وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه درباره عبرت/:عامل تذکّر و عبرت

پایان نامه درباره عبرت/:عامل تذکّر و عبرت
عامل تذکّر
نشانه ها باعث یادآوری کسانی می‏شود که دغدغه آن نشانی‏ها را دارند، در گام اوّل عبرت، انسان‏ها از وقایع زمانی عبرت می‏گیرند و بر روی وقایع فکر می‏کنند و آنان را از ذهن خود عبور می‏دهند زیرا احساس می‏کنند که آن عبور دادن برای آنان ضرورت دارد ” إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَهً لِمَنْ یَخْشى”[1] یعنی مثلا اگر در اثر افعال گروه و اقوامی، آنان نابود شدند یا آسیبی دیدند، شخصی که به آن بلائی که به آنان رسیده آگاه شد، عبرتی را که از آن واقعه می‏گیرد به این انگیزه و هدف است که از ضرری که به آن‏ها رسیده است در رابطه با خود و دیگران جلوگیری نماید، بنابراین این افراد اگر سخنی از دیگران بشنوند که حاکی از تذکّر و اخطاری باشد که آنان را از خطر بر حذر می‏دارد‏، توجه می‏کنند و بلکه این پیام‏ها توجه انسان‏های غافل را هم جلب می‏کنند، بدین ترتیب واکنش افراد بشر در برابر اخطارهایی که می‏شنوند معمولا دو گونه بوده است ” لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏”[2] گروهی اگر از واقعه‏ای در گذشته عبرت گرفته باشند، آن اخطار باعث تذکرآن‏ها می‏شود تا از آن بلایی که بر سر دیگران آمده و آن‏ها مطّلع شده اند، جلوگیری کنند” لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ” و یا اگر از واقعه‏ای عبرت نگرفته باشند، حداقل احساس خطری می‏کنند که باعث دور شدن آن‏ها از آن حادثه می‏شود “أَوْ یَخْشى‏” ولی آن‏چه که مسلّم است این است که ملکه خشیّت و ترس از

zusa.ir

ضرر است که شخص را به عبرت گیری و مخزون نمودن حوادث در ذهن فرا می‏خواند تا شخص هیچ‏گاه از آن ضرر غافل نشده و هر گاه نشانه‏هایی از آن عذاب را مشاهده نمود ” سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى” ‏[3] خود را از آن دور دارد. پس به‏خاطر همین ترس است که برخی چیزها فقط برای خاشعین و متّقین نشانه است، چون همیشه به خاطر ترس‏شان، از آن واقعه و نشانه‏های آن، غافل نیستند، در حالی که ممکن است برای افراد دیگری، آن نشانه‏ها باعث یاد آوری نشود و یا هرگز نقش نشانه را بازی نکند، چرا که آنان جزو گروه خاشعین که مخاطب بیان نشانه‏ها هستند، نبوده‏اند.

با بیانى که گذشت دلیل این که چرا ” تذکره” را در این آیه مقید به قید ” لِمَنْ یَخْشى‏” کرد معلوم شد، چون مراد از این قید، کسى است که نگرانى و ترس دارد، یعنى قلبش مستعد ظهور خشیّت باشد، به طورى که اگر کلمه حق را شنید نگران بشود، و چون تذکر و تذکره‏اى (قرآن) به او برسد در باطنش ترسی پدید آید و در نتیجه ایمان آورد، و با تقوى شود[4] “إِلاَّتَذْکِرَهً لِمَن ْیَخْشى‏”[5] پس نشانه‏ها برای آنانی است که متذکر می‏شوند وگرنه کسانی که متذکر نمی‏شوند، معلوم است که آن‏ها برای ایشان علامت نیست، یعنی علامت بودن را کسی می‏فهمد که حوادث را با دید عبرت نگاه کرده و به ملازمه آنان پی برده و سپس نشانه‏های آن ملازمه باعث بصیرت در آن‏ها می‏شود ، اما کسی که با این دید قبلا  به وقایع نگریسته نباشد، یعنی روی حوادث تعقل ننموده باشد و در نتیجه از آن حوادث عبور نکرده باشد و عبرت نگرفته باشد، خوب معلوم است که نشانه‏ها را اصلا درک نمی‏کند، زیرا از اصل موضوع غافل است، چه برسد که بخواهد از نشانه‏ها پی به نزدیک شدن آن موضوع ببرد. پس نشانه‏ها به عنوان یادآوری ملازمه، تنها برای کسانی فایده دارد که قبلا از امور جزئیّه‏ای که برای خودشان یا دیگران رخ داده است، تصویر کلّی تهیه کرده باشند تا هر وقت نشانه‏های آن تصویر کلی پدیدار شد، با فعّال شدن ملکه بصیرت، پی به عبوری می‏بریم که قبلا از موارد جزئی دیگر به صورت کلّی برده بودیم. که آن قاعده کلی حاصل انتزاع از موارد جزئی بود که مثلا در چند تجربه، افراد هلاک شدند و حاکی از اسباب ثابت عالم است، که نمی‏شود عدّه‏ای راهی را رفته باشند و هلاک شده باشند و در زمان‏های بعدی، عده‏ای آن راه را بروند و هلاک نشوند. 

