرقت علمی، دادههای نادرست، جعل و تحریف بوده اند؛ بههیچوجه نخواهند توانست جامعه را با تولید علم همراه کنند. بلکه دیری نخواهد پایید که جامعه از مدار تولید علم خارج میشود. علیرغم دغدغهی جهانی نهادهای آموزشی همانند تأسیس نهادهای بینالمللی[5] مرتبط برای جلوگیری از تقلب علمی و ترویج اخلاق علمی، تنظیم مقررات و قواعد اخلاقی در هر دانشگاه و تحقیقات فراوان در خارج از کشور، مسئله تقلب علمی در کشور ما، نه به گونهی جدی در نهادهای آموزشی جهت تنظیم مقررات و قواعد اخلاقی به آن پرداختهشده و نهچندان جایی در پژوهشهای اجتماعی دارد. با توجه به خلاء پژوهشی موجود در بررسی تقلب علمی از دیدگاه جامعهشناختی، پژوهش حاضر به بررسی نقش یادگیری اجتماعی در تقلب علمی میان دانشجویان دانشگاه هرمزگان می پردازد.
این پژوهش به روش قیاسی و در هفت فصل سامان یافتهاست. در فصل اول به بررسی تعاریف، نوعشناسی و بیان پیآمدهای تقلب علمی پرداختهایم. فصل دوم به بررسی مطالعات پیشین و دستهبندی آنها اختصاص یافت. در فصل سوم چهارچوب نظری تحقیق و در فصل چهارم روش، مورد بحث واقعشده است. فصل پنجم به توصیف داده ها اختصاص دارد. در فصل ششم با بهره گرفتن از آزمونهای تفاوت معنیداری و مدل معادلات ساختاری به تحلیل متغیرهای تحقیق پرداخته ایم و فصل هفتم این مجموعه به نتیجه گیری و بحث اختصاص یافت.
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- بیان مسأله
تشخیص تاریخ سوءرفتار علمی[1] حداقل به قرن هفدهم بازمیگردد. مدتی پیش از آنکه جوامع علمی سلطنتی در انگلستان و فرانسه ایجاد شوند، اختلافاتی در مورد حقوق تالیف و اختراع شکل گرفته بود. پس از آن بهتدریج مفاهیمی همچون مالکیتفکری[2]، کپیرایت، حقثبت و علامتتجاری در جهان غرب پذیرفته و بوسیلهی سیستمهای قانونی پشتیبانی شدند. تاریخ تحقیق و اکتشاف، همواره مملوء است از مناقشههای چشمگیری که «چه کسی اولین نفر است؟» و همراه با این مناقشهها اتهاماتی از قبیل مفاهیم دزدیدهشده[3]، دادهای جعل شده[4]، متون سرقت شده[5]، خرابکاری[6] کار تحقیقی و حتی کردارهای تنفر برانگیزتر از این، مطرح شدهاست (دکو[7]، 2002: 2). با ظهور نهادهای جدید آموزشعالی به شکل کنونی و سیستم آزمونها و ظهور تکنولوژیهای نوین ارتباطی، رفتارهای متقلبانه علمی شکل جدیدتر و پیچیدهتری را به خود گرفتهاست. از آنجا که در جامعه امروز بخش مهمی از موفقیت زندگی اجتماعی افراد در گرو موفقیت آنها در دانشگاه است، تلاش برای رسیدن به مدرک دانشگاهی جهت دستیابی به سرمایه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی به مسالهی مهمی تبدیل شده و در این مسیر ممکن است ارزشها و اخلاقیات علمی زیرپا گذاشته شوند.
