وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مصادیق ممنوعیت آسیب رساندن به حیوان

 
تاریخ: 23-02-00
نویسنده: مدیر سایت

مصادیق ممنوعیت آسیب رساندن به حیوان

 

الف) مصادیق عینی

  1. ممنوعیت کشتن حیوان :

 

در تایید ممنوعیت کشتن حیوانات ، مى توان به روایات متعددى اشاره کرد که در آنها به صراحت از کشتن حیوانات نهى شده است و حتى در برخى از آنها این کار را موجب عذاب الهى و مؤاخذه در روز قیامت معرفى کرده است . این روایات مى تواند از جمله مستندات حرمت کشتن حیوانات به حساب آید .

علاوه برآن که برخى از این روایات درکتب فقهى نیز ذکر شده و مورد استناد فقها قرار گرفته است[1] .

از حضرت پیامبر اکرم (ص) روایت شده است :

ایشان از کشتن هر موجود داراى روح (حیوان) نهى فرمودند ، مگر آنکه موذى باشد .

همچنین پیامبر اکرم (ص) مى فرماید :

هرکه گنجشکى را بدون دلیل بکشد ، خداوند در روز قیامت از آن سؤال و مؤاخذه مى کند[2]. قریب به همین مضمون ، روایت دیگرى پیرامون همه حیوانات وارد شده است .[3]

بر این اساس فقهاى بزرگوار ، کشتن بى دلیل حیوانات را جایز نمى دانند . سید مرتضى (ره) در پاسخ به پرسشى در این باره تصریح مى کند : از آنجا که دلیل شرعى بر اباحه کشتن حیوانات غیر موذى و یا آنها که اذیتشان ناچیزاست - مانند مورچه - نداریم ، کشتن آنها جایز نیست . اما کشتن حیوانات موذى مانند درندگان و مارها جایز است .

 

  1. ممنوعیت شلاق زدن به حیوان :

 

در متون روایى و فقهى ، زدن حیوانات خواه با شلاق و خواه با شىء دیگر مورد نکوهش قرار گرفته است و ممنوع اعلام شده است و همواره بر رفتارى آکنده از شفقت و مهربانى با حیوانات تاکید شده است . در همین خصوص وارد شده است که ” امام سجاد (ع) با شترى ، چهل سفر حج انجام داده بودند اما در طول این مدت ضربه اى شلاق به آن نزدند [4] و حیوان مورد لطف و رحمت ایشان قرار داشت ” .

همچنین در روایت دیگری وارد شده است که : امام سجاد (ع) زدن حیوان را موجب قصاص مى داند یعنی درباره ی ارزش وجودی حیوان در نظام خلقت تا حدی تاکید می نماید که وی را هم عرض انسان مورد تهاجم قرار گرفته تلقی نموده و ضارب را مستوجب قصاص قلمداد می کند و این دلیل واضحى بر ناپسندى این عمل و حرمت آن دارد که انسان نمى تواند بى جهت حیوان را مورد ضربات شلاق قرار دهد [5] .

 

  1. 3. موارد جواز زدن حیوان به صورت استثناء :

 

در مواردى هنگام استفاده از حیوان شلاق زدن آن تجویز شده است که البته این موارد محدود بوده و کامل موردی قرار می گیرد . در بیشتر روایات ، میان زدن براى لغزش در راه رفتن و نافرمانى و سرباز زدن تفصیل داده شده و از زدن براى لغزش نهى شده است :

امام صادق (ع) از رسول اکرم (ص) نقل مى کند که ایشان فرمودند : “حیوانات را در نافرمانى و سرباز زدن از راه رفتن بزنید نه در لغزیدن [6] .” در نتیجه در جمیع موارد ، باید از زدن حیوان پرهیز گردد  و به این موضوع که حیوانات صاحب قوه ی درک و فهم نیستند دقت شود تا همانگونه که در اثر فوت متهم یا مجرم اجرای مجازات ساقط می گردد و این به دلیل عدم وجود درک و شعور در قوای مادیه است ؛ یعنی همانگونه که اجرای مجازات در این حالت نفع عقلایی ندارد و سودی را عاید جامعه نمی کند ، قطعا در مورد حیوانات نیز به دلیل وحدت ملاک حاصله ، زدن و آسیب رساندن دارای نفع عقلایی نیست و این مورد در  سیره امامان معصوم (ع) مشاهده می شود و مورد عنایت آنان بوده است … .