 
1398/07/26
مدیر سایت

دانلود پایان نامه:طراحی ساختمان اداری شهرداری ایلام

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست مطالب
عنوان                                               صفحه
فصل اول: تعاریف وکلیات
اداره 15
نظام یا سیستم. 15
تاریخچه نظام اداری در جهان. 15
نگاهی به ساختار نظام اداری در ایران. 15
دوران قبل از اسلام. 16
نظام اداری مادها 16
دوران هخامنشیان. 16
دوران تسلط مقدونی ها بر ایران. 17
دوره اشکانیان. 17
دوران ساسانیان. 17
سیستم اداری ایران بعد از ورود اسلام. 17
دوران امویان. 17
دوران عباسیان. 18
دوران تیموریان. 18
دوران صفویان. 18
دوران افشاریان. 18
دوران قاجاری ها 18
دوران پهلوی.. 19
جمهوری اسلامی ایران. 19
فصل دوم:  بررسی نمونه های مشابه
شهرداری تهران. 21
ساختمان شهرداری تبریز. 24
ساختمان جدید مرکز تلویزیونی چین.. 27
ساختمان اداری سویس ری.. 31
مراحل طراحی بنا 32
فصل سوم: مبانی نظری طرح
از بلدیه تا شهرداری.. 36
ضرورت تغییر سیستم‌ها و روشهای انجام کار دستگاههای اداری.. 38
نقش روشهای نوین و مکانیزه اداری در بهبود نظام اداری.. 38
ضرورت توجه به نحوه استقرار اجزای سازمانی در مجموعه‌های اداری.. 39
عوامل مؤثر بر طرح جا و مکان و نحوه استقرار سازمان اداری.. 40
بررسی کمیت سطوح در یک ساختمان اداری.. 41
برنامه کالبدی یک ساختمان اداری.. 41
تقسیم بندی 4 گانه بر اساس الگوهای کلی ارتباطی.. 42
الگوی ناحیه ای.. 42
الگوی خطی.. 42
الگوی شعاعی.. 43
الگوی حیاط مرکزی.. 43
فصل چهارم: بسترطرح ومطالعات سایت
استان ایلام. 47
بررسی موقعیت شهرستان ایلام. 47
وضعیت اقتصادی.. 47
بررسی وضعیت اقلیمی استان ایلام. 48
آب و هوای منطقه. 48
اقلیم استان. 50
پراکندگی بارش در استان ایلام. 50
دمای هوا در استان ایلام. 51
میزان بارندگی.. 51
روزهای یخبندان. 51
بادهای مسلط.. 51
رطوبت نسبی.. 52
ادبیات قومی استان. 52
صنایع دستی.. 53
فصل پنجم:  استانداردها و ریز فضاها
مساحت، جمعیت اداری و مساحت سرانه. 55
مساحت زیر بنا 55
جمعیت اداری.. 55
مساحت سرانه. 55
مساحت سرانه زیر بنا 55
مساحت سرانه زیربنا 55
مساحت سرانه خالص زیر بنا 56
ضریب گردش طبقات تیپ… 56
سهم تاسیسات از زیر بنا 56
سرانه مصرف گرما (سرما) 56
سرانه پارکینگ( سرپوشیده) 57
ضرایب گردش… 57
ضریب گردش افقی.. 57
ضریب گردش عمودی.. 57
مساحت سرانه ناخالص زیربنا 58
ملاحظات برنامه ریزی.. 58
فضا و مصالح.. 59
ساختارهای سقف… 60
طراحی مدولار. 62
شبکه های طراحی.. 62
شبکه های شکل دهی عمودی.. 63
ستون ها 63<br

zusa.ir

/>شبکه شکل دهی افقی.. 63
شبکه های اثاثیه. 64
شبکه های ساختمانی و تاسیساتی.. 64
تعیین قطعات منظم برای فضاهای کار. 64
سیرکولاسیون. 66
راهروها 66
پلکان ها 67
مبلمان اداری.. 67
وسایل و لوازم کار اداری.. 70
الف)  موقعیت ها 70
ب)  انتخاب اثاثیه. 70
وسایل کار درایران. 70
ملاحضات در چیدمان. 71
تنظیم فضا با تغییرات… 72
طراحی محل و میدان کار از دیدگاه آنتروپومتری.. 73
عملکرد فضائی و محدودیت ها 73
آثار عوامل طبیعی بر انسان. 74
دمای محیط.. 74
سرو صدا 74
نور. 75
نور طبیعی.. 75
نور مصنوعی.. 76
رنگ… 77
بافت… 79
دید های خارجی و داخلی.. 80
زیبا شناسی.. 82
فرم. 82
حفاظت و امنیت… 82
الف)  حفاظت… 82
ب)  توصیه های حفاظت و ایمنی.. 83
اقدامات آکوستیکی.. 83
توصیه‌های روان شناسی محیط کار. 84
ازدحام و مسائل مربوط به فضای شخصی.. 86
فصل ششم: سیر تکوین ایده وروند طراحی
شهرایلام. 89
سایت انتخاب شده 89
تحلیل سلیت… 90
سیرتکوین حجم. 90
فصل هفتم: آلبوم نقشه ها وتصاویر مربوط
منابع وماخذ. 93
 

چکیده

 
1398/07/26
مدیر سایت

پایان نامه ارشد: جنسیت و شهروندی در تهران و مطالعه­ جامعه ­شناختی تفاوت­های جنسیتی در حق به شهر

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده:

حق به شهر لوفور شامل دو مولفه­ اختصاص دادن شهر به خود یا استفاده از شهر و مشاركت در شهر است و با ارائه­ نقد ماركسیستی از نابرابری شهری، این مساله را مطرح می­كند كه فضای شهری در راستای تحقق خواسته ­های نظام سرمایه­داری، طبقه­ حاکم و بدون توجه به نیازهای طبقات فرودست ساخته شده است. در این پژوهش، با توجه به اهمیتی که فرد و ادراک او از فضا و کنش­های فضایی در نظریه­ی لوفور دارد و با تكیه بر مفهوم فضای ادراک شده كه به ادراک كنشگران اجتماعی نسبت به امر شهری اشاره می­كند، نسبت به سنجش میزان تحقق حق به شهر اقدام شده است. از طرفی، شهر، هم در موجودیت فیزیكی و هم در موجودیت اجتماعی تعلق كمتری به زنان دارد و كمتر مناسب مشاركت زنان در فراگردهای جاری در آن شناخته شده است. این مساله به كاهش تحرك زنان در شهر، انحصار فضاها به مردان، نادیده گرفته شدن جسم زنانه در طراحی شهری و… انجامیده است که سبب عدم بهره­مندی زنان از حق به شهر به اندازه­ی مردان شده است.  این نوشتار با استفاده از چهارچوب نظری ارائه شده توسط هانری لوفور و عملیاتی کردن ایده­ی حق به شهر او، تلاش می­کند در کنار به آزمون گذاشتن نظریه در بستر شهروندی تهران، تفاوت­های جنسیتی موجود را نیز در بهره­مندی از ادراک حق به شهر آشکار کند و نشان دهد که فرایندهای زندگی روزمره­ی زنان در شهر به دلیل بهره­مند نشدن آنان از حقوق خود دچار اختلال شده است. جمعیت مورد مطالعه 879 نفر از زنان و مردان ساکن شهر تهران هستند که با استفاده از تکنیک نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب شده­اند. پس از گردآوری داده­ها با روش پیمایش، در ابتدا ارتباط مفهوم حق به شهر با شش متغیر تبیین­کننده­ی آن یعنی، سرزندگی، کنترل فضا، سهم فضایی، تولید فضا، ساماندهی شهری و تصمیم­گیری در شهر با استفاده از رگرسیون چندمتغیره سنجیده شده و سپس تفاوت­های اساسی حق به شهر میان پاسخگویان زن و پاسخگویان مرد با استفاده از رگرسیون لجستیک و تحلیل خوشه در نرم­افزار اس­پی­اس­اس نسخه 16 استخراج شده و با استفاده از چهارچوب نظریه­ی حق به شهر لوفور تحلیل شده است. برای سنجش تفاوت­های طبقاتی در بهره­مندی از حق به شهر از سنجش همبستگی برآوردهای این مفهوم با شاخص­های درآمدی و محل زندگی استفاده شد. و برای طبقه­بندی مناطق تهران در خوشه­های مشارکتی براساس سازه­ی مفهومی ارائه شده توسط آرنستاین، از تحلیل خوشه استفاده شده است. از روش کیفی (19 مصاحبه) نیز برای وارسی یافته­های کمی استفاده شده، ضمن این که سازوکارهای جنسیتی ادراک از مولفه­های حق به شهر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که نظریه­ی حق به شهر و مفهوم­پردازی آن از

