ارزیابی اجرای استراتژیها.
کمک به تصمیمات گسترش و تنوع.
استفاده از نتایج اندازهگیری سرمایه فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات.
ابلاغ این معیارها مربوط به سرمایه فکری به سهامداران و ذینفعان خارجی.
در ادامه این دلایل بطور عمیقی مورد بررسی قرار میگیرد
1- تنظیم استراتژی
اگر ما استراتژی یک شرکت را بصورت یک الگویی از تصمیمگیری درون سازمانی تعریف کنیم که این الگو به نوبه خود اهداف ومقاصد فرعی و رویههای سازمانی و سیاستهای سازمانی را در جهت رسیدن به اهداف سازمانی مشخص میکند پس سرمایه فکری یک سازمان دارای اهمیت استراتژیک است. امروزه سازمانها درک کردهاند که هنگام تنظیم استراتژی های یک شرکت باید حتماً نیروهای رقابتی، فرصتها و تهدیدها یک صنعت را شناسایی کنند و علاوه بر این سازمانها مجبور هستند که شایستگیهای اصلی شرکت و منابع درونی خود را برای ارزیابی این فرصتها شناسایی کنند. شرکتها مختلف، دارای شایستگیهای مختلفی هستند سؤالی که آنها باید از خود بپرسند این است که آیا سازمان آنها دارای شایستگیهای مناسب و صحیحی برای پیگیری و تعقیب این فرصتها هستند یا نه؟
آندروز[1]، اهمیت استراتژیک سرمایه فکری و شایستگیها شرکت را با این موضوع و مثال روشن میکند که فرصتگرایی و فرصتطلبی بدون شایستگی همانند سفری به سرزمین رؤیاها است.