دانلود پایان نامه تغییر در قرارداد مهریه و مغایرت با اصل لزوم و ضرورت وفای به عقد
مغایرت با اصل لزوم و ضرورت وفای به عقد:
همانگونه که در ماده ۲۱۹ قانون مدنی بیان شده است هر عـقدی که به شکل صحیح و قانـونی تحقق یابد برای طرفین الزامآور و لازمالاتباع است. بنابراین امکان تغییر مفاد عقد نیز ممکن نیست، زیرا «امر به وفای به عقد به طور غیر مستقیم ناظر به تکلیف نگاهداری آن نیز هست» (کاتوزیان،ناصر ،ص۲۲۶).
بنابراین میتوان گفت که مراد از لزوم عقد این است که عقد قابلیت تغییر و تبدیل ندارد(شهبازی،محمدحسین، ۱۳۸۵،ص۱۵).
بنابراین مبتنی بر اصل لزوم، تغییر در مفاد قرارداد ممکن نیست و آنچه به عنوان عقد مورد توافق قرار گرفته، نهادی است دارای ضمانت اجرا که جز در صورت تصریح قانون (یعنی مبتنی بر اعمال خیار یا اقاله) قابل زوال و تغییر نیست و هیچ یک از طرفین نمیتواند بدون رضایت دیگری آن را منحل کند. البته در برخی موارد مانند نکاح، اتقان عقد به حدی است که حتی با رضایت طرفینی نیز عقد قابل انحلال نیست. بنابراین میتوان گفت در هر قرارداد مدلول مطابقیِ عقد که مضمون عقد است و متعاملین آن را انشاء کردهانـد عبارت است از تبدیل مال در مقابل مال و مدلول التزامـی آن تعهد هر یـک از طرفین به عمل طبق مـفاد انشاء و عدم تخلف و نقض تعهد مزبور است (بروجردی عبده، محمد،۱۴۱۹ه.ق،ص۱۹۵)
در نتیجه چون تجدیدنظر در مفاد قرارداد و الحاق شرط به آن به معنی تغییر در عقد و مخالف با مدلولهای فوق است، اعتباری ندارد و قابل پذیرش نیست. به دیگر سخن عقد یکی از منابع ایجاد تعهد است که طرفین با استفاده از آن و مبتنی بر تراضی، تعهدی قراردادی را ایجاد میکنند. جوهر هر تعهد بر اساس الزامآوری است و نمیتوان عهدی را بدون وصف مزبور تصور کرد (کاتوزیان،ناصر،ص۶۵)
مبنای الزام و اجبار متعهد به انجام مفاد تعهدش نیز در همین نکته است، زیرا او با انعقاد قرارداد و پذیرش تعهد ضمن آن، این حق را به طرف مقابل داده است تا در فرض امتناع او را اجبار به انجام تعهد کند (سنهوری، عبدالرزاق احمد ،ص۳۴۲).
بنابراین بر اساس التزام مزبور در عقد که از آن به مواجبه تعبیر میشود (لنگرودی،محمدجعفر،ص۱۸۷).
میتوان الزامآور بودن تعهدات را تبیین و توجیه کرد. با توجه به مقدمات فوق و بر این اساس که اجرای تعهد قراردادی جز با اجرای منطبق با مدلول عقد صورت نمیگیرد،گفته شده است تجدیدنظر در عقد باطل و بیاعتبار است(لنگرودی، محمدجعفر، ص ۱۴۲).