zusa.ir

مولفه­های تاثیرگذار بر ادارک بهره­مندی از حق به شهر در شهر تهران قابل کاربست است و براساس ادعای آن، حق به شهر ماهیتی طبقاتی دارد. اگرچه لوفور در مورد ارتباط میان فضا و بدن در محدوده­ی سنت پدرسالاری مانده است، در این پژوهش معناداری مفهوم جنسیت در بهره­ مندی از حق به شهر در تهران، به لحاظ آماری و چه با استفاده از شاخص­های کیفی نشان داده شد.

فصل یکم: کلیات

1-1- مقدمه

شهر مجموعه­ای از فضاهاست. فضاهایی که یکی از وجوه تمایز محیط شهری با محیط غیرشهری (روستایی، طبیعی، دست نخورده و واژگان دیگری که می­توان در مقابل شهر قرار داد) است. فضا مفهومی ادراکی[1] است. ادراک از فضا را نمی­توان به عنوان عنصری یکپارچه در نظر گرفت که در تمامی افراد یکسان است. یک فضای واحد می­تواند بسته به سن، جنسیت، قومیت، طبقه­ی اجتماعی و متغیرهای دیگر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جمعیت­­شناختی به اشکال متفاوتی ادراک شود.

برای نمونه، تصوری که یک کودک از بیلبورد تبلیغاتی یک شرکت تولید شکلات دارد، تصویری از یک حسرت است، برای یک زن مستخدم که چهار فرزند کوچک دارد و برای پیرزنی که مبتلا به بیماری دیابت است نیز یک حسرت است اما این «حسرت» تنها عنوانی یکسان دارد و ماهیت آن در ادراک افراد نام­برده یکسان نیست. زیرا هر احساس یا شناختی از خاستگاه­های متفاوتی برمی­خیزد. یک بیلبورد تبلیغاتی می­تواند برای کسی که شیرینی­گریز است حس نامتبوعی ایجاد کند و برای یک طرفدار حقوق حیوانات احساس انزجار[2] و فردی که گرایش­های ضد سرمایه­داری دارد احتمالا بیش از آن که مجذوب بیلبورد شود به چهره­­ی سرمایه­­داری و چرخه­ی سودی که پشت نصب این بیلبورد نهفته است توجه می­­کند. تفاوت نگرش این افراد ناشی از ماهیت تمایزات اجتماعی – فرهنگی است. اگر یک بیلبورد ساده­ی شهری بتواند تصوراتی این چنین متمایز را در ذهن بینندگان ایجاد کند، باید انتظار داشت تصور ادراک­شده­­ی[3] افراد از رابطه­ای که در شهر با «چیزها» و «فضاها» برقرار می­کنند و احساسی که از این رابطه در آنان ایجاد می­شود نیز بسته به ­زمینه­ اجتماعی و فردی متفاوت باشد.

چنان­­چه پیش ­فرض وجود رابطه میان فضاهای شهری و نگرش­­های افراد را پذیرا شویم به این نتیجه­گیری خواهیم رسید که روابط اجتماعی افراد نیز از فضاهای شهری تاثیر می­گیرد. زیرا پیوند میان شناخت­ها و احساسات با منش­ها و کنش­ها از دیدگاه جامعه­شناختی امری بدیهی است. با توجه به اهمیت جنسیت به مثابه­­ی یک عامل تعیین­کننده­ی بنیادین در شیوه­­های جامعه­پذیری افراد،‌ پیش­بینی می­­شود که نگرش­های مردان و زنان نیز نسبت به مولفه­های فضایی متمایز باشد و به تبع آن کنش­ها و منش­های فضایی به شکل متفاوتی در دو جنسیت بروز یابد.