 

  1. ممنوعیت زدن به صورت حیوان :

 

همچنین لحاظ برخی از احترامات در باب اخلاقیات جدای از حرام و حلال بودن افعال مورد عنایت قرار گربته است تا جایی که در روایات پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) از زدن به صورت حیوان نیز در مواردى ، که انسان براى کنترل و هدایت حیوان ناچار از زدن آن مى باشد ، نهى شده است و در بیان علت آن وارد شده که هر چیزى براى خود حرمتى دارد و حرمت حیوان در صورت اوست ؛ لذا این روایات اصابت ضربه به صورت حیوان را بى حرمتى به او دانسته و آنرا تجویز نکرده اند و از زدن بر صورت او نهى نموده اند[7] .

همچنین امام صادق (ع) از امیر المؤمنین (ع) و ایشان از پیامبر (ص) نقل مى فرمایند که حرمت چهار پایان در صورت آنها است :

بر صورت چهار پایان و هر چه داراى روح است نزنید ، زیرا آنها حمد و ثناى الهى را به تسبیح مى گویند .[8]

 

  1. ممنوعیت عقیم نمودن و مثله کردن حیوان :

 

یکی دیگر از آزارهای معمول حیوانات اهلی توسط آدمیان ” عقیم سازى حیوان و مثله کردن آن ” بوده است ، در میان گله داران این چنین معمول بود که عقیم نمودن حیوان و خصى کردن آن را سبب رشد بیشتر حیوان و چاق شدن و باعث سبب آرام شدنش مى دانستند ، لذا به این امر مبادرت مى کردند ، درکتب فقهیه پیرو روایات اهل بیت (ع) ، از این عمل نهى شده است و حق تولید مثل را براى حیوانات محترم شمرده است . در پاره اى دیگر از روایات ، عقیم سازى حیوان را مثله کردن آن شمرده و از آن نهى شده است و همانطور که مشخص شده است به غیر حق حیات ، حق تواید مثل آنان نیز مورد احترام قرار گرفته که در یک تحلیل عقلانی سود این امر برای تداوم حیات حیوان و سپس تداوم حیات انسان که در بسیاری از موارد وابسته به آن است مشخص می گردد .

امام صادق (ع) از پدرش ، امام باقر (ع) نقل کرده است : ایشان کراهت داشتد از این که حیوانات عقیم شوند[9] . در حدیث دیگرى وارد شده است که پیامبر اکرم (ص) از این عمل نهى فرمودند : پیامبر اکرم (ص) از عقیم کردن اسب ، گوسفند و خروس نهى کردند . البته برخی معتقدند که مراد از مثله کردن همان عقیم کردن است و ممنوعیت عقیم سازى و محترم شمردن حق تولید مثل ، منحصر به این حیوانات نبوده ، بلکه در احادیث مختلف نام برخى از حیوانات دیگر نیز ذکر شده است .

 

  1. ممنوعیت سوزاندن حیوان :

 

یکی دیگر از موارد ایذاء حیوانات که بسیار دلخراش و ناپسند است سوزاندن حیوان وآتش زدن آن است . سوزاندن حیوانات در اسلام مورد نهى قرار گرفته است و در این باره روایات متعددى از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین به ما رسیده است :

پیامبر اکرم (ص) از اینکه شخصى حیوان را با آتش بسوزاند نهى فرمودند . همچنین در حدیث دیگرى مى خوانیم : پیامبر (ص) از اینکه حیوان را با آتش اذیت کنند نهى فرمودند .[10]

