خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی است که تکوین و پرورش شخصیت افراد در آن شکل میگیرد. برای اینکه خانواده بتواند کارکردهای اصلی خود را به خوبی ایفا نماید، لازم است امنیت و آرامش در کانون آن رخنه کند. واقعیت این است که در فرآیند چرخه زندگی خانواده مسایل و مشکلاتی بوجود میآید که آرامش آن را هر چند برای مدت کوتاهی سلب میکند (ریتزر[2]،2003). در این میان افزایش طلاق نیز از مسائل مهمی است که پژوهشگران اجتماعی را بیشتر متوجه مسئله رضایت مندی زناشویی میکند. از همین رو است که از دهه 1990 تا به حال نسبت به دهههای قبل، این مسئله، توجه تعداد زیادی از محققین، در رشتههای مختلف و با اهداف گوناگون را به خود جلب کردهاست(براد بری و همکاران [3]،2004). رضایتمندی زناشویی پیامد توافق زناشویی است و به صورت درونی احساس میشود. اصطلاح توافق زناشویی، رابطه مناسب زن و شوهر را توصیف میکند. در رابطه با توافق بالا، هر دو زوج به گونهای رفتار، تصور و ادارک میکنند که گویا نیازها و انتظارهایشان برآورده شده و چیزی وجود ندارد. که در روابطشان خلل ایجاد کند. در ازدواج بدون توافق زناشویی مشکلات موجود میان زوجین به حدی بالاست که آنها را از احساس برآورده شدن نیازها و انتظارات باز میدارد. اغلب زوجها، جایی بین این دو انتها قرار دارند و زمینههایی از توافق و نبود توافق را تجربه میکنند.(حیدری،1385). رضایتمندی زناشویی حالتی است که طی آن زن و شوهر از ازدواج با یکدیگر و با هم بودن احساس شادمانی ورضایت دارند.(میر احمدی زاده،1382). اغلب رضایتمندی زناشویی را به صورت نگرشها یا احساسات کلی فرد راجع به همسر و رابطهاش تعریف میکنند. یعنی رضایتمندی زناشویی یک پدیده درونفردی و یک برداشت فردی از همسر و رابطه است. چنین تعریفی از رضایتمندی زناشویی بیانگر آن است که رضایتمندی یک مفهوم تک بعدی و مبین ارزیابی کلی فرد درباره همسر و رابطه اوست(فرح دوست،1386). شناخت عوامل مؤثر در روابط زناشویی، مهار و مدیریت آن یکی از روشهای درخور توجه در حل مشکلات زناشویی و رسیدن به رضایت از زندگی زناشویی به شمار میرود.
1-2- بیان مساله
رضایت زناشویی موضوعی است که توجّه مشاوران و روانشناسان خانواده را به خود معطوف کرده است. بعضی از پژوهش گران رضایت زناشویی را به عنوان کیفیت رابطه زناشویی در نظر گرفته اند. این احساسات ذهنی میتواند به عنوان رضایت تلقی شود، و به عنوان تداوم رفتارهای واقعی و یا ویژگی های ازدواج مورد توجّه قرار گیرد (فقیر پور، 1383). بک (1967) معتقد است در زمینه رضایت زناشویی برداشت زن و شوهر از رفتار همدیگر بیش از رفتار حائز اهمیّت است. فردی که رضایت زناشویی بالایی داشته باشد نسبت به زندگی اش نگرش مثبتی دارد و برعکس اگر فردی از زندگی زناشویی اش ناراضی و ناخشنود باشد، نگرش منفی به زندگی و خود در او شکل می گیرد. ارتباط و مهارتهای ارتباطی در زندگی انسانها، بخصوص در زندگی زناشویی اهمیت فراوان دارد و مانند بستری است که سایر ابعاد زندگی زناشویی را در بر می گیرد. مشکلات ارتباطی شایعترین شکایتی است که زوج های جویای کمک بیان می کنند(شیرالی نیا، 1387). مهارتهای ارتباطی شامل مهارتهای متفاوتی هستند، به عنوان مثال، توانایی گوش دادن فعالانه به عنوان یک مهارت اساسی در روابط بین فردی همواره مورد توجه بوده است(امین چهارسوقی، 1381). پژوهش های زیادی نشان می دهند که آموزش مهارتهای ارتباطی و اصول صحیح برقراری ارتباط به همسران، سازگاری آنها را در زندگی زناشویی افزایش می دهند و موجب رشد و تکامل احساسات و ارزش های خانواده می شود.تصور از خود همان خود ادراک شده است یعنی یک نقطه نظر عینی از مهارت ها، خصوصیات و توانایی ها یی که فرد از خود دارد(پاپ و مک هال[4] ، 1988). کش و استرچان[5] (2002
سایت های دیگر :