برای نمونه، یک کوچه­ی تاریک در یک مرد ورزشکار که با ساک ورزشی به سمت باشگاه می­رود همان ادراکی را تولید نمی­کند که در یک دختر پانزده ساله که از کلاس به خانه برمی­گردد. انتظار زن جوان برای تاکسی در کنار یک اتوبان نیز همان تجربه­­ای نیست که یک مرد با آن مواجه می­شود. اما عنصر متمایزکننده­­ی این ادراک­ها چیست؟ آن­چه که دختر پانزده ساله را از کوچه­ی تاریک می­ترساند یا احساس زنی که کنار اتوبان منتظر تاکسی ایستاده است، یعنی «احساس ناامنی» ناشی از تنظیمات فضایی، نه ناشی از جنس[4] این افراد بلکه تابعی از مولفه­های فضایی و موقعیت این افراد در اجتماعی است که به آن تعلق دارند. فرض ما بر این است که احساس ناامنی برای زن شهرنشین تجربه­ای زیسته است. اما آیا شهر به خودی خود این ترس را ایجاد می­کند؟ به نظر می­­رسد که چنین نباشد. همین زن، زمانی که همراه با فرد دیگری (به خصوص اگر همراه او مرد باشد) در همان نقطه­­ی اتوبان ایستاده باشد، احساس ناامنی در او به شدت کاهش می­یابد. پس مکان شهری به خودی خود نمی­تواند عامل تولید احساس ناامنی در کنشگران باشد. یک زن به تنهایی در مرکز شهر قدم می­زند بدون این که احساس ناامنی داشته باشد. شاید علت حضور و تجمع مردم در مرکز شهر است. اما آیا مردمی که در اتوبان سوار بر اتومبیل­های خود می­گذرند فرقی با این افراد دارند؟ آن­چه میان مرکز شهر و اتوبان تمایز ایجاد می­کند نحوه­ی تنظیم مولفه­های فضایی است. حضور مردم چه در اتوبان­ها و چه در مرکز شهر عنصری ثابت است. چیزی که در اتوبان ایجاد تمایز می­کند نوع طراحی فضا است که افراد پیاده را به درون اتومبیل­هایشان منتقل کرده است. فضای اتوبان، با حذف پیاده­روها قدرت قدم زدن را از افراد سلب می­کند. فرد خود را به عنوان عنصری مزاحم در فضایی که قرار نیست کسی در آن راه برود تصور می­کند. اما این احساس برحسب جنسیت اشکال متفاوتی به خود می­گیرد. ادراک زنان از این نوع هنجارشکنی جزئی چیزی متفاوت از ادراک مردان است. برای یک زن، یک کوچه­ی خلوت در میانه­ی روز، یک خیابان تاریک، کنار اتوبان، درون یک تاکسی که سرنشینان دیگرش همه مرد هستند، صندلی جلوی همان تاکسی، پل­های عابرپیاده، کوچه­های بن­بست، پارک­های خلوت،‌ زیر پل­های بزرگ، محله­هایی که برچسب ناامنی خورده­­اند یا به هر دلیلی بدنام هستند، حومه­ های خلوت شهری،‌ پیاده­­روهای کم­­عرض، خیابان­­هایی که محل کسب­ و­کار مردان هستند[5]، سرویس­­های بهداشتی عمومی، اتوبوس­­های حمل و نقل عمومی خلوت (به خصوص در ابتدا و انتهای روز)، حتا خانه­­ی خود فرد زمانی که در آن تنهاست، اتومبیل­­های شخصی غیرتاکسی که در حمل و نقل عمومی مشغول به کار هستند، همه تصور ناامنی را تداعی می­کنند.

این احساس ناامنی می­تواند ریشه در تجربیات مستقیم خود فرد، تجربیات غیر مستقیم فرد (نزدیکان او)،‌ حافظه­­ی جمعی شهروندان از این فضاها و تا حد زیادی شکل فضاهای شهری داشته باشد. فردی که یک بار در یک کوچه ­ی تاریک مورد حمله قرار گرفته باشد، احتمال کمی می­­رود که هنگام عبور مجدد از مکان­­های مشابه احساس امنیت داشته باشد. اگر دوست یا خواهر او نیز تجربه­­ی مشابهی را برای او بازگو کرده باشد، باز تصور او از فضایی که در ذهن او ایجاد شده است می­­تواند به تولید احساس ناامنی در فضاهای مشابه فضاهای تصورشده­­ی قبلی بیانجامد. تجربیاتی که شهروندان یک شهر از خشونت در فضاهای مختلف شهری دارند می­­تواند در حافظه­­ی جمعی ثبت شده و آن را نسبت به فضاهای مشابه احساس کند. اگر شهری در زمانی نزدیک تجربه­ی ناگواری، مانند ربوده شدن افراد در اتوبان، را داشته باشد، نمی­توان انتظار داشت که شهروندان آن از حضور در اتوبان­ها احساس امنیت کافی داشته باشند. حافظه­­ی جمعی در شهر می ­تواند عنصری تعیین­ کننده در نحوه­­ی نگرش شهروندان به فضاها و روابط شهری باشد. اما می­­توان تصور کرد که همین شهروندان اگر می­­توانستند در اتوبان­هایی قدم بزنند که محل­هایی مخصوص عبور عابران پیاده داشت که از طریق موانع یا چنان­چه در برخی خیابان­­ها مرسوم است، کانال­­های بزرگ آب از محل عبور اتومبیل­ها جدا می­­شد، شاید احساس بهتری از قدم زدن در اتوبان­­ها حاصل می­شد (رهبری، 1393).

بحث ناامنی شهری که در چند بند گذشته به آن پرداخته شد تنها یک نمونه از تاثیر فضاهای شهری بر ادراک شهروندان است که چنان­چه شرح آن رفت، بسته به جنسیت متفاوت است. مجموعه­ی این برداشت­های احساسی و شناختی تولید شده در شهروندان به یک ادراک عمومی از حقوق شهروندی می­انجامد که تمرکز ما در این پژوهش مطالعه­ی ابعاد و عوامل تاثیرگذار بر آن و ارتباط آن با مفهوم جنسیت است. بدیهی است که هم زنان و هم مردان از مولفه­های فضایی تاثیر می­پذیرند. از این رو به جای تمرکز بر ادراک زنان، مفهوم جنسیت را به عنوان عاملی تعیین­کننده در ادراک از فضاهای شهری در نظر گرفتیم تا علاوه بر بررسی وضعیت ادراک زنان از حق به شهر، به مطالعه­ی تفاوت­های جنسیتی نیز بپردازیم.  بدین منظور این نوشتار به شرح زیر به شش فصل تقسیم­بندی شده است:

فصل یکم: کلیات

در این فصل به بیان مساله، اهمیت و ضرورت پژوهش، پرسش­ها، اهداف و فرضیه­های پژوهش و هم چنین مشکلات و محدودیت­های پژوهش پرداخته شده است.