از مطالعه در آرا ء و نظرات فقها مشخص می گردد که « تعذیب » و« ایذاء » حیوان حرام است و جایز نمى باشد و شکنجه حیوان با آتش و یا سوزاندن و کشتن آن دراسلام ممنوع است . اگر در مواردى هم مانند جایى که حیوان مورد وطى انسان قرار بگیرد ، سفارش شده که حیوان سوزانده شود . علاوه بر آن که شخصى که این کار را انجام داده مورد عقوبت و جزاى دنیایى و آخرتى قرار مى گیرد ، حیوان را زنده زنده نمى سوزانند ، بلکه پس از ذبح ، توصیه به سوزاندن آن شده است که براى خود داراى حکمت و مصلحتى است که از آن جمله می توان به دستاورد های جدید پزشکی در باب اثر مفید آتش در نابود سازی برخی از انواع میکروبها و باکتری های مشترک میان حیوان و انسان  اشاره نمود .

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

صاحب جواهر به بیان حدیثى از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) مى پردازد که در آن درباره چنین حیوانى آمده است :

اگر این حیوان مال خود آن شخص باشد اول ذبح مى شود و پس از مردن سوزانده مى شود و از آن استفاده نمى گردد و اگر حیوان براى دیگرى بود قیمتش را از آن شخص مى گیرند و به صاحب حیوان مى پردازند و حیوان را ذبح کرده و سپس سوزانده و از آن استفاده اى نمى کنند . در ادامه حدیث راوى مى گوید : سؤال کردم گناه حیوان در این باره چیست؟ امام پاسخ مى فرماید : حیوان گناهى ندارد ولى رسول اکرم (ص) مبادرت به این عمل کرد و دستور به آن داد . در ادامه ، امام اشاره به مصلحت این عمل مى کند که همانا رعایت مصالح عالیه نظام اجتماعى انسان و بقاى نسل او مى باشد ، زیرا سوزاندن حیوان سبب مى شود افراد با حیوانات خود این عمل را انجام نداده و به آن عادت نکنند . در غیر این صورت چه بسا از ازدواج شانه خالى کرده و به این سبب خود را ارضاء مى کنند و نیاز جنسى خود را برطرف مى سازند و سرانجام این عمل ، کاهش ازدواج و قطع نسل انسانى است .

 

 

[1] . عن النبی(ص) انه قال : اطلعت لیله اسرى بی على النار فرایت امراه تعذب ، فسالت عنها ، فقیل: انها ربطت هره و لم تطعمها و لم تسقها و لم تدعها تاکل من حشائش الارض حتى ماتت فعذبها بذلک .

[2] . من قتل عصفورا بغیر حق ساله اللّه عنه یوم القیامه . بحارالانوار . همان .

[3] . علامه مجلسی ، بحارالانوار ، همان .

[4] . محمد محمدى رى شهرى ، میزان الحکمه ، ج 3، ص 1346

[5] . عن ابى محمد الحسن بن محمد عن جده عن احمد بن محمد الرافعی عن ابراهیم بن علی عن ابیه، قال : حججت مع علی بن الحسین(ع) فالتاثت علیه الناقه فی سیرها ، فاشارالیها بالقضیب ، ثم قال : آه لولا القصاص و رد یده عنها . محمدی ریشهری ، پیشین .

[6] . سهل بن زیاد عن محمد بن الحسن بن شمون عن الاصم عن مسمع بن عبدالملک عن ابی عبداللّه (ع) ، قال : قال رسول اللّه (ص) : اضربوها على النفار و لا تضربوها على العثار. محمدی ریشهری، پیشین .

[7] . در برخى دیگر از روایات ، حمد و ثنا گفتن حیوان را از دلایل نهى از زدن بر صورت حیوان ذکرکرده اند .

[8] . قال امیرالمؤمنین(ع) : قال رسول اللّه : لاتضربوا وجوه الدواب و کل شیء فیه الروح ، فانه یسبح بحمداللّه . پیشین .

[9] . انه کره اخصاء الدواب و التحریش بینها . علامه مجلسى ، بحارالانوار ، ج 64 ، ص 261

[10]  .علامه مجلسی ،پیشین .

« راهنمای پایان نامه در مورد جنبه های حمایتی حقوق حیواناتپایان نامه درباره مبانی شکار و صید حیوانات – حمایت کیفری از حیوانات در حقوق اسلام »