فصل اول کلیّات تحقیق
1-1- پرسش اصلی تحقیق (مسألهی تحقیق) 3
1-2- بیان مسأله 3
1-3- سوابق مربوط. 4
1-4- فرضیهها 4
1-5- اهداف تحقیق. 4
1-6- روش کار. 5
1-7- روش گرد آوری اطلا عات.. 5
فصل دوم تعاریف و مفاهیم
2-1- تاریخچه مختصر ادبیات تطبیقی (= مقایسهای) ازآغاز تا امروز. 6
2-2- تعریف و توصیف سبک… 9
2-3- سبک همان خود شخص است.. 9
2-4- تعریف شارل بارلی از سبک شناسی. 10
2-5- تعاریف سه گانه سبک… 11
2-5-1- نگرش خاص… 11
2-5-2- سبک… 16
2-5-3- سبک «عدول از هنجار زبان است». 20
2-6- مقصود ریفاتر ساخت گرای معروف از خلاف انتظارها 21
2-7- نسبت زبان با ادبیات.. 22
2-8- نظر فرمالیستهای روسی درباره زبان روزمره و زبان ادبی. 27
فصل سوم نگاهی به زندگی و آثار مسعود سعد خاقانی
3-1- مسعود سعد و چند سرنوشت مشابه 28
3-2- درباره منظومهی شیلان اثر لرد بایرون. 29
3-3- دربارهی خاقانی و اشعار حبسیّه او. 30
3-4- تفاوت سبک مسعود با شاعران پیش از خود 33
3-5- لحن خاقانی و لحن مسعود سعد در قصیدههای حبسیّه 37
3-6- تفاوت سبک از طریق مقایسه قابل ادراک است.. 39
3-7- سبکهای مختلف شعر فارسی. 40
3-8- دربارهی قصیده ترسائیه خاقانی. 41
3-9- توجه خاقانی به مسعود 47
3-10- سه دبستان شعری در قرن ششم 49
3-11- مختصات اسلوب شعری عهد سلجوقی یا بین بین. 49
3-12- مسعود سعد نماینده سبک عهد سلجوقی یا بین بین. 50
3-13- معاصران مسعود سعد 50
فصل چهارم روشهای مطالعهی سبک شناسانه
4-1- روشهای مطالعه سبک شناسانه قصیدهی «پستس گرفت همّت من زین بلند جای». 58
4-2- بررسی قصیده حصار نای به لحاظ سبکشناسی صور خیال. 60
4-3- قصیده ای از خاقانی. 65
4-4- بررسی قصیدهی خاقانی به لحاظ سبکشناسی صور خیال. 67
4-5- مقایسه سبک شناسانهی قصیدهای از مسعود سعد و قصیدهای از خاقانی. 72
فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهاد
5-1- نتیجه گیری. 80
5-2- پیشنهاد 82
منابع و مآخذ 84
چکیده
«سبک، همیشه، از طریق مقایسه قابل ادراک است. چنانکه رنگها در تقابل یکدیگر، خود را نشان میدهند. هر قدر تضادّ رنگ ها بیشتر باشد، تجلّی رنگ ها بیشتر است. (شفیعی کدکنی،1389: 37)
گرچه آثار متحدالمضمون همعصر، قاعدتاً سبک واحدی دارند و اگر احیاناً بین آنها افتراقی باشد لابد از نویسنده یا شاعری است که دارای سبک فردی و شخصی است. مسعود سعد سلمان (440-515) شاعر اوایل قرن ششم و خاقانی (520-595) شاعر اواخر قرن ششم است یعنی بین آنان حدود یک قرن فاصله است و علیالّظاهر به نظر میرسد که تفاوت چندانی بین اسلوب شاعری آنان نباشد. امّا پس از مطالعات سبکشناسانه اسلوب شاعری این دو سخنور در این رساله که بیشتر بر سبکشناسی ادبی (بررسی مختصات سبکی و ادبی و فکری) استوار است با توجه به انواع سبکشناسی و تعاریف رایج سبک و با توجه به آراء سبکشناسانی چون دکتر شفیعی کدکنی، شارل بالی، لئواسپیتزر، ملکالشعرای بهار و دکترشمیسا به این نتیجه رسیدم که بین سبک خاقانی یعنی سبک ارّانی (معروف به سبک آذربایجانی) و سبک عهد سلجوقی یعنی سبک بینابین مسعود فرق ظریفی وجود دارد که تا به حال کمتر مورد توجه شارحان قرارگرفته است. از دیگر مباحثی که در این رساله مطرح گردیده است توجه به «چه گونه گفتن» است به جای چه گفتن. امتیاز این نگرش نسبت به متدهای سنتّی مثلاً شرح لغات و مشکلات متون این است که به موازات توجه به چه گفتن باید به «چه گونه گفتن» هم که منجر به شناخت ماهیّت ادبیات و سبک ادبی میشود توجه داشت. توجه به «چگونه گفتن» نحوه بیان و چگونگی ارائهی مضمون said) (how it is نسبت به چه گفتن (what it is said) مخصوصاً بعد از رواج آرای فرمالیستهای روسی امروزه در سراسر جهان امری مرسوم است. اکثر شاعران قصیدهپرداز در مدح ممدوح از بخشندگی و شجاعت و همّت بلند او سخن گفتهاند. اگر فقط چه گفتن ملحوظ نظر باشد، پس هیچ فرقی در میانهی آنان نیست، حال آن که توجه به چگونه گفتن نشان میدهد که مثلاً بسیاری از گردنکشان نظم فارسی مخصوصاً از قرن ششم به بعد کسانی بودهاند که در طریق ایهام و مصادیق متعدد آن ایهام تناسب، ایهام تضاد، تبادر، استخدام، اسلوب الحکیم…) مشی میکردهاند و به موسیقی کلام مخصوصاً انواع سجع