فصل دوم: پیشینه­ پژوهش

در این فصل پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. این فصل به دو بخش پژوهش­های داخلی (ادبیات تولید شده توسط محققان داخل ایران) و پژوهش­های خارجی (ادبیات بین­المللی) تقسیم­بندی شده است ضمن این که جایگاه پژوهش حاضر در ادبیات مربوطه مشخص می­شود.

فصل سوم: مبانی نظری

در این فصل مرور نظریه­های استفاده شده در پژوهش و چهارچوب­های نظری و مفهومی این پژوهش به تفصیل معرفی شده و نحوه­ی استفاده از مفاهیم و مدل­های کلیدی در پژوهش به بحث گذاشته شده است.

فصل چهارم: روش­ پژوهش

فصل روش­ پژوهش به معرفی روش­ها و تکنیک­های انتخاب شده برای انجام پژوهش اختصاص­یافته و نشان می­دهد که در تولید هر بخش­ از داده­های مورد نیاز، از چه رویکردهای روش­شناختی بهره گرفته شده است. ضمن این که مواردی چون جامعه آماری، نمونه­گیری، بررسی ابزار تحقیق با انجام آزمون­های اعتبار و روایی نیز در این فصل مدنظر گرفته است.

فصل پنجم: یافته­ها

فصل یافته­ها به گزارش یافته­های تحقیق می­پردازد که در سه بخش یافته­های کمی (گزارش یافته­های حاصل از پیمایش)، یافته­های کیفی (گزارش یافته­های حاصل از روش­های کیفی از جمله مصاحبه و مشاهده عمیق) و یافته­های مشاهده­ای به بحث گذاشته شده است.

فصل ششم: نتیجه­گیری

در این فصل که مهم­ترین بخش پژوهش محسوب می­گردد به پرسش­های اصلی و فرعی پژوهش که در بخش کلیات مطرح شده­اند پاسخ داده می­شود و یافته­های پژوهش به بحث گذاشته می­شود. این فصل شامل برخی پیشنهادها نیز خواهد بود. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و توسعه­ای است و انتظار می­رود بخش نتیجه­گیری آن ضمن گسترش مرزهای مفهومی و نظری جامعه­شناسی شهر و فضا، به ایجاد ایده­های جدید نظری نیز بینجامد. بنابراین آن­چه در بخش پیشنهادها مطرح می­گردد (با توجه به کاربردی نبودن تحقیق) بیش از آن که شامل برنامه­ها­­ی عملی باشد، در راستای راهبردهای نظری است.

بخش ضمایم و منابع دو بخش انتهایی نوشتار حاضر را تشکیل می­دهند.

2-1- بیان مسأله

شهر به عنصری غالب در زندگی انسان امروزی بدل شده است. گزارش جمعیتی سازمان ملل متحد در سال 2014 نشان می­دهد که در حال حاضر در سطح جهان، جمعیت شهرنشین از جمعیت روستانشین بیشتر است. در سال 1950، 30 درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی می­کردند. در سال 2014، این جمعیت به 54 درصد افزایش یافت و انتظار می­رود که در سال 2050، 66 درصد جمعیت جهان ساکن شهرها باشند (سازمان ملل متحد[1]، 2014). در ایران نیز مانند شاخص­های جهانی، درصد شهر‌نشینی در‌حال افزایش است و شاهد افزایش 24‌ درصدی شهرنشینی در 35 سال گذشته هستیم كه این روند ممكن است همچنان ادامه داشته باشد. درصد شهرنشینی از 47‌ درصد در سال 1355 به  71.4 درصد در سال 1390 رسیده است. شاخص شهرنشینی ایران نسبت به میانگین جهانی بسیار بالاست و در حال حاضر، حدود سه چهارم جمعیت كشور در مناطق شهری زندگی می­­كنند (مشفق و حسینی، 1391). در ایران شهر تهران به عنوان مادر شهر اصلی با اختصاص یک چهارم جمعیت شهری کشور و شهرهای مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز نیز به عنوان شهرهای بزرگ با هجوم گسترده مهاجرین، افزایش شدید جمعیت، توسعه حاشیه‌نشینی، رشد فزاینده اشتغال کاذب و بروز انواع مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روبرو می‌باشند (کاظمی­پور، 1385). این مسائل در کنار روندهای رو به رشد نرخ شهرنشینی در جهان و ایران، نشان­دهنده­ی اهمیت مطالعات شهری در جهان امروزی است.

جامعه­شناسی شهر و فضا یکی از زیرشاخه­های رشته­ی جامعه­شناسی است که در دهه­ی اخیر بیش از پیش مورد توجه اندیشمندان این رشته قرار گرفته است. این شاخه از جامعه­شناسی به گمان اندیشمندان این حوزه، مدت­ها از نوعی بحران نظری و موضوعی رنج برده است؛ این بحران تا حدی ناشی از ماهیت متغیر امر شهری در طول سده­ی بیستم و خیزش مطالعات میان­رشته­ای در ارتباط با شهر است (می و همکاران[2]، 2005: 343). تنوع موجود در مفهوم شهر و در موجودیت واقعی شهر در عرصه­های مختلف اجتماعی سبب شده است که اختلاف نظرهای بسیاری در مورد چیستی امر شهری و تبیین­های موجود از مسائل شهری و فضایی وجود داشته باشد.

وجود بحران نظریه جای خالی مطالعات عمده­ی شهری را در این رشته نشان می­دهد. مطالعه­ی حاضر می­تواند تلاشی آگاهانه در جهت عملیاتی کردن یک نظریه­ی توانمند­ و پیش کشیدن یک موضوع قابل بحث و قدیمی در این حوزه محسوب شود. در واقع هانری لوفور، که عموما به عنوان یک فیلسوف مارکسیست و گاه جامعه­شناس شهر و فضا شناخته شده است، با تحلیل زندگی روزمره در فضای شهری و به خصوص با معرفی مفهوم «حق به شهر» چهارچوب نظری مناسبی برای مطالعه­ی حقوق شهروندی ارائه داده است. نظریه­ی لوفور به دلیل گستره­ی مفاهیمی که در آن وجود دارد، در رشته­های مختلف از جمله مطالعات برنامه­ریزی شهری و طراحی شهری و گاه حتی در مباحث علوم سیاسی به خوبی مورد استفاده قرار گرفته است.[3] این در حالی است که، به اعتقاد نگارنده مباحث لوفور پیرامون فضا و شهر، ظرفیت این را دارد که در رشته­ی جامعه­شناسی مورد استفاده قرار گیرد و با استفاده از رویکردهای روش­شناختی این رشته عملیاتی شود.