تحقیقات انجام گرفته در زمینه عدم صداقت دانشگاهی درصد بسیار بالایی از شیوع تقلب علمی را در نهادهای آموزشی گزارش دادهاند. خدایی (2011) با توجه به نتایج تحقیق خود بیان میکند که 95 درصد از دانش آموزان به تقلب در طول سال تحصیلی اعتراف کردهاند و موفقیت 75 درصد آنان در تقلب گزارش شدهاست. نخعی و سیدحسینی (1384) گزارش میدهند از دیدگاه تعداد قابل توجهی از دانشجویان پزشکی که جمعیت مورد تحقیق را تشکیل میدادهاند، برخی از انواع تقلب مورد تأیید آنها بوده و فراوانی نسبی آنها تا 50 درصد بوده است. در پژوهش بورآسا[8] (2011) به طور کلی 77 درصد از نمونه تحقیق بر اساس پاسخ به 24 رفتار تقلبی، تقلب خود را گزارش دادهاند. مونیکا[9] و دیگران (2010) اظهار کردهاند 61 درصد از افراد تحقیق، از میان شش نوع رفتار تقلبیای که در تحقیق بیان شده، دو نوع از این رفتارها را به صورت جدی انجام دادهاند و 70 درصد آنان حداقل یک بار مرتکب رفتارهای تقلب شدهاند. علیوردینیا و صالح نژاد (1392) در تحقیق اخیر خود گزارش دادهاند که حدود 9/31 درصد از دانشجویان در حد متوسط به بالا، در جلسات امتحانی تقلب کردهاند. میزان تقلب در سی سال گذشته بهطور منظم در حال افزایش بوده و با پیشرفت فنآوریهای جدید به حدی شایع شده که میتوان آن را معضلی همهگیر در مراکز آموزشی دانست (مرداک، 2006، به نقل از خامسان، 1390). آنچنان که زابو و آندروود[10] (2004) بیان می کنند در حدود 32 درصد از دانش آموزان به سرقت علمی[11] با بهره گرفتن از اینترنت، به منظور تحقق اهداف آکادمیک خود اعتراف کرده اند.
1-1-1- تعاریف تقلب علمی
یک مسئلهی جدّی در تحقیقات مربوط به عدم صداقتعلمی، توافق اندکی است که بر روی تعریف عدم صداقتعلمی و تقلب وجود دارد (بویسِن[1]، 2007: 5). با وجود مطالعات منتشرشدهی متعدد از رفتارهای متقلبانه علمی، هنوز هیچ اجماعی در مورد یک تعریف استاندارد از این اصطلاح وجود ندارد (مارسدن[2]، 2008؛ موهنی[3]، 2007). تمامیِ پژوهشهایی که در حوزه رفتارهای مربوط به تقلب علمی انجامگرفته به ابهام بر سر تعریف و نوعشناسی این رفتارها اذعان داشته اند. تعریف تقلب علمی یا عدم صداقتعلمی گسترده است؛ اصطلاح مبهمی که بسیاری از اشکال متفاوت و رفتارهای مختلف را در بردارد (موهنی[4]، 2007). قوانین اجتماعی معمولاً صریح هستند، درحالیکه اغلب درجهای از ابهام در باب رفتارهای مربوط به تقلب علمی وجود دارد. در تلاش برای روشن کردن آنچه بهمنزلهی تقلب علمی است، مؤسسات آموزشی اغلب آییننامهها و مقرراتی را برای رفتارهای متقلبانه علمی ارائه می کنند که تعاریف خاصی را شامل میشود (بوراس و همکاران، 2007). از آنجا که تفاوتهای روششناختی و مفهومی موجب میشود بر سر نرخ رفتارهای متقلبانه علمی اختلافنظر پیش بیاید (علیوردینیا و صالحنژاد، 1392) و از طرفی تغییر تعاریف و اختلافات جزئیِ ذهنی ممکن است به شیوع رفتارهای متقلبانه کمک کند (رولیاس، 2004؛ به نقل از مارسدن، 2008). در این بخش از پژوهش با تکیه بر پیشینهی پژوهشی تلاش میشود که به نوعشناسی عدم صداقتعلمی و تفاوتها و همپوشانیهای آن پرداخته شود.