مفهوم حق به شهر لوفور، كه شامل دو مولفه­ی اصلی اختصاص دادن[4] شهر به خود (یا استفاده از شهر) و مشاركت[5] در شهر مطرح می­شود، با ارائه­ی نقد ماركسیستی از نابرابری شهری، این مساله را مطرح می­كند كه فضای شهری اساسا در راستای تحقق خواسته­های نظام سرمایه­داری، طبقه­ی حاکم و بدون توجه به نیازهای طبقات فرودست ساخته شده است. البته منظور لوفور از وجود چنین نابرابری یك فرایند خودآگاهانه­ در ساختن شهر نیست، بلكه او معتقد است كه عدم توجه به نیازهای مصرفی اقشار شهری و مشاركت نكردن تمام قشرها در ساخته شدن شهر به ایجاد نابرابری در شهر و در نتیجه تحقق پیدا نكردن حق اولیه­ی برخی شهروندان نسبت به شهر انجامیده است.

تحلیل لوفور از سلطه و سازوکارهای طبقاتی در شهر در سطح كلان باقی نمی­ماند. او با معرفی مفهوم پراكسیس[6] و تولید فضا[7] رویكردی را اتخاذ می­كند كه بیشتر به ماركسیسم انسان­گرایانه و ماركس جوان نزدیك است كه با رویكردی انسان­گرایانه، از خودبیگانگی را برجسته­ترین مشكل در دنیای سرمایه­داری می­پندارد (شیلدز[8]، 1999: 17).

بنابراین با توجه به اهمیتی که فرد و ادراک او از فضا و کنش­های فضایی در نظریه­ی لوفور دارد، می­توان با تكیه بر مفهوم فضای ادراک شده[9] كه به احساس كنشگران اجتماعی نسبت به امر شهری اشاره می­كند، نسبت به سنجش میزان تحقق حق به شهر اقدام كرد.

زنان به مثابه­ی قشری (و در ادبیات ماركسیستی طبقه­ای) متمایز از مردان، دارای نیازها و نقش­ها، هنجارها و مسائل مخصوص به خود هستند. تفاوت­های اجتماعی موجود، صرف نظر از منشا و علت پیدایش پدیده­ای واقعی در زندگی روزمره است. مولفه­های دوگانه­ی حق به شهر از مفاهیمی هستند كه اخیرا در جغرافیای فمینیستی و ادبیات زنان و فضا مورد توجه زیادی قرار گرفته است.

یک بحث بنیادی در این حوزه که در مطالعات فمینیستی مطرح شده است این است که تقسیم­كار سنتی كه مشاغل خانگی را مناسب زنان و مشاغل بیرون از خانه را مناسب مردان تصور می­كند، در كنار هنجارهای فرهنگی دیگر، جنسیت را به عنوان یك متغیر تعیین­كننده در طبقه­بندی امر شهری وارد كرده است طوری که شهر، هم در موجودیت فیزیكی و هم در موجودیت اجتماعی تعلق كمتری به زنان دارد و كمتر مناسب مشاركت زنان در فراگردهای جاری در آن شناخته شده است. این مساله به كاهش تحرك زنان در شهر، انحصار فضاها به مردان، نادیده گرفته شدن جسم زنانه در طراحی شهری و … انجامیده است. این رویکرد با تغییرات اجتماعی گسترده در ایران و وارد شدن زنان به عرصه­­ی فعالیت­های عمومی تا حدودی تغییر شکل داده است.

با وجود تغییرات اخیر در عرصه­ی شهرها که فضاها را بیش از پیش به زنان اختصاص داده است، برخی از اندیشمندان پیشنهاد کرده­اند که در زمان حاضر بیش از آن که از حذف محدودیت زنان در اندرونی خانه­ها سخن بگوییم درست­تر است از اندرونی­های تغییر شکل یافته صحبت کنیم. به این معنا که فضا به شکل ریشه­ای تغییر شکل نداده است زیرا اگرچه در ظاهر اندرونی­ها حذف شده است و زنان وارد عرصه­ی عمومی شهرها شده­اند، محدودیت­های فضایی به قدری زیاد است که به نظر می­رسد تغییر چندانی در حقوق فضایی آنان رخ نداده است. این ایده موازی با مفهوم «توازن پدرسالارانه» است که توسط بنت[10] (2005) مطرح شده است. او معتقد است که در طول تاریخ، بیش از این که تغییر و تحول بر زندگی زنان حاکم باشد، ثبات و ایستایی حاکم بوده است، زیرا پدرسالاری که در طول تاریخ بر زندگی زنان سیطره داشته است، دارای بنیان­های نظری ثابتی است که مانع تغییرات عمده­ی محتوایی می­شود و تنها به صورت­ها اجازه­ی تغییر می­دهد (بنت، 2005: 153).

در این رویکرد، زنان چه به عنوان یک فرد و چه به مثابه­ی یک گروه یا طبقه، از آزادی­ها، فرصت­ها و یا حق عضویت در گروه­های سیاسی، احزاب و اجتماعات که در عرصه­ی عمومی قرار دارند، همانند مردها و یا حتی مشابه یا نزدیک به مردان بهره­مند نیستند. از این منظر، آن­چه در عقاید منصوب به دنیای دموکراتیک، به عنوان زندگی خوب و آزادانه مطرح می­شود، زنان تنها اسماً و به شکل صوری می­توانند به آن دست پیدا کنند (نرسیسیانس، 1383: 186) و این معضل به فضا نیز قابل تسری است. زیرا فضا اساسا مفهومی است که تحت تاثیر سلسله­مراتب­ اجتماعی و مفهوم قدرت و سلطه قرار دارد. تفاوت­ها نظم اجتماعی را تهدید می­کند و قدرت­ها تلاش می­کنند به یکسان­سازی در میان شهروندان خود دست بزنند. از این رو لوفور به حذف شده­ها[11] توجه می­کند[12]. گروه­ها و افرادی که از حضور در برخی فضاهای عمومی منع و یا محدود می­شوند (لوفور، 1991: 373 به نقل از میچل[13]، 2003: 150).

این نوشتار با استفاده از چهارچوب نظری ارائه شده توسط هانری لوفور و عملیاتی کردن ایده­ی حق به شهر تلاش می­کند در کنار به آزمون گذاشتن نظریه در بستر شهروندی تهران، تفاوت­های جنسیتی موجود را نیز آشکار کند و نشان دهد که فرایندهای زندگی روزمره­ی زنان در شهر به دلیل بهره­مند نشدن آنان از حقوق خود دچار اختلال شده است. از این رو جمعیت مورد مطالعه مجموعه­ای از زنان و مردان ساکن شهر تهران قرار داده شده­اند. پس از گردآوری داده­ها با روش پیمایش تفاوت­های اساسی حق به شهر میان پاسخگویان زن و پاسخگویان مرد استخراج شده و با استفاده از ابزارهای مناسب در چهارچوب نظریه­ی حق به شهر لوفور تحلیل می­گردد. ضمن این که با استفاده از روش کیفی، یافته­های کمی وارسی شده و سازوکارهای جنسیتی ادراک از مولفه­های حق به شهر بررسی می­گردد.

براساس بیان مقدمه و بیان مساله­ی ذکر شده، فرضیه­های پژوهش عبارتند از:

– جنسیت بر مشارکت افراد در شهر تاثیرگذار است. 

– جنسیت بر اختصاص دادن فضای شهر به خود تاثیرگذار است.

– جنسیت بر حق به شهر تاثیرگذار است.

– طبقه بر حق به شهر تاثیرگذار است.

 
1398/07/26
مدیر سایت

دانلود پایان نامه ارشد:سیمای انسان در شعر سهراب سپهری

استاد راهنما:
دکتر خلیل بیگ زاده
 

استاد مشاور:
دکتر محمد باقر تسلیمی
 
شهریور 1392
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
چکیده:
انسان وشناسایی وی مسأله ای است که از گذشته تا کنون  شاعران ونویسندگان بدان توجه کرده اند..تاریخ زندگی انسان گواه سودای نیل به سعادت فردی واجتماعی وجامعه ای کامل است که همواره ذهن اندیشمندان،فلاسفه،شاعران و… را به خود مشغول داشته است.سهراب سپهری  به عنوان شاعر معاصربه مفاهیم آرمانی، متعالی وعرفانی گرایش نشان می دهد ودنیای اوبه دلیل حضور محسوس خداوندو نگاه نابی که در آن حاکم است، اغلب رنگی عرفانی دارد.انسان درشعر سپهری،انسانی است که با خدا، هستی وطبیعت مرتبط ونزدیک است اوخداوندرا باتعبیر دوست خطاب می کند وبرای رسیدن به اوبه جستجو وتفحص می پردازد.سپهری شاعر انسانیت است،او به همۀ گروهها وقشرهای مردم توجه خاصی دارد تاجایی که برای زن جذامی که دور از همگان نگهداری می شود احترام وارزش قائل است.بیشتر توجه سپهری به مفاهیم آرمانی،متعالی وعرفانی است وانسان شعر او،توصیف انسان است؛ آنگونه که باید باشد. انسان شعر سپهری به اجتماع وآدمهای پیرامونش بی تفاوت نیست اوهمۀآنها رادوست دارد از شادی آنها شاد واز اندوه آنها دچار اندوه می گردد،این دایرۀ دوست داشتن ومحبت گاهی فراتر می رود وموجودات دیگر را هم شامل می شود ،وسعت دید اوفقط شامل انسان وسرنوشتش نیست بلکه تمام چیزهای طبیعت برای او مهم هستند.
کلید واژه: سهراب سپهری،شعر معاصر،انسان.
 
فهرست مطالب
عنوان          صفحه
مقدمه. 1
بخش اول:کلیات.. 3
فصل1. کلیات پژوهش… 4
1-1-1.بیان مسأله. 4
1-1-2.اهمیت.. 4
1-1-3.اهداف.. 4
1-1-4.پیشینه. 5
1-1-5.پرسش های تحقیق. 5
1-1-6.روش کار. 5
فصل2.سیمای انسان در ادیان ومکاتب.. 6
1-2-1. انسان وجایگاه او در ادیان و مکاتب.. 6
1-2-1-1.انسان وجایگاه اودر عرفان اسلامی.. 6
1-2-1-2.ریشه وسر چشمۀ عرفان. 6
1-2-1-3.عرفان اسلامی وانسان عارف.. 9
1-2-2. انسان وجایگاه اودرعرفان هندی.. 10
1-2-3. انسان در اومانیسم. 13
1-2-4. انسان وجایگاه اودرشعرفارسی.. 14
1-2-5. انسان وجایگاه اودرشعرمعاصر. 16
فصل3.اندیشه وشعر سپهری.. 18
1-3. زندگی واندیشه سپهری.. 18
1-3-1. سال شمار زندگی سپهری.. 18
1-3-2. شعروسبک شعری سپهری.. 20
بخش دوم:انسان در شعر سپهری.. 41
فصل1. خلقت انسان در شعر سپهری.. 42
2-1-1. هدف از خلقت انسان 42
2-1-1-1. عبادت.. 43
2-1-1-2.عشق. 47
2-1-1-3.نوع دوستی.. 50
2-1-1-4.بازگشت به سوی خدا 53
2-1-1-5.فناء فی الله.. 55
فصل2.قوس نزولی وعروجی خلقت انسان در شعر سپهری.. 62
2-2-1.قوس نزولی 62
2-2-2. قوس عروجی 68
فصل3.تکلیف انسان در شعر سپهری.. 79
2-3-1.تکلیف انسان در برابر خدا 79
2-3-2.ت