برای ورود به تعریف عدم صداقت علمی باید از اصطلاح صداقت[5] آغاز کرد. روشن کردن تعریف صداقت، ما را در فهم عدم صداقت علمی و تقلب علمی یاری خواهد داد. ریشه صداقت «integrity» به زبان انگلیسی مشتق شده از کلمات لاتین «integer» و «integrates» به معنی کامل[6] و یا کل[7]، تمامیت[8] قسمتهای مختلف از خود واقعی فرد است. در فلسفه اخلاق کلمه «integrity» به طور نزدیکی با فضایلی که یک فرد «خوب[9]» را تشکیل میدهند، مرتبط است (مک فارلن[10] و همکاران، 2012: 2). با توجه به تعریف صداقت میتوان صداقت علمی را بینقصی و بیعیبی در کارهای علمی تعریف کرد که با نوعی فضایل اخلاقی همراه است. مرکز صداقت علمی[11] اصطلاح صداقت علمی را اینگونه تعریف کردهاست:
«صداقت علمی، ولو در مواجهه با سختی، یک تعهد نسبت به پنج ارزش اساسیِ درستکاری[12]، اعتماد، بیطرفی[13]، احترام و مسئولیت پذیری[14] است. از این ارزشها اصول رفتاری جریان مییابد که قادر میسازد جوامع دانشگاهی آرمانهای خود را به عمل تبدیل سازند» (مرکز صداقت علمی، اکتبر 1999: 4).
این مرکز، صداقت علمی را اساس تدریس، یادگیری، تحقیق و خدمت و پیشنیازی برای تحققِ اعتماد کامل، احترام و مسئولیت پذیری میداند (همان، 1999). اجتماع آموزشی[15] ای که صداقت علمی را حفظ می کند در حال نشان دادن احترام[16] به ارزشهای اجتماعای است که پایه و اساسی را برای آموزشعالی[17] و کل جامعه فراهم می کند (سادلمایر[18]، 2005: 2). هنگامی که از این ارزشها و به عبارت دیگر از اصول صداقتعلمی تخطی میشود؛ آنگاه آن را بهعنوان عدم صداقتعلمی یا تقلبعلمی میشناسند. کریستنسن[19]، 2011: 10؛ هاگس و مککیب[20]، 2006) تقلبعلمی و عدم صداقتعلمی در برخی پژوهشهای مربوط به این حوزه، در یک معنی و به صورت مترادف به کار برده شده اند (نگاه کنید به؛ بایسِن، 2007؛ مارسدن، 2008). با این حال در برخی دیگر از مطالعات، عدم صداقتعلمی را مفهومی وسیعتر از تقلب در نظر گرفتهاند و تقلب را یکی از انواع عدم صداقتعلمی میدانند (نگاه کنید به: سادلمایر، 2005؛ کلُزبلیکر[21]، 2007: 26-27؛ وایتلی و اسپیگل[22]، 2002: 17-16؛ آکبولوت[23] و همکاران، 2008: 464). در همهی انواع رفتارهای مربوط به عدم صداقت علمی که در پژوهشها، آییننامهها و مقررات دانشگاهها از آن نام برده شده و یا نزد اعضای هیأت علمی، پژوهشگران و دانشجویان ارائه میشود و یا جامعه آن را خلاف ارزشهای اخلاقی میداند، عمل «تقلبکردن[24]» را ذیل مفهوم و تعریفی که لغتنامهها عرضه می کنند، میتوان مشاهده کرد. به عنوان نمونه در فرهنگ آنلاین مریام- وبستر[25] تقلبکردن تحت عنوان: «شکستن یک قاعده یا قانون که معمولا برای به دستآوردن چیزی انجام میشود»، «نقض قوانین از روی بیصداقتی» تعریف شدهاست (وبستر، 2014). در همه رفتارهای مربوط به تقلبعلمی، افراد به گونهای از فریب و نیرنگ متوسل میشوند. با این اوصاف، دو اصطلاح عدم صداقت علمی و تقلب علمی میتوانند به یک معنی به کار برده شوند[26]. علاوه بر این هاگس و مککیب (2006: 50) از یک اصطلاح سوم یعنی سوء رفتار علمی نیز نام میبرند و اظهار می کنند که اصطلاحات عدمصداقت علمی و سوءرفتار علمی در اشاره به طیف وسیعی از رفتارهای غیر اخلاقی است که برخی از دانشجویان برای کامل کردن کار علمیشان در آن درگیر می شوند و این دو اصطلاح غالبا به جای یکدیگر به کار میروند.