zusa.ir

کلیف انسان در برابر هم نوع واجتماع. 89
نتیجه. 102
منابع و مآخذ. 103
 

مقدمه
انسان ومنزلت او همواره مورد توجه شاعران ونویسندگان بوده است،انسان وابعاد وجودی او را از جوانب متعدد بررسی کرده ودر شعر ونثر خویش آن را به تصویر کشیده اند ودر هر یک از این ادوار تاریخ ادب فارسی،نگاه آنان متفاوت بوده ودر جهاتی دچار شدت یا ضعف بوده است. ادبیات کهن ما سر شار از نمونه های ارزنده ای از که از اهمیّت و ارزش آدمی حکایت می کند.هر گوشه از این گنجینۀ قوی طرح ونشانی از چهرۀ متعالی انسان ،مطابق الگوهای ذهنی دوران گذشته ارائه می دهد و از امکان اعتلای آدمی در دستگاه ارزشی پذیرفته شده ای سخن می دارد.(مختاری،30:1378) هر چه که از ادبیات سنتی فاصله می گیریم و به عصر بیداری و روزگاران بعد از آن می رسیم نگاه جامعه ایرانی و شاعران و نویسندگان به انسان ومنزلت او تغییر می کندو از زمانی که شعر نو در ادبیات ما مطرح شد ،نگاه جدیدی به انسان  همراه خود آورد.
نیما یوشیج به عنوان پدر شعر نو”تبلور نو اندیشی در باب انسان در شعر معاصر است به همین سبب با پیروان ارزش های فرهنگی وادبی کهن اختلاف عمیق یافته است”(همان:171) دیگر شاعران ادب معاصر هر یک به نوبۀ خود در طرح جایگاه انسان نقشی منحصر به فرد ایفا کرده اند.این تصاویر اگر چه در ظاهر ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشند، امّا در باطن از یک آبشخور منشاء می گیرند.اخوان ثالث،انسان معاصر را در قالب حما سی واسطوره ای نشان می دهددر حالی که شاملوانسان را در عرصۀ مبارزۀ سیاسی در یافته است.جایگاه ومنزلت انسان معاصر تا حدودی در تحقیقات جدید توضیح داده شده است،امّا انسان،در آثار شاعران معاصر به طور عمیق ودقیق بررسی نشده است.سهراب سپهری از شاعران جریان ساز معاصر می باشد که نگاه متفاوت او باعث شده تا در این پایان نامه جایگاه انسان در شعراو  بررسی گردد.  این پژوهش بنابر موضوع مورد بررسی از روش کتابخانه ای استفاده کرده است که این پایان نامه در دو بخش وشش فصل تنظیم شده است که عبارتند از: فصل اول،کلیات پژوهش ،فصل دوم دیدگاه انسان در ادیان ومکاتب و فصل سوم در زندگی،اندیشه وشعر سپهری است.فصول سه گانۀ بخش اول توانسته است تصویری گذرا از جایگاه انسان در ادیان مختلف را نشان دهد وهمچنین به این دلیل خواننده می تواند در ابتدای پایان نامه با اندیشه ها ،آثار وروز شمار زندگی شاعر آشنا شود،بخش دوم پایان نامه شامل چهارفصل می با شد.فصل اول،خلقت انسان در شعر سپهری ،فصل دوم ،قوس نزولی وصعودی خلقت انسان،فصل سوم، تکلیف انسان در شعر سپهری را بررسی کرده است.
رقیه رستمی- شهریور1392
 

بخش اول:

 
1398/07/26
مدیر سایت

پایان نامه درباره حقوق متهم//حق بهره مندی از وکیل توسط متهم

 مورد قبول شارع مقدس قرارگرفته است؛ زیرا در شریعت اسلام نه تنها این شیوه رد و منع نشده؛ بلکه به موجب نصوص تأیید هم شده است.

فقهای اسلام اعم ازشیعه واهل سنت، توکیل را در همه ی امور جز در مواردی که غرض شارع به طورمستقیم به آن ها تعلق گرفته و مباشرت مکلف را در انجام آن عمل شرط دانسته(مانندتحصیل طهارت)، جایزدانسته­اند.(سرخسی،360،2؛ نجفی،377،20). براین اساس از اطلاق کلام آن ها که وکالت را درا موری که قابل نیابت هستند، صحیح دانسته اند ، می توان مشروعیت وکالت را در موضوع مورد بحث به دست آورد؛ زیرابرخورداری متهم از وکیل در دعاوی به منظور دفاع از او و ارائه ی شواهد قانونی در زمره ی اموری است که نیابت درآن صحیح است.

شیخ طوسی درکتاب مبسوط، مبحث وکالت، پس ازآنکه وکالت را جایز و اجماع امت اسلام را برآن ادعا کرده است، کراهت ترک آن رابا اتکا به سیره و سنت معصومان (ع) ثابت می کند. ایشان وکالت را درهمه ی ابواب فقه به تفصیل ذکرکرده و پس از استثناکردن برخی موارد مانند وکالت درطهارت، نماز، روزه، اعتکاف، غصب و چندمورد دیگر، بقیه امور را جایز دانسته است و درمورد جواز وکالت در دعاوی می نویسد: «وکیل گرفتن در

zusa.ir

دعواصحیح است وهرعملی که بتوان با نایب گرفتن آن را انجام داد، قابل وکالت است.»(سرخسی،360،2). دیدگاه فقها درباره ی حق بهره مندی از وکیل در دعاوی را می توان در باب وکالت ذیل عناوینی مانند: «التوکیل بالخصومه،التوکیل فی المنازعات» یعنی «وکالت دردعاوی» یافت.

ابن ادریس درجواز وکالت در دعاوی می گوید: «هرکس دیگری را در مرافعاتی که علیه او اقامه شده است، وکالت دهد تا در محاکمه حاضر و حق او را مطالبه کند، درصورت قبول وکیل، تمامی آنچه که برعهده ی موکل است برعهده ی او خواهدآمد، مگر مواردی که مقتضی سوگند و اقرار باشد که ازعهده ی وکیل ساقط است.»

علامه حلی دراین باره می نویسد: «مشهور در میان علمای امامیه این است که برای شخص حاضر جایز است دردعاوی و مرافعه ها به دیگری وکالت دهد و بر موکل لازم نیست که در محاکمه 

 
1398/07/26
مدیر سایت