هدف از تقلب به دستآوردن یک مزیت شخصی در یک موقعیت خاص است. بیشتر مطالعات دربارهی اعمال غیرصادقانه در محیط علمی، تعریف تقلب را مطابق به دست آوردن یک مزیت غیرمنصفانه[27] به وسیلهی فریب یا سرپیچی از قانون و تخطی از سیاستهای نهادی درصداقت و تخطی از قوانین و مقررات در یک محیط دانشگاهی تعریف کردهاند (بلُدگود و همکاران[28]، 2008؛ تورن-فیگوئروا[29]، 2010: 26). برخی از نویسندگان تقلب را به عنوان تخطی از نقشها یا انتظارات برای اعمال یا وظایف علمی خاصی تعریف می کنند (مارسدن، 2008: 9). همچنین تقلب را به عنوان اعمال یا تلاشهای فریبآمیز ِ[30] یک دانشجو برای استفاده از وسایل ممنوعه یا غیر قابل قبول در هر کار علمی تعریف کردهاند (تورن-فیگوئروا، 2010). به نظر تاس[31] (2010: 441) تقلب می تواند شامل ارائه نادرست[32] افراد از دانش خودشان یا نشاندادنِ خود به عنوان یک فرد دارایِ دانش به گونهای فریبکارانه، تعریف شود.
در بسیاری از پژوهشهای انجام شده، تقلب به عنوان رفتاری غیراخلاقی همراه با قصد و نیت قبلی تعریف شدهاست (تورنفیگوئروا، 2010). طبق نظر کلنرود[33] (2009: 507) «تقلب بدون شک یک پدیده وابسته به اخلاق[34] است»؛ از اینرو دستهای از تعاریف در عدم صداقت علمی بر بعد اخلاقی متمرکز شدهاند. در وسیعترین سطح، عدم صداقت علمی به عنوان یک «رفتار غیر اخلاقی[35]» تعریف میشود (مارسدن، 2008). تقلب رفتاری را نشان میدهد که از «هنجارهای اخلاقی» دور میشود و بطور فریبآمیزی در تلاش برای به دستآوردن چیزهای با ارزش، از قوانین تخلف میشود (بلُدگود و همکاران، 2008). مطالعات دیگر، پدیده تقلب علمی را به عنوان یک تضاد بین فرهنگ جوانان و هنجارهای سیستم آموزشی یا به عنوان نشانهای از فرهنگهای متفاوت در برنامه های آموزشی متفاوت تلقی می کنند (کلنرود، 2009: 507). با توجه به توضیحات فوق میتوان گفت رفتارهای غیراخلاقی، فریبکارانه و خلافقانون در یک محیط آموزشی محور تعریف تقلب علمی را تشکیل میدهند.
[1]-Boysen
[2] -Marseden
[3] -Muhney
[4] -Muhney
[5]– Integrity
[6]– Whole
[7]– Entire
[8]– Integrating
[9] – Good
[10] – Macfarlane
[11]– Center for academic integrity
[12]– Honesty
[13]– Fairness
[14] -Adversity
[15] – learning community
[16] – Respect
[17] – Higher Education
[18]-Saddlemire
[19] -Christensen
[20] -Hughes & McCabe
[21] -Clos-bleeker
[22] -WhitIey & spiegel
[23] -Akbulut
[24] -Cheat
[25] -Merriam-Webster
[26] – در تمامی ادبیات پژوهش حاضر دو اصطلاح عدم صداقت علمی و تقلب علمی در یک معنی به کار برده شدهاند.
[27] -Unfair Advantage
[28] -Bloodgood
[29]– Thorne-Figueroa
[30]– Fraudulent
[31] -Tas
[32]– Misrepresentation
[33] – Colnerud
[34] – Moral
[35] – Unethical behaviour
[1] -Academic Misconduct
[2]– Intellectual Property
[3] -Stolen Concepts